.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
اشک از دیده ي خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است
به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر ...
کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است
مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء او
در دل آتش اغیار بیفتد سخت است
سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف
کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است
صورت حور که از برگ گلی نازک تر
گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است ...
آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است
خواست تا شانه کند موی سر زینب را ...
شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است !
دیدنِ نیمه در سوخته سخت است ولی
دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است ...
کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست
... علم از دست علمدار بیفتد سخت است
وحید محمدی✍
#شهادت_حضرت_زهرا
....... ...____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
لینک گروه متضمن البکاء(مقتل) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
گروه تلگرام
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
آی دی برای پرسش مقتل و ارسال مطلب
@m_h_tabemanesh
.
.
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت #فاطمیه
#عباس_شاه_زیدی✍
یارب نرسد آفتی از باد خزانش
آن یاس که شد دیدۀ نرگس نگرانش
هربار که میخواستم از او بنویسم
دیدم که حیا کرده به صد پرده نهانش
در پردۀ ابهام زبان شعرا سوخت
از بسکه ندیدند کران تا به کرانش
ناموس خدا بود که میخواست نبیند
اندازۀ یک بیت به شعر دگرانش
میخواست که قدرش نشود بر همه معلوم
مانند شب قدر به ماه رمضانش
آن قدر عزیز است که ازسوی خدا نیست
غیر از ملَک وحی کسی نامه رسانش
وقتی که به در میزند از شوق بلند است
از سینۀ جبریل صدای ضربانش
سرچشمهاش ازمائدۀ «بَضعة منّی»ست
خونی که دویده ست میان شریانش
زهرا اثر سیب بهشتی ست که احمد
بعد از شب معراج رسیده به دهانش
کوثر غزلی نیست که آسان بتوان گفت
جایی که خدا سوره فرستاده به شانش
یعنی که پس از «اَنَّ علیّاً وَلیُ الله»
یک فاطمه کم داشت مؤذن به اذانش
این سورۀ مکّیمدنی، نبض رسولست
نفسیست که مانند نفس بسته به جانش
زهرا ملکی بود که نازل شد و برگشت
بیهوده در این خاک نگیرید نشانش
بیچارۀ یک تار نخ چادر زهراست
هرکس ندهد آیۀ تطهیر تکانش
شاعر همه شب اشک شد و آخر سر هم
جز این غزل خیس نیامد به زبانش
والعصر که فرزند همین فاطمه مهدی ست
ما منتظرانیم، خدایا برسانش
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_رقیه
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای
(پرسید: عمه جان)
راست است این که گفتهاند به من
مادرت سیلی از کسی خورده؟
چه از او سر زده مگر او هم
مثل من اسمی از پدر برده ؟
#علی_انسانی
#گریز__فاطمیه
.
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت
چوشمع سوخته نشنیده مانده بی تو صدایم
بیا در این شب غربت سری بزن به سرایم
به غربت تو قسم آنچنان غریب شدم من
که چاه های مدینه کنند گریه برایم
به لحظه ای که صدایم زدی جواب ندادم
سر از لحد به در آور بزن دوباره صدایم
چراغ خانه ی تاریک من ببخش علی ع را
که بی چراغ، سر قبر بی چراغ توآیم
سرای بسته ی من مجلس عزای تو گشته
کسی نیامده تا آورد برون زسرایم
کنار قبر تو خواندم نماز صبر در آن شب
که زینبت به قنوتِ نماز ،کرده دعایم
شکسته باد دوپایش که پهلوی تو شکسته
بریده باد دو دستی که کرد از تو جدایم
خجالت از تو کشیدم میان راه چو دیدم
گرفته دست به پهلو و میدوی زقفایم
زسوز سینه ی ما گفته (میثم) آنچه که گفته
سزد که باز به سوز درون او بفزایم
#استاد_غلامرضا_سازگار
#حضرت_زهرا
.
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
#شام_غریبان
#سیدپوریا_هاشمی
این تن که غسل میدهم اینجا، تن من است
جان داده است، لحظه ی جان دادن من است
بی جوشن است گرچه ،ولی جوشن من است
پیر زنی که رفته ز دنیا ، زن من است
باحوصله بدون تماس است شستنش
اسما ببین ز روی لباس است شستنش
تا میرسم به زخم سرش میخورم زمین
دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین
همراه جسم مختصرش میخورم زمین
از داغ حالت کمرش میخورم زمین
لاغرشدست حال تنش فرق کرده است
ماندم چرا لب و دهنش فرق کرده است
با اضطراب دست به زانوش میکشم
گاهی بروی گونه و ابروش میکشم
با چشم بسته دست به پهلوش میکشم
من هرچه میکشم سر بازوش میکشم
یک ضربه غلاف غرور مرا شکست
یک ضربه بود بازویش از چندجا شکست
از داغ یاس من دل هرخار گریه کرد
تاخورد بر زمین در و دیوار گریه کرد
زد زیرگریه آتش و مسمار گریه کرد
یکبار نه دوبار نه صدبار گریه کرد
خاکسترم ولی ز وجودم گدازه ریخت
هی آب ریختم ز تنش خون تازه ریخت
گرچه شکسته بود ولیکن بدن که داشت
گرچه شبانه فرصت تشییع تن که داشت
زهرای من غریب شد اما کفن که داشت
حتی اگر نبود کفن پیرهن که داشت
داغ دل شکسته من این سخن شده
برعکس مادری پسرش بی کفن شده
#فاطمیه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
دختری پروانه سان هر لحظه یاد مادرش
اشک را جاری نماید در کنار بسترش
هست پیدا در وجودش روح افلاکی او
سر کند در پیش بابا چادر خاکی او
چادرش را پرده داران جنان بو کرده اند
عرشیان بر تار و پود آن پناه آورده اند
زینت بابا تویی سوز دلش را ساز کن
تا که خیزد عطر او سجاده اش را باز کن
زیر لب با یاد زهرایش تکلم می کند
با نظر بر سوی تو او را تجسم می کند
ای نفس هایت بهشتی ناز پرورد علی
دختر حیدر خبر داری تو از درد علی
مثل او با یاد مادر دیده را نمناک کن
دست تو سالم ، بیا و اشک بابا پاککن
گَرِده های غربت کاشانه را جارو بزن
یاد آن قامت کمانی خانه را جارو بزن
خوان مهرش را نهاده یادگاری کوثرت
پخته نان چند روز خانه اش را مادرت
برگ گل های لب خشکیده را تابی بده
جای مادر بر حسین تشنه اش آبی بده
از همین حالا ز غم هایش بر آور توشه ای
جای مادر بر گلوی او بزن گل بوسه ای
بر دل زار حسن داغ و عزا غم واره شد
در میان کوچه قلب کوچکش صد پاره شد
خواب می بیند سپهر آفرینش نیلی ست
باز در گوشش صدای سخت ضرب سیلی ست
محسن غلامحسینی✍
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی
حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر
چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی
فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی
«میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه
به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی
#غلامرضاسازگار
#سبک_من_مرغ_عشق_حیدرم
#سبک_بیا_نگار_آشنا
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
امشب به نخل آرزویم برگ پیداست
در چهرة زردم نشان مرگ پیداست
امشب مرا در بستر خود واگذارید
بیمار بیت وحی را تنها گذارید
دوران هجوم رو به اتمام است امشب
خورشید عمرم بر لب بام است امشب
بیرون برید از خانه زینب را که حاشا
مادر دهد جان و کند دختر تماشا
گوئید مولا را که در مسجد نشیند
تا مرگ یارش را به چشم خود نبیند
خجلت زده از اشک فرزندان خویشم
اسما تو تنها وقت مردن باش پیشم
پیش حسن از اشک ماتم رخ نشوئی
جان حسینم با علی حرفی نگوئی
چون روز آخر بود، کار خانه کردم
گیسوی فرزندان خود را شانه کردم
دید چه حالی در نمازم بود اسماء؟
این آخرین راز و نیازم بود اسماء
آخر نگاه خویش را سویم بیفکن
میخوابم اینک پرده بر رویم بیفکن
بنشین کناری ناله از دل در خفا زن
بانوی خود را لحظهای دیگر صدا زن
دیدی اگر خامش به بستر خفتهام من
راحت شدم، پیش پیمبر رفتهام من
آیند چون اطفال معصومم به خانه
پرسند از مادر خبرداری تو یا نه؟
دیدند اگر خاموش و بیتاب است مادر
آهسته با آنها بگو خواب است مادر
چون سوی حجره کودکانم رو نهادند
یکباره روی جسم رنجورم فتادند
مگذار ساعتها تنم در بر بگیرند
مگذار آنان هم کنار من بمیرند
بفرست مسجد آن دو طفل نازنین را
کآرند بالینم امیرالمؤمنین را
شبها برایم بزم اشک و غم بگیرند
در خانة آتش زده ماتم بگیرند
از من بگو با زینب آزادۀ من
برچیده مگذاری شود سجادۀ من
من رفتم اما یادگارم زینب اینجاست
تکرار آهنگ دعایم هر شب اینجاست
#استاد_سازگار ✍
.....____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#دوبیتی
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
کوهم ولی از فراق تو لرزیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
می سوزم از این داغ که وقت غسلت
رویی که به من نشان ندادی دیدم
شاعر: #علی_سلطانی
......____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
▪️نیلی است صورت ماه، کاش اینچنین نباشد
یاس و شراره ی آه، کاش اینچنین نباشد
▪️گلبرگ وضرب سیلی،خورشید و رنگ نیلی
زهرا و زخم جانکاه کاش اینچنین نباشد
▪️بر بانوی حزینه،درکوچه مدینه
بگرفت دشمنش راه،کاش اینچنین نباشد
▪️دور از دوچشم حیدر،برروی ماه مادر
آثار ضرب ناگاه، کاش اینچنین نباشد
▪️درزیر دست وپا گم، پیش نگاه مردم
آن هم عزیزه شاه،کاش اینچنین نباشد
▪️مشکات نور افلاک،شرح حدیث لولاک
تشییع در شبانگاه، کاش اینچنین نباشد
▪️باب مراد عالم،باسینه ای پر از غم
سر مینمود درچاه،کاش اینچنین نباشد
✍استاد یاسر رحمانی
......____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 در سوگ شقایق سرخ نشسته ایم
❣شبنم های شقایق هنوز از گلبرگهایش می چکد و منتظر منتقم است.
شقایق عزا دار اول نور عالم هستی بود. و در سوگش عزاداری می کرد 🥀
که شیطان از راه رسید و درب باغ را آتش زد و شقایق را که برای حفاظت انوار جلیله پشت در بود پر پر کرد
❣حتی به غنچه ای که در سینه داشت رحم نکرد او را هم پر پر کرد
مادر و طفل گلبرگ هایشان در پشت در کنار هم ریخت 🥀
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
❣امشب در سوگ شقایق سرخ نشسته ایم
گوشه ای از جنایات اهل سقیفه در کلاس آنلاین مقتل شناسی حضرت زهرا (س) شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۰ تا ۲۲
👇👇👇
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
.
#شعری که مقام معظم رهبری با آن گریست
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#امام_حسین علیهالسلام
#شهدا
#غزل
🔹هیأت کربلا شد🔹
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیأت، میان «وای مادر» داشت میسوخت
دیوار دم میداد؛ در بر سینه میزد
محراب مینالید؛ منبر داشت میسوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاهتر: آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یا زهرای محسن غرق خون بود
سجاد از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل میداد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
📝 #حسن_بیاتانی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.......____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#غسل #تدفین_شبانه
#مصائب_بعد_از_شهادت
#جواد_حیدری
با رفتنش تمامی غمها به من رسید
درد دو ماه فاطمه یکجا به من رسید
اول قرار بود که باهم سفر کنیم
رفتن به او رسید و تمنا به من رسید
بی او شکست خوردۀ تاریخ میشدم
با فاطمه، ولایت عظمی به من رسید
آخر نشد طبیب برایش بیاورم
حسرت ز درد امابیها به من رسید
او رو سپید شد که بلا را به جان خرید
خجلت ز روی حضرت طاها به من رسید
یادم نمیرود که چگونه تلاش کرد
در زیر تازیانۀ اعدا به من رسید
هرچند آستین به دهان ناله میزدند
اما صدای زینب کبری به من رسید
تقسیم کار خانه به نفع علی نبود
وای از دلم که شستن زهرا به من رسید
از بس غریببودم و بیکس به وقت دفن
تسلیت از خدای تعالی به من رسید
اهل مدینه راحت و آرام خفتهاند
بیداری همیشۀ شبها به من رسید
نه اینکه دست خویش کشیدم به زخم او
زخمش ز بسکه بود هویدا به من رسید
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
#فاطمیه #حضرت_زهرا
........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#غسل_شبانه
#تدفین_شبانه
مجروحیت ستاره را میشستند
خون مردۀ ماه پاره را میشستند
پنهان ز دو گوشوارۀ عرش خدا
محدودۀ گوشواره را میشستند
میدید فلک کوچ پرستویی را
در بستر خانه یاس خوشبویی را
میشست در آن نیمه شب ظلمانی
بشکسته دلی، شکسته پهلویی را
#فاطمیه
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#مدح_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#مدح_و_منقبت
#مرثیه
#غلامرضا_سازگار
ای با عطای تو شـده تکمیل، هلأتی
وی قـامت رسول بـه تعظیم تـو دوتا
ای هل اتی و کوثر و تطهیر وصف تو
وی چون خدای پاک منزّه ز هر خطا
وقتی رسول گفت کـه بابا شود فدات
جـا دارد اَر شــوند فــداییت انبیــا
هم خانــۀ تــو قبلـۀ روح پیمبـران
هم حجـرۀ تــو کعبــۀ پیغمبر خدا
با نــام تـو، نـام اب و ابـن و شوهرت
ذات خــدای عـزّوجل کــرده ابتـدا
آدم هنوز آب و گِلش هم نبود و بود
نـور مقـدّس تــو در آغـوش کبـریا
ای چشم عرش، فرش قدمهای حضرتت
وی از کرم شده به زمین همنشین ما
هرکس تو را شناخت خدا را شناخته
هرکس جدا شد از تو جدا گشته از خدا
هم دختـر رسولـی و هـم مادر رسول
هم مام دو امـامی و هـم کفو مرتضی
با آن که بـود رکـن همه رکنها علی
بعد از نبـی به حضرت تو داشت اتّکا
از تو اگــر بــرات رهـایی نمیگرفت
آدم نشسته بــود بــه زنــدان انـزوا
«یا فاطر بفاطمه» تـا از لـبش گذشت
از بند غم رها شد و شد حاجتش روا
آواره میشوند بـه بیراهـه تا جحیم
گردند اگر ز خطّ شما ماسـوا سـوا
خـاک در تـو بـودم و خاک در توام
حتـّی اگـر غبـار شـوم در دل هـوا
فـردا لوای حمـدالهیست چـادرت
صحرای محشر است همه زیر این لوا
تو دست باکفایت حقّی عجیب نیست
کآرنـد انبیــا بــه درت روی التجـا
قوت عزیز خویش کرم کرده بر فقیر
پیراهـن زفـاف بـه سـائل کنی عطا
هرگز کسی نرفتـه ز کـوی تو نا امید
هرگز عنـایت تـو بـه سائل نگفته لا
هر رشتهای ز چادرت ای بانوی بهشت
در دست یک فرشته بـود رشتـۀ ولا
ای پای تا به سر همه عصمت،خداگواست
از چشم کور، کس نکند غیـر تو حیا
در روز حشر، ذکر همه یامحمّد است
با این همه، رسول تـو را میزند صدا
ای در سرای تـو دل پیغمبـران مقیم
آتش زدنـد از چــه تـو را بر در سرا؟
گلزار وحی را که به آتش کشیده است؟
باب بهشت را که شکسته به ضرب پا؟
آیا کسی شنیـده کـه بـر داغدیدهای
هیـزم به جـای لالـه بیـارند در عـزا؟
بابا اگر سئوال کنـد جرم تـو چـه بود
پاسخ چه میدهند به او در صف جزا؟
تـا انتقام بــدر بگیرنــد از عـلی
کشتند بـیگنــاه، تـــو را از ره جفـا
باور نداشت کس که در خانه علی
بـا کشتـن تــو حق پیمبــر شـود ادا
تـو کوثـر رسـول خدایی و ای عـجب
یک آیه از تـو گشت به ضرب لگد جدا
باللّه تـو را به بغض علی میزدند و بس
هرگـز خـدا مبـاد از ایــن کافران رضا
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
📚 نخل میثم
...........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
#اشعار_اول_مجلسی_فاطمیه
می خواهم از بالا و بالاتر بخوانم
می خواهم از جانان پیغمبر بخوانم
می خواهم از تطهیر و از کوثر بخوانم
می خواهم از صدیقه اطهر بخوانم
ـــــــ می خواهم از بانوی افلاکی بگویم
ـــــــ از وصله های چادر خاکی بگویم
آن چادر خاکی همیشه پرچم ماست
آری دلیل قلب زار و دَرهم ماست
گریه برایش واجبات اعظم ماست
این واجب اعظم قرار محکم ماست
ـــــــ وقت قرار بی قراران فاطمیه است
ـــــــ ای چشم من باران بباران فاطمیه است
شکر خدا دست خدا زهرائیم کرد
دست خدای مرتضی زهرائیم کرد
لطف امام مجتبی زهرائیم کرد
یا رأس روی نیزه ها زهرائیم کرد
ـــــــ زهرائیم کردند تا آواره باشم
ـــــــ تا روضه گردی چادری پاخورده باشم
دارم میان روضه ها من سرپناهی
احساس کردم بارها لطف نگاهی
روضه بخوان ای روضه خوان هر جور خواهی
از ضرب و شتم داغدارِ بی گناهی
ـــــــ یک سو چهل نامرد و یک سو مادر من
ـــــــ اصلاً به قصد کشت آنجا بود دشمن
وقتی که دود و شعله ها پیچید آنجا
یا خنده دجاله ها پیچید آنجا
یا ازدحام سُفله ها پیچید آنجا
بعدش صدای ناله ها پیچید آنجا
ـــــــ در گیر و دار دود و آتش رفت بالا
ـــــــ صوت حزین و خسته و مظلوم زهرا
کوچه شلوغ و درب خانه شعله ور بود
منصوره بین شعله ها و در خطر بود
اما دو دستش حائلی در پشت در بود
هم فکر مولا بود و هم فکر پسر بود
ـــــــ کم کم در آتش میخ آن در سرخ میشد
ـــــــ در آن حرارت چشم مادر سرخ میشد
یک ضرب پا آن صحنه را زیر و زبر کرد
ضرب لگد آمد وَ بر آن در اثر کرد
در باز شد زهرا خودش را جمع تر کرد
در با شتاب آمد، چه کاری میخ در کرد
ـــــــ در آن کشاکش میخ سرخ بی مروّت
ـــــــ آمد به سمت حضرت بانوی عصمت
زهرای مرضیه در اوج بی معینی
در بین دود و ناله با حال حزینی
آمد ز سوی او ندایی این چُنینی
کشتند محسن را بیا فضه خُذینی
ـــــــ روضه زنانه می شود اینجای مقتل
ـــــــ غم بی کرانه می شود اینجای مقتل
بستند دستان یل خیبر گشا را
با ریسمانی گردن شیر خدا را
بردند از خانه ولی کبریا را
بردند بی عمامه شاه اولیا را
ـــــــ زهرا دوباره دیده اش را باز تا کرد
ـــــــ قصد کمربند امیر لافتا کرد
از یک طرف هر مرتضی را می کشیدند
بر یاریش جز فاطمه یاری ندیدند
ثانی و قنفذ تا در این صحنه رسیدند
وقتی دفاع حضرت صدیقه دیدند
ـــــــ با یک اشاره تیغ قنفذ رفت بالا
ـــــــ هی ضربه زد تا از نفس افتاد زهرا
شمشیر بالارفت و قلب تو کجا رفت؟
قطعاً دلت تنگ غروب کربلا رفت
تا بین جذر و مد تیغ و نیزه ها رفت
وای از دمی که چکمه پوش بی حیا رفت
ـــــــ رفت و به روی سینه جا خوش کرد آنجا
ـــــــ سر را برید و قتلگه را کرد دریا
دشت بلا شد لاله گون؛ ای وای زینب
زخم تنش از حد فزون؛ ای وای زینب
شد قتلگه دریای خون؛ ای وای زینب
شمر آمد از مقتل برون؛ ای وای زینب
____ زینب تماشا می کند این صحنه ها را
____ دور و برش شادی کنان رقاصه ها را
........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#فاطمیه
#بستر_بیماری
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#رضا_قاسمی✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مثل هر شب خواب را در بسترش تنها گذاشت
رفت پای جانمازش؛ روی دنیا پا گذاشت
با قیامش آسمان میرفت زیر چادرش
قابِ قوسینِ رکوعش عرش را هم جا گذاشت
سجدهاش را بُرد آنجایی که جز مسجود نیست
سر به خاکِ سجدهدارِ مسجدالزهرا گذاشت
با صدای آب آب، از عرش، باران شد چکید
رفت بالای سرِ لبتشنهاش دریا گذاشت
باز تا نانآورش برگشت از شبگردیاش
مرهمِ اشکی به زخمِ شانهی مولا گذاشت
گرچه رویش سرخ بود از ردّ سیلیهای اشک
گوشهای هم جا برای خندهی حاشا گذاشت
در هجومِ سنگها، با آنکه بار شیشه داشت
پای اینکه نشکند آیینه، جانش را گذاشت
مشکِ اشکش را غمِ روز مبادا آب کرد
گریههایش را برای روز عاشورا گذاشت
چارده قرن است، میگردد زمین دنبال او
آرزوی تربتش را بر دلِ دنیا گذاشت
.........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
وحید محمدی
#فاطمیه
..........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غزل_مصیبت فاطمیه و #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مادر اُفتاد زمین کاش به دادش برسی
ناله زد عرشِبرین کاش به دادش برسی
بینِ دیوار و درِ خانه شکست آئینه
بسته شد بازویِ دین کاش به دادش برسی
بینِ کوچه شد علمدارِ ولا اَمّا حیف....
قنفذ و ضربهیِ کین کاش به دادش برسی
کوثر افتاد خدا مصحفِ ما را بردند
شرحِ غربت شده این کاش به دادش برسی
پهلویِ زخمی و رخسارِ کبود و بازو
دلبرِ پردهنشین کاش به دادش برسی
مادر افتاد زمین روضهیِ حنجر خواندیم
خنجرِ شمرِ لعین کاش به دادش برسی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف
#مادر_افتاد_زمین_کاش_به_دادش_برسی
#حسین_ایمانی ✍
.............
.
#غربت_فاطمی
"روو گرفتی از من و درد نهانی داشتی
بشکند دستی کزو بر رخ نشانی داشتی
ماجرای کوچه را با من نمی گوید حسن
من نمی دانم چرا قد کمانی داشتی
جان حیدر, گریه های های هایم را ببخش
تازه فهمیدم شکسته-استخوانی داشتی
میخ در, دیوار, آتش, ضربه ی سیلی, لگد
یاس هجده ساله پشت در چه جانی داشتی؟
تا نیفتد شعله در جان ولایت, سوختی
ایستادی روی پایت تا توانی داشتی
تو دعاشان کردی و کاری نکردند, ای دریغ
من بمیرم... تو عجب همسایگانی داشتی
نه ضریحی مثل زینب, نه حریمی چون حسین
کاش مانند حسن, سنگ نشانی داشتی"
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#نفیسه_سادات_موسوی
.
.............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غزل #فاطمیه
مهدی کبیری✍
#السلام_علیڪ_یا_صدیقه_الشهیده_س
با لڪنتش هی گریه میڪرد و اذان می داد
گهواره ی خالی محسن را تڪان می داد
هر بار از سد سڪوت ڪوچه رد می شد
هر بار روی خاڪ می افتاد و جان می داد
با دیدن گلها دلش از غصه خون میشد
نیلوفر باغ علی بوی خزان می داد
حتی به سختی هم دگر بالا نمی آمد
دستی ڪه نان خلق را از آسمان می داد
با یاعلی از بسترش آهسته برمیخاست
این نام بر زانوی بی جانش توان میداد
روی حسینش را میان گریه می بوسید
وقتی تنور خانه قدری بوی نان می داد
زینب به یاد جای زخم میخ می افتاد
وقتی حسن هق هق ڪنان در را نشان می داد
وقتی امانت را علی دست پیمبر داد
غرق خجالت بود و دائم سر تڪان می داد
#غزل_فاطمی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
💠 مدح 💠
یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً
زمین بدون تو گم میکند بهارش را
گرفته است جهان از تو اعتبارش را
به جز تو هیچ کسی موقع مناجاتش
نبرده است دل آفریدگارش را
خدا به خاطر تو خلق کرد دنیا را
سپس سپرد به دست تو اختیارش را
چه بنده ها که خدا آفریده است ولی
عیان نمود فقط با تو شاهکارشرا
هر آنکه نوکری نوکر تو را کرده ست
به قول مرشد ما، بسته است بارش را
تو را زدند و علیمانده است در این بِین
چگونه حفظ کند بغض ذوالفقارش را
علی که دید،ولیکاش بعداز این دیگر
میان شعله نبیند کسی نگارش را
خوش استچاه که هم صحبت علی شده است
خوش است وقف علیکرده روزگارش را
به فرض کل درختان قلم شوند،_قلم
چگونه وصف کند حُسن بی شمارش را
برای آدمیان جا نمانده ،وقتیکه
احاطه کرده هزاران ملک مزارش را
#احسان_نرگسی
..............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غزل_مصیبت شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
گریه کُن گریهکنِ روضهیِ زهرا گریه
گِرهیِ بغضِ گلو باز شود با گریه
گریه کُن بر من و اولادِ یتیمَم مولا
لحظهیِ غسلْ کفن میکند اَمّا گریه
اشکوخون میشود آغشته که خونابه شود
لاله دارد کفنم آه بکِش با گریه
پیکرم از رویِ پیراهنِ من میشویی
تا نبینی چه سرم آمده آنجا گریه.....
بر من و بازویِ زخمی و وَرمدار مکن
یاعلی میترکد بغضِ پسر با گریه
حسنم دید چهها بر سرِ من آوردند
سیلی و زخمِ زبان ضربِ لگدها گریه
چشمِ خود بست نَبیند پَر وُ پهلومْ شکست
باز شد دیده و پیداست رَدِ پا گریه
تا خودِ خانه عصایم شده و زار زده
العجل گفته حسن کرده خدایا گریه
#غزل #روضه #شهادت_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#تسلیت_میگویم_آقا_مادرت_از_دست_رفت
#حسین_ایمانی
...............
#غزل_مصیبت فاطمیه
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهرا سلام اللّه علیها
عمری کنارم بودی و دردت نگفتی
از ضعفِ هر روز و رُخِ زردت نگفتی
تا کوچه رفتی حقِّ حیدر را بگیری
اَمّا که سویِ خانه آوَردت نگفتی
نامرد سیلی زد به تو خندید بَر من
مردانه دیگر چه به این مَردت نگفتی؟!
جایِ غلافِ رویِ بازو را ندیدم
از زخمِ پَر تا پیکرِ سردت نگفتی
سَردرد داری هر شب اِی یاسِ کبودم
از دردِسرهایت به همدردت نگفتی
پهلوبهپهلو میشوی امّا به سختی
از ضربههایِ خصمِ وِلگردت نگفتی
خونابه و خون میچکد از زخمِ سینه
مهدی بیا گفتی و از دردت نگفتی
#غزل #فاطمیه #بستر_بیماری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#عمری_کنارم_بودی_و_دردت_نگفتی
#حسین_ایمانی✍
..............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
مُسمّط مثلّث #فاطمیه کوچه و #امام_حسن علیه السلام
این کُلِّ ماجراست حسن بود و مادرش
آوار شد زمین و زمان بر رویِ سرش
سخت است روضهها وُ مَحال است باورش
این کوچه نیست مانده حسن بینِ معرکه
بر رویِ چادر است خدا رَدِّ پای که؟!
پا رویِ چادرِ سرِ کوثر گذاشتند
داغی به رویِ سینهیِ حیدر گذاشتند
این زخمها که بر پَر وُ پیکر گذاشتند
درمان نداشت جانِ گلِ یاس را گرفت
اُفتاد مادر از نفس و روضه پا گرفت
در این مُسمَّطم غزلی بستری شده
تازهجوانِ بیتِ علی بستری شده
آرام و روح و جانِ علی بستری شده
دارد قَدَر قضا وُ بلا میزند رقم
دیوار وُ در زدند ولی کوچه شد اِلَم
این روضهاست رویِ خودش در حرم گرفت
زانو حسن بغل زد و قلبِ کرم گرفت
یک بُقچه عمّهجانِ من از مادرم گرفت
از سهکفن به روضهیِ یک پیرهن رسید
از این کبود اِرث به اربابِ من رسید
سُمها وجودِ یاسمنم را کبود کرد
اَشعارِ خونیِ سخنم را کبود کرد
داغِ لبِ سهساله تنم را کبود کرد
آتش رسید و ندبه سراغِ عمو گرفت
چنگِ حرامزادهیِ شامی به مو گرفت
#فاطمیه #کوچه_بنی_هاشم
#بستر_بیماری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #تازهجوان_بیت_علی_بستری_شده
#حسین_ایمانی ✍
.............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#نوحه
#زمزمه
#حضرت_زهرا #سلام_الله_علیها
زبانحال حضرت علی (ع)
جواب:
غریبم من غریبم من
-کسی از سینه ی سوزان خبر دیگر نمیگیرد
دگر دردانه هایم را کسی در بر نمیگیرد
-فلک تنهائیم دیدی چرا تنها ترم کردی
منم آن شمع سوزانی که تو خاکسترم کردی
-صفای خانه ام دیگر به خانه بر نمیگردد
پرستوی سفر کرده به لانه بر نمیگردد
-بنال ای بلبل بی دل به یاد گلعذار من
که گلچین برده از باغم گل هجده بهارمن
-دگر روشن نبیند کس چراغ آسمانها را
که دست کینه ها کشته چراغ خانه ی مارا
-بزن نی زن بزن نی زن نی من از نوا افتاد
خودم در پشت در دیدم که زهرایم زپا افتاد
🔸شعر:حاج علی انسانی🔸
.
#سبک_سلام_آقا
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
#سبک_بچه_های_آباده
..............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#شب_یلدا
#امام_زمان
#مناجات
#محسن_پالیزدار ✍
شبی که باتو شود طی شبی ست یلدائی
نه این دقایق بی معنی اهورائی
وان یکاد بخوانیم و در فراز کنیم
به مقدم سحر جمعه ای تماشائی
*حضور مجلس انس است و دوستان جمعند*
خداکند که در این بزم عشق بازآئی
ترنج وتیغ به کف؛منتظر سر راهت
نشسته یوسف صدیق ،بسکه زیبائی
کدام دیده زهجرت گریست این شب را
امیر بادیه گرد، ای خدای تنهائی
چگونه بی تو سپر می شود دقایق ما
بیا که درب دلم تا مدینه بگشائی
*به رغم مدعیانی که منع عشق کنند*
جمال چهره تو حجتی ست زهرائی
#یلدا ی مهدوی
...............____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
در میان خلق با او بوده همسر فاطمه
از ازل ساقی علی بودهست و کوثر فاطمه
نام زهرا میدرخشد در میان اهلبیت
سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه
چون کلام حق که با "هُم فاطِمَه" آغاز شد
در میان پنجتن هم بوده محور فاطمه
در بهای آفرینش از نبی و از علی
با حدیث قدسی "لولاک" شد سر فاطمه
هردو یک روحند اما در دوتن، با این حساب
فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه
سیب در معراج با دست پیمبر شد دونیم
نیم آن شد ذوالفقار و نیم دیگر فاطمه
مرتضی با ذوالفقار انگار جولان میدهد
خطبهخوانی میکند تا روی منبر فاطمه
هرخطیبی صحبت از حجبوحیا وفضل کرد
انتهای منبر او ختم شد بر فاطمه
هرکسی در روضههای اهلبیتش کار کرد
پاسخش را میدهد چندین برابر فاطمه
بر قلوب شیعیان مهر شفاعت میزند
میتکاند چادرش را روز محشر فاطمه
#مجتبی_خرسندی✍
#غزل
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
......____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا
#بستر_بیماری
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#محاوره #عامیانه
کار دنیا رو میبینی فاطمه
چجوری با من و تو تا میکنه
تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم
زخمای تنت دهن وا میکنه
خنده های تو همه دلخوشیمه
من همون علی خوش روی توام
بخدا درد توام درد منه
نگران زخم پهلوی توام
با خودم میگم کی فکرشو میکرد
یه روزی تو از علی رو بگیری
تو زن جوون خونه ی منی
مجبوری که دست به پهلو بگیری
نزديك سه ماهه از خونه ی ما
صداى بگو بخند نيومده
نفست بند اومده اما هنوز
خون زخم سينه بند نيومده
دل نازکت رو با زخم زبون
از همون روز عروسی نیش زدن
چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم
خونه زندگیمونو آتیش زدن
غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم
حق داره دلم اگه آهی داره
غصم اینه: میدونستن همه شون
این خونه بچه ی توو راهی داره
شعر از گروه " #یا_مظلوم "
#فاطمیه
.........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غربت_امیرالمؤمنین
بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد
زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد
مولاست با طفلان بی حال و پریشان
مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان
دائم کنار بستر خالی نشسته
چشمان بارانی خود را باز بسته
هی روضه می خواند به یاد دست بسته
با خاطرات کوچه پهلویش شکسته
با چادر خاکی که بر روی سرش داشت
زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت
حق علی را هیچ کس باور ندارد
مولای عالم مانده و لشکر ندارد
این خانه دیگر دست نان آور ندارد
«دیگر حسین بن علی مادر ندارد»
پروانه ای که پهلویش را در گرفته
حالا از این خانه شبانه پر گرفته
شب ها کنار قبر زهرای جوانش
می سوخت از داغ جوان قد کمانش
وقتی رمق می رفت او از زانوانش
سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش:
زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی
دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی
با من نگفتی غصه ی غصب فدک را
با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را
شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر
در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر
بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن
زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن
برخیز تا این خانه را از نو بسازم
برگرد تا کاشانه را نو بسازم
کج می کنم بانو سرِ مسمارها را
خود در میارم سنگِ این دیوارها را
دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم
لولای در را رو به کوچه می گذارم
انگار وقت رفتنم نزدیک گشته
دنیا دوباره تیره و تاریک گشته
نه سال بودی بهر تو کاری نکردم
زهرا حلالم کن که باید بازگردم
زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته
حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته
وحید محمدی ✍
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
..........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زهرا
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
مرهمی بهرت بیارم..یارباشم یک شبی
حق بیماراست ناله سرکند بی اضطراب
ناله کن..تا که منم غمخوار باشم یک شبی
خواهشا!چیزی طلب کن تا علی کاری کند
هیچ میدانی نشد پر کار باشم یک شبی
بستری بیمار من!تا کی سکوت و اختفا؟
صحبتی..تا محرم اسرار باشم یک شبی
پشت در که می رسم حالم دگرگون می شود
کاش من هم کشته ی مسمار باشم یک شبی
درد بسیاری کشیدی در میان خلوتت
پای این بستر نشد بیدارباشم یک شبی
محسن راحت حق✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
..........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رباعی
#دوبیتی
#یلدا
دلگرمی ما "ذکر کثیر" است امشب
با آه چقدْر دلپذیر است امشب
بی سوز دعا نباید از چله گذشت
ای دل! شب عاشقان تیر است امشب
با آه به عرش می رسد فریادم
شبهای حرم نمی رود از یادم
از شوق حرم تا که شنیدم چله
ناگاه به یاد اربعین افتادم
در وادی *توحید* پی مقصد باش
*اخلاص* بیار و آنچه می باید باش
با یاد خدا، شب بلند یلدا
مشغول به *"لم یلد و لم یولد"* باش
با نام خدا محفلمان روشن شد
تکلیف شب منزلمان روشن شد
با ذکر علی علی به سودای بهشت
خوردیم انار و دلمان روشن شد
هنگامهء توديع خزان است بیا
سرفصل بهار مومنان است بیا
بنگر که به انتظار فردای ظهور
قد شب چله هم کمان است بیا
نور تو طلوع روشن فرداهاست
آیینهء "والنهارْ إذا جليها" است
تفسیر بلند شب یلدای فراق
مستور به "وَاللیل إذا یغشیها" است
#سید_محمدرضا_یعقوبی_آل
__________
در صحن شما عشق تلاطم کرده
باران به روی سنگ تیمم کرده
یلدا سر ظهریست که گویاخورشید
از شرم حضور، خویش را گم کرده
پاییز گذشت و برگ ریزان نشدیم
از این همه معصیت پشیمان نشدیم
هرقدر که شب قصه ی خود را کش داد
ما آخر سر نماز شب خوان نشدیم
تا کی به ندای نفْسِمان گوش کنیم
غم را به قد قافیه تن پوش کنیم؟!
حیف است که در بلندی این یلدا
کوتاهی عمر را فراموش کنیم!
بی حوصله ام بی هیجان اما نه
دلتنگ توام، دل نگران اما نه
هی چله به چله میوه ها کامل شد
یک چله دعای عهدمان اما نه
#سید_ابولفضل_مبارز
__________
تشییع چراغ خانه پنهانی شد
مرثیه سکوت و چشم بارانی شد
دیگر نکند طلوع خورشید دلش
یلدای علی چقدر طولانی شد
#ابولفضل_عصمت_پرست
______
عجل فرجک به درد ما درمان باش
خورشید امید بخش بیداران باش
تا کی شب غیبت به درازا بکشد
یلدای هزار ساله را پایان باش
#احمد_حیدری
__________
رفتی و نگفتی که فلانی تنهاست
این عشق ولی هنوز هم پا برجاست
امشب که نه حتی وسط تابستان
هر شب که تو نیستی برایم یلداست
#سید_محسن_علوی
______
از شوق رسیدنت، کما فی السابق
تقویم زمستان زده ام شد عاشق
گیسوی تو روی شال سبز افتاده ست
یلدا وسط بهار؟ جل الخالق
دوری تو را بهانه کردن خوب است
شکوه ز غم زمانه کردن خوب است
از دیده به جای اشک، خون میگریم
یلداست...انار دانه کردن خوب است
ای کاش به سمت ما دری بگشایی
دیوار کشیده دورمان تنهایی
ای صبح امید ما زمستانی ها!
یلدا چه قدر صبر کند می آیی؟
#مسعود_یوسف_پور
..........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
يا رب...
" إذا کُتِبَ الکِتابُ قُتِلَ الحُسَینُ(عليهالسلام) "
#فاطمیه #امام_حسین
" وَ بِجَردِ الْخَيلِ ... " خود، مرثیّه میخواند حسین
ده سوارِ بى حيا حتماً موظّف آمدند
شمر گفتا: " اِرکَبيّ" و خواند " خَیْلَ الله ِ" شان
در قتال ِ با حسین، آنها مکلّف آمدند
نُطفههای ناصواب از مُحرِقان بیت وحی...
با عصا و چوب و سنگ و تیغ در طف آمدند
یک طرف زهرائیان و یک طرف کفتارها
نسل اهل بدعت، آن صف نه به این صف آمدند
طفلهای رشد کرده در بُیوتِ غاصبان...
در میان شامیان با سنج و با دف آمدند
با غدير، اکمل شد اين دين ليك با كيد عدو...
جاى حُکّام خدا، جمعی مزخرف آمدند *
جُحفه یادش هست در هنگامهی عید غدیر...
صد هزار انسانِ شاهد، زير آن تَف آمدند
کار، سامان داشت تا بعد پیمبر عدّهای...
بهر قدرت، بینِ یک نارِ مُسَقّف آمدند *
از سقیفه، بچههایی سر برآوردند که...
روز عاشورا به صحرا، نیزه بر کف آمدند
از تنِ مقطوع، واضح هست در قرآن، چرا...
" کاف ، ها ، يا ، عَين ، صاد " آنجا مُخفّف آمدند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبداالله
#فاطمیه #سقیفه
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۰
* اولی و دومی و ابو عبيده جراح و عبدالرحمن بن عوف و سالم مولى ابوحذيفه و مغيرة بن شعبة ميان خود نامه نوشتند و هم عهد گشته و توافق كردند كه اگر محمد (صلى الله عليه و آله ) از دنيا رفت هرگز نگذارند خلافت در بنى هاشم قرار گيرد.
.
امام صادق (عليه السلام ) به ابو بصیر فرمود: به جز كشته شدن حسين (عليه السلام ) ، روزى (در شومى ) مانند آنروزى كه اين نامه در ميان آنها نوشته شد ،نبود .و اينچنين در علم خداى عزوجل گذشته بود و خدا هم پيامبر خود را بدان آگاه كرده بود كه اگر اين نامه (ننگين ) نوشته شود حسين (عليه السلام ) كشته خواهد شد و زمامدارى و حكومت از دست بنى هاشم بيرون خواهد رفت و همه اينها هم شد.
📚الروضه من الکافی حدیث ۲۰۲ روضه کافی
.........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.