eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
209 دنبال‌کننده
579 عکس
29 ویدیو
70 فایل
☑️ حرف‌های رایگان یک آدم 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌پروژه شکست‌خورده فیلم ص 🎥قرار بود فیلم‌های سه‌گانه محمد، دنیا را تکان دهد. کل کشور امکاناتش را در تمامی مراحل بسیج کرد. شخص رهبر، از شهرک بازدید کرد و تشویقشان کرد. برای ، شهرکی بزرگ ساختند! دست مجیدی برای انتخاب عوامل خارجی کاملا باز بود. از تصویربردار گرفته تا موسیقی و... (تصویربردار و موزیسین کار، هر دو اسکاری بودند). همه جور خرجی برای فیلم صورت گرفت تا صاحب عنوان پرهزینه‌ترین و بزرگترین پروژه فیلمسازی تاریخ سینمای ایران شود. (هزینهٔ تولید این فیلم حدوداً ۲۰ برابر پرهزینه‌ترین فیلم ایرانی تا قبل از این است) حتی قسمتی از فیلم در آفریقا تصویربرداری شد. سالیان طولانی (8سال)، ساخت قسمت اول طول کشید. در مرحله اکران، کل سینماهای کشور باز هم بسیج شد و تا مدت‌ها، تنها فیلمی بود که نمایشش می‌دادند. فیلم آنقدر از لحاظ فنی پیشرفته بود که سینماهای ایران قدرت پخش صوت واقعی فیلم را نداشتند. 🎥 تصور این بود که با فرستادنش به اسکار و اکران‌های جهانی، پیامی متفاوت از سینمای ایران به جهانیان ارسال می‌شود؛ اما فیلم نه در اسکار توفیقی آورد و نه اکران جهانی قابل توجهی داشت. حتی بعضی از علمای اهل سنت، تحریمش کردند... 🎥شاید تنها لطف فیلم، این بود که عده‌ای را با سینما آشتی داد و اقبالی از بدنه جامعه برای دیدن فیلم در سینما شکل گرفت. مجیدی از ساخت قسمت‌های بعدی، انصراف داد. مشغول فیلمی هندی در بالیوود شد. جدیدا اعلام کرده فیلم بعدی اش را هم در هندوستان می‌خواهد بسازد! 🎥پروژه سه‌گانه محمد ص شکست خورده محسوب می‌شود و باید این مسئله را قبول کنیم و از آن درس بگیریم. بفهمیم اینگونه نیست که با پول زیاد و عوامل درجه‌یک، همیشه بتوان فیلم فاخر ساخت. فیلمی که جریان ساز باشد، جدی می‌خواهد و فکر و نظریه‌پردازی. با میزانسن‌ها و قصه‌پردازی‌های هالیوودی، نمی‌شود پیامبر اسلام را آنگونه که باید معرفی کرد. نهایتا ما که عاشقانه پیامبرمان را دوست داریم، دوساعت و نیم هم که باشد، می‌نشینیم و با فیلم‌نامه‌ای ضعیف و کش‌دار و خسته‌کننده، از نقاشی‌های هنرمندانه مجیدی در در قاب تصویر لذت می‌بریم؛ چون پیامبرمان را دوست داریم و البته این سطح از فن سینمایی را در سینمایمان ندیده ایم. آن ور آبی‌ها که ندیده نیستند؛ پدر جدِّ این شلنگ و تخته انداختن‌های فنی را بارها و بارها دیده‌اند... 🎥 نهایتا هم فیلم، قاچاق شد و برای اینکه از دستشان در نرود، قرار است در شبکه خانگی توزیع شود. 🎥 به نظرم اگر همت کنند، یک مینی‌سریال 7-8 قسمتی خوب از دل فیلم می‌توانند در بیاورند و سریال ص را هم به جمع سریال‌های ثابت تلویزیون -یعنی ، و - اضافه کنند. 🗓 نگارش در: 17 آذر 1396 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 از گور برخاسته 🎞 #فیلم کش‌دار؛ با فیلمنامه ضعیف و جلوه‌های ویژه‌ی جذاب. همین! [ #نقد_فیلم | #سینما ] [1396.10.29] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 فیلم‌های مفید آموزشی سازی و 🔸برای مرور و یادگیری دقیق‌تر مسائل مربوط به کارگردانی و و قواعد و و و اینطور چیزا، یک سری فیلم‌های خیلی خوب توی اینترنت هست که واقعا مفیدن. به نظرم اگر دوستانی علاقه دارن، می‌تونن از این طریق پیگیری کنن. 🔸مثلا یکی از مجموعه‌های خوبی که من دیدم، هست. کلیپ های کوتاه ولی فوق‌العاده ای داره. هر کدوم یک تکنیک رو توضیح میده. مثلا در یک کلیپ، به خوبی فرق تصویری و مفهومی لنز ها رو می گه. یا قاعده رو به صورت تصویری و مختصر آموزش میده. در کل چیز جالبیه. برای نمونه، اینجا رو رصد کنید: https://www.aparat.com/video/video/listuser/username/filmchi/usercat/21020 🔸مثلا اینا رو ببینید: ✅ لنز: 🔗 https://www.aparat.com/v/zux7j ✅نقش نورپردازی: 🔗 https://www.aparat.com/v/IFm2q ✅روایت داستان با حرکت دوربین: 🔗 https://www.aparat.com/v/VLaRJ ✅ترکیب بندی و قاب بندی: 🔗 https://www.aparat.com/v/FlJid ✅ساعت طلایی: 🔗 https://www.aparat.com/v/k1s3I ✅ مطالب این سایت هم بد نیست. مثلا این سه لینک را ببینید. مطالبش عموما تولیدی است.👇 🔸 http://ayenehschool.ir/type/education/cam/ 🔸 http://ayenehschool.ir/school/%d9%85%db%8c%d8%b2%d8%a7%d9%86%d8%b3%d9%86-%d9%88-%d8%af%da%a9%d9%88%d9%be%d8%a7%da%98/ 🔸 http://ayenehschool.ir/school/%d8%af%d8%b1%d8%b3-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%a7%d9%87%d9%85-%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84%db%8c%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7-%d9%88-%d9%81%d8%a7%db%8c%d8%af%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%af%d9%88/ ✅ و یکی از بهترین مجموعه‌های آموزشی، این سری است. https://www.aparat.com/video/video/listuser/username/honaroma/usercat/18533 در 25 فایل، یک دور کارگردانی رو آموزش داده؛ بدون درد و خون‌ریزی... ☺️👌 🔸 امیدوارم این معرفی، براتون قابل استفاده بوده باشه. ☺️😇 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔 مصاحبه با عارف واصل حضرت آیت الله #کشمیری رحمة‌الله ☑️ درباره #انقلاب_اسلامی 🔖 « #امام گفت من می‌میرم در نجف دفن می‌شم. گفتم نه شما می‌آیید ایران آنجا می‌میری...» [ #کلیپ #فیلم #تصویری ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
💠 انصافا بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد رو باید بدن به اسحاق جهانگیری. | | | 🌐 @aliebrahimpour_ir
💠 سیمرغ بهترین مرد هم باید برسه به امیر تتلو. ✔️ امیر تتلو، بعد از دریافت سیمرغ: «اصلا نمی‌دانستم چنین جایزه ای وجود دارد. از همه سپاس‌گزارم و کلیشه‌ترین جمله‌ای که وجود دارد را می‌گویم: من جایزه‌ام را از مردم گرفتم.» 🔗 t.me/rooznamehsaba/8394 | | | 🌐 @aliebrahimpour_ir
در همان هنگامی که #جواد_عزتی در سالن‌یک مشغول #رقصیدن است، در سالن‌دو در حال #شهادت است! 🌐 @aliebrahimpour_ir #سینما #فیلم
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «خجالت بکش از خجالت‌کشیدن!» . [نسخه و ] . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از سه) 💠 «خجالت نکش»، اولین محصول کارگردانیِ فیلم‌نامه‌نویس خوش‌سابقه، خوش‌فکر و کاربلد سینمای ایران، و دهمین اثر بلند سینمایی او، به عنوان فیلم‌نامه‌نویس است و یکی از دو فیلم در سی‌و‌ششمین بود که توانست از میان سه اثر کارگردان فیلم‌اولی این دوره از جشنواره، بلورین (بهترین فیلم اول) را برای کارگردانش به ارمغان آورد. فیلم درباره زن‌وشوهر (صنم و قنبر) پابه‌سن‌گذاشته‌ای است که بچه‌دار می‌شوند ولی از ترس آبرو، تلاش می‌کنند تا این موضوع را از اهالی روستای محل زندگی خود پنهان کنند. 💠 ی خجالت‌نکش برخلاف بسیاری از فیلم‌نماهای خودکمدی‌پندار، از داستانی ساختارمند، اصولی و مشخص بهره‌مند است و با رعایت قواعد خطی، از نقطه‌ای مشخص آغاز شده و با فرازونشیب‌های دراماتیک نقطه اوج را می‌سازد و در نهایت به نقطه‌ای مشخص و منطقی می‌رساند. این حداقل توقعی است که از داستان یک فیلم باید انتظار داشت. این الگوی مشخص هرچند می‌تواند دارای نقاط ضعفی جزئی باشد، اما زیربنای یک اثر جذاب و سرگرم‌کننده را برای مخاطب فراهم می‌آورد. در این میان، آنچه بیش از ساختارهای فُرمی و فنی، توجه نگاه‌های راهبردی و فرهنگی را به خجالت‌نکش جلب می‌کند، سوژه‌ای است که این فیلم حول محور آن می‌چرخد. 💠خجالت‌نکش، بیانی توصیفی-توصیه‌ای از یکی از راهبردی‌ترین سیاست‌های دو دهه نظام است. سیاست . سیاستی که مقام‌معظم‌رهبری در مهرماه91 به صراحت به مسیر غلط آن و لزوم طلب عفو الهی اشاره کردند و فرمودند: «یکی از خطاهائی که در اواسط دهه هفتاد انجام شد، ادامه سیاست کنترل جمعیت بود که این اشتباه باید جبران شود؛ زیرا نسل جوان عامل اصلی پیش روندگی کشور است. البته اجرای سیاست کنترل جمعیت در اوائل دهه هفتاد کار صحیحی بود، اما ادامه آن از اواسط دهه هفتاد اشتباه بود و مسئولین کشور و از جمله رهبری در این اشتباه سهیم هستند و باید از خداوند طلب عفو کنند.» 💠 در دورانی که سینمای پر است از فیلم‌فارسی‌های زرد و سرمایه‌گذاران سود خود را در حمایت از فیلم‌های زیرشانه‌تخم‌مرغی می‌بینند و قدرت ریسک سرمایه‌گذاری روی محصولات اصیل را ندارند، اینکه فیلمی این موضوع حساس را دست‌مایه‌ی یک اثر کمدی قرار دهد، نشان از جسارت بالا و دغدغه‌ی سازندگان دارد. خصوصا هنگامی‌که فیلم -مانند خجالت‌نکش- در ورطه‌ی هزل نمی‌افتد و بیانی شیوا، منطقی و سازنده از مسئله ارائه می‌دهد. (ادامه...) 🗓📝 تاریخ نگارش: 97/5/24 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «خجالت بکش از خجالت‌کشیدن!» . [نسخه و ] . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از سه) 💠 خجالت‌نکش در مرحله‌ی اول، بیانی از مسئله‌ی سیاست کنترل جمعیت دارد. در این مرحله، فیلم به زیبایی اثر سیاست‌های کلان مملکتی را در بدنه‌ی مردم نشان می‌دهد و بیان می‌کند که سیاست‌های مسئولین، چه اثراتی روی تصمیمات و زندگی مردم می‌تواند داشته باشد. قنبر (با بازی و گریم زیبا و قابل‌توجه احمد‌مهران‌فر) و همسرش صنم (با بازی تحسین‌برانگیز شنبم مقدمی) در روستایی زندگی می‌کنند و سه پسر دارند ولی عاشق این هستند دختری هم داشته باشند تا گریه‌کن تابوت‌شان باشد. قنبر در اوایل دهه‌هفتاد در قهوه‌خانه نشسته که اخبار اعلام می‌کند برای کمک به مملکت باید از فرزندآوری جلوگیری کرد. همان‌جاست که قنبر به فکر فرو می‌رود و تصمیم می‌گیرد به مملکت کمک کند! او بدون مشورت با صنم، به درمان‌گاه می‌رود و با جعبه‌ای شیرینی خبر کارش را به صنم می‌دهد. صنم ناراحت و گریان می‌شود. قنبر در برابر ناراحتی صنم تاکید می‌کند که تو چرا به فکر مملکت نیستی و فقط به خودت فکر می‌کنی؟ صنم اما آرزوی دختر داشتنش را در دل می‌خشکاند. 💠 فیلم به دهه هشتاد می‌پرد. این‌بار قنبر سخنرانی رئیس‌جمهور وقت را از تلویزیون می‌شنود که بی‌واسطه از مردم یک منطقه می‌خواهد برای شهرشدن‌شان باید جمعیت‌شان را افزایش دهند و از آن‌ها زمان می‌خواهد که تا کی فلان تعداد نفر را تامین می‌کنید!؟ و در نهایت با شعار «ما می‌توانیم» رویکرد جدید را تثبیت می‌کند. قنبر باز به فکر فرو می‌رود. او و صنم الان سن‌وسالی دارند و از بزرگان روستایشان محسوب می‌شوند. قنبر ما‌می‌توانیم‌گویان، باز هم بدون مشورت با صنم زمینش را می‌فروشد تا خودش را عمل کند. این‌بار صنم بعد از بارداری تعجب‌برانگیزش، خبر را از قنبر می‌شنود. او که این‌بار هم شدیدا ناراحت است و آبروی خود را در خطر می‌بیند، باز هم از قنبر می‌شنود که چرا به فکر مملکت نیستی و اینکه «ما‌می‌توانیم»! در آخرین سکانس فیلم نیز که به اوایل دهه نود می‌رسد، اهالی به قنبر خبر می‌دهند که رئیس‌جمهور جدید آمده برای سخنرانی. او با صنم خداحافظی می‌کند تا در سخنرانی رئیس‌جمهور حاضر شود و به‌قول‌خودش «کسب تکلیف کند»! 💠 ویژگی خجالت‌نکش آن است که صرفا در مرحله‌ی و توقف نمی‌کند، بلکه و برای گفتن دارد. مزیت مهم خجالت‌نکش آن است که در عقیده خود است و با اعتقاد حرف می‌زند. خجالت‌نکش برخلاف بسیاری از فیلم‌هایی که موضوعات فرهنگی را دست‌مایه‌ی خود قرار می‌دهند، نسبت به سوژه‌ی خود (فرزندآوری) نیست و از خارج‌گود به مسئله نمی‌نگرد. بلکه پیام و حرفی درباره‌ی مسئله دارد و این پیام را در تاروپود گره‌های فیلم و افت‌وخیزها منتقل کرده و درعین‌حال در مرداب شعاری‌بودن نمی‌افتد. (ادامه...) 🗓📝 تاریخ نگارش: 97/5/24 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «خجالت بکش از خجالت‌کشیدن!» . [نسخه و ] . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از سه) 💠 صنم از اینکه مردم بفهمند بچه‌دار شده خجالت می‌کشد. با قنبر تصمیم می‌گیرند داستانی سر هم کنند و بچه را سر راهی جلوه دهند. صنم که ابتدا بچه را دردسر می‌داند و روی خوشی نشان نمی‌دهد، بعد از تولد مخفیانه‌اش، نگاهی به او می‌اندازد و با این نگاه، محبت مادری در قلبش موج می‌زد، اما موقعیت بغل کردن او را پیدا نمی‌کند. دقیقا از همین لحظه است که حوادث دومینووار یکی‌پس‌ازدیگری رخ می‌دهند و بچه از صنم دور می‌افتد. هرچه صنم یک‌قدم به نوزاد نزدیک می‌شود، حادثه‌ای جدید، فاصله‌ای جدید می‌سازد و او دلواپسی و نگرانی مادرانه‌اش بیشتر می‌شود. این حوادث هرچند کنش‌هایی در اندازه‌ی یک اثرفاخر منتقدپسند سینمایی نیستند، اما فیلم را حفظ می‌کنند و برای مخاطب مردمی جذاب‌اند. 💠 فیلم به‌زیبایی، پیام خودش را به عنوان راه‌حل بازشدن کلاف پیچیده‌شده مسئله ارائه می‌دهد. صنم که لحظه‌به‌لحظه از نوزادش دورتر می‌شود، به صرافت می‌افتد و در واگویه‌ای با خدا، به اشتباهش اعتراف می‌کند که نعمت خدا را کرده و پس زده و اینکه نه از این نعمت، بلکه از خجالت‌کشیدنش باید . دقیقا گره فیلم زمانی باز می‌شود که صنم در جمع اهالی به این اشتباهش می‌کند و با افتخار می‌گوید که فرزند برای اوست. بلافاصله بعد از این اعتراف است که نوزادش را -که یکی از اهالی پیدا کرده و به پلیس سپرده- به دستش می‌دهند و او مادرانه در آغوشش می‌گیرد. 💠 در کنار این پیام طلایی، خجالت‌نکش درد خانواده‌های نسل جدید را هم بیان می‌کند. فیلم با روایت موازی و مقایسه‌ای از زندگی صنم و قنبر (به‌عنوان خانواده‌ای از نسل قبل) و زندگی بهرام و احمد، فرزندان قنبر و صنم که تشکیل خانواده داده‌اند و در شهر زندگی خوب و مناسبی دارند، به نسل جدید تشر می‌زند. نسل جدید مشکلات نسل قبل را ندارد، اما زیر بار مسئولیت فرزند نمی‌رود و ابراز بی‌حوصلگی می‌کند. خجالت‌نکش، این بی‌حوصلگی و بی‌فرزندی را نه فقط به‌عنوان از یک‌نعمت الهی، بلکه نوعی معرفی می‌کند که در واقع خداوند به خاطر این بی‌حوصلگی آن‌ها را محروم کرده و را نخواهند چشید. 💠 خجالت‌نکش کمدی اجتماعی موفق مردمی است و با فروش 4.5 میلیاردی توانست و توانسته مخاطبان را به خود جلب کند. این نشان می‌دهد می‌توان هم ساخت و هم مناسب به دست آورد و هم خوب فرهنگی تولید کرد و زیبا، شفاف، مستحکم و بااعتقاد خود را زد؛ ساده و صریح، حتی در عنوان فیلم: «خجالت نکش»! //پایان// 🗓📝 تاریخ نگارش: 97/5/24 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «جنگ بی‌فرمانده یا فرماندهی "بدو ماشااللهی"» ✳️نقدی بر نمایش و جایگاه فرمانده در فیلم تنگه‌ابوقریب . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠 «تنگه ابوقریب» با نامزدی در 11رشته و کسب 6سیمرغ، پرافتخارترین فیلم سی‌و‌ششمین جشنواره فیلم فجر است که سیمرغ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین جلوه‌های ویژه میدانی مهم‌ترین آن‌هاست. برچسب «بهترین فیلم جشنواره» بیش از آنکه امکان و احتمال وجود ارزشمندی‌های ذاتی را در فیلم به لحاظ فنی افزایش دهد، ارزش‌های خبری و رسانه‌ای را برای ایجاد اتمسفر ویژه‌ای حول فیلم به ارمغان می‌آورد؛ اتمسفری که تبلیغ و ارتباط با مخاطب را تقویت کرده، بیننده را جذب می‌کند تا پای تصویر بنشیند و برای فیلم وقت بگذارد. ازاین‌رو اگر تنگه‌ابوقریب فیلمی درجه چندم بود، شاید دقت‌نظر درباره‌ی محتوایش اهمیت چندانی نداشت؛ اما وقتی فیلمی قابل و پرافتخار است، اثر یا اثرات قابل‌توجهی نیز می‌تواند داشته باشد. 💠 فیلم «تنگه ابوقریب» برداشتی آزاد و دراماتیزه‌شده‌ای است از داستان واقعی فداکاری بچه‌های در شُرُف مرخصیِ گردان عمار لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله در 21تیرماه1367؛ یعنی دقیقا یک‌هفته‌مانده به تصویب قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. در خلاصه‌داستانی که رسماً از سوی تیم سازنده‌ی فیلم منتشر شده است، می‌خوانیم: «در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده... تنگه‌ای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود...» 💠 به لحاظ فنی، تنگه‌ابوقریب پله‌ی رشدی در سینمای دفاع مقدس است و نشان از نبوغ کارگردانی بهرام توکلی و مدیریت حرفه‌ای و دلسوزانه سعید ملکان دارد. کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین چهره‌پردازی و بهترین فیلم، شاهدی بر این مسئله است. هدایت دوربین توکلی در پلان‌های کش‌دار و امدادی، نوعی همراهی در صحنه را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد که در سینمای دفاع‌مقدس ایران بی‌سابقه است و درک دردها، رنج‌ها، تشنگی‌ها، ازخودگذشتی‌ها و انبوهی از تجربه‌های روحی و معنوی خوب را به مخاطب هدیه می‌دهد. اما با این‌حال، فیلم از مشکل فیلم‌نامه و روایت رنج می‌برد. فیلم سینمایی، مستند نیست. فیلم یعنی روایت و روایت یعنی داستان و تنگه ابوقریب فاقد داستان است. اما این تمام مشکل نیست. یکی از مشکلات اساسی این فیلم، تصویری است که از جایگاه «فرمانده» ارائه می‌دهد. 💠 اساسا نیروی نظامی و «نظم» از یک خانواده‌اند. بدون نظم، نیروی نظامی معنای واقعی خود را ندارد. شاخص‌ترین ملاک نظم در نیروی نظامی، جایگاه فرمانده و نوع و اثر فعالیت‌های اوست. اما تنگه ابوقریب، روایتی فاقد فرماندهی، عقلانیت و مدیریت از صفحه‌ای طلایی از جنگ ارائه می‌دهد؛ ازاین‌رو هرچند به لحاظ دراماتیک اثرگذار است، با اندکی بدبینی حتی می‌تواند بوی ضدجنگ بدهد. 💠 فرمانده‌های گردان عمار (با بازی مهدی پاکدل)، اصلی‌ترین فرمانده موثر در فیلم است؛ اما هیچ فعالیت موثری در مدیریت ندارد. او در ابتدای فیلم به بچه‌های گردان که از نبردهای قبلی خسته‌اند و قول برگشتن‌شان را به خانواده داده‌اند و می‌خواهند به مرخصی بروند می‌گوید که من به فرمانده هم گفتم که شما خسته‌اید، ولی گفتند به شما بگویم هرکس دوست دارد بیاید و هرکس می‌خواهد برود، اتوبوس‌ها آماده‌اند. بچه‌ها را جمع می‌کند و به سمت خط حرکت می‌کنند و تا انتهای فیلم دیگر هیچ‌گونه برنامه‌ریزی و مدیریتی از او شاهد نیستیم. او منفعل‌ترین و دست‌وپاچلفتی‌ترین فرمانده‌ای است که می‌تواند باشد. راه می‌رود و بدون آنکه برنامه و طرحی داشته باشد، منتظر رویدادهاست و منفعل از اتفاقات بیرونی. بیشترین فعالیتی که از او می‌بینیم آن است که حتی در حساس‌ترین و بحرانی‌ترین شرایط معرکه و میان بارانی از فشار روانی و گلوله گوشه‌ای می‌ایستد و فقط می‌گوید: «بدو ماشاالله!» همین! 💠 این فرمانده، غیر از آنکه منفعل است، فاقد فکر نیز هست و نمی‌داند چه می‌کند. زمانی که یکی از مسئول دسته‌هایش از او می‌پرسد برنامه چیست و چه طور بدون پشتیبانی می‌خواهند به خط بزنند؛ صرفا می‌گوید: «نمی‌شود که دست روی دست بگذاریم!» (ادامه...) 🗓📝 تاریخ نگارش: 97/6/10 [ ] 1⃣ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/440 [بخش اول] 2⃣ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/441 [بخش دوم] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «جنگ بی‌فرمانده یا فرماندهی "بدو ماشااللهی"» ✳️نقدی بر نمایش و جایگاه فرمانده در فیلم تنگه‌ابوقریب . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠 جانشین لشکر، نمونه‌ی دیگری از فرمانده نمایش‌داده‌شده در فیلم است. جانشینی که مقر را رهاکرده و رفته جلوی خط. چرایش معلوم نیست. اتفاقا این سوال را در خود فیلم هم می‌بینیم. از مقر به او بی‌سیم می‌زنند که چرا رفته‌ای جلو؟ عقب موثرتری. اما او نیز در راه بازگشت شهید می‌شود. 💠 در صحنه‌ای دیگر، در میانه‌ی میدان، زمانی که فشار بعثی‌ها به تنگه افزایش پیدا می‌کند، فرمانده‌ی یکی از دسته‌ها (با بازی حمیدرضا آذرنگ) نیروهای اندک باقی‌مانده‌اش را پشت خاکریزی جمع می‌کند و به آن‌ها می‌گوید، تنگه را مین‌گذاری کرده‌اند و اگر تانک‌ها از خاکریز عبور کنند، منفجر می‌شوند و تنگه بسته شده، گیر می‌کنند و برمی‌گردند. مجید (با بازی جواد عزتی) می‌گوید: «اگر اول جنگ بود، دوتاشونو می‌زدیم، بقیه فرار می‌کردن؛ الان که دیگه اینطوری نیست». این سوالی مهم و اساسی است؛ اما فرمانده پاسخی برای آن ندارد. نگاهی به علی‌کوچولوی قصه می‌اندازد برای اینکه حال‌وهوای او را آرام کند، از او می‌پرسد «علی‌آقا نظر تو چیه؟» و اینگونه سوال اساسی بی‌پاسخ می‌ماند. 💠 در میانه‌ی میدان، حسن (با بازی مقبول و برنده سیمرغ امیر جدیدی) است که میدان‌داری می‌کند؛ او که خودش بدون هماهنگی با فرمانده و مسئول دسته تا خط آمده؛ بیش از خود فرمانده دسته، بچه‌ها را در خط‌مقدم هدایت می‌کند. او همزمان که مشغول شلیک آرپی‌جی است، نیروهای اطراف را نیز راهنمایی می‌کند و به سمت محل‌های مناسب می‌فرستد. 💠 این‌ها همه‌وهمه این کلان‌الگو را در ذهن ایجاد می‌کند که اینجا آنچه پیش‌برنده است، فقط عشق است و نیروها انگار فقط‌وفقط با دل کار می‌کنند. روایت تنگه ابوقریب، مملو از شهود و عشق است و عاری از برنامه! علی که در میانه راه می‌پرسد این نیروها چرا دارند عقب بر می‌گردند، تنها جوابی که از مجید دریافت می‌کند آن است که «کلاه خودت را بچسب باد نبرد!» این جواب هرچند تلنگری برای سلوک شخصی است، اما دلالتی پنهان دارد بر تاکید بر فردیت و بی‌توجهی به نگاه کلان. 💠 واقعیت آن است که باید کوشید در نمایش جنگ، در کنار دلاوری‌ها و جان‌فشانی‌ها و ایثار‌ها، از ابعاد دیگر غافل نشد. هرچند منکر معجزات و اتفاقات خارق‌العاده و شگفت‌آور الهی در طول دفاع مقدس نیستیم، اما پیروزی اصالتا در گرو نه‌فقط تلاش صادقانه،‌ بلکه نیازمند کوشش متعهدانه است. اگر مردم دیروز، نمایش رِنجِروار و ماورایی از جنگ را می‌پذیرفتند، جوان امروز نمی‌تواند با تصویری بی‌نظم و پُر سوال و شبهه از جنگ، عمیقا به پیروزی آن افتخار کند. می‌توان با سلاخی و نمایش واضح از دردها اشک گرفت؛ اما نمی‌توان عقل را اقناع کرد. 💠 افتخار زمانی به وجود می‌آید که جان‌فشانی در بستر عقلانیت رخ دهد. پرواضح است که منظور از عقلانیت، عقل خودبنیاد نیست. در عقلانیت اسلامی، هرچند فاعلیت الهی و امدادهای او و صدق نیت از عوامل اصلی و موثر محسوب می‌شوند، اما نظم و برنامه‌ریزی و تدبیر نیز از اصلی‌ترین پارامتر‌ها هستند. توصیه به «نَظْمِ أَمْرِکُم» در کنار تقوا جزو آخرین وصیت‌های حضرت امیر علیه‌السلام است. در سیره‌ی حضرات نیز نظم و برنامه خصوصا در میدان جنگ، اصلی اساسی بوده. حضرات اجازه نمىدادند كه بىنظمى بر سپاه حاكم شود و افراد شايسته را به فرماندهى بر مىگزيدند و در صورت تخلّف، از متخلّف بازخواست مىكردند. حضرت على عليه‌السلام به سپاهيان خود در صفين چنين سفارش كرد: «فَسَوُّوا صُفُوفَكُمْ كالْبُنْيانِ الْمَرْصُوصِ وَ قَدِّمُوا الدَّارِعَ وَ اخِّرُوا الْحاسِرَ؛ صف‌هايتان را چون ديوارى سربى منظم كنيد، زره پوشان را جلو و سپرداران را پشت سر آنان قرار دهيد.» امام حسين عليه‌السلام نيز در ماجراى كربلا، نيروى 72 نفرى خود را با نظم و آرايش خاصى وارد كارزار كرد و به طور دقيق و منظم، فنون نظامى و اصول جنگى را اجرا نمود. 💠 تاریخ جنگ مشهون از برنامه‌ریزی‌های دقیق علمی مبتنی بر اطلاعات‌عملیات‌های موشکافانه است. ناگفته پیداست دفاع مقدس هشت‌ساله همچون یک اتفاق ساده کوچک گذرا نبوده و نیست و جز در پرتو برنامه‌ریزی دقیق به پیروزی نمی‌رسد. سخن اینجاست که در روایت ارائه شده از آن روی پرده نمایش، گاهی از این بُعد غفلت می‌شود. اتفاقی که در تنگه‌ابوقریب افتاده و عقلانیت و مدیریت جمعی را به نفع رشادت‌های فردی، حذف کرده است. //پایان// 🗓📝 تاریخ نگارش: 97/6/10 [ ] 1⃣ https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/440 [بخش اول] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» ✳️بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠 «تنگه ابوقریب» با نامزدی در 11رشته و کسب 6 سیمرغ همچون بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، پرافتخارترین فیلم سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، یکی‌از سه‌فیلم سازمان اوج در این دوره از جشنواره،‌ دومین تجربه‌ی سعید ملکان در تهیه‌کنندگی فیلم ژانر دفاع مقدس و اولین تجربه بهرام‌توکلی در کارگردانی این ژانر است. 💠 «تنگه ابوقریب» بنابر گفته‌ی توکلی، برداشتی آزاد و دراماتیزه‌شده‌ای است از داستان واقعی فداکاری، جان‌فشانی و ایثار بچه‌های لب‌تشنه گردان عمار لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله در 21تیرماه1367؛ یعنی دقیقا یک‌هفته‌مانده به تصویب قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. در خلاصه‌داستانی که از سوی تیم سازنده‌ی فیلم منتشر شده است، می‌خوانیم: «در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده... تنگه‌ای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود...» 💠 اساسا فیلم سینمایی، چیزی غیر از مستند است. سینما یعنی روایت و روایت یعنی داستان و تنگه ابوقریب -برخلاف چیزی که پیش از این از توکلی توقع داشتیم- فاقد داستان است. بنابراین مقدمه ندارد؛ چالش ندارد؛ نقطه اوج ندارد؛ پایان‌بندی ندارد. صرفا یک نمایش خشک‌وخالی است. نمایشی که البته به برکت جلوه‌های ویژه‌ی میدانی گاهی صحنه‌های زیبا و احساس برانگیزی خلق می‌کند. اما چون خشک و بی‌چالش است، بدون روح است و درام واقعی شکل نمی‌گیرد. فیلم می‌کوشد درام را در همان خلق صحنه‌های احساس‌برانگیز تامین کند. سکانس مقدمه فیلم، البته ما را آماده می‌کند برای نمایش یک داستان؛ چهارشخصیت دور یک میز مشغول خوردن آب‌هویج با داشتن هدفی خاص و مشخص (پول قرض‌دادن به حسن) نشسته‌اند. این مقدمه ما را آماده می‌کند که داستانی را با این 4شخصیت ادامه دهیم و پول قرض‌دادن به حسن به عنوان یک کد، تاثیری در نقطه اوج و فرود داستان داشته باشد و در ادامه دی‌کُد شود. اما این توقعی کور است. هنگامی که می‌بینیم فیلم از نیمه گذشته، دیگر ناامید می‌شویم و بی‌خیال آن مقدمه‌ی ده‌دقیقه‌ای طولانی. 💠 تنگه‌ابوقریب، شباهت‌های عجیبی دارد به فیلم «ستیغ اره‌ای (Hacksaw Ridge)» اثر مل‌گیبسون که نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اسکار نیز بود. این شباهت به قدری است که می‌توانیم با تقریب خوبی مطمئن شویم یکی از فیلم‌هایی که زیر دست توکلی بوده و از روی آن‌ها برای تنگه‌ابوقریب قلم زده، حتما ستیغ‌اره‌ای است. مجیدِ تنگه‌ابوقریب (با بازی زیبای جواد عزتی) که دکتر گروهان است با درصد بالایی، همان «دزموند داس» امدادگرِ ستیغ‌اره‌ای است. خیلی از روحیات او را هم دارد. هر دو مهربان و دلسوزند. دزموند، روحیه‌ای فردی داشت و بنابه وظیفه‌ی ملی به جنگ آمده بود. مجید هم درجای‌جای دیالوگ‌هایش توجه به فردیت خودش را بروز می‌دهد. نمونه‌اش آنجا که وقتی علی کوچولو (با بازی مهدی قربانی) -که برای اولین بار می‌خواهد خط مقدم را تجربه کند- انبوهی از رزمندگان را می‌بیند، می‌پرسد چرا این‌ها نمانده‌اند خط و دارند بر می‌گردند؟ جوابی که از مجید می‌شنود این است که «کلاه خودت را بچسب باد نبرد.» این شباهت حتی در رفتار و دیالوگ‌ها هم هست. دزموند بارها تاکید می‌کرد حتی یک زخمی هم روی زمین نماند و سعی می‌کند همه را برگرداند. این دیالوگ را در میانه‌ی میدان از هم مجید می‌شنویم. او هم می‌کوشد حتی یک زخمی هم از قلم نیفتد. 💠 غیر از شباهت شخصیت، شباهت در صحنه‌ها نیز دیده می‌شود. سکانس حرکت گردان عمار، که پشت کامیون نشسته‌اند و به سمت خط می‌رود و در این حال صحنه‌های دلخراش مجروحین را می‌بینند که از کنار جاده به عقب بر می‌گردند، رونوشتی از سکانس مشابه‌اش در ستیغ‌اره‌ای است. با این تفاوت که تکلیف بسیاری از این صحنه‌ها در تنگه‌ابوقریب با کلیّت ساختار فیلم روشن نیست. یک‌ربع-بیست دقیقه‌ای که بچه‌ها پشت کامیون نشسته‌اند، جاده بسته شده، پایین می‌آیند و به مردم کمک می‌کنند، چه نقشی در تنگه ابوقریب دارد؟! هیچ! دقایقی فیلم‌پُر‌کن اند که البته خودش می‌توانست یک فیلم کوتاه جذاب باشد. (ادامه...) 🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» ✳️بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠اما مهم‌ترین نکته‌ای که این تقلید را ناقص و ناکارآمد کرده، محور فیلم است. ستیغ‌اره‌ای چنان‌که از عنوانش مشخص می‌شود، حماسه‌ای را که در منطقه‌ای خاص (یک کوه) توسط شخصیتی مشخص رخ داده، روایت می‌کند. اما محور داستانِ‌بالقوه‌ای که تنگه‌ابوقریب می‌خواسته داشته باشد، مشخص نیست. فیلم شخصیت محور است یا رویدادمحور یا مکان محور؟ قرار بوده در کنار یک (یاچند) شخصیت، واقعه‌ای تاریخی بازآفرینی و نمایش داده شود یا با محوریت خودِ آن واقعه، شخصیت‌ها را هضم کنیم یا در واقع مکان است که محور رویدادها و شخصیت‌هاست؟ تنگه ابوقریب شدیدا افت و خیز دارد. گاهی با شخصیت‌ها همراه است و گاهی واقعه‌محور و گاهی روی مکان مانور می‌دهد. ازاین‌رو نفسِ روایتِ فاقد داستان فیلم هم، تکه‌تکه شده است. 💠همچون ستیغ‌اره‌ای، تنگه‌ابوقریب نیز نام یک مکان را یدک می‌کشد. اصل ماجرا، تنگه‌ی ابوقریب است. اما مخاطب به هیچ عنوان با مکان ارتباط نمی‌گیرد. برخلاف ستیغ که کاملا مکان و موقعیت جغرافیایی، ورودی و خروجی و اجزایش برای مخاطب روشن است. تنگه‌ابوقریب در معرفی مکان عقیم است. اشکال اساسی نیز در طراحی ناکارآمد و اشتباه صحنه جنگ است. چرخش و عقب‌وجلوشدن دوربین، فهم مکانی را از ما می‌گیرد. البته مشکل اساسی از دوربین نیست، از خود کارگردان است. کارگردان خودش مکان را فهم نکرده و برای همین نتوانسته منتقل کند. نیروها چرا در میانه میدان اینقدر دور خودشان می‌چرخند؟ این تنگه کجاست؟ همین کانال دو متری تنگه است؟ کل محدوده‌ای که بچه‌ها عقب‌وجلو می‌روند، مساحت کوچکی دارد که ورودی و خروجی آن معلوم نیست. لوکیشنی که برای تنگه انتخاب کرده‌اند، باز و خلوت است. هرچند سعی کرده‌اند با موانع دستی در آن چالش ایجاد کنند، اما باز هم لخت و خالی است. هرچند مخاطب می‌تواند از روی مرام و معرفت و حُسن نیت، تنگه را در دلش بازسازی کند، اما روی پرده، تنگه‌ای در کار نیست. دشت وسیع و بی‌سروتهی است و یک کانال. 💠متاسفانه طراحی‌های جنگ نیز به‌غایت‌خود ضعیف‌اند. حسن (با بازی مقبول و برنده سیمرغ امیر جدیدی) از فاصله‌ی صدمتری و دویست‌متری، آرپی‌جی را می‌گذارد روی دوشش و پشت‌سرهم تانک شکار می‌کند. آرپی‌جی‌زدن واقعا مثل پرتاب‌کردن سنگ نیست که اینقدر راحت نمایشش می‌دهد. جنگی تصویرش نمایش داده شد، هم تن‌به‌تن بود و هم نبود! اگر این ضعف طراحی جنگ را بگذارید کنار تصویر ناقص از مکان، یعنی با نقاشی‌ای مواجه هستیم که نه پس‌زمینه‌ی مشخصی دارد و نه کنش شخصیت‌هایش مشخص‌اند. 💠با این وجود، تنگه‌ابوقریب توانسته همچون ستیغ‌اره‌ای تصاویری دقیق از صحنه‌ی دردناک و پرتنش جنگ ترسیم کند. به برکت چهره‌پردازی ملکان، جلوه‌های ویژه و طراحی‌های توکلی، تصاویر خلق‌شده در تنگه ابوقریب نیز، زیبا و فوق‌العاده‌اند. ترکشی که به گردن رزمنده در حال حرکت می‌خورد و خون فواره می‌زند بیرون. دست‌وپای قطع شده‌ای که گوشه‌ای افتاده و مجید برمی‌دارد و می‌گذارد روی جنازه صاحبش. دستی که از بازو قطع شده و مجید با چفیه می‌بنددش؛ انبوه جنازه‌هایی که منظم کنار هم قرار می‌دهند و چشم هم ناظر رهگذری را به خود جلب می‌کند و... همه و همه تصاویری ناب و بی‌نظیرند که کمتر مشابهی در تاریخ سینمای دفاع مقدس دارند. هرچند که در کنار اینها تصاویر نازلی هم باشد؛ مثل خونی که بلافاصله بعد از ترکش‌خوردن مجید و شهادتش از سرش جاری می‌شود، از شربت آلبالوی سن‌ایچ هم رقیق‌تر است. 💠تنگه‌ابوقریب دومین محصول دفاع‌مقدسی سعید ملکان، بعد از «ویلایی‌ها» و اولین تجربه توکلی در این ژانر است. هرچند ضعف‌های محتوایی و متنی فراوانی دارد، اما با تصویرسازی‌های زیبا، جلوه‌های ویژه مناسب و بازی‌های مقبول بازیگرانش، روح دوباره‌ای در سینمای دفاع مقدس دمیده و پله‌ی رشدی برای آن محسوب می‌شود. تنگه‌ابوقریب نشان داد در کنار آنکه می‌شود از الگوهای موفق جهانی برای ارتقای سینمای دفاع مقدس بهره‌ برد، تقلید ناقص در این زمینه اثری کاریکاتوری تولید خواهد کرد. //پایان// 🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 - آفتاب‌یزد [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 سینمای در هند و ایران 🎞 جمعه شب، شبکه نمایش هندی «قیام» را پخش کرد و شب قبلش، فیلم هندی «باج» و دو هفته قبل از آن در ایام نوروز، فیلم سینمایی «قاتلان هندوستان». وجه مشترک تمام این فیلم‌ها، همکاری فعال یکی از سه «خان» معروف سینمای بالیوود، یعنی است که نقش اولی آن‌ها را برعهده دارد و یا در کنار آن، تهیه‌کننده نیز هست. اما علاوه بر این، وجه اشتراک دیگری نیز وجود دارد. 🎞 فیلم «باج» محصول سال2001، جزو پرفروش‌ترین فیلم‌های آن سال و علاوه بر نامزدی اسکار، برنده تعداد قابل توجهی از جوایز داخلی و خارجی شد، داستان زندگی مردم یک روستا در دوران حکومت بریتانیا بر هند را روایت می‌کند که به خراج سنگین انگلیسی‌ها اعتراض می‌کنند و با شرط‌بندی زندگی خود در مسابقه کریکت در مقابل آزادی از خراج، آرام‌آرام به خودباوری می‌رسند و با تلاش از جان و دل، رقیب را شکست می‌دهند. فیلم «قیام» محصول 2005 نیز، روایت‌گر زندگی مانگال پاندی یک سرباز هندی است که به روشن‌کننده جرقه جنش‌های استقلال طلبی سال ۱۸۵۷ میلادی در هند علیه بریتانیا شناخته می‌شود. 🎞 فیلم « » اما داغ داغ است. محصول 2018؛ با نقش اولی دو ستاره بی‌رقیب بالیوود یعنی آمیتاب باجان و عامرخان. روایت گروهی مبارز خودجوش هندی علیه استعمارگران بریتانیایی. تهيه كنندگان فيلم از آن به عنوان گران‌ترين و پرخرج ترين محصول تاريخ سينمای هند تا اين لحظه اسم بردند. 🎞 اینها مشتی از نمونه خروار محصولات بالیوود است و نشان می‌دهد، ساخت فیلم‌های با موضوع مبارزان استقلال‌طلبی هند هنوز هم به عنوان یکی از مهمترین سوژه‌ها در سینمای هند زنده است و مخاطب دارد. فیلم‌هایی که می‌کوشند در کنار روایت ظلم استعمار، روح و را در مخاطب احیا کنند و آفات و نابه‌سامانی‌های استعمار و استثمار را در ذهنیت تاریخی مردم . 🎞 این جدیت بالیوود نسبت به تاریخ و دوران خود، ما ایرانی‌ها را ناخودآگاه به فکر وامی‌دارد. ما چند فیلم درباره‌ی استعمار و مبارزان استقلال‌طلبی تاریخ خود ساخته‌ایم؟ در انتهای این سبد غیر از «» ساخته ابوالقاسم طالبی، چه فیلم قابل‌توجه و حتی غیرقابل‌توجهی باقی می‌ماند؟! آیا یکی از دلایلی که برخی مسئولین، در مسیر چشم‌امیدبستن به غرب و بیگانگان، مردم را هم‌فکر و هم‌راه خود می‌بینند و مردم نیز احیانا تعامل با بیگانه را راه‌حل مسائل کشور بپندارند، مخدوش شدن حافظه‌ی تاریخی ملت نیست؟ 🎞به‌نظر می‌رسد در بازتولید روایت‌های جذاب و حفظ ملت از تجربیات دردناک استعمار و استثمار ذلت‌بار خود، وظیفه‌ی سنگینی به دوش دارد. چنانکه مقام معظم رهبری نیز در دیدار با سینماگران فرمودند: «ما بایستی تصویر درستی از رژیم طاغوت، رژیم گذشته را به جوان امروز نشان بدهیم؛ این کار نشده، به خوبی انجام نگرفته. راجع به انقلاب باید صحبت بکنیم، راجع به دفاع مقدس باید کار کنیم، راجع به مسئله‌ی خانواده باید کار کنیم؛ خانواده‌ی ایرانی، هویت ایرانی، فرهنگ ایرانی، گذشته‌ی ایرانی، » (24/8/1397) 🖌علی ابراهیم پور 🗓 (نگارش:25 فروردین98 - انتشار: 28فروردین98) 🔗 http://rasanews.ir/fa/news/602988/ [کد خبر در : 602988] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 « / » 🌷 [ ] ✅موضوع: « »، اثر سینمایی سعیدروستایی «پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران» و دومین پرفروش تاریخ سینما 🏷 عنوان: متری شیش‌ونیم از نمای نزدیک 🖌 علی ابراهیم پور 🗓تاریخ نگارش: 1398.06.08 📇تعداد واژگان: 1555 🗒تاریخ انتشار: 1398.06.10 📎توضیح: منتشر شده در خبرگزاری 💠مطالعه‌ی نسخه کامل در خبرگزاری رسا و کانال عقل سرخ: 🔗 rasanews.ir/fa/news/618542/ 📥 t.me/aliebrahimpour_ir/915 📥 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/623 🌐 @aliebrahimpour_ir
نقد فیلم متری شیش و نیم - علی ابراهیم پور.pdf
511.5K
متن کامل تحلیل و سینمایی 📌 🔥 «پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینمای ایران» و دومین پرفروش تاریخ سینما (بعد از هزارپا) 🖌 علی ابراهیم پور 📇تعداد واژگان: 1555 🗓نگارش:1398.06.08 🗒انتشار: 1398.06.10 (20) ✔️ مطالعه در وب: 🔗 rasanews.ir/fa/news/618542/ 🌐 @aliebrahimpour_ir
🎭 📽 📌با اقتدا به (آقاسید دکتر میر حمیدرضا قادری حفظه‌الله)، من هم الگوی مطلوب یش را اجرا می‌کنم؛ باشد که رستگار شویم. (@drhamidqaderi) خب وقتی واقعا وقت نمی‌شود برای همه ها نوشت، چه کنیم؟ نمی‌شود که همه را انبار کرد. گاهی تک جمله‌ای کار از طولانی راه‌گشاتر است. قرار است چنین کاری کند. 🌐 @aliebrahimpour_ir [۱۳۹۸.۰۸.۲۴]
📌 پسرانگی (Boyhood) سال 2014 داستان ۱۲ سال از عمر یک پسربچه و خانوادهٔ او، از دوران دبستان تا رسیدن به سن بلوغ را دنبال می‌کند و مسائل عمدهٔ زندگی خانوادگی، تأثیر مدرسه و اجتماع در او و رنج‌ها و تردیدهای نوجوانی. ساخت از2002 تا 2013 طول کشیده! حدود 15سال تیم درگیر فیلم بوده‌اند. کارگردان وصیت کرده اگر بین ساخت مرد، فلان رفیقش، کار فیلم را به اتمام برساند. نامزد 6رشته اسکار 2015. نولان، این فیلم را بهترین فیلم 2014 می‌داند. در لیست‌های اخیر منتقدان، قریب به اتفاق این فیلم را جزو بهترین‌ها دانسته‌اند. بنابراین ارزش دیدن دارد. فیلم هرچند از لحاظ داستانی، آن‌چنان قوی‌نیست؛ ولی روایت شدیدا جذابی دارد. به‌صورت عام، تغییرات و دغدغه‌های پسربچه‌ها را می‌توان در این فیلم دید. ولی به‌صورت خاص چیزی که دیدن این فیلم را برای ما مهم می‌کند، شناخت بسیار دقیقی از و جایگاه در این سبک‌زندگی است. به‌همین‌دلیل‌هم هر دغدغه‌مند فرهنگی اعم از طلبه و غیرطلبه باید به‌عنوان وظیفه این فیلم را ببینند. ✅ جمع‌بندی: 🌟🌟🌟ونیم - 🌐 @aliebrahimpour_ir [۱۳۹۸.۰۸.۲۴]
🌧 💧همسرم داشت تکرار وارش را می‌دید؛ من به جز چند قسمت، کامل ندیدم سریال را؛ اما در حال لباس پوشیدن بودم و دیدم پسر ماهیگیر وارش دارد از دختر مانتوقرمز پوشی خواستگاری می‌کند؛ بعد هم دخترک عین خل‌ها شروع کرد قاه‌قاه‌قاه خندیدن. 💘از خانمم پرسیدم با این دختره کجا شده؟ گفت سر نقاشی کناره ساحل؛ بعدم پسره رفت نمایشگاه دختره، آتیش می‌گیره، نجاتش میده و عاشقش میشه. گفتم این دختره هم اینو می‌خواد؟ گفت آره. گفتم دیگه چه کسی این دختره است؟ گفت یعنی چی؟ 🔺گفتم مادرش وارش که داشت و دو تا مرد می‌خواستنش. اون پسر حزب‌اللهی‌اش هم عاشق دختر ترابه که یک پسر دکتر هم می‌خوادش؛ پس اونم است! حالا اگر سریال هوشمند باشه، قاعدتا باید روند رو رعایت کنه و برای این یکی پسر وارش هم یک عشق مثلثی بسازه. 👀 در حین همین صحبت بودم که فیلم رسید به سکانسی در خانه دختر. دور میز ناهار بودند؛ مادرش که مثل اینکه با این ازدواج مخالف بود، پیشنهاد داد بروند مسافرت تهران خانه‌ی خاله‌شان که دیداری با تازه کنند! دختر هم مخالفت کرد. 🤦‍♂گفتم بیا، دیدی! خانمم خندید. 🙏خب الحمدلله که تلویزیون، از نویسندگان چیره‌دستی استفاده می‌کند که به خوبی بلدند یک رو در یک نامه به دقت رعایت و درونی کنند! همچنین از ناظران محترم نیز متشکر و از صمیم قلب به آنها ایم. ✔️پی‌نوشت: در سکانس بعدی هم دختر با مادرش دعوا کرد که زندگی خودم است و خودم تصمیم می‌گیرم. مادرش گفت این پسره هیچی نداره، نمی‌تونی باهاش زندگی کنی، چند روز بگذره باد از سرت می‌پره. دختره هم خیلی راحت گفت: خب می‌گیرم؛ طلاق رو گذاشتن برای همین چیزا. (به همین سادگی؛ به همین خوشمزگی) 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 جان‌ویک1،2،3 (John Wick) - ساخته 2014، 2017، 2019 مجموعه معروف. ژانر اکشن، #مهیج و دلهره‌آور (Thriller). داستانی افسانه‌ای از یک آدم‌کش بسیار حرفه‌ای و نظام جهانی آدم‌کشی. بازی کیانو ریوز در نقش جان‌ویک تحسین‌برانگیز است. #فیلم داستان ندارد. اما فیلم پر است از بزن‌بزن و تیراندازی و تفنگ‌های مختلف و کشتن‌های فانتزی و حرفه‌ای. جذابیت، فقط در ضدوخورد‌هاست. گاهی روایت ابهامات منطقی بسیار بزرگی دارد. اما ضدوخورد‌ها و جنگ‌ها آنقدر جذاب است که مخاطب را جذب کند. جان‌ویک بیشتر به یک فیلمِ بازی شبیه است تا فیلم سینمایی. انگار یک بازی کامپیوتری تفنگی را مرحله‌به‌مرحله بازی کنی و همزمان فیلم بازی‌کردنت را بگیری. دیدن جان‌ویک، مثل تماشای یک بازی در گیم‌نت است؛ کاری که خیلی اوقات از خود بازی‌کردن، جذاب‌تر است. نهایتا جان‌ویک، نقش واکسن علاقه به دعوا و تفنگ‌بازی را ایفا می‌کند؛ نوعی ارضای روحی برای اهلش. ✅ جمع‌بندی: 🌟🌟🌟 (برای عاشقان دعوا و برای بقیه شاید یک ستاره) #دیدمی_ها - #نقد #فیلم_سینمایی 🌐 @aliebrahimpour_ir [۱۳۹۸.۰۸.۲۴]
📌 گامی نو در شیوه سانسور حضار جشنواره فجر : ؛ به‌گونه‌ای که انگار چشم چشم را نمی‌بیند! 😎👌 مرزها رو جابه‌جا می‌کنیم. 💪 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 دیلی چند روزی است که توقیف فیلم قاتل و وحشی را پوشش وسیع خبری می‌دهد. 💬خلاصه خبر این است: «قاتل و وحشی» توقیف شد/ ممانعت از نمایش فیلم حمید نعمت الله برای داوران / دلیلی که وزارت ارشاد برای توقیف این آورد، نمایش و لیلا حاتمی بود که از نظر شورای پروانه نمایش این‌ کار مجاز نبوده است. اتفاقی که در همه‌ی این سالها در چندین اثر سینمایی افتاده و مجوز گرفته اما سازمان سینمایی دولت حسن روحانی، ترجیح داد به عقب برنگردد! 🔸موجی از پوشش رسانه‌ای حول این اتفاق، روی کلیدواژه می‌چرخد که چند بازیگر و هنرمند یادداشت‌هایی نوشتند و بر آن تاختند. 🔸من تا قبل از دیدن این کلیپ، این بال‌بال‌زدن‌های رسانه‌ای برایم معنا نداشت! خب طبیعی است که زنی که حجاب رعایت نکند، نباید مجوز بگیرد! فتوای مراجع، بر حرمت نمایش بدن، تنهاوتنها استثنا، گردی‌صورت و دست‌ها تا مچ است. تا این کلیپ را دیدم! 🔷چهار نکته: 🔻۱.ارشاد بی‌توجهی کرده که در خبر، را بهانه کرده! شخصی که خبر را تدوین کرده، نادانی کرده و برای موج‌سازی رسانه‌ها بستر فراهم کرده! دلیل اگر دلیل است، همان رعایت نکردن است. شما که عملا با نمایش گوش مشکلی ندارید؛ چرا خوراک رسانه‌ای می‌سازید و با اعصاب ملت بازی می‌کنید؟ (این نکته در فرض خوش‌بینانه است؛ ر.ک: نکته۴) 🔻۲.کلیپ را ببینید. رسما مدت‌هاست در مملکت فیلم بی‌حجاب می‌سازند و با این گمان که علت وجوب حجاب، مو است! مو نباشد، نمایش مجاز است! اینکه این حرام آشکار اتفاق افتاده، آن هم به صورت مکرر، جای تعجب دارد. چشم و گوش‌ها تاحالا کجا بوده‌اند؟ 🔻۳.من به نعمت‌الله و تیمش حق می‌دهم ناراحت باشند. آن‌ها طبق روال فیلم ساخته‌اند و کاری کردند که قبلا هم می‌شده! حق دارند ناراحت باشند. اما ارشاد باید بیانیه رسمی‌تری بدهد و این موضع را روشن کند. غلط قبلی‌اش را رسما اعلام کند و بگوید زین‌پس مراعات می‌کند. حتی شاید لازم باشد خسارت تهیه‌کننده هم پرداخت شود. این ناهم‌سانی برخورد در مجوز را باید آشکارا حل کند. نه اینکه به تاریخ حواله بدهد. 🔻۴.سناریوی یی شاید پشت پرده است. این‌بار با کلیدواژه ؛ تا خاکستری‌ها را داغ کنند... کسی گوش به زنگ هست؟؟ کلیپ: ♻️ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/805 ♻️ t.me/Cinemadaily/16813 🌐 @aliebrahimpour_ir
اگر فکر می‌کنید ساختن اتوبوسی کار آسانی است و نیازمند تخصص نیست؛ اگر می‌خواهید بفهمید که حتی بازیگر معروف بدون کارگردانی و متن نمی‌تواند بازی ارائه دهد؛ اگر می‌خواهید نمونه‌ی کاری را ببینید که سرمایه‌گذار، پول داده تا خودش نقش اول باشد؛ اگر می‌خواهید نمونه تمرین فیلم‌سازی ببینید که تا شبکه خانگی هم آمده؛ این افتضاح را (پلکان مرگ) را ببینید که هنوز بعد از دوسال، وقتی داشتم فایل‌های اضافه سیستم را پاک می‌کردم، سکانس‌به‌سکانسش یادم مانده؛ از شدت اعجاب! @aliebrahimpour_ir 1400.09.15