eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
218 دنبال‌کننده
646 عکس
33 ویدیو
71 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
ویروس چقدر مُسری است؟ 🔹متوسط تعداد کسانی که از فرد درگیر بیماری‌های زیر مبتلا شده‌اند @AkhbareFori
📌 چیست؟ 🍀 بسیاری از کارهای که دارید آنقدر ها هم سخت نیستند که نتوان انجام داد شما به اندازه کافی استعداد و توانایی برای انجام این کارها دارید اما به دلیلی شروع نمی کنید. 🍀 با قانون دو دقیقه می توانید بر به تعویق انداختن کارها و تنبلی غلبه کنید. استفاده از این قانون اینقدر آسان است که نمی توانید بهانه ای برای انجام ندادن آن بیاورید. ✅ بخش اول: اگر کاری است که حدود دو دقیقه طول می کشد همین الان انجامش دهید. 🌱 شاید برایتان جالب باشد که بسیاری کارها است که می توانید آنها را در کمتر از دو دقیقه انجام دهید. این قبیل کارها را سریعا انجام دهید. مثلا ،‌ گذاشتن لباس ها در ماشین لباس شویی، شستن چند تکه ظرف بلافاصله بعد از غذا، چک کردن ایمیل، تلفنی ضروری، خالی کردن سطل آشغال و ... 🌱 بنابراین اگر کاری کمتر از دو دقیقه طول می کشد فورا از این قانون استفاده کنید و انجامش دهید. ✅ بخش دوم : وقتی سعی می کنید کار یا عادتی جدید را در زندگی خود ایجاد کنید برای شروع آن از قانون دو دقیقه استفاده کنید. 🌱 بسیاری از کارهای شما در دو دقیقه انجام نمی شوند اما برای شروع این کارها دو دقیقه کافیست. هر کاری که انجام دادن آن برایتان سخت است را فقط دو دقیقه شروع کنید. 🌱 می خواهید نویسنده شوید فقط دو دقیقه بنویسید بعد از نوشتن جمله اول که دو دقیقه یا کمتر طول می کشد درگیر کار شده اید و می توانید برای یک ساعت هم بنویسید. 🌱 دوست دارید کتاب های زیادی مطالعه کنید فقط دو دقیقه شروع به مطالعه کنید اگر مطلب جذاب باشد درگیر شده و ادامه می دهید. 🌱 می خواهید ورزش کنید در دو دقیقه کفش های اسپرت خود را بپوشید و از خانه بیرون بروید حتما ورزش خواهید کرد. 🌺 این قانون بر اساس یک اصل فیزیک است که مدت هاست کشف شده: ! 🍀 «چیزها مایلند وضعیت فعلی خود را حفظ کنند» یعنی اگر در حال حرکت باشند تمایل دارند که حرکت خود را ادامه دهند و اگر ساکن باشند تمایل به سکون دارند. 🍀 این قانون برای انسان ها هم تقریبا درست است اغلب ما دوست داریم وضعیت خود را حفظ کنیم و شروع کار برایمان مشکل است برای همین به موقع شب ها برای برخی سخت است چون دوست دارند همچنان بیدار باشند و شدن صبح هم سخت است چون دوست دارند خوابشان را ادامه دهند. 🍀 در اصل شما با ، فعالیت‌های قورباغه‌ای‌تان را کوچک می‌کنید تا خیلی راحت‌تر نسبت به آن‌ها اراده کنید. 🍀 سختی ورود به کار، بزرگتر از خود کار است. قانون ، طراحی نسخه برای حضرت امیر است که «إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ؛ هنگامى كه از چيزى مى ترسى، خود را در آن بيفكن، زيرا گاهى ترسيدن از چيزى، از خود آن سخت تر است.» (حکمت 175) 🌺 این قانون ساده به شما کمک می‌کند تا بر این مشکل غلبه کنید. جایی خواندم «کار را که شروع کنید تمام می شود». این جمله را همیشه بخاطر داشته باشید. https://t.me/hazhirbook/4023 🌐 @aliebrahimpour_ir
هدایت شده از 
سخنی با چند نفر خودشیفته 🔹برخی از افرادی که در لیست وحدت نبودند به جای خوشحالی از پیروزی جبهه انقلاب، دوباره رویه تخریب و اتهام زنی را در پیش گرفته اند و چنین وانمود می کنند که آنها انقلابی هستند و سایر افراد در لیست، غیر انقلابی بوده‌اند و از روی مصلحت سنجی و ... بر آنها ترجیح داده شده‌اند. 🔹این افراد به رایِ ملت به لیست وحدت صریحا توهین می کنند و رای آنها را بی ارزش جلوه می دهند. رای ملت را از سر می خوانند و آن را رای ؟ می دانند و دعا می کنند که خدا از ملت در رای به لیست واحد و رای ندادن به آنها بگذرد. 🔹هر چه به توئیت ها و مطالب بغض آلود این افراد می نگرم نمی توانم خود را توجیه کنم که این نوشته ها برای خدا و براساس دغدغه های اصیل انقلابی و نوکری مردم باشد. 🔹این افراد باید بدانند که رای ملت به لیست واحد رای به ۳۰ نفر انسان بدون خطا و انقلابی محض نیست بلکه رای به یک جمع هماهنگ انقلابی است که توانسته اند در یک فهرست واحد جمع شود. همچنان که امثال شما را هم انقلابی نابِ بدون خطا و کم اشتباه نمی داند. 🔹اشتباهات متعدد شما آقایان و بدعهدی شما در ایام انتخابات برای همه محرز شده است؛ خیلی هم خود را مطهر و پاکیزه جلوه ندهید؛ اگر براساس شاخصه های اصیل انقلابی و اسلامی باشد تردید نداشته باشید که قطعا بنده و شما و خیلی های دیگر از هر لیست انقلابی خارج بودیم: گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند 🔹اما این را می دانیم که اولا انقلابی گری مقول به تشکیک است و سطوح مختلف و دایره وسیعی دارد و ثانیا براساس عقلانیت اجتماعی، چاره‌ای جز اعتماد به عقل جمعی و استفاده از همه ظرفیت های جبهه انقلاب در یک جمع همبسته و هماهنگ وجود ندارد. 🔹لیست واحد جبهه انقلاب تنها فهرستی بود که حداقل های این عقلانیت اجتماعی را به وجود آورده بود و نظر اکثریت دلسوزان اسلام و انقلاب را اعم از عالمان، فرهیختگان، دانشگاهیان، وعاظ و مداحان و ... را جلب کرده بود و مردم انقلابی نیز به این عقلانیت و اجماع رای دادند. 🔹اگر افرادی هم به شما رای داده اند نه از این جهت است که شما را نماد و نشانه انقلاب و اسلام می دانند بلکه چنین تشخیص داده اند که شاید شما هم بتوانید نوکران و خادمان بهتری برای ملت و انقلاب باشید والا ملت با هیچ کس عقد اخوت نبسته اند. 🔹حال که ملت به لیست وحدت و بسیاری از نیروهای انقلابی اعتماد کرده است به ایشان از روی رغبت و اخلاص تبریک بگویید و تمام امکانات خود را برای تقویت جبهه انقلاب از طریق نمایندگان ملت به کار ببرید و شیطان و هواهای نفسانی را از خود دور کنید. 🔹 آن که وارد کارزار سیاست می شود همواره باید از خداوند متعال اینگونه طلب کنند: 🤲خداوند ما را از تفرعن، خودبرتربینی، ریاست‌طلبی و جاه‌طلبی های پنهان، غیر آشکار و به بهانه های مقدس در امان نگه دارد.🤲 سید مهدی موسوی @hodanandboshra
☑️ یکی از دوستان یک دعا اضافه کرد: خدا دوستان را از توهم خودشیفتگی نجات بده. ☑️ من هم این دعا رو اضافه می‌کنم: بچه انقلابی‌ها به بلوغ درک «جمع» برسند. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 بلوغ درک «جمع» 🔻 تیم با معدل 70 از تعدادی فرد حتی با معدل 80 بهتر و عمیق‌تر است. یعنی اگر ما 20 نفر داشته باشیم که نمره هر کدام 16 است ولی در مقابل یک تیم 20نفره داشته باشیم که نمره هر کدامشان 14 است، ارزش تیم از آن جمع بیشتر است. یک تیم متوسط بسیار سخت‌تر است از درست‌کردن یک جمع با افراد خوب. همچنین از این تیم، مهم‌تر است از اضافه‌کردن تک‌افراد خوب. منظور من از بلوغ درک «جمع» این است. 🔻 نتیجه ، یعنی وقتی می‌بینم تیمی که تشکیل شده ضعیفند و کار اشتباهی هم انجام داده‌اند، اما من برای این تیمی که با سختی فراوان تشکیل شده، ارزش قائل باشم! یعنی این تیم را جمع‌جبری تعدادی فرد نبینم که به‌صورت مکانیکی بتوانم یکی را حذف کنم و یکی را اضافه کنم. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 نقدی بر « » 🖌 نوشته دوست عزیز، آقای مهندس سیدشهاب‌الدین اسحاقی‌نیا ☘️ برای کسانی که این دوره موفق به حضور در مجلس شدند آرزوی موفقیت در برآورده کردن آرزوهای مردم رو دارم خیلی هم علاقه ندارم که اسم مردم و منتخبینشون رو مزخرف و فلان و فیسار بگذارم! در واقع اصلا اینجوری هم فکر نمیکنم. ☘️ اما نقدی به این مسئله دارم ک خدمتتون عرض میکنم: نمیدونم شاید تقصیر من مهندسه که دارم انتخابات رو مثل یک بازار میبینم که نامزدها و لیستها در اون حکم کالا رو دارند و رای مردم مثل بهایی است که برای خرید این کالا ها پرداخت میشه! ☘️ حقیقت اینه که مردم هیچ کدامشان در بنجل بودن بخشی از این کالایی (لیستی) که خریده اند شکی ندارند! اما با منطق برخی از دوستان دو قطبی موجود ما را مجبور میکند هر جنس بنجلی را بخریم! حتی اگر به بنجل بودنش اعتقاد داریم! ☘️ مثالی که زدید در خصوص جمع با بازده 16! نشان می دهد خود شما هم اعتقاد دارید که معدل این عزیزان 16 است! اصلا به عقیده من معدلشان 18 است! اما تا کی؟ ☘️ تا کی قرار است ما بخاطر این دو قطبی میوه گندیده و خوب را درهم بخریم؟ آن میوه فروشی که این میوه ها را میفروشد کی احساس نیاز میکند تا میوه های بهتری برای عرضه در بازار تهیه کند؟ ☘️ بازار انتخابات و رای های لیستی مثل بازاری است که فروشنده در آن قدرت دارد! فروشنده هر جنسی را بخواهد به قیمت گزاف می فروشد و خریدار هیچگاه نمی تواند بهترین کالا ها را انتخاب کند! ☘️ حالا بازار دیگری را فرض کنید که میوه فروش (آقای حداد عادل) تلاش کند بهترین کاندیداها را برای عرضه انتخاب کند! به جای اینکه خیالش راحت باشد مردم به همه ی لیست رای می دهند تلاش کند آنقدر لیست خوبی ببندد که مو لای درزش نرود! بهترین ها را با یک ساز و کار درست در لیست جمع کند! بهترین هایی که مردم میخواهند نه بهترین هایی که خودش می خواهد! آقای حداد مثل هر فروشنده ی دیگری باید بترسد که لیستش خریدار نداشته باشد. آنوقت خیلی متفاوت عمل خواهد کرد. در واقع این باید آقای حداد باشد که از حضور رقیب در مجلس ترس داشته باشد و نه مردم! ☘️ شاید تصویر چنین لیست و انتخاباتی خیلی رویایی و دور از ذهن باشد اما همه ما می پذیریم آنچه امروز وجود دارد بازاری است که فروشنده در آن قدرت دارد و نه متقاضی! برای عوض کردن این مسئله چه باید بکنیم؟ 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 و 🍄 مردم چپیده‌اند در خانه؛ تلویزیون نباید با روال سابق جلو برود. بااین‌حال، خسته‌تر از همیشه؛ همگی شده‌اند شبکه۴. 🍄در این بحبوحه، سیما یک مردی مثل می‌خواهد که عین آدم یک لیست فیلم هالیوودی ۲۰۲۰ و ۲۰۱۹ برای ملت تدارک ببیند. 🔹پی‌نوشت: این مصاحبه را بخوانید: 📎 mshrgh.ir/1041728 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 طلبه‌ها و : [گزارشی از ] 1️⃣ ابتدا بچه‌های قم و گروه جهادی‌شان نامه آمادگی کمک دادند: https://eitaa.com/khanetolab/3513 https://eitaa.com/khanetolab/3524 https://eitaa.com/khanetolab/3525 https://t.me/ali_mahdiyan/719 https://t.me/ali_mahdiyan/720 2️⃣ جلسه‌ای با مسئولین برگزار و نوع و شیوه فعالیت، برنامه‌ریزی می‌شود: https://eitaa.com/khanetolab/3539 3️⃣ برنامه مشخص می‌شود و فراخوانی هم داده می‌شود: https://eitaa.com/khanetolab/3541 https://t.me/ali_mahdiyan/721 4️⃣ افراد متقاضی، توجیه می‌شوند: https://eitaa.com/khanetolab/3558 5️⃣ کار آغاز می‌شود: https://eitaa.com/khanetolab/3563 https://t.me/ali_mahdiyan/723 6️⃣ روایتی از این فعالیت: https://eitaa.com/khanetolab/3564 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/352 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/353 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/355 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/356 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/357 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/358 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/359 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/360 https://eitaa.com/ali_mahdiyan/361 https://t.me/ali_mahdiyan/726 https://t.me/ali_mahdiyan/727 ✅ گزارش نهایی و جامع را در اینجا بخوانید: https://eitaa.com/khanetolab/3573 🌐 @aliebrahimpour_ir
✨ گسترده‌ترین سازمان تشکیلاتی شیعه 🌟 با مدیریت #امام_جواد ، #امام_هادی و #امام_حسن_عسکری 📒 انسان 250ساله،‌ ص330 #برش #ازکتاب 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 هدایت‌گر شش‌ساله 🍀 حدیثی درباره کودکی (ع) است که وقتی معتصم در سال دویست و هجده هجری، (ع) را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادی(ع) که در آن وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‌اش در مدینه ماند، پس از آنکه حضرت جواد(ع) به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس‌وجو کرد و وقتی شنید پسر بزرگ حضرت جواد، علی‌ بن محمد(ع) شش سال دارد، گفت: این خطرناک است، ما باید به فکرش باشیم. 🍀معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آنجا کسی را که دشمن اهل بیت(ع) است پیدا کند و این بچه را به دست آن شخص بسپرد تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد. 🍀این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام الجُنَیدی که جزو مخالف‌ترین و دشمن‌ترین مردم با اهل بیت(ع) بود،-در مدینه از این قبیل علما آن وقت بودند- برای این کار پیدا کرد و به او گفت: من مأموریت دارم که تو را مربی و مؤدب این بچه کنم، تا نگذاری هیچ کس با او رفت‌و‌آمد کند و او را آن طور که ما می‌خواهیم تربیت کن، اسم این شخص الجنیدی در تاریخ ثبت است، حضرت هادی(ع) هم همان طور که گفتم، در آن موقع شش سال داشت و امر، امر حکومت بود؛ چه کسی می‌توانست در مقابل آن مقاومت کند؟ 🍀بعد از چند وقت یکی از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدی را دید و از بچه‌ای که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد. الجنیدی گفت: بچه؟ این بچه است؟ من یک مسأله از ادب برای او بیان می‌کنم، او باب‌هایی از ادب را برای من بیان می‌کند که من استفاده می‌کنم! این‌ها کجا درس خوانده‌اند؟ گاهی به او، وقتی می‌خواهد وارد حجره شود، می‌گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو- می‌خواسته اذیت کند- می‌پرسد: چه سوره‌ای بخوانم؟ من به او گفتم: سوره بزرگی، مثلاً سوره آل‌عمران را بخوان، او خوانده و جاهای مشکلش را هم برای من معنا کرده است، اینها عالمند! حافظ قرآن و عالم به تأویل و تفسیر قرآنند، ارتباط این کودک ـ که علی‌الظاهر کودک است، اما ولی الله است، «و آتیناه الحکم صبیّا»ـ با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد -و استاد یکی از شیعیان مخلص اهل‌بیت شد. 🍀 شد غلامی که آب جو آرد/آب جوی آمد و غلام بِبُرد 📒 : انسان 250ساله،‌ ص324-325 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 در بزم خلیفه‏ 🌸 متوکل، خلیفه سفاک و جبار عباسى، از توجه معنوى مردم به ‏ علیه السلام بیم‌ناک بود و از اینکه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت کنند رنج مى‌‏برد. سعایت‌کنندگان هم به او گفتند ممکن است على بن محمد (امام‏ هادى‏) باطناً قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لااقل نامه‌‏هایى که دالّ بر مطلب باشد در خانه‌‏اش پیدا شود. لهذا متوکل یک شب بى‏خبر و بدون سابقه، بعد از آنکه نیمى از شب گذشته و همه چشم‌ها به خواب رفته و هر کسى در بستر خویش استراحت کرده بود، عده‌‏اى از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه امام که خانه‌‏اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند. 🌸 متوکل این تصمیم را در حالى گرفت که بزمى تشکیل داده، مشغول می‏گسارى بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند. او را دیدند که اتاقى را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روى ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاق‌ها شدند، از آنچه مى‌‏خواستند چیزى نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند. 🌸 وقتى که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‌‏گسارى بود. دستور داد که امام پهلوى خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابى که در دستش بود به امام تعارف کرد. امام امتناع کرد و فرمود: «به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار». 🌸 متوکل قبول کرد؛ بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده». فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر از اشعار گذشتگان حفظ دارم». 🌸 متوکل گفت: «چاره‏اى نیست، حتما باید شعر بخوانى». امام شروع کرد به خواندن اشعارى‏ که مضمونش این است: ⚡️ «قله‏‌هاى بلند را براى خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آن‌ها بودند و آن‌ها را نگهبانى مى‏‌کردند، ولى هیچ یک از آن‌ها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آن‌ها را از گزند روزگار محفوظ بدارد» ⚡️ «آخر الامر از دامن آن قله‌‏هاى منیع و از داخل آن حصن‌هاى محکم و مستحکم به داخل گودال‌هاى قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختى به آن گودال‌ها فرود آمدند!» ⚡️ «در این حال منادى فریاد کرد و به آن‌ها بانگ زد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‏‌ها و شکوه و جلال‌ها؟» ⚡️ «کجا رفت آن چهره‌‏هاى پرورده نعمت‌ها که همیشه از روى ناز و نخوت، در پس پرده‌‏هاى الوان، خود را از انظار مردم مخفى نگاه مى‏‌داشت؟» ⚡️ «قبر عاقبت آن‌ها را رسوا ساخت. آن چهره‏‌هاى نعمت پرورده عاقبت الامر جولانگاه کرم‌هاى زمین شد که بر روى آن‌ها حرکت مى‌‏کنند!» ⚡️ «زمان درازى دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولى امروز همان‌ها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده‏‌اند!» 🌸 صداى امام با طنین مخصوص و با آهنگى که تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوکل نفوذ کرد این اشعار را به پایان رسانید. نشئه شراب از سر مى‏گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشک‌هایش مثل باران جارى شد. 🌸 به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را -و لو براى مدتى کوتاه- از یک قلب پرقساوت بزداید. 📗 مجموعه آثار ( راستان) ؛ ج‏18 ؛ ص238-240 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 اعتقاد به نحسی ایام 💫 براى اينكه من وقت شما را زياد نگيرم، قسمتى از اينها را به طور اختصار برايتان نقل مى‌‏كنم كه شما بشنويد و تعجب كنيد كه ما چرا اين جور هستيم؟! يكى از چيزهايى كه در اينجا هست و براى خود من هم خيلى جالب بود اين است: 💫 معمول ما اين است كه وقتى خانه‌‏مان را عوض مى‏‌كنيم و مى‌‏خواهيم به خانه جديد برويم يك گوسفند مى‌‏كشيم. يا اگر چشمه‏اى جارى مى‌‏كنيم، كار نوى مى‌‏كنيم، يك گوسفند مى‌‏كشيم. 💫 وسائل‏، جلد دوم، صفحه 198 از معانى الاخبار صدوق نقل مى‌‏كند كه پيغمبر اكرم‏ نَهى عَنْ ذَبائِحِ الْجِنِ‏ پيغمبر از نهى كرد. معلوم مى‌‏شود اسم اينها در قديم ذبيحة الجن بوده است. 💫 بعد فرمود: وَ هُوَ أنْ يَشْتَرِىَ الرَّجُلُ الدّارَ أَوْ يَسْتَخْرِجَ الْعَيْنَ وَ ما اشْبَهَ ذلِكَ‏ يعنى كسى خانه‏اى مى‌‏خرد يا چشمه‏‌اى را استخراج و جارى مى‌‏كند يا كارى مثل اينها مى‌‏كند فَيُذْبَحُ لَهُ ذَبيحَةٌ لِلطِّيَرَةِ بعد گوسفندى را مى‌‏كشند براى اينكه جلو چشم مردم را بگيرند مَخافَةَ إنْ لَمْ يَفْعَلْ أَنْ يُصيبَهُ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْجِنِ‏ [گمان می‌کند] اگر اين كار را نكنند جن‌ها به او آسيب مى‌‏رسانند. (ما مى‌‏گوييم ‏زخم، معلوم مى‌‏شود عرب‌هاى جاهليت مى‏‌گفتند جن مى‌‏آيد اين كار را مى‌‏كند.) 💫 فابْطَلَ ذلِكَ النَّبِىُّ وَ نَهى عَنْهُ‏ پيغمبر اكرم اين سنت رايج جاهليت را- كه دومرتبه در ميان ما رايج شده است- باطل كرد. اين كتاب‏ وسائل‏ از كتب معتبر حديث ما، اين هم مدركش كه عرض كردم. 💫 پيغمبر اكرم فرمود: كَفّارَةُ الطِّيَرَةِ التَّوَكُّلُ‏ كفاره طيَره توكل است. اينكه كلمه «كفاره» به كار رفته است يعنى طيره گناه است؛ اگر مى‌‏خواهيد اين گناه از بين برود توكل بكنيد، اثر اين گناه از ميان مى‌‏رود. 💫 همچنين پيغمبر اكرم وقتى كه مى‌‏خواست به مسافرت برود مى‌‏فرمود: اللَّهُمّ لا طَيْرَ الّا طَيْرُكَ وَ لا خَيْرَ الّا خَيْرُكَ وَ لا الهَ غَيْرُكَ. اللَّهُمَّ لا يَأْتى بِالْحَسَناتِ الّا انْتَ وَ لا يَذْهَبُ بِالسَّيِّئاتِ الّا انْتَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ. اينها چيزهايى است كه بايد در كتيبه‌‏هاى بسيار بزرگ با آب‌‏طلا بنويسند؛ ببينيد روح توحيد و روشن‏‌بينى و واقع‏‌بينى چقدر در آن موج مى‏‌زند: خدايا طير و فال بدى نيست مگر آنچه از ناحيه تو بيايد (يعنى آنچه كه تو به عنوان مجازات اعمال به ما مى‌‏دهى) و خيرى نيست مگر خيرى كه از ناحيه تو بيايد، معبودى جز تو نيست (اشاره به اين است كه اينها بوى شرك و بت‏پرستى مى‌‏دهد). خدايا حسنات را جز تو نمى‌‏دهد و سيئات هم جز از ناحيه [تو دفع نمى‌‏شود؛] مخزن تو هستى، من اگر حسنات را مى‏‌خواهم از تو مى‌‏خواهم، و اگر دفع سيئات را مى‌‏خواهم از تو مى‌‏خواهم. 📘 مجموعه آثار شهيد مطهري (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص: 408-409 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 1 🌲 ما چند داريم كه مربوط به زمان حضرت هادى است چون عصر ايشان‏ بيشتر عصرى بوده است كه نجوم احكامى آمده است و اين حرفها را سؤال مى‌‏كرده‏‌اند. 🌲 احمد دقّاق بغدادى گفت: «كَتَبْتُ إلى أَبي الْحَسَنِ الثّانى أسْأَلُهُ عَنِ الْخُروجِ يَوْمَ الأَرْبَعاءِ لا يَدورُ» از ‏ از چهارشنبه آخر ماه [یا آخر سال]‏ سؤال كردم. 🌲 فكَتَبَ: مَنْ خَرَجَ يَوْمَ الأَرْبَعاءِ لا يَدورُ خِلافاً عَلى اهْلِ الطِّيَرَةِ وُقِىَ مِنْ كُلِّ آفَةٍ وَ عوفِىَ مِنْ كُلِّ عاهَةٍ. فرمود هركسى كه به رغم مردمى كه اين جور فكر مى‌‏كنند و فال بد مى‌‏زنند، مخصوصاً روز چهارشنبه آخر ماه (يا آخر سال) بيرون برود يعنى به خدا توكل كند، خداوند در ازاى اين و اين با اهل تطيّر، او را از هر آفت و بيماری‌ای حفظ مى‌‏كند. 📘 مجموعه آثار شهيد مطهري (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص:409 🌐 @aliebrahimpour_ir
[In reply to « عقل سُرخ »] 📌 2 [ ] 🌲 در تحف العقول نقل مى‌كند كه مردى به نام حسن بن مسعود گفت: «دَخَلْتُ عَلى أَبِي الْحَسَنِ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ نُكِبَتْ اصْبَعى» من بر امام هادى عليه السلام وارد شدم در حالى كه انگشتم زخم و مجروح شده بود، يعنى آفت ديده بود. «وَ تَلَقّانى راكِبٌ وَ صَدَمَ كِتْفى» بين راه، در حالى كه ناراحتى انگشتم را مى‌كشيدم يك سوارهاى به من تنه زد به طورى كه كتف من مجروح شد «وَ دَخَلْتُ فى زَحْمةٍ» با هزار زحمت داخل شدم. فَخَرَّقوا عَلَىَّ بَعضَ ثِيابى (روز ازدحام بوده است) وقتى وارد شدم جمعيت خيلى زياد بود، قسمت‌هايى از لباس من هم پاره شد. به اين حال من بر عليه السلام وارد شدم. 🌲 تا وارد شدم گفتم: كَفانِىَ اللَّهُ شَرَّكَ مِنْ يَوْمٍ بودى تو امروز! ببين انگشت من اين جور شد، شانه من اين طور شد و لباسم چنين شد؛ امروز براى من بود! فَما اشْامَكَ! اى روز بودى تو! 🌲 فقالَ لى ابُو الْحَسَنِ: يا حَسَنُ! هذا وَ انْتَ تَغْشانا؟! حسن بن مسعود! تو از اين طرف اين حرف را مى‌زنى از آن طرف به خانه ما مى‌آيى؟! ببينيد تعبير چقدر رسا و عالى است! تو به خانه ما مى‌آيى و چنين حرفى را مى‌زنى؟! مثل اينكه در خانه امام بيايد و مثلًا- العياذ باللَّه- على بن ابى طالب را سبّ كند يا انكار نبوت پيغمبر و يا انكار توحيد را بكند. 🌲 ترْمى بِذَنْبِكَ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ گناه خودت را به گردن آن كسى مى‌گذارى كه گناهى ندارد؟! به گردن روز و يوم مى‌گذارى؟! 🌲 قال الْحَسَنُ: فَاثابَ الَىَّ عَقْلى. حسن بن مسعود گفت: با اين حرف امام، مثل اينكه عقل من قبلًا از سرم پريده بود باز آمد. وَ تَبَيَّنْتُ خَطَأى فهميدم اشتباه كرده‌ام. فَقُلْتُ: مَوْلاىَ اسْتَغْفِرُ اللَّهَ. آقايم! من از اين گناهى كه مرتكب شدم استغفار مى‌كنم. 🌲 فقالَ: يا حَسَنُ! ما ذَنْبُ الْايّامِ حَتّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمونَ بِها اذا جوزيتُمْ بِاعْمالِكُمْ فيها. حسن! پس از آنكه شما مى‌بينيد بشر جز نتيجه اعمال خودش نيست پس گناه ايام و روزها چيست؟! دوشنبه و چهارشنبه چه گناهى دارد؟! 13 و 15 چه گناهى دارد؟ فَما ذَنْبُ الْايّام؟! 🌲 قالَ الْحَسَنُ: انَا اسْتَغْفِرُ اللَّهَ ابَداً وَ هِىَ تَوْبَتى آقا جان! استغفار مى‌كنم و توبه من همين باشد كه در حضور شما توبه كردم. 🌲 قالَ: وَ اللَّهِ ما يَنْفَعُكُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُعاقِبُكُمْ بِذَمِّها عَلى ما لا ذَمَّ عَلَيْها فيهِ به خدا قسم كه اين حرف‌ها كه ايام را گنهكار بدانيد و براى آنها شئامت و نحوست قائل شويد، نه تنها فايده‌اى به حالتان ندارد، بلكه خداوند شما را معاقب خواهد كرد، خدا عليه شما اعلام جرم خواهد كرد كه چرا مخلوق بى‌گناه مرا مجرم دانستيد؟ من اين روزگار را بى‌گناه دانستم. اى كسى كه مى‌گويى «فلك كج رفتار» تو گنهكارى! بنده بى‌گناه خدا را مجرم مى‌دانى! خدا در قيامت مى‌آيد از تو سؤال مى‌كند، مى‌گويد بگو اين موجوداتى كه در مدارهاى خودشان حركت مى‌كردند كدام يك از آن‌ها از مسير خودشان منحرف شدند كه انحراف آنها از مسيرشان سبب نكبت و بدبختى تو شد؟! 🌲 أ ما عَلِمْتَ يا حَسَنُ؟ [آيا دانستى حسن؟] ✅ اصل كلى: بشر بايد بداند كه خدا پاداش و كيفر را روى يك حساب معين مى‌دهد؛ بر حساب اعمال و افكار و عقايد بشر مى‌دهد، بر اثر اخلاق نيك يا بد بشر مى‌دهد. بنابراين انسان نبايد در اين زمينه‌ها كوچكترين فكرى يا خيالى به خودش راه بدهد. 📘 مجموعه آثار شهيد مطهري (دفاع از 13(پانزده گفتار))، ج‏25، ص:410-411 🌐 @aliebrahimpour_ir
ادعیه علما برای بیماری.jpg
809.5K
📥 #دانلود #تصویر مخصوص پرینت A5 📌 برخی از سفارش‌های عالمان ربانی برای در امان ماندن از بلاها و #بیماری ها براساس روایات معصومان #عکس #کرونا 🌐 @aliebrahimpour_ir
کرونا به زبان آدمی‌زاد در هفته پیش‌رو - دکتر حمیدرضا قادری.pdf
6.92M
📌 به زبان آدمی‌زاد در هفته پیش‌رو ✅ مجموعه استوری‌های آقای دکتر میر حمیدرضا قادری ( ) (@drhamidqaderi) که به نوعی جمع‌بندی همه نکاتی است که این‌طرف و آن‌طرف خوانده‌ایم. 🔺پی‌نوشت: دکتر قادری از معدود افراد عاقلِ معتدلِ فهیمِ هوشمندی است که می‌شناسم. ، و در این متن مشهود است. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 ☑️ دعا وقت مهمات و رنج و اندوه 🌐 @aliebrahimpour_ir
آگهی فروش توسط صداوسیما پس از شکست و عدم اقبال از سوی مردم! 🌐 @aliebrahimpour_ir
❇️یکی از عکس‌العمل‌هایی که در برابر پاسخ به مطرح می‌شود، استناد به «الباطِلُ يَمُوت بِتَرك ذِكرِه؛ با ترک یادآوری‌اش، می‌میرد» است. بر اساس این روایت در برابر خیلی از اشکالات و افراد اصلا نباید پاسخ داد، همین که پاسخی داده نشود، خودش برطرف می‌شود. این نقد به بسیاری از مباحث از جمله نیز وارد می‌شود. در جریان‌شناسی جریانات باطل شناسایی و معرفی می‌شوند؛ در حالی که خود این باطل‌شناسی، نوعی ذکر باطل است؛ در حالی که مرگ باطل، با ترک ذکر است! ✳️این عبارت را از جنبه‌های مختلف می‌توان بررسی کرد. من در اینجا بدون نظارت به محتوا، از جنبه‌ی «روایت‌بودن» گزارشی از جست‌وجویم را ارائه می‌دهم: برای تحقیقات، خواستم این نقد و روایت را بیاورم و بررسی‌اش کنم. در جامع‌الاحادیث جست‌وجو کردم. در هیچ یک از کتب روایی، این عبارت یافت نشد. تنهاوتنها موردی که این تعبیر یافت شد، در عبارات مرحوم علی دوانی در مقدمه ترجمه جلد51 بحارالانوار بود. وی در این مقدمه، یکی از عوامل پیدایش، بقا و تقویت بهائی‌گری را، عدم توجه علمای شیعه به فتنه باب و بهاء و سهل‌گرفتن کار آن‌ها به دلیل «الباطِلُ يَمُوت بِتَرك ذِكرِه» می‌داند. (ص172) ✅ در گروهی متشکل از جمعی اساتید تاریخ و حدیث، منبع را پرس‌وجو کردم. نتیجه جالب بود: 🔻در مجامع روایی شیعه، چنین چیزی وجود ندارد. 🔻تنها نقلی شبیه به این عبارت از عمر بن خطاب (خلیفه دوم) نقل شده است که کاندهلوی در کتاب حیاة‌الصحابه (ج5:ص135) به نقل از ابونعیم اصفهانی در حلیة‌الاولیاء، (ج1:ص55) آورده است. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 آقای مقدم، کجایی؟ / آقای الوند، روحت شاد! 🌟 1. بعد از کلی انتظار از اول عید شروع شد. اما متفاوت‌تر از هر پایتخت و تناب‌نده‌تر از همیشه. مزیت نسبی پایتخت چی بود؟ یک سریال صددرصد ایرانی با مایه‌های بسیار قوی هویت و ارزش‌های دینی. در همان گیروداری که برخی مازندرانی‌ها با ساخت سریال مخالفت کردند و ساخت فصل4 تقریبا لغو شده بود، جمله «یک فیلم ایرانیِ کامل و درست است» آقا بود که نگاه مسئولین را تغییر داد. آقا به سیروس مقدم گفته بود «پایتخت‌ها را پیگیری کرده‌ام و روابط سالم بین خانواده‌های ایرانی و شئونات یک خانواده ایرانی در این سریال‌ها رعایت شده است. به مسئولان صداوسیما هم گفته‌ام که این سریال‌ها الگوی خوبی برای سریال‌سازی است.» 🌹 2. ، شهره بود به نمایش یک خانواده کاملا معمولی از طبقه متوسط، اما با روابط حسنه و اخلاق خوب. چه کسی هست که گریه نقی سر قبر مادر را یادش نیاید؟ سکانس دوپینگ نقی با همسرش شب قبل از کشتی در سالن را فراموش کرده باشد؟ همه اعضای خانواده بدی داشتند، ولی خوبی‌ها و صفای باطن‌شان بدی‌ها را پوشش می‌داد. کمک هم بودند و همراه. هر قسمت هم یک دردسر جدیدی که سریال را هیجان‌انگیز می‌کرد. ما عشق می‌کردیم ببینیم این خانواده چطور مشکلات بیرون را به کمک همراهی درون، حل می‌کنند. 🎥 3. هرچه پایتخت جلوتر آمد، نقش کم و کمتر شد. این اواخر، خبرگزاری‌ها اخبار پایتخت را نه از قول غفوری (تهیه‌کننده) و نه حتی مقدم، بلکه از نقل می‌کنند. در پشت‌صحنه پایتخت5، تناب‌نده بیشتر از بقیه در حال مدیریت عوامل پشت صحنه بود. خصوصا در دو فصل اخیر، دیگر خبری از نماهایِ خاصِ ابژکتیوِ معروف به «سیروس‌مقدمی» هم نیست! سیروس مقدم، به کارخانه سریال‌سازی تلویزیون معروف است. مردم را خوب می‌شناسد. کارنامه‌اش این را اثبات می‌کند؛ اما پایتخت6 را چه شده؟ آیا سیروس مقدم واقعا در پشت صحنه پایتخت6 بوده؟؟ 🕷 4.اوج از تناب‌نده رو دست خورد. پایتخت5 شد تبلیغ ترکیه. فیلم سینمایی «قسم» هم افتضاحی شد که اوجی‌ها تا جایی شد سعی کردند بپوشانندش! همین یک ماه پیش هم مهناز افشار افشا کرد که تناب‌نده در توییت‌ها و موضع‌گیری‌هایش –از آن طلبه بیچاره تا همین اخیر- نقش کلیدی داشته و درخواست کرده بود نگذارند همین‌طور پاک‌وپاکیزه جاخالی کند. تا توانست دوشید. وسط پایتخت6 هم که نتوانست از خوردن این لقمه چرب دل بکند، با پررویی گفت، بعد از پایتخت6 دیگر با صداوسیما همکاری نمی‌کنم. 🎭 5.اتمسفر پایتخت6 حال آدم را بد می‌کند. شیرازه از هم پاشیده. بچه‌ها پشت بزرگترها بدگویی می‌کنند و با ادبیات بدی با هم حرف می‌زنند. حتی تک‌تک کاراکترها هم شیرینی همیشگی را ندارند. مثلا برای من فهیمه از همه نقش‌ها، بانمک‌تر بود، مخصوصا دیالوگ گفتنش. اما در 6 اینقدر غیرطبیعی سانتال شده، آدم کهیر می‌زند. از نظر داستانی هم داغان است. پایان هر قسمت، بدون هیچ درام و تنشی تمام می‌شود! نمایش دردها و واقعیت‌ها جای خود را به صحنه‌های لودگی بی‌منطق داده: وسط یک مراسم تکریم و اینطور رقص و خوانندگی؟! 🏴 6.اگر می‌خواهید نقش یک متغیر را بدانید، آن را حذف کنید و وضعیت را با قبل مقایسه کنید. پایتخت6 اما در فقدان مرحوم ، از همیشه بیشتر، تناب‌نده‌تر شده. اگر در این شک دارید، «گینس» (اولین فیلم سینمایی تنابنده) را ببینید تا متوجه شوید عمق بی‌مایگی داستان و دیالوگ‌های زشت پایتخت6 بیشتر از همه از چه کسی آب می‌خورد. روحت شاد خشایار الوند! نبودت بدجوری حس می‌شود. روحت شاد. 🌐 @aliebrahimpour_ir 1399.01.03
، سریعتر از تمام کانال‌های خبری (آخرین خبر و خبرفوری و...)، نامه بچه‌های برای اعزام گروه‌های جهادی به آمریکا و اروپا را پوشش خبری می‌دهد! 📎 https://t.me/IranintlTV/50171 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 مربی د[و]ر[ان] گذشته و بحران پیله ناامیدی 🔸 من در کلاس نویسندگی، متن مرحوم را مشق نوشتن می‌کردم. شاگرد شاگردان او در نویسندگی محسوب می‌شوم. در کلاس‌ها و گفت‌وگوهایم هم همیشه کتاب او را معرفی و توصیه کرده‌ام و می‌کنم. (هرچند با عموم اظهارعقیده‌هایی که ورای اصول نویسندگی در متن بروز می‌دهد، هم‌دل نبوده و نیستم) 🔸 اما معتقدم متاسفانه او جزو آن مربیانی بود که -به‌قول دیالوگ معروف آژانس‌شیشه‌ای- "دوره‌اش گذشته". نه فقط بابایی، درباره رسول جعفریان هم همین نظر را دارم. این بزرگواران، دورانی را به تامل و مطالعه گذراندند ولی در نهایت چون نتوانستند خودشان راه به جایی پیدا کنند، یک‌سر از عقیده و آرمان‌شان گذشتند و فرمان چرخاندند و نسبت به کل مسیر ابتدا و سپس شدند. از آن زمان هم در پیله خود خزیدند و مشغول شدند به بازتولید مکرر این ناامیدی و بدبینی در یادداشت‌های روزانه و هفتگی و واگویه‌ی آن در قالب تطبیق بر نمونه‌های روزمره. نه مسئله‌ای را حل کردند، نه تقریر جدیدی از مسائل ارائه دادند و نه حتی پرسش قابل‌توجهی بر پرسش‌های پیشین افزودند. 🔶 تجربه‌ی میدانی نشان می‌دهد این بحرانِ برای تمامی افراد در اواسط عمر رخ می‌دهد. بحران کمرشکنی است که تصورش هم برایم واهمه ایجاد می‌کند. فعلا تنها امیدم، "إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي" است. 🔻پی‌نوشت: خبر درگذشت استاد رضا بابایی را شنیدم. قلم استواری داشت؛ سرمشق، معیار و الگو بود. خواندن متن کتاب اش -جدای از محتوا- خودش سلوک بهتر نوشتن است؛ ان‌شاءالله باقیات‌الصالحاتی برایش باشد. حیف که سرطان و ، روحش را آنقدر آزرد که جسمش تاب نیاورد... روحش شاد. 🔖آخرین یادداشت او که تبلور تامی از روح ناامید اوست:👇 t.me/rezababaei43/1269 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722 🌐 @aliebrahimpour_ir ۱۳۹۹.۰۱.۱۸
🖌درس بزرگ من در فقدان مربی نویسندگی، استاد رضا بابایی: eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722