eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌انسان ایرانی و دریافت متعالی از هستی 🔹همه‌ی انسان‌ها فطرتا حقیقت‌جو هستند و به دنبال کشف واقعیت و بخصوص واقعیت مطلق، و برقراری نسبتی با هستی‌اند تا به وجود خود تعیّن و تشخّص بدهند. بدین علت، سراسر زندگی انسانها مبتنی بر درکی از واقعیت مطلق و نسبتی با هستی معنا و صیرورت می‌یابد. هر درکی از هستی و نسبتی با واقع، نحوه‌ای از زندگی را رقم می‌زند. چرا که هستی بی‌نهایت است و واقعیت لایه‌مند. هر انسانی به قدر وجودی و اندازه‌ی ادراکی خود با ظهوری از ظهورات واقعیت و تجلیّات هستی ارتباط برقرار می‌کند و تشبّه به هستی می‌یابد. 🔸 علوم انسانی در هر مقطعی از تاریخ و حیات انسانی، ظهور این درک از هستی و نحوه‌ی زندگی در توصیف و تبیین پدیده‌های انسانی در جهت رسیدن به آن درک پیشنی از هستی و بر قراری نسبت وجودی با آن است. 🔹انسان ایرانی در عقیه‌ی تاریخی و فرهنگی خود، نسبت‌هایی را با واقعیت و هستی برقرار کرده است که به او تعیّن وجودی، هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی بخشیده است که در سنت علمی و فرهنگی او تجلی یافته است. بدون شناخت عمیق این تعیّن وجودی و هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی نمی‌توان درک درستی از ایران و انسان ایرانی داشت. 🔸 هستی در فرهنگ و تمدن ایرانی به وصف متّصف شده است و لحظه به لحظه در حال تجلی و ظهور است فلسفه و دانش در نسبت با واقعیت را و و خوانده‌اند که حقیقت هستی را جاری و ساری در همه‌ی لایه‌های واقعیت دانسته‌اند و جوهره‌ی علم را نیز به نور و انکشاف حقیقت تعریف کرده‌اند. در این تلقی، ظهور تام هستی مطلق بیش و پیش از آنکه طبیعت باشد انسان است. به تعبیر دیگر فقط است که می‌تواند تجّلی و ظهور تام نور هستی باشد و طبیعت را هم نورانی و معنادار کند. لذا در مرکزیت حکمت و معرفت انسان ایرانی، قرار دارد. انسانی که اتصال غیب و شهود و پیوند آسمان و زمین است. لذا بر خلاف فلسفه‌ی غربی که انسان‌مداری در گرو «طبیعی شدن انسان» است در حکمت الهی مشرقی، این طبیعت است که جوهره‌ی انسانی می‌یابد و بستر تعالی هستی انسان می‌شود. 🔹نسبت انسان ایرانی با هستی متعالی را می‌توان در میراث علمی و تمدنی ایران مطالعه و شهود کرد. حکمت و شعر، قانون و سیاست، آداب و رسوم هر کدام طریقی به شناخت هستی انسان ایرانی است چرا که هر کدام از این آثار ره‌آورد اتصال وجودی انسان با واقعیت و نسبت با هستی متعالی و نورانی است که از جهان نفس‌الامر ابتدا وارد جهان ذهنی متفکر ایرانی شده است و از طریق تعلیم و تربیت، تالیف و تدریس وارد جهان بیناذهنیت انسان ایرانی شده است و به علم و صنعت، فقه و سیاست، ادب و هنر، آداب و رسوم تبدیل شده است. اما در عین حال محدودیت‌های موجود در این ظهورات را هم باید توجه کرد. محدودیت‌های ناشی از موقف تاریخی و اجتماعی انسان که امکان ظهور برخی دیگر از لایه‌های واقعیت را فراهم نکرده است. 🔸خلاصه با هر اثری از آثار جاودانه‌ی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی همچون شاهنامه و گلستان و مثنوی و دیوان حافظ و همچنین با آثار فقهی و اصولی و فلسفی می‌توان به پستوهای هستی انسان ایرانی و ظهوراتی از واقعیت تعین‌یافته راه یافت و لایه‌ای از لایه‌های وجودی انسان ایرانی و روح تاریخی ایران را کشف و مطالعه کرد تا چراغ راه آینده‌ی ما باشد. 🔹انقلاب اسلامی ایران نیز امتداد این هستی انسانی و ره‌آورد تحول در تعیّن وجودی انسان ایرانی و برقراری نسبتی جدید با هستی متعالی پس از گسستی است که در اثر ارتباط با عالم تجدد ایجاد شده بود. تحول و تجددی که نه در ستیز و گسست با گذشته‌ی هویتی و تمدنی خویش، بلکه در اتصال و امتداد آن، به همراه تلاشی برای آشکارسازی ظرفیت‌های نهفته‌ی ادراکی و گرایشی انسان ایرانی در مواجهه‌ی با واقعیت و هستی و درکی از نیازهای زمانه است. در این میان نقش محبّت به اهلبیت (علیهم السلام) برای ارتباط وجودی با هستی متعالی و جاری در فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی بی‌بدیل است.در انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی انسان ایرانی با تجربه‌ی وجودی حضرات معصومین ارتباط برقرار کرد و تلاش کرده زیست جهان خود را به آنها نزدیک کند و تا با اقتدا به آنها، زمانه‌ی خود را آنگونه که می‌طلبد بسازد. 🔸محور مهم این تشبّه و بازسازی هویت و تعیّن تاریخی خود، بود. مردم تحول‌خواسته و تشبه‌یافته، بیش از هر چیزی تلاش داشتند تا خود را تعریف کنند. 🔹 یکی از مهمترین ویژگی‌های مهم که در انسان ایرانی نیاز به تقویت دارد است. ارزشی که در سالهای آغازین انقلاب بسیار پر رنگ و اثر گذار بود اما به تدریج تضعیف شد و پنهان و روتوش‌دار جایگزین آن شد. ✍ سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121
📌 علم دینی ، علم نافع فقیه متأله و حکیم مجاهد امام خمینی: ‏اگر کسی علوم طبیعی بنویسد؛ یعنی مثلثات و مناظر و خواص و آثار اشیاء و طب‏‎ ‎‏و امثال آن بنویسد، ولی اینها در نظرش الهی باشد و وجهۀ استظلالی داشته باشد،‏‎ ‎‏فایده دارد. ✍تقریرات فلسفی(اسفار) ج۳ص۴۶۸ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
حب-الحسین.mp3
689.8K
📌ابتهال ✔️حُبُّ الحُسِین وُسیلةُ السُّعداءِ عشق و محبت امام حسین علیه السلام راه و وسیله سعادتمندان است ✔️ وضیاءَهُ قد عَمَّ بالأرجاء و نور تابانش همه عالم را فراگرفته ✔️ سِبطٌ تَفَرَّعَ مِنهُ نَسلُ المُصطَفى نوه (پیامبر) که نسل حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله) از او است. ✔️ وَأضَاءَ مِسک بوجهِهِ الوَضَّاء و روشن و نورانی کرده هر سرزمینی را بوسیله چهره نورانی اش ✔️حبُّ الحسین محبت و عشق حسین ✔️ فَهُوَ الکریمُ ابنُ الکریمُ وَ جَدُّهُ خَیرُ الأنام وسیِّدُ الشُّفَعاءِ پس او همان بزرگوار و با کرامتی است که پسر شخص بزرگوار و کریم است و جد او بهترین مخلوقات و آقای شفاعت کنندگان است. التماس دعا - صلوات ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 تلنگر ریشه‌ی همه‌ی مشکلات مزمن جامعه‌ای ایرانی، مضمن (ضمنی) و مخفی در فرهنگ عمومی و نظام اداری جامعه است که در زیر نقاب‌های مختلف قدسی و عرفی، روشنفکری و ... پنهان شده است. تنها درمان همه‌ی مشکلات و دردها، ارزش شدن و محور شدن و در تمام مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی است. «من هستم چون مسئولیت اجتماعی دارم.» https://eitaa.com/hekmat121
📌منشور مسئولیت اجتماعی ✍ دعای مکارم اخلاق امام سجاد (علیه السلام) [دعای بیستم صحیفه سجادیه] اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکفِنِی مَا یشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَی فِی رِزْقِک، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِینِّی بِالْکبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَک وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَی یدِی الْخَیرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِی الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و گره هر کاری که فکرش مرا به خود مشغول داشته بگشای، و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی می‌کنی، و روزگارم را در آنچه از پی آنم آفریده‌ای مصروف دار، و بی‌نیازم گردان و روزیت را بر من وسعت ده، و به چشمداشت مبتلایم مکن، و ارجمندم ساز و گرفتار کبرم مفرما، و بر بندگیت رامم ساز، و بندگی‌ام را به آلودگی خودپسندی تباه مکن، و خیر و نیکی را برای تمام مردم به دست من جاری ساز، و آن را از کدورت منت‌گذاری دور دار، و خوی عالی را به من عنایت فرما، و از فخرفروشی محافظتم کن. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانی، و عزتی آشکار برایم ایجاد مکن مگر که به همان اندازه در باطنم خاکسار سازی. https://eitaa.com/hekmat121
📌کار فیلسوف کار فیلسوف در عرصه‌ی حکمت عملی، ایجاد یک عمل و پرسش از چند و چون آن و برنامه‌ریزی نیست؛ بلکه کار فیلسوف تعالی دادن به ماهیت یک عملِ جاری و ساری در جامعه از طریق تأمل فلسفی در معانی موجود در ذهنیت کنش‌گران و ظرائف معنایی نهفته در فرهنگ عمومی است. به تعبیر دیگر کار فیلسوف پرسش از بنیادهای عمل و بنیان‌های فکری و معنایی کنش‌گر است. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی 📌فلسفه‌ی مسئولیت اجتماعی در حکمت متعالیه (مقدمه‌ای بر بنیان‌های عقلانیت فطری) ✍ سید مهدی موسوی ⭐️ بخش اول... ۱. براساس حکمت قرآنی و فلسفه ی متعالیه، مهمترین سنت الهی و قانون ذاتی حاکم بر جهان طبیعی، این است که اینجا دار تزاحم و تضاد و حرکت است و همه‌ی امور این‌جهانی همواره در حال تغییر و تحوّل و صیرورتند. این امر ذاتی این جهان است و هیچگاه و در هیچ دوره‌ای تبدّل نپذیرد؛ مگر هنگامی که خداوند متعال اراده کند که «یوم تبدّل الارض غیر الارض» و آن پایان این جهان و آغاز قیامت کبری است. ۲. به اراده‌ی الهی، بخشی از رسالت صیرورت، پرورش و ساخت این جهان به انسانِ درحال صیرورت واگذار شده است. (خلافت بر روی زمین) چرا که خداوند متعال انسان را از میان جمیع موجودات برای ایفای این رسالت بزرگ برگزید و او را خلیفه خود بر روی زمین و امانت‌دار خود قرار داد. ۳. به اراده‌ی الهی، همه‌ی انسانها به واسطه‌ی داشتن عقل و اراده، در پرورش و ساخت و بهره‌مندی از این جهان سهیم هستند. در واقع همگان از این حق برخوردارند و اختصاص به هیچ فرد و گروهی ندارد. ۴. سعادت و موفقیت (رشد) انسان در این جهان در گرو پرورش و ساخت خود و همچنین حفظ، امانت‌داری، پرورش و ساختن این جهان و بهره‌برداری و استفاده صحیح از منابع موجود در آن است.(فساد در این جهان نیز موجب فساد در سعادت و زندگی انسان می‌شود.) به همین جهت همه انسانها به اقتضای استعداد و ظرفیت وجودی و به میزان بهره‌مندی از مواهب طبیعی دارای مسئولیت (۱. حفظ و امانت‌داری و ۲. پرورش و بهره‌برداری) هستند و مورد بازخواست قرار می‌گیرند. ۵. اصل این مسئولیت‌مندی انسان قابل واگذاری به غیر نیست و هر فردی خود او باید پاسخگو باشد. چرا که و فعلیت انسانیت انسان و همچنین سعادت و پیشرفت وجودی او در گرو پذیرش این مسئولیت است. «احساس مسئولیت و به تعبیر قرآن استعداد و لیاقت حمل امانت، خود یک معیار بزرگ برای شخصیت انسانی و تفاوت انسان اخلاقی با انسان زیست‏شناسی است.» استاد مطهری، یادداشت‏ها، ج ‏4، ص136 ۶. پاسخگویی انسان نه به حرف و کلام بلکه به رشد وجودی و فعلیت انسانیت در اوست. ۷. این مسئولیت به نحو فردی و جزیره‌ای نیست و مفید فایده هم نیست؛ بلکه به نحو جمعی و مشارکتی است. چرا که شبکه‌های از فعالیت‌ها و مسئولیت‌های به هم پیوسته و هم‌افزا موجب آبادانی طبیعت و پیشرفت زندگی انسان می‌شود. همچنان که فساد معلول شبکه‌ای از علل و عوامل به هم پیوسته است که توسط جمع به وجود آمده است. ۸. مسئولیت مفهومی اعتباری است و در شرایط مختلف اعتبار می شود. لذا انواعی از مسئولیت انسانی ممکن است: فردی، خانوادگی و اجتماعی. دو مسئولیت اول ریشه طبیعی و غریزی و محبتی دارد. اما جنس مسئولیت اجتماعی متفاوت است لذا «مسئولیت اجتماعی، انسانی‌ترین مسئولیت‌هاست» مسئولیت‌های اجتماعی نیز بر دو گونه است: الف: مسئولیت‌های همگانی ب: مسئولیت‌های تخصصی. همچنین مسئولیت اجتماعی همگانی به دو قسم تقسیم می‌شود: الف: اخلاقی (الزام درونی) ب: حقوقی (الزام بیرونی) ۹. انسان‌ها در عین اینکه موجود اجتماعی هستند از سلایق و استعدادهای مختلف و سطوح ادراکی متفاوت از موجودات و نیازها برخوردارند از این رو آرمان‌های مختلف و نظام رفتاری متنوع دارند که در بسیاری از امور مشترک موجب اختلاف و درگیری می‌شود. بر اساس «نقش غیرقابل پیش‌بینی افراد و درگیری اراده‌ها بر مبنای آرمان‌ها» فعالیت‌ها و مسئولیت‌های انسان در امور اجتماعی بسیار مشکل و پیچیده و ذوابعاد می‌شود و همواره انسان در معرض آزمون و خطا، ابتلا به گرفتاری و تردید، شکست و پیروزی است. از این رو، ملاک و میزان در مسئولیت اجتماعی ایجاد تعادل و توازن در جامعه است به نحوی که همگان بتوانند به منافع و مصالح خود دست پیدا کنند. بنابراین در میدان تضاد منافع و تزاحم آرمانها توجه دائمی به منافع عمومی و مصالح نوعیه در متن مسئولیت اجتماعی نهفته است. 🛑 ادامه دارد ... https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی 📌 فلسفه‌ی مسئولیت اجتماعی در حکمت متعالیه (مقدمه‌ای بر بنیان‌های عقلانیت فطری) ✍ سید مهدی موسوی ⭐️ بخش دوم ... ۱۰. اشتباه بزرگ یک مکتب فکری این است که وعده بهشت زمینی و زندگی بدون دردسر و بدون ابتلا و شکست، بدون مسئولیت و تکلیف را در این جهان، به پیروان خود وعده دهد. وعده‌ای که هیچ‌گاه در دنیا که دار تزاحم و صیرورت دایمی است محقق نخواهد شد. لذا هرچند در ابتدا برای جلب نظرها و بسیج مردمی کارآمد است اما بعد از مدتی موجب سرخوردگی، ناامیدی و احساس خسارت می‌شود. رسالت یک مکتب متعالی این است که به پیروان خود چگونگی مواجهه‌ی بهتر با ابتلائات و مشکلات و مسئولیت در برابر حوادث را برای رسیدن به یک زندگی مقاوم پیشنهاد دهد. جامعه مطلوب، جامعه‌ی نفی ذاتی طبیعت و از بین رفتن اختلافات و تنوعات و ابتلائات نیست. جامعه‌ی مطلوب و مدینه فاضله، جامعه‌ای است که انسانها به واسطه عقل و ایمان، بهتر می‌توانند ابتلائات و مشکلات و اختلافات را مدیریت مسئولانه کنند. در واقع سعادت حقیقی و پیشرفت واقعی همین رسد عقلانی و معنوی و بلوغ فکری و قلبی در مواجهه‌ی با پیشامدها و حوادث و ابتلائات است. ۱۱. در این میدان کار و رقابت و عرصه‌ی تضادها و هم‌آوردی‌های اجتماعی، حب نفس، میل به راحتی و رفاه شخصی، انسان را به بی‌تفاوتی در نسبت با دیگران و منفعت طلبی شخصی می‌کشاند و دایره مسئولیت را در حد کسب سود و منفعت شخصی محدود می‌کند. هر چند ممکن است روتوش اخلاقی و قدسی هم بر آن بکشد. در این صورت یک نظام ارزشی، هنجاری و رفتاری شخصی متولد می‌شود. نظامی که محوریت آن را کسب منفعت شخصی، سعادت و موفقیت فردی شکل می‌دهد. در صورت قدسی و دینی آن، رستگاری فردی و بهشت رفتن خود، غایت حاکم و اصلی است و حتی خیرات و صدقات هم به همین جهت است هرچند خیر آن به دیگران هم می‌رسد. در صورت دنیوی آن نیز کسب سود بیشتر در معاملات اقتصادی و روابط انسانی معیار است هر چند اگر لازم باشد که برای رسیدن به این غایت مقداری از سود خود را به عنوان مالیات و یا حق بیمه و امثال اینها به دیگران واگذار کند اما غایت اصلی همان کسب سود شخصی و منافع فردی خود است. ۱۲. اما یک احساس اخلاقی ویژه‌ای در انسان وجود دارد که دایره‌ی مسئولیت اجتماعی را توسعه می‌دهد و انسان را از فردانیت خودساخته خارج می‌کند و به اجتماع و سرنوشت جمعی پیوند می‌زند. نوعی درد و دغدغه اجتماعی دارد و از مشکلات و سختی های دیگران رنج می‌برد و از رشد و خوشحالی آنها خوشحال می‌شود. این واقعیتیی فطری و قطعی و غیر قابل انکار است و هر کس با مراجعه به درون خود و مطالعه‌ی تاریخ بشری می‌تواند نشانه‌های بسیار واضح و روشنی بر این احساس اخلاقی و هم‌سرنوشتی اجتماعی بیابد. ۱۳. منشأ این احساس اخلاقی و پیوند اجتماعی چیست که بدین وسیله آدمی می‌تواند بر حب نفس و رفاه طلبی و منفعت طلبی شخصی خود غلبه کند و منافع عمومی و مصالح نوعیه را هم در قلمرو فعالیت‌ها و برنامه‌های خود لحاظ کند و دایره‌ی مسئولیت اجتماعی خود را وسعت ببخشد. حداقل پنج نظریه مهم در این زمینه وجود دارد که عبارتند از: ۱. قرارداد اجتماعی برای کسب سود بیشتر ۲. حس ملی و تعصبات قومی ۳. وجدان ۴. آرامش درونی ۵. ایمان به خدا و معاد ۱۴. از میان نظریه‌های ذکر شده، آنچه می‌تواند تبیین گر احساس اخلاقی بشر و پشتوانه‌ی مسئولیت اجتماعی باشد ایمان حقیقی و عمیق به مبدا و معاد است. چرا که «مسئولیت یک احساس است، یک وجدان است، به یک معنی یک امر وجدانی و ذهنی است و وابسته به یک سلسله علل دیگر است و به عبارت دیگر وابسته به چندین ادراک دیگر است و آن اینکه یک فرمان (یک امر اعتباری، یک باید از یک مقام مافوق) هست که به من فرمان می‌دهد، مرا مکلف می‌شمارد، ولو آن مقام مافوق، خودش درونی و وجدانی باشد.» استاد مطهری، یادداشت‏ها، ج ‏4، ص135 ۱۵. بر این اساس، «دین برای مسئول‌سازی انسان است و فلسفه بعثت پیغمبران این است که بشر را متوجه مسئولیت‌هایش بکنند و دین نیامده که به بشر تأمین بدهد و از او رفع مسئولیت نماید، بلکه برعکس آمده است که مقام مسئول او را به خودش ارائه دهد. دین منهای مسئولیت، دین منهای دین است.» همان، ص132«هر چیزی می‌تواند به دو شکل جریان یابد: مسئول و غیر مسئول، الّا دین. مثلًا ادب مسئول و ادب غیر مسئول، علم مسئول و علم غیر مسئول، هنر مسئول و هنر غیر مسئول، حتی سیاست مسئول و غیر مسئول، اقتصاد مسئول و غیر مسئول، اما دین غیر مسئول معنی ندارد. ممکن است دین مسئول خود و غیر مسئول از غیر خود فرض شود، اما دین غیر مسئول معنی ندارد زیرا جوهر دین تکلیف، وظیفه، امانتداری، مسئولیت سالم تحویل دادن است.» همان ص133 🛑 ادامه دارد... مطلب بعد: نظریه‌ی فقهی مسئولیت اجتماعی https://eitaa.com/hekmat121
📌بررسی پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آیت الله العظمی نجفی مرعشی کیهان اول مرداد ۱۳۵۸ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
چگونگی تبدیل به بزرگترین درس از سیره‌ی نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه وآله) است. رحلت پیامبر اسلام تسلیت باد ⚫️
📌دشواریهای اجرای عدالت 🔹دسته بندی ها در مسجد ما حکایت جالبی دارد. خیلی محترمانه و دوستانه از بعضی افراد و گروه ها خواستم که عقب بکشند و پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند و به حد شأن قانع باشند. هدف از این کار هم ایجاد فضایی بازتر برای افراد و گروه های کوچکتر بود تا قدری راه تنفس پیدا کنند. آنها هم طوعا او کرها پذیرفتند و بساطشان را کم و بیش جمع کردند و مجموعا اوضاع آرام است. بحمدلله حالا اخبار و نشانه های دارد بروز می کند که آن گروه هایی قبلا مقابل هم بودند، به هم نزدیکتر شده اند..... گویی ترجیح می دهند مدیری نباشد و خودشان با مبارزه و نزاع مشکلشان را حل کنند. ظاهراً این طوری برایشان جذابتر است. این یکی از چالش های جدی اجرای عدالت در هر جامعه ایست که وقتی مدیر جامعه میخواهد هرکسی را در جای متناسب خودش قرار دهد تا عدالت اجرا شود، همه (یعنی همه) حتی آنهایی که شرایط به ضررشان است، در مقابل اجرای عدالت می ایستند، چون به آن شرایط نابرابر خو گرفته اند، در نتیجه همه در مقابل مدیر و مصلح اجتماعی متحد می شوند. مدیر عدالت‌خواه هم که متعهد است زیر بلیط کسی نرود و به کسی باج ندهد، به زیر کشیده می شود و دوباره دوره ای از فساد و نزاع و قدرت طلبی و استضعاف آغاز می شود. این سزای ملتی است که تاریخ نخواند و سنت های تاریخ را نادیده بگیرد. @modmasjed
مشتی خاک به پیشگاه خداوند متعال قزوین : حرم حضرت حسین بن علی بن موسی الرضا گلزار شهدا ۲۵ شهریور ۱۴۰۲ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
🟠ما در نقطه کور مسئولیت هستیم! 🖊جایگاه مسئولیت اجتماعی، مردم و دولت در اندیشه سیاسی شیعه در گفتگو با منصور میراحمدی؛ 🔸برخی از دیدگاه‌های اجتماعی یا سیاسی، سعی دارند که یکی از دو مسئولیت سیاسی و اجتماعی را به دیگری مقدم دارند. زاویه نگاه ما در این بحث اما، مبتنی بر دیدگاه تعاملی است. مردم نسبت به دولت و دولت نسبت به مردم، رابطه تعاملی برقرار کرده و مسئولیت سیاسی یا اجتماعی شان را در فضای تعامل ترتیب دهند. از یکسو مردم نسبت به دولت دو نقش اساسی بر عهده داشته و همچنین دولت نسبت به مردم، نقش آفرینی مهمی را دارد. 🔸مسئولیت سیاسی و اجتماعی زمانی منجر به موفقیت‌های اجتماعی خواهد شد که زمینه تعامل در میان مردم و دولت فراهم باشد. دولت زمینه‌های نقش آفرینی برای مردم را فراهم کند، مردم نیز نقش حمایت و نظارت شان در برابر دولت را به درستی انجام دهند تا رابطه تعامل به درستی در این جامعه برقرار شود. نکته مهم آنکه؛ ما نمی‌توانیم از جایگاه مسئولیت اجتماعی مردم سخن بگوئیم، مگر اینکه توجه ویژه‌ای به مسئولیت سیاسی دولت نیز مبذول بداریم. 📎https://farhangesadid.com/0002Ff https://eitaa.com/hekmat121
📌 قدرت رهبری آیت الله خمینی، با بیانی متهورانه و لحنی آرام، به مدت دو ساعت با ما سخن گفت. حتی وقتی به این مطلب و تکرار آن می‌پرداخت که ایران باید خود را از شر شاه خلاص کند و *نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره می‌کرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده می‌‌شد و نه در خطوط چهره‌اش حرکتی ملاحظه می‌گردید.* آیت الله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین می‌کرد. نگاهی که همواره نافذ بود؛ *اما هنگامی که مطلب به جای حساس و عمده‌ای می‌رسید، تیز و غیر قابل تحمل می‌شد.* این خانه [خانه امام ره] *نظیر فقیرترین افراد نجف است.* در این مسکن محقر، از قدرت رؤسای شورش و یا رؤسای جبهه مخالف که در تبعید به سر می‌برند، هیچ نشان و علامتی دیده نمی‌شود *و اگر آیت الله خمینی قدرت آن را دارد که ایران را به حرکت درآورد و قیام برانگیزد، این قدرت مسلما ناشی از تسلط و اقتدار وی بر افکار مردم است.* به نقل از: لوسین ژرژ (خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند) ‌؛ ۶ مه ١٩٧٨ م‌. https://eitaa.com/hekmat121
📌 تحریف یا تفسیر 🔸پرسش: آیا هر کسی که کتاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را تدریس می‌کند را می‌توان مفسر اندیشه‌های ایشان بدانیم و به برداشت‌های او اعتماد کنیم؟ 🔹پاسخ: ابتدا لازم است به یک نکته کلی اشاره شود و آن این است که: صرف خواندن و تدریس کردن و بازگویی یک متن، دلیلی بر اعتقاد خواننده و گوینده به آن متن و ارایه تفسیر صحیح نیست. بلکه در بسیاری از اوقات، آن متن بهانه است تا گوینده بتواند مقاصد و اهداف خود را از طریق آن متن ترویج کند. بخصوص اگر نویسنده و خالق متن دارای اعتبار دینی و یا جایگاه اجتماعی و سیاسی باشد. در این حالت و تفسیر به رأی رخ می‌دهد. به طور نمونه کم نبوده‌اند افرادی که به تفسیر و تحلیل قرآن و حدیث پرداخته‌اند اما با استناد به برداشت‌های شخصی از متن، زمینه‌ساز انحرافات بزرگ دینی بوده‌اند که شاید از ابتدا چنین قصدی هم نداشتند. در مقابل این تحریف‌گری، تفسیر و تحلیل عمیق وجود دارد که در آن سعی می‌شود هر متنی در فضای فکری و مبانی ذهنی مؤلف و شرایط اجتماعی زمانه‌ی صدور متن فهم و تحلیل عمیق شود. مفسر واقعی کسی است که به هیچ وجه مبانی و بنیان‌های فکری خود را به متن تحمیل نکند بلکه همواره تلاش داشته باشد تا متن را در چهارچوب فکری و ذهنی مؤلف بازخوانی و تفسیر کند. البته این حق برای مفسر همواره وجود دارد که پس از تفسیر و تحلیل، به نقد و بررسی کل متن و یا برخی از مدعاها و استدلالهای مؤلف بپردازد. 🛑 در مورد کتاب طرح کلی اندیشه‌ اسلامی، هم این قاعده باید رعایت شود، بخصوص اگر تفسیر و تحلیل از جایگاه منبر و تدریس عمومی باشد. اما برخی از افراد و سخنگویان تلاش داشته و دارند که از فرصت نفوذ و اقبال عمومی به این متن استفاده کنند و آن را در چهارچوب فکری خود تفسیر و مویدی بر مبانی فکری و اصول عملی خود معرفی کنند در حالی که در مبنای فکری و اصول بنیادین متفاوت از مبانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هستند و بسیاری از مبانی فلسفی ایشان -همچون معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی- را قبول ندارند ولی در این حال اینگونه به مخاطب القا می‌کنند که این اثر همسو و برآمده از مبانی فکری خودشان است. آیت الله العظمی خامنه‌ای از جمله متفکران انقلاب اسلامی و نهضت احیای تفکر دینی است و در ادامه‌ی جریان فکری و فلسفی امام خمینی، علامه طباطبایی و استاد شهید مطهری قرار دارد و بر همان اساس فکری و فلسفی به تبیین الهیات اجتماعی اسلام برای ارائه‌ی دکترین اجتماعی و ترسیم ساختار حیات طیبه و جامعه‌ی فاضله‌ی اسلامی پرداخته‌اند. عنایت به این ویژگی و این مبانی و اصول فکری، شرط اصلی ورود به تفسیر و تحلیل آثار مکتوب و بیانات ایشان است و الا به تحریف و تفسیر به رأی خواهد انجامید. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
شب جمعه است هدیه کنیم به روح پر فتوح امام امت و شهیدان و طلبه مخلص تازه درگذشته کربلایی محمد حسین خانجانی (رحمة الله علیهم) الفاتحة و الاخلاص مع الصلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🥀عِشق را میفهمَد فقَط !نوشته‌ای از طلبه جوان کربلایی محمد حسین خانجانی (رحمة الله علیه) در ۱۷ سالگی گاهی بیخوابی به سرم میزند ؛ گاهی به عِشق فکر میکنم ! براستی عشق چطور معنا میشود ؟🍂 راستش دلم میخواهد عشق را در چند کلمه خلاصه کنم . . . دلم میخواهد عِشق را کنم در پرستیدن ! خلاصه اش کنم در خواستنِ با تمامِ وجودِ او ! عِشق را خلاصه کنم در راضیِ به امرِ معشوق بودن ؛ در اینکه او را بخواهی حتی اگر تورا نخواهد ! خلاصه اش کنم در آغوشِ او بودن در تمامِ عمر ! خلاصه اش میکنم در سوره ی حمد ! خلاصه اش میکنم در کمیل ! و عِشق ، این کلمه ی وصف ناپذیر را خلاصه میکنم در تمامِ اسئلک الامان های مناجاتِ مولای مولای . . . خلاصه اش میکنم در ماهِ رمضان ! میخواهم عِشق را خلاصه کنم در طلبگی ! و میخواهم خلاصه اش کنم در شهادت ! و خلاصه کنم عِشق را در بهار . . . فصلی که به ما گفته اند بسیار از قیامت یاد کنید ! و و و هزاران خلاصه ی دیگر ؛ آه ! و شاید کلمه ی خلاصه با عِشق در تضاد است ! و شاید هم اصلا از بیانِ معنای عِشق عاجزند ! ولی خب بالاخره ماییم و همین ضعف ها دیگر ! اگر نبود که ما انسان نبودیم ! اصلا شاید عِشق را بتواند خلاصه کرد در ! مگر نه ؟🙃 گاهی بیخوابی به سرم میزند ؛ گاهی به فکر میکنم . . . که شاید تنها مترادفِ کلمه ی باشد . . .❤️ یالطیف🦋 ✍ ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
🥀نترس ! ✍ نوشته‌ای از طلبه جوان کربلایی محمد حسین خانجانی (رحمة الله علیه) و ما آفریده شده ایم . . . فکر میکنم آفرینش یعنی خلاقیت ! خلاقیت یعنی تنوع ! و تنوع یعنی تغییر . . . پس یاد میگیرم تا از تغییر نترسم ! چرا اگر قرار بود از تغییر ترسید ، حسینِ فاطمه (ع)هرگز قیام نمیکرد ! اگر قرار بود از تغییر ترسید ، سلمان پیشنهادِ خندق نمیداد ! اگر قرار بود از تغییر ترسید ، برق اختراع نمیشد ! اگر قرار بود از تغییر ترسید ، خمینی (ره) انقلاب نمیکرد . . . و بدانیم این را ! که اگر قرار باشد از تغییر بترسیم ، باید هرروز ، از شنیدنِ صدای فحش های پی در پیِ مردمِ بی سوادِ کوچه و خیابان ، به مسئولین و حتی دین و خدا ، بترسیم ! چرا که از هر دست که بدهی ، از همان دست میگیری ! و میخواهم این را بگویم : که خدا مارا نترس آفریده است . . . !❤️ یالطیف🦋 https://eitaa.com/hekmat121
📌 جوان سرمایه است، اعتراض کنیم❗️ بزرگترین سرمایه برای هر کشور جان و عمر جوانان آن کشور است که باید به چنگ و دندان از آن مراقبت و بهره‌برداری کرد. همه‌ی ما نسبت به این سرمایه‌ی بزرگ اجتماعی مسئولیت اجتماعی داریم و باید جلوی هرگونه اتلاف این سرمایه‌ی بی‌بدیل را گرفت؟ چرا ما به راحتی از کنار در حوادث مختلف رد می‌شویم؟ چرا اتلاف عمر جوانان و از بین رفتن استعدادهای آنها را جدی نمی‌گیریم و هیچ مطالبه‌ و برنامه‌ای برای حفاظت از این سرمایه‌های عظیم نداریم؟ چرا به قصورها و تقصیرهای افراد در پدیده‌ی و یا اتلاف عمر و استعداد جوانان اعتراض جدی، واقعی و اصلاح‌جویانه نمی‌کنیم؟ اعتراض حکیمانه و مطالبه‌گری صادقانه کوچکترین حد از مسئولیت انسانی و اجتماعی و شرعی تک تک افراد جامعه‌ای است که به پیشرفت و عزت خود می‌اندیشند. https://eitaa.com/hekmat121
یابن الحسن تسلیت‌...‌
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 جوان سرمایه است، اعتراض کنیم❗️ بزرگترین سرمایه برای هر کشور جان و عمر جوانان آن کشور است که باید
📌جوانها میتوانند مشکلات را حل کنند ما الان با اتّکاء به آن کارهایی که جوانهای ما آن روز در دفاع مقدّس انجام دادند، میتوانیم با اطمینان بگوییم امروز جوانهای ما میتوانند همه‌ی مشکلات این کشور را حل کنند. اینکه گفته‌اند: «فی‌ تَقَلُّبِ‌ الاَحوالِ‌ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجال» ــ در دگرگونی‌های بزرگ گوهر انسانها شناخته میشود ــ این [فقط] مخصوص افراد نیست، جامعه هم همین‌جور است؛ یک جامعه را در حوادث سخت و سنگین میشود شناخت. ما خودمان را نمی‌شناختیم، دیگران هم ما را نمی‌شناختند، دنیا هم ما را نمی‌شناخت؛ در دفاع مقدّس، هم ما خودمان، خودمان را شناختیم و هم دیگران ما را شناختند؛ آنهایی که در دنیا صاحب ادّعا بودند فهمیدند. ✔️بیانات در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت ۱۴۰۲/۰۶/۲۹ https://eitaa.com/hekmat121