eitaa logo
📝داستان شیعه🌸
2.3هزار دنبال‌کننده
49 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 📖 اگه به داستان‌هایی که با زندگی معصومین مرتبطه یا داستانهای تاریخی پندآموز علاقه‌داری، مارو دنبال کن... ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 آداب غذا پیامبر صلی الله علیه و آله خرما می‌خورد و رویش آب می‌نوشید، بیشتر اوقات غذای ایشان خرما و آب بود، شیر و خرما را می‌آمیخت و آن را «أطیَبَین» می‌نامید، از جوی پوست کنده کاچی می‌خورد، خیلی وقت‌ها حلیم می‌خورد و برای سحری نیز حلیم می‌خورد، جبرئیل حلیم را از بهشت برای حضرت آورده بود و ایشان از آن سحری می‌خوردند، در خانه خود از غذایی که مردم می‌خوردند می‌خورد، ترید را با کدو و گوشت می‌خورد، کدو دوست داشت و می‌فرمود درخت کدو درخت برادرم یونس است، کدوی خشک را بسیار دوست داشت و آن را از روی بشقاب برمی چید، گوشت مرغ و حیوانات و پرنده ای که شکار شده بود را نیز می‌خورد اما نه گوشت شکار شده را نه می‌خرید و نه خود به شکار می‌رفت، وقتی غذا می‌خورد سرش را به سمت آن خم نمی کرد بلکه آن را به سمت دهانش بالا می‌آورد و به دندان می‌گرفت، نان و روغن می‌خورد، از گوشتِ گوسفند بالای پاچه و کتف را دوست می‌داشت و از خورش‌ها سرکه و از سبزیجات کاسنی را و باذروج و کلم را و یا چغندر را، حضرت نه سیر می‌خورد و نه پیاز، رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگز طعامی را نکوهید، اگر دوست داشت می‌خورد و اگر دوست نمی داشت دست می‌کشید، اگر چیزی را خوش می‌داشت بر دیگران حرامش نمی کرد و کسی را از آن بازنمی داشت، ته بشقاب را با زبان پاک می‌کرد و می‌فرمود: ته بشقاب بابرکت ترین قسمت غذاست، وقتی غذا تمام می‌شد سه انگشتی را که با آن‌ها غذا خورده بود با دهان پاک می‌کرد و اگر چیزی بر آن‌ها باقی می‌ماند دوباره با دهان پاک می‌کرد تا تمیز شوند، دستش را با دستمال پاک نمی کرد تا انگشتانش را یکی یکی با دهان پاک کند و می‌فرمود: معلوم نیست برکت در کدام انگشت باشد، پیامبر صلی الله علیه وآله دستان خود را پس از غذا می‌شست تا کاملا پاک شوند و بوی غذا ندهند، به ویژه وقتی نان و گوشت می‌خورد دستانش را خوب می‌شست و سپس با بقیه آبی که در دستانش بود دست بر صورت خود می‌کشید، تا جایی که امکان داشت تنها غذا نمی خورد و فرمود آیا می‌خواهید شما را از بدترین فرد آگاه کنم؟ عرض کردند: بله. فرمود: آن کس که تنها غذا می‌خورد و بنده خود را می‌زند و مهمانداری نمی کند. 📔 مکارم الأخلاق: ص۳۲ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 فصل الخطاب هروی می‌گوید: حضرت رضا علیه السّلام با مردم به زبان مادری خودشان صحبت می‌کرد! به خدا سوگند نسبت به هر زبان و لغت، فصیح ترین و شیرین گفتارترین مردم بود. روزی به ایشان عرض کردم: من در تعجبم از اینکه شما تمام این زبان‌ها را، با وجود اختلافی که با هم دارند می‌دانید! فرمود: ابا صلت! من حجت خدا بر مردمم. خداوند کسی را حجت خویش بر مردم قرار نمی دهد که زبان آنها را نداند. مگر فرمایش امیرالمؤمنین علیه السّلام را نشنیده ای که فرمود: به ما فصل خطاب داده اند. آیا فصل خطاب جز دانستن زبان‌های مردم چیز دیگری است؟ 📔 عیون اخبارالرضا: ج۲، ص۲۲۸ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ⭕ در انفاق هم اندازه نگه دار مردی از انصار، شش غلام داشت که همه را پیش از مرگش آزاد نمود برای معاش کودکانش چیزی باقی نماند، حتی برای گذراندن شب اول آنها مردم کمک کردند. این قضیه به اطلاع پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله رسید، حضرت پرسید: با جنازه این مرد چه کردید؟ گفتند: دفنش کردیم. فرمود: اگر قبلا می‌دانستم، نمی‌گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید. زیرا او مال خود را بدون توجه به کودکانش از دست داده و آنها را مانند گدایان در میان مردم رها نموده و مردم برایشان گدایی می‌کنند. 📔 بحار الأنوار: ج١٠٣، ص١٩٧ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔸 گنجشک مضطرب سلیمان که یکی از اولاد ابی طالب است، نقل می‌کند که گفت: در در باغ آن جناب، خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم. در این موقع گنجشکی آمد و جلوی آن جناب نشست و پشت سر هم شروع کرد به سر و صدا کردن و آشکارا حالت اضطراب در او دیده می‌شد. فرمود: فلانی! می‌دانی این گنجشک چه می‌گوید؟ عرض کردم: خدا و پیامبر و فرزند پیامبر داناترند! فرمود: می‌گوید ماری در خانه است و می‌خواهد جوجه‌های مرا بخورد. برخیز و این چوب را بردار و داخل خانه شو و آن مار را بکش. گفت چوب را برداشتم و وارد خانه شدم. دیدم ماری در خانه راه می‌رود. پس او را کشتم. 📔 بصائر الدرجات: ص۳۴۵ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔸 فرجام اعتماد به شراب خوار اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام دینار زیادی داشت. مردی از قریش هم قصد داشت که به یمن مسافرت کند. اسماعیل به عنوان مشورت از پدرش پرسید: ای پدر، همانا فلانی می‌خواهد به یمن برود و من مقداری دینار دارم. آیا صلاح می‌دانی که دینارها را به او بدهم تا از آن جا، کالایی برایم بخرد. امام صادق علیه السلام فرمود: پسرم آیا خبر نداری که او شراب خواری می‌کند؟ اسماعیل گفت: مردم این چنین می‌گویند. امام فرمود: پسرم این کار را نکن. اسماعیل از فرمان پدرش سرپیچی کرد و دینارها را به آن مرد داد. او نیز پول‌ها را از بین برد و حتی اندکی از آن‌ها را برنگرداند. از قضا امام صادق علیه السلام و اسماعیل در آن سال به حج رفتند. اسماعیل هنگام طواف خانه خدا می‌گفت: خدایا، به من پاداش عطا فرما و زیان آن دینارها را جبران کن. امام صادق علیه السلام در آن هنگام، به او رسید و با دست، به پشت سرِ اسماعیل زد و گفت: پسرم ساکت باش! به خدا سوگند تو نباید چنین چیزی را از خدا طلب کنی؛ زیرا خبر داشتی او شراب می‌نوشد، ولی به او اطمینان کردی. اسماعیل گفت: ای پدر، همانا من ندیدم که او شراب بخورد، بلکه از مردم شنیدم. امام فرمود: پسرم، همانا خداوند عزیز در کتابش می‌فرماید: پیامبر به خداوند و به مؤمنان ایمان می‌آورد؛ یعنی پیامبر حرف خدا را و مؤمنان را تصدیق می‌کند. پس زمانی که مؤمنان نزد تو شهادت دادند، ایشان را تصدیق کن و به شراب خوار اعتماد نکن. هم چنین خداوند بزرگ در قرآن می‌فرماید: اموال خودتان را به آدم‌های نادان ندهید. پس هیچ نادانی از شراب خوار، نادان تر نیست؛ زیرا به شراب خوار هنگام خواستگاری زن نمی دهند. هم چنین مورد شفاعت قرار نمی گیرد و نزد او چیزی به امانت نمی گذارند. اگر کسی نیز به شراب خوار اعتماد کند، او امانت را از بین می‌برد. بدین جهت، خداوند به امانت سپارنده، اجر نمی دهد و مال از بین رفته اش را به او برنمی گرداند و جبران نمی کند. 📔 بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۲۶٧ 🔰 @DastanShia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💠 ختم قرآن از ابراهیم بن عباس شنیدم که می‌گفت: هر چه از حضرت رضا علیه السّلام می‌پرسیدند، می‌دانست. کسی راجع به تاریخ گذشته تا آن روز، از حضرت رضا علیه السّلام واردتر نبود. مأمون او را با سؤال‌هایی در هر مورد آزمایش می‌کرد. حضرت جواب آنها را می‌داد و در تمام سخن‌ها و جواب‌ها و مثال‌هایی که می‌آورد، از قرآن استفاده می‌کرد. هر سه روز یک مرتبه قرآن را ختم می‌کرد و می‌فرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز ختم کنم می‌توانم، ولی به هر آیه ای که می‌رسم، در آن دقت می‌کنم که درباره چه چیز و چه زمانی نازل شده. به همین جهت در هر سه روز یک مرتبه ختم می‌کنم. 📔 عیون اخبارالرضا (ع): ج۲، ص۱۸۰ 🔰 @DastanShia