متحد جانهای شیران خداست ....
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 سلیمانی پرورش یافته حکمت انقلاب اسلامی
🔹شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی یک فرد و تنها یک مبارز و مجاهد نیست بلکه نمادی از حکمت توحیدی انقلاب اسلامی و مکتب متعالی برآمده از آن است. مکتبی که سالیان متمادی، متفکران و اندیشمندان انقلاب اسلامی به صورتبندی آن پرداخته اند و توسط نادرهی دهر حضرت امام خمینی(رحمهالله) و حکیم الهی حضرت امام خامنهای(حفظهالله) به برنامه تربیت انسان تبدیل شد و امثال شهید سلیمانی در این مکتب، حکیمانه تربیت شدهاند. امروزه حاج قاسم با این عقبه تئوریک و زمینه فرهنگی توانسته مرزهای جغرافیایی را در نوردد و نمادی از آن فرهنگ حکیمانه و عمل انقلابي باشد.
🔸 ندیدن این عقبه تئوریک و عدم توجه به حکمت انقلاب اسلامی، موجب میشود که نتوان تحلیلی واقع بینانه از موفقیتهای میدانی و فتوحات معنوی سلیمانیها و ابومهدیها داشت و صرفا آنها را در سطح یک فرد فهم کرد و به تحلیل نشست. در حالی که آنها یک مکتب و نظام معنایی متعالی هستند.
🔹 برای شناخت سلیمانیها و ابومهدیها باید حکمت متعالیهی نادرهی دهر، عارف کامل، موحد وارسته و فقیه جامع امام خمینی(ره) را با جان و دل خواند و در آن افق معنایی به حقیقت جبهه مقاومت و جهان معنایی شیران میدان مجاهدت پی برد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌ارادهگرایی و فاعلیت محوری بنیاد مدرنیته
بخش اول
🔹یکی از آموزههای مهم و سازنده تمدن جدید غرب ارادهگرایی وتاکید مفرط برفاعلیت انسان است که در تقابل با اندیشههای کلیسا که موهم نفی آزادی و فردگرایی بود. آموزهای که موجب شکلگیری رابطه انسان به مثابه "سوژه" با خدا، جهان و طبیعت به عنوان "ابژه" و گسست انسان مدرن از بنیاد سنت و تاسیس فلسفه و متافیزیک جدید و نگرشی کارکردی به خدا، جهان و طبیعت شد.
🔸در این نگرش فاعلیت مبدأ آگاهی است و "تمام سطوح معرفت متأثر از اراده است. پس كيفيت معرفت متأثر از چگونگى اراده است. پيدايش يقين نيز از اين قاعده مستثنا نيست." یعنی یقین هم تابع اراده و فاعلیت انسان است و نسبتی با کشف حقیقت و واقع ندارد بلکه نوعی برساخت ذهنی برای رفع تحیر در مقام اقدام و وقوع است. پس حجیت عقل متافیزیکی و یقین معرفت شناختی اصلا معقول نيست بلکه یقین تابع اراده است و خاستگاه اصلی آن ارادهی برتر انسان است که ممکن است در یک فرد تجلی کند (لویاتان هابز یا ابرمرد نیچه) و گاه در یک اجتماع محقق شود (پارلمان) و گاه در یک انسان مقدس و دارای کاریزما و قدرت برتر (مقتدر مقدس) تقدیر شده است. خلاصه "ارادههاي ما فوق نسبت به اراده هاي مادون به منزلهی قانون است، اراده ما فوق نسبت به خود او به منزله فعل اوست."
🔸 براین اساس، هدف متافیزیک و فلسفه شناخت هستی و جهان نیست چرا که اصلا شناخت جوهر، ذات و امر ذاتی ممکن نیست، چون عقل آدمی راه به حقیقت و نفسالامر اشیا ندارد و فقط پدیدارها را مییابد. آگاهیهای انسان سازندهی پدیدارها و حقایق بیرونی است که کاملا تابع اراده، فعل و فاعلیت او است، بر این اساس، غرض فلسفه نمیتواند شناخت کلی هستی و جهان باشد بلکه غرض فلسفه تغییر جهان و فهم چگونگیها و فرایندهای شدن و تغییر برای بسط اراده و فاعلیت انسان است.
"بر اين اساس هر خصلتي كه در هر موضوعي ظهور مي يابد، ناشي از نظام فاعليت يا ظهور كيف اراده است. بنابراين رابطه ذات و اثر و ذات و ذاتي ـ به نحوي كه در فلسفه ذات مظرح مي گردد ـ مطلقاً نفي مي شود و خصلتها به گونه ديگر تفسير مي شود. چنانچه كيفيت و تعين نيز به گونه ديگري تفسير مي گردد. نه تعين؛ تعين اصالت ذاتي است و نه قانونمنديها، قانومندي عليتي است. بلكه نظام اراده ها حاكم بر قوانين مي باشد؛ يعني اراده ها تحت يك قانون ثابت عمل نمي كنند.
هر فاعل از يك سو تحت نفوذ اراده هايي قرار مي گيرد كه به منزله قانون براي او هستند و از سوي ديگر بر فاعلهايي مُشرف و متصرف مي گردد كه اراده او نسبت به آنها به منزله قانون مي شود، اين مسئله، نسبيّت قانونمندي را تعريف مي نمايد. در نهايت نظام نسبيت، تابع اراده واحد عمل مي كند."
🔹متافیزیک ارادهگرایانهی، با نفی حجیت عقل کلی، مخالفت با کاشفیت علم، طرد حسن و قبح افعال(اخلاق) و با اصرار بر تقدم اراده و فاعلیت بر معرفت و حقیقت، بنیاد عقلانیت مدرن و سیاست نوینی را درافکند که هدف آن کنترل و سرپرستی حداکثری همه ساحتها و سطوح حیات فردی و اجتماعی و بهکارگیری ابزار و فناوریها در مقیاس کلان است. بنابراین "عقلانيت، تابع اراده است، نه اينکه اراده تابع عقلانيت باشد، چنانکه قانون نیز تابع ارادهی برتر درمقیاس کلان است". از اینجاست که تاریخ برای تفکر ارادهگرا مهم جلوه میکند چرا که با خلق روایتی کلان ازتاریخ، صورتی جدید از اراده و فاعلیت انسان را ترسیم میکند که بدین واسطه میتواند سلطهی خود را بگستراند و آینده را تصاحب کند. از اینرو "فلسفهتاریخ" پایهگذاری شد تاامکان مطالعهی مقیاس کلان فاعلیت انسان فراهم شود.
🔸 برخلاف تلقی رایج که مدرنیته رامحصول کنار گذاشتن دین تلقی میکند، در نگرش مدرن، دین هم میتواند ابزار کنترل اجتماعی وسرپرستی حداکثری بر مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی درمقیاس کلان باشد. لذا تفسیر دین نباید براساس نفسالامر وحقیقت دین و ارزشهای ثابت اخلاقی باشد که ریشه در متافیزیک علیتگرا دارد چراکه بااختیار وفاعلیت مطلق و آزادی ارادی اوتقابل دارد. بلکه میبایست برپایهی نیاز وفاعلیت حداکثری بشر، دین راتفسیر وبهکار گرفته شود.
🔹لذاباید منطق نوینی برای حجیت در فهم وبهکارگیری آموزههای دینی تأسیس شود تا غرض فاعل مختار رادر بسط سلطه و کنترل شرایط و ابزارها تأمین کند. چون بامنطق واقعگرایی وحقیقتگرایی نمیتوان دین رابه استخدام اراده درآورد بلکه ایمانگرایی، باطنیگرایی وشخصیسازی دینداری منطقی کارآمد برای فهم ارادی و استخدام حداکثری دین بهمنظور کنترل و سرپرستی مناسبات انسانی ومعادلات اجتماعی است. ماکیاولی درشهریار، از استفاده حداکثری از دین واخلاق برای بسط سلطه شهریار سخن میگوید وبعدها هم در جامعهشناسی دین، جامعهشناسان ازقدرت دین درکنترل اجتماعی وچگونگی بهکارگیری ویا واگذاری آن به سایر نهادهای اجتماعی سخن گفتهاند.
🔴 ادامه دارد ...
@hekmat121
استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است.
حدود 1-2 ماه پیش، در خبرگزاریهای داخلی متنی به نقل از تارنمای رسانه ای آمریکایی المانیتور منتشر شد که یکی از اندیشمندان معاصر متعلق به جریان انقلاب را به عنوان جانشین فکری آیت الله مصباح یزدی معرفی میکرد. برخی رسانه ها در گزارش خود این چنین آوردند:
سایت آمریکایی المانیتور: آیت الله میرباقری قویترین متفکر نزدیک به انقلابیهای ایران برای رهبری فکری جریان انقلابی بعد از آیت الله مصباح است.
اما کانال بیداری ملت در پستی با اشاره به پیشینه علمی استاد میرباقری در نهایت این گونه نتیجه گیری کرد:
«عالم اخلاقی که تواضع اش در برخورد های ابتدایی مشهود است. فقیهِ طراز انقلاب اسلامی، آیت الله استاد حاج سید محمد مهدی میرباقری؛ او که بعد از رحلت علاّمه مصباح یزدی(ره)، قرار است جای خالی علاّمه طباطبایی (ره) و شهید مطهری (ره) را در این دوران سخت و نیاز به تبیین، برای ما پُر کند.»
(https://eitaa.com/bidariymelat/99575)
پ.ن:
متن اصلی المانیتور به قلم روح الله فقیهی برادر مصطفی فقیهی سردبیر سایت انتخاب است که در تاریخ اول ژوئن 2018 یعنی بیش از سه سال پیش از این، در سایت المانیتور به دو زبان انگلیسی (yun.ir/ght436) و عربی (yun.ir/ntb4t3) منتشر شد، یعنی رسانه های داخلی با بی توجهی به منبع اصلی، در موضوعی چنین سترگی و حساس، یعنی تشخیص نظریهپرداز کلیدی و استاد فکر جمهوری اسلامی ناخواسته دنبالهرو یک یادداشتنویس سایتهای خارجی شدهاند.
اما آنچه مهمتر است مدعای کانونی این نوشته و مؤیدان داخلی آن است.
🔹بیتردید استاد میرباقری از مروّجان علوم اسلامی و چهرههای تأثیرگذار در جبهه فکری انقلاب و جمهوری اسلامی هستند. آنچه محل نظر است، این ادعاست که ایشان بناست جای خالی علامه طباطبایی، شهید مطهری و استاد مصباح را برای جریان انقلاب و جمهوری اسلامی پر کنند. این مدعا دست کم از دو جهت محل مناقشه است:
🔺مناقشه نخست: علامه استاد مصباح یزدی جاگاه ویژهای در رهبری فکری جریان انقلاب اسلامی داشتند. قوت و استحکام اندیشههای والای ایشان و دغدغهمندی عمیق ایشان در دفاع از ساحت معرفت دینی و بصیرت افزایی ایشان در میدان مبارزه فکری سبب شد رهبر فرزانه انقلاب بارها ایشان را به عنوان مرجع فکری جبهه انقلاب معرفی کردند و بی تردید تعابیر و ستایشهای رهبر انقلاب در خصوص ایشان را نسبت به هیچ اندیشمند دیگری از بزرگان دین و جبهه انقلاب نمیتوان یافت. نتیجه آن که، اگر قرار است کسی به عنوان جانشین ایشان در عرصه فکری و سیاسی معرفی شود، باید خود مقام معظم رهبری به ما معرفی کنند، نه یادداشتنویس المانیتور!!! یا سربازان هرچند دلسوز و مخلص جبهه انقلاب.
🔺مناقشه دوم: بر اهل فن و آگاهان از مبانی استاد مصباح یزدی و اندیشه استاد میرباقری (که استمرار اندیشههای استادشان سیدمنیرالدین الهاشمی بنیانگذار فرهنگستان علوم اسلامی است) کاملا آشکار است که به هیچ روی نمیتوان استاد میرباقری را امتداددهنده مکتب فکری و نظام اندیشگی علامه مصباح یزدی دانست؛ چرا که نگرش استاد میرباقری و به طور کلی فرهنگستان علوم اسلامی در مبانی معرفتشناختی، هستی شناختی و دینشناختی تفاوتهای بنیادین و اساسی با نگرش استاد مصباح دارد. اندیشه استاد مصباح متعلق به مدرسه فلسفه اسلامی است که در دوران معاصر اندیشمندان بزرگی چون علامه طباطبایی، امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی دیگر نمایندگان آن شمرده میشوند، در حالی که جریان فکری فرهنگستان علوم اسلامی از اساس با نگرش فلسفه اسلامی همراهی ندارد. بر این اساس، نگرش استاد میرباقری را نمیتوان و نباید استمراربخش اندیشه های علامه مصباح یزدی دانست.
✅ نکته آخر آن که، استاد فکر نظام جمهوری اسلامی با آثارش زنده است. با وجود عروج آن روح متعالی از میان ما خاکیان، تلألؤ اندیشههای درخشان آن اندیشمند فرزانه هنوز در حجاب معاصرت و پرده کینهتوزیها و دشمنیها مستور مانده است. با کنار رفتن این پردهها، دوران بهرهمندی شایسته اهل نظر و فرزندان انقلاب از این افکار تازه آغاز خواهد شد. عصر اندیشههای مصباح تازه در آغاز راه است و هنوز جبهه انقلاب از این نعمت الهی به قدر شایسته و کافی بهرهبرداری نکرده است. بر اهالی اندیشه در جبهه انقلاب فرض است که با دریافت دقیق و ادراک صحیح از این اندیشهها، سودای استمرار گامهای بعدی این مسیر را داشته باشند. هیچ نیازی به جایگزینی و تغییر مسیر اندیشگی نیست، بلکه به خطا رفتن است.
✍️ مهدی عبدالهی
🆔 @MAbdullahi
#دفتر_فرهنگستان
⏏⏏⏏
یاداشتی در اشاره به برخی از تقابلهای موجود در سخنرانیهای حجت الاسلام میرباقری با افکار و آثار علامه آیت الله مصباح یزدی(ره)
📌 توحش در لوای تمدن
(شارلیابدو فرانسوی و آشکار شدگی غرب وحشی)
🔹 در فلسفههای ارادهگرای غرب همواره دوگانهی سیاست و حقیقت مشکل غیر قابل حلی بوده است و هرچقدر از آموزههای انبیای الهی فاصله گرفتهاند بر تغایر و تضاد این دوگانه افزودهاند و از فهم وحدت حقایق و اتصال وجودی با واقعیت درماندهاند.
🔸در این نگرش، سیاست از حقیقت و اخلاق جدا انگاشته شده و به جای آنها، ذات سیاست را با منفعت و صنعت پیوند زدهاند. پیوندی که روز به روز بر قدرت ابزارها و حکومت ساختارها افزوده است و از عاملیت انسانها و حاکمیت ارزشهای اخلاقی و فضائل الهی کاسته است.
🔹 در شیوههای غرب جدید، هیچ گونه حقیقت دینی و واقعیت متعالی جایگاهی ندارد؛ بلکه معارض تلقی غربی از منفعت و سیاست دنیامدارانهی آنها نیز هست. لذا به هر نحو ممکن لازم دارند هر حقیقت دینی و واقعیت متعالی را از گردونهی مشارکت اجتماعی و تأثیرگذاری فرهنگی حذف کنند. البته این محدود به جامعه خودشان نیست بلکه هر ندای حقیقتخواهی و چهرهی متعالی از سیاست را بر نمیتابند و آن را دشمن خود میپندارند و به تسخیر و تحریف و یا تضعیف و تخریب حداکثری آن همت میگمارند.
🔸 از آنجا که غرب با پیشرفت صنعتی روز به روز از اخلاق و انسانیت فاصله گرفته است برای حذف رقیب از هیچ عمل غیر انسانی و ضد اخلاقی باکی ندارد. ابتدا ماکیاولیوار اعمال خود را توجیه میکند و برای آن فلسفهتراشی و معناسازی میکند و با امپراتوری رسانهای آنگونه که میپسندد ذهن و ذائقهی افکار عمومی را تغییر و جهت میدهد سپس به هر خباثت و خیانتی دست میزند و بار دیگر به زیباسازی و ضرورت پردازی آن اعمال شنیع و خبیث میپردازد.
🔹غرب وحشی به برکت صنعت و سیاست، رسانه و قدرت، توحش ذاتی و خباثت رفتاری خود را در لباس مدنیت و پیشرفت به خورد ملتها میدهد و در این مسير چپ و راست، لیبرال و سوسیال، کاتولیک و پروتستان، تفنگ و مجله را با هم برای این جنگ ترکیبی و شناختی به کار میگیرد.
🔸 مجلات و رسانههای غربی، پیشران جنگ ترکیبی غرب وحشی است. هر کجا سلاح آهنين نظامی، تحریم سخت اقتصادی، تهدید خشن امنیتی و تطمیع مزدور داخلی به نتیجه نرسد این رسانهها و مجلات غربی هستن که شکست نظامی، اقتصادی و امنیتی آنها را با هجو و تخریب ارزشهای دینی و هویت ملی ملتها جبران میکنند.
🔹 خلاصه اینکه اگر مجلات و رسانههای غرب وحشی، به سیم آخر میزنند و توحش خود را به بدترین نحو ممکن آشکار میکنند و دست به دامان چند خودفروخته فراری و چند کاریکاریست درمانده میشوند نشانهی ضعف و درماندگی جبهه متوحشان عالم است و دلیلی است بر قدرت و عظمت مستضعفان عالم.
🔸خداوند متعال در قرآن کريم چه زیبا فرموده است:
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
ﻭ [ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎم ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎﻱِ ﺣﻖ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻦ] ﺳﺴﺘﻲ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻭ [ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪﻫﺎ ﻭ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻰﺭﺳﺪ] ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﺸﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ، شما ﺑﺮﺗﺮﻳﺪ.(آل عمران، ١٣٩)
#غرب_وحشی
#فرانسه
#ایران_پیروز
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 قانون زوجیت و نقد #فلسفه_شدن تضادگرا
✍آیت الله العظمی خامنهای:
🔹 تشکیل خانواده ناشی از یک قانون عامّ عالم وجود است، قانون عامّ آفرینش است؛ آن قانون عبارت است از قانون زوجیّت:
سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ خدای متعال در همه چیز، در همه چیز ــ خَلَقَ الاَشیاءَ کُلَّها ــ در همه چیز زوجیّت قرار داده؛ در انسان زوجیّت هست، در حیوانات زوجیّت هست، در گیاهان زوجیّت هست؛ وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ یک چیزهایی هم هست که زوجیّت هست، [ولی] ما نمیدانیم. حالا مثلاً در بین سنگها زوجیّت چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده ممکن است کشف بشود. در بین اجرام فلکی زوجیّت هست، چه جوری است، ما نمیدانیم؛ در آینده کشف خواهد شد. ببینید، سُبحانَ الَّذی خَلَقَ الاَزواجَ کُلَّها مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ وَ مِن اَنفُسِهِم وَ مِمّا لا یَعلَمون؛ خب، این زوجیّت است. این که خواندم سورهی «یس» بود. آیهی دیگر، سورهی «والذّاریات» است:
وَ مِن کُلِّ شَیءٍ خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون؛ زوجیّت یک قانون عام است.
🔹این زوجیّت که در نگاه اسلامی این جور واضح است، درست نقطهی مقابل تضاد در #دیالکتیک_هگلی و #مارکسیست است؛ یعنی رکن اصلی این دیالکتیک هگل که بعد هم مارکس از او گرفته، تضاد است که حرکت جامعه و حرکت تاریخ و حرکت بشری ناشی از تضاد است؛ یعنی «تز» و «آنتیتزی» وجود دارد که از آنتیتز و تز، سنتز به وجود میآید. در اسلام نه، سنتز از آنتیتز به وجود نمیآید، از زوجیّت به وجود میآید؛ از زوجیّت است، از ملائمت است، از همراهی است که آن رتبهی بعدی به وجود میآید، نسل بعدی به وجود میآید، حرکت بعدی به وجود میآید، مرحلهی بعدی به وجود میآید. البتّه اینها احتیاج به بررسی و کار دارد. این که من عرض کردم، یک نظریّه است، یک نگاه است.
🔸خب، بنابراین زوجیّت، قانون عامّ عالم آفرینش است. این زوجیّت در گیاه هم هست، در حیوان هم هست، منتها این قانون ثابت در [مورد] انسان، یک ضوابطی دارد؛ در مورد خصوص انسان ضوابطی معیّن کردهاند. علّت چیست که ضوابط معیّن کردهاند؟ چون بدون ضابطه هم میشد زوجیّت به وجود بیاید، مثل اینکه بعضی جاهای دنیا بیقاعدگی وجود دارد. علّت این است که کار انسان از روی انتخاب و اختیار است. حرکت انسان، پیشرفت انسان، بدون انتخاب خودش و اختیار خودش ممکن نیست. باید بتواند این انتخاب و اختیار در یک چهارچوب قرار بگیرد وَالّا یکی یک چیزی انتخاب میکند، یکی چیز ضدّ او انتخاب میکند، اغتشاش به وجود میآید.
🔹برای اینکه در جامعه، در تاریخ، در زندگی بشر نظم برقرار بشود، قانون لازم است. قانون در همه جا هست، در مسئلهی زوجیّتِ انسان هم وجود دارد. این باز مخصوص اسلام نیست؛ در همهی ادیان عالم شما نگاه کنید، زوجیّت با یک قانونی است؛ در مسیحیّت، در یهودیّت، [حتّی] در بودایی، در جاهای دیگر، ادیان دیگر ــ تا آنجایی که ما اطّلاع داریم ــ یک قانونی وجود دارد که یک زن و مرد با همدیگر زوجیّت پیدا میکنند. بیقانونی در اینجا گناه است، جرم است، ظلم است، موجب آشفتگی است، موجب اغتشاش است. خب، این ضوابط، موجب سلامت خانواده است؛ اگر چنانچه این ضوابط رعایت شد، موجب این است که خانواده سالم بشود؛ خانواده که سالم بشود، اجتماع سالم میشود. خانواده سلّول تشکیلدهندهی اجتماع است؛ خانوادهها که سالم شدند، اجتماع سالم میشود.
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان
#دیالکتیک
#فلسفه_شدن
#هگل
#مارکسیست
#تضاد
#نقد
#تضاد_گرایان
#چپ_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1043
📌 فیلسوف انقلاب و دیدبان فرهنگ
🔹حضرت آیت الله العظمی خامنهای از حکیمان متأله معاصر است که علاوه بر جنبههای عالیه قرآن شناسی و فقاهت، فلسفه و حکمت اسلامی را از محضر آیت الله شیخ سیف الله ایسی میانجی از حکمای مشهد و علامه طباطبایی رئیس فلاسفه معاصر اسلامی و برخی دیگر از استادان حکمت آموخت و با بعضی از حکیمان معاصر رفاقت علمی و مباحثات فراوان فلسفی و الهیاتی بخصوص با رویکرد اجتماعی داشته است.
🔸ایشان از منتقدان جدی فلسفه مارکسیست و جریانهای اسلامی متأثر از منطق دیالکتیک در ایران بوده است و طرح کلی اندیشهی اسلامی را برای رهایی نسل جوان مسلمان از دام منطق دیالکتیک و فلسفههای تضادگرای اجتماعی تدوین کرد.
🔸 تذکرات جدی ایشان به جریانهای چپگرا و همچنین اشارات واضح و شفاف در بیانات اخیر نسبت به هگل و مارکسیست را باید از این منظر مورد توجه قرار داد که شاید دوباره خطری در کمین اندیشه انقلاب اسلامی و تفکرات نسل جوان است.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1044
📌 حکمت و دوستی
✍ استاد حکمت، شهید مطهری:
هر انساني به هر اندازه که از حکمت بيشتر برخوردار باشد دوست داشتنش افراد و اشياء را، از بيضابطهبودن خارج ميشود و تحت ضابطه درميآيد، و هرچه انسانها از حکمت دورتر باشند دوستيهايشان هم بيمنطقتر است.
آشنایی با قرآن ج۸ ص۳۰۳
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
💢 برنامه برگزاری همایش ملی «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روشها»
🔹 به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، همایش ملی «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روشها» در روزهای 26، 27، و 28 دیماه 1401، همراه با حضور و سخنرانی غلامرضا اعوانی، محمد لگنهاوزن، و سیدیدالله یزدانپناه برگزار میشود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، محل برگزاری همایش، به صورت حضوری، به قرار زیر است:
26 و 27 دیماه: تهران، خیابان ولیعصر، خیابان نوفل لوشاتو، خیابان آراکلیان، پلاک 4
28 دیماه: شعبه قم مؤسسه واقع در قم، بلوار شهید صدوقی، خیابان حضرت ابوالفضل (ع)، خ دانش، کوچه دانش ۳، پلاک 71
همچنین علاقهمندان میتوانند از طریق این لینک به صورت مجازی در مراسم حضور داشته باشند.
شایان ذکر است که به شرکتکنندگان (حضوری) در همایش، گواهی شرکت در همایش اعطا خواهد شد.
متن کامل خبر ...
https://www.irip.ac.ir/fa/news/471
https://eitaa.com/hekmatfalsafe
📌وقتی وقت ارزش ندارد انتظار پیشرفت نباید داشت.
🔹بنیان هر پیشرفتی رشد است و رشد به شناخت صحیح سرمایهها و بهرهوری حداکثری از سرمایههاست.
🔸یکی از بزرگترین سرمایههای انسان #وقت و زمان است. چرا که انسان برای پیشرفت زمان محدودی دارد و در این زمان محدود میبایست کارهای زیادی انجام دهد تا امکان پیشرفت فراهم شود.
🔹 بهرهگیری صحیح از وقت از یک سو منوط به شناخت ارزشمندی وقت و قدرشناسی آن است و از سوی دیگر متوقف بر برنامهریزی و عمل بهموقع به برنامههای اعلام شده است. اگر این امر به یک فرهنگ عمومی مبدّل شد و همگان برای وقت خود و وقت دیگران ارزش و احترام قائل شدند آن وقت امکان پیشرفت برای آن جامعه ایجاد میشود.
🔸 متاسفانه #وقت در کشور ما و فرهنگ نخبگانی و عمومی ما هیچ ارزشی ندارد و ساعتها وقت تک تک ما در صفوف اتوبوس، نان، پزشک، ازمایشگاه، ادارات، بانک تلف میشود.
از این بدتر اینکه همایشها و نشستها عموما با یک تا چند ساعت تأخیر آغاز میشود. #وقت افرادی که به موقع میآیند برای دستاندرکاران و دیگرانی که با تأخیر میآیند ارزشی ندارد.
🔹 یکی از اصول حکمرانی رشدمحور برای رسیدن به پیشرفت، توجه به ارزش #وقت و اهمیت #زمان است و این نیازمند تأملات فلسفی در اطراف مقوله زمان است. چون که ارزش وقت و زمان وقتی شناخته میشود که درکی عمیق از آن و تحلیلی از نسبت آن با زندگی انسان در فرهنگ عمومی وجود داشته باشد.
#وقت
#زمان
#حکمرانی
#حکمرانی_رشدمحور
#حکمت_عملی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 سوابق تالیفات فقهی و اصولی
✍ آیت الله العظمی خامنهای:
در دوران مبارزات طولانی در آن سالهای اختناق - که شماها در دنیای مخصوص آخوندی و طلبگی ماها نبودید - یکی از کارهایی که معمول بود، این بود که روحانیون مبارز را به بیسوادی رمی کنند؛ در صورتی که اینها از خیلی از آنها باسوادتر بودند! ما در مشهد مسجدی به نام مسجد کرامت داشتیم، که اجتماع عظیمی از جوانان و نوجوانان در آنجا گرد میآمدند. من یک وقت در آنجا در خلال صحبت، به یکی از این حرفهایی که دربارهی ما گفته شده بود، اشاره میکردم، این شعر - که ظاهراً متعلق به میرزا حبیب است - به زبانم آمد:
زین علم که رسمی است پی بحث و جدل نیز
افزون ز تو چندین ورق باطله داریم
بعد گفتم اگر نوشتههای علمی و نوشتههای فقه و اصولیم را به سر هر کدامتان بزنم، سرتان میشکند؛ اینقدر زیاد است!
ببینید، یک وقت هست که من احساس میکنم که ای داد، من سرگرم مبارزه شدم، آنها درس را خواندند و بردند و من ماندم. اگر این احساس وارد ذهن من شد، این خوره است؛ این همان حل سیاسی است - یعنی در مبارزه حل شده است - باید مواظب بود که این پیش نیاید.
بیانات در دیدار جمعی از هنرمندان 4 /9/ 1370.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌محبت و عشق به کودکان وطن
🔹 فیلمی از نوع رفتار رهبر معظم ایران اسلامی با کودکان
کودکان در مقابل ایشان قرار میگیرند، برخی خواسته هایی را مطرح میکنند، برخی با زبان خود با او حرف میزنند و او به هر کدام واکنشی دارد ...
پیشنهاد میکنم این بی نظیر را حتما ببینید .
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 نظام مردمی و اگاهی
✍آیت الله العظمی خامنهای:
نظام مردمی، جز با آگاهی مردمْ ممکن نیست پیش برود. نظام دیکتاتوری، نظام غیر مردمی، نظام کودتایی، نظام تحمیلی که با مردم سر و کاری ندارد، دست مردم کاری ندارد، با فکر مردم سر و کاری ندارد، برایش مهم نیست که مردم بفهمند یا نفهمند. چه آنجا که شمشیر حاکم است و چه آنجا که سرمایه حاکم است - فرقی نمیکند - اگر دشمنی و مخالفتی هم با نظام شد، بالأخره سر و کارش با پول یا شمشیر است و کاری به اراده و خواست مردم ندارد. بنابراین، برای آن نظام، آگاهی مردم مهم نیست. میخواهند بدانند، میخواهند ندانند.
مسؤولان یاوهگوی رژیم گذشته، یک وقت گفته بودند که «هر کس با ما مخالف است، از این مملکت بیرون برود!» برخورد نظامهای غیرمردمی با مردم، چنین است. البته گاهی، ریاکارانه، اسم مردم را میآورند؛ لکن تظاهر است و واقعی نیست. نظام مردمی - که مردم در بافت اصلی آن دخالت دارند - مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند؛ باید به آنها قوّت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهیها و معلومات لازم و مفید و معرفتِ لازم سرشار کند. منظور، تبلیغات نیست که حرفهای خودش را پیوسته به خورد مردم دهد؛ نه. مراد، این نیست. در نظام مردمی، مردم باید اهل تحلیل شوند تا بفهمند که نظام برایشان مفید است. آگاهی برای چنین نظامی، مثل آب و هوا، لازم و واجب است. نظام ما، این گونه است. هر چه مردم بیشتر آگاه باشند، نظام جمهوری اسلامی، بیشتر سود میبرد. بنابراین، این نظام، به آگاه سازی مردم نیازمند است.
۱۳۷۵/۰۲/۱۳
بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌تقدم جامعه بر سیاست و اقتصاد
(چرا و چگونه جامعهشناسی متولد شد)
✍ سید مهدی موسوی
🔹هنگامی جامعهشناسی شکل گرفت که اندیشمندان غربی از حل بحرانهای اجتماعی توسط دانش سیاست و دانش اقتصاد ناامید شدند و نیاز به صورتی جدید از آگاهی و معرفت را احساس کردند که بحرانها را نه در ساختارها و روبناها بلکه در سطوح زیرین فرهنگ و اگاهیهای اجتماعی به نحو اندامواره تحلیل و تبیین کند. در چنین شرایطی جامعهشناسی متولد شد.
🔸 بحرانهای عصر جدید نه نتیجه دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی بلکه معلول تغییر جهان اجتماعی انسان معاصر و "از جا کندگی" اوست. تغییری که در لایههای بنیادین فکر و فرهنگ به وجود آمد و به تبع سیاست و اقتصاد را نیز دگرگون کرد. لذا جهان دیگری با سازوکارهای متفاوتی به وجود آمد که دانش سیاست و دانش اقتصاد به تنهایی قادر به تبیین و تحلیل آن نبودند با ظهور جامعهشناسی، صورتی جدید از آگاهی آشکار شد و درکی متفاوت از عالم و آدم نظم یافت و تعریف نوین از جامعه و زندگی سامان پیدا کرد که توانست قفلهای سیاست و اقتصاد را باز کند و زبان جدیدی به این دو دانش کهنسال ببخشد. پس از این بود که "سیاست مدرن" و "اقتصاد کلان" برای محافظت و نظام بخشی بهتر به این جهان جدید در قالب "علوم اجتماعی" و سپس "علوم انسانی" شکل گرفت.
🔹پس از انقلاب علمی - صنعتی انگلستان، بیانیه حقوقی _ قانونی استقلال آمریکا و انقلاب سیاسی - الهیاتی فرانسه، ساختار جامعه سنتی غرب به یکباره دگرگون شد و نظم اجتماعی سابق کنار رفت و جوامع غربی دچار بیثباتی و تضاد درونی شدند و نیاز به نظم اجتماعي جدیدی بود که بتواند فهمی دقیق و هماهنگ از عناصر دخیل در تحولات جدید یعنی علم، صنعت، حقوق، سیاست و الهیات مدرن داشته باشد. چرا که دانش سیاست و دانش اقتصاد هر کدام فقط به وجهی از تحولات جدید میتوانست توجه داشته باشد و ساير وجوه و عناصر از دایرهی مباحث آن خارج تلقی میشد. البته این پردازش، نمیتوانست جزیرهای و پراکنده باشد بلکه لازم بود لایهای کشف شود که آن لایه زیرساخت سیاست، اقتصاد، الهیات، مدیریت، حقوق و قانون و هنجارهای اجتماعی باشد که تغییر و دگرگونی آن موجب سایر دگرگونیها شده است. این لایه همان چیزی است که از آن به "جامعه" تعبیر میشود. از این رو، خود جامعه - و نه صرفا ظهورات آن- متعلق شناسایی شد. البته پیش از آن سیر تاریخی حیات اجتماعی در دستور کار عالمان بود اما در این مرحله جدید جامعه به عنوان امر ایستا، ثابت، مستقل و اندامواره و پیچیده موضوع دانش تجربی قرار گرفت.
🔸اوگوست کنت با الهام گبری از پیشرفتهای دانشهای تجربی همچون فیزیک و زیست در کشف واقعیتهای طبیعی و قوانین عام حاکم بر جهان طبیعی، "فیزیک اجتماعی" را تاسیس کرد و سپس آن را "جامعهشناسی" خواند. هدف جامعهشناسی شناخت انداموارگی و پیچیدگیهای جامعه و تبیین چرایی تغییر و چگونگی ثبات جامعه به مثابه زیرساخت سایر ظهورات و تجلیات انسانی همچون سیاسی، اقتصاد و الهیات است.
🔹 جامعهشناسی صورت جدیدی از آگاهی انسان مدرن است که مجموع گزارهها و معارف پیشین انسانی را در صورت و نظم جدیدی بازخوانی و باز تعریف کرده است. این "صورت از اگاهی" محصول دستگاه فکري و فلسفی جدیدی بود که جرقههای اولیه آن از رنسانس زده شد اما توسط امانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی به یک دستگاه متافیزیکی منسجم تبدیل شد. همچنان که کانت در "تمهیدات" متذکر شد که هر علمی در جهان مدرن در چارچوب متافیزیک او ممکن است.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
چرا جامعه شناسی شکل گرفت.m4a
34.06M
📌چرا جامعهشناسی متولد شد؟
بررسی چرایی تقدم جامعه بر سیاست و اقتصاد
سید مهدی موسوی
قم: دی ماه ۱۴۰۱
مخاطبین : طلاب مدرسه الهادی قم
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 بی مطهری - یا - با مطهری
(در باب ضرورت نظام اندیشه اسلامی)
آیت الله العظمی خامنهای:
🔹محیطهای جوان از جمله دانشگاه از قدیم آماج آسیبهایی بوده، از جمله دو آسیب بزرگ متوجّه محیطهای جوان بوده که این دو آسیب یکی #انفعال است، یکی #انحراف است.
🔸 انفعال یعنی احساس دستبسته بودن، بیفایده بودن، ناامیدی در مقابل حوادث سخت، که این با آن توصیهی قبلی برطرف میشود؛ یعنی معنویّت که تقویت شد، انفعال مطلقاً به وجود نخواهد آمد.
🔹 انحراف -انحراف فکری، انحراف در مبانی معرفتی- با این توصیه برطرف میشود.
🔸ببینید ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند امّا چون مبانی معرفتیشان ضعیف بود، پایههای معرفتیشان محکم نبود -حالا به هر دلیلی محکم نبود- اینها جذب گروههای التقاطی شدند و از یک جوان مؤمن سالمِ اسلامطلب و مؤمن تبدیل شدند به کسانی که بر روی هممیهن خودشان اسلحه کشیدند، جوان را، پیر را، کاسب بازاری را هدف قرار دادند و آماج حملهی خودشان قرار دادند و آن فجایع را، آن جنایات را به وجود آوردند؛ به خاطر ضعف مبانی معرفتی جذب آن گروههای ناسالم شدند و به این راهها کشانده شدند؛ آخر هم سر از زیر پرچم صدّام درآوردند؛ یعنی آخرش هم کارشان به اینجا رسید؛ منشأ همهی اینها همان عدم استقرار فکری بود.
🔹 کسان دیگری در همان زمان بودند -ما میشناختیم افراد را، بنده قبل از انقلاب با خیلی از این افراد آشنا بودم در همین مجموعههای گروهی و مانند اینها- که قرص و محکم ایستادند؛ چون مبانی فکریشان درست بود، با کتابهای شهید مطهّری مرتبط بودند، با تفکّرات علّامه طباطبائی آشنا بودند، با حرفهای مرحوم شهید صدر آشنا بودند، مبانی فکری و معرفتیشان محکم بود، [لذا] قرص و محکم ایستادند؛ بعضی هم مبانی معرفتیشان ضعیف بود و متأسّفانه رفتند. یا بعدها در اوایل انقلاب کسانی کارهای انقلابی کردند و بعد از مدّتها جزو پشیمانها شدند -جمع پشیمانها- که یکی از مسائل انقلاب ما عبارت از همین مسائل حضرات پشیمان است که یک روز انقلابی بودند و بعد، از انقلابی بودن پشیمان شدند.
🔸 این به خاطر این است که مبانیِ معرفتی ضعیف است دیگر؛ یعنی وقتی مبانیِ معرفتی ضعیف بود، طبعاً نمیتواند آنها را در مقابل حوادث، در مقابل سؤالها، در مقابل ابهامها حفظ کند و در صراط مستقیم نگه دارد. لذاست که به نظر من به مسائل ایمانی و مسائل اعتقادی و معرفتی بپردازید. ببینید، این دعا که عرض کردم -دعای بیستم صحیفهی سجّادیّه، دعای معروف مکارمالاخلاق- این جوری است: اَللَهُمَّ بَلِّغ بِایمانی اَکمَلَ الایمانِ وَ اجعَل یَقینی اَفضَلَ الیَقین؛ میگوید یقین را دارم امّا بهترین یقین قرار بده یقین من را. وَ انتَهِ بِنیَّتی اِلى اَحسَنِ النِّیّات وَ بِعَمَلی اِلى اَحسَنِ الاَعمال، تا آخر این دعا.
بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی
28/2/1399
#نظام_اندیشه
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 مسئله ما چیست؟
آیت الله العظمی امام خامنهای:
ما در حال پیشرفت و سازندگی و در حال بنای یک تمدّن هستیم.
من این را میخواهم به شما بگویم: مسأله ما این نیست که زندگی خودمان را نجات دهیم و گلیم خودمان را از آب بکشیم. مسأله این است که ملت ایران - همچنان که شأن اوست - در حال پدید آوردن یک تمدّن است.
پایه اصلی تمدّن، نه بر صنعت و فنآوری و علم، که بر فرهنگ و بینش و معرفت و کمالِ فکری انسانی است. این است که همه چیز را برای یک ملت فراهم میکند و علم را هم برای او به ارمغان میآورد. ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه اینکه ما تصمیم بگیریم این کار را بکنیم؛ بلکه حرکت تاریخی ملت ایران در حالِ به وجود آوردن آن است.
پیام به مناسبت حلول سال 1373 شمسی
#تمدن_اسلامی
#تمدن_متعالی
#االحضارة_المتعالية
#الثقافة_المتغالية
#فرهنگ
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 نهضت فکری و فلسفی انقلاب اسلامی
(فیلسوفان و متفکران سه نسل انقلاب اسلامی)
✍ سید مهدی موسوی
🔹انقلاب اسلامی محصول #تحول_باطنی و انقلاب درونی ملت ایران بود که ریشه در ارتقای فکر و تعالی اگاهی ملت نسبت به اسلام، جهان، انسان بر محوریت #توحید داشت. این ارتقا و تعالی بسبب تلاش گستردهی فکری _ فلسفی و اجتماعی_اجتهادی متفکران انقلاب اسلامی بود.
🔸از ابتدای قرن ۱۴ هجری شمسی با تاسیس حوزه علمیه قم، با همت حاج شیخ عبدالکریم حائری علاوه بر نهضت فقهی و اصولی، یک نهضت فکری و فلسفی قدرتمندی با دعوت از فلاسفه تهران همچون حکیم متاله میرزا علی اکبر یزدی، آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و آیت الله العظمی شاهآبادی آغاز شد که بزرگترین دانشآموخته این مدرسه #امام_خمینی بود که به سرعت ریاست فلسفه و عرفان حوزه علمیه را عهدهدار شد.
🔹یکی از بزرگترین اقدامات امام خمینی (ره) در رهبری و مدیریت نهضت اسلامی و انقلاب بزرگ ملت ایران، تربیت و بسیج حکیمان و فقیهان متفکری بود که راهبری جریان فکری و فلسفی انقلاب اسلامی را در مقابل جریانهای چپ و راست برعهده گرفتند تا جامعه را از انحراف و التقاط به مکاتب لیبرالیستی و سوسیالیستی حفاظت کنند و #عقلانیت_توحیدی را در جامعه بگسترانند. عقلانیت توحیدی، صورتی از آگاهی و معرفت اجتماعی را به جامعه عرضه کرد که بواسطهی آن عموم جامعه به ابعاد زندگیساز دین و رستاخیزبخشی توحید ونظام آفرینی شریعت اسلامی پی بردند. بنابراین #نهضت_فکری و فلسفی امام خمینی مقدم بر نهضت اجتماعی و سیاسی ایشان بود.
🔹 البته نقش علامهی طباطبایی هم در همراهی با نهضت فکری و فرهنگی امام خمینی در حوزههای علمیه بسیار موثر بود و توانست حرکت امام خمینی را تقویت و عموم شاگردان ایشان را به داراییهای بیشتر فلسفی و قرآنی مجهز کند و مکتب اجتماعی و سیاسی اسلام را صورتبندی معرفتی نماید و از آن در برابر نسخه های وارداتی دفاع کند.
🔸با راهبری کلان امام خمینی و تلاشهای قرانی و فلسفی علامه طباطبایی، یک نهضت فکری و فلسفی بزرگ و با نشاط در جامعه اسلامی شکل گرفت. پیشقراول این نهضت فلسفی استاد شهید آیتالله مطهری (ره) بود که به تعبیر مقام معظم رهبری ایدئولوگ نظام اجتماعی و سیاسی اسلام در عصر ماست.
🔹 شخصیتهای ارزشمند و فیلسوفان فقیه همچون حضرات آیات شهید بهشتی، شهید مفتح، شهید باهنر، علامه جعفری، علامه حسن زاده آملی، علامه جوادیآملی، علامه مصباح یزدی، آیت الله العظمی سبحانی و جمع دیگر از استادان حکمت و فقاهت نقش بسیار مهمی در نهضت فکری و فلسفی انقلاب اسلامی داشتند و علاوه بر تبیین بنیانهای فلسفی و الهیاتی اسلام و جامعه اسلامی، در برابر تلقیهای ارادهگرا، دیالکتیکی و سوسیالیستی از اسلام و انقلاب اسلامی ایستادند.
🔸 پس از وفات رهبر حکیم و فقیه بینظیر حضرت ایتالله العظمی امام خمینی، زعامت انقلاب اسلامی به حکیم و فقیه نظامپرداز حضرت آیت الله العظمی خامنهای رسید که از شاگردان مبرز حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی بودند و از همرزمان سایر حکیمان و متفکران در نهضت فکری و فلسفی انقلاب اسلامی بودند. آیت الله خامنه ای همچون امام خمینی این نهضت فکری و فلسفی را ارج نهاده و بر گسترش آن و امتداد حکمت متعالیه در عرصههای اجتماعی و سیاسی تاکید داشتند و علیرغم دشمنیها و مخالفتهای چهرههای معروف با فلسفه و عرفان اسلامی، به حمایت تمام قامت از آن پرداختند. از یک سو به تبیین ابعاد فکری و فلسفی مکتب امام خمینی و انقلاب اسلامی میپردازند و از عقلانیت توحیدی آن دفاع میکنند و برای آشنایی با مکتب فکری و فلسفی انقلاب اسلامی. همه ساله همه آحاد جامعه اسلامی و بخصوص نسل جوان را به مطالعهی همهی آثار فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید آیتالله مطهری سفارش میکنند.
🔹 آیت الله العظمی خامنهای با پیشنهاد و پیگیری تاسیس مجمع عالی حکمت در حوزه علمیه قم سنگ بنای بقا و پویایی فلسفه و حکمت را گذاشتند و با معرفی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی به عنوان استوانههای فلسفی انقلاب اسلامی در دوران جدید، ادامه مسیر نهضت فکری وفلسفی انقلاب اسلامی راتثبیت کردند.
🔸 به همت متفکران وفیلسوفان انقلاب اسلامی نسل جدیدی ازفلاسفه ومتفکران انقلابی تربیت شدهاند که علاوه برتضلع در حکمت اسلامی درصدد گسترش فکر وفرهنگ انقلاب اسلامی هستند ودر خلأ فلاسفهی نسل قبل، امادهی راهبری نهضت فکری وفلسفی انقلاب اسلامی هستند.
برخی از معروفترین متفکران وفیلسوفان والاهیدانان نسل جدیدانقلاب اسلامی عبارتنداز:
حضرات آیات:
استاد غلامرضا فیاضی
استاد حمید پارسانیا
استاد سید یدالله یزدانپناه
استاد علی ربانیگلپایگانی
استاد محمدرضا عابدینی
استاد حسن رمضانی
استاد علیرضا اعرافی
استاد علیاکبر صادقی رشاد
🔹 ان شاءالله در سلسله یاداشتهایی معرفی خواهند شد.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 جوهرهی اتصال جریانی حکمت و اجتهاد
♦️پرسش:
عرض سلام و تشکر از استاد عزیز از یادداشت #نهضت_فکری و فلسفی انقلاب اسلامی.
نمایش اتصال و پیوستگی جریان حکمت و اجتهاد نقطهی قوت نظریه ی نظام جامع اندیشه اسلامی است که از قضا مخالفین جدی هم در برابر خود دارد.
از اینرو علیرغم توضیحات ارزشمندتان تاکنون، این نگاه هنوز نیازمند تقویت و مستند سازی است.
در وهلهی اول سوال از محضرتان این است که جوهرهی اصلی جریان حکمت و اجتهاد که همهی علمای سابق و لاحق را در یک خط قرارداده چیست؟
ممنون می شوم اگر توضیح بفرمایید.
♦️ پاسخ:
سلام علیکم
از لطف و توجه شما بسیار سپاسگزارم.
در پاسخ به پرسش بسیار دقیقتان، از مکتب فکری متفکران انقلاب اسلامی اینگونه استفاده میشود:
آنچه جوهرهی اصلی جریان حکمت و اجتهاد است که همهی علمای سابق و لاحق را در یک خط قرارداده است، #عقلانیت_توحیدی است.
🔹توضیح اینکه هر آگاهی و اندیشهای از دو بخش تشکیل شده است: ۱. مصالح ۲. ساختار.
✔️مصالح: اجزا و عناصر محتوایی و معرفتی است که یا اطلاعات جدیدی از واقعیت را به انسان میدهد و یا انشاءهایی را برای ایجاد فعل و واقعیتی بیان میکند.
✔️ساختار: صورت آگاهی و اندیشه را تشکیل میدهد که به مصالح و اجزا متفرق و مجزای اندیشه نظم و شکل میدهد.
🔸 مصالح اندیشه و آگاهی انسان بسیار متعدد و متکثر است. انسان از راههای مختلف (احساسی، عقلي و شهودی) با منابع مختلف معرفتزا (مانند طبیعت، وحی، دل، عقل و تاریخ) مواجه میشود و اگاهیهای بسیار زیادی را به دست میآورد. همهی این اگاهیهای از یک اعتبار و اهمیت برخوردار نیست بلکه از جهات منطقی و کارکردی تفاوت زیادی میان آنها برقرار است و انسان فطرتا میل دارد بهترین و کاملترین معرفت را به دست بیاورد چون هم فرصت و امکانات او محدود است و نمیتواند همه را به دست آورد و هم فطرتا از کثرت ابا دارد زیرا کثرت، زمینهی تفرقه و تحیر و تردید است و انسان میل به وحدت دارد. بر این اساس، بنیان و مبنای آگاهی انسان #توحید است و توحید یعنی یکی کردن بینشها، گرایشات و کنشها و این جز در پرتو اعتقاد به توحید حضرت حق(جل و علا) ممکن نیست. بنابراین مهمترین و بنیادیترین مصالح آگاهی انسان توحید است و همهی اگاهیها و معرفتها در نسبت با توحید معنا و ارزش پیدا میکنند.
🔹 براساس مکتب اهلبیت (ع)، ساختار و صورت آگاهی و معارف انسان کاملا هماهنگ با #عقل است و انسان بواسطه نیازها و پرسشهای خود میتواند به منابع مختلف معرفت(طبیعت، وحی، دل، عقل و تاریخ) بنگرد و از طریق تامل و تفکر در آنها حقایق جدیدی را کشف و درون نظام معرفت و ساختار اگاهیهای خود اضافه کند به نحوی که هماهنگ با اگاهیهای پیشین باشد.
🔸حال دو ارتباط بین توحید و عقل متصور است:
۱. اگر عقل انسان با اندیشهی توحیدی گره بخورد توحید نه صرفا جزئی از مصالح معرفت بلکه سازندهی صورتی از آگاهی است که همهی معرفتها و دانشهای انسان را سامان و نظامی متفاوت میببخشد و هر حقیقت و معرفتی در پرتو توحید معنا و هویت مییابد. از این رو جزئی از یک منظومهی توحیدی است.
۲. همچنین اگر توحید با عقل فهم و تفسیر شود اثبات میشود که توحید یک اندیشهی مجرد و بیارتباط با زندگی و عینیت نیست. بلکه طرحی برای زندگی و بنیادی برای همهی کنشهای شخصی و ساختاری است.
محصول این دو طرف نگاه میشود #عقلانیت_توحیدی.
🔹بر این مبنا، عامل اتصال و پیوستگی دو جریان حکمت و اجتهاد در مکتب اهلبیت(ع) و نزد عالمان ربانی، اعتقاد به #عقلانیت_توحیدی است که هم در حکمت و علوم عقلی تشیع حضور فعال دارد و هم در فقاهت و اجتهاد اصولی مبنا و اساس است. عالمانی که به جمع سالم از این دو جشمهی جوشان سیراب شدهباشند در ادامه یکدیگرند، چرا که حقیقت انسان به جان آدمی است و اگر جانهای آدمیان از یک چشمهی معرفت سیراب شد اتحاد جوهری مییابند و جان آنها بهم پیوسته و متحد میشود.
جان گرگان و سگان از هم جداست
متحد جانهای شیران خداست.
🔸هرکجا #عقلانیت_توحیدی به معنایی که ذکر شد - فهم عقلانی از توحید بنحوی که سازندهی صورتی منسجم و زندگیساز از آگاهی باشد - داخل در این جریان به هم پیوسته است. حال ممکن است برخی بر فلسفه و کلام متمرکز باشند، بعضی در سلوک و شهود مستغرق شوند، برخی در حدیث و اخبار غور کنند و برخی در فقه و اصول جهد و کوشش داشته باشند.
اما همهی اینها در یک افق مشترک و خط واحد حرکت میکنند و یک جبهه واحد رنگارنگ را تشکیل میدهند.
البته متفکران و اندیشمندان این جبههی فکری دارای سلسله مراتب هستند و هر کدام به اعتبار میزان بهرهگیری از حکمت و فقاهت در مرتبهای به هم پیوسته قرار میگیرند.
مقصود ادعای عقلانیت توحیدی نیست بلکه وحدت محصول درک واقعیت و باور به یک مدعا است و صرف یک ادعا موجب وحدت نمیشود.
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
31.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 در معرکهی اندیشهها چه کنیم؟
🎥 متفکر انقلاب اسلامی شهید آیتالله بهشتی
#نظام_اندیشه
#عقلانیت_توحیدی
#انحراف
#التقاط
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 اوجب واجبات طلبه و استاد
📌فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری:
بخش اول:
🔸دو سه جلسه بود که آقایان از من مىخواستند کتابهایى را که به درد مطالعه جامعه و تاریخ بخورد به آنها معرفى کنم. بحثهاى مربوط به جامعه و تاریخ در عصر و زمان ما از #اوجب واجباتى است که آقایان طلاب و محصلین و فضلا و روحانیین باید روى آن مطالعه دقیق داشته باشند.
🔹من به ترتیبِ تاریخى مىگویم کتابهایى را مطالعه کنید. گو اینکه کتابهاى زیادى خواهم گفت ولى هر مقدار که مىرسید مطالعه بفرمایید.
1. در میان کتابهاى دوره یونانى، ارسطو کتابى دارد به نام سیاست؛ هم عربىاش موجود است و هم ترجمه فارسىاش. آقاى حمید عنایت ترجمه کرده. سیاست ارسطو ترجمه حمید عنایت. تقریبآ مىشود گفت شامل ریشه قدیمى مسائل جامعه است و از تاریخ چیزى در آن نیست.
2. کتابى هست به نام جمهوریت افلاطون که در آن افلاطون راجع به مدینه فاضله بحث مىکند. این کتاب، هم براى این مسائل مفید است و هم فى حدّ ذاته از کتابهاى بزرگ دنیا شمرده شده. حتى یکى از فلاسفه عصر حاضر ـ شاید هایدگر ـ گفته هرچه فیلسوف که در دنیا آمدهاند حاشیهنویسى بر افلاطون هستند. البته این حرف هم مبالغهآمیز است. بعضى از فیلسوفان ما از قبیل بوعلى برعکس، براى افلاطون ارزشى قائل نیستند. بوعلى مىگوید اگر افلاطون همین مقدارى است که به ما معرفى شده و به ما شناساندهاند خیلى دستش خالى بوده. ولى البته همه افلاطون هم آن مقدار نبوده که در زمان بوعلى شناخته شده بوده.
3. در دوره اسلامى کتاب مقدمه ابن خلدون را حتمآ مطالعه کنید. به فارسى هم در دو جلد ترجمه شده، ترجمه پروین گنابادى.
4. کتابى دارد مونتسکیو به نام روح القوانین. مونتسکیو را هم جزء پایهگذاران جامعهشناسى و از یک نظر فلسفه تاریخ در عصر ما مىدانند. کتاب روح القوانین کتاب خیلى بزرگى است. باید از فهرستش [مباحث جامعه و تاریخ را] پیدا کنید. بعضى مسائلى که آنجا هست خیلى به اینجا مربوط نمىشود ولى بسیارى از ابوابش، به نظرم ده بیست باب اولش، براى جامعه و تاریخ مفید است. حتمآ آنها را مطالعه کنید.
5. کتاب کوچکى که من خودم هم اخیرآ این کتاب را مطالعه کردم و کتاب بسیار خوبى است به نام مراحل اساسى اندیشه در جامعهشناسى از یک دانشمند معاصر به نام ریمون آرون، ترجمه باقر پرهام. این کتاب دو جلد است و من یک جلدش را به دست آوردم. نمىدانم جلد دومش چاپ شده و به دست من نرسیده یا نه. نویسنده عصاره فکرى هفت نفر جامعهشناس معروف دنیا را که افکارشان در دنیا رایج است، بسیار عالمانه در این کتاب ذکر کرده. البته شامل جامعهشناسان عصر جدید است: مونتسکیو، آگوست کنت، کارل مارکس، دورکهیم، ماکس وبر و دو نفر دیگر هم در آن جلد دوم است که من آن را ندیدهام.
6. کتاب معروفى ویل دورانت دارد به نام لذات فلسفه. یک باب این کتاب اختصاص دارد به فلسفه تاریخ. آنجا به یک نحو شاعرانهاى، به معناى افسانهمانند، مجمع و محفلى را فرض کرده که صاحبنظران در فلسفه تاریخ (عده زیادى را اسم مىبرد) در آن گرد هم آمده و نشستهاند و دارند مباحثه مىکنند، هرکس نظر خودش را مىگوید. آن باب «فلسفه تاریخ» لذات فلسفه ویل دورانت هم خوب است.
7. کتاب دیگرى همین ویل دورانت دارد به نام درسهاى تاریخ. کتاب خیلى خوبى است. من تمامش را خواندهام، بعضى جاهایش را مکرر خواندهام. در این کتاب به یک سبک بدیعى مسائل مهم اجتماعى را از دیدگاه تاریخ و نقششان در تاریخ بحث کرده، مثلا سیاست در تاریخ، اخلاق در تاریخ، مذهب در تاریخ، فلسفه در تاریخ. هرکدام را در یک فصل معین بحث کرده ولى بسیارى از مسائل اساسى فلسفه تاریخ را لابهلاى حرفهاى خودش آورده. کتاب کوچکى است.
🔴 ادامه دارد ...
#تاریخ
#جامعه
#طلبه
#اوجب_واجبات
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌اوجب واجبات طلبه و استاد
✍ فیلسوف انقلاب، استاد شهید مطهری
بخش دوم:
۸. کتاب دیگرى هست به نام تاریخ چیست؟ از شخصى به نام «اى.اچ. کار» (اى.اچ دو حرف اول اسمش است)، ترجمه شخصى به نام حسن کامشاد. از انتشارات خوارزمى است. این هم کتاب خوبى است. مشکلنویسى کرده، شاید دو یا سه بار این کتاب را باید خواند. بزرگ هم نیست. در مجموع کتاب خوبى است؛ یعنى مسائل مهم فلسفه تاریخ را در این کتاب آورده.
9. کتاب دیگرى هست به نام نقش شخصیت در تاریخ (بحث شخصیت را انشاءالله در آینده مطرح مىکنیم) از پلخانف که از رهبران کمونیسم در دوره لنین بوده. این کتاب را خلیل ملکى معروف ـ که در زمان دکتر مصدق بود و ابتدا کمونیست بود و بعد، از کمونیسم برگشت ـ ترجمه کرده.
10. کتاب دیگرى هست به نام انقلاب یا اصلاح؟ از یک فیلسوف انگلیسى معاصر به نام پوپر که الآن هم زنده است . او نظریات خاصى دارد که غالبآ بر ضد نظریات مارکسیسم است و الآن خیلى در دنیا اهمیت دارد، لااقل انگلستان را قبضه کرده و خیلى جاهاى دیگر. مسئلهاى در فلسفه تاریخ است و آن اینکه انقلاب یا اصلاح؟ آیا جامعه منحصرآ از طریق انقلاب به تکامل مىرسد یا از طریق اصلاح هم به تکامل مىرسد؟ مارکسیسم منکر اصلاح و طرفدار انقلاب است و راه منحصر را انقلاب مىداند. دانشمندى هست که تمایلات مارکسیستى دارد و شاید اصلا مارکسیست باشد به نام هربارت مارکوزه. اینها با یکدیگر یک مباحثه و گفتگو دارند. این گفتگو (نظریات این دو در مقابل یکدیگر) به صورت یک کتاب منتشر شده به نام انقلاب یا اصلاح؟
11. کتاب دیگرى هست به نام تاریخ (بررسى نظریههایى درباره تاریخ) تألیف مردى به نام گوردن چایلد، ترجمه محمدتقى فرامرزى. این کتاب از یک نظر مهم است که در بحثى که ما در آینده راجع به تکامل تاریخ خواهیم داشت، نظریات درباره تکامل تاریخ را که علت اصلى تکامل تاریخ چیست، جمع کرده است.
12. کتاب فقر تاریخى نگرى از پوپر، ترجمه آقاى احمد آرام.
🔴 منبع: جامعه و تاریخ در قرآن ص ۲۲۱.
#جامعه
#تاریخ
#طلبه
#اوجب_واجبات
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
توحید بهمثابهِ یک دکترین اجتماعی
بر پایه نظام فکریِ اندیشمندان انقلاب اسلامی
ارائهی حجّتالاسلام سیّدمهدی موسوی در نشست علمی به تبیین «الهیات اجتماعیِ امامَین انقلاب» پرداخت و سعی کرد مبانی الهیاتیِ نظریهی اجتماعیِ حضرت امام خمینی (ره) و آیتالله خامنهای (مدّظلّهالعالی) پرداخت.
ادامه دارد ...
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
#آیت_الله_خامنهای
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1067