eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.9هزار دنبال‌کننده
268 عکس
171 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
. پیشکش به محضر حضرت صدیقه سلام الله علیها هرچند درک فاطمه برتر ز فهم ماست در حشر از عذاب خدا شیعه اش رهاست روشن ترین تجلی دنیایی دعاست وقتی که کعبه دامنش از دست ما جداست زهرا به جای ما به دعا ایستاده است توحید نام دیگر این خانواده است آن کس که قدر او زده تقدیر را ورق خیرش همیشه حایل «من شر ما خلق» با هر نماز نافله اش می‌دمد شفق از نور آمده است و بنی آدم از علق بالاترین ستاره‌ی افلاک فاطمه است رکن نخست و محور لولاک فاطمه است زهرا نبود سوره‌ی کوثر نداشتیم نوری میان ظلمت محشر نداشتیم حیدر نداشتیم و پیمبر نداشتیم در آفرینش اسوه‌ی مادر نداشتیم با اینکه نیست ذات خداوند را بدل زهرا دلیل خلق جهان بود از ازل قرآن ناطق است ولی در حجاب راز «حتی تورمت قدماها» ست در نماز پیچیده در قنوت شبش ناز با نیاز دستش فقط به سمت خدا می‌شود دراز وقتی غذای خانه‌ی او دیر می‌شود صد سفره از بهشت سرازیر می‌شود هم شأن شانه های بلندش فلک نبود در مالکیت فدکش نیز شک نبود ای قوم این که پاسخ نان و نمک نبود مزد دعای خیر هجوم و کتک نبود با نیت کمک به عزاداری اش روید هیزم نه! با گلاب به دلداری اش روید .‌..........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. سجاده ی خویش را که وا می کردی تا آخر شب خدا خدا می کردی اما درِ خانه ی تو را سوزاندند آن ها که برایشان دعا می کردی .‌..........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. این روزها مردم تو را بیمار می­بینند حال و هوای خانه­ ام را تار می­بینند آن ها که این مدت نپرسیدند حالت را حالا تو را با خواهش و اصرار می­بینند بدبین­ترین­ها هم خیالش را نمی­کردند روزی تو را بین در و دیوار می­بینند دیوارهای خانه بیش از پیش می­سوزند وقتی تو را سرگرم استغفار می بینند فرزندهایم خیره بر طرز نماز تو در سجده رفتن­هات را دشوار می­بینند هرچیز جز بیماری­ات را تاب می­آرند هی دست بر پهلوی خود نگذار... می­بینند کمتر صدا کن فاطمه، آرام جان من همسایه­ ها از ناله­ ات آزار می­بینند .‌..........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. آن زهره یی که ماه به مهرش منورست دردانه پیمبر و زهرای اطهرست بر تارک زنان جهان تاج افتخار بر گردن عروس فلک عقد گوهرست بانوی بانوان جهان سرور زنان درج عفاف و عصمت کبرای داورست او را پدر رسول خدا صدر کاینات او را علی ولی خداوند همسرست بحری ست پر در و گهرهای شاهوار یزدان ورا ستوده به قرآن که کوثرست کیهان تابش دو فروزنده آفتاب گردون گردش دو رخشنده اخترست خونی که داد سرور آزادگان حسین مرهون حسن تربیت و شیر مادرست خواندش پدر به ام ابیها که نور او فیض نخست و صادر اول ز مصدرست زین رو ز جمع اهل کسا نام فاطمه در گفته ی خدای تعالی مکررست تا روزگار بوده و تا هست پایدار عرش خدا ز زهره ی زهرا منورست نور مقدسی که به گرداب حادثات کشتی نوح را وسط موج لنگرست نوری که زیب بخش مکان است و لامکان از باختر فروغ رخش تا به خاورست حوراء انسی است و ز مشکین شمیم او گیسوی حور و روضه ی رضوان معطرست شه بانوی حجاز ولی کار خانه را با فضه ی کنیز شریک و برابرست در خانه یی که رد قدم های جبرییل گاه نزول وحی خدا زیب و زیورست از رنج کار ، آبله می زد به دست او دستی که بوسه گاه لبان پیمبرست پیراهن عروسی خود را به مستمند بخشد شب زفاف که مهمان شوهرست در منتهای اوج بلاغت خطابه اش آهنگ ، چون پیمبر و منطق چو حیدرست با آن جلال و رتبه ی والا شنیده ام پهلوی او شکسته به یک ضربت درست آن هم دری که روح الامین اذن می گرفت والله جای گفتن الله اکبرست گویند تهمتی ست که ما شیعه می زنیم پس آتش خیام حسین از چه اخگرست خواهد چو خون بهای جگر گوشه های خویش فردای حشر محشرای کبرای دیگرست خون خداست خون حسین عزیز او هر قطره خونش از دو جهان پربهاترست این افتخار بس که(ریاضی) به درگهش عبد و غلام و بنده و مولا و چاکرست ✍مرحوم حاج محمد علی ریاضی یزدی ‌.‌..........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
 سلام الله علیها منور خواست چون خلاق عالم چهر دنيا را نمود از مشرق ابداع تابان نور زهرا را چه از برج نبوت مشرق آمد چهر اين کوکب ز نور جلوه روشن کرد عقبی را و دنيا را در اين مشکوة ناسوتی از اين مصباح لاهوتی منور کرد يزدان روی ماه و چهر زيبا را از اين دختر که با دست خدا شد پايه‏اش محکم بر آدم تا ابد فخر و شرف باقی است حوا را از آن رو خوانده احمد نور چشم و چشمه نورش که پيش از آفرينش نور بود آن چشم بينا را در اين ام العوالم زاد از وی علم هر عالم که مادر بود پيش از طفل عالم عقل دانا را شد از بحر نبوت گوهری تابان که انوارش چراغ ليل در نه کشتی آمد هفت دريا را هنوز اين نقش کاف و نون بدی در علم حق مکنون اگر بر دفتر امکان نمي‏زد مهر امضا را نقاب افکند بر چهرش فلک چون ديد کاين کوکب برد از جلوه رونق آفتاب عالم آرا را بچهرش پرده بست و عالم از چهرش منور شد بهر کس بنگرد سيماست آن نايده سميا را شهود و غيبش از پاکی ز اوصاف نبی حاکی در اين آئينه خوش ديدی محمد روی زيبا را سزاوار است گر مريم کنيزش را کنيز آيد و يا بهر غلامش گر غلام آرد مسيحا را ز نورش تافت از خلقت حجب يکذره بر موسي درآمد منصعق موسی چه مندک يافت سينا را محمد در علی غایب شد و ظاهر شد از زهرا به اسمی کافرید از وی خدا اسماء حسنی' را در این اسماء حسنی‌ اسم اعظم مستتر باشد تفکر کن که در رجعت بدانی رجع اسما را کسی بر اسم اعظم چون از علم بینا شد که دید از اسمِ اعظم اسم اعظم آن معمّا را ✍استاد فؤاد کرمانی ..‌..........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. بوی خوش می‌آید اینجا، عود و عنبر سوخته؟ یا که بیت اللَّه را کاشانه و در سوخته؟ از چه خون می‌گرید این دیوار و در؟ یا رب مگر گلشن آل خلیل اینجا در آذر سوخته؟ خانه وحی از مَلک یک‌باره شد در ازدحام اندرین غوغا مگر جبریل را پر سوخته؟ خانه زهراست اینجا، قتلگاه محسن است آشیان قهرمان بدر و خیبر سوخته سینه زهرا شکسته، چهره‌اش نیلی شده مرتضی، خونین جگر قلب پیمبر، سوخته! بر حریم عقل کل، دیوانه‌ای زد آتشی کز غمش هر عاقلی را جان و پیکر سوخته خیمه‌گاه کربلا را آتش از اینجا زدند شد ز داغ محسن آخر کام اصغر، سوخته گر نمی‌کرد اشک چشمانت «حسان» امداد من می‌شد از آه من این اوراق دفتر، سوخته حبیب چایچیان ...........____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
هدایت شده از مدار 01:20
پاسخ به شبهات گرگيج در مورد مادر امام سجاد عليه السلام.pdf
106.5K
پاسخ جامع استاد حاج آقا از شاگردان آیت الله قزوینی به @madare0120
. و توسل ویژۀ ایام و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅ کیست زهرا آن‌ که ختم الانبیا را کوثر است چیست کوثر هدیۀ حق ، هستیِ پیغمبر است لیلةُ القدر خدا ، روحِ دو پهلوی رسول جان قرآن قلب دین رکن وجودِ حیدر است مادر سادات ، ناموس خدا ، کفو علی بانویِ هر دو سرا ، خاتونِ روز محشر است نام او کوثر بدان معنی که او دخت رسول مدح او اُمّ اَبیها کو نبی را مادر است هیچ‌کس جز او نپرورده به دامن دو امام دامن او مشرقِ دو مهرِ گردون پرور است گرچه نامی نامیش در پنج تن آمد علم در میان چارده معصوم زهرامحور است با وجود مریم و حوّا، خدیجه، آسیه از همه زنهای جنّت فاطمه بالاتر است دختری پروده چون زینب که در صبر و رضا صابران را پیشتاز و سالکان را رهبر است کیست زهرا لیلة القدری که قبر مخفیش کعبۀ کعبه، صفای مروه، روحِ مشعر است ماهِ رخسارش علی را وجه ربّ العالمین مصحف رویش محمّد را کتاب دیگر است هرکه راه او نپوید تا ابد گمراهیش هرکه خاک او نشد در حشر خاکش بر سر است کیست زهرا کفو بی‌کفو امیرالمؤمنین آنکه او را اوّلین مرد دو عالم همسر است کیست زهرا آنکه قبر مخفیش در قلب ماست کیست زهرا آنکه مهرش جانِ جان در پیکر است کیست زهرا آنکه در عالم در مزارش گم شده در درون تربتش پنهان جهاد اکبر است سینه و دست و جبینش بوسه گاه مصطفی حجره اش معراج بابا، بیت، بیت داور است روی مستورش سماوات العلی را آفتاب قبر پنهانش به کلّ خلق سایه‌گستر است نسل او روییده همچون گل در اقطاع زمین دامنش چون آسمان هر لاله‌اش یک اختر است بی سبب نبود اگر امّ ابیها خوانیش مکتب ختم رسل پاینده از این دختر است یا محمّد احترامش کن، در آغوشش بگیر کوثر است این، کوثر است این، کوثر است این، کوثر است ملک داور مرتفع، بیتی که زهرا بانویش قلب احمد ژرف دریایی که اینش گوهر است قبلۀ جان نبی باب الولای فاطمه است بی سبب نبود که چشم انبیا بر این در است تازیانه خوردن و پاسِ علی را داشتن در فضیلت فتح احزاب است و بدر و خیبر است فاطمه تنها ولی تنها طرفدار علیست خانۀ او حجرۀ او بستر او سنگر است ای در و دیوار شاهد باش فردا ، فاطمه مادر اوّل شهید از عترت پیغمبر است ای غلاف تیغ شرمی دست ، دست فاطمه است تو نمی دانی که این دست خدا را یاور است ضربۀ دستی که از آن گوشواره بشکند چون کند با صورتی کز برگ گل نازکتر است باورم ناید که زهرا پشت در افتد ز پا کوثر مولاست این یا مرغ بی بال و پر است در وفای فاطمه این بس که تا روز وفات روی سیلی خورده اش مخفی ز چشم شوهر است فاطمه داغ پدر دیده‌ست، دلجویی ببین تازیانه تسلیت، گل، شعله‌های آذر است شاعر : ............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. سال‌ها بی‌قرار بودم من بی‌قرار نگار بودم من که به حسرت دچار بودم من بسکه چشم‌انتظار بودم من گره‌ام بعد سال‌ها وا شد قسمت من حجاب زهرا شد جلوه‌ی عفت و حیا هستم بین سجاده با خدا هستم با نماز شب آشنا هستم تا سحر غرق ربنا هستم ظلمتم تا به نور مَحرَم شد هر نخَم دستگیر عالم شد روز و شب بی‌قرار زهرایم همدم شام تار زهرایم خوش‌به‌حالم که یار زهرایم تا قیامت کنار زهرایم سعی کردم که محرمش باشم زخم اگر دید مرهمش باشم از وجودم وقار می‌بارد از وقارم قرار می‌بارد از قرارم بهار می‌بارد گرچه از من غبار می‌بارد ریشه‌هایم به خاک حساس است تار و پودم معطر از یاس است راویِ روضه‌های کوچه منم گریه‌ی بی‌صدای کوچه منم شاهد ماجرای کوچه منم علت های‌هایِ کوچه منم دو سه ماه است گریه می‌بارم دو سه ماه است که عزادارم مثل بانو به خاک افتادم حبس شد بین سینه فریادم دست در دست مجتبی دادم گریه‌هایش نرفته از یادم تا قیامت دلی حزین دارم من به این روضه‌ها گرفتارم آسمان داشت تیره تر می‌شد پسری داشت خون‌جگر می‌شد کوچه خالی ز رهگذر می‌شد آتش کینه شعله‌ور می‌شد پای ابلیس نخ‌نمایم کرد روضه‌ی باز کوچه‌هایم کرد سایه‌های سیاه را دیدم اضطراب نگاه را دیدم عامل سدِ راه را دیدم مادری بی‌پناه را دیدم گر چه خوردم شبیهِ او سیلی صورت من ولی نشد نیلی ناگهان حرمت حرم گم شد کوچه هم در غبار غم گم شد راه خانه از آن ستم گم شد از قضا گوشواره هم گم شد آسمان چرخ زد به دور سرم خاک غربت نشست روی پرم داغ پیغمبر و غم بسیار غربت یار و آن همه آزار کوچه و آتش و در و دیوار همه هم دست هم شدند انگار تا که دست امیر بسته شود حرمت خانه‌اش شکسته شود بعد از آن خواب فاطمه کم شد آب شد پیکرش قدش خم شد گریه و ناله‌اش دمادم شد عاقبت رفتنش مسلم شد زخم من تا همیشه کاری شد رنگ من رنگ سوگواری شد فاطمه رفت و بی‌قرار شدم آخرین یادگار یار شدم سرِ زینب که ماندگار شدم باز هم صاحب افتخار شدم فاطمه در برم مجسم شد ناگهان موسم مُحرَم شد کربلا بود و غربت و غم بود گریه‌ها بی‌صدا و نم‌نم بود آسمان هم اسیر ماتم بود نه علمداری و نه مَحرم بود دور زینب سپاه می‌دیدم خیمه را بی‌پناه می‌دیدم دیده‌ام گریه‌های زن‌ها را تن افتاده بین صحرا را جسمی از نیزه اربا اربا را پسری روی دست بابا را خودم او را به خیمه‌ها بردم غصه بهر حسین می‌خوردم بعد اکبر حسین تنها شد بعد عباس از کمر تا شد تک و تنها میان صحرا شد روضه‌خوانِ حسین، زهرا شد دیدم افتاد از روی مرکب می‌کشید آه از جگر زینب دیدم آنجا دوباره مادر را التماس نگاه خواهر را بدنی روی خاک پرپر را شمر دستش گرفت خنجر را لب گودال خواهرش افتاد تهِ گودال مادرش افتاد کربلا از عطش لبالب بود آنکه قد خم نکرد زینب بود شام عصر دهم همان شب بود که تنِ شاه نامرتب بود باز هم گشت شعله‌ور آتش مثل من سوخت خیمه در آتش کربلا را غبار می‌دیدم با همین چشم تار می‌دیدم همه را بی‌قرار می‌دیدم لشکری نیزه‌دار می‌دیدم دیده‌ام روی نیزه قرآن را پیکری روی خاک، عریان را زینب آن لحظه با سرش افتاد پای جسم برادرش افتاد یاد بوسه به حنجرش افتاد گرچه گفتند معجرش افتاد ولی از قامتش حجاب نرفت از سر و روی او نقاب نرفت پاسبان خیام را بردند عزت و احترام را بردند روشناییِ شام را بردند سایه‌ی مستدام را بردند من و زینب سوار بر ناقه نیزه‌ای بود بین هر ناقه راه را بر عقیله سد کردند به یتیم حسین بد کردند از دل قتلگاه رد کردند بدن ماه را لگد کردند سخت بر ما گذشت در آن شب سر شکسته نشد ولی زینب رفت بزم حرام، بودم من بین بازار شام، بودم من در دل ازدحام، بودم من سنگ از پشت بام، بودم من هر کجا رفت با حجابش بود نور حق هر کجا حجابش بود ............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
‍ ‍ ‍ . . خدا حافظ گلِ بیمار رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار تو بودی مونسِ جانم، طبیبِ دردِ پنهانم چگونه سر کنم بی تو، بگو ای روح و ریحانم تو رفتی از کنارِ من، ز هجرِ تو پریشانم ز بعدِ رفتنت دیگر، خزان شد باغ و بستانم بمیرم من ز داغِ تو، ز دردِ اشتیاقِ تو به مثلِ شمع می سوزم، من امشب از فراقِ تو بگو جانم کجا گیرم، نشانی یا سراغِ تو کجا بویم گلِ عشقم، شمیمِ عطرِ باغِ تو خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار چه شبهایی کنارِ هم، به سجاده سحر کردیم بگو ما چه دعاهایی، به حالِ همدگر کردیم چه عاشقانه و شیرین، به روی هم نظر کردیم بگفتیم از ملامت ها، به قلبِ هم سفر کردیم ز بعدِ هجرت ای زهرا، بساطِ روزگار این است تمامِ حال و روز من، به مثلِ شامِ غمگین است مرا از خاطراتِ تو، همان بازویِ خونین است چگونه سر کنم عمرم، نفس در سینه سنگین است خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار ندانم آخر ای جانم ،در این عالم چه حکمت بود تمامِ زندگیِ تو، فقط درد و ملامت بود کتابِ خاطراتِ تو، سراسر رنج و زحمت بود بگو ای مونسِ جانم، تو را کی وقت راحت بود؟ کمی آهسته آهسته، دلت رنج و تنت خسته تمامِ غصه ی عالم، دل و جان تو بنشسته خدایا همسرم حالا، چرا رخت از جهان بسته دلِ غمدیده ی ما را، که از این غصّه بشکسته خدا حافظ گل بیمار، رسیده آخرِ دیدار رُخت نیلی از آن سیلی، تنت زخمِ در و دیوار چه روزها و چه شبهایی، کنارِ بسترت بودم غریب و بیکس و تنها، فقط من یاورت بودم از آن ساعت بگو جانم، وداعِ آخرت بودم تو چشم از این جهان بستی و من بالا سرت بودم خداحافظ گلِ بیمار، خداحافظ گلِ بی خار حسینت آمده بهرِ واعِ آخرین دیدار .............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ✍ این گریز اول روضه است، در آتش گرفت آنقدر هیزم فراهم شد گُذر آتش گرفت در مقاتل می‌نویسد شعله از در هم گذشت آنچنان که متن‌های معتبر آتش گرفت واژه‌ها دارند می‌سوزند پس حق می‌دهم برگ‌های دفتر شاعر اگر آتش گرفت دود از این ماجرا در چشم‌های خلق رفت تا ابد از این مصیبت خشک و تر آتش گرفت این که میخ داغ با پهلو چه کرده جای خود وای معجر بود، اما موی سر آتش گرفت گوش مادر سرخ شد از ضربت سیلی ولی در روایت آمده آنجا پسر آتش گرفت این خبر تا آسمان‌ها رفت شاید هم کسی گفت با فطرس نبودی بال و پر آتش گرفت آه مادر را علی با اشک‌های گرم شست ریخت اسما آب را اما پدر آتش گرفت ام کلثوم سه‌ساله سمت مادر می‌دوید این گریز آخر روضه است، در آتش گرفت .............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. از عالم لاهوتیان شد با خبر فضه سبقت گرفته تا خدا از هر نظر فضه اکسیرِ عشق فاطمه مس را طلا می کرد پس کیمیاگر بود در چشمِ هنر فضه خدمتگذار خاندان آل عترت شد تا بست از شهر خودش بار سفر فضه مادر، کنیزیِ شما هم قیمتی دارد شد قسمت اسماء، اما بیشتر فضه وَاللهِ در کوچه اگر می بود همراهت سیلی نمی خوردی تو و، می شد سپر فضه شیرِ حلال مادرش کارِ خودش را کرد خیلی کمک حال تو شد در پشت در فضه وقتی که فریاد لبت فضه خُذینی شد فضه خودش هم داد زد، ای خونجگر فضه هر روز زخم بسترت را شستشو می داد با دردِ پهلوی تو می شد دردِ سر فضه چون شمع سوسو می زدی و، با دل مضطر دورِ تو می گردید هرشب تا سحر فضه ......________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دیده شد دریای اشک و عقده از دل وا نشد ماه گم گردید و امشب هم اجل پیدا نشد آنچنان کاندر جوانی قامت من گشت خم روز پیری هیچکس اینگونه قدش تا نشد تا سحر شب را بسر بردم بحال احتضار هیچکس حتی اجل حال مرا جویا نشد روز روشن خانه‌ام را از جفا آتش زدند این چنین بی حرمتی با خانۀ اعدا نشد بهر ذی القربی موّدت خواست قرآنت ولی جز به قلب من ادا حق ذوی القربی نشد کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولی شادمانم که سرموئی کم از مولا نشد همسری چون من به راه شوهر خود جان نداد کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد بر فراز منبرت گردید حقّم پایمال هرچه نالیدم لبی هم در جوابم وا نشد بر رخ پوشیده‌ام آثار سیلی نقش بست منکه رویم باز پیش چشم نابینا نشد ای قلم بنویس، ای تاریخ در خود ثبت کن یک نفر در موج دشمن حامی زهرا نشد همچو «میثم» دوستان در اشک حسرت گم شدند قبر ناپیدای زهرا عاقبت پیدا نشد ✍️ ۱۴۰۰ ‌..............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید دلم میسوزدو کاری زدستم بر نمی آید به شب آهسته گریانی گمانت من نمیدانم شبیه شمع میسوزی ولی شب سر نمی آید به قلبم میزند آتش به چشم خود که میبینم چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید قنوتت را که میبینم به یاد کوچه می افتم زتو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی آید چرا اصرار داری تا که برخیزی زجا‌پیشم چرا پا میشوی وقتی به همره سر نمی آید کنارسفره ایم و تو میان بستری زهرا نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی آید نفس بادرد میگیری ولی ارام میخندی واین لبخند آرامت به این بستر نمی آید نمیدانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد از آن روزی که افتادی پشت در نمی آید محمدجواد مطیع ها .‌..............____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
علیهاالسلام فرازی از یک رُخت فروغ خداوند دادگر دارد قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد میان خلق شود چون محبتت تقسیم، پیمبر از همگان سهم بیشتر دارد به دانه دانۀ اشک تو می‌خورد پیوند که ناله، سوز دگر در دل سحر دارد خدا ثنای تو را در کتاب خود گوید رسول، مِهر تو را همچو جان به بر دارد... حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن بسی زمانه روایات معتبر دارد ز عزم توست ولایت، دوام اگر بگرفت ز صبر توست رسالت، بقا اگر دارد نسیم شهر مدینه بِه خُلد ناز کند که هر شب از حرم مخفی‌ات گذر دارد... تو با خدا ز ازل بوده، تا ابد هستی؛ که گفته دخت نبی عمر مختصر دارد؟ به هر دلی نگرم از طریق مُلک حجاز به شوق کوی تو، رو جانب سفر دارد نبوّت از تو به پا ماند و تا ابد برجاست ولایت از تو به کف، رایت ظفر دارد... گذشته است بسی قرن‌ها و، بر دل خصم هنوز هم سخنت حکم نیشتر دارد خطابه خواندن تو حیف؛ خاصه در جایی که اجتماع، دل کور و گوش کر دارد ندای کفر به نطق تو در گلو خفه شد همای دین ز قیام تو بال و پر دارد غم دل تو چه گویم؟ که قصۀ آن را به صد هزار زبان، شعله‌های در دارد شهید اوّل راه علی‌ست محسن تو که جان به کف ز پی ‌یاری پدر دارد... 📝 ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. و مرثیه‌یِ سلام اللّه علیها مُقدَّر می‌شود با یک نگاهَت لیلةالاَسراء سلام اِی سوره‌یِ قدرِ شبِ‌قدرِ رسولُ‌اللّه سلام اِی دخترِ رحمت درود اِی همسرِ غیرت شما اُمُّ‌البُکایی می‌شناسی گریه‌کن‌ها را سلام اِی بهترین مضمونِ شاعرهایِ آئینی که داده جُز شما از نانِ شاعر تا قَوافی‌ها سلام اِی آنکه از دستَت کریمان لقمه می‌گیرند توسّل می‌کند حتّی به خاکِ چادرت مولا سلام اِی یاسِ نیلی جایِ سیلی را نهان کردی ولی مانده به رویِ چادرت اِی وای جایِ پا سلام اِی قبرِ پنهان از نظرها زائرت آقا به صورت می‌زند با ذکرِ مادر مادر این شب‌ها سلام اِی روضه‌خوانی که دوزانو را بغل کردی چه آمد بر سرَت که دخترت می‌گفت واٰ اُمّا سلام اِی شالِ مشکیِ عزایِ مادرِ سادات بدان که می‌رسد درمانِ دردَش جمعه‌ای از راه 📃۱۴۰۰/۹/۲۳ ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است سر سجاده به جایی نرسیده است کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است برملا کرد همه فتنه‌ی دشمن‌ها را خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است روی نامش همه‌ی اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است .. ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبا نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو جز خون جگر در دیدهء زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای سیلی بر رخ نورانی ات پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد از على مظلوم تر مردى در آن دنیا نبود دخترم روزی که بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسم بگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند؟ شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت ز من بوسهء گل میخ در اجر ذوی القربا نبود جان بابا خانه ما پر شد از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود .... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. فاش شد بر عاشقان از "ذکرکم فی الذاکرین" حمد دارد ذکر اسماء تو حمد الشاکرین بردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین فهم تو کار پیمبرهاست کار ما که نیست ما عرفنا قدرکِ! العفو! نحن القاصرین! سینه چاک عصمتت از اخرین تا اولین هاج و واج حکمتت از اولین تا اخِرین عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین چادرت حبل المتین اهل بیت طاهرین هرکجا که روضه ای باشد مزار فاطمه ست پرچم روضه ضریح و گریه کن ها زائرین چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد دستشان رو شد دگر والله خیر الماکرین به تلاقی مدینه روز محشر که شود ناقه باشد مال تو پادرد مال حاضرین سهم تو شلاق شد ویل لقوم الظالمین صبر کرد اما علی! بَشَّر عباد الصابرین به غرور شیعه برخورده تورا خیلی زدند سوره کوثر نشسته در شرار کافرین عده ای طعنه زدند و عده ای خیره شدند لال گردد آن زبانها کور چشم ناظرین عده ای دستور دادند عده ای آتش زدند لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین ..... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ببین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست اگر مصائب زهرا نبود می گفتم غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه مرا بیخش که این رشته گاه محکم نیست مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست شاعر: محمدعلی بیابانی✍ ...... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. غمی برای دل ما شبانه آوردند به پاس گریه ی امشب بهانه آوردند برای اهل ولایت ز اشک ماتم او چراغ محفل اُنس شبانه آوردند از آن زمان که شکستند قدر زهرا را برای شیعه غمی جاودانه آوردند شرر زدند به باغ بهشت دوزخیان ببین چه بر سر او ظالمانه آوردند به باغبان ببرید این خبر، که گلچینان برای چیدن گُل تازیانه آوردند تمام قصد ستم پیشگان اهانت بود دراین میانه فدک را بهانه آوردند درآن کشاکش غم ها کبوتران غریب غمی زکوه گران تر به شانه آوردند شکست قامت هفت آسمان«وفایی» چون شکسته بال علی را به خانه آوردند سلام الله علیها ✍ ....... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af لینک گروه متضمن البکاء(مقتل) در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2 گروه تلگرام https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب @m_h_tabemanesh .
. نهان ز من ز چه رو، رویِ نیلفام کنی؟ ز چیست روز مرا، تیره‌تر ز شام کنی؟ درِ بهشت کنی باز و، زود می‌بندی چه می‌شود نگه نیمه را تمام کنی؟... از آن لبی که ز من خواهشی نکرده، بخند بخند؛ ورنه به من خنده را حرام کنی شنیده‌ای که جواب سلام من ندهند چه کار با دو جهان؟ گر تو یک سلام کنی! نماز نافله خواندی، ولی قیام نداشت چرا به حُرمت من، این‌همه قیام کنی رخ تو آینۀ صبح و آفتابِ علی‌ست چو آفتاب چرا میل روی بام کنی؟ به شوق دیدن تو دیده خواستم؛ زین پس نصیب دیدۀ من گریۀ مُدام کنی سلام الله علیها ✍ ....... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. عالم فدای خاک کف پای فاطمه قربانِ "بعلها و بَنیها"ی فاطمه خورشید و ماه، محو تماشای فاطمه تنها علی ست گوهر همتای فاطمه بی فاطمه، علی لقبش مرتضی نبود زهرا اگر نبود، رسول خدا نبود شب، انعکاس کوچکی از رنگ چادرش درمانده اند آینه ها از تصورش تدبیر، سر نهاده به پای تدبّرش کوثر شده کثیر برای تکاثرش هفت آسمان چو نقطه ای از «هَل أتی» او نازل شده ست سوره انسان برای او چشم فلک به گردش دستاس خانه اش جنّ و ملک، گدای درِ آستانه اش اخلاص، محو بندگی خالصانه اش یک شهر، وامدار دعای شبانه اش قوم یهود، معجزه ها دیده اند از او مردان کور نیز حیا دیده اند از او با نام او صحیفه خلقت گشوده شد زیباترین سرود نجابت سروده شد نوری که در لسان خدایش ستوده شد از قبلِ آفریده شدن آزموده شد هر واژه ی زیارت او، چاره ساز ما تسبیح اوست مهر قبول نماز ما سرِّ نهفته در دل تکبیر، فاطمه شأن نزول آیه ی تطهیر، فاطمه همچون علی شجاع تر از شیر، فاطمه گرچه نبرده دست به شمشیر، فاطمه جنگیده در برابر صد مرد، پشت در هی شعله پشت شعله و هی درد، پشت در این در، حسابش از همه ی خانه ها جداست این در محل آمد و رفت فرشته هاست با دستهای پاک نبی، خوب آشناست یک میخ آن شریف تر از خانه ی خداست بازار دین فروشی تاریخ، داغ شد آتش به در زبانه زد و میخ داغ شد درها که وا شوند به دیوار می رسند دیوار اگر نشد به تنِ یار می رسند غم ها به قلب حیدر کرار می رسند یک روز هم به گوش علمدار می رسند عباس، اشک ریختنش فرق می‌کند از کوچه طرز رد شدنش، فرق می کند تا رفت سوی علقمه یک کوچه باز شد بی جنگ و بی مقدمه یک کوچه باز شد در آن خروش و همهمه یک کوچه باز شد گویا برای فاطمه یک کوچه باز شد اینجا ولی به جای لگد، تیر می‌زدند جای غلاف، با خودِ شمشیر می‌زدند میخواست پیش پای برادر بایستد در پیش چشم خسته خواهر بایستد سر راست کرد، حداقل سر بایستد آخر توان نداشت که بهتر بایستد یک عمر ایستاده به زینب سلام کرد دستش به سینه بود و به او احترام کرد می‌خواست آب را برساند ولی نشد شرمنده ی رباب نماند، ولی نشد خود را کشید تا بتواند، ولی نشد خود را به خیمه ها بکشاند ولی نشد تا برد نامِ فاطمه را مادرش رسید قبل از حسین، فاطمه بالا سرش رسید شاعر: ....... ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حق داشت با گریه شب دفنش بگوید: اینجا مزار حیدر خیبر شکن شد این غم علی را از نفس انداخت ای وای در پیش چشمان حسین،زهرا کفن شد .................... این هم کاربردی برای مجالس خواهرها همرنگ‌ دندانم شده مویم در اینجا افتاده درب خانه بر رویم در اینجا از یک طرف دشمن مرا میزد از آن سو محسن لگد میزد به پهلویم در اینجا .____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. (س) فکر کردن به غم و غصه مادر سخت است خواندن روضه در چند برابر سخت است از حسین این همه اصرار: حسن حرف بزن از حسن بغض پی بغض: برادر سخت است زیر بار غم تو می شکند پشت پدر زندگی بی سر و بی همسر و سرور سخت است دل حیدر دل کوه است، دل کوه آری ولی این داغ برای دل حیدر سخت است من همان اول بسم الله اشکم جاری است چقدر زمزمه سوره کوثر سخت است جواد شیخ الاسلامی ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. فاطمه ذکر کثیر است، کجا تکراریست فاطمیه نه عبوریست که فیضی جاریست کار شیعه بخدا فاطمیون را یاریست ِزدن فاطمه برنامه‌ ی استکباریست هر زمانی به طریقی دل ما می‌شکنند گاه در پشت در و گه ز جفا می‌شکنند تا که کمرنگ شود فاطمیه در اَذهان قصه ای طرح شود با سخنی از شیطان تا فراموش شود روضه ی زهرا هر آن غافل از اینکه خدا داده به شیعه برهان ما همه عبد حسین و حسن و زهرائیم دشمن آل علی را همه دشمن هائیم دشمن پست پی توطئه ی افزون است هر که صب علی و آل کند ملعون است "شیعه ی انگلیسی، سنی آمریکائی" دلشان خواسته ناخواسته با صهیون است آن ابوجهل که با نام امام جمعه است حذف او لازم الاجرا و ره او بن بست کار ما یاری زهراست، قسم بر زهرا یار این قافله مولاست، قسم بر زهرا پرچم فاطمه بالاست، قسم بر زهرا راه ما راه تولاست، قسم بر زهرا این تولا و تبرا هنر زهرائیست پیروی از ره زهرا و علی غوغائیست وای، نور ازلی مادر ما سیلی خورد در حمایت ز ولی مادر ما سیلی خورد چه غریب است علی مادر ما سیلی خورد آه، با صوت جلی مادر ما سیلی خورد فاطمه با دل بشکسته هزینه پرداخت بخدا با جگر خسته هزینه پرداخت چند بار آن مه اسرار ز پا افتاده گاه با سیلی کفار ز پا افتاده گاه از تیزی مسمار ز پا افتاده گاه بین در و دیوار ز پا افتاده چه بلائی به سر مادر سادات آمد که به مسجد به صدا جای مناجات آمد ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. عاقبت دردم دوا خواهد گرفت دامنت دست مرا خواهد گرفت هر شب "اللهم عجل..." خوانده ام روزی آخر این دعا خواهد گرفت من اگر مردم غبارم عاقبت روی دامان تو جا خواهد گرفت ای ز مادر مهربان تر خوب تر کی دلت از دست ما خواهد گرفت چشمت این ایام خون خواهد شد و قلبت از این روضه ها خواهد گرفت تو اگر یک بار روضه خوان شوی روضه ی ما تازه پا خواهد گرفت روشن است از حال و روز مادرت زود بیمارت شفا خواهد گرفت بعد از این همسایه راحت می شود حیدر از فردا عزا خواهد گرفت *** فاطمیه عاقبت از دست تو دست من یک کربلا خواهد گرفت ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. زبانحال مولا در وداع با حضرت زهرا سلام الله علیها ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی وحید محمدی✍ . ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است بوی نان در خانه پیچیده ست، پس شکر خدا حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است خانه را جارو زدی. ..از بسترت برخاستی از نگاهت می توان فهمید روز آخر است این لباسی را که می بافی برای محسنت آخرش هم قسمت او نیست، سهم اصغر است می روم در کوچه ها، قنفز میان کوچه هاست می روم مسجد مغیره در کنار منبر است ای ستون خانه ی من ، حرفی از رفتن مزن بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت جای بال زخمی و خاکی تو روی در است چند ماهی می شود ، حیدر شده خانه نشین چند ماهی می شود زهرا میان بستر است دست هایی را که می بوسید پیغمبر شکست راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست دست در دست حسن می رفت زهرا ، ناگهان... روی خاک افتاد قرآن...سوره ی کوثر شکست دست های بسته ی مولا گواهی می دهد بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست نیمه های شب زمان غسل زهرا بود که بعد چندین ماه بغض فاتح خیبر شکست سال های بعد عصر روز عاشورا که شد پیش چشم مادرش گهواره ی اصغر شکست از میان خیمه زینب دید ، پیش کوفیان قامت ارباب از داغ علی اکبر شکست از میان خیمه ها فریاد می زد خواهرش ساربان! آرام تر قدری که انگشتر شکست چوب محمل حال زینب را فقط فهمید بود... راستی زینب چه حالی داشت وقتی "سر"شکست ✍ ...____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. ✍ ◾️◾️ بعدِ سه ماه پا شدی از بین بسترت زهرا چقدر خوب شده حال دخترت داری توان خودت، روی پایت بایستی شکر خدا که دست به دیوار نیستی هر بار چادرت به زمین گیر می کند فکر شکستنِ تو مرا پیر می کند با دیدنِ تو تکیه به دیوار می کنم زحمت نکش به جات خودم کار می کنم دردِ میانِ پهلویِ تو بیشتر شده این راه رفتنت چقدَر دردِسر شده جارو به گوشه گوشه ی این خانه میزنی با گریه موی زینب خود شانه میزنی گریه نکن که بندِ دلم پاره می شود زهرا علی بدون تو بیچاره می شود از هجرِ تو خمیده و بیتاب می شوم دارم من از خجالتِ تو آب می شوم خانه خراب میشوم از گریه کردنت ردِّ قلاف مانده عزیزم روی تنت آتش نزن به این دلِ محزون و خسته ام حرفی بزن کبوترِ پهلو شکسته ام از غصه های مانده درون دلت بگو از آتش در و سِتَمِ قاتلت بگو اینقدر حالِ زارِ مرا نیمه جان نکن با دستِ ضرب دیده دگر پخت نان نکن زهرا نظر به این دلِ آشفته حال کن دنیای من بیا و علی را حلال کن من بودم و مقابل چشمم خزان شدی پیش من از هجومِ لگد قد کمان شدی من بودم و تو را وسط کوچه ها زدند با تازیانه ها به تنت بی هوا زدند ای کاش شمع عمر تو سوسو نمیگرفت آن ضربه ی قلاف به بازو نمیگرفت ای کاش من بجای تو تبدار می شدم مجروح ضربه ی در و دیوار می شدم... ..____________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .