بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 138 قرآن کریم
1* کلمۀ (لبس) به معنای پوشاندن است. بنابراین ایمان چون فطری است، نابود شدنی نیست، بلکه غبارهایی آن را می پوشاند.
2* آفت ایمان، ظلم و شرک و به سراغ رهبران غیر الهی رفتن است. {آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم}
3* ایمان به تنهایی کافی نیست، تداوم ایمان لازم است. {لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الأمن}
4* تا ایمان خالص نباشد، دلهره است. {و لم یلبسوا...بظلم...لهم الأمن}
5* درجات الهی، حکیمانه به افراد داده می شود. {نرفع درجات...حکیم}
6* هدایت واقعی، هدایت خداوند است. هدایت های دیگر سراب است. {ذلک هدی الله}
7* هدایت، کار خداست. حتی پیامبران، از خود راه هدایتی ندارند. {یهدی به من یشاء}
8* اصالت با حق است، نه اشخاص.
9* در جهان بینی الهی، ارزش کارها در اخلاص آنهاست. اگر اخلاص نباشد، چیزی باقی نمی ماند. {و لو ءشرکوا لحبط}
10* در تفسیر المنار و روح المعانی از مفسران نقل شده که مراد از قومی که کفر نمی ورزند و حق را پذیرفته و حمایت می کنند، ایرانیان هستند.
11* با کفر گروهی، مکتب حق بی طرفدار نمی ماند. وقتی راه، حق و الهی باشد، آمد و رفت افراد نباید در انسان اثر کند. {فان یکفر بها هؤلاء فقد وکلنا بها قوما}
12* نام و یاد و راه اولیای خدا باید زنده بماند و نوآوری ها نباید ارزش های پیشین را از یاد ببرد. {فبهداهم اقتده}
13* ارزش انسان به خط فکری و سیرۀ عملی اوست.
14* مبلغ نباید به دنیا طلبی گرایش داشته و به آن متهم شود. {قل لا أسئلکم}
15* اسلام، دین جهانی است. {ذکری للعالمین}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_138
#آفت_ایمان
#تداوم_ایمان
#ایمان_خالص
#هدایت
#اصالت_با_حق_نه_اشخاص
#اخلاص
#ایران
#کفر
#اولیا
#ارزش_انسان
#مبلغ
#اسلام
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 139 قرآن کریم
1* به شبهاتی که القا می شود، باید پاسخ داد. {قالوا...قل}
2* تورات اصلی، نور و هدایت بوده است. {نوراً و هدی}
3* علمای یهود، تورات را بر اوراقی پراکنده نوشته بودند تا هر چه به نفعشان باشد اظهار کنند و آنچه به ضررشان باشد را کتمان کنند. {تجعلونه قراطیس}
4* در تورات مطالبی بوده که علمای یهود آنها را کتمان کرده اند. {تخفون کثیرا}
5* مبلغان دینی باید بدون مصلحت اندیشی بی مورد، معارف و حقایق مکتب را برای مردم بیان کنند. {ما قدروا الله ...تخفون کثیرا}
6* عقیده به قرآن و قیامت، در کنار هم است. {یؤمنون بالآخرة یؤمنون به}
7* روشن ترین مظهر ایمان، نماز است. {علی صلاتهم یحافظون}
8* امام باقر علیه السلام فرمود: دروغ، از شراب خواری بدتر است، و افترا از دروغ سخت تر است.
9* افترا به خداوند ظلم فرهنگی است و ادعای رهبری از سوی نااهلان، بزرگ ترین ظلم است. {و من أظلم ممن افتری...أو قال اوحی الی}
10* دشمن حق، یا حق را پایین می آورد، یا خود را بالا می برد. ابتدا می گوید: قرآن افسانه است، اگر موفق نشد، می گوید: من هم می توانم مثل قرآن حرف های جالب بزنم.
11* مدعیان نااهل و دروغ گویان مناصب دینی، سخت جان می دهند. {و لو تری إذ الظالمون...}
12* روح انسان از جسم او مجرد و مستقل است. {أخرجوا أنفسکم}
13* کیفر توهین به وحی و دین، عذاب مهین و خوار کننده است. {تجزون عذاب الهون}
14* در قیامت، انسان تنهاست. {جئتمونا فرادی}
15* معاد، جسمانی است. {کما خلقناکم اول مرة}
16* مشرکان به چهار چیز تکیه داشتند: قوم و قبیله، مال و دارایی، بزرگان و اربابان و بت ها و معبودان.
این آیه، بی ثمری هر چهار تکیه گاه را در قیامت مطرح می کند:
{فرادی} بدون قوم و قبیله.
{ترکتم ما خولناکم} بدون مال و ثروت و دارایی}
{ما نری معکم شفعاء} بدون یار و یاور.
{ضل عنکم} محو تمام قدرت های خیالی.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_139
#شبهات
#تورات
#علمای_یهود
#مبلغان
#نماز
#دروغ
#افترا
#دشمن_حق
#روح
#قیامت
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 140 قرآن کریم
1* کاشتن دانه و هسته، کار انسان است، ولی شکافتن و رویاندن، کار خداست. {ان الله فالق الحب و النوی}
2* دقت در آثار طبیعی، از بهترین راه های خداشناسی است. {فالق الحب...مخرج المیت...ذلکم الله}
3* شب، برای استراحت است و از کار و تلاش و سفر در شب، نکوهش شده است.
4* امام رضا علیه السلام فرمود: ازدواج را در شب قرار دهید، چون شب و همسر، هر دو وسیلۀ سکون و آرامش انسانند.
5* تفکر در نظم دقیق کرات آسمانی، راه خداشناسی است. {انی تؤفکون...فالق الاصباح...}
6* خداوند برای سفرهای دریایی و صحرایی که در عمر انسان ها به نرت پیش می آید، راهنما قرار داده است، آیا می توان پذیرفت که برای حرکت دائمی انسان ها و گم نشدنشان در مسیر حق، راهنما قرار نداده باشد؟
7* نظام ستارگانِ آسمان چنان دقیق است که می توان راه های زمینی را با آن پیدا کرد. {لتهتدوا بها}
8* اصل و ریشۀ همۀ شما یکی است، پس این همه اختلاف و برتری طلبی و تبعیض چرا؟ {من نفس واحدة}
9* در آیۀ قبل فرمود: همۀ انسان ها از نفسِ واحدند، در این آیه می فرماید: همۀ گیاهان و درختان و میوه ها نیز از یک سرچشمه اند و آن آی باران است.
10* مایۀ رویش همۀ گیاهان و نباتات، آب باران است. {من السماء ماء فأخرجنا به نبات کل شیء}
11* هم نزول باران، هم رویاندن گیاه و میوه، کار خداست. {انزل...نخرج}
12* به گفتۀ قرآن، مسیحیان، حضرت عیسی را و یهودیان عُزَیز را پسر خدا می دانستند. (توبه،30) جمعی هم ملائکه را فرزندان خدا می پنداشتند. زردشتیان، اهریمن را که از جن بود رقیب خدا قرار داده و بدی ها را به او منسوب می کردند، برخی عرب ها هم میان خدا و جن، نسبتی فامیلی معتقد بودند. {جعلوا بینه و بین الجنة نسبا} (صافات، 158) این آیه (100) همه آن گمان ها را باطل شمرده و می فرماید: خداوند از همۀ این اوصاف، منزّه و برتر است.
13* جهل، ریشۀ خرافه گرایی است. {خرقوا...بغیر علم} (عقائد انسان نسبت به خداوند باید بر اساس علم باشد)
14* ازدواج و فرزند آوری، تأمین یک کمبود و نقص است و خداوند از این عیب ها، منزّه است. {سبحانه}
15* (بدیع) به معنای آفریدن ابتکاری است نه تقلیدی.
16* آنکه آسمان ها و زمین را بدون تقلید و نقشۀ قبلی آفرید، چه نیازی به فرزند و همسر دارد؟ او آنچه را بخواهد خلق می کند.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_140
#راه_خداشناسی
#شب
#ازدواج
#تفکر
#مسیر_حق
#ستارگان
#باران
#جهل
#بدیع
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 141 قرآن کریم
1*در عقیدۀ اسلامی، آفریدگار و پروردگار یکی است. {ربکم...خالق کل شیء} (اما مشرکان، خالق را الله می دانند، ولی عقیذه به چندین رب دارند)
2* کلمۀ (بصر) هم به معنای چشم است و هم به معنای بصیرت. بنابراین آیه را می توان چنین معنا کرد: نه چشم ظاهری، خداوند را می بیند و نه دل به عمق معرفت او راهی دارد.
3* خداوند، هرگز دیدنی نیست، همین که حضرت موسی از زبان مردم درخواست دیدن خدا را کرد، پاسخ شنید: {لن نرانی} (اعراف،143) هرگز مرا نخواهی دید.
برخی از اهل سنت گفته اند: خدا در قیامت دیده می شود و به آیاتی همچون {الی ربها ناظرة} (قیامت،23) استدلال می کنند. غافل از آنکه خداوند، جسم و ماده نیست و مراد از نظر به خداوند، نگاه با چشم دل است. زیرا دیدن با چشم، در جایی است که چیزی دارای جسم، مکان، محدودیت، رنگ و...باشد و همۀ اینها نشانۀ نیاز و عجز است که خداوند از این نقص ها مبرّا می باشد.
4* با این که خدا زشتی های ما را می داند، باز به ما لطف دارد. {و هو اللطیف الخبیر}
5* مردم در انتخاب راه، آزادند. {من ابصر...و من عمی}
6* سود ایمان و زیان کفر مردم، به خودشان بر می گردد نه خدا. {فلنفسه...فعلیها}
7* وظیفۀ پیامبر ،ابلاغ است نه اجبار. {ما انا علیکم بحفیظ}
8* تنوع در شیوۀ بیان و استدلال و آموزش، راه پذیرش را بازتر می کند. {نصرف الآیات}
9* مشیّت و خواست خداوند دو گونه است: خواست تشریعی و خواست تکوینی. خداوند از نظر تشریعی، هدایتِ همۀ مردم را خواسته و لذا پیامبران و کتب آسمانی را فرستاده است، اما از نظر تکوینی خواسته است که مردم بر اساس اراده و اختیار خود، راه را انتخاب کنند، نه ۀنکه مجبور به پذیرش دین باشند.
10* حساب لعن و نفرین و برائت، از حساب دشنام و ناسزا جداست، لعن و برائت که در آیات دیگر قرآن از سوی خداوند اعلام شده، در واقع بیانگر اظهار موضعِ ما در برابر ستمگران و مشرکان است که بیزاری خود را از راه آنان اعلام می کنیم. {لعنة الله علی الظالمین} (هود،18)، {براءة من الله...} (توبه،1)
11* احساسات خود را نسبت به مخالفان کنترل کنیم و از هرگونه بددهنی و ناسزا بپرهیزیم. {لا تسبّوا}
12* به بازتاب برخوردهای خود توجه کنیم. {لا تسبوا...فیسبوا الله}
13* با فحش و ناسزا، نمی توان مردم را از مسیر غلط بازداشت. {لا تسبوا}
14* هر کاری که سبب توهین به مقدسات شود، حرام است. {لا تسبوا...فیسبوا الله}
15* گاهی انسان ناخودآگاه در گناه دیگران شریک می شود، آنجا که مقدمات گناه دیگران را فراهم کند. {فیسبوا الله}
16* معجزه به مقدار اتمام حجت لازم است، نه به مقدار ارضای تمایلات هر فرد. بگذریم که برخی درخواست ها مثل دیدن خدا خلاف عقل است و چنان نیست که نظام هستی بازیچۀ هوس های مشرکان باشد.
17* مشرکان مکه، (الله) را قبول داشتند و به آن سوگند یاد می کردند. {اقسموا بالله}
18* فریب سوگندهای دروغین مخالفان را نخورید. {و اقسموا بالله جهد ایمانهم}
19* لجاجت، درد بی درمان است که صاحبان آن، با دیدن هر نوع معجزه، باز هم ایمان نمی آورند. {لا یؤمنون}
20* وارونه شدن دل افراد لجوج، سنت خداوند است. {و نقلب أفئدتهم}
21* گناه و لجاجت، دید و بینش انسان را دگرگون می سازد. {و نقلب أفئدتهم}
22* گر چه خداوند (مقلب القلوب) است، ولی این انسان است که با انتخاب ایمان یا کفر زمینۀ دگرگونی را فراهم می کند. {نقلب...کما لم یؤمنوا}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_141
#بصر
#لطف
#انتخاب_راه
#وظیفه_پیامبر
#هدایت
#لعن
#نفرین
#برائت
#دشنام
#ناسزا
#توهین_به_مقدسات
#مقدمات_گناه
#معجزه
#سوگند
#لجاجت
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 142 قرآن کریم
1* برای دلهای لجوج، هیچ آیه و نشانه ای زمینه ساز ایمان نمی گردد. {ما کانوا لیؤمنوا}
2* خدا اگر بخواهد می تواند به اجبار، همه را مؤمن سازد، ولی این خلاف حکمت اوست. {ما کانوا لیؤمنوا الا أن یشاء الله}
3* سقوط انسان، از قبول وسوسۀ شیطان شروع می شود: {یوسوس فی صدور الناس} (ناس،5) آنگاه که وسوسه در او اثر گذاشت، از یاران شیطان می شود: {اخوان الشیاطین} (اسراء، 27) و در نهایت خودش شیطان می گردد. {شیطان الإنس}
4* از عوامل استقامت و پایداری، آگاهی از تاریخ و مشکلات دیگران است. {و کذلک}
5* کلمات زیبا و سخنان فریبنده، می تواند از عوامل اغفال انسان باشد. {یوحی...زخرف القول غرورا}
6* وسوسه ها و تبلیغات، به تنهایی عامل انحراف نیست، بلکه گوش دادن و دل سپردن مؤثر است. {لتصغی...لیرضوه}
7* ایمان نداشتن به آخرت، سبب تسخیر و نفوذ شیطان است. {لا یؤمنون بالآخرة}
8* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در راه خود تردیدی ندارد، لذا خطاب {لا تکوننّ من الممترین} هشدار به مسلمانان است که نگران حقانیت راه خود نباشند.
9* با وجود کتابی همچون قرآن، به سراغ داوری دیگران رفتن، نادرست و قابل توبیخ است. {افغیر الله أبتغی حکما}
10* رهبر باید از قاطعیتی تردید ناپذیر برخوردار باشد. {فلا تکوننّ...}
11* قرآن، آخرین کتاب آسمانی و اسلام، آخرین دین الهی است. {تمت کلمت ربک}
12* در قرآن، تحریف راه ندارد. {لا مبدل لکلماته}
13* اکثریت، دلیل حقانیت نیست، پس در پیمودن راه حق از کمی افراد نهراسید. {ان تطع اکثر...}
14* اکثریتی که به جای حق، در پی حدس و هوس باشند، قابل پیروی نیستند. {ان تطع اکثر...یضلوک...یخرصون}
15* در انتخاب راه، دلیل و برهان لازم است، نه حدس و گمان. {ان یتبعون الا الظن...یخرصون}
16* تربیت، نیاز به آگاهی عمیق دارد. {ربک...اعلم}
17* از اعلم پیروی کنیم، نه اکثریت. {و ان تطع اکثر یضلوک...ان ربک هو اعلم}
18* از نشانه های جامعیت مکتب اسلام این است که در یک مسئلۀ جزیی مانند ذبح، همۀ جوانب آن را مطرح کرده است: هم مکتب (نام خدا)، هم وسیله (آهن)، هم شیوۀ بریدن رگ ها، هم امت (مسلمان بودن کسی که ذبح می کند) و هم جهت (قبله) و هم موارد مصرف. {فکلوا مما ذکر اسم الله}
19* غذا و خوراک مؤمن باید جهت الهی داشته باشد. {فکلوا مما ذکر اسم الله}
20* تغذیۀ حلال و التزام به احکام، شرط ایمان است. {ان کنتم بآیاته مؤمنین}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_142
#لجوج
#مومن
#سقوط
#تاریخ
#مشکلات
#اغفال
#وسوسه
#آخرت
#حقانیت_راه
#قرآن
#رهبر
#اکثریت
#اعلم
#دلیل
#تربیت
#غذا
#جامعیت_اسلام
#شرط_ایمان
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 143 قرآن کریم
1* همۀ محرّمات الهی، در مکتب اسلام بیان شده است. {و قد فصل لکم ما حرم علیکم}
2* اصل و قانون کلی در خوردنی ها، حلال بودن است و هر چه حرام باشد، خداوند بیان می کند. {فصل لکم ما حرم}
3* احکام اسلام، بن بست ندارد. {الا ما اضطررتم الیه}
4* اضطرار، تکلیف را ساقط می کند. {الا ما اضطررتم الیه}
5* تکلیف های الهی، متناسب با شرایط زمان، مکان و توان انسان است. {الا ما اضطررتم الیه}
6* جهل و هواپرستی، از عوامل انحراف است. {لیضلون باهوائهم بغیر علم}
7* گمراه ساختن مردم، تجاوز به حقوق جامعه است. {أعلم بالمعتدین}
8* گناه، جاذبه و کششی دارد که باید با اراده ای قاطع، از آن دل کند. {و ذروا ظاهر الاثم و باطنه}
9* اسلام، هم به طهارت ظاهر توجه دارد و هم طهارت باطن؛ هم باید از گناهان عملی دوری کرد و هم از گناهان قلبی، مانند سوء ظن. {ظاهر الاثم و باطنه}
10* کیفر الهی، برای گناهانی است که با علم و عمد انجام می گیرد. {ان الذین یکسبون الاثم}
11* گرچه شیطان وسوسه می کند، اما انسان با اراده گناه می کند. {یکسبون الاثم}
12* کیفرهای الهی، نتیجه عمل خودمان است. {بما کانوا یقترفون}
13* چون حرام خواری، قساوت قلب می آورد و زمینه ساز گناهان دیگر است، اسلام آن را به شدّت منع کرده است. همان گونه که امام حسین در روز عاشورا خطاب به لشکر دشمن فرمود: (شکم های شما از حرام انباشته شده است)
14* در آیه 5 سورۀ مائده خواندیم که طعام اهل کتاب برای شما حلال است. این آیه می گوید: گوشت هر حیوانی که نام خداوند بر آن برده نشود حرام است. از آنجا که اهل کتاب، این شرط را رعایت نمی کنند، پس گوشت حیوان ذبح شده آنها برای ما حرام است و مراد از طعام در آن آیه، حبوبات و امثال آن است.
15* بردن نام خدا به هنگام ذبح، تشریفات نیست، بلکه حکمی لازم الاجرا است و ترک آن، فسق است. {انه لفسق}
16* انسان، در اثر مصرف حرام، زمینۀ پذیرش القائات شیطانی را پیدا می کند. {و لا تأکلوا...و ان الشیطان لیوحون}
17* جدال در احکام الهی، از القائات شیطانی است. {و ان الشیاطین ...لیجادلوکم}
18* خداپرستانی که مطیع غیر خدا باشند، مشرکند. {انکم لمشرکون}
19* امام باقر علیه السلام فرمود: نوری که در میان مردم راه را از چاه نشان می دهد، امام و رهبر آسمانی است.
20* کارهای پر جاذبه کفار (مثل ابتکارات و اختراعات و تکنولوژی)، چنان برای آنان جلوه کرده که نمی گذارد انحرافات و سقوط انسانیت خود را درک کنند. {زین للکافرین ما کانوا یعلمون}
21* ارشاد و هدایت، کار خداست، هر چند خود انسان زمینۀ هدایت را فراهم می کند. {فأحییناه}
22* استفاده از تمثیل، سؤال و مقایسه، در تبلیغ و تربیت مؤثر است. {أو من کان...کمن مثله...}
23* مؤمن، هرگز به بن بست نمی رسد. او هم بینش دارد و هم حرکت. {نوراً یمشی به فی الناس}
24* حق، یکی و باطل بسیار است. کلمۀ {نور} مفرد آمده، ولی کلکۀ {ظلمات} جمع آمده است.
25* زیبا پنداشتن اعمال، مانع خروج انسان از تاریکی است. {لیس بخارج منها کذلک زین للکافرین}
26* رهبران فاسد، ریشۀ فساد جامعه اند. {اکابر مجرمیها لیمکروا فیها}
27* سردمداران قدرتمند، به دلیل خودبرتربینی، دعوت اسلام را نمی پذیرند. {قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل ما اوتی}
28* نتیجۀ استکبار در برابر حق، ذلت و خواری است. {لن نؤمن ...سیصیب الذین اجرموا صغار عند الله}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_143
#محرمات
#خوردن
#اضطرار
#گناه
#اسلام
#کیفر_الهی
#قساوت_قلب
#ذبح
#القائات_شیطان
#جدال
#مشرک
#کارهای_پر_جاذبه
#هدایت
#تمثیل
#حق
#رهبران_فاسد
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 144 قرآن کریم
1* این آیه (125) یکی از معجزات علمی قرآن است که عوارض صعود به آسمان را بیان کرده و می فرماید: کسی که حاضر به پذیرش حق نگردد، روحش تنگ و کم ظرفیت می شود، همانند کسی که می خواهد به آسمان برود که در اثر کمبود اکسیژن، سینه اش تنگ و تنفسش سخت می شود.
2* امام رضا علیه السلام فرمود: نشانۀ سعه صدر، تسلیم خدا بودن، اطمینان به او داشتن و دلگرم شدن به وعده های الهی است و نشانۀ ضیق صدر، تردید و اضطراب است.
3* قبول حق، ظرفیت و زمینه درونی می خواهد. {یشرح صدره للاسلام}
4* بی حوصلگی و کم ظرفیتی، نوعی رجس و پلیدی روح است. {یجعل صدره ضیقا...الرجس}
5* در بهشت، خشونت، رقابت، حسرت، تهمت، حسد، کینه، دروغ، اندوه و هیچ گونه مرگ و مرض و فقر راهی ندارد. {دار السلام}
6* برتر از نعمت امنیت و سلامت، در سایۀ لطف مخصوص پروردگار بودن است. {دار السلام عند ربهم}
7* رسیذن به ولایت الهی، در سایۀ عمل و تلاش انسان است. {و هو ولیهم بما کانوا یعلمون}
8* پیروی از وسوسه های شیطانی، به تدریج انسان را به ولایت پذیری از او وا می دارد. {اولیاؤهم}
9* تنها حاکمان ظالم نیستند، محکومانِ ترسو و ساکت و عیاش هم ظالم اند. {بعض الظالمین بعضا}
10* سبب سلطۀ ستمگران، رفتار خود مردم است. {نولی...بما کانوا یکسبون}
11* انذار، یکی از اهرم های تربیت و وظیفۀ پیامبران است. {و ینذرونکم}
12* قوی ترین ضامن اجرای احکام الهی برای اصلاح فرد و جامعه، ایمان به معاد است. {ینذرونکم لقاء یومکم هذا}
13* قیامت، جای کتمان و انکار نیست، لذا انسان ها علیه خود اقرار می کنند. {شهدوا علی انفسهم}
14* علاقۀ افراطی به دنیا، انسان را به کفر می کشاند. {غرتهم الحیاة الدنیا...انهم کانوا کافرین}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_144
#معجزات_علمی
#سعه_صدر
#بی_حوصلگی
#در_بهشت
#وسوسه_شیطان
#ظالم
#انذار
#قوی_ترین_ضامن_اجرای_احکام_الهی
#قیامت
#علاقه_افراطی_به_دنیا
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 145 قرآن کریم
1* سعادت و شقاوت انسان، بسته به اعمال اوست. {مما عملوا}
2* انسان باید بهوش باشد، زیرا تحت نظر خداست. {و ما ربک بغافل عما یعملون}
3* تنها خداوند بی نیاز مطلق است، پس هرگز خود را بی نیاز نبینیم. {ربک الغنی}
4* بود و نبود انسان ها، نفع و زیانی برای خداوند ندارد. {الغنی...ان یشأ یذهبکم}
5* خداوند از عبادات ما بی نیاز است، دستورهای عبادی، عامل رشد خود ماست. {الغنی}
6* وعده های الهی قطعی است، نه شوخی. {ان ما توعدون لات}
7* سرنوشت مردم، وابسته به عملکرد خودشان است. {اعملوا...فسوف تعلمون}
8* ملاک موفقیت، حسن عاقبت و سرانجام کار است، نه جلوه ها و تلاشهای زودگذر. {عاقبة الدار}
9* ظالم، رستگار نمی شود. {انه لا یفلح الظالمون}
10* سرپیچی از راه خدا و انبیا ظلم است. {الظالمون}
11* بینش غلط و خرافی، سبب می شود که انسان، فرزند خود را پای بت سنگی و چوبی قربانی کرده و به آن افتخار نماید. {زین...قتل اودلاهم}
12* در انتقاد، انصاف را مراعات کنیم. {لکثیر من المشرکین} نه آنکه همه چنین اند.
13* توجیه گناه و آراستن زشتی ها، عامل هلاکت و سقوط است. {زین...لیردوهم}
14* پیامبر، مسئول ابلاغ است نه اجبار، اگر مردم گوش نکردند، آنان را رها کرده و به سراغ دل های آماده می رود. {فذرهم}
15* افکار و رفتار منحرفان، نباید حق جویان را دلسرد کند. {فذرهم و ما یفترون}
16* زنان در بهره مندی از ارزشهای همچون: ایمان، سبقت در ایمان، عمل صالح، تقوا، هجرت، علم و دانش با مردان تفاوتی ندارند، چنانکه در انحطاط ناشی از کسب رذایل با مرد اختلافی ندارند و هوا و هوس و شیطان مانع راه تکامل هر دوی آنان است.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_145
#سعادت
#بی_نیاز
#عبادات
#عملکرد
#ظالم
#انتقاد
#توجیه_گناه
#ابلاغ
#افکار
#زنان
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نکته از صفحه 146 قرآن کریم
1* با توجه به این آیه (138)، مشرکان چهار انحراف داشتند.
* ممنوع شمردن بعضی از چهارپایان
*ممنوع شمردن بعضی از محصولات کشاورزی
*ممنوع کردن سواری برخی از چهارپایان
*نبردن نام خدا هنگام ذبح حیوانات
2* اسلام، آیین جامعی است که حتی انحراف در بهره گیری از حیوانات را هم تحمل نمی کند. وقتی قرآن، از بی مصرف ماندن حیوان و تحریم سوار شدن بر آن نکوهش می کند، به طریق اولی از بی مصرف ماندن انسان ها، منابع، سرمایه ها و استعدادها بیشتر نکوهش می کند.
3* مبارزه با خرافات، یکی از وظایف اصلی پیامبران است. {افتراء علیه سیجزیهم}
4* آشنایی با خرافات دوران جاهلیت، انسان را با زحمات رسول خدا برای هدایت آنان آشنا ساخته، روح قدرشناسی را در انسان، زنده و شکوفا می کند.
5* در جاهلیت، تحقیر زن تا آن حد بود که در برخی موارد از حیوان سالم بهره ای نداشت و فقط در گوشت حیوان مرده شریک بود. {شرکاء}
6* جاهلان عرب، به گمان تقرّب به بت ها، یا به جهت حفظ آبرو، دختران خود را قربانی بت ها یا زنده به گور می کردند.
7* خسارت واقعی، فداشدن انسان در راه باطل است. {قد خسر}
8* انجام هر کاری و تحریم هر چیزی، یا دلیل شرعی می خواهد یا عقلی. {بغیر علم افتراء علی الله}
9* با خرافات، با شدیدترین وجه مقابله و برخورد کنیم. {قد خسر، سفیها بغیر علم، افتراء، ضلوا، ما کانوا مهتدین}
10* تنوع میوه ها و محصولات کشاورزی، آن هم از یک آب و خاک، نشانه قدرت الهی است. {انشا...مختلفا اکله}
11* در انفاق نیز میانه رو باشیم. {و آتوا حقه...و لا تسرفوا}
12* اسلام، دین اعتدال است، هم تحریم نابجا را ممنوع می کند و هم مصرف بی رویه را. {لا تسرفوا}
13* شرط مصرف، پرداخت حق محرومان است. {کلوا...آتوا حقه}
14* مقدار مصرف، محدود به عدم اسراف است. {کلوا...لا تسرفوا}
15* هنگام برداشت محصول، به یاد محرومان باشیم. {یوم حصاده}
16* میوۀ نارس نخورید. {کلوا من ثمره اذا اثمر}
17* اسراف کار، مبغوض خداوند است. {انه لا یحب المسرفین}
18* هستی و آفریده هایش، مسخر انسان است. {حمولة و فرشا}
19* قانون کلی در حیوانات، حلال بودن مصرف آنهاست، مگر آنکه دلیلی بر حرمت باشد. {کلوا مما رزقکم الله}
20* تحریم حلال ها، از گام های شیطانی است. {کلوا...و لا تتبعوا خطوات الشیطان}
21* توصیه به خام خواری و ترک مصرف گوشت، با توصیه های دینی سازگار نیست. {و من الانعام...کلوا مما رزقکم الله}
22* نسبت به خوردنی ها مواظب باشیم. {کلوا...و لا تتبعوا} چنانکه اولین اهرم شیطان برای گمراه کردن حضرت آدم، غذا بود.
23* سیاست شیطان، انحراف تدریجی است، نه دفعی. {خطوات الشیطان}
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_146
#مشرکان
#اسلام
#خرافات
#جاهلیت
#تحقیر_زن
#قربانی_بت
#زنده_به_گور
#دلیل
#قدرت_الهی
#انفاق
#اعتدال
#مصرف
#اسراف
#خوردنی_ها
#شیطان
کانال تفسیر آسان قرآن
(https://eitaa.com/tafser_asan_quran)