eitaa logo
خواندنی های سرو
141 دنبال‌کننده
124 عکس
47 ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (۱) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 مقاله‌ای از : مریم رحمانی؛ کارشناس ارشد دانشگاه رازی . مدرس دانشگاه http://avangardha.com 🌹آشنایی زدایی در مضاف الیه گاهی شاعر با اضافه کردن اسم هایی غیرمعمول و ناآشنا در زبان، ذهن مخاطب را غافلگیر و معنا را برجسته و تازه می‌کند. مثلاً شمس لنگرودی با ترکیب اضافی «جشنواره‌ی آب»، «چراغانی رود» موجب آشنایی‌زدایی از زبان شده و مفهوم تازه‌ای را ایجاد کرده است جشنواره‌ی آب است زندگی چراغانی رودها که به دریا می‌رسند ( لنگرودی،۱۳۸۶،ص۱۳). 🌹صفت های جدید و نو روزی که ما پیاده شدیم در پای نو رسیده سوارانی از شهرهای کاغذی قانون پاییزپوش مردانی مصلوب اختران زمین‌تاب خویش… شاعر ترکیب‌های« پاییزپوش و زمین‌تاب » ابداع کرده است و موجب آشنایی‌زدایی از زبان شده است. ( آتشی، ۱۳۷۵،ص۲۶۰) 🌹فاصله بین صفت و موصوف این عمل نوعی هنجارگریزی نحوی است. کنارهم قرار گرفتن صفت و موصوف، قاعده‌یی آشنا و مألوف درساخت زبان فارسی است و هنگامی که بین آن‌ها فاصله بیفتد،کلام برجستگی و ابهام دلنشینی پیدا می‌کند. همان بهرام ورجاوند که پیش از روز رستاخیز خواهد خواست هزاران کار خواهد کرد نام آور ( کار.... نام‌آور) هزاران طرفه خواهد زاد از او بشکوه (طرفه .... بشکوه) (اخوان ثالث، ۱۳۵۴، ص۱۷).
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (2) 🌹آشنایی زدایی در ترکیب های عطفی گاهی شاعر کلماتی را به هم معطوف می‌کند که هم‌پایه و هم‌جنس نیستند و عادت مألوف زبان را می‌زداید. آقای یدالله رؤیایی، با استفاده از این تکنیک، زبان شعرش را تازه کرده است: ای شعرهای دریایی آه ای مسافران از دریا تا من! از دریا: از سرزمین عطر و علف….از مرتع ستاره و کف (عطر و علف .... ستاره و کف) در این شعر کلماتی که سابقه‌ی ذهنی مشترک ندارند و هم‌سان نیستند از دو مرز کاملاً متفاوت به هم عطف شده است. (رؤیایی،۱۳۷۹، ص۲۴۳). نمونه های دیگر: من و تنهایی می‌خواهیم تمام سایه روشن روز را قدم بزنیم ( گزیده آثار، ۱۳۹۱، ص۹۹) 🌹شکل امروزی قیدها جانشین شکل قدیمی آن‌ها از این دقیقه به فردا، ما نصف دیگر خواب‌های خودمان را می‌بینیم (باباچاهی،۱۳۷۹، ص۲۸) شکل رایج و معمول زبان «از این دقیقه به بعد» است اما شکل امروزی تر «بعد»، «فردا» جانشین آن شده است. هر وقت در جمله با حرف اضافه (از ، تا) مواجه می‌شویم منتظر نوعی صیرورت و تحول هستیم (مانند: از علی به حسین رسیدیم). در مورد «زمان» معمولاً از حرف اضافه‌ی (از، تا) استفاده می‌کنیم (از این زمان تا آن زمان) اما با قرار دادن (به) به جای (تا) نوعی دگرگونی و تحول از این آشنایی‌زداییِ قیدی احساس می‌شود. همچنین، در زبان فارسی معمولاً از عبارت (از این دقیقه به بَعد) استفاده می‌کنیم که قید ( به بَعد) صفتی مبهم است اما (فردا) اسمی مشخص است که ابهام ندارد. این دگرگونی و تشخّص و روشنی، نوعی شخصیت به زمان می دهد.
آشنایی‌زدایی در هسته‌های گروه‌های اسمی (3) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹صفت در جای‌گاه هسته گاهی صفت درجای‌گاه هسته‌ی گروه اسمی می‌آید و ضمن این‌که ساختار نوی را در دستور زبان ایجاد می‌کند، هنجار مرسوم و معمول گروه اسمی را که در آن، اسم درجای‌گاه هسته می‌آید، می‌شکند، معنایی تازه خلق می‌کند. جایی‌‌که شاعر می‌گوید: من عریانِ تو را بر خواب‌هایم پوشیده‌ام صفت (عریان) جانشین اسم شده و مضاف قرار گرفته است که علاوه بر بازی با دستوزبان فارسی، معنای جدیدی را خلق کرده است. گاهی این جانشینی به شکل مقلوب خودش را نشان می‌دهد اما با آن‌چه به عنوان «اضافه‌ی وصفی و مقلوب» در ادبیات می‌شناسیم تفاوت دارد به این معنا که «صفت قبل از اسم آمده و به جای توصیف اسم خود، نقشی اسمی پذیرفته و جانشین آن می شود» (علی پور، ۱۳۷۸، ص۱۱۳) . «و آب، تا بی‌کرانِ بال و پرواز مرغابی گسترده است»(ترابی،۱۳۸۶، ص۲۴). «بی‌کران» که صفت است جانشین اسم شده و اسم بعد از آن ذکر شده است. ترکیب « بی کران بال» از نظر معنایی هیچ شباهتی به «بالِ بی‌کران» ندارد و مفهومی بسیار عمیق‌تر و بدیع را منتقل می‌کند از آن‌جا که اسم قابل تصورتر از صفت است، هنگامی که صفت جانشین اسم می‌شود تجسم سازی بیشتری ایجاد می‌کند. از ضمیر مبهم در این جای‌گاه بسیار استفاده شده است: «گم و گور هیچ خودت»(موحد،۱۳۸۸، ص۱۷) ، «سرزمین هیچ قرار و قرارداد» (رؤیایی،۱۳۷۹، ص۲۴۲) در این ترکیب‌ها صفت «هیچ» جانشین «اسم معنا» شده است و ابهام و ابداع ایجاد کرده است. 🌹مضاف الیه در جای‌گاه اسم گاهی مضاف و مضاف الیه جا‌به‌جا می‌شوند و علاوه بر این‌که ساختار دستوری کلام را برهم می‌ریزد، معنای تازه‌ای خلق می‌کند. بر این مفهوم جدید با ساختار تازه نمی‌توان نام «اضافه‌ی مقلوب» را گذاشت و گستره‌ی وسیع‌تری و مفهومی‌تری را در بر می‌گیرد. «عطر آن پر از اغوا می‌کند خالیِ اتاق را» (کریمیان،۱۳۸۵، ص۱۲۹). «خالیِ اتاق» از نظر معنایی با «اتاق خالی» بسیار تفاوت دارد. همین‌طور است «خالیِ نیمه‌شب – تهی‌انگشتان جوهری» (شکارسری،۱۳۸۶،ص۱۸۰-۱۹۸). «اتاق خالی» یک نوع از اتاق است که چیزی در آن نیست و از تمام انواع اتاق‌ها (اتاق کوچک)جدا شده است. «خالیِ اتاق» در بین فضاهای مختلف یک‌اتاق فقط گوشه‌ی خالی را به تصویر می‌کشد و به این علت که بُعد مکانی را محدود کرده است، اتاق را بهتر می توان تصور نمود.
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (4) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹قید در جای‌گاه اسم سه سال فرصت زیادی نیست اما تو را کافی است تا عبور سرخوشانه از امروزِکودکی تا فردای کهنسالی را به سُخره بگیری». قید (امروز،فردا) جانشین اسم شده و «مضاف الیه»گرفته است. (شکارسری،۱۳۸۶،ص۱۴۴) 🌹قید در جای‌گاه صفت در زبان فارسی«قید واژه ای است که به مفهوم فعل چیزی اضافه می‌کند و توضیحی درباره‌ی آن می‌دهد و صفت واژه یا گروهی از واژه‌هاست که درباره‌ی اسم توضیحی می‌دهد»( کامیار/ عمرانی،۱۳۸۶، ص۱۹۷-۱۳۷). در شعر معاصر، انواع قیدها جانشین صفت می شود و حوزه‌ی دستوری و معنایی جدیدی را ایجاد می‌کنند . 🌹قید مفرد به جای صفت در ترکیب« درختِ فقط»، شاعر «فقط» را که قید مختص است، صفت «درخت» قرار داده که موجب ساخت‌شکنی در زبان شده است؛ علاوه بر این‌که ساخت دستوری زبان فاسی را شکسته است در حوزه‌ی معنایی نوع تازه‌ای از درخت را با عنوان «درخت ِفقط» معرفی کرده است. گاهی صفت و قید جابه‌جا می‌شوند اما « قید »به این دلیل که «اسم» را وصف می‌کند کاملاً کارکرد «صفت» را دارد و معنایی تازه، پیچیده در ابهام خلق می‌شود. مانند: «خلوت همیشه‌ی دلتنگی»(علیپور،۱۳۸۶، ص۶۱) نیز از این قاعده پیروی می‌کند. گاهی «قید مفرد» در جای‌گاه «قید صفت» است که مطابق با ساختار زبان فارسی است اما به این علت که «صفت» جانشین «اسم»شده است، «قید »کارکرد وصفی پیدا می‌کند و معنایی تازه خلق می‌شود. مانند: «قرمزِ هرگز» (شکارسری،۱۳۸۶، ص۷۹) در این تر کیب، «قرمز» جانشین اسم شده است و «هرگز» جانشین صفت. با تأمل در این ترکیب متوجه می‌شویم منظور شاعر چیزی است که حتماً قرمز نیست اما در لایه‌ی اول معنا، قرمز بودن را متبادر می‌کند و ابهام خلق می‌کند.
خواندنی های سرو
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (5) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹قید مرکّب «به خیابان برمی گردم کوچه‌های تودرتو آدم‌
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (6) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹متمم جانشین مفعول خوابم را نمی‌برد آن‌قدر شب تا قرص‌های آبی شاعر شوند (کریمیان،۱۳۸۵،ص۲۴۵) چیدمان معمول جمله چنین است «آن‌قدر شب خوابم نمی برد» که با مفعول قراردادن «خواب» ساخت شکنی و حوزه‌های معنایی تازه‌ای ایجاد شده است. 🌹نوآوری در ساختمان اسم کاش همیشه تاوان دوست داشتن برف‌سار شدن باشد چه سپیدی برف! ( گزیده آثارشعر جوان کرمانشاه، ۱۳۹۰، ص ۵۲) شاعر به‌جای (سنگ‌سار) از ( برف‌سار) استفاده کرده است. 🌹کارکردهای تازه‌ی حروف نوع استفاده‌ی شاعران از حرف نیز، عامل آشنایی‌زدایی از زبان است. «تقریبا همه‌ی دستورنویسان سازه‌های «هرکه» و «هرچه» را ضمیر مبهم گفته‌اند….(اما در شعر معاصر)، «هرچه»گاه قبل از اسم می‌آید و آن را هرچند مبهم تعریف می‌کند. در این صورت کارکرد وصفی پیدا می‌کند»(علی پور، ۱۳۷۸،ص۱۲۹). باباچاهی، از این ساختار استفاده کرده و در زبان شعری‌اش تشخص و نوآوری ایجاد کرده است «و شما شعر نمی‌نویسید به‌جای هرچه سطر سفید در این‌جا»(باباچاهی،۱۳۷۹،ص۲۶). باید توجه داشت همراهی «هرچه» با اسم، ساختارشکنی در دستوری زبان فارسی محسوب نمی‌شود چون هر ضمیری در زبان با اسم همراه شود نام «صفت» بر آن می گذاریم؛ در این مقوله فقط از امکان ساختاری خود زبان برای آشنایی‌زدایی استفاده شده است. گاهی در شعر معاصر، حروف به‌جای هم بکار می روند و با تغییر در دستور زبان، معانی تازه‌ای خلق می‌کنند. برگیسوانت هستم (مؤدب،۱۳۸۷،ص۱۶۶) معمولاً حرف اضافه‌ای که قبل از اسم «گیسو» به‌کار می رود، «در» است اما با استفاده از «بر» مفهومی تازه و البته مبهم ایجاد شده است. من ریواس را جز از روییدنش به خویش در خاموشی هیچ خاکی نمی دیدم به طور معمول، فعل «روییدن» با حرف اضافه‌ی "در" یا "با" همراه است اما حضور حرف "به" ساخت زبانی را درهم ریخته و گسترش و عمق معنایی ایجاد کرده است. اگر از "با" یا "در" استفاده شده بود فعل روییدن فقط به ریواس محدود می شد اما با این ساخت شکنی، این فعل علاوه بر «ریواس » عناصر ناشمرده‌ی دیگری هم در بر می‌گیرد. "در خویش روییدن" یعنی فقط درون خودش روییده می‌شود که خصوصیت فطری ریواس است. "به خویش روییدن" علاوه بر آن معنا عناصر دیگری مثل (آب، خاک، نور و…) را در بر می‌گیرد که شاعر با آوردن کلمه‌ی "خویش" این عناصر را معنوی کرده است.
خواندنی های سرو
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (6) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹متمم جانشین مفعول خوابم را نمی‌برد آن‌قدر شب تا قرص
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (7) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹زبان صمیمی و نزدیک به گفتار 🌹تکرار فعل گاهی تکرارفعل زبان شعر را به زبان گفتار نزدیک می‌کند. خواستم دل به دریا بزنم …خواستم پنهان شوم (میر باذل، ۱۳۷۹، ص۱۹). 🌹ساختار محاوره در کلیّت زبان تقدّم مضاف ‌ٌالیه ضمیری بر صفت با اسب ترکمنش خسته (ترابی،۱۳۸۶، ص۲۸) "ش" ضمیر و مضافٌ الیه است و طبق قاعده‌ی زبان فارسی باید بعد از صفت قرار بگیرد اما برای آشنایی زدایی از زبان، مقدم شده است. پلک‌های هنوزش خواب آلود (آتشی،۱۳۸۰، ص۱۶). 🌹واژه‌های عامیانه آن روز فروش قالی کهنه از جلد کتابم سکوت می‌ریخت (همه خانی، ۱۳۷۸، ص۲۹). نمونه های دیگر۷: قالی-گلیم، مچاله، تر و تازه ، سربه هوا، لَه لَه.
خواندنی های سرو
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (7) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹زبان صمیمی و نزدیک به گفتار 🌹تکرار فعل گاهی تکرا
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (8) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹ایجاز 🌹حذف قسمتی از ساخت صفت آن‌جا که در چرخشی مدام ذرات ذوب را پراکنده می‌سازد (مؤسسه ی فرهنگی هنری آفتاب،۱۳۸۴،ص۱۰۷) صفت ذوب درواقع"ذوب شده" است که قسمتی از آن حذف شده و بی‌آن‌که در معنا و روانی کلام خلل ایجاد شود، ایجاز بیشتری به کلام داده است. مثال : آن اسب‌های لاغر بیمارگون که دوردست‌های فراموش را پای افق، در زیر پلک‌های غمگین و مژه‌های خشک غبارآلود می پایند (آتشی، ۱۳۷۵، ص۲۵۹). صفت «دوردست‌‌های فراموش شده» تخفیف پیداکرده است. 🌹حذف "یاء" میانجی هنگامی که ترکیب‌های زبان به شکل اضافه‌های مقلوب در می‌آیند، به علت حذف "یاء" میانجی در آن ایجاز ایجاد می‌شود. مانند: سراسیمه رؤیا (آتشی،۱۳۸۰، ص۲۴) که در اصل«رؤیا‌ی سراسیمه» بوده است. نمونه های دیگر۸: "کویر زاده، سیاه مستی شب‌های بی امان 🌹حذف فعل حذف فعل درصورتی که صورت اول زبان را دچار نارسایی نکند، به سادگی و روانی شعر کمک می‌کند. به دو شکل در زبان آشکار می شود: حذف به قرینه‌ی لفظی حذف به قرینه‌ی معنوی 🌹حذف به قرینه ی لفظی گلبو ! باران با بوسه‌های تو می‌بارد، با بوی یاس، با بوی بوته‌های شب (قیصر امین پور، ۱۳۷۵، ص۳۰) از کوچه‌هایی بگذرم که عطر تنِ کودکان داشته باشد و بوی یاس‌های سپید – از دوستان دوره‌ی سربازی یاد می‌کنم ازشجاعان قله‌های سردسیر-کلاغ ها می‌روند و زمستان به دنبالشان (حقی پور،۱۳۸۶،۱۴۲-۱۴۹-۱۵۷). 🌹حذف به قرینه ی معنوی دستمال‌ها کاغذی (هستند) پول‌ها کاغذی ( هستند) و عشق‌ها کاغذی (هستند) – کوچه ها شهید ( شدند) خیابان‌ها جانباز ( شدند) (داوودی،۱۳۸۷،ص۶۳-۷۶). 🌹حذف و تخفیف حروف حذف علامت مفعولی "را" در زبان شعر معاصر، حتی در غزل رایج است که شعر را بیشتر به مرزهای زبان گفتار و آسانی زبان نزدیک می‌کند. البته باید در پیکره‌ی شعر و بر اساس نیاز متن بکار گرفته شود تا زبان را دشوار و معنا را مهمل نکند. «هیچ خانه‌ای (را) شب‌ها بی‌چراغ نمی‌بینی، هیچ پنجره‌ای (را)بی ماه» (حقی پور،۱۳۸۶، ص۱۵۸).
خواندنی های سرو
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (8) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹ایجاز 🌹حذف قسمتی از ساخت صفت آن‌جا که در چرخشی مد
شاخصه های سبکی زبانِ شعر سپید (9) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹حذف قسمتی از اندیشه به وسیله‌ی حروف «حروف پیوند» در زبان فارسی نقش‌های مشخصی دارند اما نقش تازه‌ای که در زبان شعر سپید ایفا می‌کنند، ایجاز ایجاد می‌کند و شعر را به زبان گفتار نزدیک‌تر می‌کند. در کتاب «ساختار زبان شعر امروز ایران» این مبحث را در مورد "واو" مطرح کرده است ( این "واو امروزه صرفاً نقش ایجاد پیوند را ندارد؛ بلکه در آغاز سطر یا اول شعر قرار می‌گیرد و به نظر می رسد شاعر قسمت‌هایی از اندیشه‌ی خود را حذف کرده است و "واو" جای‌گزین اندیشه‌ی حذف شده می‌شود، بنابراین "واو"های حذف شده نوعی "واو" ایجاز است) (علی پور،۱۳۷۸، ص۱۳۹). اما طبق شواهد، حروف مختلفی این نقش را در زبان شعر سپید ایفا می‌کنند. هر روز از گلفروشی امیرآباد ،گلی می‌خریدم تنها یک شاخه گل اما چه چشم‌هایی، هان! انگار یک جفت خرما و موهایم را که از روی ابروهایم کنار می‌زنم آن‌جا نشسته‌ای (کریمیان،۱۳۸۵، ص۹۸). در دستورزبان فارسی «اما» و «واو» از حروف پیوند دهنده‌ی دو قسمت از جمله هستند و حتماً معنای دو سوی جمله به هم مرتبط است اما در این شعر جملات قبل و بعد از این حروف، ارتباطی به هم ندارند؛ ذهنیات شاعری جهشی است از «گلفروشی» به «چشم‌های معشوق» و «موهای خودش». شاعر همان چیزی راکه در ذهنش می‌گذرد بدون هیچ تأملی به وسیله‌ی زبان مطرح می‌کند مانند بسیاری از گفت و شنودهای عادی و روزمره؛ اما به گونه‌ای این امر اتفاق می‌افتد که ارتباط معنایی بین قسمت‌های مختلف به راحتی فهمیده می شود و این حذف‌ها، سبب ایجاز در زبان می شوند. و قصاب محل لاشه‌های فربه را می‌آویزد از قلاب‌های حریص با یک سر و هزار ساطور اوکجا گرگ باران ندیده کجا؟ (باباچاهی،۱۳۷۹، ص۹۹). 🌹🌹🌹پایان 🌹🌹🌹 با تشکر از نویسنده مقاله: سرکار خانم مریم رحمانی مدرس دانشگاه رازی
اگر مایلید از داستان های فارسی و ترکی، سروده و داستان های صوتی من استفاده کنید وارد کانال زیر شوید. https://eitaa.com/azimsarvdalir لیست مطالب: @azimsarvdalir در داخل کانال، با زدن انگشت روی هرکدام از کپشن های زیر به آن قسمت هدایت می شوید 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹