eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 از راست: مرحوم حاج عبدالله مهدیان، آیت‌الله جاودان حفظه الله، مرحوم ✍ حدودا ده سال قبل که برای پرسش درباره برخی از علمای تهران خدمت مرحوم رفتم، می‌فرمودند: ✨بنده مدت ۵۰ سال و شاید هم بیشتر در خدمت بودم. آقای مجتهدی واقعا انسان پرور بود. شاگردان ایشان وقتی به بازار می‌آیند چراغ بازار هستند. برای اینکه ایشان رمز تربیت آقایان را داشتند و می‌دانستند که چطور تربیت کنند. غالبا در منبرهایشان سفارش می‌کردند که با مردم چه طوری رفتار کنید؛ کسبتان، نماز اول وقتتان، معاشرتتان و معاملاتتان چه طور باشد. ✨اگر تقوا نداشتند نمی‌توانستند بر قلوب مردم احاطه پیدا کنند. دوم خلوص نیت؛ خلوص نیت داشته باشند می‌گویند خدایا ما این کار را برای تو می‌کنیم نه برای اسم و مقام و ... برای خدا درس بدهم، برای خدا نماز بخوانم و موعظه کنم؛ واقعا موعظه در قلوب جوانها اثر می‌گذارد. آیت الله مجتهدی و خلوصی داشتند که ما الان در بین برادران روحانیمان کمتر می‌بینیم. ✨ما حق آیت‌الله حق‌شناس را نشناختیم. ایشان شبهای شنبه درس اخلاق می گفت. روایتی را می‌خواندند، اول خودشان گریه می‌کردند و بعد آنهایی که در محضرشان بودند. برای یک هفته‌ای که به بازار می‌رفت، جلسه یک ساعتۀ ایشان کافی بود. من یک شب آمدم دیدم آیت الله حق شناس رووی پله های بالکن نشستند. گفتم: آقا چرا اینجا نشستید؟ گفتند: همینجا خوبه؛ شما بروید به کارهایتان برسید. اگر با خدا مناجات می‌کردند یک جا می‌رفتند که کسی ایشان را نبیند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 یادداشت‌هایی پیرامون تاریخ اسلام، تاریخ معاصر، معرفی آثار، مسائل روز و... در صفحه شخصی این کمترین حمید سبحانی صدر در پیام‌رسان ایتا 👇 ╭────────────╮ 💠 @h_sobhani_sadr ╰────────────╯
🗓 ۸ مهر ۶۹ درگذشت آیت‌الله 💠 مشکلات داخلی بیوت علما در دوران مبارزه ✍ ساواک در آذرماه۱۳۴۷ و با کنترل شنود مکالمات تلفنی منزل آیت‌الله لواسانی متوجه گفت و گوها پیرامون استخدام یک مستخدم در منزل آیت‌الله لواسانی شد. بنابر متن گزارش مورخه ۴۷/۹/۹، چون منزل آقای لواسانی غالباً محل گفت و شنودهای سیاسی بود، ایشان از آوردن نوکر یا کلفت به خانه خود خودداری می‌کرد و شست و شوی ظروف آشپزخانه را خود و فرزندشان محمدتقی انجام می‌دادند. همسر آیت‌الله لواسانی، پیش از این دار فانی را وداع گفته بودند و در این سال (۱۳۴۷ش)، فرزند ایشان، محمدتقی با دختر آقای فلسفی ازدواج کرده بودند. در چنین شرایطی استخدام یک نوکر یا کلفت برای انجام کارهای منزل مورد نیاز بود. اداره کل سوم در نامه‌ای به ساواک تهران دستور داد از فرصت پیش آمده برای استخدام نوکر در منزل آیت‌الله لواسانی استفاده و بدین وسیله به منزل ایشان نفوذ کند: به نحو مقتضی و با تهیه طرح لازم نسبت به نشان کردن مستخدم یا مستخدمه مشارالیه اقدام و از این طریق هم از وی مراقبت کامل معمول و نتایج حاصله را مستمراً منعکس نمایند. منبع گزارش با کد ۴۰۸۰ از این تاریخ به بعد گزارش‌های متعددی را از منزل آیت‌الله لواسانی به ساواک می‌داده و این احتمال وجود دارد که در فرصت مقتضی توسط آن سازمان وارد داستان شده باشد. این منبع گزارش‌های دقیق با اطلاعات مفصلی را به ساواک داده است. این منبع در ملاقاتهای خصوصی آیت‌الله لواسانی هم حضور داشته است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷شیخ عباسعلی محقق (پدر دکتر مهدی محقق) در دادگاه؛ ردیف جلو، نفر اول از چپ. ✍ تصور کنید: درگیری و ستیز بر سر و الزام بر در زمان ؛ علما قیام می‌کنند و مشهد به پا می‌خیزد. مردم در تجمع می‌کنند. سخنرانان از جمله هم جزء واعظان مبارز این عرصه است. مردم بسیاری به ضرب گلوله شهید می‌شوند و شیخ عباسعلی تحت تعقیب قرار می‌گیرد. دو ماه از این خانه به آن خانه پنهان می‌شود. سرانجام تسلیم می‌شود و پس از اعزام به تهران، سه سال در زندان قصر حبس می‌شود. پس از آزادی در سال۱۳۱۷ش، ممنوع المنبر می‌شود و البته حق ندارد از حومه تهران هم خارج شود. خانواده‌اش از مشهد به تهران می‌آیند. شیخ عباسعلی واعظ اجازه منبر و وعظ نداشت و از این‌رو درآمدی هم نداشت تا دو اتاق اجاره کند. خود و دو پسرش در حجره‌ای در ساکن می‌شوند و بقیه خانواده، در اتاقی کوچک در . عالمی که دانش فقهی و به ویژه حدیثی‌اش زبانزد بود، ناچار می‌شود برای امرار معاش به کشاورزی در یکی از روستاهای شهر ری و کرج روی آورد. (حدیث نعمت خدا ص۲۲ و ۲۳) این روزگار، حقیقتا روزگار عسرت روحانیت بود. دولتی که نه تنها با روحانیت، که حتی با دین سر ستیز داشت. در میان شهر به ندرت عالمی عمامه به سر و زنی با حجاب به چشم می‌خورد. بسیاری از مساجد و مدارس علمیه تعطیل یا تبدیل شده بود. اما آخر تابستان ۱۳۲۰ آنگاه که تانک‌ها و نفربرهای همسایه شمالی، به سوی تهران سرازیر شد، همان کسی که بر دین و روحانیت می‌تاخت، پا به فرار گذاشت. 🕌@tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ آیت‌الله امام جماعت در مسجد جامع بازار بود و مدیریت واقع در روبروی درِ غربی مسجد جامع را نیز برعهده داشت. 🔹ایشان در قم از محضر آیات عظام: حاج شیخ حسن فاضل، سید محمد تقی خوانساری، سید صدرالدین صدر و شیخ عبدالکریم حائری یزدی بهره‌مند گردید و به مقام اجتهاد رسید. 📚از آیت‌الله استرآبادی کتاب‌هایی مانند: اسلام و تشیع، طریق‌الحق، ابدیت روح، ‌اهل ادب یا به سوی خدا، شرح زیارت جامعه‌کبیره، حجت‌المنتظر، چرا شیعه شدم؟، رساله العقاید الامامیه، حواشی توضیح‌المسائل آیت‌الله بروجردی و حواشی بر عروه‌الوثقی به یادگار مانده است. 🔸او هم‌چنین حسینیه استرآبادی را در محله پامنار تهران بنا نهاد که مورد استقبال و توجه علماء، طلاب، بازاریان و مردم قرار داشت. ▪️آیت‌الله سید ضیاءالدین استرآبادی در تاریخ ۱۱ مهر ۸۳ دار فانی را وداع گفت و در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) به خاک سپرده شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 نشسته از چپ: مرحوم ، آیت‌الله ، حاج شیخ جواد آزاده، در جمع طلاب مدرسه لرزاده 💠حجت‌الاسلام شیخ محمود برهان در بیان خاطرات خود به نگارنده این سطور می‌فرمود: ✍ من در جوانی بودم؛ پایتخت ولایت. هنگامی که من نجف بودم، که بسیار پرمحتوا و صاحب کرامات بود، من و آقای را با عده ای دیگر به سامرا فرستاد که هم مشغول درس و بحث باشیم و هم پاسدار خانه‌ی (ع). ▪️ برنامه‌ی ما دو چیز بود: هم درس و بحث و هم پاسداری خانه‌ی امام زمان (ع). ما شب‌ها در حرم پُست می دادیم که مبادا افراد خرابکار به آنجا بیایند. من و آقای نجابت و و و خیلی های دیگر برای همین کار به سامرا می‌آمدیم. ▫️ آن ایامی که سامرا بودم، یک روز دیدم که یک ماشین طلبه از ایران آمدند، که آقای برهان بود و جماعتی از شاگردانش که در میان آنها آقای پهلوانی و آقا هم بودند. آقای برهان با یک ماشین طلبه به سامرا آمد. ▪️ایشان طلبه هایش را آن چنان تربیت کرده بود که هر کدام از آنها به نماز می‌ایستاد، بقیه‌شان می آمدند و به او اقتدا می کردند، حتی خودش هم می آمد؛ اینطور تربیت کرده بود. اگر یکی از آنها پول داشت، انگار این پول برای همه بود. برهان شاگردانش را اینطور تربیت کرده بود. من از حسن تربیت ایشان خیلی خوشم آمد. ▫️شیخ محمود برهان که فرزند آیت‌الله شیخ غلامعلی قمی بود بعد از این آشنایی به تهران آمد و توفیق دامادی آیت‌الله برهان را پیدا کرد و فامیلی خود را هم به برهان تغییر داد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در خیابان شهید مصطفی خمینی پایین‌تر از چهارراه سرچشمه، مسجد حاج شیخ عبدالنبی نوری قرار دارد. بانی این مسجد حاج میرزا عباسقلی امین نظام از رجال دوران ناصرالدین شاه قاجار بود. شخصیتی که گرچه بارها به او پیشنهاد شد اما هیچ سمت حکومتی را قبول نکرد؛ با این حال واقعا «امین نظام و مردم» بود. 🌲همین جایی که مسجد ساخت، تا پیش از آن، باغچه میرزا عباسقلی بود که جوی آبی از سرچشمه به آن می‌آمد و ترکیب حوض و باغ، صفایی به آن بخشیده بود. این باغچه محل حضور و بزم رجال حکومتی و شاهزادگان قاجار بود. اما ظاهراً هدف میرزا عباسقلی از ایجاد چنین بزمی و پذیرایی از سران حکومتی، گره‌گشایی از کار دولت و ملت بود. گفته‌اند هرگاه که میرزا حسین خان سپهسالار با او روابط نزدیکی داشت، تصمیمات و اقداماتش پسندیده بود و در غیر آن نه. مردمی که در گوشه و کنار دولت، گیر و گرفتاری داشتند به حاج میرزا مراجعه می‌کردند و او هم در این بزم، در پی حل مشکلات مراجعین بود. ✨او در سال ۱۳۰۳ق/ ۱۲۶۴ش در محل باغچه خود، مسجد بنا کرد، و چندی بعد از جامع معقول و منقول آیت‌الله حاج شیخ عبدالنبی نوری خواست که اقامه جماعت مسجد را برعهده گیرد که از آن پس مسجد به نام ایشان خوانده شد. ................. 🌥 و چقدر این شهر و دیار، بلکه دولت و ملت به چنین رجالی محتاج است. افرادی وجیه الملة و مقبول الدولة، که بتوانند پیوند میان مردم و حکومت باشند. هیچ مرکز و نهادی به بهانه وسعت کار نمی‌تواند جای این افراد را پر کند و متاسفانه با سازمانی و سازماندهی شدن برخی امور، رفته رفته این چهره‌ها کم‌رنگ شده و از میان رفتند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
☀️ آئین افتتاح مرکز اسناد حوزه و روحانیت، دفتر استان تهران ▫️چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ ▫️ساعت ۸ صبح ▫️مدرسه علمیه مروی 🔹با حضور اساتید ارجمند آیت‌الله تحریری، حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی، حجت‌الاسلام رحیمی صادق، دکتر موسی حقانی، دکتر مهدی خواجه پیری، دکتر محمدحسن رجبی دوانی، و سایر اساتید حوزه و دانشگاه. 🔸از همه فرهیختگان گرامی دعوت می‌شود در این محفل حضور به هم رسانند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی در جمع اساتید و فضلای مدرسه مروی 💠 چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند! 🔹آیت‌الله صالحی مازندرانی در خاطرات خود می‌گوید: طلبه‌ای جوان بودم که برای تحصیل در تهران ساکن شدم. کودتا(ی ۲۸ مرداد ۳۲) که شد شاه فرار کرد و در حدود سه روز اوضاع و احوال بسیار متلاطم و متشنج بود. حزب توده اوراقی را بین مردم پخش می‌کرد. در یکی از آن اطلاعیه‌ها جمله‌هایی علیه روحانیت و علما نوشته شده بود. لحن اطلاعیه تهدیدآمیز و تند به نظر می‌رسید. از آن جمله اینکه: «امیدواریم دست‌های شما را که مردم به احترام می‌بوسند با ساتور قطعه قطعه کنیم.» آنطور که در ذهن من است این اطلاعیه را در مدرسه مروی پخش کرده بودند. در این بین کتابی کوچک و کم‌حجم به نام راهزنان حق و حقیقت یا نگهبانان سحر و افسون پخش کرده بودند که در آن دین به عنوان سحر و افسون و روحانیت هم به عنوان نگهبانان سحر و افسون و راهزنان حق و حقیقت وانمود شده بودند. 📚 خاطرات آیت‌الله شیخ اسماعیل صالحی مازندرانی ص۴۴ 💡اکنون حزب توده کجاست؟! 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 صفحه تاریخ حوزه تهران در راه‌اندازی شد. نشانی: https://rubika.ir/tarikh_hawzah_tehran 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 آئین افتتاح مرکز اسناد حوزه و روحانیت، دفتر استان تهران، با حضور حضرت آیت الله تحریری، جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه و کارشناسان عرصه اسناد و آثار مفاخر، در مدرسه علمیه مروی برگزار شد. کانال رسمی "مرکز اسناد حوزه و روحانیت" 🆔 @MarkazAsnad_Hawzah
💠 تاریخ حوزه تهران صفحه‌ای برای آشنایی با: ▫️مفاخر ▫️تاریخ مدارس تهران ▫️جریان شناسی حوزه تهران ▫️سنت‌های تاریخی حوزه تهران ▫️آثار مرتبط با حوزه تهران ▫️نکات آموزنده از تاریخ معاصر و سیره علما ▫️اسناد و تصاویر ناب و کم‌تر دیده شده ▫️و حوادث تاریخی... نشانی در پیام‌رسان‌های: 🔹ایتا: 🕌 @tarikh_hawzah_tehran 🔹بله: https://ble.ir/tarikh_hawzah_tehran 🔹روبیکا: https://rubika.ir/tarikh_hawzah_tehran 🔹 روبینو: https://rubika.ir/tarikh_hawzah_tehran
📷محی‌الدین انواری در کنار سید رضی شیرازی در سنین جوانی، در حضور آیت‌الله کاشانی 🗓 ۲۳ مهر ۹۱ درگذشت آیت‌الله محی‌الدین انواری ✍ آیت‌الله از اعضای شورای روحانیت هیئت‌های موتلفه اسلامی بود و بعد از اعدام انقلابی منصور، در اسفند ۴۳ بازداشت شد و ۱۳ سال در زندان به سر برد. ایشان از فضلای و از دوستان نزدیک آیت‌الله بود که در اقامه جماعت می‌کرد. آیت‌الله انواری در زندان از فعالیت تبلیغی دست برنداشت. فعالیت‌هایی که اسناد ساواک آن را چنین گزارش می‌کنند: 📃 «موضوع: حاج مهدی ابراهیم عراقی فرزند غلامعلی مشارالیه که محکوم به حبس ابد بوده، در اتاق ۴ بند ۶ به اتفاق محی‌الدین انواری، مکانی را برای رفع اشکالات مذهبی‌ها به وجود آوردند و کلیه افراد مذهبی اشکالات خود را در هنگام مطالعه کتاب، یادداشت [کرده] و پیش محمد مهدی ابراهیم عراقی و محی‌الدین انواری می‌برند و آنها هم این اشکالات را از طریق مباحثات ایده‌آلیستی و ضد ماتریالیستی بر طرف می‌کردند؛ تا جایی که حتی سعی کردند شخص کمونیستی همچون حسین مراد دزفولی را که کتابی در مورد زبان، تفکر و شناخت مطالعه می‌کرد تحت تاثیر قرار دهند و به سوی خود جذب کنند که تا حدودی در این کار موفق شدند. محمد مهدی ابراهیم عراقی و محی‌الدین انواری که عضو حزب ملل اسلامی بودند، دو نفر از معتصبین مذهبی می‌باشند که کلیه اخبار و اطلاعات مربوط به داخل و خارج زندان را جمع‌آوری و پیرامون مسائل سیاسی به خصوص درباره مارکسیست‌ها بحث و تبادل نظر می‌نمایند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🔰 دعوت به همکاری باسمه تعالی حوزه تهران؛ حوزه‌ای که علاوه بر پیشران بودن در عرصه حکمت و فلسفه نسبت به سایر مراکز علمی جهان اسلام در دو قرن گذشته، نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی از زمان سلطنت قاجار به این‌سو داشته است. با این حال هرگز تلاش درخوری جهت حراست از آثار و اسناد برجای مانده‌ی این پیشینه سترگ صورت نگرفته است، تا آنجا که هویت تاریخی حوزه تهران را از نظر همگان اعم از حوزویان و توده مردم، دور داشته است. امروز که سرمایه انسانی حوزه تهران رو به سالخوردگی نهاده و بسیاری از فقیهان و حکیمان این حوزه دیرینه سال را از دست داده‌ایم، بیش از هر زمان دیگری به حفظ آثار و اسناد ایشان و معرفی هویت تاریخی حوزه تهران نیازمندیم. جبران این خسارت و تلاش برای احیاء نام و نشان و آثار این مفاخر علمی و معنوی، ما را بر آن داشت تا در قالب تشکیلاتی منسجم و هدفمند، نسبت به گردآوری، حفظ و نشر آثار برجای مانده از گذشتگان حوزه و روحانیت گامی مهم و اثرگذار برداریم. این مرکز علاوه بر حفظ و حراست و نشر آثار و اسناد حوزه و روحانیت تهران، می‌تواند به عنوان بانک اطالعاتی ارزشمندی، به پژوهشگران این عرصه خدمات رسانی کند. از این‌رو با گذشت حدود شش سال از فعالیت «مرکز اسناد حوزه و روحانیت» در قم که جنبه ملی دارد، نخستین دفتر استانی این مرکز در استان تهران، مستقر در مدرسه مروی، ساختمان مروی۲، آغاز به کار کرد. یکی از اهداف این مرکز، اهتمام به شناسایی و گردآوری جامع و فراگیر اسناد حوزه و روحانیت در تهران، در تعامل با بیوت علما، مراکز اسنادی و مجموعه داران، با هدف حراست از این میراث ارزشمند می‌باشد. از همه علاقمندان و دلسوزان درخواست می‌شود جهت حفظ و حراست از تراث تاریخی حوزه و روحانیت و هرچه غنی‌تر شدن مرکز اسناد حوزه تهران جهت بهره‌مندی پژوهشگران، اسناد، تصاویر، فیلم‌ها و صوت‌های مرتبط به حوزه و روحانیت را در اختیار ما گذاشته و یا به ما معرفی نمایند. باتشکر مسئول مرکز اسناد حوزه و روحانیت دفتر استان تهران 🌐 راه ارتباطی: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 توفیق دیداری دوباره با آقای دست داد و همراه با مدیر و کارشناسان مرکز اسناد حوزه و روحانیت به محضرشان شرفیاب شدیم. اسناد و تصاویر خاندان ایشان را دیدیم و خاطرات ارزشمندشان را مرور کردیم. از جمله این کلمات: 🔹«یکی از استادان ما بود. در حجره داشت و شب‌های جمعه در سخنرانی می‌کرد و مطالب علمی را برای عوام بیان می‌کرد. حافظه عجیبی داشت، اما در نهایت فقر و بیماری به سر می‌برد. یکبار که به منزلشان رفتم دیدم زن صاحبخانه برای زیاد کردن اجاره، به ایشان فحاشی می‌کرد و می‌گفت: «اگر اجاره را زیاد نکنی آشغالهایت را میریزم توی زباله». آشغالهای ایشان چه بود؟ مثلا ترجمه اسفار ملاصدرا، یا شفای ابن سینا!» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
عالم سالک آیت‌الله توسلی دو سال پایانی حیات خود را در تهران به‌سر بردند. 📘 بریده ای از کتاب... ✍🏻 از عباراتی که دوستان و ملازمان مرحوم آیت الله توسلی از ایشان زیاد می شنیدند جمله این مطلب را "عارفانه می گویم" و یا این مطلب را "سیرا می گویم" بود،که نگارنده از آن تعبیر به سیر عارفانه می کنم. این سیر نتیجه مجاهدت و عبادت و بندگی و پرهیزکاری ایشان بود. پرهیز از محرمات که قرآن از آن به تقوا تعبیر میکند مهمترین وسیله برای سیر و سلوک و تقرب به پروردگار است. ترک محرمات یا همان تقوا دارای آثار و برکات فراوانی می باشد که یکی از آن ها تشخیص حق و باطل و به تعبیر قرآن فرقان است. در واقع همانطور که فکر وسیله ایست که انسان را با حقایق جهان هستی آشنا می کند تقوا هم راهی است که انسان از طریق آن توانایی مشاهده حقایق و اسرار عالم هستی را پیدا خواهد کرد. سیری که حاج آقای توسلی از آن سخن می گفتند سیر در مراتبی است که بر اساس آن سالک بنا بر درجه و مرتبه سلوکی خویش و در اثر توجه به باطن عالم پرده های ظاهر را کنار می زند و آنچه میخواهد را می بیند... 💠 کتاب عالم سالک شرح احوال مرحوم آیت الله شیخ جعفر توسلی تبریزی اثر استاد محمدباقر ادیبی لاریجانی 🔷جهت سفارش👇🏻 🌸 @Aghayabnalhasan 📍 "کانال اطلاع رسانی و نشر آثار استاد ادیبی لاریجانی" 🔗 eitaa.com/adibi_larijani
📷 مرحوم حاج 🔹مؤسس 🔹و از وعاظ درجه اول تهران در دوران پهلوی 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 مرحوم حاج #شیخ_عباسعلی_اسلامی 🔹مؤسس #جامعه_تعلیمات_اسلامی 🔹و از وعاظ درجه اول تهران در دوران پهلوی
📄 سخنرانی مهم در سال ۱۳۳۷ش در توصیف فضای فرهنگی ایران و وضعیت حوزه و روحانیت در دوران پهلوی «دیگر به علماء اعتنائی نمی‌کنند آقایان در همین تهران مشاهده کردید با سرنیزه آمدند عبا و عمامه های ما را برداشته با سرنیزه چادر را از سر زنهای شما و دخترها برداشته و به حدی زمینه علماء در ایران بد شد که تبلیغ کرده بودند که هر کسی علماء و سید را در ماشین بنشاند ماشین پنچر خواهد شد... آقایان این نحوه سلوک با ما کردند ولی خداوند در مقابل این تبلیغات شوم ماها را حفظ کرد. آقایان امروز علماء [در] نهایت سختی دارند زندگی می کنند. بروید منازل اغلب این روحانیون را ببینید که چه وضع ناهنجاری را دارند و به مدارس دینیه سر بزنید ببینید با چه وضع فقری طلاب علوم دینیه دست به گریبان هستند. ... [به دکتر اقبال] گفتم: آقای دکتر اقبال! با سرنیزه عبا و عمامه‌های ما را برداشتید و دست علماء را از اوقاف کوتاه کردید و بیشتر پول ها را صرف مدارس امروز کردید که امروز همه شما اذعان دارید که صدی هشتاد این محصلین توده‌ای و کمونیست هستند ولی این طلاب و علماء با این تنگی معیشت ساختند و کمونیست نشدند. آقایان هر روز بر تعداد صفوف دینی شما کم می شود و طلاب می آیند می‌روند در دانشکده ها درس می‌خوانند و با ماهی دویست و پنجاه تومان استخدام می‌شوند و تا چنانچه سال دیگر اثری از این لباس نخواهد ماند... ای بازاری ها امروز از پول اوقاف در این مملکت دستگاه تبلیغات شما را یک عده فاحشه امثال مرضیه و دلکش اداره می‌کنند و پول ها را می‌خورند؛ ما مجبور هستیم حقایق دینی را بگوییم.» 📚 حجت‌الاسلام حاج شیخ عباسعلی اسلامی به روایت اسناد ساواک صفحه ۴۹ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
💠 افضل الملک در وصف تهران، شهر هزار حکیم و جناب می‌نویسد: «در دوره‌ى ناصرى، كه هزار حكيم و فيلسوف در تهران بود، سه استاد كامل داشتند: يكى مرحوم آقا رضاى قمشه، و يكى مرحوم آقا على [حکیم]، و يكى مرحوم آقا ميرزا ابو الحسن جلوه بود، كه همه‌كس از حوزه‌ى تدريس و افاضت ايشان استفاده مى‌كرد. آن دو تن در همان دوره‌ى ناصرى، به سفر بقا رحلت كردند؛ اشاعه‌ى علوم عقليه منحصر به مجلس درس مرحوم ميرزا ابو الحسن جلوه شد، كه طلاب علوم صبح و عصر در آن محضر شريف ازدحامى داشتند و استفاضت‌ها مى‌كردند، و آن‌جناب همه‌وقت به اشاعه‌ى علوم و نشر دلايل حكميه مى‌پرداخت. الحق! وجود كاملى بودند. شعر را نيكو مى‌سرودند. اقوال ايشان در شعر، محل اعتناى اساتيد بود. به سبك ناصرخسرو علوى از خود ايشان، كه با بنده الطافى بى‌اندازه داشت، اشعارى شنيدم كه نظير آن را كمتر شنيده بودم. هريك از حكماى بزرگ كه در تهران بودند، گاهى بعضى عقايد از خود اظهار مى‌كردند كه علماء ايشان را تكفير مى‌كردند. اين حكيم دانشمند طورى تدريس مى‌كرد و به قسمى در حفظ زبان و اظهار رأى خود متانت داشت، كه ريبى در او نديدند و عيبى در او نگرفتند. نزد مجتهدين و علماء بزرگ فقه و اصول، فوق العاده محترم بود. بر كلمات قوم اطلاعى كامل داشت. عين عبارات هريك از اساتيد سابق را از حفظ مى‌خواند.» 📚 افضل الملک، غلامحسین، افضل التواریخ، صفحه: ۱۰۶ 📷 مزار حکیم جلوه در قبرستان ابن بابویه 🕌 @tarikh_hawzah_tehran