برش ها
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
سید همیشه پا به رکاب بود. اکثر مواقع لباس سبز نظامی با کلاهی کج تنش بود و به سبک داش مشتی ها یقه اش را باز می گذاشت و یک تسیبیحی هم گردنش آویزان می کرد.
شب ها من که می خواستم ساعت ۱۰ به خانه بروم، می گفت خیالت راحت من هستم. تا صبح به #کمیته های دیگر هم سرکشی می کرد و گزارش جامعی ارائه می کرد.
یک بار گفتم: آقا مجتبی! رضایت بده و این پوتین و لباس را از تن در بیاور.
گفت: به جدم قسم! تا زمانی که #صدام هست و تکلیف #جبهه مشخص نشده، حتی دم مغازه هم با همین لباس می روم و فروشندگی می کنم.
آخر هم به خاطر روحیه اش نتوانست در شهر بماند. رفت سر وقت جنگ و گروه #فدائیان_اسلام را راه اندازی کرد.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سیره_اخلاقی_شهدا
#تکلیف_محوری در سیره شهدا
راوی: احمد هاشمی مطلق و محمد رضا رستمی
کتاب آقا مجتبی؛ خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی، نویسنده: محمد عامری، ناشر: تقدیر، نوبت چاپ: دوم- تابستان ۱۳۹۶؛ صفحه ۸ و ۱۲.
@boreshha
حاج رحمت با خرید #موتور خیلی مخالف بود ؛بر عکس مجید کشته مرده موتور. هر چه مجید اصرار کرد حاج رحمت زیر بار نرفت.
به جایش برایش #رنو خرید. وقتی بوی #جبهه رفتن مجید بلند شد، حاج رحمت خیلی باهاش صحبت کرد تا برای ماندن متقاعدش کند؛ اما مجید ماندنی نبود.
گفت: «بیا همین جا کنار دست خودم ، توی #بازار کار کن و هر چه در آوردی را خرج جبهه کن».
اما مجید مُصرّ بود که برود؛ حتی برایش موتور خرید که پابندش کند؛ اما طوفان جبهه هر چه که بوی دنیا می داد را از جلوی پایش برداشته بود.
#شهید_مجید_صنعتی_کوپایی
#سیره_اخلاقی_شهدا
#فرار_از_عافیت_طلبی_در_سیره_شهدا
راوی: حاج حسین یکتا
#کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه ۴۲۷-۴۲۸.
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
پرنده رفت و نیامد پرنده بال نداشت
پرنده آمدنش دیگر احتمال نداشت
پرنده در افقی ناتمام گم شده بود
و مادر از غم او روز و ماه و سال نداشت
هوای کوچه پس از او همیشه ابری بود
و بعد از او، پدر آرامش خیال نداشت
پرنده، آه چنان عاشق پریدن بود
که قدر دست تکان دادنی مجال نداشت
خبر رسید که می آورند چلچله را
همان پرنده که چیزی به جز مدال نداشت
چقدر ساده و آرام و سبز آوردند
جنازه ای که لباس و کلاه و شال نداشت
بزرگ بود و بزرگ از میانمان پر زد
اگر چه #جبهه که می رفت سن و سال نداشت
[مریم کرباسی نجف آبادی]
#شعر_مقاومت
@boreshha
مجید وقتی گواهی نامه گرفت، حاج رحمت برایش یک رنو گرفت. مجید دوست داشت رنو را بفروشد و برای #جبهه بلند گو و چراغ قوه بخرد؛ اما نه بدون رضایت پدرش.
می گفت: هر چه که دارم از خدا و پدرم است تا راضی نباشداین کار را نمی کنم. آن قدر اصرار کرد که راضی شد و رنو را به نفع جبهه فروخت.
#شهید_مجید_صنعتی_کوپایی
#سیره_خانوادگی_شهدا
#سیره_اقتصادی_شهدا
#حسن_معاشرت_با_پدر_و_مادر
#دست_به_خیری
راوی: حاج حسین یکتا
#کتاب_مربع_های_قرمز ؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان، ناشر: نشر شهید کاظمی، نوبت چاپ: دوم بهار ۱۳۹۷؛ صفحه 427.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
هر قدر در کارش جدیت داشت، در خانه با بچه ها اهل بازی و #شوخی بود. وقتی خسته از سر کار می آمد خانه، سر تا سر هال را #تشک ابری پهن می کرد و با بچه ها بازی می کرد. هر بازی که بلد بود.
از #جبهه که می آمد به محض ورود به خانه بچه ها خودشان را به پایش می چسباندند و او آنها را می کشیدشان.
بچه ها چه لذتی می بردند از این بابای از جبهه برگشته.
#شهید_اکبر_خردپیشه_شیرازی
#سیره_خانوادگی_شهدا
#تربیت_کودک
#بازی_با_فرزندان
راوی: همسر و فرزند شهید
#کتاب_امیر_دریا_دل ، خاطرات شهید حاج اکبر خرد پیشه شیرازی. نوشته: علی رضا صداقت. ناشر: یاقوت؛ نوبت چاپ: اول-1393. صفحه 83 و 84.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
هر وقت همه اعضای خانواده جمع می شدند، مادر حسین بحث #جبهه رفتنش را پیش می کشید که پسرم! دیگر جبهه نرو. تو که تکلیفت را انجام دادی. الان هم زن و بچه داری آنها هم چشم انتظارند بهتر است پیششان بمانی.
حسین می گفت: اگر همه ما در خانه بمانیم می دانی چه می شود؟ یک دفعه می بینی دشمن همه کشور را #اشغال کرد. آزادی مان را گرفت. ایمان و اعتقادمان را گرفت. آن وقت هر بلایی که خواستند سر ما می آورند.
این دشمن پستی که من دیدم هر کاری از دستش بر بیاید در یغ نمی کند؛ نه دین دارند و نه شرف و انسانیت. این وظیفه شرعی ماست که به جنگ برویم.
وقتی حسین این ها را می گفت، مادر حسین سکوت می کرد و چیزی نمی گفت؛ اما گاهی حرف های مردم خیلی اذیتم می کرد.
رفته بودم #مسجد و یکی از بچه مریض بود و بی تابی می کرد. حسین هم داشت #دعای_کمیل را می خواند. زن ها هر کدام چیزی می گفتند. می گفتند تو که بچه شیرخواره داری و مرتب مریض می شوند، چرا می گذاری پدرشان به جبهه برود. حسین آقا حرف ها را شنید. وقتی آمد خیلی ناراحت و شرمنده بود.
#شهید_حسین_املاکی
#سیره_نظامی_شهدا
#عشق_به_جهاد
راوی: زهرا سحری؛ همسر شهید
#نیمه_پنهان_ماه ، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۶؛ صفحه 45 و 62.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_علی_چیت_سازیان :
پيام به مردم حزب الله و زحمت كش
البته اينجانب كوچكتر از آن بودم كه بعد از رفتن خود پيامي بدهم، خودم را در مقابل تمام موجودات خداوند كوچكتر ميدانم ولي گفتني هاي زيادي براي مردم دارم كه بعد از خاموش شدن عمرم، شما مقداري از آن را از روي كاغذ بخوانيد :
اول اينكه امام عزيز را تنها نگذاريد و پيام هاي پدر گونه او را از ته قلب گوش فرا دهيد و مانند #مردم_كوفه نباشيد كه اباعبدالله (ع) را تنها گذاشتند.
اگر تا به الان در اين راه مقدس قدم نگذاشتهايد و به پابوس اسلام نيامدهايد، فرصت هست و هر وقت كه پيش خدا ميآييد خداوند شما را قبول ميكند و ديگر اينكه از راه هاي انحرافي كه انسان را از خط امام عزيز و بزرگوار دوري كند پرهيز كنيد.
امام عزيز فعلاً فرموده است كه بايد در #جبهه باشيم و #دفاع را واجب دانستهاند. جبهههاي گوناگوني براي خودمان درست نكنيم. جبهه فقط و فقط خط مقدم است و براي همه واجب است. نگذاريد امام عزيز پشت ميكروفن قرار گيرد و به ما براي چندين بار بگويد كه به جبهه برويد. اگر ما سرباز خوبي باشيم امام عزيز در چند سال پيش فرمودهاند و ديگر كافي است.
ما بايد به دنيا ثابت كنيم كه هر چه امام ما ميگويد ما از جان و دل خريداريم.
#شهید_علی_چیت_سازیان
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#امام_خمینی
#ولایت_فقیه
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از #وصیت_نامه_شهید_سید_احمد_پلارک:
آقا جانم! وقتی که ما به #جبهه می رویم، به این نیت می رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان بر روی #مادر_شیعیان زده [اند بگیریم]، برای #انتقام آن بازوی ورم کرده می رویم؛
برای گرفتن انتقام آن سینه سوراخ شده می رویم.
سخت است شنیدن این مصیبت ها.
#شهید_سید_احمد_پلارک
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهدا_و_حضرت_زهرا س
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/