eitaa logo
با نهج البلاغه
2.4هزار دنبال‌کننده
184 عکس
44 ویدیو
17 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده 🔷به مناسبت اینکه در دو هفته گذشته نکاتی درباره حکمت زیبای «طرت شکیرا» ارائه شد، جناب حجت الاسلام والمسلمین سید حسین ایرانی حدیث مشابهی را از کتاب شریف غرر برایمان فرستاده و خودشان نیز زحمت ترجمه آن را کشیده اند، در حدیث غرر نیز تعبیر «طرت... شکیرا» به کار رفته است:⏬ 🌹 9969 . أَبْقِ لِرِضَاكَ [مِنْ رِضَاكَ] مِنْ غَضَبِكَ [لِغَضَبِكَ] وَ إِذَا طِرْتَ فَقَعْ شَكِيراً؛ 🔹به هنگام خشم و عصبانیت، راهی برای بازگشت قرار بده [که اگر دوستی نمودی از او خجل و شرمسار نباشی] و چون [با بال و پر خشم] پریدی همچون جوجهی پر درنیاورده، زود فرود آی [ نه همچون عقاب در خشم و غضب اوج بگیری و در ان حالت بمانی] شماره 14 @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره19 🌾🌴🍃🌻☘🌛 ، شماره4 ✍حضرت علی ع در پاسخ به نامه معاویه نوشتند: فَيَا عَجَباً لِلدَّهْرِ إِذْ صِرْتُ يُقْرَنُ بِي مَنْ لَمْ يَسْعَ بِقَدَمِي وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ كَسَابِقَتِي الَّتِي لَا يُدْلِي أَحَدٌ بِمِثْلِهَا (و شگفتا از روزگار! مرا قرين كسى ساخته كه هرگز چون من براى اسلام قدمى برنداشته و او مثل سابقه مرا [هم] نداشته است، سابقه اى كه هیچ احدی بدان دسترسی ندارد) 🔷در بین اهل سنت نیز مقایسه ناپذیری علی ع با دیگران امر پذیرفته شده‌ای بود. 🔹 آورده‌اند عبدالله پسر عمر بن خطاب وقتی می‌خواست صحابه را با یکدیگر مقایسه کند، می‌گفت: علی بن ابی طالب از اهل بیتی است که هیچ کس را نباید با آنان مقایسه کرد. 🔹او بر اساس آیه‌ی «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ» (الطور: 21) (و فرزندان مؤمنانى را كه از آنان با ايمان، پيروى كردهاند به آنان مىپيونديم) معتقد بود که خداوند ذریه پیامبر(ص) را به پیامبر ص ملحق کرده و علی بن ابی طالب را نیز در شمار ذریه پیامبر (ص)می‌دانست. (الطبری، أحمد بن عبد الله، ذخائر العقبى في مناقب ذوى القربى ج 1 ص17) ع @Banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 13 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 🔹ناصيف يازجی و توصیه به حفظ نهج البلاغة🔹 از بزرگترین شاعران عرب و نویسنده کتاب مهمی در علوم بلاغی با عنوان «عقدة الجمان في علم البيان» است. وي كه در تاریخ و جهان عرب، نامی جاویدان از خود باقی گذاشت، متفکر بزرگی است که در طول زندگی خود مورد توجه عام و خاص قرار گرفت. ✍يازجی در وصیت به فرزندش نوشته است: «اذا شئت ان تفوق اقرانك فى العلم و الادب و صناعة الانشاء فعليك بحفظ القرآن و نهج البلاغة» 🔹🔹 اگر مىخواهى در علم و ادب و نويسندگى از همطرازان خودت برتر باشى در حفظ قرآن و نهج البلاغه بكوش» @Banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 5 🌾🌷🌻☘🌱🎄 🔵عقل و انبیاء الاهی حضرت امیر علیه السلام در تبیین فرمودند: «وَ يُثيروا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقولِ» -1 📢 استاد شهید این سخن امام ع را اینگونه تبیین کرده است: دفائن، گنجی را مىگويند كه در زير خاك است؛ چون در زير خاك است و خاك رويش را گرفته آدم روى آن راه مىرود ولى نمىفهمد كه زير پايش گنج است؛ «اثارَه» برطرف كردن خاكها است، تا خاكها را از روى گنجينههاى عقلها بردارند. 🔹اين [نبوت و این] نيروى اضافىاى كه شما مىگوييد، نيامده كه براى عقل یک عنصر كمك کننده باشد ، [بلکه] مافوق كمك است {چون آمده تا عقل را از زیر خاکهای جهل و عادت بیرون بکشد} تا چه رسد به اینكه بگوييم پیامبران آمدهاند كه به عقل بگويند تو برو ما كار مىكنيم! @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره20 🌾🌴🍃🌻☘🌛 ، شماره 5 … فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا ما تربيت يافته پروردگارمان هستيم و مردم پس از آن، تربيت يافته‌ی ما هستند (خداوند ما را برگزيده و مردم را به پيروى و دوستى ما امر فرموده، و اين نعمت بزرگ را بما عطاء نموده كه بين ما و او واسطهاى نيست، و بين مردم و خداوند ما واسطه هستيم) از ترجمه و شرح نهج البلاغه فيض الاسلام. 🔸یکی از شارحان نهج البلاغه با دیدن این جمله‌ی امام ع به وجد آمده و آن را کلامی دانسته که جز از انبیاء و اوصیای ایشان صادر نمی‌شود. (منهاج البراعة، ج 19 ؛ ص 115) 🔹این سخن امام علی ع اشاره دارد به اینکه خداوند اهل بیت ع را برای خود برگزیده چنانکه موسی را برای خودش برگزیده بود (اصطفیتک لنفسی) و آنان را واسطه فیض در بین خود و بندگانش قرار داده و همه بندگانش را به محبت و اطاعت از آنان فراخوانده است. چنین مقامی موجب می‌شود که هر کس را با اهل بیت مقایسه‌پذیر ندانیم. 🌹 👈در میان اهل تسنن هم مقایسه ناپذیری اهل بیت امر مسلمی بود؛ ابوجعفر اسکافی، متکلم معتزلی متوفای 240 ق (که غالبا او را با ابوجعفر نقیب متوفای 613 ق اشتباه می‌گیرند😯) کتابی 📗به نام المعیار و الموازنه دارد که در آن برتری بی‌مانند علی ع بر سه خلیفه دیگر را بررسی کرده است این کتاب با عنوان «المعیار و الموازنه در برتری امیرمؤمنان» به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۷۴ش توسط نشر نی چاپ شده است. ع @Banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 13 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 «أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ... » (آگاه باشید که فلانی خلافت را [به زور] به تن کرد...) عنصر زیباشناختی: استعاره مکنیّة لباس به جای . (مشبه به که لباس است حذف شده و پوشیدن که تناسب با لباس دارد به عنوان قرینه ذکر شده است) 🔷حضرت امیر(ع) در این بیان، خلافت را به لباس تشبیه کرده اند که ابوبکر آن را بر تن کرد. 👈نکات: 🔹1. وجه شبه بین لباس و خلافت: الف) لباس، عیب ظاهری انسان را می پوشاند همانگونه که وقتی کسی به خلافت رسید دیگر کسی حتی ظاهرترین عیوب او را نیز بر زبان نمی‌راند. ب) لباس علاوه بر عیب پوشی، خاصیت زینت بخشی نیز دارد همانگونه که وقتی کسی به قدرت برسد از سوی اطرافیان چاپلوس، با انواع صفات نیکو زینت داده می شود. 🔹2. تقمّص، مطاوعه قمّص می باشد. تناسب این معنا در عبارت فوق در آن است که ردای خلافت را بر پوشاند. (حضرت به این نکته در ادامه خطبه شقشیه هم اشاره کرده‌‌اند) 🔹3. باب تفعّل به معنای "انجام دادن عمل با زحمت و دشواری (تکلف)" نیز هست؛ در اینجا حضرت می‌خواهند اشاره بفرمایند که این لباس به اندازه قامت او نبود ولی او با هر زحمتی بود لباس را به تن کرد! در ادامه این خطبه، جمله «وقد یعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی» نیز این برداشت را تایید می‌کند. 🔹4. از زیباترین خطبه‌های تاریخ ادب است. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 14 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 از بزرگترين زبانکاوان و نوابغ ادب عربی در اوايل قرن سوّم هجرى بود که البته از نظر کلامی متعلق به مدرسه کلامی بصره بود و با امیرالمومنین ع میانه خوبی نداشت. وی در مورد این فرمایش حضرت امیر «قيمة كلّ امرئ ما يحسنه» (ارزش هر كس همان است كه خوب مىداند و از عهده آن بر مىآيد) ) می‌نویسد: ✍ اگر در نهج البلاغه جز اين جمله هیچ جمله دیگری نبود، برای اثبات عظمت علی ع كفایت می کرد، بلكه بالاتر از حدّ كفايت هم بود؛ زيرا والاترین سخن سخنی است كه مقدار اندکش هم بتواند تو را از سخنی طولانی بىنياز كند و در عین حال مفهومش هم واضح و آشكار باشد. گويى خداوند جامهاى از جلال و عظمت و پردهاى از نور حكمت بر این سخن علی ع پوشانده كه با نيّت پاك و فكر بلند و تقواى بىنظير گويندهاش نیز هماهنگ است. وقتی که معنای سخنی عمیق باشد و لفظش هم رسا، جوششی، آراسته و منزه از پیچیدگی باشد، در قلب چنان تاثیر خواهد نهاد که باران بر خاک آماده! و کلامی که چنین باشد قطعا توفیق و تأییدی از ناحیه خداوند با آن همراه خواهد شد که گردنکشان را نیز در برابر آن به تعظیم خواهد کشاند و حتی افراد نادان را نیز از آن بهره‌مند خواهد کرد. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره21 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵راز بقای دولت و راه ناامید کردن دشمن فَإِذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ الزَّمَانُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. 📢وقتی که مردم حق والی را ادا کنند و والی هم حق مردم را ادا کند حق در بینشان ارزشمند می‌شود و شاخص‌های مذهبی بالا می‌رود، عدالت منتشر می‌شود، سنّتها در مجرای درست خود جاری می‌شود و [خلاصه آنکه] روزگار روزگار صالحی خواهد شد و امید به بقای دولت زیاد خواهد شد و دندان طمع دشمنان کشیده خواهد شد. 🔷این که در الحکم نیز آمده است «صيّر الدّين حصن دولتك» (دین را قلعه ای نفوذناپذیر برای دولتت قرار بده)، نیز شاید بدان معنا است که شاخص اصلی دینی شدن دولت نیز همین است که: "مردم حقوق شرعی حاکم را ادا کنند و حاکم حقوق شرعی مردم را ادا کند" و دولت اگر به این معنا دینی بشود پایداری‌اش حتمی است و دشمنانش مأیوس خواهند شد. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 6 🌾🌷🌻☘🌱🎄 و حَمَلُوا بَصَائِرَهُم عَلَى اَسيافِهِم. یکی در اسلام 📢بعضى از جنگها و مبارزهها جنبه اعتقادى و ايدئولوژيك دارد و چون حامل يك فكر و عقيده و ايدئولوژى است، مىخواهد مانع را از سر راه انتشار فضیلتها بردارد. على (عليه‌السّلام) تصريح مىكند كه جنگهاى صدر اسلام ماهيّت ايدئولوژيك داشت: «و حَمَلُوا بَصَائِرَهُم عَلَى اَسيافِهِم». آنها بصيرتها و دركها و آگاهي‌هاى خود را روى شمشيرهايشان حمل مىكردند. يعنى مىخواستند با اين شمشيرها به مردم آگاهى بدهند نه چيز ديگرى. نمىخواستند از مردم چيزى بگيرند، مىخواستند به آنها چیزی بدهند.🔸 @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره22 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵از ستایش شایسته تا ناشایست الثَّنَاءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الِاسْتِحْقَاقِ مَلَقٌ وَ التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَدٌ ✅ستایش بیش از حد استحقاق، تملق است و ستایش کمتر از حد استحقاق هم [از] ناتوانی در گفتار یا حسادت است. 🔷در زشتی چاپلوسی هیچ شکی نیست ولی غالبا بین چاپلوسی () و ستایش شایسته فرق نمی‌گذاریم. امام علی ع ستایش را بر سه نوع دانسته‌اند: 1⃣یکی ستایشی که ستایش شونده استحقاق آن را داشته است، 2⃣دوم ستایشی که بیش از حد استحقاق او بوده 3⃣و سوم ستایشی که کمتر از حق استحقاق او بوده و ستایش کننده به خاطر یا ناتوانی زبانی، در ستایش کوتاهی کرده است. حضرت، ستایش بیش از حد استحقاق را (چون چاپلوسی و ذلت‌بار است) نکوهش کرده‌اند، ستایش کمتر از حق استحقاق را از آنجا که نشانه حسادتِ ستایش کننده است، نکوهش کرده‌اند. نتیجه سخن حضرت این است که ستایشی که به اندازه استحقاق باشد، باید خوب باشد. ◀️آنچه معمولا از آن سخن گفته‌ایم، زشتی چاپلوسی است و آنچه هیچ سخنی از آن نگفته‌ایم این است که حد و مرز و ستایش ناشایست کدام است؟ ⁉️ اصلا ستایش شایسته چه فایده‌ای برای جامعه دارد؟ @banahjolbalaghe
بسم الله ،‌ شماره 17 🌾🌺💐🌺🍃 🔵کلمه ریاضت؛ شماره 1 لَأَرُوضَنَّ نَفْسِي رِيَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَى الْقُرْصِ إِذَا قَدَرت عَلَيْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوما نفس خويش را چنان تربیت کنم كه وقتی قرص نانى بيابد شادمان شود و به جای خورش به نمک قناعت کند. 🔷کلمه ریاضت در زبان فارسی به معنای سختی دادن به نفس است که می‌تواند ریاضت درست یا ریاضت نادرست باشد اما در زبان عربی به "تربیت و پرورشی که با تکرار و ممارست و زحمت حاصل شود" ریاضت می‌گویند. در نامه 45 نهج البلاغه📝 این کلمه به کار رفته و حضرت خواسته‌اند بیان کنند که من نفسم را با زحمت و ممارست چنان تربیت می‌کنم که وقتی قرص نانی بیابد از آن به عنوانی خوراکی خود شادمان شود و به عنوان نان خورش به نمک قناعت بکند. 🔸🔹برخی مترجمان جمله «أروضنّ نفسی ریاضةً» را به معنای "تربیت کردن" برگردانده‌اند اما متاسفانه برخی مترجمان کلمه ریاضت را با معنای فارسی‌اش درآمیخته و به معنای "ریاضت" برگردانده‌اند. ◀️ دو نکته: نکته اول: مترجمانی که «اروضنّ» را به «ریاضت» برگردانده اند موجب شده اند اهالی عرفانهای کاذب،متصوفه و جریانهای صوفیگرایانه حوزوی پیش فرضهای مورد علاقه خود را از عبارت امام علی ع برداشت کنند که برداشت ناروایی است. نکته دوم: اینکه انسانی بتواند قرص نان را به عنوان غذای خود «تحمل کند» خوب است اما امام ع، خود را «تحمل قرص نان» قرار نداده‌اند بلکه «شادمانی از قرص نان» قرار داده‌اند! این، نکته عمیقی است که نباید از تامل در آن محروم ماند. ، شماره 1 @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 15 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 «محمّد محيى الدين عبد الحميد» ؛ شماره 1 «محمّد محيى الدين عبد الحميد» یکی از شاگردان شیخ محمد عبده و از دانشمندان مهم اهل سنت در عصر حاضر بود. وی که کتاب شرح نهج البلاغه شیخ محمد عبده را تصحیح کرده و بر آن مطالبی را افزوده، در مقدمه همین کتاب نوشته است✍: 📝«نهج البلاغه كتابى است كه در درون خود چشمههاى جوشان بلاغت و فنون آن را جاى داده و اسباب فصاحت را براى بينندگان فراهم ساخته و فرصت چيدن ميوههاى شيرين سخن را فراهم آورده، چون از سخنان فصيحترين خلق خدا بعد از رسول اللّه تراوش كرده است؛ كسى كه قدرتش از همه بيشتر، منطقش از همه قويتر و تسلّطش بر لغات از همه فزونتر است، به طورى كه هر گونه مىخواست آنها را به گردش در مىآورد.❗️ حكيمى كه فنون حكمت از بيانش صادر مىشود، خطيبى كه بیانش دلهای شنوندگان را مملو از سحر می‌کند، عالم و دانشمندى كه بر اثر همنشينى با پيامبر، كتابت وحى و دفاع از دين با شمشير و زبان از زمان طفوليت چنان فضائلی براى او فراهم شده كه براى کسی غير از او فراهم نشده است»‼️ @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره23 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵هشت ویژگی رانتخواهان امام علی ع در در عبارتی بسیار موجز (Minimal) هشت ویژگی خواران را به این ترتیب بیان فرموده‌اند؛ 1⃣1. هیچ شهروندی به اندازه آنها برای حکومت "پرهزینه و پردردسر" نیست (أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِي مَئُونَةً) 2⃣2. در هنگام احتیاج (جنگ، بلایای طبیعی و ...) "کمترین کمک" را به حکومت می‌رسانند (أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِي الْبَلَاءِ) 3⃣3. از عدالت و انصاف حکومتی، "بیشترین گلایه و نارضایتی" را دارند (أَكْرَهَ لِلْإِنْصَافِ) 4⃣4. "پرتقاضاترین و پرتوقع‌ترین" مردم هستند(أَسْأَلَ بِالْإِلْحَاف) 5⃣5. تقاضاها و توقعاتشان را با اصرار و پافشاری شدیدی پیگیری می کنند (أَسْأَلَ بِالْإِلْحَاف) 6⃣6. "کمترین تشکر" و قدردانی را از حکومت دارند و همیشه می‌گویند حکومت برای ما چه کرده (أَقَلَّ شُكْراً عِنْدَ الْإِعْطَاء) 7⃣7. اگر حکومت عذری از خدمت رسانی داشته باشد و در نتیجه اتخاذ کند، "کمترین عذرپذیری" را دارند (أَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ) 8⃣8. در زمان نزول بلا "کم‌طاقت‌ترین" مردم هستند (أَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْر) @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 14 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 « وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى». () (همانا او می دانست که جایگاه من نسبت به خلافت همچون جایگاه محور نسبت به آسیاب است). 🌹عنصر زیباشناختی: 🔹 خلافت به سنگ آسیاب و تشبیه خودشان به محور آن سنگ. 🔷وجه شبه: 1⃣سنگ آسیاب اگر محور نداشته باشد، نه تنها آسیاب نفعی نخواهد داشت بلکه ممکن است با سقوط سنگها و واژگون شدن، موجب خسارت شود. خلافت نیز بدون محوریت امام ع نه تنها کارکرد صحیح ندارد بلکه موجب خسارت به امت می‌‌شود. 2⃣حرکت سنگ آسیاب بر گرد محور همواره یک حرکت چرخشی است؛ اتفاقا مَثَل امام نیز مَثَل کعبه است که امت به دور او باید بچرخد و اوامر امام، برنامه گردش چرخ زندگی مردم باشد و این یعنی رهبری دینی و سیاسی. 3⃣ آنچه مانع انسجام سنگ زیرین و زبرین می شود، محور آسیاب است. امام نیز مایه وحدت امت است. در دعای افتتاح می خوانیم: « اللهم... و ارتُق بِهِ فَتقَنا» ( تفرقه ما را به واسطه او به اتحاد تبدیل کن) @banahjolbalaghe
بسم الله محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغان، در مدح امام علی ع غزلی دارد که در آن به خطبه شقشقیه اشاره شده است. دو بیت از این غزل زیبا:⏬⏬ مبادا ذوالفقارت سوی کس پهلو بچرخاند که باید بی‌اِزار از قلب میدان رو بچرخاند مگر این آسیا از رودِ پهناور جدا افتد که آن را هر حمار و استر و یابو بچرخاند @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 16 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 🔷«محمّد محيى الدين عبد الحميد» ؛ شماره 2🔹 «محمّد محيى الدين عبد الحميد» یکی از شاگردان شیخ محمد عبده و از دانشمندان مهم اهل سنت در عصر حاضر بود. وی که کتاب شرح نهج البلاغه شیخ محمد عبده را تصحیح کرده و بر آن مطالبی را افزوده، در مقدمه همین کتاب نوشته است✍: این کتاب,📖📖 نهج البلاغه است که من از عنفوان نوجوانی انیس آن بوده‌ام چون پدرم را می‌دیدم که فراوان آن را به مطالعه می‌گرفت و عمویم را می‌دیدم که ساعات زیادی را با آن سپری می‌کرد و عبارات آن را مکرر در مکرر می‌خواند و معانی‌ آن را استخراج می‌کرد و از سبک و سیاق خطابه‌‌ها و نامه‌های آن در سخن گفتن و نوشتن خود تقلید می‌کرد. شیفتگی پدر و عمو چنان تاثیری بر من نهاد که من هم دنباله‌رو آنان شدم و نهج البلاغه را در بالاترین جایگاه در قلب خودم قرار دادم و آن را به همرازی که هرگز از آن خسته نشوم و مونسی برای زمانهایی که هیچ مونسی وجود نداشته باشد، تبدیل کردم. @banahjolbalaghe
@banahjolbalaghe نهج البلاغه نسخه اندرویدی؛ دریافت ازلینک زیر 👇 noorsoft.org/fa/product/نهج-البلاغه-همراه-نور
بسم الله ،‌ شماره 18 🌾🌺💐🌺🍃 🔵، شماره 2 وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق اگر مردم [کاری از کارهای] تو را ظلم انگاشتند عذرت را آشکارا با آنان در میان نه و با این عذرخواهی آشکار، خود را از بدگمانی آنان نجات بده زیرا در این کار [اولاً موجبات] تربیت خودت و [ثانیاً موجبات] مدارا با رعیّت و [ثالثاً] عذرخواهی [شایسته‌ای] وجود دارد که با آن می‌توانی حاجت خودت را که همان حق‌گرا تربیت کردن مردم است، برآورده ‌کنی. کلمه ریاضت در زبان فارسی به معنای سختی دادن به نفس است که می‌تواند ریاضت درست یا ریاضت نادرست باشد اما در زبان عربی به "تربیت و پرورشی که با تکرار و ممارست و زحمت حاصل شود" ریاضت می‌گویند. در نامه 53 نهج البلاغه کلمه ریاضت به کار رفته و حضرت خواسته‌اند بیان کنند، که «عذرخواهی حاکمان از مردم» موجب دوری آنان از و تربیت نفس خودشان می‌شود. متاسفانه برخی مترجمان نهج البلاغه کلمه ریاضت را به همان ریاضت برگردانده‌اند که در فارسی معنای دیگری دارد برخی نیز آن را به معنای «سختی دادن به نفس»(!) برگردانده‌اند ولی برخی مترجمان ترجمه درستی ارائه کرده‌اند. @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره24 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵چهار فایده حکمرانان از مردم وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِيَّةُ بِكَ حَيْفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِكَ وَ اعْدِلْ عَنْكَ ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِكَ فَإِنَّ فِي ذَلِكَ رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق اگر مردم به [کاری از کارهای] تو گمان ظلم بردند عذرت را آشکارا با آنان در میان نه و با این عذرخواهی آشکار، خود را از بدگمانی آنان نجات بده زیرا در این کار [اولاً موجبات] تربیت خویشتن خودت و [ثانیاً موجبات] مدارا با رعیّت و [ثالثاً] عذرخواهی [شایسته‌ای] وجود دارد که با آن می‌توانی حاجت خودت را که همان حق‌گرا تربیت کردن مردم است، برآورده ‌کنی. امیرالمومنین ع در نامه به به او توصیه فرموده‌اند که هر گاه مردم به عملکرد او بدبین شدند صادقانه عذر خود را با آنان در میان نهد. سپس چهار فایده مهم برای این عذرخواهی بیان کرده‌اند: 1⃣ این عذرخواهی موجب می‌شود بدگمانی و بی‌اعتمادی آنان به حکومت از بین برود. 2⃣ این عذرخواهی موجب می‌شود حاکم نفس خود را تربیت بکند(رِيَاضَةً مِنْكَ لِنَفْسِكَ). طبیعی است که عذرخواهی، غرور و خودشیفتگی حاکمان را می‌شکند و موجب تربیت آنان می‌شود. 3⃣ این عذرخواهی موجب مدارا با مردم می شود(وَ رِفْقاً بِرَعِيَّتِكَ) 4⃣این عذرخواهی موجب می‌شود حاکم، در هدایت کردن مردم به سوی حق و حق‌طلبی موفق شود(تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَكَ مِنْ تَقْوِيمِهِمْ عَلَى الْحَق). @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 15 🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴 وَ إِنَّهُ لَيَعْلَمُ أَنَّ مَحَلِّي مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى».() (همانا او می دانست که جایگاه من نسبت به خلافت همچون جایگاه محور نسبت به آسیاب است) 🔷عنصر زیباشناختی: تشبیه خلافت به سنگ آسیاب و تشبیه خودشان به محور آن سنگ. 🌹در پست پیشین (، شماره 14) بخشی از شباهتهای بین محور آسیا و شخصیت امام ع بررسی شد. در این پست به برخی دیگر از شباهتها اشاره می‌شود: 1⃣. کارآمدی و اثربخشی آنچه موجب کارآمدی و اثربخشی آسیا می‌شود همین است که محوری وجود دارد و هر یک از دو سنگ را در جای بایسته‌ی خودشان حرکت می‌دهد و کار آسیاب را پیش می‌برد امام ع هم برای جامعه همین خصوصیت را دارد یعنی اگر باشد اجزای امت اسلامی را مانند قطعه‌های آسیا در جای بایسته خودشان قرار می‌دهد تا امت اسلامی کارآمدی و اثربخشی داشته باشد. 2⃣. برجسته بودن و شاخص بون محور آسیا در وسط آسیا است و وقتی به آسیا می‌نگری اول آن را میبینی و اصلا آسیاب را بدون محور تصور هم نمی‌توانی بکنی! علی ع هم در امت اسلام و بویژه برای چنین جایگاهی داشت. یعنی حتی اگر به فرض محال بپذیریم که پیامبر(ص) از سوی خداوند جانشینی برای خود معین نکرده بود و تعیین خلیفه به انتخاب مردم بود، باز هم مردم باید به سراغ علی می‌رفتند چون خیلی روشن و بدیهی بود که در بین پیامبر ص علی ع به خاطر فضائل شخصی‌اش شایسته‌ترین فرد برای خلافت بود. این سخن را هم در جای جای شرح نهج البلاغه 📚توضیح داده و هم در کتاب📖 ارزشمند اثبات کرده است. @banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
بسم الله محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغان، در مدح امام علی ع غزلی دارد که در آن به خطبه شقشقیه اشاره
.. .. این هفته آقای فیاضبخش عزیز که از خوانندگان کانال بانهج البلاغه است برایم نوشته بود✍: «شعر زیبایی بود ولی خلاف وحدت!» 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 از آقای فیاضبخش عزیز تشکر میکنم که در برابر خطاهای ما احساس مسئولیت میکند. راستش خودم هم به اینکه این شعر را بگذارم یا نگذارم شک داشتم! ولی ایجاز و ترکیب بندی و استعاره عمیق و تامل برانگیزی در شعر به کار رفته بود که آن را خیلی زیبا میکرد از طرف دیگر چون به چیزی تصریح نکرده بود احساس کردم اشکالی نداشته باشد. ولی برای بعد از این بیشتر احتیاط خواهم کرد و مطالب مشکوک را بارگذاری نخواهم کرد.
بسم الله ،‌ شماره 19 🌾🌺💐🌺🍃 🔵 وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَكٍ يَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِم» (خواص اطرافیانت نباید [آنقدر] در تو طمع داشته باشند که [بتوانند] با تملّک باغی در آبیاری یا هر وظیفه مشترک [که با همسایگان آن باغ دارند] به آنان ضرر بزنند و زحمت‌های خود را بر دوش ایشان بیندازند) 🔸کلمه عقده از نظر لغوی به معنای چیزی است که «محکم بسته شده باشد و خاطرجمعی و وثوق بیاورد» اما از نظر معنای عرفی‌اش گاه به معنای «عهد و پیمان» (که محکم بسته شده و وثوق می‌آورد) به کار رفته، و گاهی به معنای «باغ و زمین و ملک آباد» (که از نظر مالی موجب آسوده خاطر شدن مالکش می‌شود) به کار رفته است. (ن ک: تاج العروس) 🔹از نظرگاه زبانی (collocation#) کلمه عُقده وقتی در معنای عهد و پیمان به کار رفته باشد، فقط با فعلهایی مانند «عَقَد» یا «انعقد» به کار می‌رود ولی وقتی در معنای «ملک و باغ» به کار برود، با فعل‌هایی مانند «اقتنی» یا «اعتقد» (که معنای نگهداری و جمع آوری و تملّک می‌دهند) به کار می‌رود. 🔸در نامه امام ع به ، آمده است: «وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ ...». در اینجا کلمه «عقدة» همراه با کلمه «اعتقاد» به کار رفته و نمی‌تواند به معنای عهد و پیمان باشد بلکه چنان که همه شارحان نیز گفته‌اند عقده در اینجا به معنای "ملک" است در حالی که بسیاری از مترجمان آن را به معنای "انعقاد قرارداد و عقد" برگردانده‌اند! 😲 @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 16 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 «محمّد محيى الدين عبد الحميد» ؛ شماره 3 🔵نهچ البلاغه از ستایش ما بی نیاز است🔵 «محمّد محيى الدين عبد الحميد» یکی از شاگردان شیخ محمد عبده و از دانشمندان مهم اهل سنت در عصر حاضر بود. وی که کتاب شرح نهج البلاغه شیخ محمد عبده را تصحیح کرده و بر آن مطالبی را افزوده، در مقدمه همین کتاب نوشته است✍: ... اگر نه آن بود که غریزه انسانی ما را وامی‌دارد که هر پدیده زیبایی را به نام صاحبش بشناسیم، اگر قاعده عقلی "تشکر از نیکوکاران" نبود، اصلا نیازی نبود که ما از زیبایی‌های نهج البلاغه و شیواهایی که در آن وجود دارد، سخن بگوییم. بویژه آنکه نهج البلاغه هیچ هدفی را نشانه‌گیری نکرده مگر آنکه به آن دست یافته و گذرگاهی از گذرگاه‌های اندیشه را باقی ننهاده مگر اینکه آن را تسخیر کرده است. زعشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است @banahjolbalaghe