⸤﷽⸣
🔰 ناراست راستنما: حماس برای حفظ جان و مال مردم برود. (۱)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🔹 جناب #زیدآبادی در متنی با عنوان "اگر حماس نوارغزه را ترک کند..." پیشنهاد داده است حماس به کشوری ثالث رود.
☑️ نکاتی اجمالی در #نقد تحلیل وی با تفکیک عبارتهای ایشان عرض میشود:
🔻۱. جلوگیری از حمله زمینی، حماس به جای دیگری رود.
☑️ در این عبارت ۱) بر چه اساسی حمله زمینی #رژیم صهیونیستی را قطعی فرض کرده است؟ و ۲) بر چه مبنائی لزوماً #حمله_زمینی را به نفع رژیم غاصب تفسیر کرده است؟ ۳) مقصود از نیروهای حماس گردانهای القسام و مانند آن است یا همه مردم؟ چرا بین حماس و مردم آن سرزمین، تفکیک کرده است؟
🔻۲. کنترل باریکه را به دولت خودگردان بدهد.
🔹آیا #دولت_خودگردان پس از سالها #مداهنه و همراهی با رژیم و پشتِیکمیز نشستنها، جلوی ظلم و پیشرفت و شهرکسازیها جدید این رژیم کودککش را گرفته است، تا مدیریت باریکه را نیز به او بدهند؟
... ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 ناراست راستنما: حماس برای حفظ جان و مال مردم برود. (۲)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🔻۳. آیا مصیبتی پیش خواهد آمد؟
🔹فرض کسی که چنین سؤالی (با هویّتی توبیخی و انکاری)، این است که با رفتن حماس به جای دیگر #مصیبت جنگ و گرفتاریهای مانند آن پیش نخواهد آمد. از این فرد باید پرسید که مصیبت فقط کشتهشدن و مانند آن است، یا مصیبتهای دیگری نیز در قاموس او وجود دارد. #مصیبتهایی چون آوارگی از وطن، تحقیر، اسارت، ازبین رفتن هویّت و آزادگی و مانند آن. اگر در قاموسش چنین معانیئی وجود ندارد، توصیه میکنم کمی بر دائره معانی واژگان خویش بر اساس هویّت دینی و انسانی بیافزاید که اگر چنین نکند، تفسیرهای او همیشه مادیگرا و یکسو خواهد شد. بله حفظ مال و جان و مانند آن مهم است، اما #عقل همیشه هنگام #تزاحم میان مسائل مختلف، مهمتر را برمیگزیند؛ بنابراین عقل میان مال و جان، جان را و میان جان و هویّت انسانی، آزادمردانگی و هویّت انسانی را انتخاب میکند. لذا از نویسنده محترم میپرسم آیا اگر بر معنانی واژگان چون مصیبت، معانی دیگری بیافزاید، آیا مصیبتی پیش خواهد آمد؟
🔻۴. مثال زدن به #یاسر_عرفات و محاصره بیروت توسط آریل شارون و عدم امکان مقابله
🔹بگذریم از اینکه #وجه_شبه این تشبیه مشخص نیست و گویا تنها وجه شبه آن بر این فرض است که همچنانکه در زمان یاسر عرفات، #مقابله با صهیونیستهای تا دندان مسلح، که جوّ جهانی و غیره نیز در اختیار آنان بود تا جایی که خود را قویترین یا از قویترین نیروهای امنیّتی و نظامی معرفی کرده بودند، ممکن نبود، اکنون نیز چنین است؟
به نظر میرسد این فرد یا تغییرات ژئوپولتیک و غیرهی جهان را نادیده گرفته است. به فرض صحیحبودن #عملکرد یاسر عرفات در این زمینه، که در مواردی عملکرد وی به شدّت مورد نقد است، چرا نویسنده #نسخهای یکسان را بدون توجه به #تغییرات مختلف اجتماعی، سیاسی، و ... برای دو زمان میپیچید؟
و نیز خود نویسنده تصریح کرده است که یاسر عرفات مقابله را ممکن نمیدانست، اما تجربههای جنگهای اخیر با این رژیم نشان داده است که اولاً هم مقابله ممکن است و ثانیاً نتیجه یک جنگ همیشه پیروزی در میدان نیست که #شکست هیمنه پوشالی دشمن آن هم با دستان نسبتا خالی بسیار #پیروزی بزرگی است.
🔻۵. حال چه عیبی دارد حماس برای نجات مردم غزه همین کار را "یعنی رفتن از عزه را" انجام دهد.
🔹نویسنده محترم هرچند مشخص نکرده است که مقصود از «عیب» در این عبارت چیست؟ آیا عیب سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، و ... کدام مورد نظر آن است، اما بر اساس مطالب دیگر وی در همین نوشتار کوتاه، گویا مقصود وی این است که اگر حماس این کار را میکرد، هم خود و هم منطقه و هم اهالی غزه را از مرگ و نابودی نجات میداد که البته گفتیم چنین نگاهی به دلیل یکسو بودن آن، تنگنظرانه است.
🔻۶. لطفا #اصولگرایان تندخو قدر اعصاب خودشان را کنترل کنند و فبل از چسباندن هر اتهامی بيانديشند که صلح امام حسن ع هم هست.
🔹بگذریم از «تندخوئی» تبلوریافته در این عبارت، که مرز اخلاق و #مغالطه را درنوردیده است، و این که نویسنده خود پیشدستی کرده و آنچه خود در قالب عبارت «قبل از چسباندن هر اتهامی» توصیه کرده است را مرتکب شده است؛ با گذر از اینها عرض میکنم:
#امام_حسن ع حقیقتا مظلوم است چرا که باگذر صدها سال از صلح وی و تبیین جوانب آن، همچنان عدهای آن را وسیلهای برای متهمکردن دیگران میدانند بدون آنکه گویا حتی نگاهی به مفاد آن کرده باشند.
از نویسنده میپرسم فلسفه #صلح امام حسن ع چه بوده است؟ آیا تنها فلسفه آن نجات جان مؤمنان بود یا نکات دیگری نیز در آن هست؟ اساسا آیا #زمان_حاضر که #کفر به تمام قد در #صهیونیست خودنمائی کرده است و #نفاق آنان حتی برای سران و مردمان بسیاری از کشورها #آشکار شده است، باز دم از صلحی زدن که #هویّت بنیادین آن بر اساس مفاد آن، #رسواکردن نیرنگ معاویه و عدم تعهد وی به دین و آیین و اخلاق و مانند آن است تا «لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً» به وضوح آشکار شود؛ چه جایی دارد؟
... ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 ناراست راستنما: حماس برای حفظ جان و مال مردم برود. (۳)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🔻۷. چون #فلسفه_سیاست صیانت از جان و مال و آسایش مردم است از تهدید و خطر نه به خیر انداختن زندگی مردم برای حفظ موقعیت یک فرد یا گروه یا دولت.
🔹وی فلسفه سیاست را «صیانت از جان و مال و آسایش مردم» معرفی کرده است. هرچند #صیانت از جان و مال و آسایش مردم بسیار مهم است، اما گویی وی هیچ نگاهی به #تراث_اسلامی در تبیین وظایف حکومت نکرده است. #امام_علی علیه السلام در بیان سرفصلهای وظایف حاکمان، مسائلی چون «جمعآوری خراج و مانند آن» و «جهاد با دشمن» و «اصلاح مردم و کارهای آنان» و «آبادانی» مطرح میکند: «هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ حِينَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَايَةَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِهَا»
با گذر از ترتیب بیان امام علیه السلام که بسیار مهم است، عرض میکنم در این عبارت «جهاد با دشمن» نه فرار از آن را توصیه کرده است؛ لذا #خالیکردن زمین جبهه، آن هم زمینی که متعلق به شماست و باید آن را حفظ کنید، نه تنها با عقل که با دین نیز نمیسازد. خالیکردن میدان در صورتی دینی و عقلانی است که فرد بخواهد در موضعی قویتر قرار بگیرد، در حالی که اوّلاً تجربه نشان داده است که با خالیکردن جبهه در برابر دشمن #صهیونیسم چنین حاصلی نخواهد داشت، همچنانکه در قصه یاسر عرفات اتفاق افتاد؛ و ثانیاً به فرض خالیکردن جبهه و جایی دیگر رفتن، چه تضمینی وجود ندارد که با فشار صهیونیسم و قدرتهایی چون آمریکا، کشور میزبان مشکلات متعددی برای این گروه ایجاد نکند و ثالثا بر چه مبنائی توصیه میکند گروهی که ملت آن یا بسیاری از ملت آن، آنان و کارهای جهادی آنان را به دلائل مختلف قبول دارند، سرزمین اجدادی خویش را ترک کنند؟
🔻۸. فهم و عمل به فهم همین یک نکته است که سیاستمدار صادق را از بدلی آن مشخص میکند.
🔹تنها در پاسخ به این عبارت عرض میکنم، بیان یک نکته مبهم، با زوایای مختلفی که بیان نشده است، و بنیاننهادن بسیاری مسائل بر آن و صادقبودن و نبودن و شناخت بدل و غیر بدل را بر آن نهادن، خود آیا فهمی صحیح و صادقانه است یا خیر؟ لذا عرض میکنم شناخت «تحلیلگر سیاسی-اجتماعی صادق از بدل» بر فهم این نکته لااقل استوار است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 ناراست راستنما: حماس برای حفظ جان و مال مردم برود. (۴)
✍ اصغر آقائی
_____________________
🔹 با توجه به توضیحات گذشته #مغالطات زیر در این #کوتاهنوشت آقای #احمد_زیدآبادی خواسته یا ناخواسته رخ داده است:
☑️ مغالطه ابهام ساختاری: صدر و ذیل ساختار تحلیل وی با ابهامهای متعددی روبهروست.
☑️ مغالطه واژه مبهم: مانند قطعیشمردن بهنفع رژیم صهیونیستی بودنِ حمله زمین به غزه
☑️ مغالطه کنه و وجه: مانند اهداف اصلی و فرعی قیام مردم عزه را جابهجا کردن
☑️ مغالطه علت جعلی: مانند صلح یاسر عرفات را تنها و تنها عقلانیت او در تشخیص عدم امکان مقابله معرفی کردن
☑️ مغالطه بزرگنمایی: مانند بزرگنمایی قدرت زمینی ارتش رژیم جعلی (در حالی که بسیاری از کارشناسان چنین نمیگویند)
☑️ مغالطه کوچکنمایی: مانند کوچکنمایی حرکت حماس و حمله پیشدستانه، قدرتمندانه و مبتکرانه آنان
☑️ مغالطه طرد شقوق: مانند عدم توجه به جوانب صلح امام حسن علیه السلام
☑️ مغالطه بیان عاطفی: مانند در قالب پرسش و عبارتهایی گویا دلسوزانه رفتن حماس را به نفع مردم معرفی کردن
☑️ مغالطه ارزیابی یکطرفه: مانند تمام اجزای متن 😅☺️
و ...
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔺اگر تو ایران یه دختر بخوره زمین و بره بیمارستان این فرد چههاا که نمیکنهه
🔻اما گویی از غزه خبری نداره ....
🔹البته ازش انتظاری نیست ... به ویژه آنکه تربیتشده پدری است که نه تنها "#محکومیت حمله به غزه" توسط برخی از #هنرپیشگان رو برنمیتابه و عليه اونها نامهای سرگشاده مینویسه، رژیم غاصب رو دمکراتيکترین دولت خاورمیانه معرفی میکنه.
🔻#جان_وویت پدر #آنجلینا_جولی در این نامه بعد از متهمکردن برخی مخالفان حمله به غزه به نادانی و ضد سامیگرایی (یهودستیزی) مینویسه:
آنان همچنین دمکراتيکترین کشور در خاورميانه را بدنام کردند.
(They having)
“defamed the only democratic country of goodwill in the Middle East”.
✅ بنابراین شاخصه #عقلانیت ۱) شناخت خداوند و اطاعت از او؛ و ۲) شناخت دشمن او و عدم تأییدش حتی با #سکوت است. و ظالم در هر آئینی که باشد، دشمن خداست. پیامبر ص فرمود:
💠 اَلا وَ اِنَّ اَعْقَلَ النّاسِ عَبْدٌ عَرَفَ رَبَّهُ فَاَطاعَهُ وَ عَرَفَ عَدُوَّهُ فَعَصاهُ
💠 بدانيد كه عاقلترين مردم كسى است كه پروردگارش را بشناسد و از او پيروى كند، دشمنان خدا را بشناسد و از آنان نافرمانى كند.
🔻 بنابراین معیار #حیات_انسانی یا همان حیات معقول، #تبعیت از حق است. به فرموده امام حسین ع تنها با تبعیت از حق، عقل کامل میشود؛ نه با عنوانگرایی و شهرت و مانند آنها: "لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ"
✅ بنابراین عقل خود را پایبند انبیا و عاقلان عالم کنیم، نه صرفاً مشهوران عالم، که شهرت ریشهندوانده در عقلانیت، به نسیمی از احساس بند است.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 لا تَزالُ اُمّتي بِخَيْرٍ ما تَحابُّوا وأدَّوا الأمانَةَ، واجْتَنَبوا الحَرامَ، وقَرَوُا الضَّيْفَ، وأقامُوا الصَّلاةَ، وآتَوا الزَّكاةَ.
🌀 امّت من تا زمانى كه يكديگر را دوست بدارند، امانت را [به صاحبش] بازگردانند، از حرام دورى كنند، ميهمان را گرامى بدارند، نماز بگزارند و زكات بپردازند، پيوسته در خير و خوبى خواهند بود.
🔻 My nation will continue to thrive as long as they love each other, deliver the trust, refrain from the forbidden, respect the gust, maintain the prayer, and pay the alms-tax (zakāt)
🔹 thrive: رشدکردن
🔹 as long as: تا زمانی که
🔹 deliver: دادن، بازگرداندن
🔹 trust: اعتمادکردن، امانت
🔹refrain: جلوگیری
🔹 forbidden: حرام
🔹 maintain: حفظکردن، مراقبتکردن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۳)
✍ اصغر آقائی
__________________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: جوان قیامکرده (۳)
🔻گفتگوی #ابراهیم و عمویش آزر، که نمیدانم میتوان نامش را گفتگو گذاشت یا خیر به پایان رسید و ابراهیم با کولهباری از حزن که بر قلبش سنگینی میکرد، از عمویش جدا شد.
🔻کناری رفتم. ابراهیم، که گویی دریایی، جهانی، امّتی است پرشکوه، از کنارم گذر کرد. «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ». زبانم به کامم چسبیده بود، جرأت سخن نداشتم. خواستم او را صدا بزنم امّا نشد که نشد.
🔻به خود جرأت دادم قدمبهقدم با کمی فاصله در کوچه پس کوچههای شهر او را تعقیب کردم. از شهر خارج شد و کناری رفت. گویی با کسی نجوا میکند. در زاویهای قرار گرفتم تا هم نجوایش را بشنوم و هم صورت دلربای او را بنگرم. اشکهای او بر گونههایش روان بود و دانستم که با #معشوق ازل سخن میگوید. ناخواسته گریستم.
🔻ابراهیم شروع به #استغفار کرد و از خداوند آن یگانه آمرزشگر، طلب مغفرت میکرد. نام #آزر را که شنیدم، متوجه شدم که برای عموی خویش طلب غفران میکند. دستان بهآسمانافراشته، چشمانِ اشکبار، سرِ بهزیرافکنده، زانوانِ بهادب برخاکنشسته، و صدای حزین، برایم دیگر آشنا بود. گویی دیگر با این حال انس گرفتهام. من بارها و بارها در این سفر دیده بودم که هر فرصتی که به #انسان_کامل دست میداد، زانوی ادب در برابر آن خدای بیکران بر خاک میزد.
🔻ابراهیم به خانه بازگشت. عموی او کنار نخلی برافراشته، خوشه انگوری را در دست گرفته، دانه دانه آن را به دهان میگذاشت و با لذت تمام میخورد. آزر گفت: این غریبه کیست که با خود آوردهای؟ ابراهیم گفت: عمو جان، همان طور که گفتی غریب است و #مهمان من. راستش با این جملهی او کمی به خود بالیدم؛ من، مهمان ابراهیم، خلیل الله شدهام. البته کمی شرمسار هم بودم؛ او خلیل الله و رفیق همراه خداوند و من ...؛ نه وصله ناجوری بودم؛ اما مهر و #مهربانی او چنان بود که احساس غربت نداشتم.
🔻عموی ابراهیم گفت: باشد و خوشه انگوری را همراهِ دو سیب در ظرفی گذاشت به ابراهیم داد و گفت: امروز درباره تو با بزرگ #معبد صحبت کردم و سخنهایت را به او گفتم. او بسیار متعجب شد. قرار است فردا با تو به دیدارش برویم، مگر آنکه او آن بادِ کلهات را خالی کند و من را از این یکیبه دو کردنهای بیجای تو رها سازد. من دیگر در برابر #بت_بزرگ شرمسارم.
🔻ابراهیم نگاهی به من کرد و با تبسمی مرا به داخل خانه دعوت کرد.
🔻شب پس از اطعام و مهیّاکردن محل استراحت من، خود در کناری به عبادت مشغول شد؛ عبادتی که از سر #تسلیم بود. «وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ».
🔻از فرط خستگی خوابم برده بود که با نجوای ابراهیم از خواب بیدار شدم. ساعتی دیگر تا طلوع آفتاب نمانده بود. به صبح که نزدیکتر میشدیم به جای ابراهیم من #دلهره گرفته بودم که در معبد چه خواهد گذشت؟ اما ابراهیم آرام و پرقرار، با قلب سلیم خویش «إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» در حالی که دست به آسمان داشت گفت: خداوندا من تسلیم تو هستم و راضی به قضا و حکم تو «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ».
🔻با این جمله قامت رعنای ابراهیم در پسِ اشکهای جاریِ چشمانم پنهان شد، و من به یاد آن قامتِ رشیدِ برزمینافتاده در میدان، در حالی که دشمنانش دور پیکر بیرمقش حلقه کرده، ضربه میزدند، افتادم؛ و با او در آن معرکه، همنجواشده، گفتم: خداوندا راضی به رضای تو هستم و بر آن صبر میکنم «الهی رِضاً بِرِِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک یا رََبََََّ لا الهَ سِواکَ».
🔻وه که چقدر اوصاف انسانهای کامل به هم نزدیک است.
🔻صبح شد و ما به راه افتادیم، ... سوی معبد ... .
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
🔰یادداشتهای قرآنی:روششناسی تبلیغات سوء دشمن (۲): تهمتزدن به رهبران و مبارزان در میدان
✍ اصغر آقائی
___________________
🔻یکی از راههای #پنهانکردن ضعف خود، برچسبزدن به دیگران است. این صفت که در عرف دین و اخلاق، #تهمت و #افترا نام گرفته است، یکی از شیوههای دشمن در حفظ موقعیت خویش است.
🔻#باطل برای آنکه بتواند جبهه حق را تضعیف کند: ۱) تلاش میکند سخنان و اعمال شما را زیر نظر بگیرد، ۲) از میان آنها مواردی را انتخاب کند، و ۳) بر اساس آنها افتراء و تهمتّی را به شما بزند.
🔻لذا یکی از #شیوههای رایج در #عصر_حاضر توسط #رسانههای دشمن، تبلیغ هماهنگ تهمتها و افترائات مختلفی است که صورت میگیرد؛ همچنانکه در مسئله #فلسطین در همین دو سه هفته اخیر موارد متعددی را مشاهده کردیم؛ مانند کودکان سربریده شده توسط نیروهای #حماس.
🔻 به همین علّت خداوند متعال دشمنان را چنین معرفی میکند:
💠 «نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلًا مَّسْحُورًا» (اسراء/47)
💠هنگامی که به سخنان تو گوش فرامیدهند، ما بهتر میدانیم برای چه گوش فرا میدهند؛ (و همچنین) در آن هنگام که با هم نجوا میکنند؛ آنگاه که ستمگران میگویند: «شما جز از انسانی که افسون شده، پیروی نمیکنید!
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 #عقل، نه مرکب همیشگی بشر؛ که وسیلهای است برای #تمام_شدن؛
تمامشدنِ #خود،
تمامشدنِ #من،
تمانشدنِ #مظاهر_من،
مظاهری چون ثروت من، خانه من و ...
🔻و با تمامشدن این مظاهرِ منیّت،
انسان وارد مسیر #بینهایتِ #بااوبودن میشود؛
🔻جایی که تمام هستی فرد #عشق میشود.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#صفائی_حائری
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 إذا عَظَّمَتْ اُمّتي الدُّنيا نَزَعَ اللّه ُ منها هَيْبَةَ الإسلامِ.
🌀 هرگاه امّت من دنيا را بزرگ بدارند، خداوند شكوه اسلام را از آنان مى گيرد.
🔻 Whenever My community (nation) aggrandizes the world, Allah will remove the slendour of Islam from them.
🔹 aggrandize: بزرگشمردن
🔹 remove: برداشتن، ازالهکردن
🔹 slendour: شکوه، هیبت
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰کنترل و جهتدهی احساسات، هدف عقل و ایمان
✍ اصغر آقائی
همراه با شعری از سهراب سپهری
_____________________
🔻#حیات_معقول یعنی کنترل احساسات، چه احساس مثبت و چه منفی؛ هرچند اگر دقیق باشیم آن احساس مثبت اما خارجشده از کنترل، دیگر مثبت نیست و منفی است.
🔻فرض کنید مادری به فرزندش میگوید امشب حالم خوب نیست و خانه باش و روضه امام حسین عليهالسلام نرو؛ اما فرزند قبول نمیکند. در این فرض، احساسِ ظاهراً مثبتِ فرزند، سبب شده است که او از #حیات_ایمانی، یا همان حیات معقول، دور شود.
🔻 اگر احساسات کنترل نشود، گاه اتفاقات تلخی میافتد. به فرض کسانی که #شهید_آرمان عزیز را به قتل رساندند، به درستی از حکومت ناراضی بودند، آیا کشتن یک فرد به دلیل نارضایتی از حکومت، آن هم بدان صورت فجیع، کار عقل بود؟ نه کار عقل و نه کار وجدان، که همان هویتِ فطرتاً مؤمنِ بشر است، بود.
🔻 به همین علّت است که هویّت #بردباری، به عنوان یکی از شاخصترین آموزههای دین و ثمرههای ایمان، در احادیث #عقلانیت معرفی شده است. امام على عليه السلام فرمود:
💠 اَلْحِلْمُ نورٌ جَوهَرُهُ الْعَقْلُ: بردبارى نورى است كه جوهره آن عقل است.
🔹 خوب است در این زمینه شعری از مرحوم #سهراب_سپهری را بخوانیم:
🔻به خودم می گفتم:
بچهها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
🔻باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
🔻خطکشی آوردم،
در هوا چرخاندم…
چشمها در پی چوب، هرطرف میغلطید
🔻مشقها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم…
🔻سومی می لرزید…
خوب، گیر آوردم !!!
صید در دام افتاد
و به چنگ آمد زود…
دفتر مشق حسن گم شده بود
این طرف، آنطرف، نیمکتش را میگشت
تو کجایی بچه؟؟؟
بله آقا، اینجا
همچنان میلرزید…
” پاک تنبل شده ای بچه بد ”
” به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند”
” ما نوشتیم آقا ”
🔻باز کن دستت را…
خطکشم بالا رفت، خواستم بر کف دستش بزنم
او تقلا میکرد
چون نگاهش کردم
ناله سختی کرد…
گوشهی صورت او قرمز شد
هق هقی کرد و سپس ساکت شد…
همچنان میگریید…
مثل شخصی آرام، بیخروش و ناله
🔻ناگهان حمدالله، در کنارم خم شد
زیر یک میز، کنار دیوار،
دفتری پیدا کرد ...
🔻گفت: آقا ایناهاش
دفتر مشق حسن
🔻چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
🔻غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گروید …..
🔻صبح فردا دیدم
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر
سوی من می آیند…
🔻خجل و دلنگران،
منتظر ماندم من
تا که حرفی بزنند
شکوهای یا گلهای،
یا که دعوا شاید
سخت در اندیشهی آنان بودم
🔻پدرش بعدِ سلام،
گفت: لطفی بکنید،
و حسن را بسپارید به ما ”
گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟
گفت: این خنگ خدا
وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمین افتاده
بچهی سر به هوا،
یا که دعوا کرده
قصهیی ساخته است
زیر ابرو و کنار چشمش،
متورم شده است
درد سختی دارد،
میبریمش دکتر
با اجازه آقا ….
چشمم افتاد به چشم کودک…
غرق اندوه و تاثر گشتم
🔻منِ شرمنده معلم بودم
لیک آن کودک خرد وکوچک
این چنین درس بزرگی میداد
بیکتاب و دفتر ….
من چه کوچک بودم
او چه اندازه بزرگ
به پدر نیز نگفت
آنچه من از سر خشم، به سرش آوردم
✅ عیب کار از خود من بود و نمیدانستم
من از آن روز معلم شدهام ….
او به من یاد بداد درس زیبایی را…
که به هنگامهی خشم،
نه به دل تصمیمی،
نه به لب دستوری،
نه کنم تنبیهی.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
هدایت شده از عکسنوشت🌿
#عکس_نوشت
⸤﷽⸣
🕊️🕊️
قلمی برداشتم
که بنویسم شاد از خورشید،
تا گذاشتم قلمم بر کاغذ،
ناگاه،
دلم از غصه بر خود پیچید،
و نوشتم من،
از غروبش دلگیر؛
و قلم ایستاد در دستم،
که همین یک واژه
که همین آه را چاره
و کشیدم آهی،
و نوشتم در دل،
که بیایید روزی،
که بیاید نوری،
و قلم باز رقصید،
و نوشتم من نوری،
خواهد آمد او روزی.
عکسنوشت🌿
اینجا دلنوشتهها در قاب تصاویر، قلب و روحت را به جستجو در معنای زندگی دعوت میکند.
@aksneveshtnoora
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 مَثَلُ أهلِ بَيتي مَثَلُ سَفينَةِ نُوحٍ؛ مَن رَكِبَها نَجا و مَن تَخَلّفَ عَنها غَرِقَ.
🌀 مَثَل اهل بيت من، مثل كشتى نوح است كه هر كس سوارش شد نجات يافت و هر كس كه از آن باز مانْد غرق گشت.
🔻 Indeed the example of my household among you is like that of Noah's Ark; whosoever embarked it was saved and whosoever chose to temain it was drowned.
🔹 Indeed: یقینا
🔹 example: مَثَل
🔹 household: اهل بیت
🔹 ark: کشتی
🔹 embrak: درنشستن، سوارشدن
🔹 remain behind: عقبافتادن
🔹 drowned: غرقشدن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰ایمان و عقلانیت: بررسی مصداقی تشکیکیبودن ایمان
✍ اصغر آقائی
___________________
🔻با توجّه به آنچه امروزه در #جهان در جریان است، به نظر میرسد تأمّل در برخی مطالب جا داشته باشد.
🔻قبل از از بیان اصل مطلبی که میخواهم عرض کنم، توجّه شما را به #چند_مثال جلب میکنم:
✔️ فردی #بیدین و یا #بودایی و مانند آنان را در نظر بگیرید که در برابر #اسرائیل ایستاده، از #ظلم آنان بیزاری جسته، با آنان مقابله میکند.
✔️ فردی #مسیحی را در نظر بگیرید که از اسرائیل، به عنوان #وعدهای که در #کتاب_مقدس داده شده است، دفاع میکند؛ تا پس از حکومت آنان و برخی اتفاقات، چون آرماگدون، #مسیح بازگردد.
✔️ فردی را در نظر بگیرید که از اسرائیل تنها به دلیل #غیر_مسلمانبودن و صرفاً بر اساس #تعصب، و یا منافع شخصی، دفاع میکند و کاری به آموزه کتاب مقدس ندارد.
✔️ فردی فلسطینی را در نظر بگیرید که معتقد است در اسلام کنیز و #بردهگرفتن امری جاری در تمام زمانهاست و وقتی مثلاً یک زن اسرائیلی را اسیر میکند، چونان داعشیان، آن را کنیز خود گرفته و یا خرید و فروش میکند.
✔️ فردی فلسطینی را در نظر بگیرید که با اشک #قرآن میخواند و از #ایمان خود به پیامبر ص سخن میگوید و یا با خواندن قرآن به خود تسکین میدهد.
✔️ فردی فلسطینی را در نظر بگیرید که معتقد است در اسلام کنیز و #بردهگرفتن امری است که در زمان ما نمیتواند جریان داشته باشد، لذا با یک زن اسیر فلسطینی، برخوردی متناسب با او انجام میدهد و حتی به او نیز از غذای خود میدهد و تفاوتی قائل نمیشود.
🔻 بررسی این چند مثال:
✅ آیا این چند مصداق یکی هستند؟ طبیعتاً خیر. هر یک را اجمالا بررسی میکنید:
☑️ مورد اوّل: این فرد هرچند #موحّد نیست و یا اساساً بیدین است، اما در #دایره_ایمان است؛ زیرا ایمان یعنی #کرنش_در_برابر_حق؛ پس هر دوی آنها به همان میزان که در برابر حکم #عقل، که همان #حجّت_باطنی خداوند است، کرنش میکنند، در حقیقت در برابر خداوند کرنش کردهاند؛ لذا این عمل آنان در دائره ایمان تعریف شده، و این ایمان باطنی آنان، در روز آشکارشدن باطنها «یوم تبلی السرائر» آشکار میشود؛ چرا که قیامت مظهر #الظاهر به عنوان اسم خداوند است.
☑️ مورد دوم نیز حتما #مؤمن است و ایمان او از مثال اول نیز قویتر است زیرا در برابر #دو_حجّت خداوندی، یعنی حجّت باطنی و حجّت ظاهری، کرنش کرده است؛ لذا به میزان خود در دائره ایمان است؛ زیرا انتظار مسيح او را به پذیرفتن اسرائیل کشیده است.
☑️ مورد سوّم: این فرد از دائره ایمان #خارج است زیرا #کرنشی در برابر حق ندارد (بر اساس مثال).
☑️ مورد چهارم: #قضاوت درباره ایمان این فرد کمی دشوار است؛ زیرا مصادیق مختلفی دارد، ولی تنها یک سؤال میپرسم: آیا عمل این فرد در #تبلیغ اسلام مؤثر است؟ فرض بگیرید با #زنان_اسرائیلی اسیرشده، مانند کنیز عمل میشد، آیا پس از رهاشدن آنان، به هر دلیلی، و سخنانی که در شیوه برخورد با آنان گفته میشد، میتوانستیم، از اسلام #دفاع کنیم؟
☑️ موردهای پنجم و ششم: هر دو بر اساس توضیحاتی که دادم در دائره ایمان هستند.
🔻 نتایج این اجمال:
بنابراین:
۱) ایمان امری #تشکیکی است و #مختص_شیعه نیست؛
۲) هر کسی که از #عقل خویش، حقیقتا تبعیّت میکند، هرچند حجّت ظاهری نیز به او نرسیده باشد، و یا رسیده و درک نکرده باشد، در دائره ایمان است؛ زیرا ایمان یعنی #کرنش در برابر حق برآمده از عقل یا نقل و یا هر دو.
۳) بر اساس #فقه_مقاصدی، اصل #کرامت_انسان بر همه یا بسیاری از احکام دین حاکم است، لذا تا جایی که ممکن بود در طول حیات اولیاءالله، انبیا و امامان، با آن یعنی بردهداری، مبارزه میشد؛ بنابراین در زمان ما که #بردهداری با طبع بشر امروزی که گرایش به آن اصل متین، یعنی کرامت ذاتی انسان، دارد، همراه شده است، پذیرفتن حکم بردهداری به عنوان حکمی اسلامی وجهی ندارد.
۴) #نکته_مهم: هر یک از مصادیق میتواند جنبههای دیگری نیز داشته باشد؛ که در این کوتاهنوشته، نمیگنجد. مثلا: در مثال دوم، طبیعتا در این مصداق، نکات ریز دیگری هم هست مانند تعارض بین عقل و نقل؛ زیرا از سویی ظلم اسرائیل با عقل او نمیسازد و از سویی دیگر کتاب مقدس، یا عالمان دینشان، گفته است که یهود تا در سرزمین مقدس حاکم نشود، بازگشت مسیح اتفاق نمیافتد. لذا در بررسی مصادیق حتما حیطه و جهت آن باید مورد توجه باشد، و جهت بحث در مثال بنده تنها و تنها، پذیرش حکومت یهود و اتفاقات آن بر اساس آموزههای دین است؛ مانند یک مسلمان که معتقد است کشتهشدن برخی انسانها قبل از قیام مهدی عج و بعد از آن، امر طبیعی و لازمه قیام است. لطفا دقت کنید.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 ما ثَبّتَ اللّه ُ حُبَّ عليٍّ في قلبِ مؤمنٍ فَزلَّتْ به قدمٌ إلّا ثَبّتَ اللّه ُ قَدَما يومَ القيامةِ علَى الصِّراطِ.
🌀 هرگاه خداوند عشق و دوستى على را در دل مؤمنى استوار سازد و با اين حال قدمش بلغزد (خطايى از او سر زند) خداوند قدمش را در روز قيامت بر صراط، استوار نگه مىدارد.
🔻 When Allah secures the love for Alī in a believer's heart, whenever his foot slips, Allah will secure his foot on the Sirāț [Bridge outstretched over Hell] on the Day of Resurrection.
🔹 secure: ایمنساختن، تثبیتکردن
🔹 believer: مؤمن
🔹 slip: لغزیدن
🔹 Bridge: پل
🔹 outstretched: کشیدهشده
🔹 Hell: جهنم
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۴)
✍ اصغر آقائی
________________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: جوان قیامکرده (۴)
🔻#معبد ... واژهای که مرا از دیروز به هراس انداخته بود، اکنون مقابل من است. ... ستونهای برافراشته، #بتهای قد و نیمقد ...
🔻با بازشدن درب معبد، وارد شدیم. من ناگهان خشکم زد. درون معبد چنان تزیین شده بود که بهت تمام وجودم را گرفته بود.
🔻 اما #ابراهیم انگارنه انگار ... حتی گویی در زندان افتاده است. روح بزرگ #انسان_کامل، با دیدن #مظاهر_جهل بشرِ دو پا همیشه در آزار است و ابراهیمی که حتی بویی از شرک در سخن و رفتار او نبود، ... تحمل آن مکان برایش سخت بود. «ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
🔻امّا ... چه شده است؟ ابراهیم کنار بتی ایستاد. عجیب است!؟ من که به خاطر حیرت از آنچه در قاب چشمانم قرار گرفته بود، قدمهایم شل شده بود، از ابراهیم عقب افتاده بودم، که همیشه #زیبایی_ظاهری دنیا انسان را از مسیر و همراهی با انسان کامل دور میکند، دوان دوان خود را به ابراهیم رساندم.
🔻بتی عظیم الجثه که بسیار با ابهّت نیز تزئین شده بود، گویی تمام وجودم را #تسخیر کرده بود. ...
🔻ابراهیم که در چشمان بت بزرگ خیره شده بود، زیر لب چیزی میگفت. نمیدانستم چه میگوید اما معلوم بود #فکری در سر دارد.
🔻هنوز ذهنم درگیر این اتفاق بود که ابراهیم خطاب به من گفت: این #بت_بزرگ است؛ خدای خدایان این مردم. و قرار است همکار من باشد و در خدمت من. لبخندی تلخ بر لبانش نشست و آرام به راه افتاد.
🔻خیلی وقتها از #جملات کوتاهی که در این سفر از انسان کامل میشنیدم، ذهنم پر از سؤال میشد ... خوب بت بزرگ باشد؛ چه در سر داری؟ همکار تو باشد یعنی چه؟ تا دیروز بیجان و کر و کور بود و الان یکهوووووو همکار تو شد؟!
🔻بارها در طول سفر از #رفتار انسان کامل گیج و منگ شده بودم؛ اما آموخته بودم تا در حیرت قرار نگیری، مسیرت را نخواهی یافت که حیرت مقدمه ظهور عقلانیت و در پس آن عشق به معبود حیرتآفرین است.
🔻من هرچند میدانستم نقشههای در ذهن را به دیگران گفتن، کار یک انسان عادی هم نیست، چه رسد به انسان کامل؛ اما #حس کنجکاوی من را اذیتم میکرد؛ ولی میدانستم هیچگاه انسان کامل تنها و تنها به خاطر حس کنجکاوی دیگران و خواستههای محدود آنان، #اهداف عالی خود را قربانی نمیکند.
🔻و من محکوم به سکوت بودم؛ چرا که حس کنجکاوی من همیشه در طول این سفر، در برابر #عقلانیت #عقل_کامل، خود را از پیش باخته میدانست؛ تا زمانی که خود او مرا آگاه سازد. من سکوت کردم تا ببینم چه خواهد شد.
🔻حقیقتاً چقدر سخت است درکِ حال انسان کاملی که تمام لحظات او بردباری است «إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لأوَّاهٌ حَلِيمٌ»
🔻ابراهیم سوی دربی بزرگ به راه افتاد و من هم در پیِ او ... و ابراهیم زیر لب گفت: خدای من مرا به راه مستقیمت هدایت کن و مرا از مشرکان دور ساز «قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
🔻اکنون ابراهیم در برابر کاهن بزرگ ایستاده است و من کناری؛ چه خواهد شد؟ این را در دل با خود گفتم و کمی راستش ترسیدم نکند ... ابراهیم پاسخی نداشته باشد ... .
🔻از فاصله که به ابراهیم نگریستم، صلابت او را بیشتر حس کردم. و کمی قوت قلب یافتم.
🔻به دور و اطراف که نگاهی کردم، سرهای به زیرافکنده، دستان بر هم به رسمِ اطاعت و بندگی، گذاشته شده، ... همه نشان از رقّیت و سرسپردگی داشت و ابراهیم یگانه و تنها در آن همه شکوه تصنعی، صلابتی دیگر داشت. کوهی سر به فلک کشیده، دریایی آرام ... و من محو او شده بودم که صدایی مرا به خود آورد. ...
... و سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
🔻 وقتی عطر #انسان_کامل در فضا میپیچد، حتی کسی که او را نمیشناسد، #بوی_پدر را حس میکند؛ و گلواژههای #حیات_معقول با پرسشهایی فطری بر لبان انسانها شکفته میشود؛
🔻 جهان بهپاخواسته در جستجوی #پدر است؛ که امام مهربانیها فرمود: "الإِمامُ الوالِدُ الشَّفيقُ: امام چون پدری مهربان است"
🔻 پدر جان، فرزندانت را دریاب.🥺🥺
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 اِنَّ عَليّاً مِنّي و اَنَا مِنهُ وَ هُوَ وَليُّ کُلِّ مُؤمنٍ بَعدي.
🌀 على از من است و من از او. او بعد از من ولىّ هر مؤمنى است.
🔻 Certainly Alī is from me and I am from him, and he is the custodian of every believer.
🔹 Certainly: یقینا
🔹 custodian: ولیّ، متولّی
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🔰 گام به گام با انسان کامل (۲۵)
✍ اصغر آقائی
____________
🌀 گام سوم: با ابراهیم ع: در معبد (۵)
🔻#کاهن که گویی از چیزی نگران است، نگاهی به اطراف کرد و آرام به ابراهیم گفت: #ابراهیم، من تو را فردی عاقل میدانستم! امیدوارم آنچه که شنیدهام درست نباشد. شنیدهام درباره بتها چیزهایی گفتهای که هم خدای خدایان، بت بزرگ را به خشم آورده است و هم مردمان از گستاخی تو سخت ناراحت شدهاند.
🔻هرچند او نگفت بت بزرگ که سخن نمیگوید، چگونه خشم خویش را به او گفته است.
🔻ابراهیم که خدای مهربان قلب او را به لطف خویش هدایت کرده، #رشد ویژه خود را نصیب او کرده بود تا در طوفانهای روزگار، هادی مردمان باشد «وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِن قَبْلُ وَكُنَّا بِه عَالِمِينَ»، نگاهی به کاهن کرد و گفت: این #سنگهای تراشیده، این تمثالها و بتهای بیجان چیست که میپرستید؟ «إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ»
🔻کاهن با لبخندی، که بیشتر به نیشخند میماند، گفت: ابراهیم این چه حرفی است؟ #تعصب و وطنپرستیات کجا رفته؟ فکر نمیکردم جوانی چون تو چنین به میراث اجدادی قوم خویش پشت کند؟ #پدران ما پشت در پشت، آنان را #عبادت میکردهاند؟ «قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءنَا لَهَا عَابِدِينَ»
🔻ابراهیم چون استادی کاربلد که گویی از زبان کاهن حرف میکشد و میخواهد ضعف #استدلال او را برای حاضران آشکار کند، گفت: این چه سخنی است کاهن بزرگ؟ چرا فکر میکنی هر آنچه گذشتگان انجام دادهاند درست است؟ چه اشتباهی از این بزرگتر که بتهای دستساز خود را تنها به علت آنکه گذشتگان آنها را میپرستیدند، ما هم باید بپرستیم؟ نباید تفکر کرد؟ آیا گمراهتر از این حالت میتوان یافت؟ «قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ»
🔻گویی که تیر رهاشده از چلّه کمان #تدبیر و درایت #انسان_کامل، بر هدف نشست. کاهن رفتاری آشنا داشت. بارها و بارها در طول سفر دیده بودم که #مخالفان انبیا در برابر استدلال آنان تنها و تنها #هوچیگری میکردند و یا از تعصبات کورکورانه مردم شهر، برای سرکوب انبیا بهره میگرفتند.
🔻اصلا یادم نمیرود روزی #نوح در میدان شهر با گروهی از مردم نشسته بود. او پر شور و هیجان از آفرینش و نظم و خدای جهانآفرین میگفت. «أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا* وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا* وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا»
🔻نوح گفت و گفت، و من دیگر مطمئن شدم که آنان ایمان خواهند آورد؛ که ناگهان با شیهه بلند اسبی، ارّابهای ایستاد. هنوز ارابه کامل نایستاده بود که فردی از آن بیرون پرید و بدون سؤالی گفت: های مردم! به شماااااااا مگر نگفتمممممممممم نوووووووووووح دیوااااانهههههههه شده استتتتتتتت. چند بار باید بگویم خدایان از شما ناراضی هستند؟
🔻او که نگفت خدایان چگونه به او نارضایتی خود را گفتهاند با حالتی حق به جانب و بغضآلود ادامه داد: چرااااااااااا چراااااااااا خدایان را رها میکنید، خدایان اجدادیتان را؟ شما را چه شده است که به آیین اجدادی خود پشت کرده، به سخن دیوانهای گوش فرادادهاید «وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا»
🔻نوح آرام گفت: عزیزان من، همشهریان و همقبیلهایهای من! من #دیوانه نیستم؛ من تنها فرستاده پروردگار جهانیان هستم. «قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ»
🔻آن فرد یکی از سران قوم نوح بود.
🔻دیگر رفتار کاهنان و مخالفان انبیا تا حد بالایی دستم آمده است. تحقیر و استهزا و سوءاستفاده از جهل و احساسات بدون پشتوانه تعصبات قوم و ... .
🔻کاهن، حقبهجانب، ادامه داد: ابراهیم جااان وقت مرا نگیر. باید به امورات مردم برسم. سخنی داری بگو. #معبد که جای #گفتگوها و #بازیهای کودکانه و بیاساس نیست. «قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ»
🔻ابراهیم که فریبکاری او را میدانست بدون آنکه در دام هوچیگری او بیافتد گفت: پروردگار شما، همان پروردگار آسمانها و زمین است. معنا ندارد که شما را خدایی و آسمان و زمین را خدایی دیگر باشد. مثلا بگوییم ما را بتهای بیجان آفریدهاند و آسمان و زمین را خدایی دیگر ... کدام عقل این را قبول میکند. «قَالَ بَل رَّبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ»
🔻کاهن که دیگر سخنی نداشت، گفت: او را از معبد بیرون کنید؛ جوان گستاخ! در برابر ما به خدایان توهین میکند!
🔻امّا کاهن نگفت ابراهیم چه توهینی کرده است؟ آیا پرسش از علّت پرستش بتهای سنگی، توهین است؟
... سفر ادامه دارد.
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
#سفر_عشق
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 علی مع الحق و القرآن و الحق و القرآن مع على و لن یفترقا حتّى یردا علىّ الحوض.
🌀 على با حق و قرآن است و قرآن با علی است و این دو تا روزی که در کنار حوض بر من وارد شوند، کنار هم هستند.
🔻 Ali is with the truth and the Quran, and the the truth and the Quran are with Ali, and they will not separate until they come to me at the Heavenly Waters.
🔹 truth: حق
🔹 separate: جداشدن
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
🌱 ⸤﷽⸣ 🌱
🔰 رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله:
💠 أَنَا دَارُ الْحِكْمَةِ، وَ عَلِيٌّ بَابُهَا.
🌀 من خانه حکمت (عقلانیت بیشائبه) و علی باب آن است.
🔻 I am the house of wisdom and Ali is its door.
🔹 house: خانه
🔹 wisdom: حکمت
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_اندیشمندان
🔹 آيت الله العظمی #جوادی_آملی:
خدا آتش صهیونیسم را خاموش میکند ...
#غزه #فلسطین #طوفان_الاقصی
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ شباهت کفار قریش و صهیونیستها (بخوانید کافران) فعلی
💠 كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۘ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ
💠 پیشینیان آنها نیز، همین گونه سخن میگفتند؛ دلها و افکارشان مشابه یکدیگر است
┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄
#حیات_معقول
🆔 @hayatemaqul