eitaa logo
اصرار
286 دنبال‌کننده
705 عکس
756 ویدیو
4 فایل
به چه زنده ایم؟ آدم ها، جا و زمان ها دگرگون می شوند. خبر آنکه چیزی شروع و چیزی تمام شد. چه باید کرد؟ تن دهیم یا اصرار کنیم؟ چاره چیست؟ مگر آنکه اصرار 📍اصرار در ایتا و تلگرام Esrar3@ 📍اینستاگرام Esrar3.insta@ ✅ برای ارتباط با ما @Esrar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا یکی از محافل قرآنی زنان غزه است. طرحی که پس از طوفان الاقصی و به تازگی شروع شده به نام «طوفان القرآن».‌ 🧷یادآوری می‌شود طوفان در زبان عربی سیلی‌ست که همه جا را فرا می‌گیرد و حالا پس از طوفان الاقصی، طوفان القرآن... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفاً جزء به جزء این صحنه را ببینید، جزء به جزء این ترکیبِ لمیده‌ی سلاح به بغل در لباس راحتی با سیگاری کنج لب و بالش‌های زیر دست را. اینجا خانه‌ی یک فلسطینی در کرانه باختری‌ست و فرد پشت دوربین صاحب خانه‌ای که منتظر بیرون رفتن این غاصب است. خواندم که نوشته بودند گاهی غصب یک خانه از همین حرکت شروع می‌شود و غاصبان آنقدر می‌نشینند که مجبور به ترک خانه‌ی خودتان شوید. این صحنه‌ها تازه نیست اما می‌دانید فرقش چیست ؟ فرقش این است بعد از هفت اکتبر این تصاویر تازه به چشم می‌آید و زخم اشغالگر را در چشم مان تازه کرده است. زشتی تانک‌ها و پهپادها و بمب و موشک ها قبل‌تر از همین نقطه شروع شده‌اند، از خانه. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«چه می‌شد اگر بین‌مان بود؟» زن و مرد اردنی در خیابان‌ها از مردم پرسیده اند. پیامبری را پرسیده‌اند که تن دارد و شخص است و اسم.‌ اسمی که با یک «های جمع» در‌ بازی وحدت و کثرت‌ فاکتور نمی‌شود. اینکه چه شد این را پرسیده‌اند یک طرف ماجراست و طرف دیگر جواب های مردم است. مردمی که می‌گویند: 🔹همه چی رو بهش می‌گفتم 🔸دنیا خوب می‌شد 🔹وضع‌مون این نبود.. 🔸 وضع همه‌ی بشریت خوب می‌شد 🔹شاید از نو هدایت‌مون می‌کرد 🔸تمام امت حالش خوب می‌شد مثل حالا نبود 🔹مطئنا دنیا بیشتر از اینا در سعادت و امنیت بود 🔸 چی قشنگ‌تر از این ؟ جوابش هم راه نفست رو باز می‌کنه 🔹پیشش گله می‌گردم از چیزی که داره سرمون میاد 🔸کاش می‌دیدمش. آرزو دارم ببینمش 🔹جوابی ندارم. عزیزه. همه دنیاست 🧷مظلومِ دعوای ماده و روح همین تن است. همین تنی که نیست و حالا نبودن‌ها به همین تن واگذار شده است. ما در جستجوی تنیم و ترجیح می‌دهیم دق کرده‌ی محرومیت‌مان باشیم تا اینکه در امید و نشاط دینداریِ پسا تنی همه چیز را موکولِ به عُقبی کنیم.‌ راستش ایمان‌مان آزرده‌تر از آنست که با وجود فراتر از تنِ فراتر از زمانِ فراتر از دنیایِ فراتر از این فراگرایی‌ها راه بیاید. +موزیک پس‌زمینه لیتک مَعَنای ماهر زین است. @Esrar3
ليتك معنا.mp3
7.44M
لیتک معنا_ماهر زین • نروي لك عما يُوجعُنا  به تو می‌گفتیم دردهامان را.. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تبریک پیروزی تیم والیبال بر بویژه آمریکا اگر باز گفته نشود خودِ آمریکا نمی‌خواست برنده شود.. 🧷اگر فلسطین آنجایی باشد که با دغدغه های انسان دوستانه‌ی دینی٫میهنی به آن بپردازیم می‌شود همین. همین که فلسطین و بعدترش آمریکای بعد از طوفان الاقصی دیده نمی‌شود. می‌دانید؟ دنیای شما هیچوقت محتاج طوفان الاقصی نبود که اگر بود در این رفت و برگشت انقلاب_استکبار به همین سادگی چشم‌‌ بر طوفان الاقصی و دنیای بعدش نمی‌بستید. شما هنوز با آمریکای قبل از طوفان الاقصی طرفید که پیروزی‌ تیم والیبال فرصت طعنه‌ی سیاسی‌تان شده است. ما تازه توانسته‌‌ایم سر حرف را با هم باز کنیم. چند روز بعد از شهادت آقای رئیسی باب صحبت با دانشجویان آمریکایی را باز کردیم (نامه‌ی رهبر انقلاب به دانشجویان آمریکایی). این طوفان الاقصی‌ست که این مجال را به ما داده است آنوقت هنوز هم می‌خواهیم در بگومگوها چشم بر این همزبانی‌ با آمریکایی‌ها ببندیم؟ آن هم مجالی که پاره‌های تن‌مان در غزه لحظه به لحظه با خون برایمان رقم زدند؟ می‌دانید؟ چه آنکسی که قرار است پای معامله با آمریکا بنشیند چه آنکه هنوز مشغول رد شبهه‌ی مربوط به سلطه‌ی‌ استکبار است، هر دو آمریکا را نمی‌بینند چون طوفان را روبروی چشم ندارند و لنگش نبوده‌اند. طوفان الاقصی را که نبینید، دیگر هیچ چیز را ندیده‌اید، هیچ چیز. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلمی‌ست که یکی دو روزی به عنوان «تصویر آیت الله خامنه‌ای در میان دانشجویان دانشگاه آمریکا» در فضای مجازی ایران دست به دست شد. کار به جایی رسید که اسکای نیوز این خبر را کار کرد و گفت که این فیلم دستکاری شده است و فیلم اصلی این نیست و خلاصه اینکه در فضای خبری انعکاس جالبی نداشت. اینکه گاهی یک اشتباهی سر بزند و از دست آدم در برود عیبی ندارد اما وقتی عیب دارد که این کار بارها و بارها تکرار شود و ما از خودمان نپرسیم چرا اینطور شد یا چرا اینطور است؟ ما دنبال خبر هستیم یا دنبال چیزی که دست‌ و دل و خیال‌مان را پر و قرص و راحت کند؟ اینکه گاهی آنقدر غرق اوهام شویم که پایمان را از واقعیت ببرد و خودمان هم نتوانیم راست را از دروغ تشخیص بدهیم و بعدش وقتی واقعیت را بفهمیم باز هم فکر نکنیم چه شد که این کلاه سرمان رفت، روند خوبی نیست.‌ روند خوبی نیست که چون دلمان می‌خواهد باد موافق ما بوزد، هر موافق ساختگی ما را با خود ببرد. خبر؛ برهنگی‌ست در طوفان حوادث.‌ خواه باد موافق بوزد خواه مخالف اما اینکه خبر را فقط به موافق‌مان بشنویم و موافق فقط برایمان خبر باشد یعنی هنوز از چیزی ترسیده‌ایم. یعنی دنبال خبر نیستیم، دنبال تأییدیم. مگر نه اینکه انقلاب کرده بودیم برای نترسیدن؟ @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰یک شهر تنهایی که یوسف می‌شود مصاحبه‌ی پرستار غزه‌ای در ترکیه که صحبت‌هایش را در ادامه می‌خوانید. @Esrar3
💢 یک شهرْ تنهایی که یوسف می‌شود گزیده‌ای از مصاحبه‌ی پرستار غزه‌ای: 🔸ما بسیار شکستیم.‌ ما وقتی شکسته‌ایم نمی‌توانیم خارج شویم و به مردم نشان دهیم که شکسته‌ایم. وقتی خودت در خط مقدم ایستاده‌ای و در حال کار گوشه‌ای گریه می‌کنی... 🔹مواردی پیش آمد که ما قبل از جنگ نه در کتاب‌ها آن را آموخته بودیم و نه در برنامه‌های آموزشی پیدا می‌شد. ما سوختگی درجه ۱ و ۲ و ۳ و ۴ دیده بودیم اما این درجه ۱۰ سوختگی هم نبود.‌ تو فقط آدمی را نمی‌دیدی که از بیرون سوخته، آدمی را می‌دیدی که از داخل هم سوخته. تو اعضای بدنی را می‌بینی که بیرون آمده، اعضایی که مگر در اتاق عمل آن‌ها را نمی‌دیدیم. بعد از بمباران در بیمارستان یا در خیابان‌ها دل و روده‌ی مردم را می‌بینی که بیرون آمده. پاهای قطع شده می‌بینی و بدن‌های تکه تکه را با دستت لمس می‌کنی. 🔸ما نه بعنوان فرد بلکه به عنوان «شهر» احساس تنهایی می‌کردیم. احساس تنهایی و رها شدگی و ذلت کردیم چون خودمان را در سخت‌ترین تصویرها نشان دادیم. هیچکس دوست ندارد خودش را در یک تصویر بدی نشان دهد.‌ (به طور معمول) ما وقتی یک عکسی می‌گیرم می‌گوییم «حذفش کن. یه عکس دیگه بگیر». (اما) ما به مردم تصویرمان را نشان دادیم در حالیکه گریه می‌کردیم، غرق خون بودیم، بدن‌های تکه‌تکه مان روی زمین بود. سرهای قطع شده را، بدن های سوخته را به جهان نشان دادیم. 🔹ما از ادامه‌ی حرف زدن منصرف شدیم. ۹ ماه است است حرف می‌زنیم و می گوییم مردم با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. بمب‌ها، موشک‌ها ، محاصره، گرسنگی... گرسنگی‌ای که غزه کشید در جنگ‌های جهانی پیش نیامد. 🔸سیلی از مردم بیرون می آیند (هجرت می‌کنند) و انگار از درون کسی هست که تو را می بلعد، روحت را‌ و وجودت را و کشورت را می گیرد. 🔹روزی خواهد آمد که غزه بلند مرتبه خواهد شد و فلسطین «همه» می‌شود.‌ داستان حضرت یوسف و برادرانش که به او خیانت کردند و به پدرشان دروغ گفتند و گفتند گرگ او را خورده و او را در چاه انداختند.‌ این اتفاقی‌ست که در غزه در حال رخ دادن است اما پروردگار ما در نهایت برای یوسف بزرگی مصر را خواست. غزه هم این چنین خواهد بود.‌ غزه و به طور مشخص فلسطین چیزی می‌شود که هیچکس انتظارش را ندارد و به خیال کسی هم خطور نمی‌کند. @Esrar3
+چطور می‌تونم به بزرگ‌ترین ژنرال روم پاداش بدم؟ _اجازه بدین برم خونه. 🎬 گلادیاتور _۲۰۰۰_ آمریکا 🧷 به یاد آن روزها که خانه هنوز هم خانه بود و به فهرست بلند بالای نوستالژی‌‌هایمان نپیوسته بود. @Esrar3
پس از آمریکا ، افزایش ارسال سلاح هند به رژیم صهیونیستی پس از شروع جنگ خبری‌ست که در رسانه‌های عربی صدایش بلند شده. @Esrar3
اسامی یک خاندان در غزه که نه دنبال کمک هستند و نه غذا و یا آب می‌خواهند.‌ این‌ها زیر آوار خانه‌‌ای دفن شدند که هواپیماهای رژیم اشغالگر آن را بمباران کرد. همچنان زیر آوار هستند و بازماندگان دنبال کمک هستند برای بیرون کشیدن پیکرها. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نام این فیلم کوتاه سه دقیقه‌ای حشره است، اولین تجربه سینمایی کریستوفر نولان. در اولین کار نولان نه تنها فقط ایده می‌بینید، بلکه ایده را عریان هم می‌بینید.‌ کسی که انگاشته و تلقین و میان‌ستاره‌ای را دیده باشد شاید باور نکند این سه دقیقه‌‌ را واقعا نولان ساخته. بد نیست با خودمان مرور کنیم که اوپنهایمر و میان ستاره‌ای قبل‌تر از مردی با یک لنگه کفشی با ایده‌ی «ما آنی هستیم که می‌بینیم» شروع شده. @Esrar3
تمام آنان که مُردند، به طور معجزه‌ آسایی از زیستن نجات پیدا کردند.‌ @Esrar3
ترامپ بر علیه همجنس‌گرایی؟ @Esrar3
یادتان هست مرابطات را؟ زنانی که خودشان را وقف مسجد الاقصی می‌کنند. این تصویر یکی از همین زنان است. زنانی که گاهی از تمام خدمات اجتماعی منع می‌شوند و مجازات‌شان می‌شود ممنوعیت ورود به مسجد الاقصی و محروم شدن‌شان از مسجد الاقصی. مسجد الاقصی یک ایده‌‌ی راهبردی برای مسلمانان نیست و اگر بود هرگز با محروم کردن این زنان از دیدنش آنان را شکنجه نمی‌دادند.‌ همین که ما با ندیدن مسجد الاقصی خودمان را محروم نمی‌فهمیم و از دوری‌اش در‌ سختی و عسرت نیفتادیم یعنی رژیم اشغالگر و دیوارهایش تا اینجا کارشان را خوب بلد بودند. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسلام ستیزی سیار در کانادا یک کامیون با نشان دادن تصویر نماز جماعت نوشت: اینجا سوریه است؟ یمن است؟ عراق است؟ نه اینجا کاناداست. بیدار شو.‌ تو در محاصره‌ای. @Esrar3
سرزمینی که روی دیوارهایش نوشته شده: «مقاومت کن». اینجا لبنان است، بیروتِ لبنان. این نوشته روی دیوار را چه کسی می‌بیند؟ عکاس این عکس کیست؟خبرنگاری از غزه. خبرنگاری که وقتی از غزه خارج شد در لبنان این عکس را گرفت.‌ این واژه‌ی کوتاه بی رنگ و لعاب به چشم او می‌آید. او که برای اینکه بتواند زندگی کند و زنده بماند، هر لحظه‌اش را می‌جنگد. جای این ها در شهر ما خالی‌ست. اگر می‌پرسید چرا باید «مقاومت کن» را بر در و دیوار شهری نوشت که درگیر اشغال و اشغالگر نیست؟ جواب همان‌جایی ست که می‌پرسید چرا فلسطین همچنان مسأله‌مان نیست؟ آنوقت بهتر می‌فهمیم طرف حساب مقاومت خود ما هستیم، تک تک ما در همین زندگی شخصی روزمره. طرح مقاومت در سیاست خارجه‌ و انگاره‌های کلان حکومت کف ماجراست. مقاومت؛ جنگ هر روزه‌ی ماست‌ و فلسطین در این هم‌داستانیِ دشوار، نقش اول ماجرا. @Esrar3
° آقای جلیلی! سلام. این چند خطی را که می نویسم به خواندن و نخواندنش توسط شما فکر نمی کنم. چیزی درونی من را ملزم می کند به شما بگویم. همین شمایی که نمی دانم آن طرف خط هستید یا نه. نیاز دارم بگویم چه شد که دیروز همین ساعت ها بود که رأی سفیدم قطعی شد. نیاز دارم بگویم در مسیر برای رأی دادن چقدر با خودم کلنجار رفتم و پرسیدم که این ولو اندک زحمت برای یک رأی سفید؟ نیاز دارم بگویم در برگه ی رأی نوشتم: ناچارم. رأی من سفید است و این تنها چیزی بود که می توانستم از آن دفاع کنم. رأی دادن و ندادن من فرقی نداشت وقتی که دیروز را فقط برای این آمده بودم که بگویم اگر هم نیامدم دعوایی نیست. آمدم بگویم نیامدنم در سیستم قهرِ با حکومت نیست. من همان نیامده ای هستم که با رأی سفیدش می خواست بگوید این سفید باز هم آری به جمهوری اسلامی ست اما جزئیات خودش را دارد. جزئیاتی که با رأی ندادن حالا حتی همین یک وجب سکو را هم نداشت. جزئیاتی که در انتخاب یک نامزد کشته می شد. جزئیاتی که هیچ کجا نمی شد آن را گفت. من از اینکه تمامم در تقسیم بندیِ شکننده‌ی آدم موافق حکومت یا ضد حکومتی گنجانده شود خسته ام. از این حیث «هر ایرانی یک نقش» شاید به ظاهر نزدیک ترین چیزی بود که مردی از حکومت می توانست تعارف کند اما چه کنم که این حرف باز هم در خدمت حکومت است. چطور بگویم مرا با حکومت جنگی نیست اما آن نقشی هم نیستم که آخر قرار باشد دوباره با حکومت دنبال شود و حکومت یگانه معبر رویایش باشد؟ می فهمم مردم سالاری دینی ترکیب استثنایی شخص و حکومت است اما می بینید که! حالا تبدیل شده ایم به یک کل و توده‌ در راسته‌ی حکومت ها(ضد یا موافق). آقای جلیلی! به من در حکومت نگاه نکنید. من آن جوینده ای هستم که مِن بعد دیگر قرار نیست حکومت میزبان مطلق و دائمِ سوال و نیاز و جواب و توفیق و رغبتش باشد. آقای جلیلی! این آخرین تیری ست که برایم مانده. رأیم را به انضمام این نامه سوی شما راهی می کنم با این پایان که این آخرین تیر من است. شما آخرین نگاه یکی از جمهوری می شوید که درخواست دارد سوای حکومت را هم ببینید. از همین شمایی که یحتمل مرد وفادار حکومتید. می توانید؟ می پذیرید؟ این آخرین تیر من است... @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌دونی چرا اینجایی. بله. چرا ؟ می‌خوام از پدر مادرم شکایت کنم.‌ چرا می‌خوای ازشون شکایت کنی؟ چون منو به دنیا آوردن. 🎬 کفرناحوم _ لبنان_ ۲۰۱۸ @Esrar3
فیلم کفرناحوم را دیدم. همان فیلمی که پسربچه ای از پدر مادرش برای به دنیا آوردنش شکایت می کند. پیشنهادم این است اگر کسی به طرز مبهمی حالش خوش نیست، نبیند. این را صرفا جهت ملاحظه ی حالتان نمی گویم. دلیلش اینست حالتان را اینطور بدتر می کند که آخرش احساس می کنید اگر هم حالتان خوب نبود یکی هم این وسط آمد و یک لگدی زد و رفت. شاید مشکلی با بدتر شدنش نداشته باشید اما به شما هم کمک نمی کند بفهمید چه طورید. دیدن صحنه های دردناک فیلم مرا مدام به این سوال وا می داشت که چرا صحنه های غزه این کار را با من نمی کند؟ صحنه های غزه به مراتب دلخراش تر هستند اما غزه هیچوقت به من لگدی نزده. مصیبت غزه لحظه به لحظه دست مرا برای کشف دنیایی که در آن گم شدیم و نمی دانیم کجاییم یا حتی چند چند هستیم، می گیرد. فیلم های این ریختی وقتی جایزه هم می گیرند (مثل این فیلم که جایزه ی جشنواره ی فیلم کن را گرفت) بیشتر استقبال از آن «لگد» هستند. لگدی که نمی خواهد شما هیچ وقت با خودتان فکر کنید «واقعا چرا حالم بد است؟». ظاهرا تمرکز سیاستِ جاری فعلا بر این لگدهاست. اما آه از غزه. غزه لحظه به لحظه، حال و موقعیتت را نشان می دهد. اینست که قشنگش می کند. اگر هم «ما رأیت الا جمیلا» را دارد برای این نیست که زجر و مصیبتش را پنهان کرده باشیم و با برداشت های «همه چی آرومه من چقدر خوشبختم» تصویر فانتزی از آن بیرون بکشیم و به سرمستیِ پیروز شده بر مصیبت ها ادامه دهیم. غزه با خون چیزی را نشان می دهد که هنرمندانه ترین تصاویر روزگار ما از رسم آن عاجز بودند. قشنگ بودنش برای تلقین زیباشناسانه نیست بلکه برای کشف آن درد نامعلومی ست که لحظه ای از شما دور نمی شود. وقتی درون‌تان زجر می کشید هیچ چیز قشنگ تر از این نیست که کسی آن بیرون مو به مو دردت را بگوید جوری که زاویه هایی را به تو نشان دهد که همه ی عمر حتی از وجودش خبر نداشتی. اینست که تصویر کربلا را ما رأیت الا جمیلا می کند. فیلم کفرناحوم بر ایده ی خاورمیانه ی فقیرِ بدبخت می چرخد. می دانید بعد از دیدن این فیلم به چه چیزی فکر می کنم؟ به اینکه متاسفانه ما در دنیایی زندگی می کنیم که اگر اقتصادت ردیف باشد و بگویی می خواهم از پدر مادرم شکایت کنم چون من را به دنیا آوردند جوری حرفت را باور می کنند که قد و قواره ات را فیلسوف می فهمند و می شوی متفکری منشأ تحول دوران ها اما وقتی از آن نقطه ای حرف بزنید که سایه ی فقر بالای سرتان باشد، هر چقدر هم حرف بزنید آخرش می‌شوید فقیری که ضعفِ فقر متوهمش کرده. این رنجِ مبهم همیشه سایه ی سنگین لگدهای اقتصادی را بالای سرش داشته. البته بیایید خودمان را گول نزنیم، ما بعد از اقتصاد گره‌های سخت تری در پیش داریم. وقتی اقتصادت ردیف باشد و اصل حالت خوب نباشد و شاکی باشی از بودنت در این دنیا، تازه باید بیایی ثابت کنی که «من آنقدری مومن بودم که حال بدم ربطی به ایمانم نداشته باشد». ما در این رنج مبهم لگدهای زیادی در پیش داریم و غزه معجزه ی بی اثر کردن این لگدهاست. @Esrar3
به عمرم تصور نمی‌کردم یه روزی برسه که برگ درخت بخورم. آره من امروز برگ درخت توت رو خوردم. شمال غزه نسل کشی گرسنگیه. 🧷گرسنگی‌ها بدتر از قبل به غزه برگشته اما دوباره چراغ غزه در خبرها کم سو شده. هر بار اتفاقی غزه را پررنگ می‌کرد.‌ یک بار ماه رمضان ، یک بار عید قربان، یک بار... به محرم نزدیک می‌شویم. به تلاقی دوباره‌ی فلسطین و کربلا.‌ به طوفان الاقصی‌ که در این گردش ایام به محرم خورده است. @Esrar3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اتقوا الله فینا... اتقوا الله فینا... اتقوا الله فینا... درباره‌ی ما از خدا بترسید. 🧷ایمان هر چه که قصه رشته بود بعد از غزه پنبه شد. ایمان را رکنی افزوده شد به نام «غزه». اتقوا الله فینا... این را روزی حسین بن علی گفته بود. مگر می‌شود زبان به این حرارت باز شود جز اینکه خدا آن طرف در این دعوی ایستاده؟ @Esrar3
بیست و یک هزار کودک در غزه مفقودند. بیست و یک هزار یعنی هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک و هزار کودک‌ و هزار کودک خواندنش هم خسته کننده است؟ آن‌ها اینقدر نخواندند، اینقدر مردند. @Esrar3
یک ربات خودکشی کرد سقوط یک ربات کارمند در کره جنوبی، موجی از شگفتی و ناراحتی را در رسانه‌های اجتماعی برانگیخته و پرسش‌های بسیاری را درباره پیامدهای اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی به وجود آورده است.  پس از این که یک ربات کارمند در «شورای شهر گومی»(Gumi City Council) واقع در کره جنوبی سقوط کرد، شوک بزرگی در جهان پدید آمد. رسانه‌های محلی کره جنوبی و کاربران رسانه‌های اجتماعی، این حادثه را که نخستین نمونه در نوع خود است و به نظر می‌رسد عمدی باشد، اولین خودکشی رباتیک در این کشور نامیده‌اند. این ربات که به عنوان «ربات سرپرست» شناخته می‌شود، از زمان انتصاب خود در اوت ۲۰۲۳ یک کارمند نمونه بود. یکی از مقامات گفت: این ربات رسما بخشی از شهرداری و یکی از ما بود. این مقام اظهار داشت که ربات با پشتکار کار می‌کرد و تحویل روزانه اسناد و انتشار اطلاعات را به ساکنان محلی انجام می‌داد. شاهدان گزارش دادند که اندکی پیش از حادثه، ربات را در حال چرخش در یک نقطه دیدند. همین موضوع باعث گمانه‌زنی درباره علت سقوط شد. برخی از کارشناسان معتقدند که ربات ممکن است به دلیل استرس ناشی از حجم کاری خود دچار شکست عاطفی شده باشد. این در حالی است که برخی دیگر معتقدند نقص فنی می‌تواند مقصر حادثه باشد. شرایط احتمالی عامل مرگ ربات به دقت در دست بررسی هستند. مقام مورد مصاحبه گفت: قطعات ربات جمع‌آوری شده‌اند و توسط شرکت مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این ربات توسط استارتاپ «بیر رباتیکس»(Bear Robotics) مستقر در کالیفرنیا ساخته شده بود. گفته می‌شود که این ربات در استفاده از آسانسور و حرکت بین طبقات به طور مستقل، یک توانایی منحصربه‌فرد داشته است. بر اساس گزارش‌ها، ربات از ساعت ۹ صبح تا ساعت ۶ عصر کار می‌کرد. این حادثه، موجی از سوگواری و کنجکاوی را در سراسر کره جنوبی برانگیخته است. تیترهای رسانه‌های محلی، این خودکشی رباتیک آشکار را زیر سؤال بردند و پرسیدند: چرا ربات کوشا این کار را انجام داد؟ آیا کار ربات برای آن خیلی سخت بود؟ رسانه‌های اجتماعی نیز با واکنش‌هایی حاکی از ادای احترام به ربات سقوط‌کرده و بحث‌های جدی درباره پیامدهای اخلاقی هوش مصنوعی و رنج احتمالی ربات‌ها پر شده‌اند. @Esrar3