eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
141 دنبال‌کننده
340 عکس
183 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
در دیدار با ولی‌فقیه، شبیه زهر مارن در دیدار با دشمن، گشاده‌رو و خندان درست برعکس‌ فرمایش قرآن👇👇👇 اشدآء علی المؤمنین ❗️ رحمآء مع الکفار ❗️ آدم یاد اون خطیب میفته که تقدیر و تشکرش برای پزشکیانه داد و بیدادش برای حزب‌اللهی‌ها ❗️ ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌زبان بدن منافقین انقلاب اسلامی معیت با ولایت =//= ضدیت با ولایت! ظاهرت، چون گور کافر پر حلل و ز درون، قهر خدا عز و جل ظاهرت، گر هست با باطن یکی می‌توان ره یافت بر حق، اندکی ور مخالف شد درونت با برون رفته باشی در جهنم، سرنگون ظاهر و باطن، یکی باید، یکی تا بیابی راه حق را، اندکی 👌 ()، ورژن پیشرفته‌تری از همین از و است! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۳ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بهتان رحمانی ❌بهتان شیطانی (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 خلع سلاح ایران توسط پزشکیان! اشاره کردیم که؛ عبارت در توصیه (ص)، مأخوذ از عبارت قرآنی (بقره/۲۵۸) است و اینکه ، مکلف به با هستند. و ضمیر ، به کفار برمی‌گردد (نه به به ) و نیز اشاره کردیم که دشمنان، یک است جهت تنبه خلایق. و همچنین اشاره شد که تجمع سران کشورهای دنیا در ، بهترین فرصت برای است. فلذا انتظار می‌رود که سفیر کبیر «نهضت+نظام اسلامی» و فرستاده به چنین مجال عظیمی، افکار جهان را سازد. و البته احتمال دادیم که ، انتخاب کاملاً غلطی است و موجب واقعی! که متاسفانه و غرق در !، مرتکب این با شد! حال باید این نتیجه‌گیری تکمیل شود با این نکته تلخ که این فرصت‌سوزی (به متأثر از ملت!)، نوعی و چیزی در مفهوم همان است و لذا مستوجب و خواهد گشت. آری! انتظار می‌رفت که ، بتوانند را مبهوت سازند ولیکن را در و «حیرت‌های شگفت‌انگیز» فرو بردند! البته ناگفته نماند که شاید ()، ادعا نماید؛ اگر قرار بود که من در قامت ، دشمنان را سازم، در کار خود کاملاً موفق بودم! زیرا تمام کسانی که از حرف‌های من حیرت کردند (بویژه آن ۱۴ میلیون نفری که به من رأی ندادند!)، از شمار دشمنان هستند! و مگر من قبل از حرکت، اعلام نکردم که با برادرم؟! وقتی که من برادر آمریکا هستم، بالتبع هستم و حال بخوبی توانستم این دشمن و نیز هواداران این دشمن را مبهوت نمایم! و اصلاً چه کسی گفته که مصداق «هُم» در «باهتوهم» پیغمبر، آمریکا و اسراعیل و اروپا هستند؟! این‌ها که برادران ما هستند. همین کسانی هستند که با (کشور+ملت!) اسراعیل و حامیان آن، سرستیزی دارند و لذا مخاطبین من و هستند که باید عمیقاً در بهت و حیرت فرو بروند که رفتند. درود بر من که به دستور عمل کردم! و از آن‌جا که ملت ایران و امت اسلام با اسراعیل و حامیان آن، دشمنی دارند، باید بشوند و دفاع از خود را هم به و همپالگی‌های آن بسپارند. و و از این بهتر و بالاتر، دیگر چه می‌خواهید؟! و اما اینکه قرآن می‌گوید؛ «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً» (نسآء/۱۰۲)، و «از سلاح خود غافل نشوید»؛ این یک نگاه است! طرف دیگر نگاه دیگری دارد! عین همون قضیه فتنه؛ «آنچه شما به آن میگویید فتنه، شما تصور میکنید حق با شماست و آنها فکر میکردند حق با آنهاست.» پس بهتره برای این که ، این آیات و روایات را بگذارید کنار و به وفاق با اسراعیل و آمریکا بپیوندید. پوزیده‌ای که عین یک براحتی می‌بافد (که ، حریف مورد حمایت ابرقدرت‌ها نیست!)، ⁉️چه می‌فهمد که «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (قرآن/آل‌عمران/۱۶۰) چه معنا و مفهومی دارد؟! ⁉️وی چه درکی از «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (قرآن/بقره/۲۴۹) دارد؟! ! پشمکیان و ذلیلیان و عرقچیان، متأسفانه چیزی نیستند بجز و مایه سرافکندگی و آبروریزی و نظام برآمده از و و و در ! 👌چنانچه () تمایلی دارد تا 👈«داغ ننگ خرفتی»👉 خود را از پیشانی خود ازاله نماید، الساعة باید طی نشستی فوق‌العاده، این را خلع عنوان نموده و جهت محاکمه و مجازات به معرفی نماید! (یک ذره از تهور را داشته باشید که با چه کرد!) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۳ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بهتان رحمانی ❌بهتان شیطانی (بخش سوم): 👈بخش قبلی👉 خلع سلاح ایران توسط پزشکیان! اشاره کردیم که؛ عبارت در توصیه (ص)، مأخوذ از عبارت قرآنی (بقره/۲۵۸) است و اینکه ، مکلف به با هستند. و ضمیر ، به کفار برمی‌گردد (نه به به ) و نیز اشاره کردیم که دشمنان، یک است جهت تنبه خلایق. و همچنین اشاره شد که تجمع سران کشورهای دنیا در ، بهترین فرصت برای است. فلذا انتظار می‌رود که سفیر کبیر «نهضت+نظام اسلامی» و فرستاده به چنین مجال عظیمی، افکار جهان را سازد. و البته احتمال دادیم که ، انتخاب کاملاً غلطی است و موجب واقعی! که متاسفانه و غرق در !، مرتکب این با شد! حال باید این نتیجه‌گیری تکمیل شود با این نکته تلخ که این فرصت‌سوزی (به متأثر از ملت!)، نوعی و چیزی در مفهوم همان است و لذا مستوجب و خواهد گشت. آری! انتظار می‌رفت که ، بتوانند را مبهوت سازند ولیکن را در و «حیرت‌های شگفت‌انگیز» فرو بردند! البته ناگفته نماند که شاید ()، ادعا نماید؛ اگر قرار بود که من در قامت ، دشمنان را سازم، در کار خود کاملاً موفق بودم! زیرا تمام کسانی که از حرف‌های من حیرت کردند (بویژه آن ۱۴ میلیون نفری که به من رأی ندادند!)، از شمار دشمنان هستند! و مگر من قبل از حرکت، اعلام نکردم که با برادرم؟! وقتی که من برادر آمریکا هستم، بالتبع هستم و حال بخوبی توانستم این دشمن و نیز هواداران این دشمن را مبهوت نمایم! و اصلاً چه کسی گفته که مصداق «هُم» در «باهتوهم» پیغمبر، آمریکا و اسراعیل و اروپا هستند؟! این‌ها که برادران ما هستند. همین کسانی هستند که با (کشور+ملت!) اسراعیل و حامیان آن، سرستیزی دارند و لذا مخاطبین من و هستند که باید عمیقاً در بهت و حیرت فرو بروند که رفتند. درود بر من که به دستور عمل کردم! و از آن‌جا که ملت ایران و امت اسلام با اسراعیل و حامیان آن، دشمنی دارند، باید بشوند و دفاع از خود را هم به و همپالگی‌های آن بسپارند. و و از این بهتر و بالاتر، دیگر چه می‌خواهید؟! و اما اینکه قرآن می‌گوید؛ «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً» (نسآء/۱۰۲)، و «از سلاح خود غافل نشوید»؛ این یک نگاه است! طرف دیگر نگاه دیگری دارد! عین همون قضیه فتنه؛ «آنچه شما به آن میگویید فتنه، شما تصور میکنید حق با شماست و آنها فکر میکردند حق با آنهاست.» پس بهتره برای این که ، این آیات و روایات را بگذارید کنار و به وفاق با اسراعیل و آمریکا بپیوندید. پوزیده‌ای که عین یک براحتی می‌بافد (که ، حریف مورد حمایت ابرقدرت‌ها نیست!)، ⁉️چه می‌فهمد که «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (قرآن/آل‌عمران/۱۶۰) چه معنا و مفهومی دارد؟! ⁉️وی چه درکی از «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» (قرآن/بقره/۲۴۹) دارد؟! ! پشمکیان و ذلیلیان و عرقچیان، متأسفانه چیزی نیستند بجز و مایه سرافکندگی و آبروریزی و نظام برآمده از و و و در ! 👌چنانچه () تمایلی دارد تا 👈«داغ ننگ خرفتی»👉 خود را از پیشانی خود ازاله نماید، الساعة باید طی نشستی فوق‌العاده، این را خلع عنوان نموده و جهت محاکمه و مجازات به معرفی نماید! (یک ذره از تهور را داشته باشید که با چه کرد!) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۳ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
فرهنگ پل نشيني.pdf
238.9K
مقاله‌ای کوتاه و مختصر پیرامون روحیات و خصائل ایرانیان تحت عنوان «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» که در سال ۱۳۷۹ تایپ و منتشر شده است. ایرانیان بعنوان عجیب‌ترین ملت دنیا، دارای فرهنگ خاصی هستند که می‌توان آن را «فرهنگ پل‌نشینی» نامید! این مقاله با هماهنگی یک نهاد فرهنگی، به زبان روسی، ترجمه و در اختیار دانشمندان علاقمند به ایران‌شناسی روسیه، قرار گرفت. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۱): بسمه تعالي ملت آتشين بر فراز پل ايران از عناصر اصلي است وليكن با طبيعتي بسيار شگفت‌انگيز! گاهي گرمازا و روشنايي‌بخش و حيات‌آفرين و گاهي خمود، سرد، خاكستر و اسير بادهاي سرگردان و گاهي داغ و سوزان با شعله‌هايي ويران‌گر و خطرناك همچون خُلق و خُوي در طول قرون متمادي! گاهي با يكي دو فوت كودكانه چيزي جز دود از آن باقي نمي‌ماند و گاهي آنچنان شعله‌كشان به هر سوي هجوم بي‌امان مي‌برد كه مهار ناپذير مي‌نمايد! در عين‌حالي‌كه بدون آن زندگي‌ها بي‌فروغ است اما بي‌رحم و غير قابل اعتماد نيز هست! گاهي با يك جرقه منفجر مي‌شود و شعله‌ها بر مي‌كشد و گاهي با قدري آب و خاك دم فرو مي‌بندد! در اين مقاله مي‌خواهيم اين ادعا را بررسي و ثابت كنيم كه ، منحصر بفردترين فرهنگ‌ها در جهان است و كمتر ملتي را مي‌توان يافت كه داراي چنين اخلاقيات و آداب و رسومي باشد! كامل‌ترين تعريف در باره اين همانست كه گفته شود: «مردمان ايران ملتي هستند با همان خاصيت‌ها و خصلت‌هاي آتش»! و علقه ديرينه از ميان عناصر اصلي طبيعت (آب و آتش، هوا و خاك، چوب و فلز) به آتش و حتي و حفظ نمادهايي از توجه بدان در قالب مراسم در نسلهاي بعدي (حتي در ) بدليل سنخيتي است كه با شخصيت تاريخي ايشان عجين گرديده است. و شايد بجرأت بتوان گفت كه اگر پيكر ايرانيان كالبدشكافي شود شعله‌هايي آتشين از جسم آنها زبانه خواهد كشيد! در اين راستا ناچار به طرح دو مقدمه هستيم تا بتوانيم نتيجه‌گيري مطلوب خود را داشته باشيم: ۱) پل‌نشيني همانند پـل بسيار موسّع و بزرگي است بر روي يك رودخانه‌اي بسيار بزرگتر، رودخانه‌اي از شمال به جنوب و پلي از شرق به غرب! رودخانه بالايي اين پل است كه گويي از يخ‌بندان‌هاي سرد سرچشمه مي‌گيرد و پايين آن نيز به آبهاي گرم و مي‌ريزد. اين پل بزرگ كه گويي و را به همديگر پيوند مي‌دهد، ساليان ديريـني است كه گذرگاه اصلي انواع جريانهاي اقتصادي، نظامي، فرهنگي، اخلاقي، سياسي، ديني، اجتماعي و هنري شرق به غرب و بالعكس بوده است. زيرا از قديم‌الايام عبور از شمال و جنوب اين سرزمين به دليل موانع طبيعي بويژه و با صعوبت و بلكه به ندرت صورت مي‌گرفته است و حال آنكه عبور از سطح اين سرزمين با عنايت به تنوع دمايي و آب و هوايي آن به سهولت امكان‌پذير بوده است. عبور از روي اين پل پهناور، بهترين نماد و مصداق و گواه مدعاي صادق ماست. مردمان شرق و غرب دنيا در عبور از روي اين پل بزرگ داراي انگيزه‌هاي مختلفي بوده‌اند. گاهي انگيزه آنها عملكردي اقتصادي، سودي تجاري و منفعتي بازاري بوده است و گاهي انگيزه آنها سياسي، توسعه قدرت، تصرفات نظامي و فتح و الحاق سرزمين‌هاي جديد به قلمرو سلطنت خود بوده است. و شايد بيشترين لشگركشي‌هاي از روي اين پل بزرگ صورت پذيرفته باشد. مغول‌ها، چيني‌ها، افغان‌ها، هندوها و امثالهم از شرق به غرب و رومي‌ها، ترك‌ها، عرب‌ها و آفريقائي‌ها از غرب به شرق. و بدين‌گونه بوده كه مردمان اين سرزمين كمتر زماني بوده كه به حال خود رها شده و در آسودگي و آرامش زيسته باشند و بلكه عمدتاً و متناوباً و بلكه متوالياً داراي مهماناني بوده‌اند اعم از انواع ميهمانان خوانده و ناخوانده! كه يا بايد با آنها مي‌جنگيده‌اند و يا آنكه از آنها پذيرائي مي‌كرده‌اند! البته معمولا پذيرائي نموده‌اند تا بدانجا كه ضرب‌المثلي جهاني شده است!! مهمان‌نوازي! اين ملت همواره و خواه و ناخواه ميهماناني داشته است زيرا دروازه‌هاي آن هميشه و با آغوش باز به روي و (ولو اينكه تمدن بزرگي هم نداشته‌اند) باز بوده است و صد البته در اين ملت (به استثناء که فرستادگان را به ناحق کشتند!!) مذموم بوده است و بالعكس در اين ، اهتمام به چشم‌گيرتر بوده است چه از نوع اجباري آن و چه از نوع اختياري و با طوع رغبت آن! و هر مهماني هم كه وارد اين شده و يا از آن عبور كرده است، بالطبع چيزهايي هم با خود آورده و باقي گذارده است و ايضاً چيزهايي هم با خود برده است. و شايد به دليل همين گوناگوني میهمانان و تأثيرات متفاوت آنها بوده است كه ذوائق، سلايق و عواطف و حتي افكار و عقايد اين ملت بسي دستخوش تغيير و تحولات فراواني گرديده است كه چه بسا عمدتاً در پي اميال اين و آن بوده است! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۲): 👈(بخش قبلی)👉 سازش و مدارا! مهم‌تر و چشم‌گيرتر از «تنوع آب و هوايي» اين سرزمين «تنوع ضرب‌المثل‌ها»، «تنوع مطايبات و لطيفه‌ها و جوكها»، «تنوع لهجه‌ها»، «تنوع گويشي»، «تنوع غذايي»، «تنوع لباسي» مردمان آن است كه مجموعاً اگر در سطح جهان بي‌نظير نباشد قطعا كم‌نظير است. مردمان مختلفي با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و اخلاقيات متفاوتي از روي اين گذشته‌اند و هر كدام به نوبه خود تأثيراتي از خود بجاي گذاشته‌اند كه بعضاً بسيار عميق و ماندگار بوده است و بعضاً هم سطحي و گذرا و البته چه‌بسا مسافرين نيز از اين تأثيرپذير بوده‌اند. و آنچه كه از همه مهم‌تر است آن بوده كه مردمان اين سرزمين در راستاي تنازع براي بقاي خود در قبال و عكس‌العمل‌هاي متفاوتي داشته‌اند و از جمله آنكه در بسياري از مقاطع از راه تسليم و سازش و وارد شده‌اند. «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» از شعارهاي اصيل اين ملت بوده است. زيرا و به اين و بويژه اين ملت معمولاً تمناهاي خود را تحميل مي‌كرده‌اند و اگر از طرف ، مدارايي صورت نمي‌گرفت نابودي اين ملت چه بسا امر محتومي مي‌بود. فلذا با ضرس قاطع مي‌توان ادعا كرد كه «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» يك شعار برخاسته از جان و دل شخصيت و در عين‌حال ساده ايرانيان است و در واقع راز بقاي اين در طول آن بوده است. و چه بسا در بسياري از موارد مدارا و جمع بستن بين آداب و اخلاق و رسوم غربي‌ها با شرقي‌ها و آميزش آنها بسادگي ميسر نبوده است و التقاطي از آنها مضحكه‌هايي را پديد آورده است؛ تعارفات تكراري، رودربايستي‌هاي بيجا، ملاحظه‌كردن‌هاي عجيب، حساسيت‌هاي شگفت‌انگيز، عصبانيت‌هاي افراطي، مصلحت‌انديشي‌هاي تفريطي، و دورويي‌ها و بسياري از صفات و خصائل مشهود و ملموس در خُلق و خوي اين ملت حتي و ايشان عمدتاً از جمله محصولات اصلي اهتمام به سازش و كنار آمدن و با انواع تأثيرگذاران بوده است. بنابراين لازمه حفظ و بقاي و يا ، مدارا و و است كه البته امري اجتناب‌ناپذير مي‌باشد. و اين انعطاف و مدارا گاهي هم چيزي نيست جز نفاق و دورويي و بلكه چند رويي! همچنانكه بدان متهم هستند و ايرانيان بعد از معاصر بسيار سعي مي‌كنند كه خود را از اين مبرا سازند! اهل كوفه! علت اينكه اهل كوفه متهم به نفاق شده‌اند به همان معجون آن شهر بر مي‌گردد. كوفه در ابتداي تأسيس، و قرارگاهي نظامي بيش نبوده است كه براي تجميع و تمركز و براي فتح احداث شده بود كه سرانجام هم با ساقط كردن سلسله‌هاي بستر لازم و فضاي مناسبي براي انتخاب فراهم ساختند تا ايشان را پذيرا گردند. وليكن مستقر در مردماني بودند كه از اقصي نقاط شهرها و باديه‌ها و سرزمينهاي بدانجا گسيل شده بودند. فلذا بر كوفه معجوني بوده است از فرهنگ‌هاي گوناگون شمال و جنوب و مركز و شرق و غرب شبه جزيره كه بالتبع بلحاظ هدف مشترك ناچار بوده‌اند با يكديگر مدارا داشته و منعطف باشند. و همين انعطاف‌پذيري موجب نهادينه شدن نفاق در شخصيت آنها گرديد و تا بدانجا پيش رفت كه از سويي (عليه‌السلام) را به و دعوت نمودند و از طرفي شمشيرهايشان را در خدمت قرار دادند و فرزندان (صلي‌الله عليه وآله و سلم) را فجيعانه و رذيلانه سر بريدند و در انجام آن بزرگترين ظلم از يكديگر سبقت گرفتند. البته امام حسين(ع) همچون پدر و برادر بزرگوارش (عليهما السلام) بخوبي بر واقف و آگاه بود وليكن گويي افشاي ، آنچنان مهم بوده است كه لازم بوده صحنه‌اي چون و براي آن تدارك ديده شود! و چه نيكو فرمود كه: «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا»! آري در عصرها و مصرهاي ديگري نيز صحنه‌هايي مشابه صحنه كربلا و عاشورا تكرار خواهد شد و شده است. و نيز كوفه ديگري است وليكن بسيار بزرگتر از آن كوفه مدفون در و سده اول اسلامي. همچنانكه نحوه دعوت و استقبال و سپس شهادت عليه‌السلام نيز نمونه ديگري از همين رفتار است كه ايرانيان مرتكب گرديدند و پاي در جاي پاي اهل كوفه نهادند! ادعاي ميزباني و دعوت و استقبال و حتي سپردن مقام بديشان و آنگاه و و ! آيا آتش هم همين‌گونه نيست؟! ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۳): 👈(بخش قبلی)👉 آيا هم همين‌گونه نيست؟! به گرماي خويش فرا مي‌خواند و ناگهان همه چيزت را در مي‌نشاند! مثال‌هاي ديگري نيز از تفاوت بلاد، قابل ذكر است كه به عنوان نمونه زنده و حاضر، اشاره مي‌كنم به تفاوت شخصيت اجتماعي مردم دو شهر و كه فاصله اين دو شهر از يكديگر يك رودخانه و يك بيشتر نيست وليكن متفاوت مردمان اين دو شهر به صورتي بارز و كاملا محسوس قابل مشاهده است. زيرا يكي از اين دو شهر تقريبا در بن‌بست جغرافيايي افتاده است و تقريبا دست‌نخورده‌اي دارد و ديگري گذرگاهي است بين فرضاً و ساير شهرهاي فلذا فرهنگي دارد كه لگدكوب شده فرهنگ‌هاي بلاد ديگر است و [که در و هم مشهود بود! و متمایزی نسبت به سایر اهالی خوزستان داشتند!]. نگارنده زماني كه مسئول بود متوجه اين نكته شد. نمونه ديگري كه سراغ دارم، منقول از ابوي است كه؛ در جوار روستايشان دهكده‌اي بوده است با مردماني از . از ز. ش. دعوت نمودند و چنان از وي استقبال نمودند كه وقتي مي‌ساخته اصحابش از باب ، اجازه نمي‌دادند قطره‌اي از آن بر زمين بريزد. حتي به دنبال سخنراني ملايم در مذمت وقت، مردم چنان به جوش و خروش آمدند و با بيل و تيشه آماده جهاد و حمله به شهرستان شدند كه آن به زحمت توانست آنها را از حركات غيرقابل كنترل بازدارد! وليكن ديري نپائيد كه اگر آن‌مرحوم از كوچه‌اي عبور مي‌كرد مردمانش تغيير مسير مي‌دادند تا مبادا به او حتی سلامي بدهند! ووو... فوّاره! گر بلند گردد عاقبت سرنگون شود. در آغاز حركت چنان با فشار و تندي و توفنده و سنگين اوج مي‌گيرد كه گويي هيچ چيزي جلودار او نخواهد بود و هر مانعي را درهم خواهد شكست ولي طولي نمي‌كشد كه از سرعتش مي‌كاهد و آنقدر بي‌حال و ناتوان مي‌شود كه گويي مفهومي بنام و جهش در قاموسش وجود ندارد و بلكه برعكس راه بازگشت مي‌گيرد و در يك حركت ارتجاعي آنچنان مي‌كند كه از جايگاه قبل از حركتش هم پست‌تر مي‌رود! و چه مشابهتي دارد با شعله‌هاي آتش كه ابتدائا چنان بالا مي‌رود كه گويي مي‌خواهد را نيز به كام خود بركشد وليكن مقطعي ديگر كه بدان مي‌نگري خاكستري است اسير زوزه‌هاي باد و پراكنده در دشتي پهناور! از اين سوي بدان سوي و... آيا چيزي بود؟! [هیچاً پوچا!!!] ۲) وراثت از خويش مي‌برند. انتقال ويژگيهاي شكلي و محتوايي، خصائل ظاهري و باطني، صفات جسماني، رواني و خصائص اخلاقي، رفتاري، افكاري، اعتقادي و حتي ذوائق، سلايق، روش‌ها، شيوه‌ها، منش‌هاي زندگي و امثالهم در انسان‌ها از به فرزندان و فرزندان و از نسلي به نسلي ديگر، امري مقتضي و گويا از انسان‌هاست و هيچ بني‌بشري نيست كه از و و از سلسله و خود ارثي نبرده باشد. چه بسيار انسان‌هايي كه قيافه و حتي آناتومي بدنشان شباهت فراواني به والدين و يا والدين والدين خود دارند، حتي رنگ چشمانشان و بافت موهايشان و تُن صدايشان و طرز راه رفتن‌شان و حتي نحوه انديشيدن و برگزيدن راهكارهاي عملي مربوطه تا آنجا كه به مرور زمان برخي از مسائل در وجود انسانها بصورت نهادينه در مي‌آيد و گويي جزو ذات تفكيك‌ناپذير ايشان مي‌گردد. چه بسيار صفاتي كه به مرور و در توالي نسل‌ها مبدّل به ذات افراد مي‌گردد. استعداد انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان مشغوليات علمي، فرهنگي، فني، صنعتي داشته‌اند در زمينه‌هاي نرم‌افزاري بالاتر است و انسان‌هايي كه والدين و اجدادشان درگيري‌هاي فيزيكي و بدني داشته‌اند در زمينه‌هاي ورزشي، رزمي و تحركات اعضاء و جوارح و قواي جسماني مستعدتر مي‌باشند. هنرمندان نيز نشانه‌هايي از استعدادهاي هنري والدين خود دارند و فرزندان تجار و كسبه نيز در گرايش‌هاي اقتصادي و بازاري چه بسا موفق‌تر هستند و هكذا ساير اقشار در ساير زمينه‌ها و گرايش‌ها. و صد البته «چرخه‌هاي اقتصادي» روزگاران و گردش و «تداول قدرتهاي سياسي» هر زمان در انتخاب شغل‌ها و گرايش‌ها تأثير بسزايي داشته و دارند كه ممكن است بر ارثيه روحي و رواني و حتي مادي افراد غلبه كرده باشد. وليكن به ذات، هر كسي را تشكيل مي‌دهد. البته افراد تحت تأثير عوامل مختلفي از قبيل و نيز هست وليكن ، نقش بارزتري دارد. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۴): 👈(بخش قبلی)👉 چنانكه مي‌بينيم؛ انواع توانائي‌هاي و گرامي (ص) دو برابر غير ايشان است. در و ، در و ، در مسائل اخلاقي و رفتاري و بلكه در همه‌چيز! حتي ديرتر از ، مي‌شوند. زيرا اينان با ديگران قدري متفاوت است و البته اين تبعيض در هم جاري و ساريست! زيرا سادات همچنانكه اگر امور خير و نيكويي انجام دهند پاداش‌شان دو برابر ديگران خواهد بود و چنانچه كارهاي شرّ و ناشايستي مرتكب گردند و عقاب‌شان هم دو برابر ديگران است! و هم مي‌فرمايد: «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و وسع و توانايي انسان‌ها از لحاظ كيفي و كمي، مختلف و متفاوت و گوناگون است. فلذا «بنياد و بنيان شاكله انسان‌ها است». وراثتي كه در طول قرون متمادي و نسل‌هاي پياپي، تكوين يافته و در مواجهه با اوضاع ، ، ، و ، رنگ و لعاب‌هاي مختلفي به خود مي‌گيرد. خصوصيات ژنتيكي انسان‌ها بسيار فراگيرتر و عميق‌تر از خصلت‌هاي اكتسابي از محيط مكاني و زماني آنها مي‌باشد. ايرانيان: با عنايت به دو مقدمه مذكور مي‌توان نتيجه گرفت كه ، چگونه مردماني هستند؟! ، مظهر و تجلي تمامي صفات و خصائل نياكانشان هستند كه به در وجود آن‌ها رخنه كرده و در ايشان، نهادينه شده است و از ايشان چيزي ساخته است كه مي‌توان آنرا به صورت يك تجسم نمود. زندگي در ميان اين ، زندگي در ميان آتش است با همه خوبي‌ها و با همه بدي‌هايش. كردن بر اين مردم، حكومت كردن بر آتش است با همه خطرات و جلواتش. چه بسا آنچنان به خاموشي و خمودي گرايد كه از فوت كردن پياپي آن براي افروختنش چيزي جز سرسام عايدت نگردد و چه بسا به ناگهان چنان شعله كشد كه دامنت را و بلكه تمام هيكلت را هم جزغاله سازد! اگر بر روي آن آب بريزي جلزّ و ولزّش گوش جهان را كر مي‌كند و دودش آنرا كور و اگر نفت و بنزين بر آن بپاشي بازهم گويي مي‌خواهد تمام جهان‌را بر افروزد. واي بر آن روزي كه ناشيانه بجاي بر آن بريزي و واي بر آن روزي كه بجاي بر آن بپاشي! بايد كه بسيار فراوان و فوق‌العاده‌اي داشته باشي تا بتواني مدت ديريني بر ايشان يا و یا باشي وگرنه مصاحبت با ايشان زود سر خواهد آمد! حكومت بر جهان! كسي كه بتواند بر اين ملت، حكومت نمايد قادر است بر تمام جهان حكم براند وليكن معلوم نيست كه اگر كسي بتواند بر تمام دنيا نمايد توانايي حكومت بر اين ملت را هم دارا باشد. زيرا حكومت كردن بر اين مردم، بازي كردن با آتش است. آتشي دوست داشتني و آتشي نفرت‌انگيز! اگر از اين آتش، دور گردي سرماي جانكاهي در انتظار توست و اگر با اين آتش همآغوش گردي ترا خواهد سوزانيد و حفظ اندازه و فاصله و مراوده و مرابطه با اين ، مهارت فوق‌العاده‌اي را مي‌طلبد. بناگاه بلندت مي‌كند و بناگاه بر زمين مي‌كوبدت! عجايب صنعتي ديدم در اين دشت! زين ...! بارزترين وجه مطلب آنست كه اين قوم در طول قرون آموخته‌اند كه با هر از راه رسيده‌اي رفتاري داشته باشند ولو اينكه در پشت سر آنها صفحه بگذارند و لب به هجو و تمسخر گشايند. چه‌بسا كه بر روي شمشيرهاي آخته بكشند و بناگاه وي را در خويش بفشارند! و چه‌بسا در آغوش استقبال‌شان از ، دشنه‌اي نهفته باشد كه قلب نازنينش را بدرد! حتي ممكن است در يك روز؛ صبحش فرياد كشند و عصرش زمزمه بر شاه‌شان بلند گردد و بالعكس! دقيقاً مصداقي از ضرب‌المثلي ديگر در اين قوم؛ گهي زين به پشت و گهي پشت به زين! روزي را محبوب‌ترين كلمه قرن بنامند و روزي ديگر دم از حذف بزنند. روزي براي خميني، زيارت‌گاهي بنا كنند كه را خيره سازد و روزي ديگر بخواهند كه حتي ياد او را به بسپارند. شگفتا و يا للعجب! والسلام سید محمد حسینی مدیرمسئول خانه آموزش هنر و ادبیات سوره حوزه اندیشه و هنر سازمان تبلیغات اسلامی زمستان ۱۳۷۹/تهران 💠 این مقاله☝️را ۲۸ سال قبل (۱۳۷۵) بر اساس تجربه‌ای شخصی از سال ۱۳۶۴ که در لشگر ۷ ولیعصر(عج) داشتم، نوشته بودم و در سال ۱۳۷۹ آن‌را بازنویسی کردم و چنانچه امروز هم بخواهم آن‌را بازنویسی بکنم، قاعدتاً در نحوه ارائه مطلب و عبارات و کلمات آن، تغییراتی خواهم داد. ولیکن اصل و اساس آن، چندان تغییری نخواهد یافت و شاکله کلی آن به قوت خود باقی خواهد ماند. مدعای این مقاله، غیرقابل پیش‌بینی بودن است! فلذا می‌توان این را ملتی نامید! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش اول): حرف‌های سیاسی+دینی پزشکیان؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان بعضی از متأثر از توصیه پیشینیان خود، از با ، وحشت دارند! زیرا معتقدند که ایرانیان، مردمانی هستند و حریف خود را می‌برند چشمه و برمی‌گردانند تشنه! ای‌بسا آن‌ها را نماد آشکار ایرانیانی بدانند که حرف‌های جدی و شوخی آن‌ها براحتی قابل تشخیص نیستند! چه‌بسا که شوخی‌ترین حرف‌های خود را جدی می‌گویند و جدی‌ترین حرف‌های خود را شوخی! بنده به عنوان کسی که در جای جای ایران، تردد و بعضاً مدتی زیست و لذا بیشترین مراوده متنوع را با انواع ایرانیان داشته و همچنین در انواع کشورهای دنیا از شرق دور تا غرب دور، سیاحت داشته، نه تنها تصور غربی‌ها را در مسئله گیج‌کننده بودن ایرانیان، تأیید می‌کنم بلکه در ریشه‌یابی علت تشکیل چنین شاکله‌ای در شخصیت ایرانیان، به مطالعه و تعمق پرداخته و معتقدم که اساساً ، گیج‌کننده است! یعنی این ماست که حتی خود ما را گیج کرده است! و براستی می‌توان گفت؛ چون فرهنگ ما شترگاوپلنگی است، باعث گشته که همه‌چیز ما شود! «زرافه» را سایر مردمان دنیا، زرافه می‌بینند و می‌نامند ولیکن ایرانی‌ها آن‌را ترکیبی از «شترگاوپلنگ» می‌بینند و می‌نامند و لذا متفاوت از است! در فرهنگ لغت هم آمده است: «زرافه؛ کنایه از هر چیز نامعلوم و غیرمشخصی است که از آن نتوان سردرآورد»! همچنانکه اصطلاح «شتر گاو پلنگ»؛ کنایه از هر چیز نامربوط و نامعلومی است که اجزایش تناسب ندارند و نمی‌توان از آن سر در آورد؛ چه حیوان باشد چه شیء و چه اخلاق و رفتار نامشخص یک فرد! مثل رزافه که معلوم نیست شتر است؟!، پلنگ است؟! یا گاو است؟! از یک طرفی مجلس ما شیک و قشنگ وز یک طرفی عرصه به ملّیون تنگ قانون و حکومت نظامی و فشار این است حکومت شترگاوپلنگ (فرخی یزدی) این مسئله غم‌انگیز و اندیشناک، سالها و بلکه دهه‌هاست که از خلجان‌های ذهنی نگارنده بوده، موجب کنکاشی گردید که به تحریر مقاله‌ای تحت عنوان 👈«ملتی آتشین در گذرگاه ایران»👉 در سال ۱۳۷۹ انجامید و با آنکه مقاله نسبتاً کوچکی بود ولیکن وقتی که با هماهنگی یکی از نهادهای فرهنگی، توسط یکی از اساتید مسکو به زبان روسی ترجمه شد، تبدیل به کتابی قطور گردید! و آن دانشمند روس (که بهتر از بنده به زبان فارسی، مسلط و تقریباً همه‌جای ایران را درنوردیده بود!!)، اذعان کرد که بعد از ترجمه مقاله بنده، دچار حیرتی عجیب در باره فرهنگ و شخصیت ایرانیان شده است! و ظاهراً هم متحیر شده بود! خب! قبل از اینکه دریابیم؛ این فرهنگ از کجا آغاز شده؟ و چه فرجامی خواهد یافت؟ لازمست در درنگی بکنیم: شاید بهترین شاهد مثال ما دو مجموعه ساختمانی احداثی در باشد که طی یادداشت‌هایی با عناوین؛ 👈تاج شاه؛ نماد امّ‌القرای اسلام!👉 و 👈دو وصله ناجور در ناف تهران!!👉 بدان‌ها اشاره کردم. فلذا تکمیل همان مبحث، می‌تواند به طرح مسئله ما کمک کند: آقای در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «چند سالی است که وقتی از کنار رد می‌شوم، با سازه نازیبایی به نام "مسجد و مجتمع فرهنگی مذهبی حضرت ولیعصر" روبرو می‌شوم که به لحاظ معماری، اصلاً با معماری روبه روی آن قابل مقایسه نیست. اخیراً موقع نماز ظهر وارد این مجموعه شدم و غصه‌ام صدچندان شد. هزینه هنگفتی صورت گرفته ولی هیچ کاربری مشخصی که در شأن این مکان و مردم مشتاق باشد به چشم نمی‌خورد. محل نماز، وضعیت سرویس‌های بهداشتی، فضاهای سربسته بدون استفاده و محیط پیرامونی با بدسلیقگی فراوان به شما خوش‌آمد می‌گویند. چقدر خوب بود حالا که جلوی یک سازه معروف قبل انقلاب، مجموعه عظیم و گرانقیمتی را علم می‌کنیم به فکر جوانانی که این دو اثر را در یک لحظه با هم مقایسه می‌کنند، هم باشیم. نمی‌دانم مسئول رسیدگی به این امور کیست؟» و حال آنکه متقابلاً؛ پس از طی مرحله طراحی، از ، تهران و بهشتی به عنوان صاحب‌نظر در عرصه دعوت به همکاری می‌شود و حجت نیز در همکاری شش ماهه خود با پروژه، آن را می‌ستاید و در دفاع از اثر با توجیهی شاعرانه می‌گوید: "این یک مسجد افقی‌ست که از خاک بلند می‌شود و به افلاک می‌رود!" ⁉️ این احساس‌های متضاد، ناشی از چیست؟! همان گیج‌کنندگی همیشگی که حتی در معماری ما هم تجلی یافته است! این یا 👈مجموعه نهنگی👉 اصلاً قرار نبوده که مسجد باشد تا چه رسد به اینکه چرا گنبد و گلدسته ندارد؟! بلکه قرار بوده یک سنتی باشد تا با همسایه مدرن خود؛ هارمونی داشته باشد. ولیکن چرا هر دو مجموعه، شترگاوپلنگی و نماد شدند؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش دوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان در بخش قبلی، به دو نمونه از نگاه‌های صاحب‌نظرانه اشاره کردم که به مجموعه شترگاوپلنگی و بلکه 👈شترگاو نهنگی!👉 جنب (که خودش، زرافه‌ای بیش نیست!)، یکی آن‌را «سازه نازیبای غصه‌آور» می‌بیند و دیگری آنرا «مسجدی افقی از خاک برآمده تا افلاک رفته»!! 👌اما بنده هم هر گاه گذرم به این محله می‌افتد، احساسات خاصی پیدا می‌کنم: را که می‌بینم، یاد جلساتی می‌افتم که طی‌آنها در دوره به ارائه تحلیل‌های سیاسی/دینی می‌پرداختم و مورد استقبال جمعی از بود. و تئاتر شهر را که می‌بینم خاطره سال ۱۳۵۸ یادم می‌آید که در آن بلیط‌فروشی می‌کردم! زیرا (اعم از و کارگردانان و..)، فرار کرده و هر کدام در گوشه‌ای خزیده بودند و چراغ این ساختمان، تقریباً به خاموشی گرائیده و مدیریت ساختمان، در پرداخت حقوق کارکنان و کارگران کم آورده بود و لذا بنده و آقای ع.ع. (هر دو ۱۷ ساله!) در سالن اصلی آن، اقدام به پخش فیلم‌های سینمایی انقلابی مثل ()! نمودیم که درآمد حاصله از فروش بلیط بین ما تقسیم می‌شد! باورتان می‌شود؟! سالن اصلی تئاتر، تبدیل شده بود به سالن نمایش فیلم! فقط برای اینکه امورات روزمره آن مجموعه بگذرد و چراغ این روشن بماند! ما هم دنبال تشکیل نخستین بودیم تحت عنوان «مرکز سینمایی فجر»! ولیکن خوردیم به آغاز و بنده بسوی شتافتم! ⁉️اما چرا از خدمت به آن رسیدم به اینکه عرض می‌کنم باید هرچه زودتر تبدیل بشود به تهران؟! ⁉️چرا ساختمانی که همگان تصور می‌کردند، و شاهکار است، تبدیل شده است به غصه ایران؟! ⁉️چرا چیزی که عده‌ای از بدان افتخار می‌کردند، امروز شده است مایه ؟! ریشه قضیه برمی‌گردد به همین مبحث ما ایرانیان! 👌 بنده بعنوان یک نمونه که روزی آن‌را زیبا و خوشایند می‌دیدم و حتی دوست داشتم به دور آن، طوافی بکنم! ولیکن حالا که آن‌را می‌بینم دچار حالت تهوع می‌شوم؟! زیرا احساس می‌کنم، همانند همه اساتید معماری و بلکه همه اهالی تهران و ایران، عمری فریب خورده بودم! زیرا که طراحی آن، اساساً توسط صورت نگرفته است و بلکه طرحی از بیژن انصاری بوده که ، مهندسی ساخت آنرا به امیرعلی سردارافخمی (دکترای معماری‌ از پاریس) می‌سپارد تا بتواند خلایق را بفریبد! که علاقه به معماری خود را وقف تعمیق «فرهنگ ستم‌شاهی» کرده بود، ساختمانی شبیه در آمریکا را کپی‌برداری کرده و با سپردن اجرای آن به !؟! (که هم از طراحی‌های ۱۳۵۵ اوست و و..!)، موفق می‌شود که آن‌را به‌عنوان یک ، جا بیاندازد! ولیکن خود درباری‌ها می‌دانستند که این ساختمان، چیزی بجز یک نیست که البته به جواهراتی هم مرصع است! «افخمی»، چندماهی قبل از ، ایران را ترک کرد. او به روزنامه‌ شرق (۹۱/۱۱/۲۵) گفت که این ساختمان را به تقاضای ساخت و سخت مخالف استفاده از تراورتن و شیشه در کار روی این ساختمان بود. ایده‌ای که بعدها به نزاعی سخت و تاریخی بین او و هوشنگ سیحون و به کناره‌گیری‌اش از انجامید. افخمی در همان گفت وگو می‌گوید سفارش ساخت آجر و کاشی‌ها را به آجرپزی در داد و ایده کار را هم از برخی از آثار معماری دوره‌های مختلف تاریخی ایران () گرفت[!!] نکته‌ای که به ذهن او نرسید[!!]، اما بعدها وزیر وقت فرهنگ و هنر به او گفت این بود که اثرش که به صورت مدور ساخته شده است، شبیه است: "یادم می‌آید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کرده‌ای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلا به تاج فکر نکردم. الان هم که فکر می‌کنم، می‌بینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید." 👌 ظاهراً این ، خودش هم خبر نداشته که داشته با هدایت پشت‌پرده فرح، یک بزرگ را در ، می‌کاشته! که آن‌هم اقتباسی از یک بوده که دربار بر او بار کرده است! نه تنها او که قریب باتفاق اساتید معماری از لایه زیرین قضیه بی‌خبر بودند تا اینکه بعد از مرگ افخمی، 👈علی کیافر👉 دروغ‌های ماجرا را لو داد و سرافکندگی بُهت‌آوری را برای ایرانیان رقم زد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش سوم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های۲پهلوی ؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان!! با لو رفتن «کپی بودن»+«شبیه تاج بودن» طرح سازه ، اساتید جاهلی که آنرا به حُقنه می‌کردند، از شدت حُقّه و غُصّه، عده‌ای هاج شدند و عده‌ای واج!! حال؛ نیز حیران مانده‌اند که آنرا نمونه جالبی از از یک ، بشناسند یا سازه‌ای از سایه شوم ؟! فلذا ناچارند سبک جدیدی به رشته‌های معماری بیافزایند بنام ! بدتر از اوضاع روانی معمارها، حکایت سیل‌بریدی‌هایی و بود که برای ممانعت از بازسازی جنبی آن، چه قشقرق‌ها و عربده‌کشی‌ها که بپا نکردند! که ای داد و ای فریاد که به تجاوز شده است!! و باعث شدند که سازه مسجد تبدیل گردد به ! و دلخوشی رئیس وقت «امور مساجد» هم، این شد که «ما بجای گلدسته، میله‌ای روی سقف مسجد کاشتیم تا ارتفاع آن، حدود ۱۲۰ سانتیمتر از تئاتر شهر بالاتر برود»!!!👏👏😳🙄 پ.ن: 👌تئاترشهر می‌شود ترکیبی از «مرکزی بجای سابق شهرداری در قالب تاج سلطنتی با طرح وارداتی از آمریکا و اجرای معماری ایرانی» و این یعنی؛ شترگاوپلنگ! 👌مجموعه مدرن مذکور نیازمند پارکینگ و مکملی بنام است که لازم می‌شود مسجد جنبی آن، مصادره شود! ولیکن با ، نهایتاً تقلیل داده می‌شود به مجموعه شترگاونهنگ! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت ارادت پزشکیان به ظریف، لو رفت ... ظریف: ... اجازه ورود به آمریکا را ندارم😁 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 🤥 کذّب یکذّب کذّابا!! 🤥 ⁉️ براستی، علت اصلی علاقه شدید پزشکیان به چیه؟! السّنخيّة علّة الانضمام (سنخيّت موجب تمايل و جذب و ضميمه شدن است) و النّاس إلى أشباههم أميل (مردم به كسانى كه شبيه خودشان هستند مايل‌ترند). آن حکیمی گفت دیدم هم تکی در بیابان زاغ را با لک‌لکی در عجب ماندم، بجستم حالشان تا چه قدر مشترک یابم نشان چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ خود بدیدم هر دوان بودند لنگ علت اساسي جذب و دفع را بايد در سنخيت و تضاد جستجو كرد ،همچنانكه از نظر بحثهاي فلسفي مسلم است كه: السنخية علة الانضمام. گاهي دو نفر انسان يكديگر را جذب مي‌كنند و دلشان مي‌خواهد با يكديگر دوست و رفيق باشند. اين رمزي دارد و رمزش جز سنخيت نيست. اين دو نفر تا در بينشان مشابهتي نباشد همديگر را جذب نمي‌كنند و متمايل به دوستي با يكديگر نخواهند شد و به طور كلي نزديكي هر دو موجود دليل بر يك نحو مشابهت و سنخيتي است در بين آنها. (جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام / شهید مرتضی مطهری) رئیس شورای راهبردی/راهبری ، کذابی‌ست که را می‌پندارد! و شاید هم گله‌ای وجود دارد! تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها ... قرآن: «أُفّ لکم و لما تعبدون» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش چهارم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! ⁉️شاید برای بعضی از دنبال‌کنندگان پیام‌های بنده، این سؤال پیش آید که و پزشکیان، چه نسبتی با همدیگر دارند؟! (حتی یکی از ترک‌های بی‌دقت پرسیده؛ مگر این ساختمان‌ها را پزشکیان طراحی کرده یا ساخته که به گردن وی می‌اندازی؟!!😳😂 و اشکال گرفته که چرا زمین و زمان را به هم می‌دوزی تا پوزیده را بکوبی؟! مگر چه خصومت شخصی با او داری؟!! و نهایتاً توصیه کرده که از این تعصبات داعش‌گونه، دست بکش و اجازه بده که دولت وی کارهای خود را بدون حاشیه پیش ببرد! [خیانت‌های خود را به فرجام برساند!] و یکی دیگر از شیوخ حامی پوزیده، 👈گیف مارمولکی تهدید به جهنم!👉 را فرستاده است!) البته از ده‌ها مخاطبی هم که استقبال مشوقانه‌ای داشته‌اند، سپاسگزارم🙏💐 ج: نسبت دو ساختمان مسئله‌دار با پزشکیان، 👈شترگاوپلنگی بودن تعریف مشترک👉 آن‌هاست! قابل ملاحظه است که (در 👈بخش آغازین این سلسله👉 هم اشاره شد)، مجموعه‌های ساختمانی تئاتر شهر و مسجد جنوبی آن صرفاً قرار گرفت تا طرح این مسئله تکمیل گردد که ، فرهنگ زرافه‌ای (شترگاوپلنگی) است و بالتبع «از کوزه همان برون تراود که در اوست»! یعنی اگر ملاحظه می‌کنیم که حرف‌های سیاسی/دینی پزشکیان، شترگاوپلنگی است، علتش در است! حرف‌های اخیر پزشکیان در آمریکا، نماد بارزی از شترگاوپلنگی بودن تفکرات اوست که پیامد آن‌ها برداشت یکسانی نیست که موجب گردد. لطفاً به دو نمونه از برداشت متضاد دو صاحب‌نظر 👇👇 👈نکوهش استاد قاسمیان👉 و 👈ستایش استاد چناریان👉 توجه بفرمایید. اولی اظهارات پزشکیان را بسیار هول‌ناک، ارزیابی می‌کند و دومی آن‌را مورد امیدواری، جلوه می‌دهد!! ⁉️ خب! اشکال کار کجاست؟! 👌 واقعیت این است که حرف‌های پزشکیان، سکه‌ای است دارای دو رویه که هر کسی اگر یک روی آن‌را ببیند برداشت متفاوت و بلکه متضادی پیدا می‌کند با برداشت کسی که سویه دیگر آنرا مورد توجه قرار می‌دهد! زیرا که حرف‌های پزشکیان، مصداق بارز شترگاوپلنگی است! وی حتی به خود جرأت می‌دهد که دو نوع جلسه برگزار نماید! جلسه‌ای عمومی که فیلمبرداری می‌شود و پخش سراسری پیدا می‌کند و جلسه‌ای آمریکایی که اجازه فیلمبرداری داده نمی‌شود و بعداً گند صوتی آن لو می‌رود! یعنی حرف‌هایی کاملاً زرافه‌ای!! خب! چرا باید وی به خود، اجازه و جرأت بدهد که در قامت ، تا این حد شترگاوپلنگی حرف بزند؟! آیا چنین مسئله‌ای (که در باره را بدنبال دارد) احتیاج به علت‌یابی ندارد؟! بنده با طرح مسئله زرافه‌ای بودن در سلسله مقالات اخیر خود (که سابقه تحریری با عنوان «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» در سال‌های دور هم دارد) در صدد حلاجی این مطلب هستم. یعنی عمق راهبردی را به شترگاوپلنگی ایرانیان، توسعه می‌دهم! تا این نتیجه را بگیریم که مشکل اصلی ما شخص پوزیده نیست (که با عزل وی دیگر مشکلی نخواهیم داشت!) و بلکه فرهنگ ملی خود را باید اصلاح بکنیم ان‌شاءالله. (لطفاً از این‌طرف، این برداشت هم نشود که در صدد و توجیه حرف‌های شترگاوپلنگی پوزیده برآمده‌ام!)🙏🌹 مضافاً که ضرورت این ریشه‌یابی به این مسئله هم معطوف است که چرا اکثر رؤسای جمهور ما، به مسیری می‌افتند که توقف و از رده خارج شدن آن‌ها تبدیل می‌شود به آرزوی ملت؟! حتی آن‌ها که به آن‌ها رأی داده‌اند؟!! 👌خب! بنده از روزی که در تهران، کلمه را (در توصیف رزمندگان اسلام!) به کار برد، شمشیر انتقاد از نیام کشیدم و این شمشیر هرگز به غلاف خود باز نگشت! و بالتبع برای همه مخاطبین بنده این سؤال، خیلی جدی مطرح می‌شود که؛ ⁉️چرا باید در همه دوره‌ها به نقادی همه رؤسای جمهور بپردازی؟! ⁉️و اساساً مگر چنین حق و تکلیفی داری که بلااستثناء علیه هر رئیس جمهوری، شمشیر نقادی بکشی؟! و موجبات رنج خود و تشویش اذهان دیگران برآئی؟! ⁉️و اصلاً چه کسی به شما اجازه داده است که علیه ، قلم‌فرسایی بکنی؟! مگر شما قیّم مردم هستی؟! و مگر مردم ما خودشان، عقل و فهم و شعور ندارند که راه خود را تشخیص بدهند؟! وو..! خب! واقعیت اینست که؛ همزمان با معلول‌ها باید با علت‌ها هم بجنگیم وگرنه ما هرگز به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. پاسخ این ایرادات را به بخش‌های بعدی موکول می‌کنم و در پایان این‌را می‌افزایم: در نسبت 👈خائنانه تلقی کردن کارنابلدی توسط پزشکیان👉 (بعید می‌دانم نمره کاربلدی وی به -۱۰- برسد!) متأسفانه سخت در خوش‌بینی بودم! زیرا کاربلدی وی؛ منفی -۱۰_- است! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش پنجم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! پرداختن بنده در یادداشت مورخه ۱۴۰/۵/۲۹ تحت عنوان «نفوذ یهود در ناف تهران!» به قضیه تلخینه مسجد حضرت ولیعصر تهران، در آستانه (سالگرد آتش زدن توسط اسراعیل)، بدین‌منظور بود که نقش نفوذی‌های یهود در استحاله مسجد چهارراه ولیعصر را مطرح سازم که به بهانه بزرگداشت چه بلایی بر سر آن آوردند! یعنی اینطور نیست که ، منحصر به سرزمین‌های اشغالی غرب آسیا باشد بلکه مساجد ما در و ناف امّ‌القرای اسلام هم از تعرضات یهود و تفاله‌های آن، در امان نیست. اما در پرداختن به این مسجد، لازم شد به تئاتر شهر هم بپردازیم. قدر مشترک این دو پدیده زشت (علاوه بر مسئله جولان خائنین)، متأسفانه مسئله شترگاونهنگی بودن فرهنگ ملی ما هم است! حال شاید گفته شود که احداث این دو مجتمع تمام شده است و باید با آن‌ها کنار آمد ولیکن با آخرین پدیده شوم مسئله شترگاوپلنگی فرهنگ () چگونه کنار بیاییم؟! (ربط منطقی تئاتر و مسجد به پزشکیان، شترگاوپلنگی بودن ریشه آن‌هاست که باید دقیقاً و عمیقاً کالبدشکافی شود) حرف‌های پزشکیان (چه در ایام تبلیغات رقابتی، چه در مجلس شورا، چه در دوره وفاقتی و چه در نیویورک رفاقتی)، بطور کلی به دو بخش نسبتاً مساوی، قابل تقسیم است: ۱) حرف‌هایی وفق نهضت+نظام اسلامی ۲) حرف‌هایی ضد نهضت+نظام اسلامی اصلاً یعنی همین. تزویر شاخ و دم ندارد. حرف‌های ضدونقیض، مصداق بارز تزویر است. به همین علت، به جرأت می‌توان ادعا کرد که حرف‌های وی، دقیقاً و حداقل، مصداق بارز حرف‌های شترگاوپلنگی هم است! و در بخش قبلی هم اشاره کردم که سکه‌ای است دارای دو رویه و البته خود وی هم می‌داند که حرف‌هایش زرافه‌ای است فلذا بصورت تحمیق‌آمیزی ادعا می‌کند که «حرف زدن بلد نیست/سیاست نمی‌داند»!! بنده سعی کرده‌ام، هر دو نوع حرف‌های شترگاوپلنگی وی را در کانال سیاسی خود، پوشش بدهم ولیکن بنده کسی نیستم که تسلیم حرف‌های یکی به میخ و یکی به نعل گیج‌کننده و مزورانه وی بشوم و اراجیفش را تعبیر به صرفاً نابلدی در حرّافی پیرامون فرهنگ و سیاست و دیانت و امنیت بنمایم. بلکه معتقدم که وی همچون ، زهرهای هلاهل خود را با عسل می‌آمیزد که تنها خروجی آن، اضمحلال «نهضت+نظام اسلامی» است و بس! بگذار نفوذی‌هایی امثال ، حرف‌های گستاخانه وی را هم اصولی و انقلابی و تداوم راه امام‌ره و رهبری جلوه بدهند!!! شما اگر ۱ لیتر زهر مهلک را با ۱۰ لیتر شهد عسل هم بیامیزید، باز هم قتّاله و کشنده است. فلذا () به علت ایراد نیمی از حرف‌های خود، مستحق بازداشت و محاکمه و اعدام و حداقل تبعید از بلاد تمدنی است (البته اگر غیرتی در مسئولین ذی‌ربط نظام باقی مانده باشد!) زیرا که بجز هماهنگی با دشمنان و یاوه‌گویی‌های ابلهانه و بلکه خائنانه و در یک کلام؛ (سست‌سازی باورهای و به تعبیر قرآن)، قابل ارزیابی دیگری نیست و ادعای «بلد نبودن حرف و سیاست»، (حتی اگر واقعیت داشته باشد)، نمی‌تواند بهانه قابل قبولی برای فرار از زیر بار مسئولیت و مجازات وی بابت مزخرفات تخریبی مداوم وی باشد که نهایتاً ایران را در لبه سقوط قرار می‌دهد. زیرا تا ایران تضعیف و تجزیه نشود، تحت سلطه ، تشکیل نخواهد شد. همین‌جا داخل پرانتز تذکر دو نکته لازمست: ۱) امام زمان(عج) بعد از اعلام رسمی خود در «نجف پیوسته به کوفه»، برای ، راهی می‌شوند و در همین نبردهای فی‌مابین و است که نابود می‌شود. ۲) ، علاوه بر لبه (عج) نیازمند لبه دومی است که آن‌را در +ترکی دیده‌اند! فلذا تشکیل «کردستان آزاد» (و ترکستان حامی آن)، از اولویت‌های اصلی است. ولیکن این تحقق نخواهد یافت الا به نفوذ کردان و ترکان هماهنگ در درون نهضت+نظام اسلامی! با همه این احوال، معتقدم که پزشکیان پوزیده، مستحق تخفیف در مجازات هم است! زیرا وی و هزاران مثل وی، قربانی نیز است! یعنی مواضع، حرف‌ها و عملکرد شترگاوپلنگی وی ریشه در فرهنگ شترگاوپلنگی ایرانیان هم دارد و لازمست ضمن قلع و قمع چنین معلولانی، علت‌های نهفته در فرهنگ ملی خود را هم دریابیم و مورد اصلاح قرار بدهیم وگرنه چنین مزرعه‌ای کماکان مستعد علف هرزهای مختلفی خواهد بود. ما مکلف به هستیم. و اما مسئله «گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان»! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند... ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 ملغمه ایرانی (بخش ششم): 👈(بخش قبلی)👉 حرف‌های سیاسی+دینی ؛ نمادی از گیج‌فرهنگی کهن ایرانیان!! تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتاب‌های قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه ( و ) به اجمال مورد توجه قرار می‌دهم و قبل از بیان آن‌ها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان ) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی است و به ضرورت طرح مبحث جاری ( مولّد ) هم کمک می‌کند. سال‌ها پیش (بعد از سال‌ها در موضوع در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان ناوگان دریایی ) در گفتگویی که با یکی از دست‌اندرکاران هفته‌نامه در مسئله اوضاع از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه می‌کردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات (سلطنت‌طلب) بهتر است روی ، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به و ، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید! در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم. بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه می‌پنداشتم!) زیرا در آن سال‌ها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان می‌کردم با شاخ و برگ دادن به آن کلی‌گویی‌ها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالی‌ست. بنظرم می‌رسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آن‌ها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند. آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما می‌توانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند! ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویق‌های مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آن‌ها و خود بنده، شگفت‌انگیز بود! علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوه‌هایی از ایثار و ، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمی‌دانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمی‌توانست در امتداد نجابت‌ها و ایثارگری‌های دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آن‌ها را نانجیبانه تلقی می‌کردم! و حداقل اینکه نانجیبی‌ها چشمگیرتر از نجابت‌های قابل ذکر بود! چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از: ۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!) ۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!) این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب می‌شود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک می‌کشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع به ، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته می‌شد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمی‌رسد! فلذا بنده هم در آن مقطع که می‌خواستم مطالب و شاهد مثال‌های خود را از نجابت‌های شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابت‌های مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه می‌شدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمی‌توانستم نجابت را به بی‌نجابتی و نجیبان را به نانجیب‌ها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 امام معصوم در خدمت ولی‌فقیه حقی را که باید به سختی گرفت قبلش باید به نرمی مطالبه کرد! : «و قضینا الى بنى‌اسرائیل فى‌الکتاب لَتُفسِدُنّ فى‌الارض مرّتین و لَتَعلُنّ عُلوّاً کبیرا» (الاسراء/آیه۴) و در به فرزندان اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد مى‌کنید و سرکشى مى‌کنید، ! (ع): «گویا گروهی را می‌بینم که از مشرق قیام کرده‌اند و حق را طلب می‌کنند که به آن‌ها داده نمی‌شود و دوباره طلب می‌کنند باز هم به آنها داده نمی‌شود وقتی وضع را چنین دیدند به دست گرفته و نبرد می‌کنند و دشمنان‌شان به خواسته‌های آنها تن می‌دهند، ولی آنها قبول نمی‌کنند تا این که خودشان به [جهانی] برسند و [بین‌المللی] تشکیل دهند و آن حکومت را به کسی مگر به شما (یعنی (عج) واگذار نمی‌کنند و کشته‌های آن‌ها شهیدند. بدانید که اگر من آن‌زمان را درک می‌کردم خود را در خدمت و اختیار رهبر آن‌ها قرار می‌دادم.» (کتاب الغیب للنعمانی/ص۲۷۳) (ع): «فارسیان را گرامی بدارید که دولت ما در میان آن‌ها می‌باشد» (غیبت شیخ طوسی/ص۲۶۲) (ص): «یخرُجُ اُناسٌ من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه» مردمی از نمایند و را برای آماده سازند» (بحار/ج۵۱/ص۸۷) 👌 بعینه بود که ، حق را به نرمی مطالبه کرد اما ، سرکشی بزرگی کرده و () را و آن‌را کرد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
يكشنبه، 8 مهر 1403 ساعت 19:54 پزشکیان هم به فریب‌خوردن از آمریکایی‌ها اعتراف کرد؛ پزشکیان: به شهادت رساندن سید حسن نصرالله بار دیگر ثابت کرد این رژیم جنایتکار به هیچ یک از موازین و چارچوب‌های بین‌المللی پایبندی ندارد. گروه سیاسی - رجانیوز: مسعود پزشکیان در جلسه هیئت دولت که عصر امروز یکشنبه برگزار شد، ضمن تسلیت شهادت مجاهد کبیر «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان و محکومیت شدید این جنایت توسط رژیم سفاک صهیونیستی گفت: چنین جنایتی بار دیگر ثابت کرد این رژیم جنایتکار به هیچ یک از موازین و چارچوب‌های بین‌المللی پایبندی ندارد. ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جری‌تر خواهد کرد. رئیس جمهور در ادامه به بخشی از سخنان خود در مصاحبه با یکی از شبکه‌های تلویزیونی آمریکایی مبنی بر اینکه حزب‌الله لبنان نباید در جنگ با رژیم صهیونیستی تنها بماند و بازتاب گسترده آن در رسانه‌ها اشاره کرد و گفت: الان هم معقدم نباید مبارزان و مجاهدان لبنانی را در این نبرد تنها گذاشت تا این رژیم سفاک نوبت به نوبت کشورهای محور مقاومت را مورد تجاوز قرار دهد و زنان و کودکان بی‌گناه را به خاک و خون بکشد. دکتر پزشکیان با تاکید بر مسئولیت سنگین کشورهای عربی و اسلامی در مقابل وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی در منطقه گفت: کشورهای اسلامی نباید نسبت به جنایتگری این رژیم بی‌تفاوت باشند، چرا که امروز به تمام مردم جهان ثابت شده که جنایتکار اصلی و عامل جنگ، نا امنی و آدمکشی در جهان کیست! رئیس جمهور با انتقاد شدید از رفتار دوگانه رسانه‌های غربی در برابر تروریسم عریان و عیان رژیم صهیونیستی تصریح کرد: رسانه‌هایی که کوچکترین اتفاقات در ایران را تا حد ممکن بزرگ‌نمایی می‌کنند تا کشورمان را در مظان اتهام قرار دهند، چگونه این حجم عظیم از جنایات به چشم‌شان نمی‌آید و خود را به خواب زده‌اند؟‌ دکتر پزشکیان با تاکید بر اینکه قطعا چنین روندی برای ما قابل پذیرش نخواهد بود و بدون پاسخ هم نخواهد ماند، تاکید کرد‌: اگر چه پاسخ قاطع به این نامردهای جنایت‌پیشه ضروری است، اما بنا به تجربه تاریخی، نهضت‌های آزادیخواهانه و بیدارگرایانه با ترور افراد و شخصیت‌های آنان از بین نخواهند رفت و ده‌ها نفر دیگر برای برداشتن و برافراشتن پرچم ظلم‌ستیزی و عدالتخواهی آماده‌اند. رئیس جمهور در ادامه بر آمادگی کامل وزارت بهداشت و همه نهادهای امدادی جمهوری اسلامی ایران برای کمک و امدادرسانی به مجروجان لبنانی بمباران‌های اخیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد. رئیس جمهور ... افزود: باید با مردم خود صادقانه سخن بگوییم و آنها را به این باور و اطمینان برسانیم که ما برای خدمتگزاری به آنها و به این آب و خاک است که در این مسئولیت خطیر و سنگین قرار گرفته‌ایم و خدا کمک کند که شرمنده آنها و همچنین همه شهدایی که در نبرد با ظلم و ظالمان به شهادت رسیده‌اند، نشویم. دکتر پزشکیان در بخش دیگری از سخنان خود در جلسه امروز هیئت دولت به تشریح نتایج سفر خود به نیویورک پرداخت و تصریح کرد: در ابتدای این سفر تردیدهایی نسبت به ضرورت این سفر و منافع آن برای مردم و کشور وجود داشت، اما بحمدالله برگزاری جلسات پرتعداد با روسای جمهور و نخست وزیران کشورهای مختلف، از این سفر برای ما یک فرصت طلایی برای تبیین مواضع کشورمان، توسعه تعاملات و تفاهمات بیشتر با دیگر کشورها در راستای تامین منافع مردم فراهم کرد. رئیس جمهور در ادامه گفت: در همه دیدارها و نشست‌های مختلف گریزی به وضعیت غزه و لبنان هم داشتیم و ضمن افشاگری و محکومیت قاطع و صریح جنایتگری صهیونیست‌ها،‌ مسئولیت نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و همچنین کشورهای مختلف را نسبت به این شرایط یادآوری کردیم و بدون استثنا موضع ما از سوی سران کشورها مورد تایید قرار می‌گرفت و در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل نیز آنچه را فکر می‌کردیم به نفع کشور و مردم‌مان است، صریح و شفاف بیان کردیم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌نقش پزشکیان در قتل نصرالله و ضربه به حزب‌الله وی هیچ‌ اشاره‌ای به این نکرد که چه لزومی داشته تا در بگوید؛ ، توان مقابله با تحت حمایت غربی‌ها را ندارد؟! ⁉️آیا وی این را نداشت که مفهوم این زیاده‌گوئی وی، آنست که حزب‌الله تنهاست و اسراعیل براحتی حریف آنست بشرطی که از آن، حمایت نماید؟! آیا چنین اظهار غلطی (دقیقاً بر خلاف سخنان همیشگی مقام معظم رهبری)، گره‌ای و مشکلی از مشکلات را حل می‌کرد یا اینکه موجب جری شدن دشمنان حزب‌الله می‌شد؟ که شد! ⁉️و چرا بابت این خود از لبنان و ایران، عذرخواهی نکرد؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 😓اعتذار از اشتباه!😥 عطف به 👈مقاله قبلی👉 لازم به ذکر است: «پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه»، مقاله‌ای را به نقل از «مجله شمیم معرفت» درج کرده که در آن، عبارتی از (ع) را چنین ترجمه کرده است: «بدانید که اگر من آن‌زمان را درک می‌کردم خود را در خدمت و اختیار رهبر آن‌ها قرار می‌دادم.» که ترجمه تقریباً غلط‌اندازی است! زیرا «آن‌ها» به برمی‌گردد نه . خطای بنده در این بود که بدون مراجعه به متن عربی روایت (أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لَاسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ)، «رهبر آن‌ها» را «ولی‌فقیه» تلقی کردم و عجولانه (بلحاظ تعجیلی که برای رسیدن به جلسه‌ای داشتم، قبل از تحقیق دقیق‌تر!) بنظرم رسید که این تلقی را با عبارت «امام معصوم در خدمت ولی‌فقیه»😳🙄😞، به عنوان مقاله، اضافه بکنم! (و قبل از خروج از منزل آن‌را به اشتراک گذاشتم!) ولیکن در مجال شبانه با مراجعه به اصل متن، متوجه شدم که مرتکب خبط عجیبی شده‌ام! زیرا مراد از «رهبر آن‌ها» اشاره به (عج) است نه مقام ولایت فقیهی که در ذهنیت جامعه ما به مشهور است. مضافاً که (س)، خواهد بود نه فقط . فلذا از بابت بی‌دقتی و اعتماد نامعقول به منبع اولیه، از کلیه مخاطبین و خوانندگان محترم مقاله مذکور، عذرخواهی می‌کنم🙏 و عجیب‌تر اینکه از صبح تا حالا، یک شیر پاک خورده‌ای هم تذکری نداده است که مگر می‌شود ، خود را تحت رهبری نائب و مادون خود قرار بدهد؟!🥺 🙏💐 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۸ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
۹ مهر؛ روز جهانی ، مبارک باد.