eitaa logo
المرسلات
10هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
508 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️| علماى اسلام با تبيين و توضيح اصل «عدل» پايه فلسفه حقوق را بنا نهادند، اما نتوانستند راهى را كه باز كرده بودند ادامه دهند. چرا؟؟ 🔸علماى اسلام با تبيين و توضيح اصل «عدل» پايه فلسفه حقوق را بنا نهادند، گو اينكه در اثر پيشامدهاى ناگوار تاريخى نتوانستند راهى را كه باز كرده بودند ادامه دهند. توجه به حقوق بشر و به اصل عدالت به عنوان امورى ذاتى و تكوينى و خارج از قوانين قراردادى، اولين بار به وسيله مسلمين عنوان شد؛ پايه حقوق طبيعى و عقلى را آنها بنا نهادند. 🔸اما مقدّر چنين بود كه آنها كار خود را ادامه ندهند و پس از تقريباً هشت قرن دانشمندان و فيلسوفان اروپايى آن را دنبال كنند و اين افتخار را به خود اختصاص دهند؛ از يك سو فلسفه‏هاى اجتماعى و سياسى و اقتصادى به وجود آورند و از سوى ديگر افراد و اجتماعات و ملتها را به ارزش حيات و زندگى و حقوق انسانى آنها آشنا سازند، نهضتها و حركتها و انقلابها به وجود آورند و چهره جهان را عوض كنند. 🔸به نظر من گذشته از علل تاريخى يك علت روانى و منطقه‏اى نيز دخالت داشت در اينكه مشرق اسلامى مسأله حقوق عقلى را كه خود پايه نهاده بود دنبال نكند. يكى از تفاوتهاى روحيه شرقى و غربى در اين است كه شرق تمايل به اخلاق دارد و غرب به حقوق، شرق شيفته اخلاق است و غرب شيفته حقوق؛ شرقى به حكم طبيعت شرقى خودش انسانيت خود را در اين مى‏شناسد كه عاطفه بورزد، گذشت كند، همنوعان خود را دوست بدارد، جوانمردى به خرج دهد اما غربى انسانيت خود را در اين‏ مى‏بيند كه حقوق خود را بشناسد و از آن دفاع كند و نگذارد ديگرى به حريم حقوق او پا بگذارد. 🔸بشريت، هم به اخلاق نياز دارد و هم به حقوق. انسانيت، هم به حقوق وابسته است و هم به اخلاق؛ هيچ كدام از حقوق و اخلاق به تنهايى معيار انسانيت نيست. دين مقدس اسلام اين امتياز بزرگ را دارا بوده و هست كه و را توأماً مورد عنايت قرار داده است. در اسلام همچنان كه گذشت و صميميت و نيكى به عنوان امورى اخلاقى «مقدس» شمرده مى‏شوند، آشنايى با حقوق و دفاع از حقوق نيز «مقدس» و انسانى محسوب مى‏شود و اين داستان مفصلى دارد كه اكنون وقت توضيح آن نيست. 🔸اما روحيه خاص شرقى كار خود را كرد. با آنكه در آغاز كار حقوق و اخلاق را با هم از اسلام گرفت، تدريجاً حقوق را رها و توجهش را به اخلاق محصور كرد. 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (نظام حقوق زن در اسلام)، ج‏19، ص: 140 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مغنی الادیب - باب اول 🔰 محمد مهدی مقدسی 🔹 از ابتدای کتاب 📝 مقدمه 🔅 1400/06/13 @majazi_almorsalaat
باسلام استاد مقدسی در این جلسه نکات مهمی در ارتباط با چگونگی خواندن کتاب مغنی و همچنین نکاتی کلی درباره تحصیل ادبیات بیان کرده اند. استماع این جلسه، خصوصا برای طلاب پایه سوم توصیه می شود. @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵| برخی از ویژگیهای تدریس های کتب الموجز و اصول الفقه از استاد فرحانی و روش جبران این کتب برای طلاب سطوح عالی 🎙استاد علی فرحانی 📌مشاوره تلفنی یکی از طلاب با استاد @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊| رسائل مرحوم شیخ مماس با فقه است. 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این صوت به صورت حمل شایع در مبحث اجماع منقول، رویکرد مرحوم شیخ را در اصول توضیح می دهند و نکات مهمی را بیان می کنند. حتما بشنوید. 📚 تدریس رسائل، اجماع منقول، جلسه 23 @almorsalaat
♨️بر اساس آیه 22 سوره ق، آنچه در قیامت دیده می شود، امروز هم در دنیا موجود است، اما از آنها غافلیم. 🔹قوله تعالى: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» ▫️وقوع الآية في سياق آيات القيامة و احتفافها بها يقضي بكونها من خطابات يوم القيامة، و المخاطِب بها هو الله سبحانه، و الذي خوطب بها هو الإنسان المذكور في قوله: «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ» و عليه فالخطاب عام متوجه إلى كل إنسان إلا أن التوبيخ و التقريع اللائح من سياق الآية ربما استدعى اختصاص الخطاب بمنكري المعاد، أضف إلى ذلك، كون الآياتِ مسوقةً لرد منكري المعاد في قولهم: «أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ». ▫️و الإشارة بقوله: «هذا» إلى ما يشاهده يومئذ و يعاينه من تقطع الأسباب و بوار الأشياء و رجوع الكل إلى الله الواحد القهار، و قد كان تعلق الإنسان في الدنيا بالأسباب الظاهرية و ركونُه إليها أغفله عن ذلك حتى إذا كشف الله عنه حجابَ الغفلة فبدت له حقيقة الأمر فشاهد ذلك مشاهدةَ عيانٍ لا علماً فكرياً. ▫️و لذا خوطب بقوله: «لَقَدْ كُنْتَ» في الدنيا «فِي غَفْلَةٍ» أحاطت بك «من هذا» الذي تشاهده و تعاينه و إن كان في الدنيا نصب عينيك لا يغيب لكن تعلقك بذيل الأسباب أذهلك و أغفلك عنه «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ» اليوم «فَبَصَرُكَ» و هو البصيرة و عين القلب «الْيَوْمَ» و هو يوم القيامة «حَدِيدٌ» أي نافذ يُبصِر ما لم يكن يُبصِره في الدنيا. ▫️و يتبين بالآية أولا: أن معرِّفَ يوم القيامة أنه يوم ينكشف فيه غطاءُ الغفلةِ عن الإنسان فيشاهد حقيقةَ الأمر، و في هذا المعنى و ما يقرُبُ منه آياتٌ كثيرة كقوله تعالى: «وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ»: الانفطار: 19، و قوله: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»: المؤمن: 16، إلى غير ذلك من الآيات. ▫️و ثانيا: أن ما يشاهده الإنسان يوم القيامة موجود مهيأٌ له و هو في الدنيا غيرَ أنه في غفلة منه، و خاصّةُ يوم القيامة أنه يومُ انكشافِ الغطاء و معاينةِ ما وراءه، و ذلك لأن الغفلة إنما يتصور فيما يكون هناك أمر موجود مغفول عنه، و الغطاء يستلزم أمرا وراءه و هو يُغَطّيه و يستُرُه، و عدم حدة البصر إنما ينفع فيما إذا كان هناك مبصر دقيق لا ينفذ فيه البصر. 📚الميزان ج‏14، ص: 225 @almorsalaat 🔉توضیح مختصر و ترجمه عبارت را در صوت زیر بشنوید👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بر اساس آیه 22 سوره ق، آنچه در قیامت دیده می شود، امروز هم در دنیا موجود است، اما از آنها غافلیم. 🔹 پست قبل 🎙محسن ابراهیمی @almorsalaat
⭕️|عباراتی از شهید مطهری در کاربرد ملاک در مسائل فقهی ▫️امتياز اسلام از برخى شرايع ديگر به اين است كه رياضت و رهبانيت را مردود مى‏شمارد، نه اينكه هواپرستى را جايز و مباح مى‏داند. از نظر اسلام تمام غرايز (اعم از جنسى و غيره) بايد در حدود اقتضاء و احتياج طبيعت اشباع و ارضاء گردد. اما اسلام اجازه نمى‏دهد كه انسان آتش غرايز را دامن بزند و آنها را به شكل يك عطش پايان ناپذير روحى درآورد. ازاين‏رو اگر چيزى رنگ هواپرستى يا ظلم و بى‏عدالتى به خود بگيرد، كافى است كه بدانيم مطابق منظور اسلام نيست. ادعاى ما اين است كه عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودى كه طبيعتْ زن و مرد را در وضع نامشابهى قرار داده است، هم با عدالت و حقوق فطرى بهتر تطبيق مى‏كند و هم سعادت خانوادگى را بهتر تأمين مى‏نمايد و هم اجتماع را بهتر به جلو مى‏برد. كاملًا توجه داشته باشيد ما مدعى هستيم كه لازمه عدالت و حقوق فطرى و انسانى زن و مرد عدم تشابه آنها در پاره‏اى از حقوق است. پس بحث ما صددرصد جنبه فلسفى دارد، به فلسفه حقوق مربوط است، به اصلى مربوط است به نام اصل «عدل» كه يكى از اركان كلام و فقه اسلامى است. ▫️اصل عدل همان اصلى است كه قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است؛ يعنى از نظر فقه اسلامى- و لا اقل فقه شيعه- اگر ثابت شود كه عدل ايجاب مى‏كند فلان قانون بايد چنين باشد نه چنان و اگر چنان باشد ظلم است و خلاف عدالت است، ناچار بايد بگوييم حكم شرع هم همين است. زيرا شرع اسلام طبق اصلى كه خود تعليم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطرى و طبيعى خار ج نمى‏شود. ▫️اكنون ببينيم اسلام در باره اين گونه طلاقها و اين گونه مردان چه مى‏گويد. آيا باز هم مى‏گويد كار طلاق صد در صد بسته به نظر مرد است و اگر چنين مردى به طلاق رضايت نداد، زن بايد بسوزد و بسازد و اسلام دستها را روى يكديگر مى‏گذارد و از دور اين وضع ظالمانه را تماشا مى‏كند؟. عقيده بسيارى همين است. مى‏گويند: از نظر اسلام اين كار چاره پذير نيست. اين يك نوع سرطان است كه احياناً افرادى گرفتار آن مى‏شوند و چاره ندارد. زن بايد بسوزد و بسازد تا تدريجاً شمع حياتش خاموش شود. ▫️به عقيده اينجانب اين طرز تفكر با اصول مسلّم اسلام تضاد قطعى دارد. دينى كه همواره دم از عدل مى‏زند، «قيام به قسط» يعنى برقرارى عدالت را به عنوان يك هدف اصلى و اساسى همه انبيا مى‏شمارد (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) چگونه ممكن است براى چنين ظلم فاحش و واضحى‏ چاره انديشى نكرده باشد؟! مگر ممكن است اسلام قوانين خود را به صورتى وضع كند كه نتيجه‏اش اين باشد كه بيچاره‏اى مانند يك بيمار سرطانى رنج بكشد تا بميرد؟!. موجب تأسف است كه برخى افراد با اينكه اقرار و اعتراف دارند كه اسلام دين «عدل» است و خود را از «عدليه» مى‏شمارند، اين‏چنين نظر مى‏دهند. 📚نظام حقوق زن در اسلام @almorsalaat
إِنَّ الَّذينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِك: َلا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏ سوره آل عمران ۷۷ @almordalaat
| اصولِ 🎙استاد علی فرحانی 🔸14 جلسه 📌این جلسات در تابستان 1400 در مرکز جامع ولی امر در قم با موضوع اصول برگزار شد. از آنجایی که تبیین این مباحث با تکیه بر نظریات امام خمینی (ره) بوده است، این مجموعه جلسات در کنار مجموعه جلسات امتیازات نظام اجتهادی امام خمینی (ره) eitaa.com/almorsalaat/3856 جهت آشنایی با نظام اصولی ایشان توصیه می شود. ⬇️لینک دانلود جلسات👇👇 https://ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/osul/osul-fegh-farhang-1400-markaze-jamee-vali-amr-ayatollah-araki/ @almorsalaat
| مکاسب جلد اول 🎙استاد علی فرحانی 🔰محدوده: ص 6الی8، 24الی28، 39الی48، 127الی132، 138الی197، 234الی244، 253الی267، 269الی272، 277الی279 🔸تعداد جلسات: 51 ⬇️لینک دانلود صوت👇👇 https://www.ostadfarhani.ir/morsalat/doroos/figh/makaseb-j1/ @almorsalaat
🔵بعضى قانون را همانند عمل كردند! 🔹بعضى قانون را طورى عمل ميكنند كه اصحاب سبت عمل كردند! اصحاب سبت هم عين مُرّ قانون عمل كردند؛ يعنى خدا گفته بود روز شنبه ماهى نگيريد، اينها هم روز شنبه ماهى نگرفتند؛ بله، كار كوچكى كردند كه آن‌هم رسماً منع نشده بود و آن، اين بود كه حفره‌هايى درست كردند، ماهى‌ها داخل آن حفره‌ها آمدند، راه آن حفره‌ها را در روز شنبه بستند، تا ماهى نتواند برگردد! روز شنبه اين كار را كردند، روز يكشنبه همان ماهى‌ها را گرفتند! اين، ظاهر قانون است. 🔹اگر شما نگاه كنيد، اين مثل همان كلاه‌شرعى‌هايى است كه يك رباى سنگين كذايى را با يك شاخه نبات جابه‌جا ميكردند! قانون بود، ظاهر شرع بود؛ امّا امام بزرگوار (رضوان الله عليه) كه يك فقيه قوىِ آگاه به لُب و روح دين بود، قبل از اينكه تشكيل حكومت بدهد، اين را منع كرد. جزو فتاوى ايشان - كه در دوران مبارزه، ما به آن فتوا افتخار ميكرديم و همه‌جا هم نقل مينموديم - منع حيل ربا بود؛ ايشان مطلقاً حيل ربا را منع كرد. 🔹شما آقايان، حيل قانون را هم منع كنيد و جلويش را بگيريد. بعضى از شركتها و بعضى از مجموعه‌هاى على‌الظّاهر قانونى، حامل باطن اصحاب‌السّبتى هستند. مواظب باشيد كسانى كه ميخواهند از قانون بگريزند، شما را به اين دام نيندازند؛ نيايند شما را قانع كنند كه اين كار قانونى است. 🎙رهبر معظم انقلاب 1376/6/2 @almorsalaat
📚| شیخ آقا بزرگ تهرانی 🎙مرحوم علامه محمدرضا حکیمی ⬇️لینک دانلود کتاب👇👇 https://eitaa.com/palmorsalaat/115 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 نکاتی برای طلاب در باب اتقان تحصیل در ایام مجازی و کیفیت استقامت در مسیر علمی @ofoqemobin
👆👆👆 صوت یکی از جلسات تدریس المنطق استاد سید محمد هاشمی.
♨️اهمیت ابتلائات و مراقبه دایمی در سیر معنوی 🔰علامه طباطبایی 🔹تلميذ: درباره این بیت جناب حافظ شیرازی سؤال شد: 🔺از مشکلات طریقت، عنان متاب ای دل! / که مرد راه، نیندیشد از نشیب و فراز ✅استاد: می خواهد بگوید از مشکلات و ناملایمات و امتحاناتی که در راه رسیدن به مقصود پیش می آید، صورت بر مگردان و همه مشکلات را با آغوش باز پذیرا باش؛ زیرا مرد طريق مقصود، نباید از پستی و بلندی ابتلائات عالم طبع باک داشته باشد. عمل به وظایف طریقت که پیاده نمودن است، با امتحان و ابتلائات ملازم می باشد و نتیجه، از آن کسی است که از امتحانات سرپیچی نداشته باشد؛ 📚ثمرات الحیات ج۲ص۱۹۷ @almorsalaat
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً @almorsalaat
01- تأثیر جهان بینی در اسلام شناسی.pdf
439.3K
📝| تاثیر جهان بینی بر اسلام شناسی 🎙استاد علی فرحانی ⭕️پیاده و تنظیم شده گفتارهایی از استاد @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️| نگاهی به مراتب حکم (انشاء و فعلیت) و مسئله خطاب شرعی و تاثیر آن در دست یابی به مصالح واقعیه 🎙استاد علی فرحانی 📌گزیده تدریس ج2 رسائل، سال99، مدرسه امام کاظم (ع) @almorsalaat
| نسیان حق موجب نسیان نفس می‌شود 🔸نسیان حق موجب نسیان انفس می‌شود، چه «نسیان» به معنی فراموشی باشد یا به معنی ترک، در هر دو معنی هشدار شکننده‌ای است. 🔸لازمه فراموشی حق تعالی آن است که انسان خود را فراموش کند، یا بگو حق تعالی او را به فراموشی از نفس خود کشاند و در همه مراحل سابق، صادق است. در مرحله عمل، آن کس که خدا را و حضور او- جلّ و علا- را فراموش کند به فراموشی از خویشتن خویش مبتلا شود یا کشیده شود، بندگی خود را فراموش کند، از مقام عبودیّت به فراموشی کشیده شود و کسی که نداند چی است و کی است و چه وظیفه دارد و چه عاقبت، شیطان در او حلول نموده و به جای خویشتنِ او نشسته، و شیطانْ عاملِ عصیان و طغیان است و اگر به خود نیاید و به یاد حق برنگردد و به همین حالِ طغیان و عصیان از این جهان منتقل شود، شاید به صورت شیطان مطرود حق تعالی درآید. 🔸و به معنی دیگرش که به معنی ترک باشد، دردناکتر است زیرا اگر ترک اطاعت حق و ترک حق موجب شود که حقْ او را ترک کند و به خود واگذارد و عنایات خود را از او قطع فرماید شک نیست که به خذلان دنیا و آخرت منتهی می‌شود. در ادعیه شریفه معصومین می‌بینیم دعای برای عدم ایکالِ ما به نفس خویش تاکید شده است؛ چه آنان- علیهم السلام- می‌دانستند پیامدهای این مصیبت را، و ما از آن غافل هستیم. 📚صحیفه امام ج۱۸ ص۵۱۰ @almorsalaat
📝|درباره حکم عام و طریقی «ایجاب احتیاط» و برخی خصوصیات آن 🔸در نظام فکری اصولیین، برای حکم شرعی مراتبی در نظر گرفته می شود. دو مرتبه اصلی، انشاء و فعلیت است. ویژگی مرتبه انشاء این است که باید بر اساس مصالح و مفاسد واقعیه باشد. مرتبه فعلیت، همان مرتبه ابلاغ حکم به مکلّف است.ابلاغ حکم ناظر به خصوصیات مکلف است. لذا اگر مکلف عاجز، ناسی، جاهل و ... باشد، چون ابلاغ حکم به این افراد قبیح است، حکم به فعلیت نمی رسد. 🔸جاهل یکی از افرادی است که خطاب کردن به او در زمانی که جاهل است، قبیح است. چون وقتی که جاهل است، این خطاب هیچ گونه محرّکیّتی برای او ندارد فلذا خطاب لغو خواهد شد. 🔸در چنین مواردی به دلیل وجود مشکلی در مکلّف، خطاب به دست او نمی رسد. حکمی انشاء می شود اما به فعلیت نمی رسد و چون انشاء تابع مصالح و مفاسد است، عدم خطاب به این معناست که ممکن است که مصلحتی از مصالح از دست او برود و یا محتمل است که مرتکب فعلی شود که دارای مفسده است. در نتیجه ثبوت (مرتبه انشاء) و اثبات (مرتبه فعلیت) بر هم منطبق نخواهند بود. 🔸اما مجتهد باید راهی را پیدا کند که شارع بتواند به طریقی هر آنچه که در عالم انشاء هست را به دست مکلف برساند و آنگاه از این طریق بتوانیم بگوییم که عمل به شریعت به تنهایی می تواند انسان را به کمال برساند. 🔸در مورد جاهل، چنین می توان گفت که شارع هرچند نمی تواند یک حکم خاص را که جاهل به آن جهل دارد، خطاب کند اما می تواند حکم عام دیگری جعل کند که عمل به آن حکم می تواند شخص را به مصلحت برساند و یا اینکه از مفسده برهاند. 🔸آن حکم عام، «ایجاب احتیاط» است. شارع می تواند به نحو عام (نه در مورد یک حکم خاص و مجهول) بیان کند که هر موقع مکلف در مسئله ای به دلیل جهل دچار شک شد، واجب است که احتیاط کند. احتیاط در شبهه وجوبیه او را به مصلحت می رساند و احتیاط در شبهه تحریمیه او را از مفسده می رهاند. 🔸یکی از خصوصیات این حکم این است که فقط برای حل مشکل فعلیت جعل شده است و طریق رساندن به سایر احکام است. لذا مجعول این حکم همانند سایر احکام (مثل نماز و روزه و ...) دارای مصلحت نیست لذا رفع و دفع آن نیز موجب تصویب نمی شود. 🔸مرحوم شیخ در حل یکی از اشکالات به حدیث رفع، این مسئله را مطرح می کند و بیان می دارد که می توان گفت آنچه را خدای متعال در مورد «ما لا یعلمون» رفع کرده است، «ایجاب احتیاط» است. در مواردی که دلیل خاص بر وجوب احتیاط وجود دارد، حدیث رفع آن وجوب را رفع می کند و در مواردی که قابلیت جعل وجوب وجود دارد، حدیث رفع، آن را دفع می کند. در نتیجه حدیث رفع، حاکم بر ادله احتیاط – بر فرض تمامیت دلالت آنها – خواهد بود. ✍️محسن ابراهیمی، تقریر جلسه 99/7/8، ج2 رسائل، مدرسه امام کاظم (ع) @almorsalaat
📌مقدمه شیخ طوسی بر کتاب المبسوط ▫️أما بعد فإنى لا أزال أسمع معاشر مخالفينا من المتفقهة و المنتسبين إلى علم الفروع يستحقرون فقه أصحابنا الإمامية، و يستنزرونه، و ينسبونهم إلى قلة الفروع و قلة المسائل، و يقولون: إنهم أهل حشو و مناقضة، و إن من ينفى القياس و الاجتهاد لا طريق له إلى كثرة المسائل و لا التفريع على الأصول لأن جل ذلك و جمهوره مأخوذ من هذين الطريقين، ▫️و هذا جهل منهم بمذاهبنا و قلة تأمل لأصولنا، و لو نظروا في أخبارنا و فقهنا لعلموا أن جل ما ذكروه من المسائل موجود في أخبارنا و منصوص عليه تلويحا عن أئمتنا الذين قولهم في الحجة يجري مجرى قول النبي صلى الله عليه و آله إما خصوصا أو عموما أو تصريحا أو تلويحا. ▫️و أما ما كثروا به كتبهم من مسائل الفروع. فلا فرع من ذلك إلا و له مدخل في أصولنا و مخرج على مذاهبنا لا على وجه القياس بل على طريقة يوجب علما يجب العمل عليها و يسوغ الوصول إليها من البناء على الأصل، و براءة الذمة و غير ذلك ▫️مع أن أكثر الفروع لها مدخل فيما نص عليه أصحابنا، و إنما كثر عددها عند الفقهاء لتركيبهم المسائل بعضها على بعض و تعليقها و التدقيق فيها حتى أن كثيرا من المسائل الواضحة دق لضرب من الصناعة و إن كانت المسئلة معلومة واضحة، ▫️و كنت على قديم الوقت و حديثه منشوق النفس إلى عمل كتاب يشتمل على ذلك تتوق نفسي إليه فيقطعني عن ذلك القواطع و شغلني الشواغل، و تضعف نيتي أيضا فيه قلة رغبة هذه الطائفة فيه، و ترك عنايتهم به لأنهم ألقوا الأخبار و ما رووه من صريح الألفاظ حتى أن مسئلة لو غير لفظها و عبر عن معناها بغير اللفظ المعتاد لهم لعجبوا منها و قصر فهمهم عنها، ▫️و كنت عملت على قديم الوقت كتاب النهاية، و ذكرت جميع ما رواه أصحابنا في مصنفاتهم و أصولها من المسائل و فرقوه في كتبهم، و رتبته ترتيب الفقه و جمعت من النظائر، و رتبت فيه الكتب على ما رتبت للعلة التي بينتها هناك، و لم أتعرض للتفريع على المسائل و لا لتعقيد الأبواب و ترتيب المسائل و تعليقها و الجمع بين نظائرها بل أوردت جميع ذلك أو أكثره بالألفاظ المنقولة حتى لا يستوحشوا من ذلك، و عملت بآخره مختصر جمل العقود في العبادات سلكت فيه طريق الإيجاز و الاختصار و عقود الأبواب فيما يتعلق بالعبادات، ▫️و وعدت فيه أن أعمل كتابا في الفروع خاصة يضاف إلى كتاب النهاية، و يجتمع معه يكون كاملا كافيا في جميع ما يحتاج إليه ثم رأيت أن ذلك يكون مبتورا يصعب فهمه على الناظر فيه لأن الفرع إنما يفهمه إذا ضبط الأصل معه فعدلت إلى عمل كتاب يشتمل على عدد جميع كتب الفقه التي فصلوها الفقهاء و هي نحو من ثلاثين كتابا أذكر كل كتاب منه على غاية ما يمكن تلخيصه من الألفاظ، و اقتصرت على مجرد الفقه دون الأدعية و الآداب، و أعقد فيه الأبواب، و أقسم فيه المسائل، و أجمع بين النظائر، و أستوفيه غاية الاستيفاء، و أذكر أكثر الفروع التي ذكرها المخالفون و أقول ما عندي على ما يقتضيه مذاهبنا و يوجبه أصولنا بعد أن أذكر جميع المسائل ▫️و إذا كانت المسئلة أو الفرع ظاهرا أقنع فيه بمجرد الفتيا و إن كانت المسئلة أو الفرع غريبا أو مشكلا أومئ إلى تعليلها و وجه دليلها ليكون الناظر فيها غير مقلد و لا مبحث، و إذا كانت المسئلة أو الفرع مما فيه أقوال العلماء ذكرتها و بينت عللها و الصحيح منها و الأقوى، و أنبه على جهة دليلها لا على وجه القياس و إذا شبهت شيئا بشيء فعلى جهة المثال لا على وجه حمل إحداهما على الأخرى أو على وجه الحكاية عن المخالفين دون الاعتبار الصحيح، و لا أذكر أسماء المخالفين في المسئلة لئلا يطول به الكتاب، و قد ذكرت ذلك في مسائل الخلاف مستوفى، و إن كانت المسئلة لا ترجيح فيها للأقوال و تكون متكافية وقفت فيها و يكون المسئلة من باب التخيير، و هذا الكتاب إذا سهل الله تعالى إتمامه يكون كتابا لا نظير له لا في كتب أصحابنا و لا في كتب المخالفين لأني إلى الآن ما عرفت لأحد من الفقهاء كتابا واحدا يشتمل على الأصول و الفروع مستوفى مذهبنا بل كتبهم و إن كانت كثيرة فليس تشتمل عليهما كتاب واحد، و أما أصحابنا فليس لهم في هذا المعنى ما يشار إليه بل لهم مختصرات، و أوفى ما عمل في هذا المعنى كتابنا النهاية و هو على ما قلت فيه، و من الله تعالى أستمد المعونة و التوفيق و عليه أتوكل و إليه أنيب. @almorsalaat
این مقدمه را حتما بخوانید. نکات مهمی از جهات مختلفی در آن وجود دارد. تالیف این کتاب از نقاط عطف تاریخ فقه شیعه است. توسط این کتاب، توسعه ای در مسائل فقهی شیعه ایجاد شد. همچنین همانگونه که از ابتدای مقدمه پیداست، این کتاب نمونه ای از فقهای شیعه است. @almorsalaat
📚معرفی_کتاب| سلوة الحزين معروف به الدعوات ✍️قطب الدین راوندی 573 ه.ق 🔹سلوة الحزين به معنای دارویی که غم و اندوه را از انسان زایل می کند و انسان غمگین را به وجود و سرور و خوشحالی وا می دارد. همانطور که از نام کتاب پیداست، این کتاب در مورد مسائلی است که ناراختی را از انسان از بین می برد. این کتاب از جمله کتاب روایی است و از مصادر بحارالانوار نیز محسوب میشود و در 4باب تبویب شده است. 🔹باب اول در مورد آداب و شرایط دعا کردن است و مطالب آن شبیه کتاب «عده الداعی» است. 🔹باب دوم در مورد برخی دستورات طبی برای جلوگیری از بیماری و همچنین داروهایی برای برخی از امراض است. همچنین در این باب نمازها و تسبیحات اهل بیت و برخی از اعمال مستحب اول ماه و در طول سال و برخی عوذات را بیان کرده اند. 🔹باب سوم در مورد برخی منافع دنیوی و اخروی بیماری و آدابی که مریض باید رعایت کند، بیان شده. در یکی از فصول این باب ادعیه ای که در درمان برخی امراض مناسب است، ذکر شده. 🔹باب چهارم پیرامون مرگ و اهوال آن است. ⬇️این کتاب را می توانید از لینک زیر دانلود کنید👇👇 mediafire.com/?icx38d19dyzf62q @almorsalaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 : «از محبت اهل‌بیت علیهم‌السلام نباید دست برداشت!» ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 پس باید بدانیم که یک واجب بزرگی بر دوش همه است، معلمین با تعلیم و مادحین(مداحان) با عمل، به این‌ها بفهمانند که از محبت [اهل‌بیت علیهم‌السلام] نباید دست برداشت. همه‌چیز توی محبت است. 🔸 اگر ما خدا را دوست می‌داشتیم، آیا ممکن بود دوستانش را دوست نداشته باشیم؟ آیا ممکن بود اعمالی را که او دوست می‌دارد، دوست نداشته باشیم؟ آیا چنین چیزی می‌شود که کسی دوست خدا باشد، اما دوستِ دوستان خدا نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دوست دارد، نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دشمن دارد، باشد؟ آیا چنین چیزی می‌شود؟! @almorsalaat