eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات و روایات اجتماعی
💠 عقلانیت دینی، تعاملی چند بُعدی و پیچیده 🔸در تفسیر منسوب به (ع) ص586 روایتی بسیار مهم نقل شده که (ع) فرمودند: دو نفر از اصحاب (ع) که يكى از آنها را گزیده بود و دیگری را نیز نیش زده بود، درحالی که هر دو از درد و ناراحتی گریه میکردند، محضر حضرت آمدند که مثلا حضرت کاری برایشان بکند. 🔸حضرت فرمود: این بلا هنوز تمام نشده و ادامه دارد. لذا آن دو را به منزلشان بردند و هر دو تا دو ماه همچنان درگیر این مریضی و ناراحتی بودند. پس از دو ماه، حضرت امیر به دنبال آنها فرستاد. در مسیر که آن دو را می آوردند، اینگونه گمان میشد که اینها از شدت درد و ناراحتی حتما خواهند مرد، از بس درد داشتند. 🔸حضرت به آنها فرمود: حال شما چطور است؟ گفتند: بسيار درد شدیدی داریم. حضرت فرمود: كنيد از گناهى كه موجب اين ناراحتى و درد براى شما شد و به خدا پناه ببريد از آنچه موجب از بين رفتن اجرتان و شدت برايتان گرديد و اين ناراحتى فقط‍‌ بواسطه گناهى بود كه مرتكب شديد. 🔸به حضرت گفتند ماجرا چیست؟ حضرت به یکی از آنها رو کرد و فرمود: فلانی يادت مى‌آيد فلان روز كه فلان كس به ، چون ما را ميداشت، زخم زبان و طعنه زد ولى تو هیچ به او نگفتی و از سلمان دفاع نکردی، درحالیکه آن روز و وظیفه تو دفاع از سلمان بود چون اگر دفاع میکردی، آن شخص و آن افرادی که آنجا بودند، نه میتوانستند به خودت آسیب و ضرری بزنند و نه به خانواده و فرزندانت، و نه به مالت. اما تو بيشتر ملاحظه آن شخص را کردی و به خاطر ای که داشتی هیچ به او نگفتی و همین باعث شد گرفتار این درد شوی. 🔸بعد حضرت ادامه میدهند که اگر ميخواهى خداوند ناراحتى و درد تو را از بين ببرد، تصميم بگير که از این به بعد هر شخصی، دوستى از ما را مورد طعنه قرار داد، در صورتى كه بتوانى او را كمك كنى، كمك نمایى و کوتاهی نکنی، مگر اینکه بترسی بر خود و خانواده و فرزند و مالت آسیبی برسد. 🔸حضرت به شخص دیگری نیز رو کرد و فرمود: تو ميدانى چرا دچار چنين درد و ناراحتى شدى؟ گفت: خیر. حضرت به او گفت: يادت هست وقتى خادم من آمد و تو پيش فلان ستمگر ايستاده بودى و تو برای احترام به قنبر از جاى خود بلند شدی و این حرکت تو به خاطر احترام به ما بود اما آن شخص ستمگر به تو اعتراض كرد كه چرا پيش من برای قنبر بلند شدی و تو به او گفتی چرا بلند نشوم براى كسى كه ملائكه پر و بال خود را زير پايش ميگسترانند. اين حرف تو باعث شد که آن شخص ستمگر بلند شود و قنبر را بزند و بدهد و او را و آزار بدهد و مرا نیز و مجبور بکند که بر این اتفاق صبر کنم. لذا این کار تو باعث شد گرفتار این درد و ناراحتی بشوی. 🔸بعد حضرت به او میگویند: اگر میخواهی خدا به تو بخشد، تصميم بگير از امروز نسبت به ما و هر يك از دوستان ما، كارى در مقابل دشمنانمان انجام ندهى كه موجب اذيت و آزار آنها با ما شود. 🔸بعد حضرت به عنوان نمونه اشاره به اکرم میکنند و میفرمایند: پيامبر اكرم با اينكه مرا بر همه مقدم ميداشت اما وقتی من در مجلسی وارد میشدم، آنگونه که جلوی پای دیگران بلند میشد، جلوی پای من بلند نمیشد، درحالی که آنها قابل مقايسه با من نبودند، چرا که پيامبر اكرم ميدانست اين كار، دشمنان را وادار ميكند عكس العملى انجام دهند كه موجب غم و ناراحتى او و من و مؤمنين شود. 📎: «يَوْمَ غَمَزَ عَلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ فُلَانٌ وَ طَعَنَ عَلَيْهِ لِمُوَالاتِه‏» 📌پ.ن: این روایت اشاره به های تعاملات اجتماعی سیاسی دارد. همانطور که دفاع نکردن از مؤمن در جایی که ضرر به انسان نمی‌رسد، گناه است، تعریف بی موقع از مؤمن که موجب اذیت او می‌شود، هم گناه است. و وظیفه دینی، یک امر بسیط و یک خطی نیست بلکه نسبت به موقعیت های مختلف، متفاوت میشود. تشخیص صحیح این مسئله، است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
✳️ چند کلمه ای به بهانه 9 ربیع و حواشی آن: 💠 چرا نباید به مخالفین خود دشنام داد؟ 🔰 بخش اول: 🔺حتما دوستان از اتفاقاتی که عده ای از شیعیان و محبین در روز و شب رقم میزنند که البته قبلا بیشتر بود و امروزه کمتر شده مطلع هستند. یکی از این مسائل که البته منحصر در این روز نیست، مسئله دادن است. 🔺 نشان داده كه هيچگاه دشنام گفتن به موجب گمراهان نمي شود بلكه برعكس آنان را به و مقابله به مثل وادار مي كند. 🔺لذا اهل بيت(ع) به شيعيان يادآور مي شدند: همانگونه که خداوند از دشنام گفتن، حتي نسبت به نهي فرموده است، شما نیز این سیره را مشی خود کنید. 🔺خداوند متعال در سوره انعام آیه 108 می فرماید: «وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَيرِْ عِلْمٍ» به معبود كسانى كه غير خدا را می‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. لذا پرهيز از دشنام، يك و اسلامي است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🔰 بخش دوم: (نهج البلاغه، خطبه206) در جنگ ، وقتی شنید گروهی از اصحاب شروع کردند به دشنام دادن به سپاهیان ، فرمود: ➕«إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْر» 🔸 من نمی ‏پسندم كه شما به مردم شام بدهيد اما بهتر این است که كردار و آنها را بيان و كنید. یعنی به جای فحش دادن، کار اشتباه آنها را گوش زد کنید. 🔸 چرا؟ چون این روش، و خواهد بود، چه اینکه اساسا هدف لشکر اسلام، انسان هاست و این مهم، با روش فحش دادن، پیش نمیرود. 🔸 بعد حضرت تاکید میکنند به جای دشنام دادن، به آنها بگویید: بار خدايا خون هاى ما و آنها را از ريختن حفظ فرما، و ميان ما و آنها را اصلاح نما، و آنان را از گمراهيشان رهانیده و هدایت کن. (وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم‏) 🔸 خب چرا چنین روشی؟ حضرت تاکید میکنند: تا بواسطه این روش، كسي كه نادان و به حقّ است، آن را بشناسد و بشود و آنكه حريص و شيفته گمراهى و دشمنى است، از آن باز ايستد. (حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِه‏) 🔸در اينجا اميرالمؤمنين(ع) در عينِ نهي از دشنامگويي، ياران خود را به درباره عملكردِ دشمن فرا مي خواند. لذا پرهيز از دشنامگويي به معناي در مقابل نيست بلكه به معناي و است كه احتمال را بيشتر مي كند و در پيشگاه خداوند و در مقابل نيز بهتر قابل دفاع است. 📌 خب حالا این روش حضرت امیر رو بگذاریم کنار عده ای که به جای هدایت مخالفان خویش، اساسا به دنبال آنها و به آنها هستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 بدگویی، تخریب و زدن شیعیانِ برائتیِ جاهل، ممنوع 🔺 نقل میکند: با پدرم (ع) به مکه رفتیم. در آنجا یکی از را دیدیم که در حال به و است. 🔺پدرم او را مورد قرار داده و به توصیه کرد. توبیخ و تذکر امام، آنقدر برای او عجیب و جدی بود که از حضرت پرسید: تو را به صاحب این خانه کعبه قسم می‌دهم که آیا این دو نفر بر (س) نماز خواندند؟ حضرت با قاطعیت پاسخ داد: خیر! 🔺زيد می‌گوید: وقتی آن شیعه رفت، من شروع به و کردن از او کردم. پدرم به من فرمود: ! دست بردار و این کار را نکن! (قَالَ: فَلَمَّا افْتَرَقْنَا سَبَبْتُهُ، فَقَالَ لِي أَبِي: لَا تَفْعَل‏) 🔺سپس به من فرمود: به خدا قسم که آن دو حتی به نماز نخواندند، چه رسد به پیکر حضرت فاطمه! و این، به آن دلیل بود که آنها مشغول و محکم کردن حکومت خود بودند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 عقلانیت دینی، تعاملی چند بُعدی و پیچیده 🔸در تفسیر منسوب به (ع) ص586 روایتی بسیار مهم نقل شده که (ع) فرمودند: دو نفر از اصحاب (ع) که يكى از آنها را گزیده بود و دیگری را نیز نیش زده بود، درحالی که هر دو از درد و ناراحتی گریه میکردند، محضر حضرت آمدند که مثلا حضرت کاری برایشان بکند. 🔸حضرت فرمود: این بلا هنوز تمام نشده و ادامه دارد. لذا آن دو را به منزلشان بردند و هر دو تا دو ماه همچنان درگیر این مریضی و ناراحتی بودند. پس از دو ماه، حضرت امیر به دنبال آنها فرستاد. در مسیر که آن دو را می آوردند، اینگونه گمان میشد که اینها از شدت درد و ناراحتی حتما خواهند مرد، از بس درد داشتند. 🔸حضرت به آنها فرمود: حال شما چطور است؟ گفتند: بسيار درد شدیدی داریم. حضرت فرمود: كنيد از گناهى كه موجب اين ناراحتى و درد براى شما شد و به خدا پناه ببريد از آنچه موجب از بين رفتن اجرتان و شدت برايتان گرديد و اين ناراحتى فقط‍‌ بواسطه گناهى بود كه مرتكب شديد. 🔸به حضرت گفتند ماجرا چیست؟ حضرت به یکی از آنها رو کرد و فرمود: ▫️فلانی يادت مى‌آيد فلان روز كه فلان كس به ، چون ما را ميداشت، زخم زبان و طعنه زد ولى تو هیچ به او نگفتی و از سلمان دفاع نکردی، درحالیکه آن روز و وظیفه تو دفاع از سلمان بود ▫️چون اگر دفاع میکردی، آن شخص و آن افرادی که آنجا بودند، نه میتوانستند به خودت آسیب و ضرری بزنند و نه به خانواده و فرزندانت، و نه به مالت. اما تو بيشتر ملاحظه آن شخص را کردی و به خاطر ای که داشتی هیچ به او نگفتی و همین باعث شد گرفتار این درد شوی. 🔸بعد حضرت ادامه میدهند که اگر ميخواهى خداوند ناراحتى و درد تو را از بين ببرد، تصميم بگير که از این به بعد هر شخصی، دوستى از ما را مورد طعنه قرار داد، در صورتى كه بتوانى او را كمك كنى، كمك نمایى و کوتاهی نکنی، مگر اینکه بترسی بر خود و خانواده و فرزند و مالت آسیبی برسد. 🔸حضرت به شخص دیگری نیز رو کرد و فرمود: تو ميدانى چرا دچار چنين درد و ناراحتى شدى؟ گفت: خیر. حضرت به او گفت: ▫️يادت هست وقتى خادم من آمد و تو پيش فلان ستمگر ايستاده بودى و تو برای احترام به قنبر از جاى خود بلند شدی و این حرکت تو به خاطر احترام به ما بود اما آن شخص ستمگر به تو اعتراض كرد كه چرا پيش من برای قنبر بلند شدی و تو به او گفتی چرا بلند نشوم براى كسى كه ملائكه پر و بال خود را زير پايش ميگسترانند. ▫️اين حرف تو باعث شد که آن شخص ستمگر بلند شود و قنبر را بزند و بدهد و او را و آزار بدهد و مرا نیز و مجبور بکند که بر این اتفاق صبر کنم. لذا این کار تو باعث شد گرفتار این درد و ناراحتی بشوی. 🔸بعد حضرت به او میگویند: اگر میخواهی خدا به تو بخشد، تصميم بگير از امروز نسبت به ما و هر يك از دوستان ما، كارى در مقابل دشمنانمان انجام ندهى كه موجب اذيت و آزار آنها با ما شود. 🔸بعد حضرت به عنوان نمونه اشاره به اکرم میکنند و میفرمایند: پيامبر اكرم با اينكه مرا بر همه مقدم ميداشت اما وقتی من در مجلسی وارد میشدم، آنگونه که جلوی پای دیگران بلند میشد، جلوی پای من بلند نمیشد، درحالی که آنها قابل مقايسه با من نبودند، چرا که پيامبر اكرم ميدانست اين كار، دشمنان را وادار ميكند عكس العملى انجام دهند كه موجب غم و ناراحتى او و من و مؤمنين شود. 📎: «يَوْمَ غَمَزَ عَلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ فُلَانٌ وَ طَعَنَ عَلَيْهِ لِمُوَالاتِه‏» 📌پ.ن: این روایت اشاره به های تعاملات اجتماعی سیاسی دارد. همانطور که دفاع نکردن از مؤمن در جایی که ضرر به انسان نمی‌رسد، گناه است، تعریف بی موقع از مؤمن که موجب اذیت او می‌شود، هم گناه است. و وظیفه دینی، یک امر بسیط و یک خطی نیست بلکه نسبت به موقعیت های مختلف، متفاوت میشود. تشخیص صحیح این مسئله، است. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 نحسی روزگار یا مجازات اعمال؟ 🔺حسن بن مسعود نقل میکند: روزی به محضر (ع) رفتم، در حالی که انگشتم آسیب دیده بود. همچنین یک سوارکار نیز به من برخورد کرده و شانه‌ام آسیب دید. علاوه بر این، بخشی از لباسم نیز در شلوغی جمعیت پاره شده بود. 🔺خطاب به آن روز گفتم: «براستی که روز و هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند.» امام هادی(ع) فرمود: ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چرا خودت را به گردن یک [=روزگار] می‌اندازی؟! (يَا حَسَنُ! هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه؟‏) 🔺حسن میگوید: با این جمله حضرت، عقلم سر جایش آمد و فهمیدم که اشتباه کرده ام. لذا گفتم: ای مولای من! ، خدا مرا ببخشد. 🔺امام فرمود: ای حسن! گناه روزها چيست كه شما هر وقت خود اشتباه کرده و گرفتار میشوید، به روزگار داده و آن را مینامید؟ (يَا حَسَنُ! مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟) گفتم: برای همیشه از خداوند کرده و این من است. 🔺امام فرمود: ▫️به خدا قسم [این عذرخواهی ظاهری یا این دشنام ها] سودی برای شما ندارد. وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده را می‌کنید، قطعا خداوند نیز شما را میکند. لذا باید این شیوه را واقعا رها کنید. (وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ) ▫️ای حسن! مگر نمی‌دانی که و و مکافات عمل در دنیا و آخرت، بدست ، اوست که دیر یا زود، جزای اعمال انسان را می‌دهد؟! (أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلا؟) 🔺عرض کردم: بله مولای من! امام فرمود: دیگر این را تکرار نکن و حوادث ناگوار را به گردن نینداز! و در مورد یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ می‌دهد، نقشی برای نحس بودنِ روزها قائل نشو! (لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّه‏) 📚 تحف العقول، ج1، ص482. 📌پ.ن1: آیت‌الله (19/10/1373) این مسئله را چنین توضیح میدهند: ▫️«روزها پى‌درپى ميگذرند. همه‌ى روزها هم از لحاظ وضع طبيعى در اين گيتى يكسانند، ولى بعضى از روزها به خاطر كه بسيارى از آن تقديرات هم با رقم زده ميشود، وضع خاصى پيدا ميكنند. ▫️يك روز ميشود روز كه همه‌ى تاريخ و همه‌ى بشريّت، از فيض فداكاريهاى آن روز بهره و سهم ميبرند. روزى به نام عاشورا كه هيچ ستمگرى از آن سود نديده است، خيلى باارزش است. درواقع هميشه ستم‌كشيدگان و ، از خاطره‌ى عاشورا سود و بهره گرفته‌اند؛ امّا چرا چنين شد؟ ▫️چون آن حادثه‌ى عظيم و آن فداكارىِ بزرگ، از شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم(عليه السّلام) و همراهان و ياران او تراوش كرد. عاشورا را آنها عاشورا كردند و به آن عظمت بخشيدند... ▫️يك روز هم ميشود روز كه آنجا هم به اراده و ، آن عظمت را پيدا ميكند. ايام گوناگونى در تاريخ، از اين قبيل داريم. البتّه روزهايى هم كه شخصى - يك شخص مؤثّر - در آن روزها اراده‌ى سوئى انجام ميدهد؛ يا يك و جمعيّت، و سستى از خود نشان ميدهد، در تاريخ مشخّص ميشود و ميماند. ▫️اين قِسْم روزها، هستند. مردم غالباً چنين روزهايى را ميكنند، در حالى كه روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ كسانى است كه روزها را با يا خودشان مستحقّ كردند. ▫️فرض بفرماييد آن روزى كه در اين كشور يك عدّه نشستند و را بر گُرده‌ى اين ملّت مسلّط كردند، روز و بدى است. نحوست اين روز براى خاطر كارى است كه آن عدّه انجام دادند... كسانى كه آن روز و روزهاى مانند آن را ميشناسند، آنها را ميكنند؛ در حالى كه لعنت متعلّق به كسانى است كه آن كارها را انجام دادند. ▫️روزها كه ندارند... اين جريانات و حركتها، است. همه جاى تاريخ پر از نشانه‌هاى بر نوارِ گذراى ايام و ليالى است. اين، ما را زياد ميكند.» 📌پ.ن2: به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته اند. رک: الميزان، ج‏19،ص71، تحت عنوان «كلام في سعادة الأيام و نحوستها و الطيرة و الفأل في فصول‏» 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 شیوه برخورد امام کاظم(ع) با یک مسلمان ناآگاه و دفع شرّ او 🔺 در ارشاد نقل میکند: مردى از نوادگان که در مدينه بود، امام كاظم(ع) را و آزار میداد و هر گاه حضرت را مى‌ديد، به ايشان و على(ع) مى‌داد. 🔺روزى برخى از اصحاب و یاران حضرت به ایشان گفتند: «اجازه بده تا اين را بكُشيم»؛ امّا حضرت به شدّت آنها را از اين كار نهى كرد، نهی ای شدید و حتی برعکس از حال آن شخصی که او را اذیت و آزار میداد پرسيد. 🔺به حضرت گفتند كه آن شخص در اطراف مدينه، مشغول زراعت است. حضرت سوار مَركب شده و به مزرعه‌ او رفت. وقتی وارد شدند، آن شخص خطاب به حضرت فریاد زد: زراعت و محصول ما را لگدمال نكن! (لا توطِئ زَرعَنا!) 🔺حضرت به ميان مزرعه رفته تا آنکه به او رسيد و از مركب، پایین آمد و نزد او نشست و با او به و پرداخت و به او فرمود: «در اين کشت و زراعت خود، چه قدر هزینه كرده‌اى‌؟» 🔺گفت: صد دينار. حضرت فرمود: «چه مقدار اميد دارى كه از اين زراعت سود نصيبت بشود؟» او گفت: غيب نمى‌دانم. 🔺حضرت فرمود: «از تو غیب نخواستم بلکه گفتم بواسطه این زراعت، چه مقدار امید سود داری؟ گفت: اميدم در آن زراعت، 200 دينار است. 🔺حضرت كيسه‌اى بيرون آورد كه در آن، 300 دينار بود و فرمود: «سود زراعتت نيز مال خودت باشد و خداوند، به همان مقدار كه اميد دارى، به تو روزى خواهد رساند». 🔺آن شخص برخاسته و پیشانی حضرت را بوسيد و از ايشان خواست تا به خاطر و بی ادبی اش او را ببخشد. حضرت به او زده و دور شد. 🔺پس از مدتی حضرت وارد مسجد شده و آن شخص نیز آنجا نشسته بود. هنگامى كه چشم او به حضرت افتاد، گفت: اینکه خداوند رسالت‌هاى خود را در كجا قرار بدهد، از همه داناتر است! 🔺ياران آن شخص، دور او را گرفته و به او گفتند: ماجرای تو چيست‌؟ پيش از اين، چيز ديگرى مى‌گفتى و او را دشنام میدادی اما الان از او تعریف میکنی؟ آن شخص به آنها گفت: آنچه الان گفتم را شنيديد؟ همین است. 🔺او سپس شروع به دعوت به امام كاظم(ع) كرد [یا برای حضرت دعا کرد] که آنگاه بین خودشان جدالی درگرفت و هرکدام برای دیگری استدلال می آورد. 🔺هنگامى كه حضرت به خانه‌اش بازگشت، به اصحابشان كه خواهان كشتن آن شخص بودند، فرمود: ▫️«كدام بهتر بود؟ آن روشی که شما مى‌خواستيد يا روشی که من پیاده کردم؟ من با همين روشی كه ديديد و با آن مقدار هزینه، او را كرده و او را از خود، بازداشتم». ▫️(قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذينَ سَأَلوهُ في قَتلِ العُمَرِيِّ‌: أيُّما كانَ خَيراً: ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ؟! إنَّني أصلَحتُ أمرَهُ بِالمِقدارِ الَّذي عَرَفتُم، وكَفَيتُ بِهِ شَرَّهُ‌!) ➕مطالعه کامل روایت 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 «فقر فرهنگی» به مثابه «بزرگترین مرگ» 1️⃣ پیامبر اکرم(ص): «فقر، است.» از حضرت پرسیده شد: منظورتان از فقر، نداشتن دينار و درهم() است‌؟ حضرت فرمود: «خیر، بلکه منظور، و است.» (الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ، فَقِيلَ لَهُ: الْفَقْرُ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ؟ فَقَالَ: الْفَقْرُ مِنَ الدِّين‏) [تحف العقول، ج1، ص6] 2️⃣ امام صادق(ع): «فقر، است.» یعنی حتی از قتل و خونریزی نیز بدتر است. راوى به حضرت میگوید: منظورتان از فقر، نداشتن دينار و درهم(فقر اقتصادی) است‌؟ حضرت فرمود: «خیر؛ بلکه منظور، بود.» (الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَحْمَرُ. فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِالله(ع): الْفَقْرُ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ؟ فَقَالَ‌: لَا، وَلٰكِنْ مِنَ الدِّينِ‌) [کافی، ج2، ص266؛ معانی الاخبار، ص259] 3️⃣ پیامبر اکرم(ص): آیا می‌دانید ، بدبخت و ورشکسته واقعی کیست؟ گفته شد: در میان ما، مفلس کسی است که نه و درهمی دارد و نه و کالایی. (قال: أَ تَدْرُونَ مَا اَلْمُفْلِسُ؟ فَقِيلَ: اَلْمُفْلِسُ فِينَا مَنْ لاَ دِرْهَمَ لَهُ وَ لاَ مَتَاعَ لَهُ) حضرت فرمود: مفلس در امت من کسی است که: در روز قیامت با نماز، روزه و زکات می‌آید؛ اما در عین حال، اهل و دادن بوده است، اهل زدن، اهل ، اهل خون ریزی، اهل درگیری و زدن دیگران. یعنی مفلس واقعی کسی است که صرفا ظاهری از دین داشته اما در واقع، تهی از محتوای دینی بوده است. (فَقَالَ: اَلْمُفْلِسُ مِنْ أُمَّتِي، مَنْ يَأْتِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِصَلاَةٍ وَ صِيَامٍ وَ زَكَاةٍ وَ يَأْتِي قَدْ شَتَمَ وَ قَذَفَ هَذَا وَ أَكَلَ مَالَ هَذَا وَ سَفَكَ دَمَ هَذَا وَ ضَرَبَ هَذَا) [بحارالانوار، ج69، ص5] 📌پ.ن1: ▫️در این روایات، «فقر» نه به معنای نداشتن ، بلکه به معنای محرومیت از «معنا، معرفت، اخلاق و » است. این نگاه، فقر را صرفا یک پدیده اقتصادی نمی‌داند، بلکه آن را پدیده‌ای چندلایه و ساختاری می‌بیند که در ساحت‌های فکری، فرهنگی، اخلاقی و دینی نیز قابل تحقق است. جامعه‌ای که از این سرمایه تهی شود، به‌رغم پیشرفت‌های صنعتی یا رفاه اقتصادی، در معرض فرسایش اخلاقی، معنوی و هویتی قرار می‌گیرد. ▫️فقر دینی و فرهنگی، حتی شامل صرفا از دین نیز میشود. لذا کافی نیست، بلکه باید معنا و در جان و قلب یک انسان و جامعه رسوخ کرده و عامل به آن باشد. لذا نبود آن، فرایند یک جامعه را رقم می‌زند، حتی اگر در ظاهر، اهل دینداری یا دارای ثروت فروان باشد. ▫️این دو حدیث، تصویری الهیاتی-اجتماعی از فقر ارائه می‌دهند: فقر، نه‌ تنها محرومیت از پول، بلکه «»، «فراموشی اخلاق»، و «فرسایش ایمان و عمل» است. جامعه‌ای که از دین الهی، تهی شده و اخلاق، معنا، تقوا و تعهد اجتماعی را از دست بدهد، صرفا است. این همان چیزی است که قرآن از آن با تعبیر «كَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَل» یاد می‌کند. ▫️البته که فقر اقتصادی نیز خود مصیبت بزرگی است و حتی گاهی یکی از عوامل افول دین و اخلاق، همین عوامل اقتصادی است، اما در اینجا، چون در مقام مقایسه بین این دو فقر بودیم، عمده توجه بر فقر فرهنگی رفت. 📌پ.ن2: مجموعه «»، یکی از مجموعه هایی است که آثاری فاخر و قابل توجه برای پُر کردن خلاء فرهنگی، تولید کرده و ماموریت خود را تولید ، با پشتوانه کار دقیق گذاشته است.(از اینجا آثار تولیدی را ببینید:https://manahej.ir/radio/) شخصا عمده پادکست های این مجموعه را گوش کرده و استفاده کرده ام، بسیار فاخر و با پشتوانه پژوهشی. به همه دوستان عزیز هم توصیه میکنم از آثار این مجموعه استفاده کنند. این مجموعه، آثار خود را کاملا منتشر کرده و عمده هزینه های آن توسط و مخاطبین تامین میشود، اما مدتی است به خاطر مسائل مالی به مشکل خورده است، خصوصا برای تامین ضرورت های اولیه. ‼️ به نظرم در این ایام ، علاوه بر کمک به موکب ها که حتما باید انجام بشود، حتما یک بخش از کمک های خود را به چنین مجموعه هایی اختصاص بدهیم که ماموریت شان، مبارزه با است، آن هم با تولید آثار فاخر و پژوهشی که خودم کمتر مانند چنین مجموعه ای را سراغ دارم. ➕ برای کمک به این مجموعه: (کلید کنید) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 نحسی روزگار یا مجازات اعمال؟ 🔺حسن بن مسعود نقل میکند: روزی به محضر (ع) رفتم، در حالی که انگشتم آسیب دیده بود. همچنین یک سوارکار نیز به من برخورد کرده و شانه‌ام آسیب دید. علاوه بر این، بخشی از لباسم نیز در شلوغی جمعیت پاره شده بود. 🔺خطاب به آن روز گفتم: «براستی که روز و هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند.» امام هادی(ع) فرمود: ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چرا خودت را به گردن یک [=روزگار] می‌اندازی؟! (يَا حَسَنُ! هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه؟‏) 🔺حسن میگوید: با این جمله حضرت، عقلم سر جایش آمد و فهمیدم که اشتباه کرده ام. لذا گفتم: ای مولای من! ، خدا مرا ببخشد. 🔺امام فرمود: ای حسن! گناه روزها چيست كه شما هر وقت خود اشتباه کرده و گرفتار میشوید، به روزگار داده و آن را مینامید؟ (يَا حَسَنُ! مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟) گفتم: برای همیشه از خداوند کرده و این من است. 🔺امام فرمود: ▫️به خدا قسم [این عذرخواهی ظاهری یا این دشنام ها] سودی برای شما ندارد. وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده را می‌کنید، قطعا خداوند نیز شما را میکند. لذا باید این شیوه را واقعا رها کنید. (وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ) ▫️ای حسن! مگر نمی‌دانی که و و مکافات عمل در دنیا و آخرت، بدست ، اوست که دیر یا زود، جزای اعمال انسان را می‌دهد؟! (أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلا؟) 🔺عرض کردم: بله مولای من! امام فرمود: دیگر این را تکرار نکن و حوادث ناگوار را به گردن نینداز! و در مورد یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ می‌دهد، نقشی برای نحس بودنِ روزها قائل نشو! (لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّه‏) 📚 تحف العقول، ج1، ص482. 📌پ.ن1: آیت‌الله (19/10/1373) این مسئله را چنین توضیح میدهند: ▫️«روزها پى‌درپى ميگذرند. همه‌ى روزها هم از لحاظ وضع طبيعى در اين گيتى يكسانند، ولى بعضى از روزها به خاطر كه بسيارى از آن تقديرات هم با رقم زده ميشود، وضع خاصى پيدا ميكنند. ▫️يك روز ميشود روز كه همه‌ى تاريخ و همه‌ى بشريّت، از فيض فداكاريهاى آن روز بهره و سهم ميبرند. روزى به نام عاشورا كه هيچ ستمگرى از آن سود نديده است، خيلى باارزش است. درواقع هميشه ستم‌كشيدگان و ، از خاطره‌ى عاشورا سود و بهره گرفته‌اند؛ امّا چرا چنين شد؟ ▫️چون آن حادثه‌ى عظيم و آن فداكارىِ بزرگ، از شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم(عليه السّلام) و همراهان و ياران او تراوش كرد. عاشورا را آنها عاشورا كردند و به آن عظمت بخشيدند... ▫️يك روز هم ميشود روز كه آنجا هم به اراده و ، آن عظمت را پيدا ميكند. ايام گوناگونى در تاريخ، از اين قبيل داريم. البتّه روزهايى هم كه شخصى - يك شخص مؤثّر - در آن روزها اراده‌ى سوئى انجام ميدهد؛ يا يك و جمعيّت، و سستى از خود نشان ميدهد، در تاريخ مشخّص ميشود و ميماند. ▫️اين قِسْم روزها، هستند. مردم غالباً چنين روزهايى را ميكنند، در حالى كه روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ كسانى است كه روزها را با يا خودشان مستحقّ كردند. ▫️فرض بفرماييد آن روزى كه در اين كشور يك عدّه نشستند و را بر گُرده‌ى اين ملّت مسلّط كردند، روز و بدى است. نحوست اين روز براى خاطر كارى است كه آن عدّه انجام دادند... كسانى كه آن روز و روزهاى مانند آن را ميشناسند، آنها را ميكنند؛ در حالى كه لعنت متعلّق به كسانى است كه آن كارها را انجام دادند. ▫️روزها كه ندارند... اين جريانات و حركتها، است. همه جاى تاريخ پر از نشانه‌هاى بر نوارِ گذراى ايام و ليالى است. اين، ما را زياد ميكند.» 📌پ.ن2: به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته اند. رک: الميزان، ج‏19،ص71، تحت عنوان «كلام في سعادة الأيام و نحوستها و الطيرة و الفأل في فصول‏» 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9