🍃 آتش می گیرم از این جاماندن های پر از #حسرت .تاریخ تولدش را که می بینم شرمنده دلم می شوم .زودتر از او مامور شدیم برای آمدن به زمین اما #اسیر دنیا شدیم.او عاقبت بخیر شد و ما رها نشدیم از این زندان دلگیر ...
🍃 دورانی که در بطن مادر بود با نجوای #زیارت_عاشورا جان گرفت و بزرگ شد.چشم هایش را که به دنیا گشود محبت #اهل_بیت را از آغوش گرم مادر هدیه گرفت..با حفظ کردن آیه های نور روحش بزرگ شد و قد کشید. و دل بی قرارش را با رفتن به حوزه و درس خداشناسی در کنار حرم حضرت معصومه آرام کرد.
🍃در روزهایی که عمامه اش را می بوسید و بر سر می گذاشت و مادر با ذوق نگاهش می کرد و در دل قربان صدقه اش می رفت، زمزمه رفتن به #سوریه را آغاز کرد و مگر می شد مادری که روح و جسم فرزندش را با #حسین عجین کرده بود مانع شود برای #دفاع از حریم خواهر حسین.
🍃نگرانی های مادرانه اش گل کرده بود به او گفت: «برو #شهید شو اما #اسیر نه.»طاقت اسارت محمد امینش را نداشت .شاید برایش روضه اسارت و شام تداعی می شد.
🍃طلبه عاشق، #بورسیه_آلمان را فدای جهاد کرد .رشته های دلش را پیوند زد به #فاطمیون و با آنها هم قدم شد.در خواب از دعوتش به مهمانی شهدا آگاه شد.#غسل شهادت کرد و راهی عملیات شد. شهید شد و پیکرش به یادگار ماند.
🍃حال مادرش #دلتنگ می شود .داغ نبودنش را همیشه بر دل دارد اما به قول خودش مهم #آخرت فرزندش بود که #سعادتمند شد و براستی که #بهشت زیرپای مادران است....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محمد_امین_کریمیان
📅تاریخ تولد: ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۷ خرداد ۱۳۹۵
📆تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت :حلب
🥀مزار : جاوید الاثر
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#مدافع
♡بسم رب شهدا
.
🍃گاهی که میخواهم از #شهیدی بگویم و بنویسم زبانم قفل میشود ، نگاهم روی خط های دفتر سفید ثابت میماند و قلم کاغذ سفید را با کلماتی نامفهوم سیاه میکند.
.
🍃اینبار هم همینطور!
بالاخره با یک حرف ، با یک کلمه #چراغی در ذهنم روشن میشود.
#قلم به دست مینویسم از او : گرمای #تابستان را با حضورش در خانواده #بیاضی ها به خنکای بهار تبدیل کرد، مثل هر نور چشمی که تازه متولد میشود.😉
.
🍃#سعید آقایی که راه #طلبگی را در پیش گرفت و #لباس_انبیا را به تن کرد. باز هم یک شاگرد از مدرسه #عشق آمده بود که امتحان پس بدهد.🙂
.
🍃باز مردی از #فاطمیون که دل به #حریم_عشق باخته بود و هیچ جوره نمیشد پای رفتن را از او بگیری...❣️
وَ باز شاگردی که رسم #گذشتن از خود را خوب بلد بود ، گذشتن #دل میخواهد به #حرف نیست به #عمل است.
باید بی ریا و صادقانه بگذری از هرآنچه که مانع سعادتمندیات میشود و این طلبه #صادقانه گذشت از هر چیزی که #دوستش داشت!❤️
.
🍃هرچه بگویم باز نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم چرا که هنوز درکی از مقام والای شهید و #رسم_شهادت ندارم.😔
هنوز اندر خم این کوچه ماندم وَ به گمانم قرار نیست دل را تکانی بدهم تا گرد و غبارهای هایش برود و #صاف شود ،دلم یک #پایان متفاوت میخواهد مثل همه آنهایی که رفتند. 😓
.
🍃دلم پر میکشد برای #مکتبی که جایی برای من نیست چون هنوز خود را پیدا نکردم.😞
.
🍃کاش متفاوت به آخر برسیم!😌
وگرنه #مرگ
پایان همه قصه هاست.🌹
.
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
.
🌸 به مناسبت سالروز
#تولد #شهید_سعید_بیاضی_زاده
.
📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱۳۷۳
.
📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۵ .حما سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۴ تیر ۱۴۰۰
.
🥀مزار شهید : روستای محمد آباد ساقی
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
☆بسم رب عشق☆
🍃روضه مجسم شنیده ای؟ سوریه از این روضه ها زیاد به خود دیده، از #دمشق بگیر تا خانطومان و حلب و...
جای جایش روضه است.
🍃از همان وقتی که زمزمه #هتک_حرمت به مزار حجر بن عدی پیچید و آسمان #عَدرا* از دیدن این بی حرمتی و آشفتگی طوفانی شد، در دل علویان هم غوغایی به پا شد غیرتشان به جوش آمد #یاعلی گفتند و راهی سوریه زخم دیده شدند تا شاید مرهمی باشند بر روی زخمش😞
🍃فاطمیون هم پا در میدان نهادند تا نشان بدهند #کربلا دوباره تکرار نخواهد شد، شاید از همان موقع بود که سوریه شد مسلخ محبان و شیعیان علی.
🍃محمود یکی از همان عاشقان بود از #فاطمیون آمده بود و به قول خودش، شیعه و انسانیت مرز ندارد و هرجا ظلمی باشد شیعه آرام ندارد مخصوصا اینکه سخن حریم عمه سادات(س) هم در میان باشد!
🍃حال میخواهم از روضه مجسم بگویم. روزی که #تاسوعا بود و همه عزادار سقا، جایی هزاران کیلومتر دور تر از ایران در حومه حلب، سری را از بدن جدا کردند و بدن را گلوله باران...
🍃در دل همسفرش آشوبی بود و خبر #شهادت همسر آتش به جانش انداخت و خبر مفقود شدنش دلش را بیشتر سوزاند. بچه ها دلتنگ برای پدر و چشم انتظار تا پدر را ببینند، برای دو کودک انتظار دیدن پدر سخت است بعد از دو ماه حال پدر آمده با تنی بی سر و پر از جراحت...
🍃روضه مجسم، تنی پاره پاره است که سر ندارد و #کودکانی که دلتنگ پدر هستند، و ما مدیون این چشم های منتظر و دلهای صبورشان هستیم😓
*مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمود_سالاری
📅تاریخ تولد : ۱۵ شهریور ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۲۰ مهر ۱۳۹۵.حومه حلب سوریه
📅تاریخ انتشار : ۱۵ شهریور ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مشهد
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃چند روز دوری از حال و هوای قلم و نوشتن وسوسهام کرده بود که دست به قلم ببرم و به آن اقلیم خوش آب و هوا برگردم! ماندم از که بنویسم؟! قصه زندگی چه کسی را روی کاغذ ببرم؟ قرعه انداختم و به نام یاسین رحیمی افتاد...
🍃و چه خوش اقبال بود قلم من که قرار بود دمی همنفس او باشد. اویی که در #مشهد متولد شد و در #سوریه جان داد، بهتر بگویم جان را در راه دفاع از حریم آلالله تسلیم پروردگار خود کرد. بهار سیسالگیاش نیامده بود که راهی شد، به مقصدی که همه گمان میکردند یا تهران است یا کرمانشاه! اما مقصد او سوریه بود...
🍃همراه لشکر #فاطمیون به قصد دفاع راهی سوریه شد. مهر سکوتی که خود به لبان خویش زده بود اجازه نمیداد آهنگ رشادت هایش به گوش کسی برسد، گمنام بودن را دوست داشت وَ همچنین گمنام ماندن را. شنیده بودم این آخری ها بیقرار تر از هر وقتی بود و مدام میگفت: من باید برم و به عهدی که بستهام عمل کنم!
🍃آخر با چهارده نفر از رفقایش عهد بسته بودند هرکه #شهید شد دست بقیه را بگیرد و هرکه زنده ماند راه رفقای شهیدش را ادامه دهد. و یاسین آخرین نفر از آن پانزده #رفیق بود که پرواز کرد...
✨سالگرد #شهادتت_مبارک
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_یاسین_رحیمی
📅تاریخ تولد : ۲۵ آذر ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۱۲ مهر ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡بسم رب شهدا
🍃گاهی که میخواهم از #شهیدی بگویم و بنویسم زبانم قفل میشود، نگاهم روی خط های دفتر سفید ثابت میماند و قلم کاغذ سفید را با کلماتی نامفهوم سیاه میکند.
🍃اینبار هم همینطور! بالاخره با یک حرف، با یک کلمه چراغی در ذهنم روشن میشود. #قلم به دست مینویسم از او : گرمای تابستان را با حضورش در خانواده #بیاضی ها به خنکای بهار تبدیل کرد، مثل هر نور چشمی که تازه متولد میشود.
🍃سعید آقایی که راه #طلبگی را در پیش گرفت و لباس انبیا را به تن کرد. باز هم یک شاگرد از مدرسه #عشق آمده بود که امتحان پس بدهد. باز مردی از #فاطمیون که دل به حریم عشق باخته بود و هیچ جوره نمیشد پای رفتن را از او بگیری... وَ باز شاگردی که رسم گذشتن از خود را خوب بلد بود، گذشتن #دل میخواهد به حرف نیست به عمل است. باید بی ریا و صادقانه بگذری از هرآنچه که مانع سعادتمندیات میشود و این طلبه #صادقانه گذشت از هر چیزی که دوستش داشت!❤️
🍃هرچه بگویم باز نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم چرا که هنوز درکی از مقام والای شهید و #رسم_شهادت ندارم. هنوز اندر خم این کوچه ماندم وَ به گمانم قرار نیست دل را تکانی بدهم تا گرد و غبارهای هایش برود و صاف شود، دلم یک پایان متفاوت میخواهد مثل همه آنهایی که رفتند. دلم پر میکشد برای #مکتبی که جایی برای من نیست چون هنوز خود را پیدا نکردم😞
🍃کاش متفاوت به آخر برسیم! وگرنه #مرگ
پایان همه قصه هاست.
✍️نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌸 به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_سعید_بیاضی_زاده
📅تاریخ تولد : ۵ تیر ۱۳۷۳
📅تاریخ شهادت : ۲۲ مهر ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : روستای محمد آباد ساقی
🕊محل شهادت : حما سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃تولدت در آبان ۶۸، بهار را بیش از پیش سبز کرد. حسین نامیده شدی و خادم هیئت ارباب بودی. حالا تمامِ شهر تو را به نامِ اربابَت میشناسند، #خادمالحسین، تخریبچیِ شهید، حسین هریری.
🍃تو چه زیبا از سیمخاردار #نفس گذشتی. باید مثل تو تخریب کرد هرچه را که زنجیر میشود بر بالِ پریدنمان، باید شبیه تو مهیای پریدن شد🕊
🍃عازم شدی به سرزمین #عشق به جایی که فاصلهاش تا آسمان تنها چند قدم است. رفتی تا "انتقام سیلی مادر را بگیری"😔
🍃حالا که نَفست را زیر پا گذاشتی، نوبت به #سیمخاردار میدانِ نبرد میرسد، تخریب چی خُبرهای شده ای که راه را برای مدافعان حرم باز میکند، سرزمینِ حلب پاک است وقتی مدافعانی چون تو دارد😌
🍃حلب همانجایی است که بال میگشایی، آماده رفتنی و هیچ چیز جز #وصال، قلبِ پر تلاطمت را آرام نمیکند، قلبت آیینهایست صیقل خورده و زمین، حقیر تر از آن که گنجایشِ روحِ بلندت را داشته باشد.
🍃تنها یک چاشنی کافیست که تو را به غایتِ آرزویت برساند. چاشنی منفجر میشود و تو پرواز را آغاز میکنی، پرواز از #حلب.
🍃سر بر #چادرِ_خاکی میگذاری. قلبت آرام گرفته اما اینجا، روی زمین، میان تمام چیزهایی که نبودت را به رخ میکشد، جای خالیات نیشتری است بر قلبِ زخم خوردهمان😓
🍃همسرت بانویی است از تبار #عاشورا. پر از صبر و صلابت. شیرزنی که در اوج جوانی، آروزهایش را فدای #عمه_سادات کرد. همسری که شرط ازدواجش دفاع از حرم بود و چه از این بهتر که همپایی داشته باشی تا #خدا؟!
🍃حواسمان هست که حاجتت را از رفیقِ شفیقت گرفته ای، از #مصطفی * که حالا در کنارش حالت خوب است.
🍃ما در دنیا رها شدهایم، #سرگردان و بیسرپناه. حواستان به ماهم باشد. رهایمان نکن که گردباد #دنیا، مارا با خود میبرد...
#تولدت_مبارک، قمر* فاطمیون❤️
*شهید #مصطفی_عارفی ، دوست شهید که پس از شهادت، پیکر مطهرشان توسط شهید به عقب برگردانده شد. شهید هریری حاجتِ شهادتشان را از ایشان درخواست کردند.
* شهید به دلیلِ چهره زیبایشان، به قمر فاطمیون شهرت داشتند.
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_هریری
📅تاریخ تولد : ۳ آبان ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ٢ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #فاطمیون #صلوات
🍂 به مادرش گفته بود :((اگر در دنیا ده نفر #خوشبخت باشند من جز آن ده نفر هستم)).ساعاتی است به این جمله می اندیشم ، در این دنیا که حال دل ها خوب نیست و خوشبختی بار سفر را بسته ، #محمود_تقی_پور چگونه احساس خوشبختی می کرده؟
🍂 شاید خوشبختی همان #نماز_شب هایی است که با خدا خلوت کرده، نازکرده و خدا منتظر آنان است که در دل شب او را صدا می کنند.
🍂شاید خوشبختی همان #دست_خیر بوده که با آن دل فقیران و نیازمندان را شاد کرده و دست های خالی فقرا به سوی آسمان بلند شده و برایش عاقبت بخیری طلب کرده اند.
🍂شاید خوشبختی همان لباس #پیامبر بوده که روزی اش شده و با اخلاق نیک انسان های بسیاری را به سوی دین آورده و آشتی داده با خدا ...
🍂 شاید خوشبختی حرف های دخترش است که به هر قسمت خانه که نگاه می کند چشم هایش برق عشق می زند و از خاطرات پدر و دختری می گوید و پایان تمام جمله هایش به دخترها بابایی اند ختم می شود.
🍂 شاید خوشبختی همان روزهایی است که بر #هوای_نفسش غلبه می کرد و بدترین حجره را انتخاب تا حجره بهتر برای شهرستانی ها باشد .
🍂 شاید خوشبختی همان جایی بود که از ادامه تحصیل و گرفتن دکترای تخصصی صرف نظر کرد و گفت می خواهم سرباز #امام_زمان باشم و #شهید شوم.
🍂شاید خوشبختی همان روزهایی بود که پیوست به تیپ #فاطمیون و ابوقاسم و وارد #سوریه شد ، با حضرت #زینب نجواها کرد و طلب #شهادت و دقایقی بعد راهی شد..
🍂 نهایت خوشبختی اش ختم شد به وقتی که خدا مزد نوکری اش را بر لوح دلش نوشت و همانگونه که دوست داشت روز #اربعین در حالی که لبخند به لب داشت و شهادتین می گفت #شهید شد..
🍂گاهی خوشبختی را باید رقم زد مثل اویی که #شهید_اربعین شد و #خوشبخت_ترین بنده ی خدا....
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_میرزا_محمود_تقی_پور
📅تاریخ تولد :۳۰ فروردین ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۱۸ آبان ۱۳۹۶
📅تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت رضا
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
بسمربالغفار
.
🍃ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
.
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کرده ایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برای مان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد:اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.
یکی با #قلمش جهاد میکند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.
یکی با #سرمایه ای که دارد.
دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.
و....
همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره گشای ظهورند.
.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی های خودش که قدرت رسانه ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد #مجاهد_فی_سبیل_الله.
.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد...
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند ، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتا عجب فصلی ست.
هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محسن_خزایی
📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵. حلب
📅زمان انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃به پرچم مزین شده با نامِ #زینب(س) خیره شده ام، روضه ها جلوی چشمانم جان میگیرد و دلم پر میکشد به روزی که #عباس(ع) صدا زد: "برادر، برادرت را دریاب" چشمانم بارید برای کمر خمیده #اربابم حسین(ع) اما جگرم سوخت برای زینب(س)، برای خیمه ای که دیگر #علمداری نداشت و خدا میدانست بی عباس چه خواهند کرد.
🍃قرن ها گذشت و #کربلا نه از یادها رفت و نه از دلها، عشق غریب کربلا شعله میکشید و پرتوی جاودانگی اش فروزانتر میشد. این بار هم یزیدیانی از جنس همان روزهای کربلا، زینبیه را هدف گرفتند و خیالِ #اسارت_حرم، لشکرشان را به هلهله انداخته بود اما زهی خیال باطل! #جوانانی که هرکدامشان در خلوت های خویش به عباس(ع) اقتدا کرده بودند حال زمان #دفاع برایشان مقدر شده بود و چه فرصتی از این دلچسبتر؟!
🍃سربازانی که به #ایرانی ها ختم نشدند بلکه لشکری ساخته شد با نام #فاطمیون و شیرمردانی چون #ذوالفقار_محمدی را پیشکش حضرت زینب(س) کرد. ذوالفقار همچون نامش، شمشیر بُرَّنده ای شد و پس از بریدن طناب های #دنیوی، پله های عاقبت بخیری را یک به یک طی کرد. حرفها را به جان خرید و به پای دفاع از حرم #آبرو فدا کرد. جوانِ رشید #افغانستانیِ فاطمیون سربلند شد و نهایتِ بندگیاش ختم به بهترین مرگ ها شد!
🍃ذوالفقار ایستاد پای امام زمانش و چنان مردانه مدافعِ دختر مولایمان #علی شد که حال در صحرای محشر روسفید است و باعث افتخار...
♡ذوالفقارِ حرم، #شهادت گوارای وجود آسمانی ات♡
✍نویسنده : #اسماء_همت
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_ذوالفقار_محمدی
📅تاریخ تولد : ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۲ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃راوی قصه های #شام قاصدکی ست که معرکه عاشقی را به نظاره نشسته و پایان سرنوشت #رزم_آوران را در دل تاریخ حک میکند♡
🍃از آن روزی که پیکِ عدرا* برایش از #هتک_حرمت گفت آغاز قصه رقم خورد، رزم #فاطمیون و #زینبیون را به تصویر کشید و ضمیمه کرد: بعضی از مردم جان خود را به خاطر خشنودی خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.* و اینبار قرعه به نام دو یار افتاده بود #ذکریا و #الیاس.
🍃به هنگام نماز که تماشایشان میکردی اللهم الرزقنا هایشان رنگ #شهادت و نیتشان بوی #خلوص داشت. #یالطیف_إرحَم_عَبدِکَ_الضَعیفِ سجده آخر نمازشان روادید آسمان را به دستشان داد و بلیط رفتِ بدون برگشت را، حداقل برای الیاس اینگونه بود.
🍃حلب مشتاقانه #پیکر او را به آغوش کشیده بود. همسر و فرزندانش چشم انتظارش بودند و غروب هایی که چشم #مادر به قاب در خشک میشد.
🍃فاطمه #سه_ساله زانوی غم بغل گرفته بود و بغضی میهمان گلویش شده بود لحظهای #آسمان چشمانش آرام نمیگرفت و ابرهای #دلتنگی همچنان میبارید، برای قاصدک از پدرش سخن میگفت تا بلکه به گوشش برساند.
🍃یادم به خرابهی #شام افتاد، دختری سه ساله که بهانه #پدر را میگرفت میخواست از #خار_مغیلان و درد سیلی به پدر شکایت کند. به انتظار پدر نشسته بود بی رمق با خدای خود نجوا میکرد و پدر را میخواست.
🍃ذکریا، سه ساله اش را تنها گذاشت تا مدافع سه ساله #حسین(ع) شود و چه غمگین است قصه فرزندان #شهدا، چه #فاطمه هایی که دلتنگ مهر پدریاند و چه محمد صدراهایی که پدر را فقط در یک قاب عکس دیدند.
🍃حالا بعد از پنج بهار ذکریا با هفت شقایق دیگر برگشت و الیاس هنوز هم #مهمان سرزمین #حلب است.
🍃میگویم بهار چون به قول شاعر: #پاییز بهاری ست که عاشق شده و دلتنگ است برای عاشقانی که از سرزمین دور ماندهاند همچون الیاس. #بغض میکند و برگ هایش را سنگفرش خیابان ها میکند به امید اینکه الیاس ها برگردند.
◇پروازتان مبارک عباس های زینب(س)◇
پ.ن: * مرج عذراء که امروز عدرا نامیده میشود شهری است در #سوریه که در آنجا حجر بن عدی به خاک سپرده شده است.
پ.ن:*سوره بقره آیه ۲۰۷
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_ذکریا_شیری
#شهید_الیاس_چگینی
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : حلب العیس
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
بسمربالغفار
🍃ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کردهایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برایمان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد: اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.یکی با #قلمش جهاد میکند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.یکی با #سرمایهای که دارد.دیگری با شاد کردن دل ضعفا و دردمندان.همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گرهگشای ظهورند.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از تواناییهای خودش که قدرت رسانهایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد مجاهد فی سبیل الله.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبیون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد.
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتاً عجب فصلی ست.هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🕊به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محسن_خزایی
📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱
📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان
🕊محل شهادت : حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی