بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 573
1* مسلمان عدالتخواه است. «منّا المسلمون و منّا القاسطون»
2* اعراض از ذكر خدا هم در دنیا زندگى را سخت مىكند. «ومن اعرض عن ذكرى فانّ له معیشةً ضنكاً»(طه، 124) وهم در آخرت انسان را گرفتار عذاب سخت و فراگیر مىكند. «و من یعرض عن ذكر ربّه یسلكه عذاباً صعدا»
3* مهمتر از ایمان، پایدارى و استقامت بر آن است. «و ان لواستقاموا على الطریقة»
4* آثار ایمان تنها در آخرت نیست، بلكه در دنیا نیز ظاهر مىشود. «لاسقیناهم ماء غدقا»
5* استقامت بر راه حق ارزش است. و هر استقامتى ارزش ندارد، زیرا بعضى استقامتها لجاجت و یك دندگى است. «استقاموا على الطریقة»
6* توسعه رزق، یكى از اسباب آزمایش است. «لاسقیناهم ماء غدقاً لنفتنهم فیه» (چنانكه حضرت سلیمان نیز توسعه رزق خودش را سبب آزمایش دانست. «هذا من فضل ربّى لیبلونى»( نمل، 40))
7* با توسعه رزق مغرور نشوید. «لنفتنهم فیه»
8* حتّى بعد از استقامت بر راه حق و دریافت پاداش، كار خود را پایان یافته ندانید كه تازه آزمایش دیگرى شروع مىشود. «ماء غدقا لنفتنهم فیه...»
9* اخلاص، زمانى به اوج مىرسد كه انسان خودش را نبیند و هر چه هست از او ببیند. در این آیات ابتدا مىفرماید: من احدى را شریك او نمىدانم. سپس مىفرماید: حتّى خودم را مالك چیزى نمىدانم. «لا اشركُ به احداً... لا املك لكم ضراً و لا رشدا»
10* نكاتى چند پیرامون مسجد
1. اول بناى روى كره زمین مسجد بود. «انّ اول بیت وضع للناس للذى ببكّة مباركا»( آل عمران، 96)
2. جایگاه مسجد باید از قداستى برخوردار باشد. چنانكه مؤمنان گفتند: بر مزار اصحاب كهف مسجدى بنا مىكنیم: «نتّخذن علیهم مسجداً»(كهف، 21)
3. اولین كار پیامبر در مدینه، ساختن مسجد بود. «لمسجد اسّس على التقوى من اوّل یوم»(توبه، 108)
4. بیش از ده مرتبه نام مسجدالحرام در قرآن آمده است.
5. خداوند، مسجد را خانه خود دانسته و برترین مردم، یعنى ابراهیم و اسماعیل، دو پیامبر بزرگ را خادم آن قرار داده است. «طهّرا بیتى»(بقره، 125)
6. براى حضور در مسجد، سفارش زینت شده است. «خذوا زینتكم عند كلّ مسجد»(اعراف، 31)
7. اگر ساخت مسجد بر اساس تقوا نباشد، و مسجد، عامل تفرقه گردد،باید خراب شود. «مسجداً ضرارا»(توبه، 107)
8. قداست مسجد تا آنجاست كه هر كسى حق ساخت و تعمیر مسجد را ندارد. «ما كان للمشركین ان یعمروا مساجد اللّه»(توبه، 17) و این امر، مخصوص مؤمنان متقى است. «انما یعمر مساجد اللّه من آمن باللّه... ولم یخش الاّ اللّه»( توبه، 18)
9. مسجد و سایر مراكز عبادت یهود و نصارى (دیرها و صومعهها و معابد) به قدرى ارزش دارد كه براى حفظ آنها، باید خون داد. «...لهدّمت صوامع و بیع و صلوات»(حج، 41)
10. مسجد آدابى دارد از جمله این كه با صداى بلند در آن گفتگو نشود، سخنان باطل مطرح نشود، درباره خرید و فروش صحبتى نشود و از مطالب لغو دورى گردد.
11. براى هر گامى كه به سوى مسجد برداشته شود، پاداش است.
12. نشستن در مسجد به انتظار نماز پاداش دارد.
13. مسجدى كه در آن نماز خوانده نشود، نزد خدا شكایت مىكند.
14. همسایه مسجد اگر نمازش را در مسجد نخواند، ارزشى ندارد.
15. خداوند به خاطر اهل مسجد، عذاب را از دیگران برطرف مىكند.(موارد 10 تا 15 بر اساس روایاتى است كه در میزان الحكمه باب مسجد آمده است.)
16. شخصى از نزد معتصم (خلیفه عباسى) غمناك بر مىگشت و مىگفت: سارقى به سرقت خود اعتراف كرد و خلیفه فقها را جمع كرد و حكم او را پرسید. یكى گفت: دست سارق باید از مچ قطع شود، زیرا در آیه تیمم مىخوانیم: «فامسحوا بوجوهكم و ایدیكم»(نساء، 43) دیگرى گفت: دست را از آرنج قطع كنید زیرا قرآن در آیه وضو مىفرماید: «و ایدیكم الى المرافق»
آنگاه معتصم كه از قبل امام جوادعلیه السلام را دعوت كرده بود، حكم سرقت را از حضرتش پرسید. امام جوادعلیه السلام فرمود: فقط چهار انگشت قطع شود. زیرا قرآن مىفرماید: «وانّ المساجد للّه» جاى سجده مخصوص خدااست و آنچه در سجده روى زمین قرار گیرد، نباید قطع شود. معتصم استدلال امامعلیه السلام را پسندید و به نظریه آن حضرت عمل شد.(وسائل الشیعه، كتاب حدود، حدّ سرقت.)
11* هفت موضعى كه هنگام سجده بر زمین نهاده مىشود مخصوص خداست و سجده براى غیر خدا ممنوع است.«وانّ المساجد للّه»
12* احدى را در كنار خدا و هم ردیف خدا نخوانید. «فلا تدعوا مع اللّه احدا»
13* دعایى ارزش دارد كه خالصانه باشد. «ادعوا ربّى ولا اشرك به احدا»
14* كسى كه دیگران را به اخلاص فرا مىخواند باید خودش مخلص باشد. «فلا تدعوا مع اللّه احدا... انّما ادعوا ربّى ولا اشرك به احدا»
15* یكى از راههاى دعوت به اخلاص آن است كه انسان فكر كند چه كسى مىتواند بلاها را از او دفع كند: «لن یجیرنى من اللّه احد»
16* همه در برابر قانون الهى یكسانند و هیچ كس مصونیت ویژه ندارد. «قل انّى لن یجیرنى من اللّه احد»
17* تنها راه نجات از قهر الهى، انجام وظیفه و رسالت است. «الّا بلاغاً... و رسالاته»
18* عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حتى اذا رأوا ما یوعدون»
19* روز قیامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكیهگاههاى اوست. «فسیعلمون من اضعف ناصراً و اقلّ عدداً»
20* گفتن نمىدانم، عیب نیست. «قل ان ادرى»
21* در مدیریّت، هم باید اطلاعات لازم را در اختیار مسئولان گذاشت. «عالم الغیب فلا یظهر على غیبه احدا الاّ من ارتضى من رسول»، هم از او حفاظت كرد. «فانه یسلك من بین یدیه...» و هم بر عملكرد او نظارت دقیق داشت. «لیعلم ان قد ابلغو رسالات ربّهم»
22* كسانى مثل فالگیرها، كفبینها و كاهنان كه ادعاى علم غیب مىكنند دروغگو هستند، زیرا خداوند فقط به امثال پیامبران علم غیب عطا مىكند. «الّا من ارتضى من رسول»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_573
#عدالت_خواه
#ذکر_خدا
#مهم_تر_از_ایمان
#آثار_ایمان
#توسعه_رزق
#آزمایش
#اخلاص
#مسجد
#دعا
#انجام_وظیفه
#عاقبت
#قیامت
#نمی_دانم
#مدیریت
#فالگیر
#کف_بین
#کاهن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 574
1* قرآن، كلامى سنگین است به گونهاى كه اگر بر كوه نازل شود، آن را قطعه قطعه مىكند. «لو انزلنا هذا القرآن على جبلٍ لرأیته خاشعاً متصدّعاً من خشیة اللّه»(حشر، 21) دریافت وحى و پیاده كردن قرآن در جامعه نیز كارى بس سنگین است. «انّا سنلقى علیك قولاً ثقیلاً»
2* رهبر جامعه اسلامى باید از استراحت خود بكاهد. «یاایّها المزّمّل قماللّیل»
3* شب، بهترین زمان براى عبادت است. «قم اللیل»
4* نماز شب مورد تأكید الهى واقع شده است. «قم الّلیل»
5* عبادت شبانه بر پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله واجب بوده است. «قم اللیل» (چنانكه در جایى دیگر مىفرماید: «فتهجّد به نافلةً لك»(اسراء، 82))
6* براى پذیرش مسئولیتهاى سنگین، آمادگى روحى لازم است. «یا ایّها المزمّل قم اللّیل... انّا سنلقى علیك قولاً ثقیلاً»
7* رهبران دینى، هم باید شبها براى عبادت خداوند قیام كنند: «قم الّلیل...» و هم روزها براى بیدار كردن مردم. «قم فانذر»(مدّثر، 2)
8* مقدار شب زنده دارى محدودیّتى ندارد. (یك دوم، یك سوم یا دو سوم شب) (براى انجام امور عبادى، مردم را در تنگنا قرار ندهیم، براى همه مردم و همه زمانها نمىتوان یك نسخه نوشت و یك نوع دارو تجویز كرد.) «نصفه او انقصه... او زد علیه»
9* براى آن كه عبادت با نشاط همراه باشد، باید بخشى از شب را استراحت كرد. «نصفه اوانقص منه قلیلاً اوزد علیه»
10* خواندن نماز و قرائت قرآن در شب بهترین وسیله براى ایجاد آمادگى روحى و كسب انرژى است. «قم اللیل الّا قلیلاً... و رتّل القرآن ترتیلاً»
11* تلاوت قرآن آدابى دارد و ترتیل، اولین ادب آن است. «و رتّل القرآن ترتیلا»
12* پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمود: بهترین شما كسى است كه كلامش نیكو باشد، گرسنگان را سیر كند و به هنگامى كه مردم در خوابند، نماز شب بخواند.(بحارالانوار، ج 87، ص 142)
آن حضرت سه بار به على بن ابیطالب فرمود: بر تو باد به نماز شب. «علیك بصلاة اللیل، علیك بصلاة اللیل، علیك بصلاة اللیل»(وسائلالشیعه، ج5، ص268)
13* امام صادقعلیه السلام فرمود: شرافت مؤمن به نماز شب است و در روایتى دیگر فرمود: زینت و افتخار مؤمن به خواندن نماز شب است.( بحارالانوار، ج 87، ص 140)
14* شخصى به حضرت علىعلیه السلام گفت: من از توفیق خواندن نماز شب محروم شدهام! امامعلیه السلام فرمود: «قَیَّدتك ذنوبك» گناهانت تو را بازداشته است.(بحارالانوار، ج80، ص128)
15* خداوند به حضرت موسىعلیه السلام خطاب كرد: اى موسى، دروغ مىگوید كسى كه خیال مىكند مرا دوست دارد ولى هنگامى كه شب فرا رسد، به جاى گفتگو با من، به خواب مىرود.(اعلام الدین دیلمى، ص 263)
16* پیامبر خداصلى الله علیه وآله فرمود: دو ركعت نماز در دل شب، از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوبتر است.(علل الشرایع، ص 363)
17* در روایات از نماز شب به عنوان عامل زیاد شدن رزق، اداى دین، رفع همّ و غمّ و جلاى چشم یاد شده است.(سفینةالبحار، ج2، ص46)
18* براساس روایات، نماز شب، سبب بخشش گناهان روز مىشود.(فروعكافى، ج3، ص366)
همچنین، نماز شب، سبب سلامتى بدن و دریافت رحمت الهى شمرده شده است.( بحار ج84، ص144)
19* خداوند در قرآن پاداش بعضى از اعمال را بیان فرموده است ولى در مورد نماز شب مىفرماید: هیچ كس نمىداند كه خداوند چه چیزى براى او ذخیره كرده است: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم...»(سجده، 17)
20*در عبادت، عنصر زمان مؤثر است. «ناشئة اللیل»
21* بعضى از فیوضات و بركات، از شب نشأت و ریشه مىگیرد. «ناشئة اللیل»
22* تاریكى شب، زمینه بهترى براى عبادت بىریا و همراه با خضوع و خشوع فراهم مىكند. «ناشئة اللیل»
23* عبادت شبانه تأثیر ماندگارترى در روح دارد. «اشدّ وطأً»
24* نمازشب، عامل ثباتقدم و تقویت عقیده مؤمن مىشود. «اشدّ وطاً واقوم قیلاً»
25* موفقیّت در روز، نیازمند كسب قوّت در نیایشهاى شبانه است. «قم اللیّل... ان لك فى النهار سبحاً طویلا»
26* عبادت شبانه و ذكر روزانه، مقدّمهاى براى انقطاع كامل به سوى خداوند است. «تبتّل الیه تبتیلاً»
27* صبر و سعه صدر، از شرائط مهم رهبرى است. «واصبر على ما یقولون»
28* رهبر باید انتظار هر نوع زخم زبان و اتهامات ناروا را داشته باشد. «واصبر على ما یقولون»
28* كسى كه خداوند را به عنوان وكیل خود برگزید، به راحتى مىتواند از دیگران كنارهگیرى كند. «فاتّخذه وكیلاً... واهجرهم...»
29* كنار زدن مخالفان، باید به شكلى زیبا و در شأن رهبر جامعه اسلامى باشد. «هجراً جمیلاً»
30* معمولاً تكذیب كنندگان، از طبقه مرفّه و خوشگذران بودهاند. «والمكذّبین اولى النَّعمة»
31* اگر شما قادر به مقابله با صاحبان ثروت و قدرت نبودید، نگران نباشید، زیرا خداوند قادر به مقابله با آنان است. «ذرنى والمكذّبین اولى النعمة»
32* تبدیل كوهها به شنهاى روان، بیانگر عظمت لرزش زمین و زلزله قیامت است. «ترجف الارض والجبال و كانت الجبال كثیباً مهیلاً»
33* در مبارزه با منكرات به سراغ سرچشمه بروید. «ارسلنا الى فرعون»
34* غم و اندوه، تلخىها، ناكامىها و سختىها، عامل پیرى زودرس و سفیدشدن موى سر و صورت مىگردد. «یوماً یجعل الولدان شیباً»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_574
#قرآن
#رهبر
#عبادت_شبانه
#استراحت
#نماز_شب
#عبادت_بی_ریا
#صبر
#منکرات
#سفید_شدن_موی_سر_و_صورت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 575
1* با انجام كارهاى نیك همچون نماز شب و تلاوت قرآن و رسیدگى به محرومان، مغرور نشوید كه باز هم نیاز به استغفار دارید.
2* در آیه (20)، سفر به قصد تجارت با سفر به قصد جهاد در كنار هم آمده است، با آنكه اوّلى امرى دنیوى است و دوّمى امرى اخروى. براساس روایات، اگر تاجر در كارش خدا را مراعات كند و از كم فروشى و گران فروشى و احتكار و كلاهبردارى دورى كند، معیشت مردم را تامین كرده و همانند مجاهدى است كه در میدان قدم مىگذارد تا دشمن را از پاى درآورده و امنیّت جامعه را تضمین كند.(تفسیر درّالمنثور)
3* گرچه تلاوت قرآن، از تكالیف واجب نیست، امّا مورد سفارش بسیار است، تا آنجا كه در یك آیه، دوبار فرمان آمده و مورد تاكید قرار گرفته است. «فاقرءوا ما تیسّر من القرآن... فاقرءوا...»
4* یكى از بركات عبادت شبانه آن است كه تنها خداوند از آن آگاه است و از هرگونه ریا و تظاهر به دور است. «انّ ربّك یعلم»
5* خداوند در مقدار عبادت شبانه انسان را آزاد گذاشته است تا افراد بیشترى توفیق آن را بیابند و هركس به مقدار توانایىاش از فیض آن بهرهمند شود. «ثلثى اللیل و نصفه و ثلثه»
6* اقامه نماز وتلاوت قرآن از بهترین آداب شبزندهدارى است. «تقوم فاقرءوا...»
7* ارتباط با قرآن و تلاوت آن در هر حال لازم است، حتّى در بستر بیمارى یا سفر و جهاد. «مرضى - یضربون فى الارض، یقاتلون... فاقرؤا» (اگر در فراز و نشیبها تلاوت قرآن لازم است، در شرائط عادى به طریق اولى لازم خواهد بود.)
8* كسب مال حلال، فضل الهى است. «یبتغون من فضل اللّه»
9* ذكر سفرهاى تجارى و اقتصادى در كنار سفرهاى جهادى و جنگ، نشانه اهمیّت تجارت از دیدگاه اسلام است. «آخرون یضربون فى الارض یبتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فى سبیل اللّه»
10* شیوه قرض دادن باید نیكو باشد. (با سرعت و خلوص و بى منّت پرداخت شود.) «قرضاً حسناً»
11* پیش از مرگ، كارهاى خیر را براى خودتان ذخیره كنید، یا به دست خود و یا از طریق وصیّت. «تقدّموا»
12* هیچ كس نباید خود را از قصور و تقصیر به دور بداند، زیرا با انجام همه تكالیف، باز هم به استغفار نیاز داریم. «واستغفروا اللّه»
13* شرط نجات مردم آن است كه رهبران دینى حركت كنند و انزوا و استراحت را كنار بگذارند. «قم فانذر»
14* براى انجام مأموریّت هاى الهى، با تمام وجود به پا خیزید. «قم فانذر»
15* بزرگى، مخصوص خداوند است نه دیگران. (كلمه «ربّك» قبل از «فكبّر» آمده است و حصر را مىرساند.)
16* شرط نفوذ كلام رهبر آسمانى آن است كه دامنش از هرگونه آلودگى پاك باشد. «و ثیابك فطهّر»
17* رهبر جامعه اسلامى باید از هر نوع پلیدى دورى كند تا بتواند الگو و اسوهاى براى همه باشد. «والرّجز فاهجر»
18* خودسازى مقدم بر جامعه سازى است. كسى كه مىخواهد جامعه را از آلودگى پاك كند، باید خودش از هر آلودگى پاك باشد. «والرّجز فاهجر»
19* نه با عبادت و انفاق بر خداوند منت بگذار و اعمال خود را بسیار شمار، و نه بر خلق خدا منّت گذار. «و لا تمنن تستكثر»
20* منّت گذاشتن و چشم داشتن در انفاقها و عطایا، از مصادیق پلیدى روح است. «والرجز فاهجر و لا تمنن تستكثر»
21* رهبر دینى نباید از مردم توقّعى داشته باشد. «و لا تمنن تستكثر»
22* پایدارى و صبرى ارزش دارد كه براى خدا باشد وگرنه یكدندگى و لجاجت است. «ولربّك فاصبر»
23* پشتكار وسیله رشد انسان است. «ولربّك فاصبر»
24* گرچه در برابر معصیت، مصیبت و اطاعت، صبر لازم است امّا هدایت مردم نیاز به صبر ویژه دارد. «قم فانذر... ولربّك فاصبر»
25* دعوت مردم نیاز به عزم جدّى دارد. «فانذر... فاصبر»
26* اگر امروز اموال و فرزندان در اطراف ما هستند، گرفتار غرور نشویم و فراموش نكنیم كه روزى، تنها آمدهایم و تنها مىرویم. «خلقت وحیداً»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_575
#مغرور_نشویم
#سفر
#تجارت
#جهاد
#تلاوت_قرآن
#عبادت_شبانه
#ارتباط_با_قرآن
#استغفار
#شرط_نجات_مردم
#استراحت
#رهبران
#ماموریت
#بزرگی
#شرط_نفوذ_کلام_رهبر_آسمانی
#الگو
#خودسازی
#جامعه_سازی
#منت_گذاشتن
#پایداری
#صبر
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 576
1* دشمن با فكر و برنامه كار مىكند. «انّه فكّر و قدّر»
2* هر فكرى ارزش ندارد و هر متفكرى ارزشمند نیست. «انّه فكّر و قدّر فقتل كیف قدّر»
3* توطئه گران بدانند كه آیندگان نیز به آنان نفرین خواهند كرد. «فقتل كیف قدّر»
4* لعن و نفرین بر دشمن، نه تنها جایز، بلكه لازم است. «فقتل كیف قدّر ثمّ قتل كیف قدّر»
5* لحظهاى فكر كردن مىتواند مقدمه كار خیر یا كار شر براى مدتهاى طولانى شود. كلمه «فكّر» یكبار و كلمه «قدّر» سه بار تكرار شده است.
6* از دشمن، انتظار تبسّم و لبخند نداشته باشید. «ثمّ عَبس و بَسر»
7*بیان اینكه تعداد مأموران دوزخ، نوزده نفر مىباشد، وسیلهاى است براى آزمایش كه چه كسانى مىپذیرند و چه كسانى به تمسخر مىگیرند.
8* اداره و تدبیر امور هستى، بسیار دقیق و حساب شده است. كارگزاران نظام هستى، به تعداد مورد نیاز در جاى خود قرار مىگیرند، نه یك نفر بیش و نه یك نفر كم.
9* بر اساس علم الهى، 19 فرشته براى اداره دوزخ و دوزخیان كافى است، پس یك نفر هم اضافه نمىشود و این بهترین درس براى مدیران است كه در استخدام كاركنان، در حدّ نیاز و ضرورت اقدام كنند.
10* كفّار و منافقان در دشمنى با اسلام و مسلمانان هماهنگ هستند. «ولیقول الّذین فى قلوبهم مرض والكافرون »
11* گاهى یك مطلب ساده، افرادى را هدایت و گروهى را گمراه مىكند. «ماذا اراد اللّه بهذا مثلاً كذلك یضلّ اللّه من یشاء و یهدى من یشاء»
12* براى هدایت آنان، هشدار دادن امرى ضرورى است. «نذیراً للبشر»
13* انسان داراى اختیار و اراده است. «لمن شاء»
14* مراد از اطعام مسكین، یا زكات واجب است كه ترك آن مستوجب دوزخ است و یا آن است كه حتّى اگر زكات پرداخت شد ولى در جامعه گرسنهاى وجود داشت، سیر كردن او واجب است و بىتفاوتى نسبت به او، سبب دوزخى شدن مىگردد.
15* قرطبى از مفسرین معروف اهل سنّت از امام باقر علیه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شیعیان ما اصحاب یمین هستیم و هركس كینه و بغض ما اهل بیت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شیعتنا اصحاب الیمین و كلّ من ابغضنا اهل البیت فهم المرتهنون»( تفسیر قرطبى)
16* رفتار انسان، سازنده شخصیت اوست. «كلّ نفس بما كسبت رهینة»
17* اطعام مسكین لازم است، اگرچه مسلمان نباشد. «لم نك نطعم المسكین»
18* گذراندن عمر به بطالت، جرمى نابخشودنى است. «كنّا نخوض مع الخائفین»
19* یكى از عوامل دوزخى شدن، همرنگ شدن با جماعت فاسد است. «كنّا نخوض مع الخائضین»
20* دوست و همنشین بد، زمینهساز دوزخى شدن است. «كنّا نخوض مع الخائضین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_576
#دشمن
#نفرین
#مدیران
#استخدام_کارکنان
#هدایت
#اطعام_مسکین
#اصحاب_یمین
#سازنده_شخصیت
#بطالت
#عوامل_دوزخی_شدن
#دوست
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 577
1* تساهل در نماز و انفاق و اطعام نیازمندان و هدر دادن عمر، سبب محروم شدن از شفاعت در قیامت مىشود. «فما تنفعهم شفاعة الشافعین ...»
2* خداوند در قیامت به افرادى اجازه مىدهد تا براى دیگران شفاعت كنند ولى بسیارى از مردم، شرائط دریافت شفاعت را ندارد. «فما تنفعهم شفاعة الشافعین»
3* كفّار مغرورند و انتظار دارند كه براى هدایت هریك از آنان به راه حق، دعوت نامهاى خاص فرستاده شود. «بل یرید كلّ امرء منهم ان یؤتى صحفاً منشّرة»
4* قرآن بستر مناسبى براى هدایت بشر است، لكن هدایت شدن و بهره بردن از این بستر، مشروط به خواست خود انسان است. «فمن شاء ذكره»
5* كفّار لجوج و سرسخت به هیچ قیمتى ایمان نمىآورند، جز آن كه خداوند بخواهد و آنان را مجبور كند (كه خداوند هم چنین نمىكند). «و ما یذكرون الّا ان یشاء اللّه»
6* پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله به ابن مسعود فرمود: اعمال خوب را زیاد انجام بده كه نیكوكار و بدكار، هر دو در قیامت پشیمان خواهند بود. نیكوكاران از این كه چرا كارهاى نیك بیشترى انجام ندادهاند و بدكاران از كوتاهىها و تقصیر خود. سپس فرمود: آیه «و لا اقسم بالنفس اللوّامة» شاهد و گواه این مطلب است.(بحار، ج 74، ص104.)
7* در انگشتان هر انسانى خطوط خاصّى است كه مخصوص به اوست و هیچ دو نفرى پیدا نمىشوند كه خطوط انگشتان آنها یكسان باشد و به همین جهت براى شناسایى مجرمان، از انگشت نگارى استفاده مىكنند. آرى علم خداوند و قدرت او بر ظریفترین ذرّات وجود هر فردى جارى است. «نسوّى بنانه»
8* منكران معاد، بر اساس پندار و خیال به انكار قیامت مىپردازند نه استدلال و دلیل و برهان. «أ یحسب الانسان ان لن نجمع عظامه»
9* امام باقرعلیه السلام در توضیح آیه «بما قدّم و اخّر» فرمود: «فما سنّ من سنّة لیستنّ بها من بعده فان كان شرّاً كان علیه مثل وزرهم... و ان كان خیراً كان له مثل اجورهم»( تفسیر كنزالدقائق) هر كس راه و روش بد یا خوبى را پایهگذارى كند، پس از او هر كس به آن عمل كند، اگر بد باشد كیفرى مثل كیفر گناهكار و اگر خوب باشد، پاداشى همانند عمل كننده آن نیز به او داده مىشود.
10* انسان علاوه بر اعمالى كه خود انجام داده، مسئولیّت اعمالى را كه دیگران، پس از او و به پیروى از او انجام مىدهند، به عهده دارد. «قدّم و اخّر»
11* وجدان انسان بهترین شاهد علیه او در دادگاه قیامت است. «بل الانسان على نفسه بصیرة»
12* قرآن، مصون از هر گونه تحریف و تغییر است. «انّ علینا جمعه...»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_577
#تساهل
#شفاعت
#نیکوکار
#بدکار
#انگشتان
#معاد
#وجدان
#قرآن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 578
1* سؤال و پرسش روانكاوى لازم دارد؛ زیر سؤال بردن قیامت به خاطر دلبستگى به دنیاست. «یسئل ایّان یوم القیامة...كلاّ بل تحبّون العاجلة»
2* علاقه به دنیا زمانى بد و قابل سرزنش است كه یا شدید باشد: «لحبّ الخیر لشدید»(عادیات، 8) و یا ملازم رها كردن قیامت باشد. «تحبّون العاجلة و تذرون الآخرة»
3* در روایت آمده است كه در لحظه مرگ، مال و اولاد و اعمال در نظر انسان مىآیند. مال مىگوید: من از دسترس تو خارج هستم، فرزند مىگوید: من تا قبر با تو هستم ولى اعمال مىگویند: من تا ابد با تو هستم.(تفسیر اطیبالبیان)
4* در حدیث مىخوانیم: یاد مرگ شهوات را مىمیراند، غفلت را ریشهكن مىكند، دل را به وعدههاى الهى تقویت مىكند، طبیعت انسان را لطیف و قساوت زدایى مىكند، آتش حرص را خاموش مىكند، دنیا را نزد انسان پایین مىآورد و این معناى سخن و كلام پیامبرصلى الله علیه وآله است كه فرمود: «فكر ساعة خیر من عبادة سنة».(فسیر نمونه ؛ بحارالانوار، ج 6، ص 133)
5* ترسیم لحظات جان دادن، بهترین وسیله براى ترك دل بستگى به دنیاست. «تحبّون العاجلة... كلاّ اذا بلغت التراقى»
6* سختترین حالات جان دادن، زمانى است كه روح به گلو مىرسد. «كلّا اذا بلغت التراقى»
7* جز حركت به سوى خداوند و بازگشت به او، راه دیگرى وجود ندارد. «الى ربّك یومئذ المساق»
8* عقاید مقدّمه اعمال است. كسى كه حق را تصدیق نكند، قهراً نماز هم نمىخواند. «فلا صدّق و لاصلّى»
9* نماز، اولین نشانه ایمان و تصدیق دین است. «فلا صدّق و لا صلّى»
10* دورى از دین و تكالیف دینى، عامل غرور و سرمستى مىشود. «ذهب الى اهله یتمطّى» در جاى دیگر هم مىخوانیم: مجرمان وقتى به نزد اهل خود مىروند، خندههاى مستانه دارند. «و اذا انقبلوا الى اهلهم انقلبوا فكهین»(مطفّفین، 31)
11* كسانى كه معاد را انكار مىكنند، خداوند را به درستى نشناختهاند، زیرا اگر با مردن انسان پرونده او محو شود، حكمت خدا زیر سؤال مىرود. چنانكه در این آیه مىفرماید: «أیحسب الانسان أن یترك سُدى» و در جاى دیگر مىفرماید: «أفحسبتم انّما خلقناكم عبثاً و انّكم الینا لاترجعون» آیا گمان مىبرید ما شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوى ما باز نمىگردید؟
12* خداوند حكیم است و انسان موجودى هدفدار، مسئول و مكلّف، پس باید قیامتى در كار باشد. «أیحسب الانسان أن یترك سدى»
13* بسیارى از محاسبات انسان باطل است. در آغاز سوره خواندیم: «أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه» و در پایان آن مىخوانیم: «أیحسب الانسان أن یترك سُدى»، آرى انسان موجودى خیالگرا است و اگر رهنمود انبیا نباشد منحرف مىشود. «یحسب... یحسب»
14* خداوند انسان را به صورت كامل و به دور از هر گونه كاستى و فزونى آفریده است. «فخلق فسوّى»
15* مطالعه در مراحل و چگونگى آفرینش انسان از راههاى معادشناسى است. «نطفة... علقة... الذكر و الانثى»
16* سیماى سوره انسان
در روایات آمده است: امام حسن و امام حسینعلیهما السلام بیمار شدند. پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله با مردم به عیادت آنان آمدند و به حضرت علىعلیه السلام پیشنهاد كردند كه براى سلامتى دو كودك عزیز خود نذر كنند كه روزه بگیرند. پس از آن كه حسنین بهبود یافتند، حضرت على و حضرت فاطمهعلیهما السلام سه روز روزه گرفتند، امّا براى افطار غذایى در خانه نداشتند.
حضرت علىعلیه السلام از شمعون یهودى مقدارى جو قرض كرد و نانى تهیه شد. به هنگام مغرب ابتدا نماز مغرب را خواندند و خواستند افطار نمایند كه شب اول فردى مسكین، شب دوّم فردى یتیم و شب سوّم سائلى اسیر، درب منزل علىعلیه السلام را به صدا درآوردند و درخواست غذا كردند. اهل بیتعلیهم السلام براى رضاى خدا، غذاى خود را به آنان دادند و خودشان با آب افطار كردند. خداوند متعال، این سوره را در وصف ایثار آنان نازل فرمود.
مهم آن است كه در این حركت مقدس، پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله سهیم و شریك نبود تا روشن شود كه این سوره فقط درباره اهل بیتعلیهم السلام نازل شده است.( الغدیر، ج 3، ص 107)
17* یاد ضعفها، غرور انسان را برطرف و او را تسلیم خداوند مىكند. «لم یكن شیئاً مذكورا»
18* آفرینش انسان از نطفهاى ناچیز، جلوهاى از عظمت الهى است. «إنّا خلقنا الإنسان من نطفة...»
19* انسان، موجودى مسئول و مكلّف است. (آزمایش كردن نشانه تكلیف است.) «نبتلیه»
20* بیان دو ویژگى شنوایى و بینایى براى نمونه است وگرنه تمام اعضاى بدن مورد امتحان واقع مىشوند. «سمیعاً بصیراً»
21* تشكّر گاهى قلبى است، یعنى همه نعمتها را از خدا بدانیم؛ گاهى عملى است، بدین معنا كه انسان نعمتهاى خداوند را فقط در راه حق مصرف كند و گاهى زبانى است، یعنى انسان «الحمد للّه ربّ العالمین» را بر زبان جارى كند.
22* آزمایش انسان، براساس آگاهى و آزادى است:
آگاهى به واسطه چشم و گوش و عقل و فطرت درونى و هدایت بیرونى؛ و آزادى برمبناى اختیار كه به تمام انسانها داده شده است: «نبتلیه... سمیعاً بصیراً هدیناه... امّا شاكراً و امّا كفوراً»
23* هركس شاكر نباشد، كفور است، راه سوّمى وجود ندارد. «امّا شاكراً و امّا كفوراً»
24* در تربیت انسان، نقش هشدار، بیش از بشارت است. (لذا قرآن ابتدا هشدار مىدهد و سپس بشارت.) «انّا اعتدنا للكافرین...»
25* هر انتخابى، سرانجام خود را به دنبال دارد. كفر، دوزخ را و شكر، بهشت را. «اِمّا شاكراً و اِمّا كفوراً... انّا اعتدنا للكافرین... انّ الأبرار...»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_578
#قیامت
#مرگ
#ترکـنماز
#شهوات
#جانـدادن
#عقاید
#معاد
#مطالعه
#آزمایش
#تشکر
#شاکر
#تربیت
#انتخاب
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)