🔰حکايتی در #پاکدامنی #معصومان عليهم السلام
[فرستاده شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا]
#احسن_القصص
داستان #گریه #امام حسن (ع) در برابر زن #کامجو
ابن شهر در مناقب می نویسد که : در ابواء زنی بادیه نشین خدمت حضرت مجتبی (ع) رسید در آن حال امام حسن (ع) مشغول نماز بود نماز کوتاه نمود و فرمود : کاری داشتی ؟ جواب داد : آری . پرسید : حاجت تو چیست ؟ گفت : من زنی بی شوهرم به این مکان وارد شده ام و مایلم از شما کام بگیرم ! حضرت (ع) فرمود : دور شو از من ! می خواهی مرا با خودت در #آتش_جهنم بسوزانی ؟ ولی آن زن پیوسته درصدد دل بردن از آن حضرت بود . حضرت شروع به گریه کرد و در این بین می فرمود : دور شو وای بر تو . کم کم گریه آن جناب شدید شد .
زن که حال امام حسن مجتبی (ع) را مشاهده کرد او هم شروع به گریه نمود . امام حسین (ع) وارد شد، دید برادرش با این زن هر دو گریه می کنند . سیلاب اشک امام حسن (ع) چنان برادر را تحت تاثیر قرار داد که او هم شروع به گریه کرد . عده ای از اصحاب حضرت آمدند هر کدام آن حال را مشاهده می کرد ، گریه آن ها را می گرفت تا این که صدای گریه ایشان بلند شد .
زن بادیه نشین خارج گردید . اصحاب هم متفرق شدند . مدتی از آن پیشامد گذشت . حسین بن علی (ع) از نظر عظمت و جلالت برادر خویش ، سبب گریه را نپرسید . نیمه شبی که امام حسن (ع) خواب بود ، ناگاه بیدار شده و گریه آغاز نمود . امام حسین (ع) پرسید : چه شده برادرجان ؟ امام حسن (ع) فرمود : خوابی دیدم و از آن جهت گریه می کنم . تفضیل #خواب را جویا شد . حضرت فرمود : تا زنده ام به کسی مگو . یوسف صدیق را در خواب دیدم . مردم برای تماشای او جمع شده بودند من هم جلو رفته او را تماشا می کردم ، همین که حُسن و #زیبایی اش را دیدم ، گریه ام گرفت . یوسف به سوی من توجه نمود و گفت : برادرم چرا گریه می کنی پدر و مادرم فدایت باد . گفتم : به یاد آوردم جریان تو را با زن عزیز مصر که چه #رنج و مشقتی کشیدی ، به #زندان افتادی ، #پدر پیر و کهنسالت یعقوب در #فراق تو چه دید ، برای آن گریه می کنم و در شگفتم از نیروی تو چه اندازه خودداری ؟ یوسف گفت : چرا #تعجب نمی کنی از خودت راجع به آن زن بادیه نشین که او در ابواء با تو مصادف شد . چه حالی پیدا کردی ، دیدی چگونه #اشک ریختی ؟
📚مناقب ابن شهر آشوب
#میلادامامحسنمجتبیمبارکباد🎊🎉🪅
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰بلای خانمان سوز #نا_آگاهی و #بی_فرهنگی
👈بی فرهنگی و به عبارت دیگر دوری از #فرهنگ_دینی، بلای خانمان سوزی است که بسیاری از ظرفیت ها و #فرصت ها را از دستمان گرفته و می گیرد ما خود متوجه نيسیم و رجوع به اهلش نداریم چه #گرفتاری ها روی گرفتاری اين يک طرف و خنده مردم عالم در پی #رفتار و #گفتار بیمحتوا ها از سوی ديگر روزگار را بدتر از بد کرده و می کند.
👈از جمله باید های کلی که ریشه همه #راهکارها ست مسئله #بصیرت و #آگاهی است که بر ما شفاف سازی عنايت کرده و #همراهی مردم را در پی دارد و بر همگان روشن است که #همکاری مردم بسیاری از #مشکلات #جامعه را می تواند بر طرف سازد.
🎂یکی از معضلات جامعه مسئله #سرقت و #دزدی و #ناامنی است
این معضلات علاوه بر هزینه هایی که در پی دارد .
☺️نمونه این هزینه ها؛ دانشمندی تعریف می کرد، می گفت از مسئول زندان ها، سؤال کردم از هزینه نگاهداری یک زندانی. وقتی که رقم هزینه را گفت حساب کردیم اگر این هزینه را در اختیار یک جوان بگذارند به راحتی میتواند با آن برای خود تشکیل زندگی دهد.
🌷این دغدغه نیاز به #فرهنگ_سازی_دينی دارد و مقدمه #فرهنگ_سازی_دینی #آگاهی_و_بصیرت است.
🔰اهمیت بصیرت و آگاهی
👈در اهمیت بصیرت و آگاهی حکایتی بشنوید با عنوان «حاضر جوابی پیرزن»
☺️حکایت نقل شده، گویای برکات «آگاهی و بصیرت» است. یعنی حتی یک پیرزن بصیر و آگاه می تواند معین یاور مسئولان یک کشور باشد، نابسامانی ها را تذکر دهد؛ تا بسیاری از معضلات جامعه برداشته شود.
👈از این رو تلاش «مدرسه تعلیم و تربیت» بر ب#صیرت_افزایی و #آگاهی_بخشی مثبت به همه #موحدان_عالم است.
🌷همانگونه که قبلا گفته شد، این واژه یعنی «آگاهی بخشی و بصیرت افزایی» یکی از «هزار واژه ای» است که در دستور کار آموزشی اين مدرسه قرار گرفته است. امید است خداوند متعال ما را در انجام وظیفه موفق گرداند.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰اهميت چشم بصيرت
💎 «ابوبصیر» میگوید: با #امام_باقر (علیه السلام) به مسجد مدینه وارد شدیم. مردم در رفت و آمد بودند. امام به من فرمود: «از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟» از هر که پرسیدم آیا ابوجعفر را دیده ای؟ پاسخ منفی شنیدم، در حالی که امام در کنار من ایستاده بود.
🌹 در این هنگام یکی از دوستان حقیقی آن حضرت «#ابوهارون» که نابینا بود به مسجد آمد. امام فرمود: «از او نیز بپرس.» از ابوهارون پرسیدم: آیا ابوجعفر را دیدی؟ فورا پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است؟ گفتم: از کجا دریافتی؟ گفت: چگونه ندانم در حالی که او نور درخشنده ای است.`
📚 بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🌷نمونه مستند سازی و تکميل سازی داستان ها
🔰موضوع دروغ نيز يکی از واژه های معارفی که در دستور کار مؤسسه فرهنگ سازان قرار دارد تا با آيات قرآن و روايات معصومان (ع) و نيز ادبيات مختلف همراه با ريز موضوع بار گزاری شود اين واژه است که بطور مطلق توسط دوستان از چند منبع بار گزاری شده توفيقی باشد تا بار گزاری ديگر منابع نيز اين واژه غنی سازی شود انشاء الله
💢موضوع:دروغ
💠آیه
💠روایت
امير مؤمنان(ع) نقل شده است:«لا يجد العبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله وجده»
بندهای مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی".
اصول كافی باب دروغ ج۵ ص ۲۹۱
💠داستان
ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ #ﻣﺘﻮﻛﻞ ﻋﺒﺎﺳﻰ ﺯﻧﻰ ﺍﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﻦ #ﺯﻳﻨﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻢ.
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﻳﻨﺐ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺳﺎﻟ ﻬﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺗﻮ ﺟﻮﺍﻧﻰ؟!
ﮔﻔﺖ: ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻦ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﻫﺮ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﻣﻦ ﻋﻮﺩ ﻛﻨﺪ.!
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺁﻝ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻗﺮﻳﺶ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻤﮕﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺯﻳﻨﺐ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 62 ﻩ ﻕ ﻭﻓﺎﺕ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺬﺍﺑﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻛﺴﻰ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﻣﻄﻠﻊ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻟﺎﻥ ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪﻡ.
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺍﻳﻦ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﻨﻴﺪ.
ﺁﻧﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺩﻧﺒﺎﻝ #ﺍﻣﺎﻡ_ﻫﺎﺩﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﻨﺪ.
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﻃﻠﺒﻴﺪ ﻭ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺍﻳﻦ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ.
ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻭ #ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺯﻳﻨﺐ ﺩﺭ ﻓﻠﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﻭﻓﺎﺕ ﻛﺮﺩ.
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﮔﻔﺖ: ﺩﻟﻴﻠﻰ ﺑﺮ ﺑﻄﻠﺎﻥ ﻗﻮﻝ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻦ.
ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﮔﻮﺷﺖ #ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺩﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﻧﺰﺩ ﺷﻴﺮﺍﻥ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ!
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻰ؟
ﮔﻔﺖ: ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﺑﻜﺸﺪ.
ﺍﻣﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻫﺮ ﻛﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺑﻔﺮﺳﺖ
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﻭﻯ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻴﻞ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﺭﻭﻡ .
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻧﺮﺩﺑﺎﻧﻰ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ؛
ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺷﻴﺮﺍﻥ ﺩﺭﻧﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺧﻀﻮﻉ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﻣﺎﻟﻴﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺩ ﻛﻨﺎﺭ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﻛﻨﺎﺭ ﺭﻓﺘﻨﺪ!
ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺘﻮﻛﻞ ﮔﻔﺖ: ﺯﻭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﻄﻠﺐ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ #ﻛﺮﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻭﻧﺪ.
ﭘﺲ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﻟﺎ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﺭﻧﺪﮔﺎﻥ ﺑﻨﺸﻴﻨﺪ.!
ﺁﻥ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎﻡ ! ﺍﺩﻋﺎﻳﻢ ﺑﺎﻃﻞ ﺍﺳﺖ، ﻣﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻠﺎﻥ ﻣﺮﺩ #ﻓﻘﻴﺮ ﻫﺴﺘﻢ، ﺑﻰ ﭼﻴﺰﻯ ﻣﺴﺒﺐ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ #ﺧﺪﻋﻪ ﻛﻨﻢ.
ﻣﺘﻮﻛﻞ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺷﻴﺮﺍﻥ ﺑﻴﻔﻜﻨﻴﺪ .
ﻣﺎﺩﺭ ﻣﺘﻮﻛﻞ #ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺬﺍﺑﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﺘﻮﻛﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﻴﺪ .
کتاب یکصد موضوع پانصد داستان ، بخش دروغ
=========================
کپی متن همراه با لینک جایز است
https://eitaa.com/joinchat/250413120Cd32e25768c
🔰نمونه #بصيران
🌷#اصحاب_امام_حسين (ع)
در اين هنگام #زُهير_بن_قين از جاى برخاست و عرضه داشت : اى فرزند رسول ! ما همه فرمايشات شما را شنيديم و گوش دل به آن سپرديم .
خدا تو را بر جاده هدايت مستقيم دارد. اگر كه دنيا از براى ما پاينده بودى و ما در آن جاويدان ، البته كشته شدن را با تو بر #زندگانى هميشگى دنيا، ترجيح مى داديم ، چه جاى آنكه دنيا را بقايى نيست .
همچنين راوى گفته كه #هلال_بن_نافع بجلّى هم برخاست و عرض نمود: به خدا سوگند كه ما ملاقات پروردگار خود را ناخوشايند نمى دانيم و بر نيّت هاى صادق و بصيرت مخلصانه خويش ثابت و پاينده ايم ؛ دوستيم با دوستانت و دشمنيم با دشمنانت .
🎂نمونه #ياران #بيبصيرت
#عبيدالله_بن_عباس دو فرزندش كشته شده بود و خودش با امام حسن #بيعت كرده بود، عبيدالله بن عباسي كه از فاميل خاندان وحي بود.
همه اين ها را زير پا گذاشت و با هشت هزار نفر از بين دوازده هزار نفر به سمت #معاويه فرار كردند.
👈حضرت براي همين تنها بودند.
از اين دسته ياران داشتند.
تا وقتي ياران بيبصيرت، ياراني كه نتوانند حق و ناحق را تشخيص دهند، يا بيتقوا باشند، و طمعهاي ديگر آنها را ميكشاند و ميبرد، امام تا چنين افرادي هستند، تنها است.
🌷#استقامت بايد هم در #تقوا و #دينداري باشد و هم استقامت در بصيرت باشد.
بتواند بفهمد و موقعيتها را تشخيص دهد.
وظيفهي ما اين هست كه دو صفت را كه در ياران امام حسن مجتبي نبود و او را غريب گذاشتند در خودمان تقويت كنيم.
1- تقوا و عمق ديني كه آدم با #دنيا و #ثروت و #شهرت و #شهوت #تطميع نشود.
2- بصيرت است كه آدم بتواند در تاريكيها و #فتنهها حق را گم نكند. مثل بعضي از ياران امام حسن نباشند كه با يك #شايعه از جانب معاويه يكباره به خيمه امام حسن حمله ميكردند. اگر اين تناسب برقرار شود از غربت خارج ميشوند.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰شرط #استجابت #دعا
🌷امام صادق (ع ) فرمود:
مردى در بنى اسرائيل سه سال دعا كرد كه خدا به او پسرى عنايت كند، ولى دعايش مستجاب نشد.
وقتى كه دريافت خداوند دعايش را مستجاب نمى كند، گفت :
(( خدايا آيا من از تو دورم كه صدايم را نمى شنوى و يا تو نزديك هستى ولى جواب مرا نمى دهى ؟))
شخصى در عالم خواب نزدش آمد و به او گفت :
((انّك تدعواللّه عزّ و جلّ بلسان بذىّ و قلب عات غير تقىّ، ونيّة غير صادق ...))
((تو سه سال است خداى متعال را مى خوانى ولى با #زبان_هرزه و #دلى سركش و ناپاك و #نيّتى نادرست ، بنابراين هرزه گوئى را ترك كن و #دل و #نيّت خود را پاك گردان تا دعايت مستجاب گردد، او چنين كرد و سپس دعا نمود، خداوند دعايش را مستجاب كرد و پسرى به او داد)).
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰از برکات برقراری #ارتباط_با_خدا
داستان ا#جابت_دعا خطاب به بچّه كرده كه بايست
عالم بزرگوار آقاى حاج ملاعلى همدانى قدّس سرّه رسيدم و از ايشان داستان عجيب و جالبى شنيدم كه فرمود:
روزى وارد صحن امام حسين عليه السلام شدم ديدم گوشه اى شلوغ است ، جلو رفتم و سؤ ال كردم چه خبر است ؟ بچه اى را نشان دادند و گفتند: از مناره صحن بالا رفته و از آن جا به پائين پرت شده است ، پدر اين طفل كه حمّال است در وسط زمين و آسمان خطاب به بچّه كرده كه بايست ، همان جا مانده و آنگاه او را سالم پائين آورده اند.
از پيرمرد با #تعجّب #سؤ ال كردم چه چيز باعث شده شما به اين مقام برسى ؟
گفت : اين كار مهمى نيست ، ما اصرار كرديم گفت : رمز اين كار اين است كه من از اوّل بلوغ سعى كرده ام هر چه خدا فرموده #عمل كنم ، امروز من هم يك چيز از او خواستم ، خداوند عزيز و قادر قبول كردند.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰#پاداش #آموزش #بسم الله
🌷روزی حضرت #عیسی علیه السلام از کنارقبری می گذشت و مشاهده نمود ملائکه #عذاب. مُرده ای را که در داخل آن #قبر قرار داشت مورد عذاب قرار می دهند.
حضرت عیسی علیه السلام از آن قبر گذشت و به طرف کاری که داشت رفت.
آن حضرت پس از انجام کارهای خود. دوباره گذارش به آن قبر افتاد.
⁉️امّا مشاهده کرد که ملائکه #رحمت- در حالی که طبق هایی از نور در دستشان بود- کنار آن قبر ایستاده اند.
حضرت عیسی علیه السلام از این امر متعجّب شد.
و بعد از بجای آوردن #نماز. بدرگاه خداوند #دعا نموده و #سبب این امر را از خدای عزّ وجلّ #سؤال کرد؟
خدای متعال در پاسخ به او #وحی فرمود:
- ای عیسی- این شخص مُرده. بنده ای #گناه کار بود. که مستحقّ #عذاب بود.
امّا او در هنگام #مرگ. #همسری داشت که او باردار بود.
و آن زن بعد از مرگ آن مرد. #فرزندش را به دنیا آورده و او را #تربیت نمود.
و هنگامی که آن #فرزند بزرگ شد. او را به مکتب خانه فرستاد.
و 🌼 معلّم- در مکتب خانه- به او کلمه بسم اللَّه الرحمن الرحیم را آموخت.🌼
و او این کلمه را بر زبان جاری ساخت.
به همین دلیل من #حیا کردم از اینکه پدری را در درون زمین عذاب نمایم. در حالی که فرزندش- بر روی زمین- #اسم مرا بر زبان جاری می کند.
📚نور البراهین تألیف السیّد نعمة اللَّه الجزائری- ج ۲ ص ۴📚
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
🌸هنگامی که آموزگار به کودکی بسم اللَّه الرحمن الرحیم را می آموزد.🌸
و آن کودک کلمه «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» را فرا می گیرد و بر زبان جاری می کند در این هنگام خدای متعال برای آن کودک و برای #والدین او. و برای آن #آموزگار دوری و برائت از آتش #جهنّم را می نویسد.
📚جامع الأخبار ص ۴۲ الفصل ۲۲ و مجمع البیان ج ۱ ص ۹۰📚
. برگرفته شده از 1rahnema.blog.ir
https://eitaa.com/dastan_latifeh
👈توبه کار دوست خدا
مرد فاسقي در بني اسرائيل بود كه اهل شهر از #معصيت او ناراحت شدند و #تضرع به خداي كردند! خداوند به حضرت #موسي #وحي كرد: كه آن #فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه اي نرسد. حضرت موسي آن #جوان #گناهكار را از شهر #تبعيد نمود؛ او به شهر ديگري رفت، امر شد از آنجا هم او را بيرون كنند، پس به غاري پناهنده شد و #مريض گشت كسي نبود كه از او #پرستاري نمايد. پس روي در خاك و بدرگاه حق از #گناه و غريبي #ناله كرد كه اي خدا مرا بيامرز، اگر عيالم بچه ام حاضر بودند بر بيچارگي من گريه مي كردند، اي خدا كه ميان من و پدر و مادر و زوجه ام #جدائي انداختي مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان . خداوند پس از اين #مناجات ملائكه اي را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وي فرستاد. چون گناهكار اقوام خود را درون غار ديد، شاد شد و از دنيا رفت . خداوند به حضرت موسي وحي كرد، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسي به آن موضع رسيد خوب نگاه كرد ديد همان جوان است كه او را تبعيد كرد؛ عرض كرد خدايا آيا او همان جوان گناهكار است كه امر كردي او را از شهر اخراج كنم ؟! فرمود: اي موسي من به او #رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوري از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب #عفو او را #آمرزيدم.
📕نویسنده : يکصد موضوع 500 داستان / سيد علي اکبر صداقت
🎂مرد منافق و اعجاز بسم الله
👈گویند: مردی بود منافق اما زنی مؤمن و متدین داشت این زن تمام کارهایش را با #بسم الله آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این #نام مبارک بسیار #غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد زن آن را گرفت و با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در پارچه ای پیچید و با بسم الله آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و بسم الله را بی #ارزش جلوه دهد سپس به مغازه خود برگشت در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
🌷 زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید همان کیسه طلا که پنهان کرد بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن بسم الله در مکان اول خود گذاشت شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را از زن طلب کرد زن مؤمنه فوراً با گفتن بسم_الله از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی #تعجب کرد و #سجده #شکر الهی را بجا آورد و از جمله مؤمنین و متقین گردید.
☺️**ر.ک: روایت های و حکایت ها / 213 212، به نقل از: خزینه الجواهر فی زینه المنابر/ 612. ***.
ماییم و نوای بی نوایی
بسم الله اگر حریف مایی
(( نظامی گنجوی)).
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰نمونه سؤال ها و مناظره ها
👈در زمان خليفه دوم، سفيرى از جانب #قيصر روم به مدينه آمد، و اظهار داشت :
🌷من سخنى با خليفه مسلمانان دارم، او را پيش خليفه بردند. او به خليفه گفت : شما ما را به دين #اسلام دعوت مى كنيد و حال آن كه خودتان در دين اسلام، #شك و #ترديد داريد؟
☺️خليفه گفت : چطور؟ سفير جواب داد : مگر شما هر روز در فريضه نماز، اين كلام را نمى گوئيد؟ اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ :خدايا! ما را به راه راست، هدايت فرما، پس اگر خود را حق مى دانيد و راه حق را يافته ايد؟ اين طلب #هدايت به راه راست چه معنى دارد؟
👈خليفه و اطرافيان متحير ماندند؛
🌷ماجرا را به #حضرت_امير_(ع) رساندند. حضرت فرمود :
مراد از (اِهْدِنا) يعنى : همچنان كه بما #توفيق عطا فرمودى، تا #عبادت و #بندگى تو را، در گذشته و حال بجا آورده ايم، همچنان ما را توفيق عنايت فرما، در بقيه عمر خود نيز عبادت تو را بكنيم ؛ و ما را در #صراط مستقيم ثابت و #پايدار بدار.
کتاب نكته هاى برگزيده، 205.
https://eitaa.com/dastan_latifeh
⚜️#حکایت
👈روزی فقیری با #لباس چر کین به نزد پادشاهی در آمد!
☺️پادشاه از آمدن او روی در هم کشید.
یکی از نزدیکان پادشاه گفت:
ای بی ادب! این مقدار هم نمیدانستی که با لباس کثیف نزد سلاطین آمدن #عیب است؟!
🌷فقیر در پاسخ گفت: با لباس چرکین از پیش پادشاهان برگشتن، عیب دو چندان است!
🍎پادشاه را این سخن خوش آمد و او را خلعت فراوان بخشید.
برچسب ها:
#رياست ، #اقتصاد، #فقر
https://eitaa.com/dastan_latifeh