eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
783 عکس
852 ویدیو
36 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ♣️ (سه دسته پروازی) 🚩 یکی از علیه‌السلام، آن‌حضرت در است (که نتیجه و مشمولین در دنیای است) او تنها امامی‌ست که است. ضرورت (اهمیتی و اولویتی) تا آنجاست که عذاب‌های حتی یک روز هم قابل تحمل نیستند! قبل از حداقل ۱۱ نوع شکنجه (جراحی گناهان برای پاکسازی سلولهای آلوده که مانع ورود به بهشت هستند) در انتظار - اعم از بهشتی و جهنمی - است که نستجیر بالله عبارتند از: ۰۱) (تشنگی شدید باستثناء آبی که به روزه‌داران می‌رسد) ۰۲) (گرسنگی دردناک باستثناء غذائی که به می‌رسد) ۰۳) (وزش طوفانهای سوزان جهنم از چهار طرف، آفتاب بی‌غروب از بالا، زمین تفتیده از پائین و ازدحام فشرده خلایق از هر سوی) ۰۴) لاینقطع (نعره‌های وحشتناک جهنم آمیخته با جیغ و فریادهای مردمان وحشت‌زده که حتی لحظه‌ای هم خاموش نمی‌شود) ۰۵) (کمبود شدید جا برای ایستادن تا چه رسد به نشستن بعلت فشردگی جمعیت!) در محصور به ۰۶) طولانی (و دادگاه‌های بی‌شمار برای رسیدگی علنی و عمومی ذره ذره فردی و جمعی) ۰۷) (حضور در و اضطراب بی‌پایان) ۰۸) (یفرّ المرء من اخیه و من امه و ابیه و من صاحبته و بنیه!) ۰۹) و (به استثناء که البته شامل حال خودشان است و بس) ۱۰) و بی‌کسی و احساس به خود رهاشدگی ۱۱) کُشنده و شرمندگی شدید (ترهقها قترة) (هدف از گرفتاری قریب باتفاق انسانها به کلکسیون بدبختی‌های ، تخفیف گناهانی است که حتی‌الامکان کار آن‌ها به عذاب‌ها و جراحی‌های جهنم نکشد) مفهوم یوم‌الورود آنست که شفاعت اولیآءالله از روز دوم قیامت شروع می‌گردد باستثناء که از همان یوم‌الورود آغاز می‌شود. سه گروه از انسان‌ها بمحض ورود به قیامت، بسوی پرواز می‌کنند و هیچکدام از شکنجه‌های را نمی‌چشند: ۱- راه خدای سبحان ۲- شفاعت خاصه ۳- اهل ۵ وعده «اللهم ارزقنا یوم‌الورود» آمین ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) انتقالی از تلگرام/واتساپ ۱۳۹۷ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ شاکله شخصیتی انسان‌ها (بخش ۰۴): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2517 بخش قبلی☝️ توضیحی در باب عنوان مقاله (شاکله+شخصیتشخص (به انگلیسی: Person) موجودیست، مثلاً انسان، که قابلیت‌ها یا ویژگی‌های خاصی دارد که تشخص او را تشکیل می‌دهد و تعریف دقیق آن، موضوع اختلاف بسیار است. مترادف شخص: بابا، تن، فرد، کس، نفر، آدمی، انسان، بشر، ذات، وجه متضاد شخص: شیء برابر پارسی شخص: کس، تن، خود، وجود، پیکر کلمات هم‌خانواده شخص: مشخص، مشخصه، مشخصات، تشخص، اشخاص، شخوص، شاخص، شاخصه، تشخیص، شخیص، شخصی. شخصی ارتباط نزدیکی با خصوصی دارد که این هم هم‌خانواده‌هائی مثل؛ خصیصه، خصائص، خصوص، مخصوص، اختصاصی، مختص، مختصات دارد. انواع شخص: حقیقی، حقوقی، زنده، مُرده، جان‌دار، بی‌جان، جنازه، جسد دهخدا: شخص.[ش َ] (ع اِ) کالبد مردم و جز آن و تن او. (منتهی الارب). در لغت فقط بر جسم اطلاق گردد. (از اقرب الموارد). جسم. هیکل. اندامهای آدمی بتمامه. جهت اطلاعات بیشتر به این نشانی مراجعه کنید 👇 https://lamtakam.com/dictionaries/moen/19402/%D8%B4%D8%AE%D8%B5 در مقابل استفاده شده است. هر انسانی دارای ابعاد وجودی ظاهری و باطنی است. شخص، ظاهر است و شخصیت، باطن. هر قدری که شخص، وجود عیان و تابانی دارد، شخصیت، وجود نهان و پنهانی دارد. هر انسانی همچون کوه یخ شناور در دریاست که فقط قطعه کوچکی از آن در سطح، مشهود است و قسمت اعظم آن در اعماق، براحتی در دسترس نیست مگر به غواصی چندجانبه. بعبارتی دیگر؛ شخص، هر کس و شخصیت، اوست. آنچه که ما از دیگران درک می‌کنیم، وجود ظاهری و شهودی آنهاست و حال آنکه وجود باطنی و غیبی آن‌ها بسادگی قابل درک نیست. ولیکن با دقت در و هر کسی «تا حدودی» می‌شود به او پی برد. پی بردن به نهاد باطنی دیگران (که قرآن آنرا نامیده و در روایات شیعی به تعبیر شده است و در روانشناسی از کلمه و در کلام از واژه‌های و استفاده می‌شود) شاید مهمترین مطلوب تاریخی انسان‌ها در عرصه آن‌ها بوده است. وقتی هم که قرآن می‌فرماید: «کُلٌ یعملُ علیٰ شاکلته»، قاعدتاً این (دینی؟) را هم دامن می‌زند که «شاکله» چیست؟ که پدیدآورنده است؟ و اینکه برای پیش‌بینی یا اعمال دیگران چگونه می‌توانیم شاکله آن‌ها را دریابیم؟ تا گرفتار به دیگران نگردیم که بعضاً و گناه است. بدیهی است که نتیجه است و قرآن، مکرراً بدان اشاره می‌کند ولیکن مطلق «عمل» ای‌بسا ریشه در بی‌ایمانی هم داشته باشد که دارد و لذا «اکثریت انسان‌ها» را جهنمی می‌سازد! حال برای نجات انسان‌ها و اصلاح عمل ایشان و حداقل «اصلاح امت جد حسین(ع)» (چنانکه حضرتش برای اشاره به یکی از مهمترین علل قیام و شهادت عاشورائی خود و خاندانش، عبارت «لطلب الاصلاح فی امة جدی» را بیان فرمود) آیا سزاوار نیست که ایمان و بی‌ایمانی‌ها را شناسایی کنیم؟ و‌ حداقل برای آنان که تکلیف به کار فرهنگی (امربمعروف و نهی از منکر) و وظیفه تبلیغ و تبیین معارف و احکام اسلام دارند، ضروری است که در مواجهه با اشخاص، در راستای خود به مسائل شخصیتی آنها نیز توجه نمایند. بنابراین، ضرورت دارد که از شخص عبور کرده و حتی‌الامکان در شخصیت مخاطبین خود، غور نمائیم و این خوض و غوص نه تنها ممنوعه نیست بلکه ای‌بسا خطیر مطلوب و موجهی است. شخص، جنبه مادی، کمّی و وجود خارجی انسان و قابل اشاره و اسم‌گذاری است اما شخصیت، جنبه معنوی، کیفی و وجود درونی او و قابل توصیف و ارزش‌گذاری است. شخص از طریق (بینائی، بویائی، چشائی، لامسه و شنوائی) قابل حس است ولیکن شخصیت در دسترس این حواس پنجگانه نیست و صرفاً آنرا باید احساس کرد و از آثار پی به مؤثر برد. اینکه فرضا من ۹۰ کیلو وزن دارم و ۱۸۰ سانتیمتر قد و کچل نیستم و مو دارم ووو... را همه در همان نگاه اول خود در می‌یابند ولیکن با دیدن شخص من، آیا شخصیت مرا هم می‌توانند دریابند؟ چنین مطلبی بسیار بعید است. اگرچه با آنالیز و تحلیل دقیق ساختار شخص (از قبیل؛ قد، وزن، رنگ، مقدار مو، ترکیب صورت، ترکیب خطوط دست‌ها و انگشت‌ها و در تعمیقی بیشتر روی گروه خونی، ابراز احساسات به رنگ‌ها، نحوه امضاء، دست‌خط و امثالهم) قاعدتاً بخش قابل توجهی از شخصیت شخص، قابل کشف و شناسائی است. ... ادامه دارد👇 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) شهریور ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 جبران مافات روحانیت الگو إذا فَُسِد العالِم فَسَد العالَم (بخش۵): گفتار و رفتار ، الگوی و به هر آن‌چیزی‌ست که در چارچوب ، ، و می‌گنجد. ولیکن گاهی تبدیل می‌گردد به که در آن‌صورت بازخوردهای اجتماعی معکوسی رخ می‌دهد یعنی آحاد بجای ، به گرفتار می‌شوند و جامعه به و تباهی کشیده می‌شود! یا قبل از دریدن باورهای جامعه، را پاره پاره می‌کنند. لذا بر روحانیت است که هم‌لباس‌های خود را پس بدهد! و جور هم‌کسوت‌های خود را بر دوش بکشد ولو با بهای سنگینی که بر و تحمیل شود و آنان را به سوگواری بنشاند! ضرورت این را لطفاً در مباحث؛ 👈(بخش۱)👉 💠 👈(بخش۲)👉 💠 👈(بخش۳)👉 💠 👈(بخش۴)👉 💠 این مقالات بجویید. اگر جای دوری نرویم! در همین دهه اخیر؛ بعنوان مثال؛ مردم شاهد عملکردی از دو روحانی ( در جایگاه و در جایگاه ) بودند که الگوی روحانیت در ملت را به محاقی افکندند که موجب و و گشت! فلذا لازم بود که به سخره گرفتن باورهای توسط آن‌دو روحانی، بنحوی ترمیم و گردد که مجدداً را به ارمغان آورد. آنهم با کارکرد دو روحانی ارزشی ( در قامت ریاست جمهوری و در قامت امام جمعه)! ✍️ حسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 سرفصل‌های آیات آغازین سوره ؛ که به مرزبندی‌های مهمی تصریح می‌کنند: ۰۱) خدا، بخشنده و مهربان است ۰۲) الف ... لام ... میم ...!!! ۰۳) پندارها و انسان‌ها (حتی مؤمنین) از آسان‌پنداری و ساده‌انگاری عواقب ایمانی! ۰۴) هیچ دوره‌ای از حضور انسان‌ها در دنیا از بارش فتنه‌های اجتناب‌ناپذیر الهی، در امان نبوده و نیست و نخواهد بود. ۰۵) ضرورت جداسازی صادقین راستگویان از کاذبین و دروغگویان ۰۶) ضرورت «رسواسازی منافقین» ۰۷) بی‌نیازی خدا از جهاد برای خودتان ۰۸) البته خدا پاداش‌های خوبی خواهد داد. ۰۹) به خدا ممنوع است حتی اگر والدین‌تان از شما بخواهند که نباید اطاعت کنید. ۱۰) با ایمان توأم با ، می‌توان وارد زمره صالحین شد که رستگاری است. ۱۱) اقتضای ایمان به ، تحمل است و نباید مشروط به باشد وگرنه (به بهانه عدم یاری مستقیم الهی!) بدتری بدنبال دارد. ۱۲) خدا مؤمنین و منافقین را از هم باز می‌شناسد و از باطن آن‌ها آگاه است. ۱۳) پیوسته در صدد هستند که اتکاء به آن‌ها غلط است. ۱۴) کافرین نه تنها باری از بارهای سنگین شما کاهش نمی‌دهند و بر عهده نمی‌گیرند بلکه اگر به آن‌ها کنید، فشارهای وارده بر شما افزایش یافته و بارهای سنگینی بر دوش‌تان خواهند افزود. این مفاهیم ۱۴گانه برگرفته از ۱۴ آیه اولیه سوره عنکبوت را از منظرهای مختلفی می‌توان مورد تفسیر و تبیین قرار داد ولیکن در اینجا می‌خواهیم از دو منظر خاصی بدان‌ها توجه کنیم: الف) مفاهیم این را می‌توان، بیان و هشدارهای خدا به انواع انسان‌ها، تلقی کرد. جالب‌ترین نکته این آیات، بر مجاهدین است مبنی بر اینکه؛ شما برای خودتان است وگرنه هیچ‌گونه نیازی به مجاهدت‌های شما ندارد. ولیکن خدای بی‌نیاز، جهاد شما را بی‌پاداش نمی‌گذارد. جوایزی که خدا بابت مجاهدت شما به شما عنایت می‌کند، به مفهوم این نیست که ، نیازی به مجاهدت شما دارد و اگر مجاهدت کردید، لابداً او بعنوان به شما باید بدهد! خدای غنیّ؛ کارفرمایی نیست که ذره‌ای به کارکرد شما محتاج باشد تا لازم باشد که به شما دستمزدی بپردازد. ولیکن برای تشویق شما به «مجاهدت برای خودتان»، جایزه می‌بخشد. زیرا که بخشنده و مهربان است. ب) تناسب این آیات با و اوضاع ، موضوع مهم دیگری است که در این‌جا صرفاً به ذکر کلیدواژه‌هایی چند از آن بسنده می‌کنیم: (فشارهای کاروزندگی) (پلیدی‌ها و پلشتی‌ها) فاجعه‌ای که در اتفاق افتاد، فتنه عظیمی برای مسلمانی و مؤمنین در است که شرّ آن با قابل تغییر به خیر است. سیئات و بدی‌های را خدا تبدیل به چنان پاداش‌های مطلوب و جذابی می‌کند که فراتر از عملکرد آن‌هاست. (آیه ۸) اگر سوریه امروز تن به مبارزه و مجاهده ندهد، بیش از پیش در امواج فتنه و شرارت‌های شیاطین غرق خواهد شد و نسل‌های آتی آن‌ها نیز به تباهی و فنا خواهند رفت. هم اگر از این صحنه مشهود، نگیرد، به سرنوشتی بدتر از سوریه و و... گرفتار خواهد شد. تنها راه حل اوضاع داخلی و خارجی، مجاهدت است ولو بدون برخورداری از نصرت الهی! اگرچه پاداش‌های الهی هم در راه خواهد بود. از تو حرکت از خدا برکت. بلایی که امروز بر سر ، آوار شده، مقصرین مختلفی دارد ولیکن سوریه، ردیف اول متهمین است. نیز (چه در اردوگاه تعریف و تحدید شوند و چه خارج از آن به شمار روند) به شدت گرفتار «امت اسراعیلی» پارسی‌زبان بوده و هستند و خواهند بود. این‌را هم باید بدانیم که خبیث‌ترین و کثیف‌ترین امت اسراعیلی دنیا متعلق به ایران است که قائل به هیچ حد مرزی نیستند. بسیار متعفن‌تر از در ! فرقی هم نمی‌کند که چه پرچمی بلند کند. اعم از جنایتکار و سلطنت‌طلب‌های وطن‌فروش و هرزه و تجزیه‌طلب‌های . فلذا امتحانات ، سخت‌ترین است و خواهد بود. ایرانیان برای نجات خودشان و مسلمین منطقه و مستضعفین جهان از انواع فتنه‌های روزافزون، هیچ راهی بجز تمسک واقعی و حقیقی به «ایمان و عمل صالح» ندارند. در غیر اینصورت کمترین به خدا و جفاورزی در حق (ص) و او و (عج)، بدترین و است. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۲۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 🎲👈محل نظرات👉 🙏
میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود... میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟ چرا اينقدر شاد بودن؟ چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟ چرا زندگيها بركت داشت؟ چرا عمرشون طولانی بود؟ چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند.فقط یک کلام میگفتند: خدایابه داده‌هایت شکر. نمیگفتند تشنه روآب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره. موقعی که غذامیپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن. موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو می‌شستن، جارو میزدن، غذاشو می‌پختن که بچه هایش غصه نخورن اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود. به بچه عیدی می‌دادند، میگفتن دلشون شاد میشه، به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره... خدایاقلب ما را جلا بده که توکتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسی نه فقط باخواندن دعا مهربان باشیم، محبت کنیم بی منت،.. خدایا عاقبت بخیرمان کن ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌بنام رحمان به کام شیطان!! در این متن ظریف اما ظاهراً ، چند نکته ضد دینی، تعبیه شده است که معمولاً توسط اتاق فکرهای ، دنبال می‌شود! خلاصه این متن، اینست که «نفس اقدام به اعمال»، مطلوبیت دارد و پیوند زدن انجام آن‌ها به و و و ، موجب انکسار و حتی بی‌عملی می‌گردد که جایی برای ، باقی نمی‌گذارد. در نتیجه «عمل مخلصانه خوب بدون ملاحظه الهی آن»، ارجحیت دارد بر «بی‌عملی آمیخته به نیت ثواب نهفته در دعاها و کتاب‌ها»! (آیا القاء این دو گانگی، موجب استحکام است یا انهدام آن؟ یعنی آدمیان، ناگزیرند به انتخاب یکی از دو مطلب غیرقابل جمع: یا «عمل بما هو عمل و کردار نیک» را انجام بده و یا دنبال نیت ثواب و تطبیق پندار با دعا و کتاب برو! (یعنی که نمی‌شود توأمان، هم پندار نیک خود را داشته باشی و هم کردار نیک را جامه عمل بپوشانی! و لذا اقتضای اخلاص و جلای قلب‌ها و بازگشت به شادی قدیمی و طولانی شدن عمرها و برکت یافتن زندگی‌ها، پشت کردن به ثواب‌جویی از طریق مراجعه به دعاها و کتاب‌هاست!) مراجعه به کتب حاوی دعا و تواصی بزرگان را خیلی ظریف در مقابل عمل صالح قرار داده است تا ریشه کتاب‌ها را بزند! کتاب‌ها و دعاهای مأثوره، شاقول مهمی هستند در برابر شیوع ، زیرا که حاوی مفادی هستند که می‌توان آن‌ها را به نقد کشید. ولیکن وقتی مراجعه به کتاب، دور افکنده شود، «خرافات غیر مکتوب»، مجال یکه‌تازی پیدا می‌کنند. خلط مبحثی که در این متن، زیرساخت خروجی آنرا تشکیل می‌دهد، مقایسه گذشته و حال است که قدیم احساس امنیت بیشتر و بهتر از حالا بوده است که علل مختلفی می‌تواند داشته باشد ولیکن علت این تفاوت را صرفاً در اخلاصی خلاصه کنیم که در قدیم جاری بود و الان نیست و نشانه آنرا در قفل بودن یا نبودن درب‌ها بجوییم که مخلصین در بودند با نیت‌های مثلاً انسانی و غیرمخلصینی که بدنبال صرفاً ثواب نهفته در فلان دعای توصیه شده در فلان کتاب دعا بودند با نیت‌های مثلاً الهی! ⁉️ آیا واقعاً عدم احساس امنیت (= قفل کردن درب‌ها)، ناشی از اخلاص مردمان بوده است؟! (چگونه اخلاص بورزیم تا مجدداً به احساس امنیت سابق برگردیم؟!) ⁉️ آیا عدم اخلاص مردمان ریشه در این دارد که آن‌ها صرفاً بدنبال از طریق مراجعه به کتاب‌ها هستند نه عمل لازم مؤثر در دنیا (ولو اینکه ثوابی در آن‌ها دنبال نشود)؟! (آیا اگر کل دعاها و کتاب‌ها و نیت کسب ثواب را دور بریزیم، به اخلاص مطلوب می‌رسیم؟) ⁉️ آیا علت «از بین رفتن اخلاص» در عمل و محدود ساختن ثواب‌جویی در کتاب‌های دعا، ملاحظات آخرتی بوده است؟! الغرض؛ و سؤال پایانی: با دور ریختن دعاها و ثواب‌ها و آتش زدن کتاب‌ها چه تضمینی وجود دارد که انسان‌ها در و اقدامات من‌درآوردی، فرو نلغزند و اسیر نگردند؟ آیا چنین متن‌های مکارانه در صدد بسترسازی برای رشد خرافات نیست؟ آیا دعوت به کردار نیک (بدون هماهنگی صحیح آن با پندار نیک تعریف شده در کتاب‌ها و دعاها و بریدن از آخرتی که تنها سکه رایج آن، است) مانع از رشد سرطانی و یکه‌تازی خرافات نمی‌شود؟ اگر معیار اصلی ما کلام در قرآن (و کلام و کلام معصومین(ع) که بهترین مفسرین قرآن هستند) باشد، که همه‌جا را قرین ذکر فرموده است. یعنی که هر دو باید در کنار هم دیده شوند و آن‌دو را نباید از همدیگر تفکیک کرد. وگرنه اجبار انسان‌ها به انتخاب یکی از این دو (=تعطیلی شیطانی هر دو!)، هیچ ربطی به ندارد و... ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» این مقاله در پاییز ۱۳۹۷ تحریر و در قالب یک برگه A4 (بصورت دو صفحه پشت و رو) تنظیم و در برخی محافل سیاسی تهران، توزیع گردید و همانطور که وعده داده بودم در این‌جا هم به اشتراک می‌گذارم. زیرا مفاد آرمانی آن هنوز هم جای تأمل و بحث و بررسی دارد. (بخش ۰۱): 👈بخش قبلی👉 بسمه تعالی نقادی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (۰۱) (این «مولود مبارک محمدی‌ص» به تعبیر امام رحلمان‌ره) در سن چهل سالگی خود، هنوز هم مورد تهدید و هجمه و داخلی و خارجی است. آیا این و معطر به عطر اسلام، چهل سال دیگر هم به حیات خود ادامه خواهد داد؟ آیا این از انواع «گزینه‌های روی میز» دشمنان خارجی و {+ + } داخلی، جان سالم به در خواهد برد؟ آیا این نظام، ملت ایران را به در و در ، نائل خواهد ساخت؟ و آیا این نظام بالاخره موفق خواهد گشت که این مملکت را تحویل آن؛ (عج) بدهد؟ آری! اما بشرطها و شروطها. 4×3 = رموز پویایی و پایایی نظام جمهوری اسلامی ایران مهم آنست که اول بتواند پایائی خودش را با پویائی حفظ کند. و نظام جمهوری اسلامی ایران، تابع قواعدی است که صرفا با استواری آنها قابل تضمین است. لذا ما باید رموز «تضمین ماندگاری و موفقیت نظام» را دریابیم تا بتوانیم به خطیر خود (حفظ جمهوری‌اسلامی‌ایران؛ اوجب واجبات است) استقامت بورزیم. بنابراین و ، مسئله مطلقی نیست و بلکه «امر مشروط»ی است و این شرایط عبارتند از: عنایت الهی+ کارآئی امام+ کارآمدی امت در بودن این عنصرهای سه‌گانه و بقای یکایک آنها، ضامن پویائی و پایائی جمهوری اسلامی ایران است که اگر هر کدام مخدوش گردد، فنای نظام را رقم خواهد زد. هر کدام از این عناصر ثلاثه، ستون‌هایی دارند که بر آنها متکی هستند: ۱) : عنایت الهی نسبت به ملت ایران یا به نظام منتخب آنان و یا به رهبری و راهبری و جمهوری اسلامی ایران، اگر لحظه‌ای برگردد، این ملت و این نظام در طرفة‌العینی بر باد فنا خواهند رفت. حال چه کنیم که این عنایت برنگردد؟ جواب: اتخاذ حداکثری ارتقاء مستمر و حرکت مداوم در صراط؛ ، ، و ، رمز حفظ عنایت الهی بر این ملت و آنست وگرنه خدای سبحان با هیچ ملت و مملکتی (حتی الاعظم‌صلی‌الله علیه و آله و سلم، عقد اخوت نبسته است و بدهکار کسی نیست. و این مطالبات چهارگانه خدای متعال از انسان‌ها بویژه از ، ضامن بقای عنایت الهی به این و برگزیده است و اصولا میزان آن رهین همین ارکان اربعه قرآنی است. ۲) : این امر هم دقیقا رهین بر همان ارکان اربعه حیاتی است. زمانی می‌توان ادعا کرد؛ ملت ایران، حائز کارآمدی است که بشود اثبات کرد؛ ملت در مسیر ؛ «ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر» گام بر می‌دارد. حال چه کنیم که چنین مطلب خطیری، پیاپی و بیش از پیش تجلی پیدا کند؟ جواب: بدیهی است که انتظار قاطبه ملت به این ابعاد سرنوشت‌ساز، زیاده‌خواهی و بالتبع مسئله عبثی است ولیکن توقع برخط بودن ، غیرقابل اغماض است. کافیست که عده مؤثری () در صحنه باشند. همچنانکه در هم صریحا می‌فرماید: «و لتکن منکم امةً یدعون الی الخیر». باید از بین شما «امت»ی باشد در پیشبرد امر «دعوت» بسوی هر آنچه که است. منظور از «امت»، همان و مؤثر هم می‌تواند باشد. تعداد و کمیت ، فرع بر کیفیت عملکرد متجلی آنان است. همچنانکه فرمود: «و ما کان المؤمنون لینفروا کافةً فلولا نفر من کلّ فرقةٍ منهم طائفةٌ لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون» (۹/۱۲۲) لذا در این امر، جامعه است و البته هم در تعداد حداکثری باید در هماهنگی با جامعه، کوشا باشند. وظیفه عمومی ملت «پشتیبانی مستمر از ولایت فقیه» است وگرنه «مملکت آسیب خواهد دید». اما امت؛ است که باید در پرتو تحقق یابد. در این خصوص، لطفا به 👈مقالات عشره بنده با عنوان «معیت با ولایت» (۱۳۹۴)👉 مراجعه بفرمایید. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۲۲ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش ۰۲): 👈بخش قبلی👉 ۳) : رمز سوم پویائی و پایائی ، امر خطیر است که قاعدتاً بر عهده شخصی است که در رأس هرم امت (و قدرت) قرار دارد و مظهر؛ «ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر» است. او پیشتازِ پیشروانِ پیروان است. چنانچه هر کدام از این در کار و زندگی امام و امامت جامعه، مخدوش گردد، همه چیز «تجربه تلخ فاجعه فروپاشی» را خواهند چشید. حال چه کنیم که از این لحاظ هم در «سراشیبی اضمحلال» قرار نگیریم؟ هیچ راهی نیست مگر به همان ارکان اربعه‌ای که تأکید شد؛ + + + بمثابه تشکیلات واحد: تقدیم «مَثنی» بر «فُرادی» در آیه شریفه؛ «قل إنّما أعظکم بواحدةٍ أن تقوموا لله مثنی أو فرادی»، مشعر بر این مطلب است که؛ بر ، اولویت دارد. در حوزه جمعیت، سلسله مراتب «ارتباطات» افقی و عمودی، موضوعیت دارد و بر اساس همین موضوع، محور ، بنیاد نهاده می‌شود. ولیکن تشکیلات فقط «نیروی انسانی کارآمد» نیست و دو جناح دیگر هم دارد که عبارتند از: «امکانات نرم‌افزاری» و «امکانات سخت‌افزاری» که دائما باید تأمین و آمایش شوند. حال اگر کشور ایران را ... ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۲۲ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏
نکته✅ در روز عید فطر؛سخنان دکتر پزشکیان عینا در راستای فرمایش رهبری بود و حضار بخاطر موضع واحد و مقتدرانه تیم دولت؛برای او تکبیر فرستادند. وقتی رییس جمهور؛کوچکترین انحرافی از موضع امام جامعه ندارند؛ به چه حقی به ایشان توهین نموده و اتهام ناروا میزنند؟ بارها تحلیل رسانه ضد ایران از اینکه دکتر پزشکیان عینا همان حرف و موضع رهبری را میگیرند؛عصبانی و ناراحتند. دلیل اینکه برخی همسو با دشمنان نظام به رییس جمهور شجاع و مکتبی حمله میکنند؛چیست؟ @mohafezan ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌از حرف تا عمل بسی فاصله‌هاست! این ۵ (در ۵ جمله بالا) را باید تلقی کرد. یکی از مذمت‌های قرآن نسبت به بعضی از انسان‌ها، مغایرت حرف و عمل آن‌هاست. بعنوان نمونه: : «یا أیها الذین آمنوا لِمَ تقولون ما لا تفعلون» (۶۱/۲) ای مؤمنان! چرا چیزی را می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟! و در آیه بعدی آن، جایگاه حرافی بی‌عمل را مورد اشاره قرار می‌دهد: «کبر مقتاً عندالله أن تقولوا ما لا تفعلون» (۶۱/۳) نزد خدا به شدت موجب خشم است که چیزی را بگویید که خود عمل نمی‌کنید. و از همین باب است که سعدی در گلستان می‌گوید: چندان که بیشتر خوانی چون در تو نیست نادانی بنابراین، حرف بدون عمل در نزد پروردگار متعال، نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه موجب خشم الهی است. مضافاً که حتی صرف عمل هم مطلوب الهی نیست و بلکه آن‌را بشرطی می‌پذیرد که باشد. فلذا در قرآن، مکرراً بر تأکید می‌ورزد. کسی که صاحب حرف‌های دوگانه‌ای است و باصطلاح گاهی به میخ می‌زند و گاهی به نعل! قاعدتاً در نزد ، حرف او منافقانه است. گاهی از بدعهدی و دروغ‌گویی و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا دم می‌زند و گاهی بر ضرورت اعتماد و مذاکره بی‌دروپیکر با آمریکا پای می‌فشارد و تا سطح اعلام آمادگی برای خیانت عظمای جمهوری اسلامی ایران و برادری با دشمنان، سقوط می‌کند، قاعدتاً چنین فرد مذبذبی، نمی‌تواند در نزد ملت ایران، هیچ ارزشی داشته باشد. فارغ از سایر مواضع و حتی توصیه‌های شفاف مقام معظم رهبری که دولت پوزیده گویا تعمد دارد در زاویه دیگری بتازد، فقط در مسئله «مذاکره با آمریکا»، می‌بینیم که حضرت آقا ناچار می‌شوند به انحاء مختلفی مکرراً تذکر و هشدار و موضع قاطعی را بیان و تصریح نمایند که «مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست»، باز هم مکرراً شاهدیم که این دولت لجوج و جهول، برای پالس ذلت می‌فرستد و بدنبال لاس زدن با است تا را بشکند! بنابراین «موضع واحد و مقتدرانه تیم دولت»، عبارتی کاملاً خلاف واقع است. مگر اینکه این ، منظورش از موضع واحد دولت پوزیده با رهبری، همان رهبری مورد ادعای ظریف است که در داووس گفت؛ «رهبر (آقای خامنه‌ای) نه بلکه رهبری (منظورم سران قوا و اعضای شعام است)! که به این نگاه ضد ولایت نمی‌شود گفت؛ موضع واحد و مقتدرانه که کاملاً هم رذیلانه است. فریب حرفهای خوب او را خوردن و تسلیم حرفهای بد او شدن، بیش از حماقت، خیانت است که جاده‌صاف‌کن‌های ملعونین در صدد تحمیل آن بر ملت هستند. از طرفی دیگر وی دم از وفاق ملی می‌زند و حال آنکه در عمل، هیچگونه پای‌بندی به الزامات آن ندارد و بصورت حداکثری، عناصر معلوم الحال (با سابقه‌های فتنه‌جویی و فتنه‌گری و ولایت‌ستیزی!) را بر مناصب اصلی و فرعی می‌نشاند و حتی قانون را زیر پای خود لگدمال می‌کند! قاعدتاً حمایت از چنین فردی که چنین عملکرد مفتضحی را دنبال می‌کند وجه آشکاری از وقاحت و خیانتی را دنبال می‌کند که نه تنها هیچ بویی از وفاق در آن نیست بلکه عین نفاق است. علت پیوستن فرقه قالیبافیون به این فرقه نفاق و وقاحت، اگر از حماقت نباشد قطعاً از سنخیت است که به تعبیر ابوعلی سینا؛ «السنخیة؛ علت الانضمام»! نویسنده این متن کوتاه حتی در طرح سؤال هم یک دروغ درج کرده است! و ادعا می‌کند منتقدین، «اتهام ناروا» می‌زنند! و حال آنکه قریب باتفاق اتهامات وارده بر وی کاملاً بجا و رواست و آنچه که نارواست، دفاع از این دولت غیرقابل دفاع است و بدتر از آن، تهمت به منتقدین است. کسی که با تحریک گسل‌های قومیتی و اقلیتی، اشتباهی خود را به سکوی ریاست قوه مجریه رسانیده است به اجرای قوانین که می‌رسد، طفره می‌رود! کسی که () را رئیس جمهور «شجاع و مکتبی» توصیف نماید و ادعا بکند که وی «کوچکترین انحرافی از موضع امام جامعه ندارد»! یقیناً یا احمق است یا خائن. از این جهت که هیچ شناختی از مقولات؛ ، ، ، شجاعت و امثال‌هم ندارد و لذا غرق در یاوه‌سرایی و می‌شود و خائن از این جهت که بر ، لباس می‌پوشاند و قرآن (۳/۷۱)، مسلمانان را از این خصلت کثیف نهی می‌کند. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۱۴
نابودی چهار گوهر با چهار چیز قال النبیّ(ص): «أربعة جواهر تزیلها أربعة: أمّا الجواهر فالعقل، و الدین، و الحیاء، و العمل الصّالح؛ أمّا الغضب فیزیل العقل، و أمّا الحسد فیزیل الدّین، و أمّا الطمع فیزیل الحیاء، و أمّا الغیبة فیزیل العمل الصّالح» چهار گوهر است که به چهار چیز تباه شود: گوهرها عبارتند از: «عقل»، «دین»، «حیاء» و «عمل صالح». امّا «عقل» با «غضب» زایل می‌گردد، «دین» با «حسد» زایل می‌گردد، «حیا» با «طمع» زایل می‌گردد، و «عمل صالح» با «غیبت» زایل می‌گردد. (الخصال‏2: 582) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌به عبارتی دیگر؛ ۱) خشم، عقل انسان را از کار می‌اندازد. ۲) حسادت، انسان را از دیانت دور می‌کند. ۳) طمع، انسان را به بی‌حیایی می‌کشاند. ۴) غیبت، با نیکوکاری انسان تعارض دارد. و حال آنکه، زیرساخت‌های بنیادین عبارتند از؛ و عفاف (و حجاب) و ارکان اصلی جامعه اسلامی، پیوسته مورد تهدید دائمی چهار آفت و آسیب و گزند بزرگ است: و حرص این‌ها از مباحث خطیر و هستند. طبق این روایت نبوی، آن جامعه‌ای، است که عقلانیت، دیانت، عفت و نیکوکاری در آن موج بزند. ( فضای مجازی پیوسته در صدد تخریب و تحقیر و تصعیف این هستند) و اما جامعه‌ای که به پرخاشگری، حسادت، حرص و غیبت آلوده باشد، اسلامی نیست. (شیاطین و دائماً بدنبال توسعه این و هستند) 👌، اقیانوس بی‌کرانی است که در این روایت، (با عنایت به کلمه غیبت) احتمالاً به یکی از شعبات آن یعنی تخصیص خورده است. بنابراین؛ بی‌عقلی (در حد غضب!)، بی‌دینی (در حد حسد!)، بی‌حیایی (در حد حرص!) و بداخلاقی (در حد غیبت!) از خطرناکترین در جامعه اسلامی هستند و تنها راه آفت‌زدایی از این چهار بلیه خانمان‌سوز (منقرض کننده جوامع) عبارتست از ترویج و تحکیم؛ خردمندی دین‌داری حیاورزی خوش‌اخلاقی 👌از منظر سیاسی، همین مفاهیم مثبت و منفی هشتگانه، از مهمترین شاخص‌های فرقانی برای مرزبندی خصائل از رذائل هستند. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۰۱/۱۹
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اضداد نیکوکاری توأم با ، تنها مطلبی‌ست که خالق متعال از انسان‌ها می‌خواهد. در این مبحث، ملاحظه 👈این یادداشت👉 خالی از لطف نیست. ولیکن ، با دو لبه‌ای روبروست که بجان آن می‌اندازد و از خطرناک‌ترین قیچی‌های است: کلمات و در ، سه بار و در هر سه هم در کنار هم به کار رفته‌اند! (آیات ۲۱۹ بقره و ۹۰ و ۹۱ سوره مائده) البته الخمر سه بار هم بدون «الـ» به کار رفته است. ⁉️فلذا این سؤال پیش می‌آید که چه تناسب و رابطه‌ای بین الخمر (می‌گساری) و المیسر (مفت‌خوری) وجود دارد؟! ناگفته نماند که مَیسِر (از ریشه یسر بمعنی آسانی) در معنای دقیق خود به مفت‌خوری اشاره می‌کند که هم یکی از مصادیق آن است. زیرا در قمار هم مال مفتی، به آسانی، گیر قمارباز می‌آید. و متأسفانه در قریب باتفاق ترجمه‌ها، به ترجمه شده است و حال آنکه معنای عام‌تری دارد و به «تحصیل آسان مال مفت» اطلاق می‌شود. یکی از روابط منطقی میان و ، اینست که و ، هر دو باعث انسان می‌شوند و او را از واقعیت و حقیقت کار و زندگی دور می‌سازند و حال آنکه در آفرینش طبیعی انسان (که در خلق شده)، او مکلف به و است. (در این‌خصوص لطفاً 👈این مقاله👉 را نیز ملاحظه فرمایید) علت اصلی (در تراز جنگ با خدا!)، هم به همین مفتخوری برمی‌گردد و لذا رباخواری هم همانند قمارخواری از مصادیق میسر است که همچون ، حرام است. یعنی است که انسان‌ها به چیزهایی پناه ببرند که آنان را مختل ساخته و از حالت طبیعی، خارج نمایند. و چه نیکو سرود سعدی علیه الرحمة: نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کرد هر کو نکرد و عنایت امید داشت دانه نکاشت و دخل انتظار کرد وجاهت حضور انسان در دنیا طبق بیان قرآن، دو امر کاملاً جدی و هوشمندانه است: و بالتبع هر چیزی که موجب خدشه به ایمان و نیکوکاری بشود از نظر ، مذموم و مطرود و حرام است. می‌گساری و مفت‌خوری (از جمله قمار و ربا)، بدترین آفت‌ها برای امر خطیر و واجب «نیل انسان به ایمان و نیکوکاری» هستند. حال صرف‌نظر از این مبحث تفسیری که بعنوان مقدمه مورد اشاره قرار گرفت، لازمست به این بررسی بپردازیم که چرا «مذاکره با آمریکا» نیز همچون قمار، از مصادیق «میسر» است؟! و کافیست ببینیم که آیا با (تعاملی از جنس امتیاز دادن و گرفتن و با این فرض محال که آمریکا هم نکند!)، آیا باعث تقویت ایمان و نیکوکاری ملت ایران خواهد شد؟ یا اینکه «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» خواهد شد؟! گیریم که با مذاکره (معامله)، کلیه تحریم‌ها بالمره لغو شوند، آنگاه چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا غیر از اینست که در نفت، تسهیل می‌شود و با تزریق دلارهای آمریکا، مردم ما به رفاه مطلوب خود می‌رسند؟! (و حال آنکه چنین چشم‌داشتی هرگز واقعیت پیدا نخواهد کرد) آیا این و موهوم حاصله از برجام بدفرجام، از جنس کار نیک است؟ یا اینکه ما را از نیکوکاری دور خواهد ساخت؟ قطعاً «رفاه بدون نیکوکاری» هیچ پیامدی بجز ندارد. آری! میسر موجب بدمستی در کار و زندگی ملت خواهد شد، همچون رفیقش؛ خمر که موجب بدمستی در مشاعر عادی شرابخوار می‌شود. نه اینکه هیچ منفعتی در این دو نباشد، بلکه منافعی دارند ولیکن زیان آن‌ها بزرگتر است. چنانکه در قرآن هم فرمود: «فیهما إثم کبیر و منافع للناس و إثمهما أکبر من نفعهما» در آن دو، گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است. خمر و میسر (عرق‌خوری و مفتخوری) دو لبه یک قیچی شیطانی هستند که برای ایجاد «عداوت و بغضآء» در روابط انسان‌ها به کار می‌افتد: «إنما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضآء فی الخمر و المیسر» (۵/۹۱) مسلماً شیطان می‌خواهد با می‌گساری و مفت‌خوری، میان شما دشمنی و کینه اندازد. «و یصدکم عن ذکر الله و عن الصلاة فهل أنتم منتهون» (۵/۹۱) و از یاد خدا و اقامه نماز بازتان دارد؛ آیا شما [از این امور با همه خسرانی که دارند] خودداری خواهید کرد؟ در تأثیر «قیچی خمر و میسر» بر پیش‌گیری از ، مطلب عمیقی نهفته است. برای هماهنگی بهتر در انتقال منظور، سزامند است 👈این مقاله👉 و 👈این مقاله👉 را ملاحظه فرمایید. اقامه صلاة؛ است و قیچی مذکور، و بالتبع آن می‌گردد. قرآن(۵/۹۰)؛ خمر و میسر را «رجس من عمل الشیطان فاجتنوه لعلکم تفلحون» نامیده که پلیدند و از کارهای شیطان؛ پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید. بنابراین، راه پیشرفت و رهایی از مشکلات اقتصادی، است نه مذاکره که میسر است. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۱/۲۲