eitaa logo
خواندنی های سرو
141 دنبال‌کننده
154 عکس
64 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز 🌹🌹 o آباد مجلیس آششوقوننان بَللی‌دی (مجلس با شکوه از نوازنده‌اش مشخص می‌شود.) o آبادان کَند، تُوتُونوننَن بَللی اولار (روستای آباد از دود برخاسته از تنور و اجاق‌هایش مشخص می‌شود) o اَبدال آت مینني، اوزونو بَگ سایدو (ابدال اسب شوار شد، خودش را بیک پنداشت) o آبرو ایستیرئَی چوخ دِئمه، ساغلوق ایستیرئَی چوخ یِئَمه (آبرو می‌خواهی زیاد حرف نزن، سلامتی می‌خواهی زیاد نخور) o آبرو باهار اُوتو دَئگیل که گؤننَه گؤننَه گؤگَه‌رَه (آبرو علف فصل بهار نیست که هر روز هر روز بروید) o آبرو هاردا، چورَگ اوردا (هر جا آب‌رو باشد، آن‌جا نان هم هست) o آبرو، حیا اولان یِئرده برکت‌دَه اولار (هر جا آب‌رو و حیا باشد، در آن‌جا برکت هم یافت می‌شود) o اُت،کُکو اُوستُوننَه بیتَر ( رستنی، روی ریشه‌اش می‌روید) o آت اُلاننا اُت اُلمورو، اُت اُلاننا آت 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 (از کتاب مین بیر تورکو مثللر: عظیم سرودلیر)
🌸یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (2)🌸 --------------------------------- 🌹آت اُلاندا میدان اُلماز، میدان اُلاندا آت ( وقتی اسب هست، میدان نیست؛ وقتی میدان هست اسب پیدا نمی‌شود) 🌹آت اُلدؤ، ایت‌لَرین اولدو بایرامو ( اسب مرد، سگ‌ها عید گرفتند) 🌹آت آلماغا جاهیل گُننَر، قیز آلماغا اَهیل (برای خریدن اسب جوان جاهیل بفرست؛ برای گرفتن دختر آدم سن‌دار عاقل) 🌹آت آلماموش تِولَه سالورو ( اسب نخریده، برایش آغل می‌سازد) 🌹آت آلماموش نوختا دعواسو دوتوب ( اسب را نخریده، دعوای دهنه را گرفته) 🌹آت آلماموش، آخور باغلورو ( اسب را نخریده، آب‌خور برایش می‌سازد) 🌹آت اُلمویان یِئرده اِئششَک‌د‌ه آت‌دو ( جایی‌که اسب نباشد، الاغ هم اسب است) ادامه دارد...
خواندنی های سرو
🌸یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (2)🌸 --------------------------------- 🌹آت اُلاندا میدان اُلماز، میدان
🌸یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (۳)🌸 -‐--------------------------- 🌹آت تیمار گُتُورَر ( اسب به تیمار نیاز دارد) 🌹آت ساخلایان آت‌دان یؤگؤر‌َك اُلا گَرَك ( کسی که اسب نگه‌ می‌دارد، باید خودش از اسب زبر و زرنگ‌تر باشد) 🌹آت کیمینني؟ مینَه‌نین، دُن کیمینني؟ گیئَه‌نین ( اسب مالی کیست؟ مال کسی که سوار می‌شود؛ کُت مال کیست؟ مال کسی‌ است که می‌پوشد) 🌹آت گُرَننَه آخسار، سو گُرَننَه سوسوزار ( تا اسب می‌بیند، لنگان لنگان راه می‌رود؛ تا آب می‌بیند، تشنه‌اَش می‌شود) 🌹آت مینه‌نیندی، قیلینج قورشانانون ( اسب به درد کسی می‌خورد که سوارکار است؛ شمشیر به درد کسی می‌خورد که جنگجوست) 🌹آت یِئریمَگ‌ئینَن یول آچار، اینسان بیلمَگ‌ئینَن ( اسب با راه رفتن راه خود را باز می‌کند؛ انسان با دانستن) 🌹آت، قَطیر دوغوب، نَسلی پُزولوب ( اسب قاطر زاییده و نسل خودش منقرض شده) ادامه دارد
اگر مایلید از داستان های فارسی و ترکی، سروده و داستان های صوتی من استفاده کنید وارد کانال زیر شوید. https://eitaa.com/azimsarvdalir لیست مطالب: @azimsarvdalir در داخل کانال، با زدن انگشت روی هرکدام از کپشن های زیر به آن قسمت هدایت می شوید 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 (داستان زندگی مرحوم پدرم ) (بخشی از داستان زندگی خودم) ( داستان زندگی شهید احمد کوچکی ) ( داستان زندگی حاج علی اصغر عسگری )
خواندنی های سرو
🌸یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (۳)🌸 -‐--------------------------- 🌹آت تیمار گُتُورَر ( اسب به تیمار ن
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (4) 🌹 آت، مینیش اُرگَه‌دَر، دُن، یِئریش ( اسب سوارکاری می‌آموزد، کت راه رفتن) 🌹آت، آت اُلونجا صاحابو مات اولار (تا اسب بیاید و اسب شود، صاحبش مات می‌شود) 🌹آتا اوغلویونان ساواش‌دو اَبلَه ایناندو ( پدر و پسر با هم دعوا کردند و ابله هم باور کرد) 🌹آتا اُولماق آساندو، آتالوق اِئلَه‌مَگ چَتین ( پدر شدن آسان است، پدری کردن مشکل) 🌹آتا بیلگی‌سی‌ئینَن، آدام آدام اُولماز ( با دانشمند بودن پدر، کسی آدم نمی‌شود) 🌹آتا تخت یارادوب، بخت یارادمویوب (پدر تخت می‌آفریند، بخت نمی‌آفریند)
خواندنی های سرو
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (4)
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (5) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آتا دورغایوب، اوغول یِئیِب ( پدر تلیت کرده، فرزند خورده است) 🌹آتا سُزون دوتمویانو بیابانا آتاللا ( کسی را ‌که حرف پدر را نپذیرد به بیابان می‌اندازند) 🌹آتا مالونا گُز تیکَن آج قالار ( کسی‌که به مال پدر چشم بدوزد، گرسنه می‌ماند) 🌹آتا مینمَه‌گین بیر عیبی وار، آت‌دان د وشمَه‌گین مین عیبی ( اسب سوار شدن یک عیب دارد، از اسب افتادن هزار عیب) 🌹آتا نال چالماقو گُرَننه قورباغا آیاخلارونو اوزاتدو ( وقتی قورباغه نعل کردن اسب را دید، پایش را دراز کرد) 🌹آتا یِئتیرن قیز اَرلَه‌نَر، آنا یِئتیرَن اوغول قیزلَه‌نَر (دختری را که پدرش بزرگ کرده باشد، شوهرانه (مردانه) رفتار می‌کند، پسری را که مادرش بزرگ کرده باشد دخترانه رفتار می‌کند) 🌹آتاسونو تانومویان آللاهونو‌دا تانوماز ( کسی که پدرش را نشناسد، خدایش را هم نخواهد شناخت) 🌹آتاسونو، آناسونو گُورمَه‌سَه‌ئیدیم، اُوزونه خان دِئیَردیم (اگر پدر و مادرش را ندیده بودم، خودش را خان خطاب می‌کردم)
خواندنی های سرو
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (5) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آتا دورغایوب، اوغول یِئیِب ( پدر تلیت کرده، فرزند خورده است
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (6) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آتالار سُزؤ حکمت‌دی (سخنان پدرها حکمت است) 🌹آتالار سُزؤ قرآنا گیرمَز، آما قرآن یانوندا گِئدَر (کلام پدرها داخل قرآن نمی‌شوند امّا در کنار قرآن حرکت می‌کنند) 🌹آتالار سُزؤنه باخان گِئري قالماز ( کسی که به حرف پدرها گوش کند، عقب نمی‌ماند) 🌹آتالار هر نَمَه اَکیب‌لَه، اُغوللار اُنو بیچیب‌‌لَه (پدر‌ها هرچه را که کاشته‌اند پسرها همان را درو کرده‌اند) 🌹آتامو اُلدورمؤشَم، گُرونا آند ایچَم ( پدرم را کشته‌ام که به گورش قسم بخورم) 🌹آت‌دان دؤشُؤب اِئششَگَه مینمَزلَه (از اسب پیاده نمی‌شوند که سوار الاغ شوند) 🌹آت‌دان قالانو سیقیرَه وِئرَللَه (هر چه از جلوی اسب بماند به گاو میدهند) 🌹آت‌دان یِئخیلانا یورغان دُشَگ؛ اِئششَگ‌دَن یِئخیلانا قازما کُؤرَگ ( به کسی‌که از اسب افتاده، لحاف تشک؛ به کسی که از الاغ افتاده، تیشه و پارو!)
خواندنی های سرو
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (6) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آتالار سُزؤ حکمت‌دی (سخنان پدرها حکمت است) 🌹آتالار سُ
یاخچو یاخچو تورکو مَثَللَریمیز (7) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آت‌دان یِئخیل‌مییَن آتلو اولماز ( تا کسی از اسب نیفته، اسب‌سوار نمی‌شود) 🌹آتلو دونلویا گؤل باشویا گَلسین، دیزي یِئرتیقا گؤلمه باشُویا گَلَر ( به کسی‌که اسب سوار است و کت پوشیده بخند که همان به سرت بیاید؛ به آدم زانو پاره نخند که به سرت خواهد آمد) 🌹آتلویونان پِیادانون سِوداسو دوتماز (سواره و پیاده معامله‌شان نمی‌گیرد) 🌹آتلی آتونو اویناددو قورباغا قیچینی ( سواره، اسبش را به جولان در آورد، قورباغه لینگَش‌ را) 🌹آتو اوتوزوب چولونا گؤوَه‌نیر (اسب را باخته به زینش افتخار می‌کند) 🌹آتو جاهال گُزوندَن، قیزي آهیل گُزوندَن ( اسب را از چشم جوان جاهل و دختر را از چشم عاقل‌مرد باید دید) 🌹آتو ساتوب اِئششَک آلوب، دومبولا-دوز، دومبولا-دوز! (اسب را فروخته، الاغ خریده، راست راست می‌گرده) 🌹آتولان اُوخ گِئري قِئیِدمَز ( تیرِ از خدنگ در رفته باز نخواهد گشت)
خواندنی های سرو
یاخچو یاخچو تورکو مَثَللَریمیز (7) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آت‌دان یِئخیل‌مییَن آتلو اولماز ( تا کسی از اسب نیفته
یاخچو یاخچو تورکو مثللریمیز (8) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹آتولدو میندي اِئششَگه، بایاخ‌دا آیاغو یِئردَه‌ئیدي، ایندي‌دَه! ( پرید سوار الاغ شد، چند لحظه پیش هم پایش روی زمین بود، الان هم) 🌹آتوللام، آتوللام، آتام آدونا، ساتوللام (قيز دِئيَر) ( جست و خیز می‌کنم، جست و خیز می‌کنم؛ با اسم پدرم شوهر می‌روم (دختر می‌گوید)) 🌹آتوم اُوزومنَن، دونوم اُوزومنَن، بَئیَه نوکَرَم ( اسبم از خودم، کتم از خودم، نوکر بیک هستم) 🌹آتون اُولُومو آرپادان اولسون! ( تا هست، مرگ اسب از جو باشد!) 🌹آتون ایزي ایت‌ئین ایزینَه قاروشماز ( رد پای اسب با رد پای سگ یکی نمی‌شود) 🌹آتونا اِئششَگ دِئییب‌لَه، دَوَه‌سینَه کُوششَگ (بچّه شتر) (اسبش را الاغ نامیده‌اند، شترش را بچّه شتر!) 🌹آتونان توربا امانات، بیزیم داها نَه‌ئیمیز وار؟ ( اسب و توبره که امانت است، پس ما دیگه چی داریم؟)
اگر مایلید از داستان های فارسی و ترکی، سروده و داستان های صوتی من استفاده کنید وارد کانال زیر شوید. https://eitaa.com/azimsarvdalir لیست مطالب: @azimsarvdalir در داخل کانال، با زدن انگشت روی هرکدام از کپشن های زیر به آن قسمت هدایت می شوید 🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹