eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
60 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 دورنمای بازار تهران از فراز شمس‌العماره در دوره | در عکس، گنبد مسجد امام، مسجد سید عزیزالله و امام‌زاده زید معلوم است. 💠 با مهاجرت از اصفهان و استقرار در شکل گرفت. او به درخواست و به دعوت به تهران آمد. 🔹در حدود سه دهه بعد با مهاجرت از عرفا و مدرسان صاحب نام عرفان نظری، از اصفهان به تهران در سال ١٢۶٧ق نیز شکل گرفت. آقا سید رضی، خود از شاگردان بود و از سرآمدان شاگردان او در اصفهان می‌توان به اشاره کرد که وی نیز در حدود دو دهه بعد از وفات استاد خود آقا رضی به تهران مهاجرت کرد و یکی از مهمترین مدارس عرفان نظری را در تهران و در دایر نمود. 🍃 @feyziye_tehran
📷 قدیمی‌ترین تصویر شهر تهران مربوط به سال ١٢٩٠ق ✍ گرچه انتقال حوزه حکمت و فلسفه از اصفهان به تهران در نیمه قرن سیزدهم هجری قمری با هجرت صورت گرفت، اما دوران اوج حوزه حکمت تهران اواخر قرن سیزده می‌باشد. این دوران مصادف است با حضور سه حکیم بزرگ در دارالخلافه طهران که هریک به یک مشرب فلسفی شناخته می‌شدند. 🔹حکیم الهی که در اقامت داشت و به تدريس مشغول بود. 🔸 که در به تدریس اشتغال داشت. 🔹حکیم که اقامتگاه و کرسی تدریس وی در جای داشت و به شناخته می‌شد. همزمانی این سه حکیم بزرگ، یکی از باشکوه‌ترین حوزه های حکمی را پديدآور که برکات آن تا امروز ادامه دارد. 🍃 @feyziye_tehran
📷 شهید و فرزندش در کنار آیت‌الله در مراسم ازدواج پسر آقای بهبهانی ✍ نماينده اسبق ولي فقيه در گيلان و امام جمعه رشت می‌‌نويسد: 🔹«از استادم حضرت آيت الله در قم، شنيدم كه می‌‌فرمودند: روزي كه را در تهران به دار كشيدند، من در (جلوخان مسجد امام بازار) بودم. آن شب برخي طلاب مدرسه جشن و پايكوبي داشتند، جز حجره كه تاريك بود. رفتم، خوب برانداز كردم و با دقت نگريستم، ديدم كه وي به شدت می‌‌گريد. گفتم: تو كه مشروطه خواهي، چرا اشك می‌‌ريزي! گفت: شيخ فضل‌الله را نكشتند، بلكه همه ما را كشتند، اسلام را كشتند». 🍃 @feyziye_tehran
🕌 واعظ_اصفهانی در کنار آیت‌الله (از علمای تهران و فعالان مشروطه) ✍ سید جمال واعظ از منبری‌های معروف و پرکار در دوره مشروطه است و در سابق ( فعلی) و‌ منبرهای پرشوری در حمایت از مشروطه می‌رفت. 🍁 مشهور است که وی دارای گرایشهای بابی بوده است. ✨از نقل شده که درباره سید جمال واعظ می‌فرمود: او از بس به مردم گفت رمان بخوانید و قرآن نخوانید، مردم را از دین دور کرد. 🕌 @feyziye_tehran
✍ اندر احوال تهران 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🕌 @feyziye_tehran
✍ راقم این سطور اگر در می‌نویسم و به همراه شما با سفینه تصاویر و اسناد به گذشته سفر می‌کنم، هدفم بازیابی هویت است. در گذشته سیر نمی‌کنیم تا در تهران قدیم بمانیم، بلکه تا مراقب باشیم تا نسبت به آن همه عظمت و شکوه پیشین و جایگاه تاثیر گذار و تاریخ‌آفرین عقب‌گرد نکنیم. 🔹تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان حوزه تهران، لطفا از و آن همه روحانیت و‌ نورانیت و تاثیر غفلت نکنند. مدرسه‌ای که روزی جایگاه عرفان و حکمت بود و زمانی پایگاه خیزشهای پرشور طلاب علوم دینی. 🔸گرچه در این سالها بنای دیرین آن به کلی دگرگون شده و چه بسا چیزی از بنای کهن نمانده، اما هنوز موج نجوای عارفانه و دیگر حکما در آن طنین‌انداز است. 🔹نمی‌دانم چرا مدرسه صدر طی این دو سده روی ثبات به خود ندیده است. روزی فقه و اصول، روزی حکمت و عرفان، و دوره‌ای هم چنان پایکوب ازدحام هجوم مشروطه‌خواهان که انگار نه انگار اینجا حوزه علمیه است. 🔸در دوران پهلوی به خوابگاه دانشجویان مبدل شد و در آغاز انقلاب، به پناهگاه طلاب عراقی، تحت تولیت . 🍂و باز تعطیل و متروک ماند تا حوض زیبایش ترک برداشت و درختان چنارش پوسید و آجرهایش فروریخت و حجره‌های فوقانی آن به‌ بازاریان فروخته شد که یکی از همین حجره‌ها، حجره آقا محمدرضا قمشه ای و دیگر حکما بود. 🔹پس از آن ویرانی، چندی بعد تجدید بنا شد. قدمت بنای فعلی به دو دهه نمی‌رسد ولی هنوز همان حال و هوای گذشته را دارد. 🔸در این سالهای اخیر، طلوع طرح مشکات در این مدرسه، روحی دمید در این کالبد خسته و افسرده و شاید همین طرح با رویکرد انقلابی‌اش است که با ماهیت این مدرسه سنخیت دارد. اما این نیز دیری نپایید که محتوای مدرسه از سوی دست‌اندرکاران جدید تا حدودی به دگرگونی افتاد و امروز آن عزیزان هم نماندند و مدرسه باز در آستانه دگرگونیهای شکلی و محتوایی عمیق‌تر. 🔸گویا مدرسه صدر آزمایشگاه است و دور از جان، طلاب آن موش آزمایشگاهی. در این کشاکش سلایق چه چیز بیشترین آسیب را می‌بیند جز جویندگان معارف و هویت این مرکز علم. خوب است برای مدارس علمیه هویتی زنده قائل شویم تا درک کنیم که مدرسه هم افسرده می‌شود و چه بسا حتی می‌میرد. مگر مدرسه سید نصیرالدین خیابان خیام یا مدرسه دارالشفای بازار (همین روبروی مدرسه صدر) نمرد!؟ 📝دوست دارم یک روز از تاریخ دویست ساله مدرسه صدر بنویسم تا اهالی امروز تهران به‌ویژه حوزه تهران، بیشتر به آن ببالند و بل بیندیشند و تصمیم صحیح بگیرند. 🕌 @feyziye_tehran
✍ اکنون که داشتم زندگینامه مرحوم را مرور می‌کردم، یادم افتاد که ۲۷ محرم سالروز وفات این مرجع عالیقدر بوده است. 🌱گرچه از این امر غفلت داشتم، اما خدای را شاکرم که به عنایت روح مطهرش، این توفیق نصیب شد که دقیقاً در همان روز وفاتش، به تفصیل، مطالبی را در فیضیه تهران تقدیم داشتم تا همه مخاطبان این صفحه در روز رحلتش یادی از او نمایند. گویا ایشان خود چنین می‌خواست... 💠 شایسته است که دست‌اندرکاران محترم ایام وفات و درگذشت بانی و متولیان عالی‌مقام این مدرسه را به بزرگداشت شخصیت و تبیین سیره علمی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ایشان اختصاص دهد. هرچند این پیشنهاد برای تمامی مدارس علمیه تهران قابل اجراست. ⬅️ گرچه دو سه روزی از وفات حاج ملاعلی کنی گذشته است، اما هنوز دیر نیست، چراکه پیکر آن بزرگوار پس از چهار روز در اول ماه صفر ۱۳۰۶ تا (ع) تشییع و در آن آستان به خاک سپرده شد. 🍂 از حاج ملاعلی کنی گذشته ، دقیقاً همین ایام، حوزه حکمی تهران، عارف و‌ حکیمی بزرگ را از دست داد که بیش از یکصد سال دروس عرفان این حوزه فاخر، مرهون مجاهدت‌های علمی و معنوی وی بوده است. ▪️آری، درست در همان شبی از دنیا رفت که حاج ملاعلی کنی وفات نمود. برای درگذشت مرحوم حاجی همه دارالخلافه منقلب شد و تمام مردم شهر در سوگ او نشستند. غافل از آنکه در کنج یکی از حجرات تهران عارفی بزرگ چشم از دنیا بسته است که تنها چند طلبه بر گرد پیکر پاکش حلقه زده‌اند. 🔆 پیشنهاد: شایسته است یا دیگر نهادهای مربوطه، به همت پژوهشگران، تقویمی مزین به تواریخ و یادبود علمای تهران تدوین نماید تا گذران روز و ماه بهانه‌ای برای یادبود این سرمایه‌های کم‌نظیر شیعه جهت بازیابی هویت این حوزه دیرینه‌سال باشد. 🔻ان شاء الله در روزهای آتی از این دو فقیه و حکیم بزرگ سخن خواهم گفت. صلوات و فاتحه‌ای نثار روح مطهر حاج ملاعلی کنی و آقامحمدرضا قمشه‌ای ... 🕌 @feyziye_tehran
📷تصویر منتسب به دوران جوانی ✍مکتب عرفانی اصفهان از دو طریق به منتقل می شود، یکی از طریق و دیگری عارف حکیم است. البته باتوجه به مدت کوتاه اقامت آقا سید رضی در تهران، به‌نظر می‌رسد کرسی تدریس وی چندان شکل نگرفته است. اما آقا محمدرضا با اقامت در محفل درسی قابل توجهی شکل داد که از آن پس تدریس عرفان نظری در حوزه تهران عمدتا از سوی شاگردان وی و شاگردان شاگردان ایشان صورت می‌گرفته است. 📖 صاحب المآثر و الآثار ضمن بیان کرامتی در وقت وفات عارف قمشه‌ای آورده است: «امسال که یکهزار و سیصد و شش هجری است در دارالخلاقه [تهران] وفات یافت. نزدیک نزع با خواص خود گفته بود که آیا اسب سفیدی را که حضرت صاحب (ع ) برای سواری من فرستاده‌اند دیدید؟ وفات حاج ملاعلی مجتهد معروف به کنی و آقا محمدرضا در یک شب بود. اما اگر در وفات ملاعلی کنی تمام عالم شیعه عزاداری کردند و تعطیل عمومی شد، در تشییع جنازه آقا محمدرضا فقط چند نفر مثل مرحوم حضور داشتند.» 🕌 @feyziye_tehran
روزگاری را به خود دیده است که اساتید بزرگ و حکمایی الهی همچون در آن کرسی تدریس را در دست داشته‌اند که ملبس به لباس علم و تقوا بوده و در هر دو عرصه نظر و شهود کوی سبقت را از هم‌گنان ربوده بودند. 🔹طلابی هم مانند که خود از محضر ایشان بهره برده و‌ واسطه انتقال دانش از آن استوانه‌های علم و معنویت به طبقات بعدی بودند، در جنبه‌های مختلف فقه و حکمت و سیاست صاحب‌نظر بوده و خوش درخشیده اند. به عنوان مثال حکیم طی الارض را عملا به میرزا طاهر آموخته بود و موارد متعددی از این قدرت از مرحوم تنکابنی نقل شده است. 🍃در عین حال می‌بینیم که میرزا طاهر تنکابنی در دوره‌های اول، سوم، و‌ چهارم به نمایندگی در مجلس شورای ملی برگزیده شد. 🕌 @feyziye_tehran
📷 نمایی از صحن 🗓 به مناسبت وفات حکیم متأله در ربیع‌الاول ۱۳۲۷ق برابر با ۱۲۸۸ش 📖 برشی از کتاب : ✍ میرشهاب نیریزی که در فقه و اصول نیز مهارت داشت، به تدریس عرفان نظری روی آورد و کرسی تدریس عرفان در مدرسۀ صدر بازار پس از وفات استادش، ، به او منتقل شد. ایشان مدتی نیز در مدرسۀ مروی به تدریس اشتغال یافت... 🔹 شهید مطهری دربارۀ او می‌نویسد: «او نیز در عرفان نظری محی‌الدینی ید طولایی داشته است. حکیم نیریزی مدرسۀ صدر تهران را که قبلاً اقامتگاه استادش، حکیم قمشه‌ای، بود، محل اقامت قرار داد و به کار تحقیق و تدریس و تربیت شاگرد پرداخت.» 🔹 میر شهاب‌الدین نیریزی در تدریس کلمات ملاصدرا توانایی عجیبی داشت، به‌گونه‌ای که از حکیم نقل شده است که می‌فرمود: «آقا میر شهاب نیریزی در احاطه به افکار ملاصدرا در بین معاصران بی‌نظیر است. اگر ملاصدرا در این عصر زنده بود، معلوم نبود کتب خود را بهتر از آقا میر شهاب‌الدین تدریس کند.» 🕌 @feyziye_tehran
در پی استفاده از محضر به تهران آمد و در همان بدو ورود در به حضور وی رسید. ✨ میرزا جهانگیر خان خود می‌گوید: آقا محمدرضا هیچ گونه جنبه علمائی نداشت و همچون کرباس‌فروشان سده می‌مانست و حال جذبه خاصی داشت. ✨چون از وی درخواست استفاده کردم، فرمود: «فردا به خرابات بیا». خرابات محلی بود بیرون از خندق تهران۱ و درویشی در آن قهوه‌خانه‌ای داشت که محل تردد اهل ذوق و معرفت بود. فردا به آن مکان رفتم و آقا محمدرضا را در خلوت‌گاهی یافتم که بر حصیری نشسته بود. کتاب اسفار را باز کردم. ایشان اسفار را از حفظ می‌خواند و چنان آن را تبیین می‌کرد که چیزی نمانده بود که دیوانه شوم. چون دگرگونی حالم را دریافت، فرمود: قوّت می بشکند ابریق را... 📖 بازنویسی شده از کتاب تاریخ حکما و‌عرفای متأخر ص۲۸۶ ۱. خندق تهران در دوران ناصری خندقی بود دورتادور شهر که ۱۲ دروازه برای عبور و مرور داشت. قهوه‌خانه‌ای که در این حکایت بیان شده، طبیعتاً بیرون از دروازه‌های شهر بوده است. 🕌 @feyziye_tehran