eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
43 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
نشانی کانال ((با نهج البلاغه)) در پیام‌رسان‌ها👇👇👇 سروش: sapp.ir/ba.nahjolbalaghe ایتا: eitaa.com/banahjolbalaghe تلگرام: t.me/Banahjolbalaghe
[Forwarded from کلامُکم نور] 📝داستان خواب متوکل درباره ورود امام علی به آتش! ملا اسماعیل خواجویی در حاشیه‌اش بر کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهایی، نقل کرده که متوکل خلیفه ظالم عباسی، در خواب دید که امام علی علیه السلام وارد آتش شد و از آن خارج نشد! متوکل از خواب بیدار شد و بابت خوابش بسیار خوشحال شد! احمد بن حنبل نزد او آمد، و متوکل خوابش را به عنوان بشارت برای او نقل کرد و از او خواست تا مُعبّر زبردستی را آماده کند تا این خواب را تعبیر کند. احمد بن حنبل گفت شخص نابینایی هست که خواب تعبیر می‌کند. وی را حاضر کردند و متوکل بدون اینکه نامی از امام علی ببرد، گفت: من خواب مردی از مسلمانان را دیدم که وارد آتش شد و از آن خارج نشد! تعبیر این خواب چیست؟ آن شخص نابینا گفت: تا ده هزار درهم برای من نیاورید، آن را تعبیر نمی‌کنم! پول را برای او فراهم کردند و آن مُعبّر گفت بار دیگر خوابتان را برای من تعریف کنید. متوکل بار دیگر خوابش را گفت. آن معبر گفت این خواب باید درباره پیامبر یا وصی پیامبری باشد! چهره متوکل سیاه شد و گفت به چه دلیل این را می‌گویی؟! آن شخص گفت: به دلیل این آیه: «فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا» متوکل عصبانی شد و گفت این را درباره علی بن ابی طالب دیدم! شخص نابینا، ده هزار درهم را برداشت و بلند شد و گفت: مثل اینکه نشنیده‌اید که بر بالای منبر کوفه گفت: «انا قسیم الجنة و النار!» 🔗مفتاح الفلاح با تعلیقات ملا اسماعیل خواجویی ص493 @Hadith1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله قبل از عید از صحابه بود. با علی علیه السلام همسفر شد. وقتی از سفر برگشت به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: من علی را سختگیر دیدم. فرمود: «لا تقولنّ هذا لعلی فإنّه ولیّکم بعدی»! ⤵️ الاصابة 3/141 و تاریخ دمشق ابن عساکر 1/385 و ینابیع المودة 55 و الغدیر 3/216 و اسد الغابة 5/94 مجمع الزوائد 9/109 http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله دو گروه در دو مقطع مختلف، جنگ علی ع با شامیان را در منطقی نمیدانستند: 1️⃣گروه نخست کسانی مانند و بودند که همان روز اول به علی ع مشورت دادند که با نجنگ و به صورت موقت با او مماشات بکن. 2️⃣گروه دوم: قاریان بودند که در آخرین ساعات جنگ وقتی قرآن بر نیزه دیدند ادامه جنگ را ناروا دانستند. ولی گروه اول وقتی دیدند علی ع مصمم است با معاویه بجنگد تا لحظه آخر با تمام توان فرمان او را پذیرفتند اما گروه دوم با اینکه از اول با جنگ موافق بودند فقط از وقتی قرآن بر سر نیزه دیدند جنگی را که با علاقه شروع کرده بودند، ترک کردند! نه تنها جنگ را ترک کردند که بر فرمانده خود شمشیر کشیدند! ↩️راستی فرق این دو گروه در چه بود؟ گروه اول از صحابه پیامبر صلوات اله علیه و آله بودند، برای علی علیه السلام ولایت قائل بودند، او را معلم قرآن و در نتیجه مکمل قرآن می‌دانستند اما گروه دوم از صحابه نبودند، برای علی علیه السلام فقط خلافت و حق بیعت قائل بودند، علی را معلم قرآن نمی‌دانستند و بدون علی را کافی میدانستند. ✔️ به نظر شما این دو گروه غیر از اینها چه فرق دیگری با یکدیگر داشتند؟ http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله چرا علی خودش را در معرض دشنامهای قرار داد؟ ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، نامه‌های نوشته شده بین امیرالمؤمنین علیه السلام و معاویه را به اجمال مرور می‌کند سپس از اینکه مردی به فضیلت علی علیه‌السلام ناچار شده با مردی به رذیلت معاویه هم‌گفتگو شود اظهار شگفتی می‌کند. ابن ابی الحدید شأن معاویه را در حدی نمی‌داند که لیاقت هم‌گفتگو شدن با علی علیه‌السلام را داشته باشد. برای همین ظاهرا از وقوع این هم‌گفتگویی خوشنود نیست اما با این حال نمی‌خواهد علی علیه‌السلام را به خاطر گشودن باب گفتگو با معاویه صریحا ملامت یا نقد بکند! ✍️برای همین می‌نویسد: «کار این نامه‌نگاریها به جایی کشید که معاویه خودش را هم‌قطار علی جا بزند و بر علی مفاخره کند! من می‌خواهم به امیرالمؤمنین بگویم ای کاش می‌دانستم که او چرا باب نامه‌نگاری با معاویه را گشود؟ اگر ضرورتی وجود داشت ، کاش امیرالمؤمنین به و نصیحت معاویه اکتفا می‌کرد و اصلا باب با معاویه را باز نمی‌کرد! حالا اگر هم به این مفاخره نیاز بود آیا نمی‌شد به همین موعظه و مفاخره اکتفا کند و وارد مسائلی که باعت تقابل معاویه می‌شد، نشود؟! آیا نمی‌شد این مرد جلیل بزرگوار خودش را در معرض دشنامهای آن سفیه احمق قرار ندهد؟...» در پایان می‌نویسد: «شاید امیر المومنین این کارها را به خاطر مصلحتی انجام داده که آن روز برای خودش روشن بوده ولی امروزه بر ما مخفی است»! (و لعله ع قد كان يظهر له من المصلحة حينئذ ما يغيب عنا الآن‏) آری این مصلحتی که ابن ابی الحدید از آن سربسته سخن می‌گوید، همین است که اولویت علی علیه السلام این بود که مسأله بدون خونریزی حل شود، مشکل بدون جنگ برطرف شود! او هدایت را بر نبرد مقدم می‌دانست و در جای جای نهج البلاغه از این تقدم سخن گفته است! http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله حفظ اسلامی «...ممّن لا تُبطره الكرامة فيجترى بها عليك فى خلاف لك بحضرة الملاء» این بخش از نهج البلاغه نشان میدهد که حفظ حریم حاکم اسلامی لازم است چون از نصب مدیرانی که در حضور همگان حاکم اسلامی را نقد میکنند نهی کرده است. ⏺با این حال روایات دیگری نیز وجود دارد که در آنها بر حریم حاکم اسلامی اشاره شده است: ◀️امام رضا(ع) در پاسخ به نامه محمد بن سنان، علت حرمت «فرار از جنگ» را موجب » و در نهايت(جرأت دشمنان بر مسلمين) ذكر فرموده‏اند: «حرم الله الفرار من الزحف لما فيه من الوهن فى الدين و الاستخفاف بالرسل و الائمة العادلة و ترك نصرتهم على الاعداء...لما فى ذلك من جراة العدو على المسلمين 🔺شیخ صدوق روایت کرده است:«انه متى امره امام المسلمين بالطلاق فامتنع ضربت عنقه لامتناعه على امام المسلمين» 🔹عن ابى عبدالله، قال رسول الله، «من كان يومن بالله و اليوم الاخر فلا يجلس فى مجلس يسب فيه امام او يعاب فيه مسلم 🔸عن ابى جعفر(ع): «من قعد فى مجلس يسب فيه امام من الائمة، يقدر على الانتصاف، فلم يفعل البسه الله الذل فى‏ الدنيا و عذبه فى الاخرة و سلبه صالح ما من به عليه معرفتنا» " http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله ◀️تخریب ساختمانهای زمین‌خواران در عصر امیرالمؤمنین بازارهای زمان امیرالمؤمنین علیه‌السلام مثل بازار روزهای امروزی بود. هیچ نقطه از زمین بازار در تملک هیچ کاسبی نبود. هر کاسبی که صبح، زودتر از بقیه می‌رسید درهر نقطه‌ای از بازار که می‌خواست بساط پهن میکرد. اصبغ بن نُباته روایت کرده است که روزی امام به بازار آمدند و دیدند در آنجا چند مغازه (یا دکه) ساخته شده! فرمودند: اینها چیست؟ گفتند: اینها دکه‌ها/مغازه‌هایی است که برخی کاسبان ساخته‌اند. حضرت دستور داد خرابش کردند سپس بر اساس قاعده «الحق لِمَن سَبَق» فرمود: 📢 این بازار برای سیاه و سفید یکسان است. هر کس زودتر به هر نقطه از بازار که برسد آن نقطه از بازار تا شب در اخیتار او است. (الأموال، ابن زنجوية، ج‏1، ص: 216) http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔹درشتی حکمرانان با مردم ممنوع 🔸 ⏺در نهج البلاغه شرط لازم و کافی برای اینکه مردم از مهربانی و گذشت حاکمیت برخوردار باشند، برادری آنان در دین یا هم‌نوع بودنشان در انسانیت قرار داده شده است(ْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْق). اطلاق این سخن اقتضا می‌کند که چنین مردمی حتی اگر با حاکمیت همراه و همدل نبودند، باز هم مستحق مهربانی (عفو و صفح) باشند. ◀️این اطلاق در (که به ابن عباس والی بصره نوشته شده)، با وضوح بیشتری تبیین شده است. چون در همان اولین روزهای حکمرانی امیرالمؤمنین به پایگاه شیاطین و کانون فتنه جمل تبدیل شده و از سپاه امیرالمؤمنین شکست سنگینی خورده بود، از دولت امیرالمومنین دل خوشی نداشت. فرماندار بصره نیز متقابلا با مردم بصره رفتار خوشی نداشت. امام در این نامه او را توبیخ، نصیحت و دعوت به مهربانی با مردم بصره کرده تصریح کرده است که بصره چون مهبط ابلیس و خاستگاه فتنه است باید با مردمش با احسان و مهربانی رفتار کرد چندانکه در دلهایشان ترسی از حاکمیت وجود نداشته باشد (و اعلم ان البصره مهبط ابلیس و مغرس الفتن، فحادث اهلها بالإحسان الیهم، و احلل عقده الخوف عن قلوبهم...) ✍️نهج البلاغه این مهربانی (عفو و صفح) را یک مهربانی مطلق و بدون حد مرز نمی‌داند بلکه آن را دارای حد و مرز می‌داند. برای مثال در جای دیگری از نامه 53 توضیح می‌دهد که نباید درستکار و بدکار در نزد حاکم چنان جایگاه یکسانی داشته باشند که موجب تشویق بدکاران و بازداشتن درستکاران بشود. (وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِي‏ءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ‏تَزْهِيداً لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِي الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَة». شماره101 http://eitaa.com/banahjolbalaghe
ktp2019-ssh857.rar
119.7K
بسم الله 📚📕📖کتاب «الامام علی اسد الاسلام و قدیسه» نوشته دانشمند «رکس بن زائد». 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ✅در قسمتی از کتاب آمده است: ✍️«شگفت از مردی که دشمنان همان گونه که از زنده‌ی او میترسند پس از وفاتش نیز از وی در هراس‌اند حتی از قبرش نیز میترسند اما با این همه جفا، شکوه امام هر روز رو به فزونی است» 👈این کتاب به زبان فارسی (امام علی شیرمرد و قدیس اسلام) ترجمه شده است. ، شماره ۴۲ http://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إجماع المذاهب في علي بن أبي طالب - سعيد رشيد زميزم.pdf
5.8M
بسم الله 📚کتاب «اجماع المذاهب فی علیّ بن ابی‌طالب» 🔵این کتاب در چهار فصل سامان یافته: 1️⃣ فصل نخست به بررسی آیاتی اختصاص یافته که همه مذاهب قبول دارند درباره فضائل علی علیه السلام نازل شده است. 2️⃣فصل دوم به بررسی روایاتی از پیامبر درباره علی علیه السلام اختصاص یافته که همه مذاهب آن را روایت کرده اند. 3️⃣فصل سوم: به بررسی روایات پیامبر درباره آل البیت علیهم السلام اختصاص یافته است که همه مذاهب آن را نقل کرده اند. 4️⃣فصل چهارم: به بررسی سخنانی از صحابه درباره علی علیه السلام اختصاص یافته که همه مذاهب آن را نقل کرده باشند http://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله ⏺تجمعات بدون رعایت شیوه‌نامه إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقّ (). خداوند حرامهایی دارد که مجهول نیستند و حلال‌هایی دارد که که حرمتی در آنها داخل نشده است [ولی از بین این حلال و حرامها] "حرمت مسلمان" را بر همه حرمتهای دیگر برتری داد و حقوق مسلمانان را با [شهادت به] توحید و اخلاص مرتبط کرد. بنابراین مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند مگر در جایی که حق باشد. ↩️اقامه ماتم حضرت سید الشهداء علیه‌السلام یکی از بزرگترین‌ شعائر مذهبی است که باید برگزار شود اما تجمعاتی که در آنها شیوه‌های بهداشتی رعایت نشود موجب خطر جانی است هم برای کسانی که در تجمعات شرکت کرده‌اند و هم برای کسانی که در تجمعات شرکت نکرده‌اند. حضرت در این خطبه فرموده‌اند که حرمت جان مسلمان از همه حرمتها بالاتر است. ، شماره 102 http://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله ⏺حکومت علی ع فسادزا یا فسادزُدا؟ بدون تردید دفاع از جمهوری اسلامی وظیفه‌ای ملی و تکلیفی دینی است اما در سالهای اخیر مقایسه جمهوری اسلامی با حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام توسط برخی بزرگوران که قصد دفاع از جمهوری اسلامی را داشته‌اند، به اینجا رسیده است که بگویند اگر در جمهوری اسلامی فساد وجود دارد، در حکومت علی علیه السلام نیز فساد وجود داشت (هرچند توضیح داده‌اند که آن حضرت با فساد مبارزه می‌کرد)! این سخن که فساد موجود در سالهای ۳۵ تا چهل هجری (سالهای حکمرانی امیرالمؤمنین علیه‌السلام) زائیده حکمرانی علی علیه‌السلام بوده، حتی اگر تأکید شود که ایشان با آن فساد مبارزه می‌کرد، باز هم سخن قابل قبولی نیست. ☑️ واقعیت این است که علی علیه‌السلام در این حکومت کوتاه مشغول اصلاح ساختارهای فسادزای باقی مانده از سی‌سال خلافت خلفای سه‌گانه بود. 🔺مقاله «حکومت علی؛ بعثت عدالت در برابر فسادهای سیستمی» برای توضیح همین واقعیت نوشته شده و دراین لینک قابل دسترسی است:👇👇👇👇👇 https://www.mehrnews.com/news/5001002/%D8%AD%DA 🌺🌷🌹🍃🍂 http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵سنت روضه‌خوانی خانگی در سیره ائمه امسال که برای رعایت سلامت هموطنانمان، دستمان از مراسمهای رسمی و باشکوه سالهای قبل کوتاه شده و فرصت روی آوردن به روضه‌های خانگی و فامیلی فراهم شده، بد نیست نگاهی به روضه‌خوانی خانگی در سیره اهل بیت بیندازیم. در توصیه‌های امام باقر علیه‌السلام به کسی که نمی‌توانست در روز عاشورا به کربلا برود اما دوست داشت ثواب زیارت در روز عاشورا را از دست ندهد، آمده است: «قبل از ظهر عاشورا به بیابان یا روى بلندىِ خانه‌اش برود و با اشاره به امام حسین(ع) سلام کند و با جدّیت، بر قاتلش نفرین کند و پس از آن، دو رکعت نماز بگزارد. آن‌گاه بر حسین(ع) مرثیه بخواند و گریه کند و سفارش کند کسانى که در خانه‌اش هستند، بر حسین(ع) گریه کنند و با ناله کردن بر حسین(ع)، در خانه‌اش مراسم به پا کند و با خانواده‌اش در گریه هم‌صدا شوند. من براى آنان، از طرف خدا ضمانت می‌کنم که اگر این کار را انجام دهند، همه این ثواب‌ها را به دست می‌آورند» (کامل الزیارات، ابن قولویه ص 176) کمیت شاعر به خانه امام باقر علیه السلام آمده بود. گفت: یابن رسول الله اجازه می‌دهید برایتان شعری بخوانم؟ حضرت فرمود: ایام البیض است! کمیت گفت: شعر فقط درباره شما است و چیز دیگری در آن نیست! حضرت اجازه دادند تا شعرش را بخواند. او خواند و امام باقر علیه‌السلام گریست. همراه با امام باقر، فرزندش امام صادق نیز گریست. از پشت پرده صدای گریه زنانه‌ هم به گوش می‌رسید(الغدیر 2/238). در روزگاری که حاکمان مدینه روضه برپا کردن را قدغن کرده بودند، امام صادق علیه‌السلام در خانه خودش روضه خانگی برپا می‌کرد. زنان خانه هم پشت پرده‌ای می‌نشستند و در روضه جدشان سیدالشهداء شیون می‌کردند. روزی به ابوهارون مکفوف فرمود: برایم شعری در رثاء حسین بخوان. ابوهارون شعر را به صورت ساده و دکلمه‌وار خواند. حضرت فرمود: همانطور که در مجالستان با سوزو گداز می‌خوانید، بخوان! ابوهارون برای حضرت روضه خواند. حضرت گریست سپس فرمود: دوباره بخوان! شاعر این بار که روضه خواند دید از پشت پرده صدای شیون زنان نیز شینده می‌شود. (وسائل الشیعة 10/465) ابی‌عُماره شاعر نبود، مُنشِد (مداح) بود. به خانه امام صادق می‌رفت و برای ایشان روضه می‌خواند. یک روز امام صادق به او فرمود: یکی از شعرهای در رثای حسین ع را برایم بخوان. اباعماره خواند و امام گریست. دوباره خواند و دوباره امام گریست. بارها خواند و بارها امام گریست. آنقدر خواند که صدای شیون از همه‌ جای خانه بلند شد! (همان ص 466). امام صادق علیه‌السلام یک بار به جعفر بن عفاء طائی فرمود: جعفر، شنیده‌ام درباره حسین علیه‌السلام شعرهای خوبی می‌گویی! جعفر گفت: آری و یکی از شعرهای خودش را خواند و امام گریست و همه اطرافیان امام گریستند. سپس به ایشان فرمود: جعفر به خدا قسم فرشتگان مقرّب خدا در اینجا حاضر شدند، تو را نگریستند و روضه‌ات را شنیدند و با ما گریستند و در همین لحظه بهشت بر تو واجب شد!(همان ص 464) 😥یک مجلس روضه در یک خانه آسمانی سهل بن ذُبیان یک روز اول صبح به محضر علیه‌السلام رسید. حضرت رضا به او فرمود: دیشب خواب دیدم نردبانی با صد پله برایم نصب شده است. از آن بالا رفتم و وقتی به بالای نردبان رسیدم داخل یک قبه سبزرنگی شدم که درونش از بیرونش پیدا بود. جدم پیامبر با چند نفر در آنجا نشسته بودند. یکی هم روبرویشان ایستاده بود و برایشان شعر می‌خواند. پیامبر تا مرا دید فرمود: خوش‌ آمدی فرزندم علی بن موسی الرضا! به پدرت علی ع سلام کن. به جدم علی ع سلام کردم. سپس فرمود: به مادرت فاطمه هم سلام کن. سلام کردم. بعد فرمود: به پدرانت حسن و حسین نیز سلام کن. به آنان نیز سلام کردم. در آخر فرمود: به شاعر ما سید اسماعیل که در دار دنیا مداح ما بود، نیز سلام کن. به او نیز سلام کردم و نشستم. پیامبر رو کرد به سید حمیری و فرمود: دوباره به همان شعرهایی که می‌خواندی، بازگرد و برایمان بخوان. سید اشعارش را ادامه داد و پیامبر گریست! بعد در بیتهای بعدی فاطمه زهرا و دیگر حضار نیز با او گریستند. در پایان فرمود: ای علی بن موسی، این قصیده را حفظ کن و به شیعیان ما نیز دستور بده که آن را حفظ کنند و به آنها بگو هر کس آن را حفظ کند و بر قرائت آن مداومت کند، من ضامن هستم که به بهشت درآید. (بحار ج 47 ص 328) شماره ۴۴ http://eitaa.com/banahjolbalaghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بازنشر👇👇👇👇👇👇👇
بسم الله 🔵چرا به مداحان پول میدهیم؟ در عصر اهل بیت علیهم السلام در عصر اهل بیت علیهم السلام انتشار فضائل و مناقب ایشان از طریق رسانه بسیار فراگیر و پرنفوذی به نام شعر انجام می‌گرفت. مداح در حقیقت همان شاعر بود که شعرش را با احساس و رقت‌برانگیز می‌خواند. (ن ک: وسائل ج 10 ص 465) اهل بیت به این مداحان/شاعران صله می‌دادند. اتفاقا این مداحان/شاعران معمولا دارای دیدگاه‌های اعتقادی و سیاسی و اعتراضی بودند و چون انتشار مناقب اهل بیت ع را بخشی از رسالت و وظیفه سیاسی - اجتماعی خود میدانستند، معمولا از قبول این صله‌ها خودداری میکردند اما باز هم اهل بیت در اعطای صله پافشاری می‌کردند. این نمونه ها را ببینید: 🔹، قصیده‌ی میمیه‌ی معروف خود را فی البداهه و در موسم حج (بزرگترین و متنوّع‌ترین گردهمایی مسلمانان) در برابر توهین کوچکی که به امام سجاد علیه السلام روا شده بود، خواند و به خاطر سرودن آن میمیه به زندان افتاد. حتّی محبوس بودن فرزدق نیز مانع از اعطای صله نشد علیه السلام دوازده هزار سکه به او صله دادند و فرمودند اگر داشتم، بیش از این می‌دادم! فرزدق ـ اما ـ پول را برگرداند. امام باز هم پول را برایش فرستادند و فرمودند: ما اهل بیت وقتی چیزی را دادیم دیگر پس نمیگیریم» 🔹خواهر امام سجاد () علیهم السلام سی‌هزار دینار همراه با یک مرکب در یک مجلس به صله داد! کمیت با اینکه معمولا صله‌ها را پس می‌داد ولی این بار هر چه خواست آن را پس بدهد ایشان قبول نکرد. (الغدیر ج 2 ص 234) 🔸 علیه السلام وقتی مدیحه ابونواس را شنیدند از غلامشان پرسیدند چقدر پول نزد تو هست؟ گفت: سیصد دینار. حضرت فرمودند همه را به ابونواس بده. غلام هم پول را به داد سپس از مرکبشان پیاده شدند و فرمودند: ممکن است این [سیصد دینار] را کم بپندارد این مرکب را هم به او بده! (عیون اخبار الرضا ج 2 ص 143). ✍️رسم جالب دیگری که وجود داشت این بود که اهل بیت علیهم السلام وقتی می‌خواستند به یک مداح/شاعر صله بدهند، گاهی خودشان مستقلا می‌دادند گاه به همه اعضای خاندانشان دستور می‌دادند که در صله دادن سهیم شوند. 🔸 علیه السلام از همه اهل بیتشان پول جمع کردند تا مبلغ صدهزار درهم فراهم و به کمیت اعطا کنند اما کمیت فقط پیراهنی برای تبرک از حضرت قبول کرد و پول را برگرداند (الغدیر ج 2 ص 223) 🔹 با شنیدن شعری که کمیت سروده بود، سند یک مزرعه را که چهارهزار دینار می‌ارزید به کمیت داد اما او نپذیرفت. عبدالله آنقدر اصرار کرد که ناچار شد بپذیرد ولی باز هم پس از چند روز برگشت و با لطیفة الحیل خاصی سند را پس داد. عبدالله در بین بنی‌هاشم گشت و از زنان و مردان پول و زیورآلات جمع کرد و به کمیت داد ولی بازهم نپذیرفت (الغدیر ج 2 ص 222) 🔹 بار دیگری هم حضرت باقر علیه السلام چهارصد هزار درهم را از خودش و خاندانش جمع کرد تا به کمیت اعطا کند اما باز هم کمیت نپذیرفت. (همان) 🔸 علیه السلام وقتی در طوس قصیده‌ی تائیه زیبا و سوزناک را شنیدند، ده‌هزار درهم از سکه‌ای که به اسم خودشان ضرب شده بود به دعبل دادند سپس اهل بیتشان را نیز امر کردند که به دعبل صله بدهند. خادم، صله خانواده را نیز جمع کردو به دعبل داد. (الغدیر ج 2 ص 411) 📝ظاهراً سهیم کردن خاندان، در صله دادن به شاعران جنبه تربیتی داشته است وگرنه اهل بیت حتی اگر هم خودشان پول نداشتند باز هم برای صله دادن به مداحان راه‌های دیگری غیر از مراجعه به خاندان وجود داشت. 🔹با این حال ذکر این نکته نیز مهم است که مداحان و مرثیه‌سرایان اهل بیت رفتارهای متفاوتی داشتند برخی مانند کمیت بودند. اهل صله گرفتن نبودند. به سختی می‌شد به آنها صله داد. برخی دیگر هم صله را راحت‌تر قبول می‌کردند ولی همه آنها این صفات را داشتند که؛ اولا برای صله گرفتن مداحی نمی‌کردند. ثانیا هیچ گاه از قبل برای مداحی نرخی را معیّن نمی‌کردند و به مقام معنوی و ثواب اخروی مداح اهل بیت بودن دلخوشتر بودند. ، شماره ۲۷ http://eitaa.com/banahjolbalaghe