📚 خر برفت و خر برفت!(مثنوی) 🐴
#ابوتراب_جلی
#مثنوی_معنوی
ملت ایران ز جا برخاستند
طردِ خان مستبد را خواستند
فاش میگفتند احرار وطن
دست خان کوتاه از کار وطن
کارها این خانِ لاسی کرده است
نقض قانون اساسی کرده است
ای بسا جاری به کشور خون شده
تا نصیب ملت این قانون شده
حالیا خان پا نهاده در رکاب
تا کند ارکان این قانون خراب
باید از آن سلب هر عنوان شود
بعد از این در لاک خود پنهان شود
چون به گوش خان رسید این های هو
تا گلو در بحر وحشت شد فرو
گفت از ملت بسی دارم سپاس
که نگه دارند قانون را اساس
زنده باد این ملت با فرّ و شان
بهر قانون اساسی جانفشان
خاطر ما شاد شد زین اتحاد
تا ابد خلق وطن پاینده باد
چون بدیدم من ز خان این چپرَوی
یادم آمد داستان مولوی
صوفیی یک شب به پشت خر سوار
آمد و در خانقاه افکند بار
صوفیان بردند پنهانی خرش
اخذ فرمودند فیالمجلس زرش
پول آن شد صرف کنیاک و شراب
روغن و ماش و عدس، کشک و کباب
در همان شب بزمکی آراستند
سرخوش و سرمست از جا خاستند
رقص میکردند از روی شعف
وز سرِ مستی به لب آورده کف
خوش همی خواندند با ناز و ادا
این سرود دستهجمعی یکصدا:
خر برفت و خر برفت و خر برفت
زین درآمد داخل و زان در برفت
صاحب خر گرمتر از دیگران
مست و پاکوبان به کف رطل گران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد
طرفهرقصی با نوای ساز کرد
خر برفت و خر برفت ای دوستان
بی سرِ خر میشود این بوستان
صاحب خر بیخبر از ماجرا
شادمان میخواند این تصنیف را
لیک حرف خان نه جهل و غفلت است
بلکه این دعوی ز ترس ملت است
انتقام ملتش مرعوب کرد
گربه ترک نان ز ترس چوب کرد
خر برفت و میرود هر جا خری است
جای خرها سرزمین دیگری است
میرود خر گرچه اندر مجلس است
گر که از مصر است یا از قبرس است
آن خر مصری فکنده بار را
پاره کرده ناگهان افسار را
میچرد امروز در ایتالیا
همقطار خویش را گوید بیا
لج مکن، بگذار این یکدندگی
شرق دیگر نیست جای زندگی
هست این فرماندهی بار گران
لاجرم خم میکند پشت خران
بار را از پشت بردار و بیا
خوش بچر در مرتع ایتالیا
این دو روز عمر را خوش بگذران
نیست غیر از خواب و خور کار خران
خر برفت و خر برفت و خر برفت
زان که از پالانش آمد بوی نفت
ای خر نفتی از این کشور برو
از برایت نیست اینجا کاه و جو!
📎📎📎
منبع:
(یادنامه ابوتراب جلی.عمادالدین قرشی.صفحه ۵۳-۵۴)
#دهه_فجر
#طنز_سیاسی
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#یادنامه_ابوتراب_جلی
#انتقاد_از_استبداد_پهلوی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz
📜حکایت خر گرفتن (دفتر پنجم، ۲۵۳۸)
#مثنوی_معنوی
#خندمینتر_افسانه
#اسماعیل_امینی
شخصی هراسان به خانه میگریزد از بیم آنکه در گرماگرم خرگیری به فرمان سلطان مبادا او را به جای خر بگیرند، زیرا در معرکهای چنان پرهیاهو تشخیص سره از ناسره و انسان از خر چندان اعتباری ندارد.
در این حکایت، تحامق(کودننمایی) به قصد تعریض، طنزآفرین شده است. گویی آن رفتار نامعقول مقدمهای است برای این کنایهی ریشخندآمیز:
چونکه بیتمییزیانْمان سرورند
صاحبِ خر را به جای خر برند
ادامهی حکایت مسیری متفاوت دارد و به علم الهی و سمیع و بصیر بودن خالق هستی اشاره میکند.
🖇🖇🖇
منبع:
(خندمینتر افسانه.اسماعیل امینی.صفحه ۱۱۵)
#طنز_و_دین
#تئوری_طنز
#خوانش_اشعار_طنز
#رویداد_های_طنز_روز
#یادداشت_ها_و_مقالات
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
@tarzetanz