eitaa logo
طرز طنز
64 دنبال‌کننده
130 عکس
6 ویدیو
2 فایل
ارائه مطالب ادبی - پژوهشی در حوزه ادبیات طنز - ارتباط با مدیر کانال: @chapaak
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نگاهی اجمالی به معنای واژه «سخره»🔎 در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی📖 سخره⁉️ سخره : (e-) soxre [ع. سخرة] (ص.) مطیع، فرمانبردار (غم.) مقهور، زیردست. کسی که مورد ریشخند واقع شود؛ مسخره. کسی که به کار بی‌مزد و مواجب گمارده شود. ستور یا کشتی که باروبنه شاه را مفت و بدون پرداخت کرایه حمل کند. زیردست،(اِ.) کار بی‌مزد و اجرت. تمسخر، لاغ، فسوس. سخریه: (e-)soxr-iyya [ع. سخریة] (اِ.) ریشخند، استهزاء. (فرهنگ فارسی معین. ج۲.ص۸۳۷) 👌👌👌 سخره /soxre/ (صفت) [عربی: سخرَة] [قدیمی] ۱. ذلیل و مقهور و زیردست.۲. کسی‌که مردم او را ریشخند کنند.۳. آن‌که به کار بی‌مزد گمارده شود؛ کسی که دیگری او را به کار بی‌مزد وا‌دارد. سخریه - ا [ع] «سخریة» (سُ.رِیَّ) ریشخند، استهزاء. (فرهنگ فارسی عمید. صفحه۶۳۷) @tarzetanz
📚نگاهی اجمالی به معنای واژه «سخره»🔎 در فرهنگ لغات فارسی، عربی و انگلیسی📖 سخره : Requisittion - Derision سخریه : Mockery (فرهنگ لغت انگلیسی-فارسی حییم) (درباره طنز. ابوالفضل حرّی. ص۲۸) 👌👌👌 سخره و سخریّه (Requisittion - Derision) : استهزاء و ریشخند کردن. سَخِرَ یَسخَرُ سَخَراً... (لسان‌العرب) در کتاب‌های ادب و اخلاق بحثی نسبتاً مفصل درباره سخریه و استهزا آمده است و از آن جمله است بحثی که ملامحمدمهدی نراقی در جامع‌السعادات (۲/۹۳-۲۸۷، چاپ نجف اشرف، ۱۹۶۳ ،محمدرضا مظفر) کرده است، و در آن از اقوال گذشتگان به ویژه ابوعلی مسکویه و غزالی و خواجه نصیر طوسی نیز استفاده برده است. می‌گوید: « السخریة و الاستهزاء: وَ هُو مُحاکاة اقوال الناسِ او اَفعالِهم او صِفاتهم و خلقهم قولاً و فعلاً او ایماءً و اشارةً... سخریه و استهزا عبارت از محاکات و تقلید گفته‌ها یا کرده‌های مردم یا صفات و خلقت آنها به کردار یا به گفتار یا به ایما اشاره است، به نحوی که از آنها خنده حاصل گردد. و آن از آزردن و کوچک کردن مردم و آگاهانیدن دیگران از عیب‌ها و نقصان‌های ایشان برکنار نیست. و آنگاه می‌گوید: اگر استهزا شده و فسوسی در جمع مذکور حاضر نباشد، این کار غیبت نیز هست. (فرهنگ لغت المعجم آنلاین) (طنز و شوخ‌طبعی در ایران و جهان اسلام. علی‌اصغر حلبی. ص۱۳۲-۱۳۳) @tarzetanz
📕 آدمیت ✍ اگر آدمی شریف است به جان آدمیت ز چه رو لباس زیباست نشان آدمیت؟ دگر آدمی چه دارد به جز این لباس زیبا؟ سپری شده‌ست انگار زمان آدمیت به سوئیت پنج در شش چهل آدمی بگنجد بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت ولی آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی متحرک است و گویاست زبان آدمیت همه دم زدن چه حاصل ز جدال حق و باطل؟ که دمی نباشد آزاد، بیان آدمیت رسد آدمی به جایی که به جز خودش نبیند پس از آن دگر نباشد نگران آدمیت مگر آدمی شبیه بز و گاو و گوسفند است؟ که نیازمند باشد به شبان آدمیت؟ تو جوان به حرف مادر نکند که زن بگیری که عروس می‌گریزد ز مامان آدمیت! به لباس‌های چسبان رسد آدمی به جایی که عیان شود به انظار، نهان آدمیت ز دروغ گفتن انسان برسد به سود سرشار که شده‌ست راستگویی به زیان آدمیت پس از این خدای رحمان! چو دروغ گفت انسان تو بکوب مشت محکم به دهان آدمیت نکند تباه سازد به غم آدمی، دمی را که غم تمام عالم به فلان آدمیت 🔗🔗🔗 منبع: (قهوه قندپهلو. امید مهدی‌نژاد. ص۹۳-۹۴) @tarzetanz
📜 مهریه ناچیز و زناشویی بزرگ ❣ روزی عربی به مسجد رسول(ص) درآمد و دو رکعت نماز در غایت تعجیل گزارد، که در هیچ رُکنی رعایت تعدیل نکرد و در قرائت، ترتیل بجای نیاورد و امام(ع) درو می‌نگریست. اعرابی بعد از سلام دست به دعا برداشت و گفت: «خدایا! مرا اعلی‌درجات بهشت روزی کن و یک قصر زرّین و چهار حورعین بده.» امام(ع) فرمود: «ای عرب! مهر حقیر آوردی و نکاح بزرگ طمع کردی.» 🖇🖇🖇 منبع: (از لطافت‌های زندگی. شهاب‌الدین عباسی. ص۵۳) @tarzetanz
📚 مناظره 😎 سالی گذشته است به نطق و مناظره بس ماه‌ها که طی شده بهر محاوره سردرگم است رشته‌ی کار وطن هنوز یک سال هم گذشت، ولی وا نشد گره عیدی گذشت با غم و عیدی دگر رسید یارب چه دیده‌اند ز بحث و مشاوره؟! ملت نشست گوش به زنگ و ز هر طرف افتاده است هستی او در مخاطره سالی گذشت و در خم یک کوچه مانده‌ایم ما در غم وطن، رقبا در مشاجره یک سال هم گذشت و بود کار ما هنوز هر روز و شب مذاکره اندر مذاکره! 📎📎📎 منبع: (لبخند بر لب شعر. اسماعیل امینی. صفحه۱۲۱) @tarzetanz
🏠 کمیسیون 💴 برادرم مشاور املاک است من مشاور افلاک او زمین‌ها را متر می‌کند من آسمان‌ها را من از ساختن بیت خوشحال می‌شوم او از فروختن بیت او چندین دفتر دارد، من چندین کتاب او هر روز بزرگ می‌شود، من هر روز کوچک با تمام این‌ها نمی‌دانم چرا اهل محل به من می‌گویند اکبر، به او می‌گویند اصغر! 📎📎📎 منبع: (مالاریا. اکبر اکسیر. ص۵۰) @tarzetanz
📚 انواع خنده 😁 خنده انواع مختلفی دارد: تبسم و لبخند، قهقهه و ریسه و ... . ادیبان گاه خنده لطیف معشوق را نیز «شکرخند» خوانده‌اند. البته خنده همیشه با بار مثبت و اخلاق‌مدارانه همراه نیست. گاه مغرضانه و با طعنه و کنایه است، که آن را «نیشخند» و «پوزخند» می‌نامند و گاه با تلخی و تاسف همراه است، که اصطلاح «تلخند» را برای آن به کار می‌برند، و گاه تأثری است که پشت لبخندی تصنعی و اجباری پنهان می‌شود. دکتر زرین کوب درباره عبید زاکانی و لودگی‌های او چنین می‌گوید: « شوخی‌ها و لودگی‌های او زهرخندی بر روزگاری است که در آن همه ارزش‌ها باژگونه شده است و هر چیز زشت و پست و غیر انسانی را با یک نام وارونه، به عنوان امری مقبول، معقول و انسانی جلوه داده‌اند. خنده او خنده یک انسان عاصی است که لب‌هایش را به نشان ناقبولی و ناباوری به خنده باز می‌کند، اما دلش از خون لبالب و از خشم و نفرت سرریز است.» (زرین‌کوب، ۱۳۷۶: ۴۷) طالب آملی می‌گوید: تبسمی اگرم رو دهد ز عیش ندانی که گاهی آدمی از کثرت ملال بخندد 📎📎📎 منبع: (حیوانی که می‌خندد. زینب کوشکی. ص۱۹) @tarzetanz
📖 زبان سخنگوی دولت 🤓 سخنگوی دولت در تمام دنیا معمولاً کسی است که زبانش از همه اعضای کابینه درازتر است. این شخص هم در حرف زدن و مطالب دولت را به کرسی نشاندن اعجاز می‌کند، هم به آسانی قادر است ماست را سیاه و زغال را سفید جلوه دهد. اگر دولت اشتباهی کرده باشد، این فرد با کمال زبان‌درازی! ثابت می‌کند که این اشتباه به نفع مردم است. اما اگر مردم مرتکب اشتباهی نشده باشند، باز قادر است با چند کلمه، ضمن یک مصاحبه، ثابت کند که اشتباه می‌کند! روی این اصل است که همیشه سخنگوی دولت آدمی است دارای شش متر زبان و هزار و یک جواب منطقی! 🖇🖇🖇 منبع: (طنزآوران امروز ایران. عمران صلاحی و بیژن اسدی‌پور.ص۲۴۴) @tarzetanz
📖 نوشته‌های طنزآمیز آثار برجسته هستند✏️ ✍ دیوید بوچیئر معتقد است: نویسندگان آثار بزرگ طنزآمیز نویسندگان برجسته و برتر بودند. به همین دلیل نوشتن مطالب طنز آمیزی که کند پیش می‌رود و خواننده به زحمت آنها را می‌خواند، نوعی نقض غرض است. اثر طنزآمیز باید خوشخوان و روشن باشد؛ یعنی در همان سطر اول به خواننده بگوید قضیه چیست و بعد بی‌وقفه به نحوی پیش برود که در هر بند [پاراگراف] آن چیز خنده‌داری وجود داشته باشد. مسلماً نصیحت معروف جرج اورول در مقاله‌اش به نام سیاست و زبان انگلیسی در مورد طنز نیز مصداق دارد. اورول در این مقاله می‌گوید: «از کلمات کوتاه و ساده، جملات کوتاه و افعالِ در حالت معلوم استفاده کنید. از کلیشه‌ها [کلمات و جملات تکراری] استفاده نکنید و اگر می‌توانید مطلب را کوتاه کنید، کوتاه کنید.» کلام شکسپیر در این باره حتی موجز تر از نصیحت اورول است. به نظر شکسپیر: «اختصار، روح طنز است.» 📎📎📎 منبع: (اسرار و ابزار طنزنویسی. محسن سلیمانی. ص ۵۰-۵۱) @ tarzetanz
📚 طباق 📚 نرخ غم ارزان شد از تورم دل شاعر ترکید! 👌👌👌 📚 برکت 📚 شاعری رفت به ده برکت از گندم آبادی رفت کدخدا شاعر شد! 👌👌👌 📚 جابه‌جایی 📚 نانوایی ز قضا شاعر شد شاعری را غمِ نان کاسب کرد! 🖇🖇🖇 منبع: (مجموعه کامل شعرهای سیدحسن حسینی. فصل نوشداروی طرح ژنریک. ص ۵۰۰-۵۱۲) @tarzetanz