eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
969 عکس
54 ویدیو
48 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 حکمت در قرآن 🔺قرآن مى‏فرمايد:
 «ادع الى سبيل ربّك بالحكمة.»
حكمت، حكمت، حكمت. انديشه‏ى مستحكم را تعبير به حكمت مى‏كنند. حكمت، كه انبيا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزيده و صالح است، همان فكر مستحكمى است كه هيچ ابزار عقلانى نمى‏تواند آن را نفى كند و از بين ببرد. هيچ استدلال و تجربه‏اى هم نمى‏تواند آن را خنثى كند. شما در قرآن به آياتى كه حكمت را معيّن مى‏كند، بنگريد، و ببينيد چه چيزهايى است:
«ذلك ممّا اوحى اليك ربّك من‏ الحكمة.» 
چيزهايى است كه اگر بشريت تا ابد هم تلاش كند، نمى‏تواند آن‏ها را رد كند. هيچ منكرى، هيچ مغرضى، هيچ معاندى نمى‏تواند در ردّ آن‏ها بكوشد. حكمت يعنى مستحكم‏ترين افكار و انديشه‏ها. اينكه حكما، حكمت را
«صيرورة الانسان عالما مضاهيا للعالم الحسّى» 
مى‏گويند، همان است. يعنى چنان افكار برجسته و مستحكم و غير قابل خدشه‏اى در روح او- بنده‏ى برگزيده و صالح- گسترش پيدا كرده است، كه خود تبديل به يك عالَم شده است و شما مى‏توانيد كون را وجود را، و همه‏ى گيتى را در سخن او، در اشاره‏ى او و در اقدام او مشاهده كنيد. 📚بيانات در ديدار روحانيون و مبلغان، در آستانه‏ى«ماه محرم» 26/2/75 💢 امام مصداق کامل یک حکیم 🔺او[امام خمینی] واقعاً حكيم بود و مصداق كامل
«صيرورت الانسان عالما عقليّا مضاهيا للعالم العينى»
محسوب مى‏شد. انسان احساس مى‏كرد كه تمام حقايق عالم در وجود او منعكس بود. او چيزهايى را بوضوح و روشنى و با همان نورانيت نفسانى و نگاه رحمانى و حكمت‏ خودش- نه با استدلال و تمهيد مقدمات معمولى- مى‏ديد و مى‏فهميد كه ديگران عصازنان خودشان را به آن نقطه مى‏رساندند. 📚 سخنرانى در مراسم بيعت ائمه‏ى جمعه‏ى سراسر كشور به اتفاق رئيس مجلس خبرگان 12/4/68 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 ☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره) 💢بخش 1️⃣ ابعاد بنیادهای عرفانی امام خمینی https://eitaa.com/fvtt_ir/1929 💢بخش 2️⃣ ادوار عرفان نظری (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/1997 💢بخش 3️⃣ ادوار عرفان نظری (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2041 💢بخش 4️⃣بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2095 💢بخش 5️⃣ بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2148 💢بخش 6️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2176 💢بخش 7️⃣ بنيادهاي عرفان عملی حضرت امام (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2196 💢بخش 8️⃣ پرسش و پاسخ حضار (بخش 1) نحوه سازگاری بحث ناب‌سازي آموزه‌هاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2234 💢بخش 9️⃣ پرسش و پاسخ حضار (بخش 2) نحوه سازگاری بحث ناب‌سازي آموزه‌هاي وحياني با بحث عدم جدایی دین، فلسفه و عرفان https://eitaa.com/fvtt_ir/2320 💢بخش 🔟 وحدت عرفان و تشيع https://eitaa.com/fvtt_ir/2393 💢بخش 1️⃣1️⃣ دستيابي به عرفان شيعه فقاهتي https://eitaa.com/fvtt_ir/2441 💢بخش 2️⃣1️⃣ سلوك عرفاني حضرت امام (بخش پایانی) https://eitaa.com/fvtt_ir/2482 🔚 به پایان رسید بحمدالله —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ عرفان اسلامي از نگاه امام خميني (ره) 💢بخش 5️⃣ 🌐 بنيادهاي عرفان نظري حضرت امام (2) 📝 سرمایه ایشان در این قوت علمی به لحاظ روشی در پست قبل توضیح داده شد، اینک سرمایه ایشان به لحاظ محتوایی 🔺 اين به لحاظ روش، اما به لحاظ محتوا هم بسياري از اسرار ولايت حل شد. چند نمونه را عرض مي‌كنم. حضرت امام در همين كتاب تعليقات بر فصوص و مصباح «أَجْسَادُكُمْ فِي اَلْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي اَلْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي اَلنُّفُوسِ»
من لا يحضره الفقيه,جلد۲  ,صفحه۶۰۹ 
را بسيار زيبا معني مي‌كند. اين هم زير سر اقتداري است كه در انديشۀ عرفاني است كه چگونه ولي خدا به نور حق در دل كرّات سريان پيدا مي‌كند و همه جسم او هم مي‌شوند. بسيار عالي آن را حل كرد و بلكه همين بحث‌هاي امامت كه بسيار هم سخت است، حل برخي از روايات واقعاً سخت است؛ ولي حضرت امام اين را در كتاب مصباح الهدايه حل كرد البته به بركت آنچه از عرفان نظري دوره دوم استفاده كرد. 🔺 از اول كتاب مصباح الهدايه شروع مي‌كند به بحث از مقام ذات، فيض اقدس، اسماء، اعيان ثابته كه جزو مباحث عرفان نظري در دوره دوم است و از دل اين مباحث به مسائل مطرح شده در روايات مي‌رسد. خيلي خوب هم آن را حل مي‌كند خيلي خوب روايات را حل مي‌كند بدون اينكه روايتي را كنار بزند و از ظهور بيندازد. اين به دليل سه سنتي است كه در او جمع شد؛ عرفان، فلسفه و متن ديني با آن ريشه‌ها در كار حضرت امام حاضر است. 🔺 بنده توصيه مي‌كنم سروراني كه مي‌خواهند فقط معقول بخوانند بايد يك دوره فقه و اصول را خوب ببينند كه حداقل، روش ظهورگيري را ياد بگيرند. حضرت امام اين راه را طي كرده بود و خوب هم از پس آن برآمده بود. چرا علامه طباطبايي در الميزان اينقدر مي‌درخشد؟ چرا ظهورگيري‌هاي ايشان عالي است؟ درس خوانده و عالم ديني است، اين را بايد در نظر بگيريم. اين بنيادها است، اين يك بعد از كار حضرت امام بود. حضرت امام تا پايان عمر بر اين انديشه اصرار داشت و بلكه مي‌گفت كه اگر كسي اينها را كنار بگذارد حوزه را به سمت قرون وسطي مي‌برد و بلايي كه بر سر كليساي قرون وسطي آمد بر اين حوزه‌ها مي‌آيد. 🔺 حضرت امام در نامه اي به طلاب در اسفند 67، به صراحت مي‌گويد و حتي ناراحت بودند و مي‌گفتند: «یاد گرفتن فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار می رفت. در مدرسۀ فیضیه فرزند‏‎ ‎‏خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من‏‎ ‎‏فلسفه می گفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه می یافت، وضع روحانیت و حوزه ها،‏‎ ‎‏وضع کلیساهای قرون وسطی می شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و‏‎ ‎‏مجد واقعی حوزه ها را حفظ نمود.‏» صحیفه امام، ج 21، ص 278 🔺 در نامه‌اي كه به گورباچف نوشته يا در نامه‌اي كه در 25 دي 67، به خانم طباطبايي در اواخر عمر مي‌نويسد، تأكيد مي‌كند كه كتاب‌هاي عرفا را بخوانيد تا در فهم آيات قرآن ذوق پيدا كنيد. 🔺ايشان در سر الصلاة بيان كرده است: به جان دوست قسم همۀ بيانات اين آقايان شرح آيات و روايات است، (سر الصلاة ص 37) اين تلقي ايشان است؛ حرف درستي هم هست. اگر كسي كار كند مي‌فهمد، وقتي با مشكل مواجه شود مي‌بيند كه اين آيه را بايد با آن آيه جمع كند. بيشتر افراد وقتي به مباحث عميق همچون جبر و تفويض مي‌رسند يا جبري مي‌شوند يا قدري. چه كسي مي‌تواند درست جمع كند؟ كساني كه درس خوانده‌اند چقدر خوب جمع مي‌كنند؛ ولي بعضي از عالمان با اين همه درس خواندن در حوزه‌هاي علميه در فضاي فقه و اصولي، اينها را نمي‌توانند حل كنند. به همين دليل، گاهي تعبيرهايي دارند كه خوب نيست. بايد درس آن را خواند. درس را چگونه بخوانيم؟ حضرت امام نشان داده كه بايد عرفان بخوانيد تا ذوق در فهم آيات و روايات پيدا كنيد. اين را تا آخر حضرت امام داشت و دليل آن چيست؟ نشان مي‌دهد اين سنت چقدر ايشان را كمك مي‌كند. 🔹 همايش «عرفان اسلامي از نگاه امام خميني؛ بنيادها و دستاوردها» 7/3/94 (برگزار کننده: مجمع عالی حکمت شعبه مشهد) —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝چکیده تقریرات درس یادداشت شماره 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/90 یادداشت شماره 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/91 یادداشت شماره 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/92 یادداشت شماره 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/165 یادداشت شماره 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/228 یادداشت شماره 6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/317 یادداشت شماره 7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/517 یادداشت شماره 8️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/948 یادداشت شماره 9️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/991 یادداشت شماره 0⃣1⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1121 یادداشت شماره 1️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1140 یادداشت شماره 2️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1191 یادداشت شماره 3️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1896 یادداشت شماره 4️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1933 یادداشت شماره 5️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2000 یادداشت شماره 6️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2048 یادداشت شماره 7️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2100 یادداشت شماره 8️⃣1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2151 📌 موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ یادداشت شماره 8️⃣1️⃣ ⚪️ ☑️ بحث خطای در ادراک 4️⃣ حساسیت بالای انسان روی خطا برای چیست؟ 🔺فطرتا انسان نسبت به خطا خیلی حساس است. انگار یک فحش ناموسی داری به او می دهی. می گویی کلا خطا! این دلالتس چیست؟ 🔺در اصول فلسفه یک طور دیگری بحث می کنیم این هم یک طور دیگر بحث است. اگر کسی علاقه داشت ادامه بدهد. 🔺فطرت می گوید اینطور خطا را داری فراگیر می کنی من قبول ندارم. یک عده می خواهند همین فطرت را خاموش بکنند یک عده نمی خواهند خاموش بکنند که حرف این چیست. می گوید اینطوری که داری خطا را توسعه می دهی من زیر بارش نمی روم. خوب که تحلیل می کنی می بینی که فطرت با این کنار نمی آید. نه اینکه اذیت می شود. شما یک قضاوت فطری داری. 🔺ورود در بحث فطرت مبانی ای دارد. ورود در یک خرقه ی دیگری کردیم. آن بغل یک سری مبانی قبول کردند اینکه ما علم بسیط به کل خلقت داریم، و ... فطرت انسان همه چیز در آن هست لذا قضاوت دارد شما بدون قضاوت نیستید. یک لیوان آب داغ داغ را در حلقومت بریز از دهان تا معده فحشت می دهد چرا؟ چون من ساخت دارم، همانطوری که خار نمی توانم بخورم آب جوش نمی توانم بخورم. هر چیزی را نمی شود این درون ریخت. این ساختی که می بینید اگر من یک دشت فلت بودم آب جوش می ریختید مسئله ای نبود. اینکه من با آب جوش جور در نمی آیم ساخت دارم. 🔺این ساخت فقط در جسم نیست در ذهن و در خیال و عقل هم هست. شما ساختی دارید که آن ساخت قضاوت می کند. شما می گویید باشد من برای قضاوت های او ارزش قائل نیستم. می گوییم من یک سری مبانی طی کردم که برای قضاوت فطرت ارزش قائل هستم و می خواهم جهان را بر اساس احکام فطرت تفسیر بکنم. با گرایش فطری درگیر نمی شویم با آن همراه می شویم. 🔺بعد شما می گویی من طرفدار احکام فطرت شدم. می گویی اگر اینطوری است فطرت صبح ها 5 دقیقه بعد از نماز صبح حرف می زند، آن 5 دقیقه خیلی مهم می شود. یک داستانی شروع می شود آن هم به نطق در آوردن فطرت است. یک علم دیگر یک بساط دیگری راه می افتد. 🔺اگر می خواهیم تمدن نوین را راه بیندازیم باید این برخورد های تقلیدی را بگذاریم کنار. شاید بساط یک علم جدید راه بیفتد آن هم ندای فطرت. به عنوان شعر که چیز خوبی است! می گوید صدای آب باید اینجا باشد وگرنه حرف نمی زنم. طرف می گویند طوطی ات در این حالت حرف می زند، همه چیز را بر این اساس ویرایش می زند یک طوطی هم درون تو هست، شرایط را به هم بریزی این فطرت می میرد. 🔺این بحث فطرت را خیلی با عجله گفتم. فطرت خودش یک کتاب بحث دارد تازه می رسیم به این نقطه ای که الان رسیدیم که فطرت می تواند حرف بزند علامه و آیت الله العظمی فطرت است؛ بعد هم همینطوری حرف نمی زند، شرایطی باید فراهم بشود تا حرف بزند. داستان این هایی که خط های میخی را کشف کردند را شنیدید، طرف 20 سال پای یک کتیبه ایستاده هر روز خوانده و خوانده یک دفعه قفل کتیبه را باز کرده. روش های تحقیق شان چقدر جالب است. رفته خانه کنار میدان را گرفته مسافر خانه را برای چندین سال گرفته 20 سال خود کتیبه را نگاه می کرده تا آخر سر کشف می کند که چه دارد می گوید. قفل باز بشود دیگر شواهد می ریزد. اگر به ما بگویند یک اسراری از هستی را با یک زبانی دارد مخابره می شود که خود زبان کشف نشده، می گوییم صوتش را بده بعد از 200 سال کشفش می کنیم. فطرت یک زبانی دارد و زبانش یک طور خاصی است. خاک بر سر ما که واقعا داریم اینطوری فکری می کنیم که چون غربی ها نگفتند اینطوری نیست. —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 ☑️ بریده هایی از کلاس 💢بخش 1️⃣ نقطه شروع فلسفه https://eitaa.com/fvtt_ir/1935 💢بخش 2️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2003 💢بخش 3️⃣ بداهت واقعیت بیرون از خود (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2051 💢بخش 4️⃣ شهود عقلی (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2104 💢بخش 5️⃣ شهود عقلی (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2155 💢بخش 6️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2185 💢بخش 7️⃣ نگاه پیشینی به فلسفه (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2203 💢بخش 8️⃣ واقع بما هو واقع (1) https://eitaa.com/fvtt_ir/2243 💢بخش 9️⃣ واقع بما هو واقع (2) https://eitaa.com/fvtt_ir/2333 💢بخش 🔟 واقع بما هو واقع (3) https://eitaa.com/fvtt_ir/2404 💢بخش 1️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (4) https://eitaa.com/fvtt_ir/2456 💢بخش 2️⃣1️⃣ واقع بما هو واقع (5) https://eitaa.com/fvtt_ir/2487 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ بریده هایی از کلاس 💢بخش 5️⃣ 🌐 سه تحلیل برای تثبیت بداهت واقعیت بیرون از خود (4) 3️⃣ حضوري بودن علم به واقعيت ❇️ تحلیل عمیق‌تر حضوری بودن علم به واقعیت با استفاده از (در پست قبل توضیحاتی در مورد مبنای شهود عقلی داده شد، اینک توضیحات تکمیلی تر) 🔘 تبدیل این شهود به گزاره‌‌های حصولی توسط عقل 🔺عقل تحليلي مفاهيمي را از شهود انتزاع مي‌كند و عقل توصيفي بر پاية آنچه شهود شده است، اين مفاهيم را به هم مي‌پيوندد و گزارة حصولي مي‌سازد. براي نمونه، عقل تحليلي مفاهيم «من» و «هستي من» را از شهود انتزاع مي‌كند و عقل توصيفي، گزارة
«من هستم»
را مي‌سازد. اما مبرر همة اين فعاليت‌هاي عقلاني، شهود است. هم عقل تحليلي از شهود مي‌گيرد و هم عقل توصيفي بر مبناي شهود، گزاره مي‌سازد. مبرر و مستند اين گزاره، شهود است و ديگر نيازي به استدلال ندارد؛ و ازهمين‌رو، بديهي است. 🔘 تأمین کننده مطابقت با واقع گزاره‌‌های حصولی 🔺 حال اگر فرایندی تصویر کردید که از این علم حضوری، گزاره‌‌های حصولی برداشت شد، مطابقت با واقع بودن این گزاره‌‌های حصولی به چه نحو تأمین می‌شود؟ 🔺به اين نكته هم بايد توجه كرد كه نفس در ساحت‌هاي متعدد خود حاضر است، يعني هم در مرحلة شهود (شهود عقلي و شهود حسي) و هم در ساحت حصول. بنابراين هم در ساحت عقل شهودي حاضر است و هم در ساحت عقل تحليلي و عقل توصيفي. بنابراين همان نفس، كه در ساحت شهود، با عقل شهودي حقيقتي را مي‌يابد، در ساحت فعاليت عقل تحليلي و عقل توصيفي هم حاضر است و مي‌يابد اين‌هماني محصولات اين ساحت‌ها را. بنابراين مطابق با واقع بودن گزارة حصولي فراهم آمده را هم خود مي‌يابد. 🔘 بحثی معرفت شناسی یا هستی شناسی 🔺
علامه در پي هستي‌شناسي است و اصلا معرفت‌شناسي مورد بحث ايشان نيست. 
نبايد گمان كرد كه اين بحث‌ها از سنخ معرفت‌شناسي است و بنابراين معرفت‌شناسي مقدم بر هستي‌شناسي است. بايد توجه داشت كه بديهيات شهودي و بديهيات عقلي، چارچوب‌هاي اولية عقل را مي‌سازند و در تمام حيطه‌ها حاضرند. عقل اولي مي‌گويد اصل اين‌هماني و اصل امتناع تناقض پابرجاست و براي تصديق آنها، تنها تصور طرفين لازم است و نيازي به استدلال ندارد. اينها اصول اولي عقل هستند.
ما معتقديم اصول اوليه، فقط عقلي نيستند و اصول اولية شهودي هم داريم. اين اصول قبل از شكل‌گيري معرفت‌شناسي هم حاضرند و معرفت‌شناسي هم با همين‌ها كار خود را آغاز مي‌كند.
اساسا وقتي در تعريف معرفت مي‌گويند «باور صادق موجه»، و منظور از صادق، مطابق با واقع است، بايد قبل از تعريف معرفت و آغاز معرفت‌شناسي، «واقع» پذيرفته و تثبيت شده باشد. 🔺اين نكته در مورد منطق هم مطرح است. برخي اصول اولية عقل، پاية آغاز منطق است. براي نمونه، تمام اشكال استنتاج به شكل اول باز مي‌گردد و شكل اول بديهي دانسته مي‌شود. مي‌توان شكل اول را تحليل فلسفي كرد:
«شاملُ الشاملِ شاملٌ» 
يا
 «المندرجُ في المندرجِ مندرجٌ»
؛ اما اينها استدلال بر شكل اول نيست، و بايد گفت شكل اول، بديهي‌الانتاج است. 🔺 اينها چارچوب‌هاي اولية عقل است و عقل از آنها گريز و گزيري ندارد. پايه‌هاي عقل، دانش همگاني ضروري را شكل مي‌دهند، 📚 منبع: درس خارج نهایه - سال اول - 1393-1392 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac