💠 مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو
🔸راوی به #امام_کاظم(ع) میگه:
من یکی از #دوستان و محبان شما را میشناسم که #اهل_گناه است، شراب میخورد و گناهان زشتی مرتکب میشود
میتونیم از او #برائت بجوییم و طردش کنیم؟
🔸حضرت در پاسخ می فرمایند:
از فعل و کارش تبری بجویید اما از خودش خیر، بلکه خودش رو دوست بدارید ولی نسبت به عملش ابراز ناراحتی بکنید.
🔸راوی میگه: میتونیم اون رو #فاسق و #فاجر بنامیم؟
حضرت میگه: خیر، حق چنین کاری ندارید.
بعد حضرت میگه: فاسق و فاجر، کسی است که کافر و منکر ما و دشمن دوستان ماست.
🔸بعد حضرت میگویند: خداوند اِبا دارد که دوست ما، فاسق و فاجر باشد و اینگونه نامیده شود، هرچند عملش، عمل درستی نباشد.
🔸اما شما به چنین شخصی بگویید: #فاسق_العمل درحالی که شخص مومنی است؛ بگویید: #خبیث_الفعل درحالی که دارای روح و روان پاکیزه ای است.
➕#کلید_واژه: «أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه»
📌پ.ن: به نظرتون آیا ما به این روایت عمل میکنیم؟ بچه مذهبی ها و حزب اللهی ها به این روایت عمل میکنند؟ چقدر از این جور آدم ها دور و ور ما هستند اما نگاه ما به اونها دقیقا چجوریه؟
همینجوری که حضرت میفرمایند؟
شاید لازم باشه توی تعامل و نوع نگاه مون به اطرافیان مون تجدید نظر کنیم.
چقدر لازمه روی این گونه نگاه ها، بررسی های جامعه شناختی داشته باشیم و اثرات اجتماعی اون رو دنبال کنیم.
و چقدر جامعه امروز ما محتاج اینگونه دستورات اهل بیت است...
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو
🔺راوی به #امام_کاظم(ع) میگه:
من یکی از #دوستان و محبان شما را میشناسم که #اهل_گناه است، شراب میخورد و گناهان زشتی مرتکب میشود
میتونیم از او #برائت بجوییم و طردش کنیم؟
(الرَّجُلُ مِنْ مَوَالِيكُمْ يَكُونُ عَارِفاً يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ يَرْتَكِبُ الْمُوبِقَ مِنَ الذَّنْبِ، نَتَبَرَّأُ مِنْه؟)
🔺حضرت در پاسخ می فرمایند:
از فعل و کارش تبری بجویید اما از خودش خیر، بلکه خودش رو دوست بدارید ولی نسبت به عملش ابراز ناراحتی بکنید.
(قال: تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لَا تَبَرَّءُوا مِنْهُ؛ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه)
🔺راوی میگه: میتونیم اون رو #فاسق و #فاجر بنامیم؟
حضرت میگه: خیر، حق چنین کاری ندارید.
بعد حضرت میگه: فاسق و فاجر، کسی است که کافر و منکر ما و دشمن دوستان ماست.
🔺بعد حضرت میگویند: خداوند اِبا دارد که دوست ما، فاسق و فاجر باشد و اینگونه نامیده شود، هرچند عملش، عمل درستی نباشد.
🔺اما شما به چنین شخصی بگویید: #فاسق_العمل درحالی که شخص مومنی است؛ بگویید: #خبیث_الفعل درحالی که دارای روح و روان پاکیزه ای است.
(وَ لَكِنَّكُمْ تَقُولُونَ فَاسِقُ الْعَمَلِ فَاجِرُ الْعَمَلِ، مُؤْمِنُ النَّفْسِ؛ خَبِيثُ الْفِعْلِ، طَيِّبُ الرُّوحِ وَ الْبَدَن)
📌پ.ن: به نظرتون آیا ما به این روایت عمل میکنیم؟ بچه مذهبی ها و حزب اللهی ها به این روایت عمل میکنند؟ چقدر از این جور آدم ها دور و ور ما هستند اما نگاه ما به اونها دقیقا چجوریه؟
همینجوری که حضرت میفرمایند؟
شاید لازم باشه توی تعامل و نوع نگاه مون به اطرافیان، تجدید نظر کنیم.
و چقدر جامعه امروز ما محتاج اینگونه دستورات اهل بیت است...
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند!
(بخش اول)
🔺«#قُزمان» کسی بود كه نَسَبَش خیلی معلوم نبود و هر گاه ذكرى از او ميشد، رسول خدا(ص) ميفرمود: «إنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» یعنی او اهل دوزخ است.
🔺#واقدی نقل میکند: وقتی #جنگ_احد پیش آمد، قُزمان كه از #منافقان بود، از شركت در جنگ احد خوددارى كرد. زنان بنى ظفر وقتی متوجه نرفتن او به جنگ شدند، شروع به #سرزنش كردن او کردند و گفتند:
➕اى قُزمان! مردان همه به جنگ رفتند و تو تنها باقى ماندی؟ آيا از اين رفتار خود #خجالت نمىكشى؟ تو نیستی مگر مانند #زنان، مردان به جنگ رفته اند اما تو در خانه نشسته ای!
(يا قُزمان، قد خرج الرجال و بقيت! يا قزمان، ألا تستحي ممّا صنعت؟ ما أنت إلّا امرأة، خرج قومك فبقيت فى الدار!)
🔺این سرزنش زنان بر او اثر گذاشت و قُزمان كه به #شجاعت هم معروف بود، به خانهاش رفت، شمشير و كمان خود را برداشت و از مدینه به سمت محل جنگ احد خارج شد.
🔺او هنگامى به پيامبر(ص) رسيد كه حضرت مشغول مرتب كردن صفوف مسلمانان بود. قزمان از پشت صف ها آمد و خود را به صف اول رساند.
🔺او نخستين فرد از مسلمانان بود كه به سوی دشمن، تير انداخت، تيرهايى كه او مىانداخت، همچون نيزه بود و همچون شتر نر، نعره مىكشيد. سپس با شمشير شروع به نبردی جانانه و برجسته کرد.
🔺غلاف شمشيرش را شكست و شعار داد:
➕#مرگ بهتر از #فرار است! اى اوسی ها، براى حفظ حيثيت و نژاد خود، جنگ كنيد و چنان كنيد كه من میكنم!
(الموت أحسن من الفرار! يا آل أوس، قاتلوا على الأحساب و اصنعوا مثل ما أصنع!) / (قاتلوا، معشر الأوس، عن أحسابكم فالموت خير من العار و الفرار)
🔺قزمان با شمشير، به نحوی جانانه خود را ميان مشركان رساند و شروع به نبرد کرد، به طورى كه گفتند او كشته شده اما دوباره ظاهر شد، درحالیكه میگفت: من جوانمرد قبيلۀ ظفر هستم!
🔺قزمان هفت هشت نفر از مشرکان را كشت و خود نیز زخم هاى زيادى برداشت و به خاك افتاد. در اين هنگام، قتادة بن نعمان از كنار او گذشت و به او گفت:
#شهادت مبارکت باشد!
(قال: هنيئا لك الشهادة!)
🔺قزمان گفت: اى اباعمرو! به خدا من براى #دين، جنگ نكردم، بلکه تنها به قصد #حفظ_خود جنگ كردم كه قريش بر ما پيروز نشوند و زمين هاى ما را لگدمال نكنند.
(إنى و اللّه ما قاتلت يا أبا عمرو على دين، ما قاتلت إلّا على الحفاظ أن تسير قريش إلينا حتى تطأ سعفنا)
🔺خلاصه زخم ها موجب اذیت و آزار او شده و در نتیجه او دست به #خودکشی زد.
اما #بلاذری، #ابن_هشام و #طبری، اینجای ماجرا را کمی متفاوت نقل کرده اند. براساس این نقل، وقتی او زخمی شد، همراهانش او را به خانههاى بنى ظفر بردند.
🔺مسلمانان اطراف بسترش را گرفتند و به او گفتند:
اى قزمان، امروز #در_راه_خدا، تلاش زيادى كرده و حسابی به #جهاد پرداختی و او را به #بهشت و پاداش الهی بشارت دادند.
🔺قزمان گفت: به چه چيز مرا مژده و بشارت میدهيد؟ به خدا اين فداكارى من، تنها به خاطر دفاع از شرف فاميلى و و #تعصب_قبیلگی و حمایت از قبيلهام بود و اگر به خاطر آن نبود، اصلا به این جنگ نمیرفتم!
(قَالَ: بِمَاذَا أبشر؟ فو الله إنْ قَاتَلْتُ إلَّا عَنْ أَحْسَابِ قَوْمِي، وَلَوْلَا ذَلِكَ مَا قَاتَلْتُ) / (أى جنة؟ و اللّه ما قاتلت إلا حمية لقومى) / (و اللّٰه إن قاتلت إلا حدبا على قومي)
🔺قزمان وقتی ديد زخم هاى بدنش او را اذیت و آزار ميدهد و درد او را شدید فرا گرفت، تيرى از ميان جعبه تيردان خود بيرون كشيد و به وسيلۀ آن، رگى را از بدنش بريد و خود را آسوده ساخته و #خودکشی کرد.
🔺وقتی این ماجرا را برای پیامبر نقل کردند، حضرت فرمود: او اهل #دوزخ است.
همانا خداوند گاهی #دین خود را به وسیله مردی #فاجر تایید کرده و پیش میبرد.
(إنّ اللّه يؤيد هذا الدين بالرجل الفاجر)
(ادامه دارد...)
📚 منابع:
1. المغازی، ج1، ص223
2. انساب الاشراف، ج1، ص281
3. سیره ابن هشام، ج2، ص88
4. تاریخ طبری، ج2، ص531
5. إعلام الورى بأعلام الهدى، ج1، ص182
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فجار و کسانی که بهره ای از دین ندارند.mp3
زمان:
حجم:
8.55M
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند!
(بخش دوم)
🔺#کلینی در کافی، ذیل روایتی مفصل از امام صادق(ع) پیرامون جهاد، مضمون همین مسئله را روایت کرده است:
«إِنَّ اللَّه عَزَّوجَلَّ يَنْصُرُ هذا الدِّينَ بأقوامٍ لاخَلاقَ لهم» یعنی خداوند #دين خود را بواسطه مردمی #نصرت میدهد كه نصيبى از آن ندارند.
🔺#شیخ_طوسی در الغیبه از امام صادق(ع) نقل میکند:
خداوند، امر #قيام ما را با كسانى يارى خواهد داد كه بهرهاى از نيكى ندارند و اگر امر ما فرا رسد، كسانى با آن همراه مىشوند كه امروز #بتپرست اند.
(لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ هذا الأَمرَ بمَن لاخَلاقَ له و لو قد جاء أَمرُنا لقد خَرَجَ منه مَن هو اليومَ مُقيمٌ على عبادةِ الأوثان)
🔺درمنابع روایی اهل سنت نیز همین مضمون از پیامبر(ص) نقل شده است.(دیدن این روایات)
🔺علامه مجلسی در بحار نیز با ذکر روایتی با همین مضمون، بیانی درتبیین همین مسئله دارد.
🔺شیخ مفید در الفصول المختاره نیز ذیل ماجرای کشته شدن زبیر در جنگ جمل، به همین ماجرا اشاره میکند.
🔺عموما نصرت دين، بواسطه مؤمنان صورت میگيرد اما براساس این روایات، به نظر میرسد جزو #سنت_های_الهی است که گاهى نصرت دین و پیشبرد امر الهی، بواسطه افراد #غير_مؤمن و حتّى #فاجر انجام بشود.
🔺مانند درگيرى بين كفّار كه سبب حفظ دين از آسيب آنها شده و این درگیری آنها با یکدیگر، درنهایت به سود دین خواهد شد.
🔺توجه به این مسئله از حیث #راهبردی به شدت قابل توجه است و میتوند درتنظیم روابط با گروه های مختلف، به شدت به ما کمک بکند، خصوصا ناظر به روابط بین الملل.
📍آیات و روایات اجتماعی|عضوشوید📍
💠 شیوه برخورد امام کاظم(ع) با یک مسلمان ناآگاه و دفع شرّ او
🔺#شیخ_مفید در ارشاد نقل میکند:
مردى از نوادگان #عمر_بن_خطّاب که در مدينه بود، امام كاظم(ع) را #اذیت و آزار میداد و هر گاه حضرت را مىديد، به ايشان و على(ع) #دشنام مىداد.
🔺روزى برخى از اصحاب و یاران حضرت به ایشان گفتند:
«اجازه بده تا اين #فاجر را بكُشيم»؛ امّا حضرت به شدّت آنها را از اين كار نهى كرد، نهی ای شدید و حتی برعکس از حال آن شخصی که او را اذیت و آزار میداد پرسيد.
🔺به حضرت گفتند كه آن شخص در اطراف مدينه، مشغول زراعت است. حضرت سوار مَركب شده و به مزرعه او رفت. وقتی وارد شدند، آن شخص خطاب به حضرت فریاد زد: زراعت و محصول ما را لگدمال نكن! (لا توطِئ زَرعَنا!)
🔺حضرت به ميان مزرعه رفته تا آنکه به او رسيد و از مركب، پایین آمد و نزد او نشست و با او به #خوشرويى و #شوخى پرداخت و به او فرمود:
«در اين کشت و زراعت خود، چه قدر هزینه كردهاى؟»
🔺گفت: صد دينار.
حضرت فرمود: «چه مقدار اميد دارى كه از اين زراعت سود نصيبت بشود؟»
او گفت: غيب نمىدانم.
🔺حضرت فرمود: «از تو غیب نخواستم بلکه گفتم بواسطه این زراعت، چه مقدار امید سود داری؟
گفت: اميدم در آن زراعت، 200 دينار است.
🔺حضرت كيسهاى بيرون آورد كه در آن، 300 دينار بود و فرمود:
«سود زراعتت نيز مال خودت باشد و خداوند، به همان مقدار كه اميد دارى، به تو روزى خواهد رساند».
🔺آن شخص برخاسته و پیشانی حضرت را بوسيد و از ايشان خواست تا به خاطر #جسارت و بی ادبی اش او را ببخشد. حضرت به او #لبخند زده و دور شد.
🔺پس از مدتی حضرت وارد مسجد شده و آن شخص نیز آنجا نشسته بود. هنگامى كه چشم او به حضرت افتاد، گفت: اینکه خداوند رسالتهاى خود را در كجا قرار بدهد، از همه داناتر است!
🔺ياران آن شخص، دور او را گرفته و به او گفتند: ماجرای تو چيست؟ پيش از اين، چيز ديگرى مىگفتى و او را دشنام میدادی اما الان از او تعریف میکنی؟
آن شخص به آنها گفت: آنچه الان گفتم را شنيديد؟ همین #درست است.
🔺او سپس شروع به دعوت به #امامت امام كاظم(ع) كرد [یا برای حضرت دعا کرد] که آنگاه بین خودشان جدالی درگرفت و هرکدام برای دیگری استدلال می آورد.
🔺هنگامى كه حضرت به خانهاش بازگشت، به اصحابشان كه خواهان كشتن آن شخص بودند، فرمود:
▫️«كدام #روش بهتر بود؟ آن روشی که شما مىخواستيد يا روشی که من پیاده کردم؟ من با همين روشی كه ديديد و با آن مقدار هزینه، او را #اصلاح كرده و #شرّ او را از خود، بازداشتم».
▫️(قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذينَ سَأَلوهُ في قَتلِ العُمَرِيِّ: أيُّما كانَ خَيراً: ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ؟! إنَّني أصلَحتُ أمرَهُ بِالمِقدارِ الَّذي عَرَفتُم، وكَفَيتُ بِهِ شَرَّهُ!)
➕مطالعه کامل روایت
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9