❇️ انقلابیگری به سبک طلحه و زبیر یا امیرالمومنین(ع)
🔰امیرالمومنین(ع) پیش از #جنگ_جمل و هنگام حرکت به سمت بصره، نامه ای به مردم کوفه دارد که بس جای تامل است(=نامه اول نهج البلاغه).
حضرت در تحلیل مسئله فروپاشی #حکومت_عثمان و قتل او به سه دسته منتقد و روش آنها اشاره میکند:
1️⃣ یک دسته، #عموم_مردم اند. حضرت میفرماید مدل تعاملی مردم با حکومت، مدل #طعنه_زدن، #سرزنش و #عیبجویی بود. مدام از طرف مردم، حکومت کوبیده میشد.
خب طبیعی هم بود چرا که فراوان ظلم ها و بی عدالتی هایی را میدیدند.
▫️اشکالی که مردم به عثمان داشتند عمده به مسئله تقسیم ناعادلانه بیت المال و بخشش بی حساب به اطرافیان و سپردن مناصب به افراد ناصالح برمیگشت.
2️⃣ دسته دیگر بخشی از #خواص مانند #طلحه، #زبیر، #عاشیه و... بودند. حضرت درباره مدل تعاملی آنها با حکومت میفرماید سبک ترین برنامه شان نسبت به عثمان، #تندروی درباره او و نرم ترین کارشان، #فشار_آوردن بر او بود.
▫️طلحه و زبیر به عنوان دو انقلابی نهضت رسول الله، انقلابیگری شان عمده در جهت ایجاد شورش و ترغیب مردم به کشتن عثمان بود و بهم ریختن جامعه بود،
چنانكه زبير مىگفت: عثمان را بكشيد كه دين رسول الله را تغيير داده.
نقل شده عثمان زمانی که در خانه خود محصور شده بود مىگفت: واى بر طلحه! چقدر مراعاتش را کردم و هرچه میخواست بهش دادم اما اكنون او درصدد ريختن خون من برآمده.
▫️اساسا وقتی مردم میدیدند خواص جامعه اینچنین تعاملی با حکومت دارند، آنها نیز تبعیت کرده و حکومت را تحت #فشار_اجتماعی قرار میدادند.
3️⃣ اما دسته سوم گروهی با محوریت #امیرالمومنین(ع) بودند.
مدل تعاملی ای که حضرت با عثمان و حکومت در پیش میگیرد به نحوی است که از طرفی نه مردم را برای ساقط کردن حکومت تشجیع میکند یعنی مدل طلعه و زبیر را پیش نمیگیرد و نمیخواهد جامعه دچار تشنج بشود.
و از طرفی اینگونه هم نیست که مدافع حکومت عثمان باشد و بخواهد ظلم هایش را توجیه بکند
▫️بلکه حضرت تلاش میکند به نحوی با حکومت تعامل کند تا به بهترین نحو بتواند مانع ظلم ها و بی عدالتی ها بشود یا حجم آن را کم کند اما بدون ایجاد دودستگی، شورش، تشنج، زدوخورد و...
▫️حضرت در این نامه میفرماید بیشترین تلاش من این بود که حکومت #رضایت_مردم را از دست ندهد، مدام به عثمان توصیه میکردم کاری نکند که مردم از او ناراضی بشوند و سعی میکردم به نحوی تعامل کنم که مردم نیز حس رضایتمندی داشته باشند.
▫️حضرت در ادامه میفرماید اتفاقا برعکس طلحه و زبیر، من به هیچ عنوان به دنبال #سرزنش عثمان نبودم.
در واقع حضرت وقتی مبینید در حکومت ظلم ها و بی عدالتی هایی رخ میدهد، تلاش میکند با مشاوره هایش حجم این بی عدالتی ها را کمتر کند، هرچند عثمان در عمل خیلی هم گوش به حرف حضرت نبود.
➕کلید واژه: «أُكْثِرُ اِسْتِعْبَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ»
https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai
💠 اعتراض جابربن عبدالله انصاری به امام حسن درباره صلح با معاویه
🔺در کتاب #الثاقب_فی_المناقب(ص306) گزارشی آمده که جابر نقل میکند:
اما آنچه از امام مجتبی(ع) دیدم؛ وقتی اصحاب حضرت با ایشان بیوفایی کردند و با معاویه صلح کرد، این صلح برای #شیعیان_خاص حضرت، سنگین آمد و از جمله آن افراد خود من بودم، که میرفتم و به حضرت #اعتراض میکردم.
🔺حضرت فرمود: جابر به من اعتراض نکن و مرا #سرزنش نکن، مگر از جدّم نشنیدی که فرمودند: «خدا بواسطه این پسر (یعنی من) بین دو گروه از مسلمین آرامش و #صلح برقرار میکند».
(يا جابر، لا تعذلني، و صدّق رسول اللّه في قوله: «إنّ ابني هذا سيّد، و إنّ اللّه تعالى يصلح به بين فئتين عظيمتين من المسلمين»)
🔺جابر میگوید: چرا شنیدم ولی امکان ندارد این قضیه در مورد #معاویه باشد چرا که او خیلی #خبیث است و این صلح باعث #هلاکت_شیعیان است.
🔺حضرت دست مبارکش را روی سینه جابر گذاشتند و فرمودند: گویا هنوز در شک و شبهه هستی؟ گفتم: بله. فرمودند: میخواهی #رسول_خدا را به شما نشان دهم و از خود حضرت مقصودش را بشنوی؟
🔺جابر گوید: از کلام حضرت تعجب کردم، تا حضرت این را فرمودند، یکمرتبه دیدم صدائی آمد و زمین شکافته شد، رسول خدا و حضرت امیرالمومنین و جناب جعفر و حمزه از خاک بیرون آمدند.
🔺امام مجتبی عرض کرد: یا رسول الله جابر دارد مرا سرزنش میکند به آنچه که میدانید. پیامبر به جابر فرمودند:
🔺ای جابر، ایمانت درست نمیشود مگر #تسلیم امامت باشی و رای و نظری از خودت نداشته باشی و به آنها معترض نباشی. تسلیم پسرم حسن باش که حق، در صلحی است که انجام داده و آنچه انجام داده #دستور_خدا و دستور من است.
(يا جابر، إنّك لا تكون مؤمنا حتّى تكون لأئمتك مسلّما، و لا تكون عليهم برأيك معترضا، سلّم لابني الحسن ما فعل، فإنّ الحقّ فيه، إنّه دفع عن حياة المسلمين الاصطلام بما فعل، و ما كان ما فعله إلّا عن أمر اللّه، و أمري)
🔺اینجاست که دیگر جابر تسلیم شده و میپذیرد.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
💠 فرمان حکومتی امیرالمومنین به حذیفه به عنوان حاکم مدائن
🔺ارشاد القلوب نقل میکند: #عثمان در اواخر حکومتش، #حارث_بن_حکم را به عنوان والی #مدائن انتخاب کرد اما موجب اذیت و گرفتاری اهالی آنجا شد و با آنها #بدرفتاری کرد لذا مردمان آنجا از او #شکایت کردند
و به همین جهت عثمان او را عزل و #حذیفه_بن_یمان، از نزدیک ترین اصحاب حضرت امیر را والی آنجا قرار داد تا کمی التهابات جامعه بخوابد.
🔺پس از مدتی، این ماجرا ختم به کشته شدن عثمان توسط مردمان معترض شد و مردم با حضرت امیر بیعت کرده و ایشان نیز حکم حذیفه برای مدائن را مجدد امضا کردند و در نامه ای خطاب به ایشان، #دستورالعملی_حکومتی صادر کردند که در ادامه برخی از موارد آن می آید:👇👇
▫️از آنان كه مورد #اعتماد تو هستند و از #دینداری و #امانتداری شان راضی هستی، هرکس که دوست داری را دور و بر خودت جمع کن و از آنها در کارهایت کمک بخواه، چرا که اين برای تو و مولایت #عزّت آفرین تر است و برای دشمنت خوارکننده تر.
(فَاجْمَعْ إِلَيْكَ ثِقَاتِكَ وَ مَنْ أَحْبَبْتَ مِمَّنْ تَرْضَى دِينَهُ وَ أَمَانَتَهُ وَ اسْتَعِنْ بِهِمْ عَلَى أَعْمَالِكَ فَإِنَّ ذَلِكَ أَعَزُّ لَكَ وَ لِوَلِيِّكَ وَ أَكْبَتُ لِعَدُوِّك)
▫️و من تو را به #تقوای_الهی فرمان ميدهم و اطاعت الله در #آشكارا و #نهان و تو را از مجازات خداوند ميترسانم، در نهان و آشكار
و به تو سفارش ميكنم که با #نیکوکاران با احسان و نیکی رفتار کنی و نسبت به #معاندین و ستیزه کنندگان سخت بگیری.
(إِنِّي آمُرُكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ أُحَذِّرُكَ عِقَابَهُ فِي الْمَغِيبِ وَ الْمَشْهَدِ وَ أَتَقَدَّمُ إِلَيْكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَى الْمُحْسِنِ وَ الشِّدَّةِ عَلَى الْمُعَانِد)
▫️به تو فرمان میدهم که در #امور_حکمرانی ات، با #رفق و #مدارا رفتار کنی و در تعامل با مردم هم #آسان بگیر و هم #عدالت را رعایت کن، چرا که تو نسبت به آن، #مسئول هستی و #بازخواست خواهی شد.
همچنین تو را امر میکنم به #انصاف ورزیدن با مظلومان و #گذشت نسبت به مردم.
و نیز تا آنجا که میتوانی با مردم به #شیوه_نیکو و حَسَن تعامل کن.
(آمُرُكَ بِالرِّفْقِ فِي أُمُورِكَ وَ اللِّينِ وَ الْعَدْلِ عَلَى رَعِيَّتِكَ فَإِنَّكَ مَسْئُولٌ عَنْ ذَلِكَ وَ إِنْصَافِ الْمَظْلُومِ وَ الْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ وَ حُسْنِ السِّيرَةِ مَا اسْتَطَعْتَ)
▫️تو را فرمان میدهم که #مالیات را بگیری اما مبتنی بر #حق و #انصاف.
نه بیشتر از آنچه که معین کرده ام، از مردم بگیر و نه چیزی از آن فروگذار بلکه همه اش را بگیر.
و در شیوه مالیات، #بدعتی از پیش خودت ایجاد نکن.
سپس هرچه از مالیات جمع شد، به صورت مساوی و #عدالت در میان #مستحقانش پخش کن.
(آمُرُكَ أَنْ تَجْبِيَ خَرَاجَ الْأَرَضِينَ عَلَى الْحَقِّ وَ النَّصَفَةِ وَ لَا تَتَجَاوَزْ مَا قَدِمْتُ بِهِ إِلَيْكَ وَ لَا تَدَعْ مِنْهُ شَيْئاً وَ لَا تَبْتَدِعْ فِيهِ أَمْراً ثُمَّ اقْسِمْهُ بَيْنَ أَهْلِهِ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَدْل)
▫️در برابر مردم، #متواضع و فروتن باش و در مجلس خود، همه را برابر ببین و در #رعایت_حق، خویشاوند و بیگانه و دور و نزدیک برای تو یکسان باشد یعنی به #نور_چشمی ها #رانت نده.
(وَ اخْفِضْ لِرَعِيَّتِكَ جَنَاحَكَ وَ وَاسِ بَيْنَهُمْ فِي مَجْلِسِكَ وَ لْيَكُنِ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً)
▫️میان مردم، به #حق داوری کن و #عدالت را در بین آنها اقامه کن و از #هوای_نفس تبعیت نکن.
در راه خدا و اجرای احکام او، از #سرزنش و ملامت هیچکس #نترس، چرا که خدا با پرهیزکاران و نیکوکاران است.
(وَ احْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ أَقِمْ فِيهِمْ بِالْقِسْطِ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى وَ لَا تَخَفْ فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ فـ«إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ»)
🔺در ادامه حضرت تاکید میکنند، نامه دیگری هم برای تو فرستاده ام تا آن را بر مردم منطقهات بخوانى، تا نظر ما را درباره خود و همه مسلمانان بدانند. پس آنان را حاضر كن و آن را براى آنان بخوان و براى ما از كوچك و بزرگشان #بيعت بگير.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
آیات و روایات اجتماعی
💠 اصلی ترین کارکرد «امر به معروف و نهی از منکر»
➕جناب #کلینی در کافی[ج5،ص55] به نقل از #امام_باقر(ع) میفرماید:
🔺در #آخر_الزمان گروهى به وجود مىآيند كه در بين خود از فرقهاى پيروى مىكنند كه:
1️⃣ #رياكار
2️⃣ #قارى_قرآن
3️⃣ صرفا اهل انجام عبادات و #مناسک_دینی و داراى حالتى زهدگونه
4️⃣ و تازه به دوران رسيده، #سفيه و ناداناند. عملا بی بهره از خِرد و #عقلانیت اند.
🔺#امر_به_معروف و #نهى_از_منكر را واجب نمىدانند مگر در صورتى كه از #زیان و ضرر در امان باشند.
براى اینکه امر به معروف نکنند، برای خود #بهانه_ها و عذرها میتراشند.
🔺از لغزش #علمای_فاسد و عمل اشتباهشان پیروی میکنند.
تاکیدشان بر #نماز و #روزه و هر عملی است که برای جان و مال شان #ضرری نداشته باشد.
البته اگر همین نماز و روزه هم برای جان و مال شان ضررى داشته باشد، آن را نیز مانند بالاترین و بزرگترین واجبات که رها کردند، ترک میکنند.
🔺امر به معروف و نهى از منكر، #واجبی_عظيم و بزرگ است كه دیگر واجبات، تنها بوسیله آن #اقامه و استوار خواهند شد.
🔺اينجاست كه ترک چنین واجبی، توده مردم، تر و خشک و مومن و کافر را با هم دچار غضب و کیفر الهى میکند
لذاست که انسان های نیک در سرزمين بدكاران، و کودکان در سرزمين بزرگان، هلاك و نابود خواهند شد، چرا که مردم نسبت به این واجب #بی_تفاوت بودند.
🔺امر به معروف و نهى از منكر، #شیوه_انبيا و نیکان است، واجبی است بزرگ كه دیگر واجبات به آن زنده و پابرجا میمانند،
بواسطه آن، #امنیت ایجاد میشود، #بدعت_ها کنار میرود، #درآمدها حلال میگردد، #ظلم کنار رفته و زمين آباد مىشود، از دشمنان #انتقام گرفته شده و امورات دين و دنيا به راه درستش كشيده شده و اصلاح میگردد.
🔺پس، اولا با #قلب هايتان، منكر و كارهای بد را زشت بدانید، ثانیا با #زبان_گویا زشتی منکرات را #فریاد زده و اعتراض کنید و آن را به پیشانی شان بکوبید
و در راه خدا از #سرزنش هيچ سرزنش كنندهاى نترسيد.
🔺اگر پند گرفته و به مسیر حقّ بازگشتند، ديگر با آنها کاری نداشته باشید.
اما اگر پند نگرفته و به ظلم و ستم خویش ادامه دادند، همانگونه که قرآن کریم میفرماید: «راه نكوهش، تنها بر كسانى است كه به مردم ستم کرده و در زمين به ناحق حرکت میکنند.»
🔺در چنين حالتی، عملا با آنها به #جهاد بپردازید و با دلهايتان بر آنان خشم بگيريد،
البته بدون اين كه در پى #قدرت_طلبی باشيد و يا مالى را به ستم بگيريد يا بخواهيد با ستمگرى و بدون #عدالت بر آنان پيروز شويد.
🔺خلاصه اين كارها را بكنيد تا به فرمان الهى بازگردند و مشغول اطاعت و فرمانبردارى از او شوند و دست از ظلم و ستم خویش بردارند.
🔺در ادامه حضرت به ماجرای حضرت #شعیب اشاره میکنند که خداوند به شعیب وحى كرد:
من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب مىكنم، چهل هزار نفر از اشرار این قوم و شصت هزار نفر از بهترينهاي این قوم.
🔺شعيب گفت: پروردگار من! عذاب #اشرار_قوم درست اما علت عذاب نیکان قوم من چیست؟
خداوند فرمود: چون #نیکان_قوم تو با معصيتكاران كنار آمده و به خاطر خشم و غضب من، خشمگين نشدند و عملا مشی #بی_تفاوتی را دنبال کردند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع) 3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش اول) 🔺#أنساب_الأشراف نقل م
💠 شاگردان عدالتخواه علی(ع)
3️⃣ ماجرای یک نامه و رویش یک جوان انقلابی(بخش دوم)
🔺وقتی #عثمان، نامه #كعب را خواند، به #سعيد_بن_عاص، والی کوفه، نامه نوشت كه او را به سوى مدینه و نزد من روانه كن. او نيز چنین کرد.
🔺جالب اینکه سعیدبن عاص، مأموریت بردن جناب کعب به مدینه را به یک #باديهنشين داده بود اما این باديهنشين، وقتی در مسیر حرکت، نحوه نماز و عبادت كعب را ديد و شیفته او شده و به مقامش پی برد و گفت:
➕ای كاش بهرهام از بردن كعب اين بود كه مرا #ببخشد و گناهم آمرزيده شود!
🔺هنگامى كه كعب نزد عثمان رسید، عثمان گفت:
آوازهاش را شنيدن، بهتر از خود او را ديدن است! كعب، #جوان و كمسال و لاغر بود.
عثمان به كعب رو كرد و گفت:
➕آيا تو می خواهی حق و #عدالت را به من بیاموزى؟ وقتی تو در صُلب #پدر_مشرک ات بودی و هنوز به دنیا نیامده بودی، من ایمان آورده و قرآن مىخواندم.
🔺كعب نیز به او گفت:
▫️«حكومت بر مؤمنان، تنها به وسيله #شورا به تو رسيد، آن هم آنجا که با خدا #عهد بستى تا به #سيره_پيامبر عمل كنى و در آن، كوتاهى نكنى.
▫️اگر براى بار دوم با ما مردم مشورت میشد و از ما نظر خواسته میشد، قطعا حکومت را از تو میگرفتیم.
▫️اى عثمان! كتاب خدا براى كسى است كه به او برسد و آن را بخوانَد و ما با تو در خواندن آن، شريك هستيم و هر گاه قارى به آنچه در قرآن است، عمل نكند، قرآنْ، حجّتى بر ضدّ او مىشود.
🔺عثمان وقتی صلابت و #منطق_کعب را میبیند، ترجیح میدهد مسیر بحث را عوض کرده لذا یک #سوال_فرعی اعتقادات، از کعب میپرسد و میگوید: به خدا سوگند، گمان نمىكنم كه بدانى پروردگارت كجاست، آیا میدانی خدا در چه مکانی است؟
کعب نیز زرنگی و #زیرکی میکند و میگوید: خدا در #كمين است!
🔺#مروان، داماد عثمان که شخصیت بسیار مرموزی است و بارها علیه اصحاب حضرت امیر برخوردهای مرموزانه انجام داده، در اینجا نیز ورود کرده و به عثمان میگوید:
ای عثمان! #بردبارىِ و صبر تو، مانند اين افراد را علیه تو #گستاخ و برانگيخته است. آنها از صبوری تو، سوءاستفاده کرده اند.
🔺لذا عثمان فرمان داد تا كعب را برهنه كنند و #بيست_تازيانه به او بزنند. سپس او را به #دماوند تبعيد كرد. در مسیر تبعید، به #کدخدایی برخوردند که او از کسی که مأمور جابجایی کعب بود، پرسید: چرا با اين مرد، چنين شده و اینگونه برخورد کرده اید؟ آن مأمور گفت:
چون او #شرور است. آن کدخدا پاسخ داد: مردمى كه اين شخصْ، از اشرار آنان باشد، آن مردم، #بهترينْ_مردماند!
این هم از روشن ضمیری آن کدخدا بوده است.
🔺پس از مدتی، عده ای مانند #طلحه و #زبير، عثمان را به خاطر تبعید کعب #سرزنش میکنند. عثمان وقتی اعتراضات به تبعید کعب را میبیند، از کارش پشیمان شده و مجبور میشود او را بازگرداند.
🔺وقتی کعب نزد عثمان آمد، عثمان جهت تحت تاثیر قرار دادن توده های مردم، پیراهن خود را بیرون آورده و خطاب به کعب گفت:
اى كعب! #قصاص كن. اما کعب او را #عفو میکند.
📌پ.ن:
▫️کعب و جوانانی مثل او، جزو رویش های #مسلک_عدالتخواهی_علی(ع) و شاگردانش بشمار می آیند. مسیر حق، همانگونه که ریزش هایی دارد، اما رویش هایی هم دارد.
▫️همین جوانانی که در دوره عثمان اینگونه مشغول عدالتخواهی بودند، پس از آن، به مرور، هرکدام تبدیل به یکی از #راهبران_نهضت_شيعى در كوفه شدند.
▫️کسانی که در خط اول سپاه حضرت امیر، در جنگ هاى جمل و صفين و نهروان قرار داشتند و حتى پس از شهادت حضرت، هرگز با معاويه #سازش نكردند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
2️⃣ راهبرد ایجاد رعب و وحشت
🔺این جوّ و فضای ترس آلود، هم پیش از ماجرای سقیفه و در ماجرای غدیر وجود دارد و هم به نحو بیشتری بعد #سقیفه ادامه پیدا میکند.
سوال مهم این است که چه کسانی پشت صحنه این ماجرا هستند؟
🔺پشت صحنه، گروهی است که در روایات تحت عنوان «#صحیفه_ملعونه» به آنها اشاره شده است.
عده ای از اصحاب پیامبر که مخالف به حکومت رسیدن حضرت امیر بودند، دو بار با یکدیگر جلسه گذاشته و هم قسم شده و عهد بستند تا نگذارند حکومت به علی(ع) برسد.
🔺یک بار قبل از غدیر و یک بار بعد از غدیر،
اینها حتی به دنبال #ترور خود حضرت رسول هم بودند. این هسته، همان هسته مرکزی طراح #غصب_خلافت است.
🔺در غدیر، همه این افراد با حضرت امیر بیعت کردند. از بزرگ تا کوچک، از زن تا مرد.
اما پس از ماجرای غدیر، این گروه یک عده از #خواص را به انحا مختلف با خود همراه کردند، حتی برخی افراد حاضر در #بیت_پیامبر مانند #انس_بن_مالک، خادم پیامبر.
🔺اما همچنان یک عده از #خواص، مخالف آنها بودند.
#عموم_مردم هم که به تازگی در غدیر با حضرت امیر بیعت کرده اند.
🔺اینجاست که این گروه، با استفاده از مجموعه ای از #تاکتیک ها به دنبال غصب خلافت است:
از مطرح کردن اندیشه #جبرگرایی گرفته تا #تطمیع و #تهدید.
🔺یکی از مهمترین حربه هایی که آنها دست روی آن گذاشته و از آن برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند، همین مسئله ایجاد #ترس و ارعاب بود تا کسی جرئت نکند با آنها به مخالفت بپردازد.
🔰#ارعاب، همان شیوه ای است که #طاغوت در طول تاریخ از همین روش استفاده کرده:
«وَ قٰالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخٰاسِرُون»
اگر از #شعیب پیروی کنید، پدر شما را در خواهیم آورد
🔰 امروز نیز همین شیوه شدیدا دنبال میشود.
#فتنه_1401 را خاطرتان هست. یادتان هست چه میگفتند؟
«اگه در #اعتصاب های ما شرکت نکنید، مغازه تان را به آتش میکشیم، اگر با ما همراهی نکنید، تحریم تان میکنیم»
🔺خاطرتان هست چه بلایی سر آن #مغازه_دار_کردستانی آوردند که مثلا چرا به رئیس جمهور وقت یک شکلات تعارف کرده؟ با او کاری کردن که طرف از ترس، به غلط کردن افتاد.
🔺خاطرتان هست در #سینما که یک خانم #چادری شد، با او چه کردند؟ یا فلان بازیگری که خیلی هم مذهبی نبود اما چون مدالش را به #امام_زمان هدیه کرده بود، چگونه او را بایکوت کرده و او را کنار زدند؟
#عمامه_پرانی روحانییون را خاطرتان هست؟ هدفشان چه بود؟ هدف شان از #چادرکشیدن_ها چه بود؟
🔺هدف این بود که فضا و جو جامعه باید به نحوی باشد که اینها دیگر جرئت نکنند اینگونه عمل کنند و باید از ترس، آنگونه که ما میگوییم باشند وگرنه از خانه شان بیرون نیایند.
🔰 این همان شیوه ای است که #شیطان، اول بار استفاده کرد:
«إِنَّمٰا ذٰلِكُمُ الشَّيْطٰانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيٰاءَهُ فَلاٰ تَخٰافُوهُمْ وَ خٰافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين.»
🔺اين #شيطان است كه دوستانش را مىترساند. پس اگر مؤمنيد، از آنان #نترسيد، و از من بترسيد.
چرا؟ چون باطل، مثل #کف_روی_آب است.
🔺قرآن میفرماید: ای مومنان اگر شما بترسید و از دین تان برگردید، کسانی خواهند آمد که اینگونه نیستند و نخواهند ترسید:
«يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّٰهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكٰافِرِينَ يُجٰاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَ لاٰ يَخٰافُونَ لَوْمَةَ لاٰئِمٍ ذٰلِكَ فَضْلُ اللّٰهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشٰاءُ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِيمٌ.»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما كه از دين خود برگردد، به زودى، خدا گروهى [ديگر] را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند.
[اينان] با #مؤمنان، فروتن، و بر #كافران، محکم و سرفرازند. در راه خدا جهاد مىكنند و از #سرزنش هيچ #ملامتگرى نمىترسند.
اين، فضل خداست. آن را به هر كه بخواهد، مىدهد، و خدا گشايشگر داناست.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 نحسی روزگار یا مجازات اعمال؟
🔺حسن بن مسعود نقل میکند: روزی به محضر #امام_هادی(ع) رفتم،
در حالی که انگشتم آسیب دیده بود.
همچنین یک سوارکار نیز به من برخورد کرده و شانهام آسیب دید.
علاوه بر این، بخشی از لباسم نیز در شلوغی جمعیت پاره شده بود.
🔺خطاب به آن روز گفتم: «براستی که روز #شوم و #نحسی هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند.»
امام هادی(ع) فرمود:
ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چرا #گناه خودت را به گردن یک #بیگناه[=روزگار] میاندازی؟!
(يَا حَسَنُ! هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه؟)
🔺حسن میگوید: با این جمله حضرت، عقلم سر جایش آمد و فهمیدم که اشتباه کرده ام. لذا گفتم: ای مولای من! #استغفرالله، خدا مرا ببخشد.
🔺امام فرمود: ای حسن! گناه روزها چيست كه شما هر وقت خود اشتباه کرده و گرفتار #نتیجه_اعمال_خود میشوید، به روزگار #دشنام داده و آن را #شوم مینامید؟
(يَا حَسَنُ! مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟)
گفتم: برای همیشه از خداوند #استغفار کرده و این #توبه من است.
🔺امام فرمود:
▫️به خدا قسم [این عذرخواهی ظاهری یا این دشنام ها] سودی برای شما ندارد.
وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده را #سرزنش میکنید، قطعا خداوند نیز شما را #مجازات میکند. لذا باید این شیوه را واقعا رها کنید.
(وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ)
▫️ای حسن! مگر نمیدانی که #پاداش و #مجازات و مکافات عمل در دنیا و آخرت، بدست #خداست، اوست که دیر یا زود، جزای اعمال انسان را میدهد؟!
(أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلا؟)
🔺عرض کردم: بله مولای من!
امام فرمود: دیگر این را تکرار نکن و حوادث ناگوار را به گردن #نحسی_ایام نینداز! و در مورد #حکم_خدا یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ میدهد، نقشی برای نحس بودنِ روزها قائل نشو!
(لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّه)
📚 تحف العقول، ج1، ص482.
📌پ.ن1: آیتالله #خامنهای(19/10/1373) این مسئله را چنین توضیح میدهند:
▫️«روزها پىدرپى ميگذرند. همهى روزها هم از لحاظ وضع طبيعى در اين گيتى يكسانند، ولى بعضى از روزها به خاطر #تقديرات_الهى كه بسيارى از آن تقديرات هم با #ارادهى_انسان رقم زده ميشود، وضع خاصى پيدا ميكنند.
▫️يك روز ميشود روز #عاشورا كه همهى تاريخ و همهى بشريّت، از فيض فداكاريهاى آن روز بهره و سهم ميبرند. روزى به نام عاشورا كه هيچ ستمگرى از آن سود نديده است، خيلى باارزش است.
درواقع هميشه ستمكشيدگان و #طبقات_مظلوم، از خاطرهى عاشورا سود و بهره گرفتهاند؛ امّا چرا چنين شد؟
▫️چون آن حادثهى عظيم و آن فداكارىِ بزرگ، از #اراده شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم(عليه السّلام) و همراهان و ياران او تراوش كرد. عاشورا را آنها عاشورا كردند و به آن عظمت بخشيدند...
▫️يك روز هم ميشود روز #غدير كه آنجا هم به اراده و #تقدير_الهى، آن عظمت را پيدا ميكند. ايام گوناگونى در تاريخ، از اين قبيل داريم.
البتّه روزهايى هم كه شخصى - يك شخص مؤثّر - در آن روزها ارادهى سوئى انجام ميدهد؛ يا يك #ملّت و جمعيّت، #كوتاهى و سستى از خود نشان ميدهد، در تاريخ مشخّص ميشود و ميماند.
▫️اين قِسْم روزها، #روزهاى_مظلومى هستند. مردم غالباً چنين روزهايى را #لعنت ميكنند، در حالى كه روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ كسانى است كه روزها را با #عمل_ناپسند يا #ارادهى_ناميمون خودشان مستحقّ #لعن كردند.
▫️فرض بفرماييد آن روزى كه در اين كشور يك عدّه نشستند و #رضاخان را بر گُردهى اين ملّت مسلّط كردند، روز #نحس و بدى است. نحوست اين روز براى خاطر كارى است كه آن عدّه انجام دادند...
كسانى كه آن روز و روزهاى مانند آن را ميشناسند، آنها را #لعنت ميكنند؛ در حالى كه لعنت متعلّق به كسانى است كه آن كارها را انجام دادند.
▫️روزها كه #گناهى ندارند... اين جريانات و حركتها، #دائمى است.
همه جاى تاريخ پر از نشانههاى #تأثير_انسانها بر نوارِ گذراى ايام و ليالى است. اين، #تكليف ما را زياد ميكند.»
📌پ.ن2: #علامه_طباطبایی به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته اند. رک: الميزان، ج19،ص71، تحت عنوان «كلام في سعادة الأيام و نحوستها و الطيرة و الفأل في فصول»
💢 آیات و روایات اجتماعی|#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 پیشبرد دین و ظهور، بواسطه فُجّار و کسانی که بهره ای از دین ندارند!
(بخش اول)
🔺«#قُزمان» کسی بود كه نَسَبَش خیلی معلوم نبود و هر گاه ذكرى از او ميشد، رسول خدا(ص) ميفرمود: «إنَّهُ لَمِنْ أَهْلِ النَّارِ» یعنی او اهل دوزخ است.
🔺#واقدی نقل میکند: وقتی #جنگ_احد پیش آمد، قُزمان كه از #منافقان بود، از شركت در جنگ احد خوددارى كرد. زنان بنى ظفر وقتی متوجه نرفتن او به جنگ شدند، شروع به #سرزنش كردن او کردند و گفتند:
➕اى قُزمان! مردان همه به جنگ رفتند و تو تنها باقى ماندی؟ آيا از اين رفتار خود #خجالت نمىكشى؟ تو نیستی مگر مانند #زنان، مردان به جنگ رفته اند اما تو در خانه نشسته ای!
(يا قُزمان، قد خرج الرجال و بقيت! يا قزمان، ألا تستحي ممّا صنعت؟ ما أنت إلّا امرأة، خرج قومك فبقيت فى الدار!)
🔺این سرزنش زنان بر او اثر گذاشت و قُزمان كه به #شجاعت هم معروف بود، به خانهاش رفت، شمشير و كمان خود را برداشت و از مدینه به سمت محل جنگ احد خارج شد.
🔺او هنگامى به پيامبر(ص) رسيد كه حضرت مشغول مرتب كردن صفوف مسلمانان بود. قزمان از پشت صف ها آمد و خود را به صف اول رساند.
🔺او نخستين فرد از مسلمانان بود كه به سوی دشمن، تير انداخت، تيرهايى كه او مىانداخت، همچون نيزه بود و همچون شتر نر، نعره مىكشيد. سپس با شمشير شروع به نبردی جانانه و برجسته کرد.
🔺غلاف شمشيرش را شكست و شعار داد:
➕#مرگ بهتر از #فرار است! اى اوسی ها، براى حفظ حيثيت و نژاد خود، جنگ كنيد و چنان كنيد كه من میكنم!
(الموت أحسن من الفرار! يا آل أوس، قاتلوا على الأحساب و اصنعوا مثل ما أصنع!) / (قاتلوا، معشر الأوس، عن أحسابكم فالموت خير من العار و الفرار)
🔺قزمان با شمشير، به نحوی جانانه خود را ميان مشركان رساند و شروع به نبرد کرد، به طورى كه گفتند او كشته شده اما دوباره ظاهر شد، درحالیكه میگفت: من جوانمرد قبيلۀ ظفر هستم!
🔺قزمان هفت هشت نفر از مشرکان را كشت و خود نیز زخم هاى زيادى برداشت و به خاك افتاد. در اين هنگام، قتادة بن نعمان از كنار او گذشت و به او گفت:
#شهادت مبارکت باشد!
(قال: هنيئا لك الشهادة!)
🔺قزمان گفت: اى اباعمرو! به خدا من براى #دين، جنگ نكردم، بلکه تنها به قصد #حفظ_خود جنگ كردم كه قريش بر ما پيروز نشوند و زمين هاى ما را لگدمال نكنند.
(إنى و اللّه ما قاتلت يا أبا عمرو على دين، ما قاتلت إلّا على الحفاظ أن تسير قريش إلينا حتى تطأ سعفنا)
🔺خلاصه زخم ها موجب اذیت و آزار او شده و در نتیجه او دست به #خودکشی زد.
اما #بلاذری، #ابن_هشام و #طبری، اینجای ماجرا را کمی متفاوت نقل کرده اند. براساس این نقل، وقتی او زخمی شد، همراهانش او را به خانههاى بنى ظفر بردند.
🔺مسلمانان اطراف بسترش را گرفتند و به او گفتند:
اى قزمان، امروز #در_راه_خدا، تلاش زيادى كرده و حسابی به #جهاد پرداختی و او را به #بهشت و پاداش الهی بشارت دادند.
🔺قزمان گفت: به چه چيز مرا مژده و بشارت میدهيد؟ به خدا اين فداكارى من، تنها به خاطر دفاع از شرف فاميلى و و #تعصب_قبیلگی و حمایت از قبيلهام بود و اگر به خاطر آن نبود، اصلا به این جنگ نمیرفتم!
(قَالَ: بِمَاذَا أبشر؟ فو الله إنْ قَاتَلْتُ إلَّا عَنْ أَحْسَابِ قَوْمِي، وَلَوْلَا ذَلِكَ مَا قَاتَلْتُ) / (أى جنة؟ و اللّه ما قاتلت إلا حمية لقومى) / (و اللّٰه إن قاتلت إلا حدبا على قومي)
🔺قزمان وقتی ديد زخم هاى بدنش او را اذیت و آزار ميدهد و درد او را شدید فرا گرفت، تيرى از ميان جعبه تيردان خود بيرون كشيد و به وسيلۀ آن، رگى را از بدنش بريد و خود را آسوده ساخته و #خودکشی کرد.
🔺وقتی این ماجرا را برای پیامبر نقل کردند، حضرت فرمود: او اهل #دوزخ است.
همانا خداوند گاهی #دین خود را به وسیله مردی #فاجر تایید کرده و پیش میبرد.
(إنّ اللّه يؤيد هذا الدين بالرجل الفاجر)
(ادامه دارد...)
📚 منابع:
1. المغازی، ج1، ص223
2. انساب الاشراف، ج1، ص281
3. سیره ابن هشام، ج2، ص88
4. تاریخ طبری، ج2، ص531
5. إعلام الورى بأعلام الهدى، ج1، ص182
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 چرا نباید دیگران را سرزنش کرد؟
🔰 مرحوم #کلینی در کافی شریف از امام صادق(ع) نقل میکنند که حضرت میفرماید:
اگر مردم ميدانستند كه خداوند مخلوقات را چگونه آفريده، آنگاه هيچ كس ديگرى رو #سرزنش نميكرد.
🔺در ادامه حضرت به تبیین چگونگی خلقت پرداخته و میفرمایند:
▪️ابتدا خداوند 49 جزء آورید و سپس هر جزئی را ده بخش کرد (یعنی جمعا میشه 490 بخش).
▪️آنگاه آن اجزا را ميان مخلوقات پخش كرد. به شخصی یک دهم جزء داد، به دیگری دو دهم و... تا اینکه به شخصی یک جزء کامل داد.
▪️بعد به شخص بعدی یک جزء و یک دهم داد، شخص بعدی یک جزء و دو دهم الی آخر که به عالیترین شخص 49 جزء داد.
🔺در ادامه حضرت نتیجه میگیرند:
➕كسى كه تنها يك دهم جزء را دارد، نميتواند مانند صاحب دو دهم جزء باشد، یعنی باید انتظار از هرشخص، به اندازه دارایی هایش باشد، نه بیشتر.
🔺لذا اگر مردم ميدانستند كه خداوند مخلوقات را چنین آفریده است، آنگاه هيچ كس ديگرى را سرزنش نمیكرد.
البته که برای بالفعل شدن ظرفیت هایمان باید #تلاش و کوشش کرد، نه اینکه دست روی دست گذاشت و گفت حدّ من همین قدر بود.
🔺نکته مهم این روایت، توجه به #اصل_تفاوت_استعداد، در تعامل با دیگران است، خصوصا برای کسانی که دغدغه #تربیتی دارند.
➕کلید واژه: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ» کافی، ج۲، ص۴۴
🔰 در روایت دیگری، امام صادق(ع) میفرمایند:
➕شما را چه به اینکه از یکدیگر #بيزارى بجویید و اطرافیان تان را به بهانه های مختلف از خود #طرد کنید؟
(کافی، ج2، ص45)
🔺قطعا برخی مؤمنين از بعض ديگر افضل اند و بعضى از بعض ديگر مثلا نمازشان بيشتر و با کیفیت تر است یا بعضى نسبت به بعضی دارای بصیرت بیشتری هستند و این لازمه درجات ایمان است.
🔺اما قرار نیست بالادستی، پایین دستان را طرد کند، بلکه باید توان و استعداد او را درک کرده و با شیبی آرام و ملایم، او را به سمت پله های بالاتر حرکت و رشد بدهد.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
هدایت شده از آیات و روایات اجتماعی
💠 نحسی روزگار یا مجازات اعمال؟
🔺حسن بن مسعود نقل میکند: روزی به محضر #امام_هادی(ع) رفتم،
در حالی که انگشتم آسیب دیده بود.
همچنین یک سوارکار نیز به من برخورد کرده و شانهام آسیب دید.
علاوه بر این، بخشی از لباسم نیز در شلوغی جمعیت پاره شده بود.
🔺خطاب به آن روز گفتم: «براستی که روز #شوم و #نحسی هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند.»
امام هادی(ع) فرمود:
ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چرا #گناه خودت را به گردن یک #بیگناه[=روزگار] میاندازی؟!
(يَا حَسَنُ! هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه؟)
🔺حسن میگوید: با این جمله حضرت، عقلم سر جایش آمد و فهمیدم که اشتباه کرده ام. لذا گفتم: ای مولای من! #استغفرالله، خدا مرا ببخشد.
🔺امام فرمود: ای حسن! گناه روزها چيست كه شما هر وقت خود اشتباه کرده و گرفتار #نتیجه_اعمال_خود میشوید، به روزگار #دشنام داده و آن را #شوم مینامید؟
(يَا حَسَنُ! مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟)
گفتم: برای همیشه از خداوند #استغفار کرده و این #توبه من است.
🔺امام فرمود:
▫️به خدا قسم [این عذرخواهی ظاهری یا این دشنام ها] سودی برای شما ندارد.
وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده را #سرزنش میکنید، قطعا خداوند نیز شما را #مجازات میکند. لذا باید این شیوه را واقعا رها کنید.
(وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ)
▫️ای حسن! مگر نمیدانی که #پاداش و #مجازات و مکافات عمل در دنیا و آخرت، بدست #خداست، اوست که دیر یا زود، جزای اعمال انسان را میدهد؟!
(أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلا؟)
🔺عرض کردم: بله مولای من!
امام فرمود: دیگر این را تکرار نکن و حوادث ناگوار را به گردن #نحسی_ایام نینداز! و در مورد #حکم_خدا یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ میدهد، نقشی برای نحس بودنِ روزها قائل نشو!
(لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّه)
📚 تحف العقول، ج1، ص482.
📌پ.ن1: آیتالله #خامنهای(19/10/1373) این مسئله را چنین توضیح میدهند:
▫️«روزها پىدرپى ميگذرند. همهى روزها هم از لحاظ وضع طبيعى در اين گيتى يكسانند، ولى بعضى از روزها به خاطر #تقديرات_الهى كه بسيارى از آن تقديرات هم با #ارادهى_انسان رقم زده ميشود، وضع خاصى پيدا ميكنند.
▫️يك روز ميشود روز #عاشورا كه همهى تاريخ و همهى بشريّت، از فيض فداكاريهاى آن روز بهره و سهم ميبرند. روزى به نام عاشورا كه هيچ ستمگرى از آن سود نديده است، خيلى باارزش است.
درواقع هميشه ستمكشيدگان و #طبقات_مظلوم، از خاطرهى عاشورا سود و بهره گرفتهاند؛ امّا چرا چنين شد؟
▫️چون آن حادثهى عظيم و آن فداكارىِ بزرگ، از #اراده شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم(عليه السّلام) و همراهان و ياران او تراوش كرد. عاشورا را آنها عاشورا كردند و به آن عظمت بخشيدند...
▫️يك روز هم ميشود روز #غدير كه آنجا هم به اراده و #تقدير_الهى، آن عظمت را پيدا ميكند. ايام گوناگونى در تاريخ، از اين قبيل داريم.
البتّه روزهايى هم كه شخصى - يك شخص مؤثّر - در آن روزها ارادهى سوئى انجام ميدهد؛ يا يك #ملّت و جمعيّت، #كوتاهى و سستى از خود نشان ميدهد، در تاريخ مشخّص ميشود و ميماند.
▫️اين قِسْم روزها، #روزهاى_مظلومى هستند. مردم غالباً چنين روزهايى را #لعنت ميكنند، در حالى كه روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ كسانى است كه روزها را با #عمل_ناپسند يا #ارادهى_ناميمون خودشان مستحقّ #لعن كردند.
▫️فرض بفرماييد آن روزى كه در اين كشور يك عدّه نشستند و #رضاخان را بر گُردهى اين ملّت مسلّط كردند، روز #نحس و بدى است. نحوست اين روز براى خاطر كارى است كه آن عدّه انجام دادند...
كسانى كه آن روز و روزهاى مانند آن را ميشناسند، آنها را #لعنت ميكنند؛ در حالى كه لعنت متعلّق به كسانى است كه آن كارها را انجام دادند.
▫️روزها كه #گناهى ندارند... اين جريانات و حركتها، #دائمى است.
همه جاى تاريخ پر از نشانههاى #تأثير_انسانها بر نوارِ گذراى ايام و ليالى است. اين، #تكليف ما را زياد ميكند.»
📌پ.ن2: #علامه_طباطبایی به صورت تفصیلی به این بحث پرداخته اند. رک: الميزان، ج19،ص71، تحت عنوان «كلام في سعادة الأيام و نحوستها و الطيرة و الفأل في فصول»
💢 آیات و روایات اجتماعی|#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9