eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
713 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
190 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃2⃣ پویش غم‌نامه سردار می‌گویند رفقا کم باشند، اما تک باشند. تو تک بودی. باصلابت به زبان فارسی مصاحبه کردی و گفتی: «زبان فارسی، زبان انقلاب است و زبان عربی، زبان قرآن. هر دو را باید یاد گرفت». این طرز نگاهتان به وحدت و برادری، معنای نابی بخشیده بود که خودتان را یک ملت بدانید با چند سرزمین: عراق، یمن، سوریه، افغانستان، ایران. فرقی نمی‌کرد این سرزمین زیر توپ و تانک ویران شده باشد یا اینکه تن خوزستان باشد که سیلاب آن را بلعیده بود. هر قدم که حاج قاسم در گِل‌ولای بر می‌داشت، تو نیز پا جا پای او می‌گذاشتی. هر دو لبخند می‌زدید. ✍️فاطمه رجبی 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی ........... سپهبد شهید قاسم سلیمانی عصاره‌ی ناب هشت سال دفاع مقدس بود که رهبر انقلاب در نخستین پیام خود به‌ مناسبت شهادت این شهید عزیز، او را شاگرد مکتب امام‌خمینی (ره)، فرزند انقلاب و نمونه‌ی انقلابیِ تراز، در مسیر پویش آرمان‌ها و ارزش‌های ایرانی اسلامی برای نسل جوان معرفی کرد. این شهید بزرگوار نمادِ تحققِ واقعی ارزش‌هایی نظیر؛ صدق و اخلاص، بصیرت و ولایتمداری بود که درواقع به‌عنوان نماد و نمایه‌ی مکتب سلیمانی بشمار می‌رود. ایشان درحالی از منظر رهبر انقلاب به‌عنوان «مکتب» معرفی شد که نماد و تحقق واقعی ارزش‌هایی چون مقاومت، ایثار و ازخودگذشتگی، اعتماد به وعده‌های الهی بود که همه‌ی این عوامل، در میدان مبارزه‌ی حق علیه باطل به‌خصوص داعش و رژیم صهیونیستی در او تجلی عینی پیدا کرد. ✍️آمنه عسکری منفرد 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی .............. شناخت من از تو کوتاه بود به اندازه کوتاهی فهمم شاید اندازه بهره من از شناخت تو به قدر زل زدن به همان عکسی است که حالا دیگر قاب اتاقم شده است. ✍️معصومه پازکی 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی ........... در طول این سی سال از رحلت امام خمینی تا شهادت سردار، علما و فضلای بسیاری به ملکوت اعلی پیوستند، اما تاریخ چهل ساله‌ی انقلاب با شکوه تر از این دو تشییع به خود ندید که این نشان از فتح قلوب این دو عزیز داشت. همان‌طور که حضرت آقا در سخنرانی خودشان فرمودند: سردار سلیمانی سردار دل‌ها بود. ✍️زهرا کبیری پور 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی .............. صبح روز ۱۳ دی ماه وقتی خبر رفتن‌ات را شنیدیم! همان وقتی که ترامپ به آذرخشِ کبود و پهبادهایش بالید! همان وقتی که سران آمریکا، انگلیس، اسراییل و عربستان از شادی در پوست خود نگنجیدند! همان وقتی که حشدالشعبی و محور مقاومت یتیم و بی‌یاور شدند! ✍️زهرا حاج محمدی 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی .......... گلچین شدنت روضه‌ی باغ است هنوز چشمانِ بصیرت چراغ است هنوز انگار نه انگار زمستان رفتی داغ تو چقدر داغِ داغ است هنوز ✍️منیره عابدی 🔗متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی @HOWZAVIAN
🍃3⃣پویش غم‌نامه سردار اگر بخواهیم انسان تراز انقلاب را معرفی کنیم بی شک می شود شما، حاج قاسم سلیمانی. شاید قبل‌تر ها با وجود فتنه ها دلم می‌لرزید که نکند دشمن، جمهوری اسلامی ایران را ساقط کند. اما با وجود شهادت تو و خونی که به درخت انقلاب تزریق شد. دلم نمیلرزد. شهادت تو از جنس شهادت شهید بهشتی و شهید آوینی بود همان شهادت هایی که در دهه های بعد مسیر انحراف را اصلاح کرد. شهادت تو دهه ها حرف دارد. شهادت تو می تواند دهه ها انسان بسازد. انسانی که تراز انقلاب باشد. ✍مریم زارعی ...... عقربه های ساعت را نگاه می کنم ساعت ۱:۲۰ است ساعت به وقت حاج قاسم کتاب صحیفه را باز می کنم و دعای اول آن را می خوانم به اینجا می رسم حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ✍️م. حیدریان منش ...... او همواره خدا را حاضر و ناظر بر اعمالش می‌دید؛ به‌همین‌دلیل، زمانیکه با تیم همراهش برای انجام ماموریت در خانه‌ای سوری که اهالی‌اش آن را از ترس داعش ترک کرده بودند، مستقر شدند، بعد از اتمام ماموریت شماره‌ی همراه خود را روی یک برگه برای صاحبخانه یادداشت کرد تا حق او را ادا کند و از او حلالیت بطلبد. شاید به ذهن کمتر کسی برسد که در بحبوحه‌ی جنگ و در یک منزل متروکه هم ممکن است، حق‌الناسی به گردن انسان بماند. اما نفس محاسبه‌گر حاجی هیچ‌چیزی را نادیده نمی‌گرفت او مصداق "حاسِبوا قَبلَ اَن تُحاسبوا" بود. ✍الهه دهقانی ...... من برای زنده ماندن مردم و مرگ آدم کشها نظامی شده‌ام. نگاهم دوخته می‌شود به خواسته‌هاو اهدافم.. من به خاطر مردم؟ خدا؟ خرج عمرم در راه خدا؛ مسیری انتخاب کرده‌ام یا در جستجوی نام و نشان و درآمد؟! تنم می‌لرزد... و نگاه می‌کنم به ولایتمداری اش، یه وصیتهاش،آنقدر که توصیه به ولایت کرده، به نماز نکرده. ✍️زهرا نجاتی ....... آن شب در بیروت، تو بودی، سید حسن و عماد. جنگ ۳۳ روزه را میگویم. صهیونیست ها با همه تجهیزات شان در به در دنبال شما می گشتند و شما زیر یک درخت بودید و همچنان و همچنان نمی ترسیدی. ✍️فاطمه ابن علی ........ هر جا که نام شما تیتر اخبار آن روزها بود، کلمه‌ی امنیت در سرتاسر آن موج می‌زد. آن آرامش محض، آن اطمینانی که از چشمان شما بر قلب‌ها سرازیر می‌شد، آنچنان امنیتی را به ارمغان می‌آورد که قابل وصف نیست. حتما تمام علمدارها این گونه‌اند. عباس هم وقتی بود، امنیت در تمام خیمه‌ها پا بر جا بود. ✍️ زهرا کبیری پور ........ والعزه لله جمیعا و عزت از آن خداست. برای عزتمندی هر چه بیشتر مردمان نجیب ایران دعا کن. تو که آن بالا نشستی و متنعم به خوان حضرت زهرا(س) هستی، برای مرگ ما هم دعا کن. مرگی چنین میانه میدانم آرزوست! ✍️ فاطمه میری .......... زندگی و حیات، به جسم نیست. کاش ما هم کمی طعم زندگی را بچشیم. تو با شهادتت آغاز شدی،زنده تر شدی بیشتر هستی،آری مزدِ بندگی چیزی جز این نیست. ✍️زهره قاسمی ........ 🔸میزبانان سردار در بازار پس از شــهادت سردارســپهبد حاج قاسم ســلیمانی، با نفوذ عجیبی که به واسطه اخلاصش در دلها داشت، ابراز ارادت و ادای دین آحاد و اقشار مختلف مردم را نسبت به او در اشکال متنوعی شاهد بوده و هستیم. یکی از این موارد،کسبه ای هستندکه نه تنها در منزل شخصی بلکه در محل کارشان هم تصاویر حاج قاسم را نصب کرده اند. گویا تاب دوری از تصویر سردار را هم ندارند و باید همیشه هرجا می روند جلو چشمشان باشد تا آرام بگیرند. در آستانه سومین سالروز شهادت سردار، پای صحبت چند تن از این کسبه نشسته ایم که در ادامه می خوانید.. ✍️زهرا شریعتی 🔗متن کامل یادداشت‌‌ها در صفحه افکار بانوان حوزوی @HOWZAVIAN
♦️هویت‌بانِ انقلاب آمنه عسکری منفرد [۱].با تولد اولین سلول پیکره‌ی انسان در عالم وجود، مسئله‌ی هدایت و آگاهی دادن به او، مورد توجه ویژه‌ی خالق یکتا بوده است ، تا آنجا که از خلقت آدم تا بعثت حضرت خاتم (صلی‌الله علیه و آله)، پروردگار عالم انسان‌ها را از نعمت وجود پیامبران به‌عنوان راهنمای الهی بهره‌مند ساخته‌است. رهبرانی که اجرای رسالت خویش را نه‌تنها در ارائه‌ی برنامه برای هدایت مردم، بلکه در پیاده کردن احکام الهی و ایده‌ی خود در جامعه می‌دانستند. لذا بعد از مبعوث شدن به‌دنبال «ایجاد انقلاب» در آحاد جامعه بودند. دراین‌میان پیامبران اولوالعزم که دارای کتب آسمانی بودند، برنامه‌ی مدون و کامل‌تری داشتند، خصوصاً این‌که برای اجرای برنامه‌های خود به‌دنبال «تربیت» افراد خاصی برای حفظِ هویتِ انقلاب بودند. درحقیقت اتمامِ رسالت انبیا که خود، «محور قطب انقلاب» در عالم بودند، با «تربیت» و «هویت‌سازی» و «هویت‌بخشی» به انسان‌هایی که بارِ انقلاب را به دوش می‌کشیدند، تکمیل می‌شد. [۲]هویت سازوکاری است که به صورت شکلی از آگاهی متبلور می شود. هر انسانی بر اساس شاکله‌ و هویت خود حرکت می‌کند، (سوره و هویت افراد، ساختار اصلی جامعه را می‌سازد و نوعی انسجام و همبستگی ایجاد می‌کند. ازآن‌جایی‌که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام‌خمینی (رحمت‌الله علیه) با هدفی در راستای اهداف رسالت انبیا ایجاد شد، پس می‌توان ادعا کرد که این انقلاب هم، به‌دنبال «هویت‌سازی» برای ملت اسلامی بود و همین «هویت انقلابی» بود که مردم را اهل قیام کرد. در حقیقت بزرگ‌ترین آورده‌ی انقلاب اسلامی هویت‌سازی بوده‌است. هویتی که از آرمان‌های اساسی و اصول در دنیای تمدن نوین اسلامی دفاع می‌کند. هویت اسلامی بخشی از هویت ایرانی است که به مفاهیم دینی توجه دارد هویت اسلامی نشأت گرفته از شاخص‌های اعتقادی، رفتاری، سیاسی و تاریخی، فرهنگی، ایران است. [۳].انقلاب در مسیر تکامل خود هم ارزش‌های معرفتی خود را بازبینی و بازسازی می‌کند و هم ارزش‌های عملی را اصلاح می‌کند و هم انسان‌های تحت تعلیم خود را براساس همین ارزش‌های معرفتی و عملی به «کنشگری» وامی‌دارد. امام‌خمینی «رحمت‌الله‌علیه» با معجزه‌ی انقلاب اسلامی برای مردم هویت‌سازی کرد و تا زمانی این هویت انقلابی آحاد ملت را به کنشگری وامی‌دارد پس انقلاب پابرجا می‌ماند. هویت انسان‌های بزرگی مانند «حاج قاسم سلیمانی» که نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام‌خمینی بود، براساس همین نظام کنشی شکل گرفت، لذا او براساس همین هویت دائماً در حال مبارزه و قیام انقلابی بود. در حقیقت می‌توان ادعا کرد که حاج قاسم سلیمانی «هویت‌بانِ انقلاب» است. «او قهرمان ملت ایران است، چون ملت داشته‌های فرهنگی، معنوی و انقلابی و ارزش‌های خود را در وجود او متبلور و مجسم دیده است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۲۰ آذر ۹۹).و به همین جهت است که امام خامنه‌ای درباره‌ی ایشان می‌فرماید: «سردار شهید عزیز را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز نگاه کنیم.» (بیانات رهبر انقلاب ۲۷دی۹۸). [۴].برای‌اینکه جامعه گرفتار بحران هویتی نشود، لازم است هویت مستقل خود را حفظ و صیانت کند، تا بتواند در سایه‌ی آن از «وحدت ملی، منافع ملی و استقلال و انسجام ملی» بهره‌مند شود. حاج قاسم سلیمانی با روحی برخاسته از تفکر هویت اسلامی و ایرانی، روح خودباوری و احساس عزت و هویت را که انقلاب به این ملت بخشیده بود حفظ می‌کرد. مخالفان نظام ایران اسلامی که از هویت اسلامی ایرانی واهمه دارند، نمی‌خواهند الگوی مستقل در جهان اسلام شکل بگیرد. پس مفاهیم هویت‌بخش جامعه ما را هدف قرارداده و مرتب درحال توطئه هستند. اما انسان‌های آزاده‌ای همچون حاج قاسم سلیمانی که هویت ایمانی و اسلامی خود را شناخته و براساس آن حرکت می‌کردند نه‌تنها «هویت‌بانِ انقلاب» که «هویت‌بانِ دنیای اسلام» بودند. زیرا «هویت یک ملت، یک هویت جمعی است که از مجموعه‌ی فرهنگ، اعتقادات و دین، استقلال، عزت، تاریخ، خواست‌ها و حکومت، آرزوها و آرمان اساسی و اصول و رفتارهای آن ملت تشکیل شده.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۸ آبان ۸۵ و ۲۰ اردیبهشت ۹۰). حاج قاسم حافظ این هویت بود. او سرمایه‌ی هویت انقلاب اسلامی در دنیای اسلام بود. «شخصیّت‌های ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش می‌شود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتّی دشمنانش او را تحسین می‌کنند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۶ بهمن ۹۸) اما چون او یک انسان جریان ساز و تمدن ساز بود، حتی شهادتش نیز از آیات قدرت الهی می‌شود، اما راه او و مکتب او متوقف و بسته نخواهد شد. @AFKAREHOWZAVI
🌱ماهی چشم هایت ✍️طیبه فرید می خواستم از« تو» بنویسم، قلمم را که برداشتم خطوطِ کرسی، شده بود کوچه های شیب دار قنات مَلِک که واژه ها رویش سُر می خوردند و می آمدند پایین! درست همانجا که تو با کفش های لاستیکی پینه شده ات ایستاده بودی! پایین کوچه ی شیب داری که پر از درخت های گردو بود! خندیدی و کودکانه دویدی و کلمات روی شیب کرسی به گرد راهت نرسیدند! وقتی برگشتی شاخه ی درخت های بالا دست بجای برگ گیلاس داده بود. جوان شده بودی، همه چیز انگار برایت کوچک شده بود! کفش های پینه شده ی کودکی ات، لباس هایت، کوچه های شیب دار و باغ های گردو وحتی قناتِ ملک! وقتی بر می گشتی، خطوط کرسی به موازات تو صاف می شدند و می شد روی این خطوط آرام از دکمه های پیراهن جدید تو نوشت! پیراهنی که پر بود از طرح و نقش های اسلیمی خمینی.... و آدم های دلتنگ روستا، پیرمردها و پیرزن ها آنقدر محو ماهی چشم هایت شده بودند که یادشان رفته بود بگویند چقدر این لباس بتو می آید! می خواستم از «تو» بنویسم اما توی چشم بر هم زدنی دوباره رفته بودی. تمام کوچه پس کوچه های روستا را گشتم، به جز عطر زیتون حلب و دکمه های پیراهنت چیزی ندیدم! دکمه های پیراهنت! ردشان را گرفتم ساعت از یک نیمه شب گذشته بود! شاید چند دقیقه.... رسیده بودی به خطوط کرسی منطقه ی سبز بغداد! خطوط بی قراری که جای نوشتن نبود. کلمات، رویش منبسط می شدند و متلاشی می شدند و محو می شدند و...... توی قنات داشت باران می بارید! ایستاده بودی پایین شیب کوچه! پیر مردها و پیرزن های روستا آنقدر محو ماهی چشم هایت شده بودند که یادشان رفت بگویند دیشب همه جای منطقه سبز بغداد عطر گردو و زیتون پیچیده بود! @AFKAREHOWZAVI
🖋همه چیز بسته به امضایت هوای شهر آلوده شده، نفس‌ام به شماره افتاده هوا می‌خواهم، هوای پاک، هوای پاک کربلا تسنیم من نوشیدن چای عراقی‌ست فقط مانده است مهر تایید امام‌رضا بر گذرنامه‌ی کربلا... ✍️ مرضیه رمضان‌قاسم @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊پرواز دلم پرواز می‌خواد، اما نه حیران سرگردان همچو این کبوتر!! بارها پرسیدند _شوق پرواز یعنی شهید بابایی؟ در جواب گفتم: _نه دل باخته‌ی و تمنای پروازی دارم، که من را به خدا برساند. سردار چه قشنگ از پروازشان گفتند و دیدند. «من پرواز را از میان شعله‌های آتش دیدم.» خود را وقف رب کرد تا به این مرحله رسید. برای پرواز باید هم پرواز عاشقان شد، آن هم با اخلاص کامل، همچو سردار. خدا چه قشنگ می‌فرماید: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَكُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبین‏ (ذاریات / آیه 50) ✍سیده موسوی @AFKAREHOWZAVI
🥀آرزوی خبر دروغ ✍️زینب شرافتی خیلی از وقت‌ها شده شب تا به صبح آرام خوابیدیم و ذره‌ای فکر نکردیم همین الان که در خوابیم چه کسانی که برای آرامش و امنیت ما در حال تلاش یا حتی پر پر شدن هستند تا آن روز! من معتقدم روزها هم رنگ خاص خود را دارند بعضی روزها سبز هستند؛ یک سبز آرام که آرامش را با خود می آوردند. مثل روز میلاد ائمه علیهم السلام. بعضی روزها صورتی هستند ملیح و دلنشین مثل روز تولد یک دختر، بعضی روزها سیاه هستند؛ مثل روزهای شهادت و وفات؛ ولی رنگ آن روز خاکستری بود. سیاه نبود چون سیاه مطلق است و خالص! ولی رنگ آن روز خاکستری بود و رفت تا به سیاهی رسید. روز جمعه که روز نشاط و فرح است، ولی این جمعه با تمام جمعه ها فرق داشت و غروبش بسیار غم بار تر از روزهای جمعه دیگر بود. شبی که ما در خواب بودیم و نفهمیدیم چه بلای عظیمی در شرف وقوع است. در خواب ناز بودیم بدون هیچ ترس و هراس و هول از ناامنی و صبح همان صبح خاکستری دی ماه که هوا سرد بود، سردیی که نه تنها جسم را بلکه استخوان و حتی روح را می سوزاند. دلها همه تلاطم داشت؛ چشمها مواج بود؛ آن روز خاکستری بود، چون هنوز کور سوی امیدی بود که شاید خبر دروغ باشد. حتماً دروغ است. مگر می‌شود!؟ امکان ندارد! حتما شایعه‌ای است که دشمن ساخته! همه برای اولین بار هم که شده دوست داشتند دروغ شنیده باشند؛ ولی صد افسوس هرچه که روز به سمت شب می‌رفت رنگش هم به سمت سیاهی مطلق می‌رسید. و از آن شب و از آن ساعت 1 و بیست دقیقه به بعد من دارم فکر می‌کنم الان که بخوابم چند نفر در راه امنیت و آرامش من پر پر می‌شوند. @AFKAREHOWZAVI
🌟میهمانی منتخبان ✍️ زهره ابراهیمی جمعی از بانوان فرهیخته امروز میهمان شما بودند، چشم‌مان از پشت تصویرها به جمال نگارمان روشن شد! اما دلم گرفت، ای کاش منت بگذارید و یک روز هم اختصاص بدهید به خانم‌هایی که همه انرژی جوانی‌شان را با افتخار صرف لبیک گفتن به فرمان فرزند آوری رهبر عزیزشان کرده‌اند‌، نه فرصت نخبه شدن داشتند و نه در قالب‌های تعریف شده از فرهیختگی جا می‌شوند. در پیچ و خم فرزند آوری پله‌های منتهی به شاخص فرهیختگی را یکی یکی رها کردند. هربار سختی‌های بچه‌داری دردش تا استخوان‌هایشان می‌رسد به عکس قاب شده شما نگاه می‌کنند و می‌گویند فدای سرتان آقا جان! جوانی و نخبگی و فرهیختگی که هیچ، تمام جان و هستی‌مان را می‌دهیم تا حرف شما روی زمین نماند. اما در این عرصه سخت، دیدار شما توان‌مان را دوچندان می‌کند که محکم و ثابت قدم گام برداریم! پ.ن: دانشجوی در آستانه اخراج دکتری (به دلیل فرزند آوری، مادر پنج فرزند‌) @AFKAREHOWZAVI
«زنانه با رهبر» ✍️زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین نمی‌دانم در نگاه شما عمق ماجرا تاکجاست! عمق زیبایی تصویر کودک در قابی که زنهای منتخب به دیدار بالاترین شخص مملکت رفته‌اند! یا مثلا عمق راهبردی راهبر حکیمان که قهرمانه را، خانه‌داری را، اشتغال زن، را از دید اسلام برایمان تعریف می‌کند! اینکه خودت مخیری که تشخیص دهی آیا می‌توانی از حق فرزندت بگذری برای واجبی که برزمین مانده یانه! یعنی هم حق حیات فرزندت،.هم واجب بودن وظیفه‌ات را باید تشخیص بدهی! اما من عاشق بودم، عاشقتر شدم. هم رهبرم را. هم زنتیم را. هم آن قاب عاشقانه و کم یاب را که ..که در زنان، خیر کثیر است... وای که چقدر بعد از این آشوبهایی که در کشور و در دامان به راه انداختند، همه‌ی ما احتیاج داشتیم، به اینکه رهبرمان، بیاید و تکلیف همه‌ی ما را با نگاه اسلام به زن وحقوقش آشکار کند... امشب اصلا وقت نداشتم اما آنقدر ذوق کرده‌ام، آن قدر سرشار از هیجانم که رهبرعزیزم، نگاهی چنین پویا، بلند و والا به زن، اشتغالش، تحصیلش و اجتماعی بودنش، دارد. در زمانی که خیلی‌ها به اسم انقلابی گری، زن را خانه نشین کردند! وخیلی‌ها زن را به هرکوچه و بازاری فرستادند تا هرشغلی داشته باشد و هردو خیانت کردند به ساحت وجودی زن! رویکرد دیگر ، همین رویکردی است که رهبر گفت. برای همه. نه فقط برای کسانی که دنبال تمدن غربی، به راه افتاده‌اند، برای تمام کسانی که برای حقوق زن یقه پاره کرده‌اند و هیچ کس به جز رهبرما دیدار مختص بانوان منتخب نداشته! و او که فرمود؛_مساله جمعیت، خواب را ازچشمهای من گرفته، برخلاف سایر جلسات رسمی دنیا، جلسات رسمی مقامات، در دیدارش، مادرانی را راه می‌دهد که کودکانی دارند که شیرخوارند، غر می‌زنند، گریه می‌کنند.. و وای از کوری چشم براندازان، وقتی دختر مانتویی با شال و حجاب کاملش، پشت تریبون می‌رود و حق زنان را به عنوان نویسنده و خانه‌دار، مطالبه می‌کند! قلبم پرنور می‌شود، دلم روشن می‌شود، عشق، همدلی و میل به اطاعت از رهبر و به تبع او از دین، وجودم را بی قرار می‌کند! و ازعمق وجودم، فریاد می‌کنم؛ خدایا شکرت که مرا درعصرحاکمیت اسلام و رهبری چنین، در ایران عزیز و آباد، آفریده‌ای! @AFKAREHOWZAVI
🔅طعم جذاب اسلام! ✍️زهره قاسمی، عضو تحریریه مجتهده امین هرچه می‌شنوم و می‌خوانم سیر نمی‌شوم. تعداد دفعاتی که این‌ شعف را احساس کرده‌ام، شاید اندازه تعداد انگشتان دست بوده است. بارها این روایت را شنیده بودم اما چرا این‌بار از بوی خوشِ حرف حرفِ《ریحانه》این‌قدر سرمستم ؟! چرا شیرینی تفسیرِ لطیفِ《لیست بقهرمانه》را هنوز دارم مزه مزه می‌کنم؟! نمی‌دانم دختر ۹ ساله‌ام که شاید معنی خیلی کلمات را هنوز نمی‌داند، چرا میخکوب سخنرانیِ آدم بزرگ‌ها شده بود؟! این چه نیرویی است این قَدَر جذاب؟! این چه طعمی است این قَدَر شیرین؟! این چه نگاهی است این قَدَر کامل؟! این چه زندگی‌ای است این قَدَر دقیق ؟! این چه آزادی است این قَدَر به جا؟! این چه زنی است این قَدَر مهم؟! انگار، سخنان از دل برآمده که بر دل نشسته. انگار، عقل و قلبم بعد از سال‌ها کشمکش به توافق رسیدند و دست دوستی دادند. انگار اسلام را باید از زبان اسلام شناس شنید. گاهی راه درست، زیر برفی، خسی، خاشاکی یا غباری پنهان است. با کمی گرما، کمی طراوت، کمی امید و جدیت، جاده‌ی حق، به چشم‌مان خوش می‌درخشد. آری امروز طعم جذاب اسلام عزیز، زیر زبانم حسابی مزه کرده. دلم می‌خواهد باز هم از زنِ مقدسِ مسلمان بیشتر بشنوم. این حقی است که من به عنوان یک زن، از تاریخ و انسان‌ها و اعصار و دنیا مطالبه دارم. اسلام حقیقی را باید از زبان اسلام شناس حقیقی شنید و لاغیر! @AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
"وفات‌حضرت‌ام‌البنین سلام‌الله‌‌علیها تسلیت" در منزلتت کرده همین نکته کِفایت ناموس علی هستی و همراه ولایت جان ها بفدای ادبت، مادر عباس دل های همه، منتظر لطف و عطایت 💠 💠 @shaeranehowzavi
مادر ماه، برگزیده علی ✍️طیبه فرید مدتی پس از شهادت حضرت زهرا(س) امام علی (ع) بر آن شدند که جهت سر و سامان دادن به زندگی فرزندانِ خردسال خود که غم جانکاهِ شهادت مادر، بر روی دل‌هایشان سنگینی می‌کرد، همسری برگزینند. همسری که بتواند در ادامه‌ی مسیر زندگی پر فراز و نشیب امام ، آرمان های بلند فاطمه‌ی زهرا(س) را در تربیت کودکان بیت رسالت و رهبران آینده ی تمدن اسلام در پیش بگیرد. از همین روی برادربزرگوارشان عقیل بن ابی طالب را مأمور انتخاب بانویی نمودند که از قبایل مشهور عرب در شجاعت و دلاوری باشد. عقیل که در نَسَب شناسی شهره ی عرب بود دختری از بنی کلاب را به ایشان معرفی نمود. خاندانی که مردمانش در شجاعت و فضائل سرآمد بودند. زمانی که عقیل به نمایندگی از امام برای خواستگاری به منزل حِزام پدر فاطمه رفت و نیت خود را با او در میان گذاشت،او فرصتی خواست تا با دخترش گفت و گو کند و این خود بیانگر سبک زندگی مومنانه و مطابق تراز جناب حِزام بود که نتیجه ی خواستگاری را به دخترش واگذار کرد. در این دیدار مطالبی میان حزام و عقیل رد و بدل شد که به نظر می‌رسد توجه به آن خالی از لطف نباشد. حزام هرچند از این رویداد بسیار خوشحال است، اما به‌خاطر نگاه واقع بینانه‌ی خود به حوادث زندگی، که برخواسته از منطق بلند اوست به عقیل می‌گوید ما مردمی بادیه نشینیم و این در شأن امام نیست که دختر بادیه‌نشینان را به همسری برگزیند! عقیل که به معیار امام در انتخاب همسر اشراف دارد با اطمینان به پدر فاطمه می گوید که امام از این انتخاب آگاه است و تمایل دارد با شما وصلت کند. نکته‌ای که در این رویداد جالب توجه است این است که امام ملاک متفاوتی را در انتخاب همسر اتخاذ می‌کند که در راس آن شجاعت قومی‌است که گزینه‌ی منتخب خود را در آن جست و جو می‌کند. ملاکی که گویا اگر در انسان مومنی ظهور و بروز کند بسیاری از فضایل اخلاقی را در پی خواهد داشت. در روایات اسلامی خصوصیت شجاعت یکی از چهار فضیلت اخلاقی و از ویژگی های انبیا و امامان است. در متون دینی پیرامون آثار خصیصه‌ی شجاعت چنین آمده که انسان مسلمان متخلق به شجاعت درادامه‌ی تلبس به این فضیلت از ویژگی‌هایی چون صداقت، صبر و بردباری، استحکام در دین، عزت، غیرت، مدارا با دوستان، حق‌گویی، تقواو ظلم‌ستیزی برخوردار می‌شود. بنابر این ممکن است یک خصیصه‌ی اخلاقی بسیار ساده بنماید در حالی که آن فضیلت می تواند صفات و فضایل متعددی را در دل خود جای دهد ودر حقیقت امام با بیان یک ویژگی اخلاقیِ ، بانویی را بر می گزیند که جامع فضایل بسیاری است، انتخابی که یکی از ثمرات آن وجود قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام است! آری شجاعت فضیلتی است که می تواند دختر بادیه‌نشین مسلمان را تاجایگاه همسری سید الاوصیا بالا ببرد. زندگی این بانوی با فضیلت مملو از شور و حماسه ومحبت به خاندان وحی است و این ادب و محبت هماره در ادبیات و رفتار او جلوه‌گر بود. او خود را خادمه خانه ی امیرالمومنین(ع) می‌دانست و فرزندان حضرت زهرا (س) را بر کودکان خود مقدم می‌داشت .در نهایت اوج مجاهدت‌های این بانوی بصیر در کربلا به ثمر نشست و چهار فرزند او در رکاب امام خود به شهادت رسیدند. آری زندگی انسان‌های با ایمانِ تاریخ ساز همواره مملو از نکات و حکمت هاییست که کشف و به‌کار بستن آن می‌تواند مسیر نیل به سعادت را برای عموم انسان ها هموار کند. منبع: امّ البنين عليها السلام النّجم الساطع في مدينة النبيّ/شیخ علی ربانی خلخالی /ج۱/ص30 @AFKAREHOWZAVI
🍃زن، روح و لطافت جامعه ✍️عاطفه هزاره از افغانستان خانمِ...موفقیت‌شان را در یکی از صفحه‌های مجازی به اشتراک گذاشته بودند: «تا امروز افتخار این رو داشتم که بیشتر از ۱۵۰۰۰ هنرجو در عرصه...داشته باشم و این برای من، همان رسیدنِ به یک رویایی هست که برایم یک خواب بود.» بعد از خواندن این جمله‌ها تنها چیزی که به ذهنم آمد، صدای گریه و ناله‌ بود، ناله‌های دختران هم‌وطنم که از تحصیل منع شده بودند! پارادوکس عجیبی شده بود. تمام آن امیدهایی که تازه جوانه زده بودند، تمام آن حس شجاعت دخترانه‌ای که نو قدم بود، تمام هدف‌هایی که تک به تک، با قلم خوشحالی و انگیزه و اراده روی کاغذ پیاده شده بود تا به خوش‌یُمنی قدم‌های محکم دخترانه‌شان روزی نه چندان دور، روبرویش بنویسند " من توانستم و شد " تمام آن تلاش‌هایی که گذشته بود و در حال و آینده شیرین! آن اراده و قدرتی که اگر یک زن بخواهد و انجامش دهد، نسلی قوی تربیت می‌کند اما اکنون از ترس قلم به‌دست گرفتن و کتاب خواندن او، برای نابودی‌اش نقشه کشیده‌اند. بانوان موثرند مثلا بانویی که خداوند داستان سعی او را در تاریخ ثبت کرد و عمل او را از مناسک حج قرار داد، بانو هاجر بود. بانو آسیه کسی بود که علیه دیکتاتور فرعون به پا خواست و این شجاعت زن است و زن، افتخار یک ملت است. حذف زن از جامعه، نابودی آن جامعه را در پی دارد زیرا او، روح و لطافت و محبت جامعه است. هیچ جامعه‌ای نبودِ زن را نمی‌تواند قبول کند بالاخره در زمانی نه چندان دور و چه بسا نزدیک، آن جامعه نفس‌هایش به شماره می‌افتد. حال اگر قدرِ خورشید را ندانیم، به هوای ابری عادت می‌کنیم؛ وقتی رهبر کشور جمهوری اسلامی ایران به زن، این‌گونه زیبا می‌نگرد، روزنه‌های امید در دلم پرنورتر می‌شود. 🍃به امید روزهای روشن فردا🍃 @AFKAREHOWZAVI
🖤ام البنین ✍ مریم زارعی حضرت آقا دیروز فرمودند: «افشاننده بذر ایمان در دل ها مادران هستند که فرزند را مومن بار می آورد. ایمان یک رویش است. یک رشد معنوی است این بذر افشانی است و مادر این کار را انجام می دهد.» مفسران و عالمان می‌گویند هر جا کلمه مومن در آیات و روایات می‌آید منظور کسانی است که ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام و فرزندان ایشان را قبول دارند. این حجم از ایمان ولایت پذیری و ادب حضرت عباس علیه السلام و دیگر برادرانشان قطعا بر می‌گردد به دامنی که عباس پرور است. دامن مادری که حتی اجازه نمی دهد فرزندانش خودشان را مقدم بر فرزندان حضرت زهرا بدانند. و به آنها گوشزد می‌کند که شما غلام فرزندان زهرایید. بانوی ادبی که خالصانه مادری کرد برای فرزندان حضرت زهرا و به مولایمان علی گفت مرا فاطمه صدا نزن که بچه های زهرا دلتنگ مادرشان می شوند. مادر مهربانی که بعد از عاشورا هر روز به بقیع می‌رفت و در آنجا اشعاری که خود سروده بود می‌خواند و گریه می‌کرد. هر چقدر تاریخ از ادب و معرفت این زن بنویسد.باز هم کم است. زنی که ولی شناس بود و فرزندانی پرورش داد که ولی شناس بودند. @AFKAREHOWZAVI
🌱در حاشیه‌ی دیدار حضرت آقا با بانوان مریم منصوری، عضو تحریریه مجتهده امین اگرچه تا کنون فرصت‌هایی برای دیدار حضوری حضرت‌ آقا فراهم می‌شد که به دلایلی، عمدتا توفیق دست نمی‌داد، اما به دلیل بداعت این جلسه، عمیقا مشتاق حضور در این جلسه بودم که به نظرم رسید نفس حضور، دارای لطایفی است که فهم متفاوتی با بازنمایی رسانه‌ای حاصل می‌کند و ذکر چند نکته در این باب را لازم می‌دانم. اول اینکه امیدوارم این جلسه، به جنسیت‌زده شدن دیگر دیدارها و حذف بانوان از سخن‌رانی در دیگر دیدارها منجر نگردد. دوم اینکه برایم جالب بود که حضرت آقا فرصت مبسوطی را برای شنیدن دغدغه‌های بانوان قرار دادند و به دوستان پشتیبان جلسه هم عرض کردم که خواهشا به طیفی فرصت داده شود که هیچ‌گاه امکان یا فرصت حضور ندارد. به خصوص زنان خانه‌دار. چرا که امکان حضور افراد نخبه در دیگر جلسات فراهم است و امکان شنیده شدن بخش بزرگ زنانی که درگیر متن زندگی و شرایط عادی هستند، فراهم نیست و شاید یکی از بزرگترین مشکلات ما، نداشتن رویکرد همین طیف و ندیدن آن‌ها در سیاستگزاری‌هاست. این مهم، دغدغه‌ی برخی از پشتیبانان جلسه هم بود، اما شاید لازم است بیش از این، این طیف از زنان، خود شروع به صورتبندی مسائل و رساندن آن به گوش مسئولین نمایند و سیاستگزاران نیز نباید از این مهم دریغ کنند. سوم مساله‌ی نحوه‌ی ورود حضرت آقا به مقوله‌ی جنسیت و زنان بود. علیرغم مباحث کاملا انضمامی و سیاستگزارانه‌ی بانوان سخنران، و حتی علیرغم بازنمایی رسانه‌ای از سخنان ایشان، بخش اعظم موضع حضرت آقا به تبیین کاملا علمی و نظری درباره‌ی مقوله‌ی جنسیت، خانواده، زن و زوجیت اختصاص یافت. تا جایی که در برخی مواقع، حس می‌کردم بر سر کلاسی حاضر هستم که مبانی نظری این مقولات تدریس می‌شود. و بحث، تا جایی پیش رفت که ایشان، مباحث کاملا فلسفی همچون دیالکتیک هگل و موضع تقابلی ما با آن را مطرح کردند. این مساله، نشان از خلائی است که ایشان در این زمینه احساس کرده‌اند و آن، پرداخت جدی علمی و نظری به مبانی نظری در حوزه‌ی زن و جنسیت است. متاسفانه، فضای انقلابی مرتبط با این حوزه، مملو از کنشگری‌های متکثری است که مبانی دقیق فلسفی و نظری ندارد و حتی در مقام سیاستگزاری‌های رسمی نیز این مساله کاملا مشهود است. این خلا، در سخنرانی‌های بانوان نیز کاملا مشهود بود. اما این که رهبر یک انقلاب به جای پرداختن به راهبردها، ملزم به بحث‌های نظری می‌شوند و به ما مبانی نظری تدریس کنند، جای بسی تاسف برای نهادهای علمی، دانشگاهی و حوزوی است. شاید یکی از دلایلی که حضرت آقا، اجازه‌ی صحبت برخی دیگر از بانوان حاضر برای سخنرانی را ندادند نیز به همین دلیل بود. گفتارها عمدتا، صورتبندی دقیقی نداشتند و حاکی از آشفتگی جدی نظری در این حوزه بودند. علیرغم اینکه ما در مسائل زنان، نیازمند کنشگری جدی و فارغ از جنسیت‌زدگی‌های منفی در عرصه‌های اجتماعی هستیم، اما به نظر می‌رسد، خلا نظری، ممکن است ما را دچار شیب تندی کند که ایشان درباره‌ی خانواده در غرب بیان کردند. پ.ن: برسد به دوستانی که مکررا در جلسات متعدد، خود را نظریه‌ورز این حوزه می‌دانند و نه تنها این چنددهه هنوز موضع نظری‌شان مشخص نیست، بلکه بارها در نظریه‌پردازی حضرت آقا در این زمینه در جلسات متعدد تشکیک کرده‌اند. @AFKAREHOWZAVI
📌"پویش مردوارگی زنان غربی در سایه‌ی تمدن مردسالار غربی" ✍زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین زن، یک انسان است. انسان فطرتاً به دنبال پیشرفت، عدالت و هویت اصلی خویش است. پیشرفت، عدالت و تحقق هویت در گرو تحققِ تمدنی، اصیل است. بنابراین زن نیز به عنوان یک انسان به دنبال تمدن‌سازی است. اگر تمدن را انسانی، تعریف و عملیاتی کنیم؛ هم زن و هم مرد سهم دارند و این دو با حقوق و تکالیفی متقابل می‌توانند در نقش‌های تکاملی یکدیگر، تمدن‌ساز باشند. جالب‌تر اینجاست که در نگاه اسلام علاوه بر سهم مساوی زن و مرد در این عرصه، زن نیز چه در مقام الگوی کافران اعم از زن و مرد و چه در جایگاه الگوی مومنان اعم از زن و مرد، معرفی شده است و این یعنی وجود ویژگی‌های برجسته یک زن برای الگو شدن حال این الگو شدن می‌تواند همچون زن نوح و لوط برخلاف تمدن‌سازی باشد یا همچون مریم و آسیه در جهت. به هر دو سو شاخص‌ها یک زن هستند. اما اگر تمدن را به سبک مردسالارانه تعریف کرد و به همان شیوه تحقق بخشید؛ زنان جامعه احساس خلا می‌کنند، چراکه آن‌ها نیز فطرتاً به دنبال تمدن‌سازی و ایفای نقش در این زمینه هستند. از این رو، پویش مردوارگی زنان به جریان می‌افتد و زنان سعی می‌کنند برای شبیه شدن به مردها به‌طور مستمر از حقوق و تکالیف خود فاصله گرفته و برای خود حقوق و تکالیفی مردانه تعریف کنند و بدین‌گونه خود را به اسارت مرد در می‌آورند زیرا آنها زنانی هستند با ظرفیت‌ها و ظرافت‌های زنانه اما در لباس مردانه که قطعاً قادر نخواهند بود همچون مردان زندگی کنند و محکوم به شکست خواهند شد. بدین‌ترتیب جامعه پر می‌شود از مردانی که هر روز طمعشان به سوءاستفاده از جنس زن افزون شده و زنانی که از زنانگی خود تهی شده، به اسارت رفته‌اند، بدان‌ها اهانت شده و در یک کلام از انسانیت خود فاصله گرفته‌اند. این است تمدن پوشالی غرب حال چند سوال مطرح است: ۱. آیا نباید از نگاه غربی به مسئله‌ی جنسیتی به‌شدت پرهیز کرد؟ ۲. آیا راه نجات زن غربی و جلوگیری از گسترش چنین نگاهی به جوامع اسلامی پافشاری بر ترویج شایسته‌ی حقوق و تکالیف زن با زبانی نو و شیوه‌ی نو نیست؟ ۳. آیا جریان فمینیسم که خود زاییده‌ی جریان تمدن‌ساز مردسالار است و به امید باطلِ احیای ماهیت زن، اصالت زن را لگدکوب کرده‌است لبه‌ی دوم تیغ دشمنی با زنان نیست؟ ۴. آیا تکرار اندیشه‌ی غرب درباره‌ی زن، آن هم با گسترش فیلم‌ها و نمایش‌ها و انیمیشن‌هایی با این مضامین در کشورهای اسلامی نشان از تزریق این تفکر باطل و در نتیجه استحاله‌ی ماهیت زن اسلامی و شرقی ندارد؟ @AFKAREHOWZAVI
▪️امِ بنین تمام پسرانِتان را با حسین روانه کرده بودید. پسرانی که از کوچکی‌شان آموخته بودند فدایی حسین باشند. از همان سال‌های کودکی در گوشِ آن‌ها زمزمه کرده بودید که هرگز نباید از حسین جلو بیافتند. این همه معرفت و ادب را از کجا آورده بودید، که این چنین خالصانه و ناب تمام آن را تقدیم آن‌ها کرده بودید بانو؟! و عباس در میان برادرانش از همه بیشتر این معرفت را به ارث برده بود. با آن زمزمه‌هایی که در گوش او خوانده بودید، مگر می‌توانست در روزِ عاشورا عَلَم به دست نگیرد؟! چه انتظاری داشتند دیگران که وقتی بچّه‌های حسین تشنه بودند، او سیرابشان نکند؟! نوای العطش، در حرم بپیچد و او تاب بیاورد و مشک به دست روانه فرات نشود؟! دشمن هم صدای جگر سوخته‌ی عباس را شنیده بود که مشک او را هدف گرفت. همه فهمیده بودند وقتی آبِ مشک قطره قطره بر زمین بریزد، عباس ذره ذره آب می‌شود. این را فهمیده بودند که اگر کارِ مشک تمام شود، کارِ عباس هم تمام می‌شود. کارِ حسین هم. و همه دیدند حسین هنگامی که از علقمه برگشت، دست به کمر بود. عباس را در علقمه جا گذاشته بود و تنهای تنها تنها بازگشته بود. ✍️ زهراکبیری‌پور **** سلام مادرِ ماهِ بنی‌هاشم؛ سلام مادر عباس؛ سلام مادر پسران؛ سلام بر آن دامنی که همچو عباسی را پرورش داد. منبع: عاملی، سید جعفر مرتضی، تحریف شناسی عاشورا «نقد حماسه حسینی شهید مطهری»، ترجمه: جواد محمد زمانی، چاپ اول، ۱۳۸۵، انتشارات آرام دل، ص۱٠۴ _ ۱٠۵. **** @AFKAREHOWZAVI
🌹خانه داری به معنای خانه نشینی نیست…🌹 ✍🏻 فاطمه شکیب رخ، عضو تحریریه مجتهده امین در چهل و دو‌مین عمر با برکت نظام جمهوری اسلامی ایران، در مجلسی متفاوت از جلسات پیشین، زنانی اندیشمند و فرهیخته، گرد پدر امت آمدند تا به واگویی ناگفته های زنانه بنشینند؛ برجستگی کلام رهبر معظم انقلاب در این جمع، بر محوریت مسئله حجاب، ایستادگی زنان در برابر نسخه پیچی غرب، ارزش و‌ جایگاه خانواده، هویت زنانه بر مدار مادری و نقش ارزشمند زن در خانواده مطرح شد. به راستی که این مجلس، گذشته از ساختار محتوای مسئله مندی که داشت، نشانگر جایگاه اجتماعی زن مومن در منظر اسلام می باشد. تاکید بر اصول و‌ گزاره هایی همچون «عدم وابستگی معنایی خانه داری به خانه نشینی»، دلالت بر خلاهای تبیینی جامعه علمی و فرهنگی ما در نهادینه سازی فرهنگ اسلامی را دارد؛ جا دارد که زنان و‌ مردان اندیشمند مومن، در صددِ حل چالش ترسیمی موجود در جامعه، با برگزاری محافل علمی و‌ هم‌اندیشی، قدمی استوار بر دارند. مسئله ای که به رغم اهمیت فوق العاده سالها ست که در ورای نقش مادری و همسری مستور مانده؛ اینکه چگونه یک بانوی متعهد و دین دار، در عین ایفای نقش زنانگی خویش، از حضور مثمر در عرصه های گوناگون اجتماعی عقب نماند و جای خود را به حضور روی گردانان از این نقش نسپارد، در صدرِ سوالاتی است که نیاز به واکاوی و ارائه راهکارهای نوین و متناسب با جامعه فعلی را دارد. از سوی دیگر این سوال به نظر می آید که آیا بانوانی که گزینه منزل نشینی را می پذیرند، خویشتن را مبرا از نیاز ارتباطات اجتماعی می پندارند؟ و یا برخلاف آنچه در سطح عموم بانوان دیده می شود بازار گردی، حضور غیر ضرور در سالن های آرایش و یا فضاهای مجازی، جای خالی فراغت هوشمندانه ی آنان را پر می سازد؟! بدون تردید جدا از آسیب هایی که متوجه حضور غیر هدفمند زنان در فضاهای نامبرده است، استمرار چنین فرهنگی، هویت و شخصیت زن آتی و جامعه پیش رو را دچار تزلزل خواهد نمود. از این رو، ترغیب و تشویق زنان در شاکله ی حضوری پاکیزه و علمی در اجتماع می تواند یکی از راهکارهای ارتقای فرهنگی جامعه باشد. اما آنچه مسلم است عدم سازگاری یا تناقص بسیاری از عرصه های اجتماعی و عدم تعبیه تدابیر لازم، چه از لحاظ قانونی و اجرایی برای حضور اجتماعی بانوان خانه دار است، در این مسئله عدم تبیین کافی در فرهنگ سازی برای وقوع فعالیت های زنانه، گفتمان مغفولی ست که در دیگر ساختارهای اجتماع، از جمله خانواده سایه افکنده! از این رو ایجاب می کند که با شناسایی دقیق چالش های موجود و موانع حضور اجتماعی بانوی خانه دار، همچون ازدواج، فرزند آوری متناسب با نیاز کشور، تربیت و رسیدگی به فرزندان و‌ امور منزل، همسر داری و غیره که هر کدام‌ در جایگاه خویش به مثابه شغلی پر زحمت بوده، راهکارهایی در جهت برطرف شدن این مسئله ارائه شود و متصدیان امر به اجرای آن همت گمارند. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
تقدیم به مادر علمدار کربلا حضرت ام البنین سلام‌الله‌علیها🌹 در خیال مادر عباس گشتم بیقرار در غم آلاله هایش کربلا اوج فگار گاهی از عباس وگاه ازعون وجعفر غرق غم گشته خونین قلب وجانش درغم آن شهسوار در گلویش غم نشسته از غم سلطان دین ندرکرده تاشود در مکتبش او جان نثار پشت غمهای پياپي شد خروشی بیکران در کنار زینب درد آشنا شد غمگسار خواب دیده دستهای ماه خود گشته قلم زخم ساقی وفا گشته زاعدا بی شمار مشتعل گشته تمام حس وحال این جهان شسته مادر در خیالش دیده خون وغبار گر توخواهی مادری با اشک وآه وحسرتی حک نما بر قلب وجان ،ام البنینی پر مرار دامن خیس خیالم می زند پر دربقیع تا که اشک وآه خود ریزد کنار آن مزار منتظر برگو کلام آخرت بی دغدغه تا خزان گردد همه غمها زیمن هربهار 💠 💠 @shaeranehowzavi
🖤مثل عود ✍️طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین پیرزن، عبا را روی سرش انداخت و بند پوشیه را بست! کفش‌هایش را پوشید و آرام آرام عرض حیاط خاکی را طی کرد تا رسید‌ به در چوبی، دل‌شوره داشت. عُبید دم در منتظرش بود. خبر زود در شهر پیچیده بود! انگار کسی آمده، مثل اینکه خبرهایی آورده ! دلش مثل سیر و سرکه می‌جوشید. در را باز کرد و پا به پای پسرک بااضطراب و تشویش کوچه‌ی تنگ را پشت سر گذاشت، حواسش به قیافه‌ی عابرها نبود، دستش را به دیوار می‌گرفت که نیفتد، سرانگشت‌هایش روی دیوارهای خشن ساییده می‌شد .توی دلش می‌گفت: «کاش خبرهای خوب آورده باشد. مُردم از دلتنگی! دلم برای قد و بالایشان تنگ شده . هیچ کسی مثل من این همه آقازاده، توی خانه‌اش نداشته! پسرهای نازنینم. قربان شکل و شمایل‌تان بروم. از وقتی رفتند غبار غم پاشیدند توی این شهر و خانه! » رسید به کانون همهمه! چشمش افتاد به گنبد. پایش را که گذاشت توی مسجد. جمعیت با دیدن هیبت رشید پیرزن و شمایل عبید با احترام راه را باز کردند. چشم‌های پیرزن به صورت آفتاب سوخته‌ی بشیر افتاد. چشم‌های خسته ی بشیر در نگاه پیرزن قفل شد، کسی از بین جمعیت گفت :او مادر عباس است! بیچاره بشیر! آرزو می‌کرد کاش پیش از اینها مرده بود و کارش به اینجا نمی‌رسید! چشم از پیرزن گرفت و رو به جمعیت کرد و با لحنی مضطرب گفت : مردم! یوسف را برادران ناخلفش سربریدند، حتی لباسی هم از او باقی نگذاشتند! به یعقوب بگویید دیگر چشم انتظار نماند. اشک در چشم‌های بشیر حلقه زد، با آستین رد اشک را روی صورتش پاک کرد و دوباره چشمش به چشم‌های پیرزن گره خورد! پیرزن با اضطراب پرسید: «از حسین خبری داری؟» بشیر گفت:«همه ی فرزندانت شهید شدند!» پیرزن این بار انگار اصلا چیزی نشنیده باشد دوباره پرسید:«از حسین ،از حسین خبری داری؟» بشیر گفت:«یوسف را سر بریدند...» نهر آب، پهنای کویر صورت پیرزن را پر کرده بود! عباس رسیده بود کنار نهر! تصویرش افتاده بود توی آب! پیرزن برگشت! الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال ناله‌ می‌کرد و مویه‌کنان می‌گفت: من دیگر حسین را نمی‌بینم! من دیگر چشم‌هایش را نمی‌بینم! خنده‌هایش را، صدایش را نمی‌شنوم! من دیگر حسین را نمی‌بینم! همه‌ی زندگی‌ام، پسرانم،عباسم فدای او! بوی دود اسپند و عود حسینیه را پر کرده بود، پرچم‌های یا حسین یا عباس به اهتزاز درآمده بود، با اشاره‌ی بشیر سینه‌زن‌ها کوچه باز کردند! بشیر با صورت آفتاب سوخته شروع کرد به خواندن: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد، علمدار نیامد... . مادر عباس آمده بود! با دل سوخته، عین عود سیب که خاکستر شده باشد! @AFKAREHOWZAVI
🔖 خاکریزِ دوم، زنانِ جان‌فدا1⃣ ✍ کبری خالقی، نویسنده حوزوی [۱]. اساس اجتماعات بشری و تشکیل هر جامعه‌ای منوط به تشکیل خانواده‌‌هاست. قوام خانواده نیز منوط به وجود و حضور زن، می‌باشد؛ به این معنا که نسل بشر با زن ادامه پیدا می‌کند و در واقع بدون حضور زن خانواده مفهوم پیدا نمی‌کند در نتیجه، اجتماع بشری از بین خواهد رفت، و چنین است که نقش مهم و اثرگذار زن و خانواده در هر جامعه مشخص می‌شود. [۲]. پس از انقلاب اسلامی، زنان جامعه همراه با مردان در صحنه حضور پیدا کرده و نقش بی‌بدیل خود را در جامعه به ظهور رسانده و جایگاه رفیع زن در نظام اسلامی را به جهان عرضه کردند. زن مسلمان ایرانی، با پدیده‌ی معجزه‌گون انقلاب از زیر خروارها مفاهیم ضد بشریِ اسلام اموی سربلند کرد و بیدار شد، تا الگوی جدیدی را به زنان عالم ارائه نموده و از رنج و محنت و ظلم و ستم استکبار و ایادی استکبار خود را برهانند و به شأنی که خدای متعال بر اساس فطرت زنانه به آنان عطا کرده است؛ برسند. [۳]. بنابراین زنان ما به تإسی از زنان صدر اسلام که در آن جامعه جاهلی مانند آفتاب درخشیدند و هم‌چنان درخشنده‌ترین هستند، به برکت انقلاب، با معرفی الگویی جدید و با هویتی ملی، اسلامی و انقلابی تاریخ ساز شده و با روحیه‌ی ایثار و فداکاری صحنه‌های زیبایی در انقلاب و دفاع مقدس... ‌آفریدند و هم‌چنان ادامه می‌دهند؛ تا آنجا که نه تنها در تجهیز و تشجیع مردان نقش اَبَر زن را به عهده گرفته بلکه هفتنه هزار زن در این راه به شهادت رسیدند. [۴]. مردان و زنان، این ندای آسمانی از عمق جانِ با ایمان و والای امام‌خمینی(رحمةالله‌علیه) را به گوشِ جان شنیدند و به‌پاخاستند؛ تا نقشی شایسته در برپایی تمدن نوین اسلامی داشته و اثرگذار در سرنوشت تاریخ باشند. از طرفی مقام معظم رهبری درباره زنان عفیف و پاکدامن که در خانواده در نقش همسری عشق و آرامش را تقدیم کرده و همیشه در مقام مادر مایه‌ی حیات هستند؛ می‌فرمایند:«زن مسلمان ایرانی... ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. می‌توان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه‌داشت و در عرصه‌ی سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازی‌های جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد... »( پیام به مناسبت کنگره هفت هزار زن شهید ۱۵ اسفند ۱۳۹۱). [۵]. اینجاست که حدیث امام صادق(علیه‌السلام):«اکثر الخیر فی النساء»(من لایحضره الفقیه، جلد۳ صفحه ۳۵۸) معنا می‌شود، که اگر زن، بر محور فطرت و طبق منطق و معرفت الهی زندگی کند؛ می‌تواند نیکی‌های زیادی را که خداوند در او به ودیعه نهاده، در خود پرورش دهد و پشتیبان و حامی همسر و فرزندانش باشد و در اجتماع نیز حضور پیدا کرده و نقش‌آفرین باشد. از این منظر است که مقام معظم رهبری در مقوله‌ی زن می‌فرمایند:«در مسئله‌ی زن، موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست... بیان نظر و عقیده‌ اسلامی است»(در دیدار با زنان فرهیخته ۱۴دی ۱۴۰۱). [۶]. اگر در صدر اسلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، حضرت علی، امام حسین، حضرت سجاد...(علیهم السلام) تاریخ و جبهه‌ی حق را به حرکت در آورده و پیش می‌رانند مدیون حضور باشکوه و پر از مهر و محبت و روحیه‌ی شجاعانه‌ی حضرت زهرا و حضرت زینب ( سلام‌الله‌علیهما) هستند، یا اگر حضرت عباس و برادرانش در آستان امام خون می‌دهند و آوازه‌ی وفاداری و ایثارشان در طول تاریخ به قلب و جان انسان‌ها می‌نشیند، به دلیل حضور مقتدرانه و سرشار از عاطفه حضرت ام‌البنین(سلام‌‌‌الله‌علیها) به عنوان مادر است. [۷]. مقام معظم رهبری در این درباره‌ می‌فرمایند:«بارها من گفته‌ام، خاکریزِ شهدا در مقابل دشمنان دین و حقیقت، خاکریز اوّل است؛ خاکریز دوم، خانواده‌های شهدایند. پشت سرِ آنها شما(مادران و همسران شهدا) هستید. این رنج های شما و این فراق ها و غصّه‌ها و محرومیت از دیدن و احساس کردن حضور عزیزانتان، پیش خدای متعال اجر دارد.»(در دیدار با ۲۰ آبان ۱۳۸۰) @AFKAREHOWZAVI
🔖 خاکریزِ دوم، زنانِ جان‌فدا2⃣ ✍ کبری خالقی، نویسنده حوزوی [۸]. بنابراین اگر شهدای انقلاب اسلامی توانستند مجاهدت کرده و نهال انقلاب را هم‌چون درخت تناوری به ثمر برسانند به همت زنان و مادران آنان است، اگر حاج قاسم عزیز ما، در خاکریز دشمنان حق و حقیقت جان‌فدا شد، علاوه بر اراده‌ی پولادینش، به‌خاطر پدر و مادری پاک و متدین و همراهی همسری جان‌فدا در سنگر خانواده توام با صبوری و روحیه‌ی مقاوم و لبریز از عشق و عاطفه است. [۹]. به قول ظریفی که می‌‌گفت:«حاج قاسم یک نفر نبود..دو نفر بود. او را باید به عنوان یک اَبَرمرد ستود و همسرش را به عنوان یک اَبَر_زن، عطر آن گلاب اگر جهانی شد، بخاطر این گل پرده نشین مخلص و صبور بود. تحمل رنج‌ها و تنهایی‌های این بانو، آن چنانْ جهادی را رقم زد. او هم مانند سردار شهیدمان، به گردن همه‌ی ما حق دارد.» درود به تمام زنان سرافراز جان‌فدا در خاکریز دوم که در سنگر خانواده، نه در کنج عزلت، که با شورانگیزیِ باورنکردنی مردان و فرزندانشان را برای رویارویی با شیطان بزرگ و استکبار جهانی و یاری جبهه‌ی حق آماده و خود نیز همراه آنان مجاهدت می‌کنند. پایان @AFKAREHOWZAVI
🔖برای ریحانه‌ی وجودت آمنه عسکری منفرد، عضو تحریریه مجتهده امین 🌹برای تو می‌نویسم! برای ریحانه‌ی وجودت! با استعانت از الفاظ ظریف و لطیف حکیم انقلاب در توصیف «المرأة ریحانه...» 🌹امروز یک‌بار دیگر به زن بودنت افتخار کن. از این‌که هوای خانه را انباشتی از حضورت، از این‌که اهالی خانه، تنفس می‌کنند در هوایت که تو چون گل و عطر خوش‌بویی و آن زمان که به لباسِ همسری مزین می‌شوی، مظهر عشق و آرامشی و چون تاج مادری بر سر می‌نهی، صاحب حق حیات می‌گردی، چون اشرف مخلوقات را در وجودت می‌پروری، پس با عشقی بی‌بدیل او را پرورش می‌دهی. 🌹وقتی مادر شوی ، بیش‌از همه می‌توانی هویت ملی را در وجود دلبندت نهادینه کنی و بذرهای ایمان و اخلاق را در وجودش بیفشانی و با مهر و رحمت مادرانه که ودیعه‌ی الهی است به جانش نیوش کنی. آنگاه در بزنگاه انتخاب حق و باطل، چون مادران معزز شهدا، فرزندت را به سمتِ قله‌ی رحمت رهنمون شوی تا اوج بگیرد و از دامان تو به معراج برسد.  🌹تو همانی که خانواده بدون حضور و احساس تکلیفِ تو، قابل اداره شدن نیست و من مطمئنم که برخی گره‌ها جز با سرانگشتِ ظریفِ زنانگی‌ات باز نمی‌شود، پس زنانه جهاد کن و نقش همسری و مادری –خانه‌داری– را مانع پیشرفت خود قرار نده و به این جمله، خوب بندیش: «اکثر الخیر فی النساء: بیشتر خوبی‌ها در زنان است.» (من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۵) بیندیش و برای رسیدن به آن رتبه تلاش‌کن. تلاشی مؤثر و کارآمد، از جنس «جهادِ یک زن». @AFKAREHOWZAVI