🔰#پاداش #آموزش #بسم الله
🌷روزی حضرت #عیسی علیه السلام از کنارقبری می گذشت و مشاهده نمود ملائکه #عذاب. مُرده ای را که در داخل آن #قبر قرار داشت مورد عذاب قرار می دهند.
حضرت عیسی علیه السلام از آن قبر گذشت و به طرف کاری که داشت رفت.
آن حضرت پس از انجام کارهای خود. دوباره گذارش به آن قبر افتاد.
⁉️امّا مشاهده کرد که ملائکه #رحمت- در حالی که طبق هایی از نور در دستشان بود- کنار آن قبر ایستاده اند.
حضرت عیسی علیه السلام از این امر متعجّب شد.
و بعد از بجای آوردن #نماز. بدرگاه خداوند #دعا نموده و #سبب این امر را از خدای عزّ وجلّ #سؤال کرد؟
خدای متعال در پاسخ به او #وحی فرمود:
- ای عیسی- این شخص مُرده. بنده ای #گناه کار بود. که مستحقّ #عذاب بود.
امّا او در هنگام #مرگ. #همسری داشت که او باردار بود.
و آن زن بعد از مرگ آن مرد. #فرزندش را به دنیا آورده و او را #تربیت نمود.
و هنگامی که آن #فرزند بزرگ شد. او را به مکتب خانه فرستاد.
و 🌼 معلّم- در مکتب خانه- به او کلمه بسم اللَّه الرحمن الرحیم را آموخت.🌼
و او این کلمه را بر زبان جاری ساخت.
به همین دلیل من #حیا کردم از اینکه پدری را در درون زمین عذاب نمایم. در حالی که فرزندش- بر روی زمین- #اسم مرا بر زبان جاری می کند.
📚نور البراهین تألیف السیّد نعمة اللَّه الجزائری- ج ۲ ص ۴📚
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
🌸هنگامی که آموزگار به کودکی بسم اللَّه الرحمن الرحیم را می آموزد.🌸
و آن کودک کلمه «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» را فرا می گیرد و بر زبان جاری می کند در این هنگام خدای متعال برای آن کودک و برای #والدین او. و برای آن #آموزگار دوری و برائت از آتش #جهنّم را می نویسد.
📚جامع الأخبار ص ۴۲ الفصل ۲۲ و مجمع البیان ج ۱ ص ۹۰📚
. برگرفته شده از 1rahnema.blog.ir
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰#اخلاق
🌷راهکار کنترل و تغيير اخلاق بد
🔰سخن درد آور
🔵 #داستـــان_کــوتاه
✍️پسر بچه ای بود که #اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این #رفتار او خسته شده بودند روزی پدرش او را صدا کرد وگفت پسر دلم می خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت باشه
پدر او را به اتاقی برد و جعبه میخی بدستش داد و گفت پسرم از تو می خواهم که هر بار که #عصبانی شدی میخی بر روی این دیوار بکوبی
روز اول پسر بچه ۳۷ میخ به دیوار کوبید . طی چند هفته بعد ؛ همان طور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار کمتر می شد .
او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانت ر از کوبیدن میخه ها بر دیوار است
به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند؛ یکی از میخ ها را از دیوار بیرون آورد.
روزها گذشت و پسر ک بلاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخ ها را از دیوار بیرون آورده است .
پدر دست پسرک را گرفت و به کنار دیوار برد و گفت : پسرم تو کار خوبی انجام دادی اما به سوراخ های دیوار نگاه کن دیوار هر گز مثل گذشته نمی شود وقتی تودر هنگام عصبانیت حرفی را می زنی ؛ آن حرف ها هم چنینی آثاری را در دل کسانی که دلشونو شکستیم به جای می گذارند که متاسفانه جای بعضی از اونها هرگز با #عذر_خواهی پر نمی شه.
👈ما چطور هیچ تا حالا فکر کردیم چقدر ازاین میخ ها در دیوار دل دیگران فرو کردیم
🌹بیایم از خدا بخواهیم که به ما انقدر #مهربانی و #گذشت بدهد تا هرگز دردیوار دل دیگران میخی فرو نکنیم .. .:
https://eitaa.com/dastan_latifeh
🔰#اخوت 🔰#ادب
🔰#ادعا
🎂رسوا شده #ادعا کننده دروغی
https://eitaa.com/dastan_latifeh/105
🔰#اذان
🔰#اذن
🔰#اذيت
🌷#بزرگان و #تحمل_اذيت و #آزار
https://eitaa.com/dastan_latifeh/360
🔰#اراده_الهی 🌷فرشته #مرگ هم #تعجب کرد
☺️عجب عزرائیل !
👈#سلیمان (ع) روزی نشسته بود و ندیمی با وی ، ملک الموت ( عزرائیل ) در آمد و تیز در روی آن ندیم می نگریست ،
پس چون عزرائیل بیرون شد ، آن ندیم از سلیمان پرسید که این چه کسی بود که چنین تیز در من می نگریست ؟
سلیمان گفت : " #ملک_الموت بود "
ندیم ترسید، از سلیمان خواست که به باد فرمان دهد تا وی را به سرزمین #هندوستان برد تا شاید از #اجل گریخته باشد ،
سلیمان باد را فرمان داد تا ندیم را به هندوستان برد ،
پس در همان ساعت #ملک_الموت باز آمد ، #سلیمان از وی پرسید که آن تیز نگریستن تو در آن ندیم ما ، برای چه بود ؟
عزرائیل گفت : " عجبم آمد ، مرا فرموده بودند تا جان وی را همین ساعت در زمین هندوستان قبض کنم ، در حالی که مسافت بسیار دیدم ،
میان این مرد و آن سرزمین ، پس تعجب کردم ! "
" بخشی از کتاب حکایت پارسایان ، مولف رضا بابائی "
👈برچسب ها: مرگ
https://eitaa.com/dastan_latifeh
ادامه
همسایگان که ماجرا را نمی دانستند با #تعجب او را دوره کردند و پرسیدند :
تو چگونه به تنهایی توانستی سه دزد را گرفتار کنی ؟؟
باغبان تبسمی کرد و گفت ؛ مگر نشنیده اید که می گویند :
« تفرقه بیانداز و حکومت کن...»
☺️نمونه داستان دو منظوره ريشه #ضرب_المثل ها
🔰#مباهله
🔰#متابعت
🔰#متشابه
🔰#مثل
🔰#مجادله
🔰#مجازات
🔰#محارب
🔰محبت
https://eitaa.com/dastan_latifeh/292
🔰#محشر
🔰#محكم
🔰#مدارا
🔰#مدح
🔰#مديريت
🔰#مذهب
🔰#مراقبت
🔰#مرتد
🔰#مردانگى
🔰#مردم
🔰#مرزبندى
🔰#مريضی_بيماری
🌷علت مريضی ها
https://eitaa.com/dastan_latifeh/116
🔰#مرگ
🌷مرگ خوب و مرگ بد
https://eitaa.com/dastan_latifeh/130
🌷مکان و زمان رسيدن مرگ
https://eitaa.com/dastan_latifeh/167
🌷عوامل و علت های مرگ
https://eitaa.com/dastan_latifeh/364
🌷اتفاقات بعد از مرگ
https://eitaa.com/dastan_latifeh/114
🔰#مروت
🔰#مزاح
🔰#مسابقه
🔰#مسامحه
🔰#مساوات
🔰#مستضعف
🔰#مسجد
🔰#مسخ
🔰#مسخره كردن
🔰#مسكن
🔰#مسلمان
🔰#مسؤليت
🔰#مشاجره
🔰#مشاركت
🔰#مشايعت
🔰#مشورت
✅بايدها و نبايد های مشورت
مردی عصایی به زنش زد و زن به خاطر خوردن آن عصا درگذشت که قصدکشتن در آن بود، چون مرد از قبیله زن ترسید پیش کسی رفت و با او مشورت کرد
وی گفت:علاجش در این است که جوان خوشگل و زیبارویی را به منزل ببری و به قتل رسانی و پیش همسرت بیندازی و بگویی که زوجه ام با این جوان زنا می کرد و من دیدم ،لذا هردو را به قتل رسانیدم، پس مرد ساده لوح کلام آن مرد را تصدیق نمود و رفت درخانه اش نشست دید جوان زیبایی از راه می گذرد او را طلبید با زور به خانه اش برد طعامش داد و ناغافل او را به قتل رسانید و پیش همسرش خوابانید،
قبیله زن چون این ماجرا شنیدند گفتند کارخوبی کردی که آنها را در این حال به قتل رساندی ... آن مردی که مورد مشورت بود رفت درب منزل مرد ساده لوح گفت: نصیحت مرا گوش کردی گفت: آری گفت:جوان را بیاور ببینم چگونه است؟ تاسر جوان را دید به سرش کوبید وای این جوان که فرزند من است
آنچه بر ما می رسد آن هم ز ماست.
مولوی
از مکافـات عمل غافـل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
مولانا
برچسب : کردار گفتار کيفر
🔰#مشيت
🔰#مصافحه
🔰#مصالحه
🔰#مصحف
🔰#مصيبت
🔰#مطالعه
🔰#معاد
🌷زنده شدن پس از مردن
https://eitaa.com/dastan_latifeh/312
🔰#معاش
🌷رسيدن معاش
https://eitaa.com/dastan_latifeh/367
🔰#معاشرت
🔰#معانقه
🔰#معجزه
🔰#معراج
🔰#معرفت
🌷شناخت و معرفت الهی
https://eitaa.com/dastan_latifeh/362
🔰#معصيت
🎂سرزنش معصيت
https://eitaa.com/dastan_latifeh/116
🎂سختی معصيت
https://eitaa.com/dastan_latifeh/130
🔰#معلم
🔰#معنويت
🔰#معيشت
🔰#مغفرت
🔰#مقام
🔰#مقاومت
🔰#مكارم
🔰#مكافات
🔰#مكر
🎂نمونه مکر و حيله و فريب کاری
https://eitaa.com/dastan_latifeh/124
🔰#ملائكه
🔰#ملايمت
🔰#ملك
🔰#مناجات
🌷برکات مناجات با خدا
https://eitaa.com/dastan_latifeh/116
🎂مناجات بی جا
https://eitaa.com/dastan_latifeh/367
🔰#مناظره
🔰#منكرات
🔰#منهيات
🔰#مودت
🔰#موعظه
🌷اهميت #پند و #نصيحت و #موعظه
🔰#نکته:
#احسن_القصص
❤️«مـوعظه شـیــ🔥ــطان»❤️
✨پس از آنکه حضرت #نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را #نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، #ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من #حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت :
✅در سه جا #مراقب #حيله من باش!
➊👈هنگامی که #خشمگین شدی!
➋👈هنگامی که بین دو نفر #قضاوت می کنی!
➌👈هنگامی که با #زن #نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
📚بحارالانوار ج۱۱ ص۳۱۸
https://eitaa.com/dastan_latifeh/132
🔰#موفقيت
🔰#مؤمن
🔰#مهربانی
🌷مهربانی در حق والدين
https://eitaa.com/dastan_latifeh/26
🔰#مهرورزى
🔰#مهريه
🔰#مهلت_دهى
🔰#مهمانى
🔰#ميانه_روى
🌷ميانه روى در هزينه
https://eitaa.com/dastan_latifeh/71
🔰#ميل
https://eitaa.com/dastan_latifeh