eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.9هزار دنبال‌کننده
123 عکس
38 ویدیو
0 فایل
نقدها + پیشنهادات + ارسال آیات و روایات اجتماعی جالب + تحلیل های اجتماعی شما: @yahadi71 شیوه کار: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/3 فهرست مطالب: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/4 سایر فیش های مطالعاتی پراکنده: @Fishha
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تک خوری ممنوع 🔺(ع) تنهایی به صحرا میرفت. خداوند به او وحی کرد: چرا تنهایی به سمت ما می آیی و تو را تنها میبینم؟ 🔸داوود گفت: اشتیاقم به دیدار تو آنقدر زیاد شده که میان من و بندگانت را فاصله انداخته لذا به تنهایی به سراغ تو آمده ام. 🔸خداوند به او وحی کرد: داوود! به سوی خود بازگرد، اگر بتوانی دست یک از من را در دستم بگذاری، اگر بتوانی یک را با من آشتی بدهی، این چیزی است که تو را خواهد کرد، این چیزی است که من از تو میخواهم. ➕: «فَإِنَّكَ إن تَأتِني بِعَبدٍ آبِقٍ اثبِتكَ في اللَّوحِ جَميلا» 📌پ.ن: خیلی وقت ها خواستیم خودمان به تنهایی کنیم، فقط به فکر خود بودیم و مردم را مانع رشدمان دانستیم، همانگونه که انگار داوود هم مردم را مانع خود میدانست پیامبر اکرم(ع) آنقدر دلسوز و دستگیری از مردم بود که گاهی خداوند در قرآن به ایشان تشر میزند که دیگر بس است، خود را برای هدایت مردم هلاک کردی: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِين (شعرا:3)» گويى مى‌خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى بخاطر اينکه آنها ايمان نمى‌آورند! آیا ما هم اینچنین هستیم؟ چقدر توانستیم دست بندگان فراری را به دست خدا دهیم و آنها را وصل به (ع) کنیم؟ اصلا برا این کار، میکنیم؟ حاضریم سختی آن را به جان خریده و کمی کمتر به خود پرداخته ولی بیشتر برای دیگران وقت بگذاریم؟ حقیقتا کار سختی است، خود را وقف دیگران کردن، هرچند که اساسا بخشی از رشد فردی ما، در گرو همین دغدغه هاست... 📍آیات و روایات اجتماعی|عضو شوید📍
🟡 اینکه ماهیت هر کدام از این مدل اسلام های امریکایی چیست، فعلا محل بحث نیست. سوال اینجاست که کدام یک از این مدل ها، کدام یک از این جریانات، حضرت امیر بود؟ 🔰 به نحو قاطع می توان گفت، مسئله اصلی برای امیرالمومنین، بود، دشمن اصلی حضرت این جریان بود، دغدغه اصلی ذهن حضرت، نبرد با این جریان بود، اینکه بخواهیم را مسئله اصلی و اول حضرت امیر بدانیم، یک ، یک و یک است. 🔰 اراده اولیه حضرت امیر، نبرد با جریان اسلام صفینی است، اما وقتی ، دست به شورش میزند، حضرت امیر به ناچار با آنها وارد جنگ میشود و فتنه آنها را می خواباند. در گام بعد به دنبال مسئله و دشمن اصلی میرود یعنی اسلام صفینی، . 🔰 در ، وقتی ماجرای قرآن به نیزه کردن رخ میدهد، با رهبری و عده ای از مانند ، حضرت را مجبور به پذیرش میکنند و شد آنچه نباید میشد... 🔰 اما حضرت امیر نتیجه حکمیت را نمیپذیرد و به لشکریان میگویند مجدد جمع شده و آماده شوند، برای حمله به سپاه معاویه اما خوارج نمیپذیرند که با حضرت همراه بشوند و از لشکر حضرت امیر کناره میگیرند و میگویند ما علی را شایسته رهبری و نمیدانیم. 🔰 خلاصه آنکه: بعد از ماجرای صفین و حکمیت، حضرت مجدد لشکریان(به جز عمده خوارج) را در اردوگاه جمع کرده و پیش از حرکت مجدد به سمت شام، تلاش میکند لشکریانش را برای نبرد دوباره با جریان صفین آماده و توجیه کند لذا تاکید میکند: ➕ «قاتِلُوا الخاطِئينَ الضّالّينَ‌، المُجرِمينَ‌، الَّذينَ لَيسوا بِقُرّاءٍ لِلقُرآنِ‌، و لا فُقهاءَ في الدّينِ‌، و لا عُلماءَ فِي التَّأويلِ‌، و لا لِهذَا الأَمرِ بِأَهلِ سابِقَةٍ فِي الإِسلامِ‌. وَاللّهِ‌، لَو وَلُّوا عَلَيكُم لَعَمِلُوا فيكُم بِأَعمالِ كِسرى و هِرَقلَ‌؛ تَيَسَّروا و تَهَيَّؤوا لِلمَسيرِ إلى عَدُوِّكُم مِن أهلِ المَغرِب» (تاریخ طبری، ج5، ص78) ➕ تاکید حضرت بر نبرد با جریان «خطا پيشگانِ گمراهِ ستمكارِ بدكرداری» است، کسانی كه نه قرآن‌اند، و نه را مى‌فهمند؛ کسانی که نه قرآن و سنّت را مى‌شناسند، و نه در روزگار صدر اسلام، در پيشوايى و سابقه‌اى دارند. 🔻 چرا حضرت این جریان را خطرناکتر می داند؟ چون حضرت قسم میخورند که اگر اینها بر شما تسلّط يابند، و پادشاهان و را در ميان شما جارى مى‌كنند، لذا اولویت نبرد با این جریان است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
✳️ چند کلمه ای به بهانه 9 ربیع و حواشی آن: 💠 چرا نباید به مخالفین خود دشنام داد؟ 🔰 بخش اول: 🔺حتما دوستان از اتفاقاتی که عده ای از شیعیان و محبین در روز و شب رقم میزنند که البته قبلا بیشتر بود و امروزه کمتر شده مطلع هستند. یکی از این مسائل که البته منحصر در این روز نیست، مسئله دادن است. 🔺 نشان داده كه هيچگاه دشنام گفتن به موجب گمراهان نمي شود بلكه برعكس آنان را به و مقابله به مثل وادار مي كند. 🔺لذا اهل بيت(ع) به شيعيان يادآور مي شدند: همانگونه که خداوند از دشنام گفتن، حتي نسبت به نهي فرموده است، شما نیز این سیره را مشی خود کنید. 🔺خداوند متعال در سوره انعام آیه 108 می فرماید: «وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَيرِْ عِلْمٍ» به معبود كسانى كه غير خدا را می‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند. لذا پرهيز از دشنام، يك و اسلامي است. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
🔰 بخش دوم: (نهج البلاغه، خطبه206) در جنگ ، وقتی شنید گروهی از اصحاب شروع کردند به دشنام دادن به سپاهیان ، فرمود: ➕«إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْر» 🔸 من نمی ‏پسندم كه شما به مردم شام بدهيد اما بهتر این است که كردار و آنها را بيان و كنید. یعنی به جای فحش دادن، کار اشتباه آنها را گوش زد کنید. 🔸 چرا؟ چون این روش، و خواهد بود، چه اینکه اساسا هدف لشکر اسلام، انسان هاست و این مهم، با روش فحش دادن، پیش نمیرود. 🔸 بعد حضرت تاکید میکنند به جای دشنام دادن، به آنها بگویید: بار خدايا خون هاى ما و آنها را از ريختن حفظ فرما، و ميان ما و آنها را اصلاح نما، و آنان را از گمراهيشان رهانیده و هدایت کن. (وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِم‏) 🔸 خب چرا چنین روشی؟ حضرت تاکید میکنند: تا بواسطه این روش، كسي كه نادان و به حقّ است، آن را بشناسد و بشود و آنكه حريص و شيفته گمراهى و دشمنى است، از آن باز ايستد. (حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِه‏) 🔸در اينجا اميرالمؤمنين(ع) در عينِ نهي از دشنامگويي، ياران خود را به درباره عملكردِ دشمن فرا مي خواند. لذا پرهيز از دشنامگويي به معناي در مقابل نيست بلكه به معناي و است كه احتمال را بيشتر مي كند و در پيشگاه خداوند و در مقابل نيز بهتر قابل دفاع است. 📌 خب حالا این روش حضرت امیر رو بگذاریم کنار عده ای که به جای هدایت مخالفان خویش، اساسا به دنبال آنها و به آنها هستند. 📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
🔺این راهبرد که گفته شد، دقیقا همان راهبردی است که #استاد_معاویه یعنی #شیطان دنبال میکند. قرآن کریم م
🔺البته به قاعده «لا ینتشر الهدى الّا من حیث انتشر الضّلال» که مرحوم میگفت یعنی منتشر نمیشود الا از همان مسیری که منتشر شده، جبهه حق نیز از همین راهبرد استفاده میکند. 🔺در واقع، راهبرد ایجاد ترس و ارعاب، راهبردی مشترک است، هم برای جبهه حق و هم برای جبهه باطل. طرفین با استفاده از این راهبرد، یک تمام عیاری براه می اندازند تا بتوانند همدیگر را تحت الشعاع قرار دهند. 🔺و پیروز این میدان کسی است که اراده قوی تری داشته باشد، چرا که جنگ، است، نه صرفا جنگ تسلیحات. 🔺در جنگ بدر، با اینکه لشکر کفر از حیث تعداد و تجهیزات خیلی برتر از لشکر اسلام بود اما هنگامی که نبرد آغاز شد، خداوند و وحشت عجیبی بر دل مشرکان چیره کرد، به نحوی که 313 تن مسلمان، با تجهیزاتی ابتدایی، بر بیش از 1000 تن، با تجهیزاتی فراوان، پیروز شدند. 🔺این یعنی تعیین کننده، تسلیحات نیست بلکه مهم عمق اراده هاست. وقتی خداوند ایمان و اراده مسلمانان را دید، به کمک آنان آمد و دل مشرکان را پُر از ترس مسلمانان کرد. قرآن کریم می فرماید: ➕«سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا » یعنی به زودی در دل های کافران ترس و وحشت می افکنم. 🔺لذا مشرکان آنچنان روحیه خود را باخته بودند که پیش خود فکر میکردند مسلمانان افراد عادی نیستند و بعضی از آنان میگفتند: «اینان را بر شترهای خویش حمل کرده و از مدینه برایتان سوغات آورده اند.» [تفسیر نمونه، ج7، ص107] ‏🔺در روایت دارد که پیامبر فرمودند: «نُصِرْتُ بِالرُّعْب‏» من به وسیله ترس و وحشتی که خدا در دل های دشمنانم حاکم میگرداند، یاری شده ام. 📌پ.ن: جایگاه نمازجمعه فردای تهران به اقامت رهبر انقلاب، دقیقا همین نقش را در وضعیت کنونی دارد. پیروز میدان کسی است که اراده قوی تری داشته باشد. حضور میلیونی در این نمازجمعه، نشان دهنده اراده برتر خواهد بود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تقوا و بی تفاوت نبودن، شرط بهره مندی از هدایت الهی 🔺این آیه شریفه(بقره:2) میگوید: قرآن برای انسان هاست اما این هدایت تنها شامل میشود، کسانیکه در جامعه، و حفظ باشند. کسانیكه نسبت به خوب و بد، دو احساس داشته باشند. 🔺اما در مقابل آنها، دسته دیگری از افراد هم داریم: و بى‌مبالات. ▫️مثلا به طرف میگویی از این راه نرو، اگر بروی فلان اتفاق سرت می آید یا جامعه نابود میشود، میگوید: خب بیاید ▫️میگویی فلان خویشاوندت مشکل دارد کمکش کن، میگوید: به من چه. کأنه داریم با یک سنگ صحبت میکنیم، نه یک انسان 🔺این دسته افراد، نسبت به همه‌چيز اند. نه در آنها اثری خاص دارد و نه ! چنین مردمی را با هيچ چيز نمى‌شود هدایت كرد، حتى قرآن هم نمى‌تواند مردم و را راهنمايى كند 🔺«»، چنان در وجود آنها جا گرفته كه نسبت به هر چيز ديگری، بى‌تفاوت شده اند. حتی گاهی آن‌قدر اين بى‌تفاوتى در آنها اوج مى‌گيرد كه نسبت به زندگى روزمره نیز بى‌تفاوت مى‌شوند. چیزی مانند برخی و . 📌پ.ن: ▫️خدا نکند نسبت به اتفاقات پیرامون خود، بی تفاوت بشویم. یکی از بزرگترین بیماری های یک فرد و جامعه، همین بی تفاوتی است که قطعا منشا های بزرگی خواهد شد. ▫️اگر و خط مقدم جبهه مقاومت و حفظ اسلام و حتی ایران است، و انسانی ما پشتیبانی از آنهاست، خصوصا . ➕لینک کمک در سایت رهبری:www.leader.ir/fa/monies 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 یک پدر و پسر؛ در دو جبهه حق و باطل 🔺 که از سران لشکر کفر بود، در در ابتدا تلاش کرد تا از بروز جنگ دوری کند و در برابر سپاه قریش ایستاد و آنان را به ترک جنگ دعوت کرد(متن خطبه عتبه از ابن هشام)، 🔺اما برآشفته و گفت: ▪️«عتبه است و با ديدن محمّد و اصحاب او، وحشت او را گرفته. ما كه هرگز برنمى‌گرديم. اما عتبة چون پسرش همراه محمد(ص) است و محمد(ص) نیز پسر عموی اوست، نمیخواهد پسر و پسر عمویش کشته شوند لذا میخواهد ما را بازگرداند. ▪️(فقال: انتفخ و اللّٰه سحره حين رأى محمدا و أصحابه، كلاّ و اللّٰه لا نرجع حتى يحكم اللّٰه بيننا و بين محمد، و ما بعتبة ما قال، و لكنّه قد رأى أن محمدا و أصحابه أكلة جزور، و فيهم ابنه، فقد تخوّفكم عليه) 🔺عتبه وقتی شنید ابوجهل او را ترسو خوانده، به شدت خشمگین شد و گفت: «این ترسو به زودی خواهد فهمید که چه کسی است.» (فلما بلغ عتبة قول أبى جهل «انتفخ و اللّٰه سحره»، قال: سيعلم مصفّر استه من انتفخ سحره، أنا أم هو؟) 🔺عتبه از روی تعصب و از لج ابوجهل که او را ترسو خوانده بود، در حالیکه برادرش و فرزندش او را همراهی میکردند، پیشقدم برای جنگ شد، تا نشان بدهد که ترسو نیست و از مسلمانان هم آورد می طلبید تا اینکه به ضربه شمشیر (ع) و کشته شد. 🔺واقدی میگوید: زمانیکه عتبه هماورد خواست، پسرش براى مبارزه، آهنگ، او كرد. پيامبر(ص) به او فرمود: بنشين! در عين حال، هنگامى كه آن اشخاص به جنگ عتبه رفتند، ابوحذيفه نیز به پدر خود ضربتى زد. (و كان عتبة بن ربيعة حين دعا إلى البراز قام إليه ابنه أبو حذيفة يبارزه. فقال له رسول اللّه(ص): اجلس! فلمّا قام إليه النفر أعان أبوحذيفة بن عتبة على أبيه بضربة) 🔺پس از اتمام جنگ بدر، پیامبر فرمان داد تا کشته های مشرکین را در چاهی از چاه های بدر بیندازند. هنگامی که جسد عتبه را به طرف چاه میکشاندند، پسرش ابوحذیفه که در سپاه اسلام حضور داشت ایستاده و تماشا میکرد. 🔺پیامبر به صورت ابوحذیفه دقیق شد و دید اندوه چهره اش را گرفته و رنگش تغییر کرده است. به او فرمود: «ای ابوحذیفه گویا از دیدن کشته پدرت ناراحت شدی؟» 🔺عرض کرد: «نه، به خدا ناراحتی من به خاطر کشته شدن پدرم نیست بلکه چون او مردی فهمیده و با کمال و دانشمند بود، از این رو من امیدوار بودم که در دلش بتابد و به آیین اسلام شود و اکنون که میبینم در حال کفر کشته شده است، اندوهگین شدم.» (متن گزارش از ابن هشام) رسول خدا برایش دعای خیر کرد و او را مورد تفقد قرار داد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای عبرت انگیز عبیدالله بن جحش 🔺، پسر عمه و برادر زن رسول خدا(ص) بود که پیوسته در میزیست. پس از ظهور اسلام، بت پرستی را رها کرده و مسلمان شد و با همسر مسلمان خویش، «» دختر ، به حبشه هجرت کرد. عبدالله بن جحش برادر او نیز در جنگ احد شهید شده بود. 🔺عجیب اینکه عبیدالله در تحت تاثیر فرهنگ و آیین قرار گرفته و از اسلام برگشته و شد. (فرأى النصارى هناك فأعجبته النصرانية) 🔺او هنگامی که از کنار مسلمانان میگذشت، آنها را به سخره و گرفته و میگفت: «فَقَّحْنا و صَأْصَأْتُم‏» یعنی ما که بصیرت به خرج داده و شدیم اما شما چشم هایتان را باز نکردید و همچنان در ماندید! 🔺عبیدالله بر همان آیین مسیحیت در حبشه از دنیا رفت و گفته شده در حالی که مست بود، در دریا غرق شد یا بر اثر افراط در نوشیدن ، به هلاکت رسید. 🔺البته همسر او، «»، همچنان بر اسلام پایدار مانده و کرد، درحالی که همسرش، اینگونه وضعی داشت و پدرش ابوسفیان نیز درحال جنگ با پیامبر بود. 🔺جالب اینکه پس از مرگ عبیدالله، پیامبر «ام حبیبه» را به همسری خویش در آورد و او را از بی پناهی و بی سرپرستی نجات داد. 🔺جالب اینکه پیامبر پس از صلح حدیبیه، سفیرانی نزد پادشاهان فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد. نخستین سفیری که حضرت اعزام کرد، نزد ، پادشاه حبشه بود. 🔺حضرت در نامه ای او را به اسلام دعوت كرده و برايش آياتى از قرآن نوشته بود. نامه پیامبر را گرفت و بر ديدگان خویش نهاده و براى ابراز تواضع، از تخت فرود آمد و روى زمين نشست و اسلام آورد و بر زبان جاری کرد و گفت: ➕اگر مى‌توانستم به حضورش بيايم، حتماً مى‌آمدم. (قال: لو كنتُ أستَطيعُ أن آتِيَهُ لَأتَيتُه) 🔺آنگاه نامه‌اى حاكى از اجابت حق و تصديق و اسلام آوردن خود به دست داد تا به پیامبر برساند. 🔺این همان و چرخش روزگار است که نجاشی مسیحی، مسلمان میشود اما در مقابل عبیدالله بن جحش مسلمان نیز مسیحی میشود. البته نجاشی به خاطر ترس از جانش، اسلام خود را علنی نمیکرد. (لم يظهر للحبشة إسلامه و خافهم علىٰ نفسه) 📚منابع: 1. طبقات الکبری، ج1، ص258. 2. تفسیر قمی، ج1، ص176. 3. المحبر، ص194. 4. السیرة النبویه و... 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 ماجرای جنگ حنین و عفو تاریخی پیامبر (بخش دوم) 🔺خلاصه پس از شکست هوازنی ها، اُسرا و غنایم شان به دست مسلمان ها افتاد(حدود 6 هزار اسیر زن، کودک و بزرگ + 24 هزار شتر + تعداد بی شماری گوسفند)، برخی نیز کشته شده و برخی نیز مانند رئیس شان ، به سمت طائف فرار کردند. پیامبر نیز بعد از این ماجرا، به سمت طائف حرکت کردند. 🔺 وقتی دیدند خانواده و همه دارایی شان از چنگشان رفته، به صورت هیئتی نزد پیامبر آمدند و از ایشان ، بخشش و آزادی اُسرایشان را داشتند. حضرت نیز وقتی شان را دید، پذیرفت و آنها را میان بازگرداندن اموال یا اُسرایشان مخیّر کرد. آنها نیز طبیعتا اُسرا را انتخاب کردند. 🔺حضرت به آنها گفت: درباره اسرا، آنچه حق من و فرزندان است بر شما بخشیدم اما نسبت به اموال تان، پس از نماز ظهر، برخیزید و اعلام کنید: ما درباره زنان و فرزندانمان، رسول خدا را نزد مردم شفیع قرار میدهیم و مسلمین را نزد پیامبر. 🔺وقتی بعد از نماز چنین کردند و پیامبر نیز بخشودگی سهم خویش را اعلام کرد، مهاجران و انصار نیز سهم شان را بخشیدند. چند نفر از سران قبایل قصد بخشش نداشتند اما وقتی دیدند همه افراد قبیله شان به خاطر پیامبر بخشیده اند، آنها نیز به هر روی راضی شدند. 🔺پس از آن پیامبر از روسای هوازن، سراغ که رئیس قبیله شان بود را گفت و آنها گفتند به فرار کرده. حضرت به آنها گفت به مالک بن عوف بگویید: اگر مسلمان شود، هم خانواده اش را به او برمیگردانم و هم 100 شتر به او میدهم. (أخبروا مالكا أنه إن أتانى مسلما رددت عليه أهله و ماله، و أعطيته مائة من الإبل) 🔺مالک بن عوف نیز وقتی از ماجرا آگاه شد، در خفا خود را به پیامبر رساند و مسلمان شد و در شعری گفت: تاکنون همانند (ص) کسی را در میان مردم ندیده ام. حضرت نیز او را مجدد رئیس قومش قرار داد. مالک نیز پس از آن در رکاب پیامبر بود و با مشرکان طائف جنگید و آنها را چنان در تنگنا قرار داد که در نهایت مجبور به تسلیم شدند. 📚منابع: 1. المغازی، واقدی، ج3، ص885. 2. السیرة النبویة، ابن هشام، ج2، ص437. 3. سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج1، ص634-642. 📌پ.ن: بله، ملاک و معیار برای اسلام و پیامبر، خون ریزی و کشت و کشتار نیست بلکه ملاک و تک تک افراد است، وگرنه معنا ندارد شخصی مانند مالک بن عوف که دشمنی او علیه اسلام عیان بود را چنین ببخشد. البته کسانی بخشیده میشوند که ابراز ندامت و پشیمانی کرده باشند، حتی در ظاهر. چرا که حفظ ظاهر، بسیار مهم بوده و خود تحلیلی عمیق دارد. این همان مشی ای است که رهبران انقلاب نیز مکرر در جمهوری اسلامی پیاده کرده اند، شاید آخرین مصداق بارزش، عفو رهبر انقلاب درباره بخش زیادی از دستگیرشدگان فتنه 1401 بود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 جهادِ تبیینِ «جدل گونه»، ممنوع! 1️⃣ کلینی در از امام صادق(ع) نقل میکنند: 🔺كار خود را انجام دهيد، نه براى جلب رضایت مردم. چون آنچه برای خدا باشد، برای خداست و پذیرفته میشود اما آنچه براى مردم باشد، به سوی خدا بالا نخواهد رفت. (اجْعَلُوا أَمْرَكُمْ‌ لِلّٰهِ‌، وَ لَا تَجْعَلُوهُ لِلنَّاسِ‌؛ فَإِنَّهُ مَا كَانَ لِلّٰهِ‌، فَهُوَ لِلّٰهِ‌ ؛ وَ مَا كَانَ لِلنَّاسِ‌، فَلَا يَصْعَدُ إِلَى الله) 🔺در ادامه تاکید میکنند: ▫️با مردم سر دین و ترویج آن، و نکنید، چرا که مجادله دل را می‏كند. چه اینکه خداوند به پيامبرش چنین گفت: «اين تو نيستى كه هر كس را بخواهى بتوانى کنی، بلكه خداوند است كه هركس را بخواهد هدایت میکند». و همچنین به او گفت: «آيا اين تو هستى كه می‏توانى مردم را وادار كنى تا در شمار قرار گيرند؟» (وَ لَا تُخَاصِمُوا النَّاسَ‌ لِدِينِكُمْ‌؛ فَإِنَّ الْمُخَاصَمَةَ مَمْرَضَةٌ‌ لِلْقَلْبِ‌؛ إِنَّ الله تَعَالىٰ قَالَ لِنَبِيِّهِ(ص) «إِنَّكَ لاٰ تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لٰكِنَّ اللّٰهَ يَهْدِي مَنْ يَشٰاءُ‌ » وَ قَالَ‌: «أَ فَأَنْتَ تُكْرِهُ النّٰاسَ حَتّٰى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ‌؟») ▫️ را به حال خود بگذاريد. اين مردم از افرادى مانند خود تعليم گرفته ‏اند و شما از رسول خدا تعليم گرفته ‏ايد. شنيدم كه پدرم امام باقر(ع) میفرمود: هر گاه خداوند مقرر كند كه يكى از بندگانش معتقد به ما شده و داخل در دین شود، از پرنده ‏اى كه به سوى لانه خود پرواز می‏كند، شتاب بيشترى خواهد داشت. (ذَرُوا النَّاسَ‌؛ فَإِنَّ النَّاسَ أَخَذُوا عَنِ‌ النَّاسِ‌، وَ إِنَّكُمْ أَخَذْتُمْ عَنْ رَسُولِ الله(ص)، إِنِّي سَمِعْتُ أَبِي(ع) يَقُولُ‌: إِنَّ الله عَزَّ وَ جَلَّ - إِذَا كَتَبَ عَلىٰ عَبْدٍ أَنْ يَدْخُلَ‌ فِي هٰذَا الْأَمْرِ، كَانَ أَسْرَعَ إِلَيْهِ مِنَ الطَّيْرِ إِلىٰ وَكْرِهِ‌) 📚 کافی، ج1، ص166. 2️⃣ برقی در از امام صادق(ع) نقل میکند: 🔺مردی نزد پدرم آمد و گفت: من مردی ستیزه جو و اهل و هستم و با کسانی که دوست دارم داخل در دین شده و امر شما را بپذیرند، مجادله میکنم. (إِنَّ رَجُلًا أَتَى أَبِي فَقَالَ: إِنِّي رَجُلٌ خَصِمٌ أُخَاصِمُ مَنْ أُحِبُّ أَنْ يَدْخُلَ فِي هَذَا الْأَمْرِ) 🔺پدرم به او گفت: با هیچکس نکن! چون وقتی که خداوند برای بنده اش خیر بخواهد، نکته‌ و نشانه ای در قلبش قرار می نهد، تا آنجا که همان مرد هدایت شده از میان شما، شخصی را میبیند که مشتاق دیدار اوست. (لَا تُخَاصِمْ أَحَداً؛ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً حَتَّى إِنَّهُ لَيَبْصُرُ بِهِ الرَّجُلَ مِنْكُمْ يَشْتَهِي لِقَاءَهُ) 📚محاسن، ج1، ص201. ➕ مطالعه چند روایت مشابه. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تک خوری ممنوع 🔺(ع) تنهایی به صحرا میرفت. خداوند به او وحی کرد: چرا تنهایی به سمت ما می آیی و تو را تنها میبینم؟ 🔸داوود گفت: اشتیاقم به دیدار تو آنقدر زیاد شده که میان من و بندگانت را فاصله انداخته لذا به تنهایی به سراغ تو آمده ام. 🔸خداوند به او وحی کرد: داوود! به سوی خود بازگرد، اگر بتوانی دست یک از من را در دستم بگذاری، اگر بتوانی یک را با من آشتی بدهی، این چیزی است که تو را خواهد کرد، این چیزی است که من از تو میخواهم. ➕: «فَإِنَّكَ إن تَأتِني بِعَبدٍ آبِقٍ اثبِتكَ في اللَّوحِ جَميلا» 📌پ.ن: خیلی وقت ها خواستیم خودمان به تنهایی کنیم، فقط به فکر خود بودیم و مردم را مانع رشدمان دانستیم، همانگونه که انگار داوود هم مردم را مانع خود میدانست پیامبر اکرم(ع) آنقدر دلسوز و دستگیری از مردم بود که گاهی خداوند در قرآن به ایشان تشر میزند که دیگر بس است، خود را برای هدایت مردم هلاک کردی: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِين (شعرا:3)» گويى مى‌خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى بخاطر اينکه آنها ايمان نمى‌آورند! آیا ما هم اینچنین هستیم؟ چقدر توانستیم دست بندگان فراری را به دست خدا دهیم و آنها را وصل به (ع) کنیم؟ اصلا برا این کار، میکنیم؟ حاضریم سختی آن را به جان خریده و کمی کمتر به خود پرداخته ولی بیشتر برای دیگران وقت بگذاریم؟ حقیقتا کار سختی است، خود را وقف دیگران کردن، هرچند که اساسا بخشی از رشد فردی ما، در گرو همین دغدغه هاست... 📍آیات و روایات اجتماعی|عضو شوید📍
💠 «هدایت‌پذیری»، راز تأخیر علی(ع) در شروع کردن جنگ‌ها 🔺در بحبوحۀ جنگ صفین، آن‌گاه که یاران امیرالمؤمنین(ع)، بی‌تابِ فرمان حمله و اذن جهاد بودند، حضرت منطق «» را در وسط میدان جنگ اینچنین زیبا به تصویر میکشند: 1️⃣ امّا ناظر به این سخنتان كه گفتيد: «آيا علت این همه تأخير در شروع جنگ، کراهت و است‌؟»؛ به خدا سوگند، برايم فرقى نمى‌كند كه من به سوى مرگ روم يا مرگ به سوى من آید. (أمّا قَولُكُم: أ كُلَّ ذٰلِكَ كَراهِيَةَ المَوتِ؟ فَوَاللّٰهِ ما ابالي، دَخَلتُ إلَى المَوتِ أو خَرَجَ المَوتُ إلَيَّ‌) 2️⃣ و امّا اين سخنتان كه گفتید: «شايد در جنگ با شاميان به شك و افتاده‌ام»؛ به خدا سوگند كه هيچ روزى جنگ را به نيفكنده‌ام، مگر از آن رو كه اميدوار بوده‌ام دسته‌اى از آنها، به من پیوسته و «» پذيرند و از نورِ من بينايى گيرند. (و أمّا قَولُكُم: شَكّاً في أهلِ الشّامِ‌، فَوَاللّٰهِ ما دَفَعتُ الحَربَ يَوماً إلّا و أنا أطمَعُ أن تَلحَقَ بي طائِفَةٌ فَتَهتَدِيَ بي، و تَعشُوَ إلىٰ ضَوئي) و این، براى من دوست‌داشتنى‌تر از آن است كه آنها را در عين گمراهى‌شان بكُشم، هر چند اگر كشته شوند، به كيفر گناهانشان گرفتار خواهند گشت. (و ذٰلِكَ أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أقتُلَها عَلى ضَلالِها، و إن كانَت تُبوءُ بِآثامِها) 📚 نهج البلاغه، خطبه 55. 📌پ.ن: ▫️در منطق علی(ع)، جنگ نه برای «»، که برای «» و بیدار شدن جان های مرده انجام میشود. ▫️حضرت در اوج آمادگی برای نبرد، از یارانِ خود می‌خواهد صبوری پیشه کنند، شاید گروهی از دشمنان هنوز ظرفیت «هدایت» داشته باشند. ▫️در این منطق، «» در شروع جنگ، نه نشانه ترس است، و نه نشانه تردید؛ بلکه نشانه‌ی «تعهد عمیق به مسئولیتِ انسانی و رسالت الهی» پیش از جنگ و قتال است. ▫️او جان دشمن را نیز می‌خواهد حفظ کند، اگر روزنه‌ای به «هدایت» در آنها باشد. ▫️در روزگاری که بسیاری از جنگ‌ها به قصد نابودی و «» آغاز می‌شود، «منطق علوی» بر کرسی بلند انسانیت نشسته و پیامی روشن برای هر انسان عدالت‌خواه دارد و ما باید امروز آن را به درستی برای جهانیان «روایت» کنیم. ▫️اینجاست که تفاوت منطق «» و «» برای جهانیان آشکار میشود: آنجا که یکی به «نابودی انسان» می‌اندیشد و دیگری به «». 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی|👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9