eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو 🔸راوی به (ع) میگه: من یکی از و محبان شما را میشناسم که است، شراب میخورد و گناهان زشتی مرتکب میشود میتونیم از او بجوییم و طردش کنیم؟ 🔸حضرت در پاسخ می فرمایند: از فعل و کارش تبری بجویید اما از خودش خیر، بلکه خودش رو دوست بدارید ولی نسبت به عملش ابراز ناراحتی بکنید. 🔸راوی میگه: میتونیم اون رو و بنامیم؟ حضرت میگه: خیر، حق چنین کاری ندارید. بعد حضرت میگه: فاسق و فاجر، کسی است که کافر و منکر ما و دشمن دوستان ماست. 🔸بعد حضرت میگویند: خداوند اِبا دارد که دوست ما، فاسق و فاجر باشد و اینگونه نامیده شود، هرچند عملش، عمل درستی نباشد. 🔸اما شما به چنین شخصی بگویید: درحالی که شخص مومنی است؛ بگویید: درحالی که دارای روح و روان پاکیزه ای است. ➕: «أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه‏» 📌پ.ن: به نظرتون آیا ما به این روایت عمل میکنیم؟ بچه مذهبی ها و حزب اللهی ها به این روایت عمل میکنند؟ چقدر از این جور آدم ها دور و ور ما هستند اما نگاه ما به اونها دقیقا چجوریه؟ همینجوری که حضرت میفرمایند؟ شاید لازم باشه توی تعامل و نوع نگاه مون به اطرافیان مون تجدید نظر کنیم. چقدر لازمه روی این گونه نگاه ها، بررسی های جامعه شناختی داشته باشیم و اثرات اجتماعی اون رو دنبال کنیم. و چقدر جامعه امروز ما محتاج اینگونه دستورات اهل بیت است... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 مومن گنهکار را دوست بدار اما از عملش تبری بجو 🔺راوی به (ع) میگه: من یکی از و محبان شما را میشناسم که است، شراب میخورد و گناهان زشتی مرتکب میشود میتونیم از او بجوییم و طردش کنیم؟ (الرَّجُلُ مِنْ مَوَالِيكُمْ يَكُونُ عَارِفاً يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ يَرْتَكِبُ الْمُوبِقَ مِنَ الذَّنْبِ، نَتَبَرَّأُ مِنْه؟‏) 🔺حضرت در پاسخ می فرمایند: از فعل و کارش تبری بجویید اما از خودش خیر، بلکه خودش رو دوست بدارید ولی نسبت به عملش ابراز ناراحتی بکنید. (قال: تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لَا تَبَرَّءُوا مِنْهُ؛ أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَه‏) 🔺راوی میگه: میتونیم اون رو و بنامیم؟ حضرت میگه: خیر، حق چنین کاری ندارید. بعد حضرت میگه: فاسق و فاجر، کسی است که کافر و منکر ما و دشمن دوستان ماست. 🔺بعد حضرت میگویند: خداوند اِبا دارد که دوست ما، فاسق و فاجر باشد و اینگونه نامیده شود، هرچند عملش، عمل درستی نباشد. 🔺اما شما به چنین شخصی بگویید: درحالی که شخص مومنی است؛ بگویید: درحالی که دارای روح و روان پاکیزه ای است. (وَ لَكِنَّكُمْ تَقُولُونَ فَاسِقُ الْعَمَلِ فَاجِرُ الْعَمَلِ، مُؤْمِنُ النَّفْسِ؛ خَبِيثُ الْفِعْلِ، طَيِّبُ الرُّوحِ وَ الْبَدَن‏) 📌پ.ن: به نظرتون آیا ما به این روایت عمل میکنیم؟ بچه مذهبی ها و حزب اللهی ها به این روایت عمل میکنند؟ چقدر از این جور آدم ها دور و ور ما هستند اما نگاه ما به اونها دقیقا چجوریه؟ همینجوری که حضرت میفرمایند؟ شاید لازم باشه توی تعامل و نوع نگاه مون به اطرافیان، تجدید نظر کنیم. و چقدر جامعه امروز ما محتاج اینگونه دستورات اهل بیت است... 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند! (بخش اول) 🔺«» کسی بود كه نَسَبَش خیلی معلوم نبود و هر گاه ذكرى از او ميشد، رسول خدا(ص) ميفرمود: «إنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» یعنی او اهل دوزخ است. 🔺 نقل میکند: وقتی پیش آمد، قُزمان كه از بود، از شركت در جنگ احد خوددارى كرد. زنان بنى ظفر وقتی متوجه نرفتن او به جنگ شدند، شروع به كردن او کردند و گفتند: ➕اى قُزمان! مردان همه به جنگ رفتند و تو تنها باقى ماندی؟ آيا از اين رفتار خود نمى‌كشى‌؟ تو نیستی مگر مانند ، مردان به جنگ رفته اند اما تو در خانه نشسته ای! (يا قُزمان، قد خرج الرجال و بقيت! يا قزمان، ألا تستحي ممّا صنعت؟ ما أنت إلّا امرأة، خرج قومك فبقيت فى الدار!) 🔺این سرزنش زنان بر او اثر گذاشت و قُزمان كه به هم معروف بود، به خانه‌اش رفت، شمشير و كمان خود را برداشت و از مدینه به سمت محل جنگ احد خارج شد. 🔺او هنگامى به پيامبر(ص) رسيد كه حضرت مشغول مرتب كردن صفوف مسلمانان بود. قزمان از پشت صف ها آمد و خود را به صف اول رساند. 🔺او نخستين فرد از مسلمانان بود كه به سوی دشمن، تير انداخت، تيرهايى كه او مى‌انداخت، همچون نيزه بود و همچون شتر نر، نعره مى‌كشيد. سپس با شمشير شروع به نبردی جانانه و برجسته کرد. 🔺غلاف شمشيرش را شكست و شعار داد: ➕ بهتر از است! اى اوسی ها، براى حفظ حيثيت و نژاد خود، جنگ كنيد و چنان كنيد كه من میكنم! (الموت أحسن من الفرار! يا آل أوس، قاتلوا على الأحساب و اصنعوا مثل ما أصنع!) / (قاتلوا، معشر الأوس، عن أحسابكم فالموت خير من العار و الفرار) 🔺قزمان با شمشير، به نحوی جانانه خود را ميان مشركان رساند و شروع به نبرد کرد، به طورى كه گفتند او كشته شده اما دوباره ظاهر شد، درحالیكه میگفت: من جوانمرد قبيلۀ ظفر هستم! 🔺قزمان هفت هشت نفر از مشرکان را كشت و خود نیز زخم هاى زيادى برداشت و به خاك افتاد. در اين هنگام، قتادة بن نعمان از كنار او گذشت و به او گفت: مبارکت باشد! (قال: هنيئا لك الشهادة!) 🔺قزمان گفت: اى اباعمرو! به خدا من براى ، جنگ نكردم، بلکه تنها به قصد جنگ كردم كه قريش بر ما پيروز نشوند و زمين هاى ما را لگدمال نكنند. (إنى و اللّه ما قاتلت يا أبا عمرو على دين، ما قاتلت إلّا على الحفاظ أن تسير قريش إلينا حتى تطأ سعفنا) 🔺خلاصه زخم ها موجب اذیت و آزار او شده و در نتیجه او دست به زد. اما ، و ، اینجای ماجرا را کمی متفاوت نقل کرده اند. براساس این نقل، وقتی او زخمی شد، همراهانش او را به خانه‌هاى بنى ظفر بردند. 🔺مسلمانان اطراف بسترش را گرفتند و به او گفتند: اى قزمان، امروز ، تلاش زيادى كرده و حسابی به پرداختی و او را به و پاداش الهی بشارت دادند. 🔺قزمان گفت: به چه چيز مرا مژده و بشارت میدهيد؟ به خدا اين فداكارى من، تنها به خاطر دفاع از شرف فاميلى و و و حمایت از قبيله‌ام بود و اگر به خاطر آن نبود، اصلا به این جنگ نمیرفتم! (قَالَ: بِمَاذَا أبشر؟ فو الله إنْ قَاتَلْتُ إلَّا عَنْ أَحْسَابِ قَوْمِي، وَلَوْلَا ذَلِكَ مَا قَاتَلْتُ) / (أى جنة‌؟ و اللّه ما قاتلت إلا حمية لقومى) / (و اللّٰه إن قاتلت إلا حدبا على قومي) 🔺قزمان وقتی ديد زخم هاى بدنش او را اذیت و آزار ميدهد و درد او را شدید فرا گرفت، تيرى از ميان جعبه تيردان خود بيرون كشيد و به وسيلۀ آن، رگى را از بدنش بريد و خود را آسوده ساخته و کرد. 🔺وقتی این ماجرا را برای پیامبر نقل کردند، حضرت فرمود: او اهل است. همانا خداوند گاهی خود را به وسیله مردی تایید کرده و پیش میبرد. (إنّ اللّه يؤيد هذا الدين بالرجل الفاجر) (ادامه دارد...) 📚 منابع: 1. المغازی، ج1، ص223 2. انساب الاشراف، ج1، ص281 3. سیره ابن هشام، ج2، ص88 4. تاریخ طبری، ج2، ص531 5. إعلام الورى بأعلام الهدى‏، ج1، ص182 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فجار و کسانی که بهره ای از دین ندارند.mp3
زمان: حجم: 8.55M
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند! (بخش دوم) 🔺 در کافی، ذیل روایتی مفصل از امام صادق(ع) پیرامون جهاد، مضمون همین مسئله را روایت کرده است: «إِنَّ اللَّه عَزَّوجَلَّ يَنْصُرُ هذا الدِّينَ بأقوامٍ لاخَلاقَ لهم» یعنی خداوند خود را بواسطه مردمی میدهد كه نصيبى از آن ندارند. 🔺 در الغیبه از امام صادق(ع) نقل میکند: خداوند، امر ما را با كسانى يارى خواهد داد كه بهره‌اى از نيكى ندارند و اگر امر ما فرا رسد، كسانى با آن همراه مى‌شوند كه امروز اند. (لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ هذا الأَمرَ بمَن لاخَلاقَ له و لو قد جاء أَمرُنا لقد خَرَجَ منه مَن هو اليومَ مُقيمٌ على عبادةِ الأوثان‏) 🔺درمنابع روایی اهل سنت نیز همین مضمون از پیامبر(ص) نقل شده است.(دیدن این روایات) 🔺علامه مجلسی در بحار نیز با ذکر روایتی با همین مضمون، بیانی درتبیین همین مسئله دارد. 🔺شیخ مفید در الفصول المختاره نیز ذیل ماجرای کشته شدن زبیر در جنگ جمل، به همین ماجرا اشاره میکند. 🔺عموما نصرت دين، بواسطه مؤمنان صورت میگيرد اما براساس این روایات، به نظر میرسد جزو است که گاهى نصرت دین و پیشبرد امر الهی، بواسطه افراد و حتّى انجام بشود. 🔺مانند درگيرى بين كفّار كه سبب حفظ دين از آسيب آنها شده و این درگیری آنها با یکدیگر، درنهایت به سود دین خواهد شد. 🔺توجه به این مسئله از حیث به شدت قابل توجه است و میتوند درتنظیم روابط با گروه های مختلف، به شدت به ما کمک بکند، خصوصا ناظر به روابط بین الملل. 📍آیات و روایات اجتماعی|عضوشوید📍
💠 شیوه برخورد امام کاظم(ع) با یک مسلمان ناآگاه و دفع شرّ او 🔺 در ارشاد نقل میکند: مردى از نوادگان که در مدينه بود، امام كاظم(ع) را و آزار میداد و هر گاه حضرت را مى‌ديد، به ايشان و على(ع) مى‌داد. 🔺روزى برخى از اصحاب و یاران حضرت به ایشان گفتند: «اجازه بده تا اين را بكُشيم»؛ امّا حضرت به شدّت آنها را از اين كار نهى كرد، نهی ای شدید و حتی برعکس از حال آن شخصی که او را اذیت و آزار میداد پرسيد. 🔺به حضرت گفتند كه آن شخص در اطراف مدينه، مشغول زراعت است. حضرت سوار مَركب شده و به مزرعه‌ او رفت. وقتی وارد شدند، آن شخص خطاب به حضرت فریاد زد: زراعت و محصول ما را لگدمال نكن! (لا توطِئ زَرعَنا!) 🔺حضرت به ميان مزرعه رفته تا آنکه به او رسيد و از مركب، پایین آمد و نزد او نشست و با او به و پرداخت و به او فرمود: «در اين کشت و زراعت خود، چه قدر هزینه كرده‌اى‌؟» 🔺گفت: صد دينار. حضرت فرمود: «چه مقدار اميد دارى كه از اين زراعت سود نصيبت بشود؟» او گفت: غيب نمى‌دانم. 🔺حضرت فرمود: «از تو غیب نخواستم بلکه گفتم بواسطه این زراعت، چه مقدار امید سود داری؟ گفت: اميدم در آن زراعت، 200 دينار است. 🔺حضرت كيسه‌اى بيرون آورد كه در آن، 300 دينار بود و فرمود: «سود زراعتت نيز مال خودت باشد و خداوند، به همان مقدار كه اميد دارى، به تو روزى خواهد رساند». 🔺آن شخص برخاسته و پیشانی حضرت را بوسيد و از ايشان خواست تا به خاطر و بی ادبی اش او را ببخشد. حضرت به او زده و دور شد. 🔺پس از مدتی حضرت وارد مسجد شده و آن شخص نیز آنجا نشسته بود. هنگامى كه چشم او به حضرت افتاد، گفت: اینکه خداوند رسالت‌هاى خود را در كجا قرار بدهد، از همه داناتر است! 🔺ياران آن شخص، دور او را گرفته و به او گفتند: ماجرای تو چيست‌؟ پيش از اين، چيز ديگرى مى‌گفتى و او را دشنام میدادی اما الان از او تعریف میکنی؟ آن شخص به آنها گفت: آنچه الان گفتم را شنيديد؟ همین است. 🔺او سپس شروع به دعوت به امام كاظم(ع) كرد [یا برای حضرت دعا کرد] که آنگاه بین خودشان جدالی درگرفت و هرکدام برای دیگری استدلال می آورد. 🔺هنگامى كه حضرت به خانه‌اش بازگشت، به اصحابشان كه خواهان كشتن آن شخص بودند، فرمود: ▫️«كدام بهتر بود؟ آن روشی که شما مى‌خواستيد يا روشی که من پیاده کردم؟ من با همين روشی كه ديديد و با آن مقدار هزینه، او را كرده و او را از خود، بازداشتم». ▫️(قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذينَ سَأَلوهُ في قَتلِ العُمَرِيِّ‌: أيُّما كانَ خَيراً: ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ؟! إنَّني أصلَحتُ أمرَهُ بِالمِقدارِ الَّذي عَرَفتُم، وكَفَيتُ بِهِ شَرَّهُ‌!) ➕مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9