📌نکته
🔹براساس مبانی حکمت متعالیه بخصوص، اصالت وجود و تشکیک وجود، هرگونه اختلاف و تمایزی به کمال و نقص بر میگردد که امور وجودی هستند.
🔸 از این رو، وجود و عدماضافی، خیر و شر، حسن و قبح، زیبایی و زشتی، باارزش و بیارزش، مطلوب و نامطلوب تعابیر دیگری از کمال و نقص است که با یک حیثیت اضافی به موجودات، پدیدهها و رفتارها اطلاق میشود.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش پانزدهم:
🔹توجه نفس
🔸 عمل انسان چند لایه دارد: ۱. حرکات جوارح، ۲. صورت و ساختاری که حرکات جوارح را نظم میبخشد، ۳. نیت و قصد کنشکر از عمل که موجب تحریک قوای شوقیه و اراده میشود.
🔹روح و جوهر عمل را نیت وقصد عامل از آن عمل میسازد و آثاروجودی، تربیتی وسازندگی هر عملی به روح آن عمل است وتا هرزمانی که این نیت وقصد باشد عمل وآثار وجودی وتربیتی آن هم هست والا با غفلت از نیت و قصد، عمل از روح خود تهی شده و به عادت تبدیل میشود در این صورت هیچ اثر وجودی و سازندگی برچنین عملی مترتب نیست. ازاینرو، توجه دائمی ومستمر نفس به نیت وقصد عمل و معانی نهفته در آن علاوه بر صورتدهی ونظام بخشی به حرکات جوارحی، موجب سازندگی روح وتوسعهی کیفی خود میشود.
✔️قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ أَعْمَالِكُمْ وَ إِنَّمَا يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ وَ نِيَّاتِكُمْ."
✔️عَنِ اَلنَّبِيِّ: إِنَّمَا اَلْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ وَ إِنَّمَا لِكُلِّ اِمْرِئٍ مَا نَوَى فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَهِجْرَتُهُ إِلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ مَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوِ اِمْرَأَةٍ يَتَزَوَّجُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ.
ارزش اعمال فقط بستگى دارد به نيت هر كس آنچه را نيت نموده نصيبش ميگردد در مسأله حركت و هجرت هر كس بانگيزه الهى و قصد ديدار رسول خدا مهاجرت كند چنين هجرتى بطرف خدا و رسول است و هر كس به منظور رسيدن بدنيا و يا دستيابى بزنى و ازدواج با او مهاجرت كند چنين هجرتى به طرف خدا نيست و بطرف همان هدف است."
✔️قَالَ اَلنَّبِيُّ: نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ
✔️ امام رضا: نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ لِأَنَّهُ يَنْوِي خَيْراً مِنْ عَمَلِهِ وَ نِيَّةُ اَلْفَاجِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عَامِلٍ يَعْمَلُ عَلَى نِيَّتِهِ وَ نَرْوِي نِيَّةُ اَلْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ لِأَنَّهُ يَنْوِي مِنَ اَلْخَيْرِ مَا لاَ يُطِيقُهُ وَ لاَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ رُوِيَ مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ زَادَ اَللَّهُ فِي رِزْقِهِ وَ سَأَلْتُ اَلْعَالِمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ: خُذُوا مٰا آتَيْنٰاكُمْ بِقُوَّةٍ قُوَّةُ اَلْأَبْدَانِ أَمْ قُوَّةُ اَلْقُلُوبِ فَقَالَ جَمِيعاً وَ قَالَ لاَ قَوْلَ إِلاَّ بِعَمَلٍ وَ لاَ عَمَلَ إِلاَّ بِنِيَّةٍ وَ لاَ نِيَّةَ إِلاَّ بِإِصَابَةِ اَلسُّنَّةِ وَ نَرْوِي حُسْنُ اَلْخُلُقِ سَجِيَّةٌ وَ نِيَّةٌ وَ صَاحِبُ اَلنِّيَّةِ أَفْضَلُ وَ نَرْوِي مَا ضَعُفَتْ نِيَّةٌ عَنْ نِيَّةٍ .
📌 نیت و تولید قدرت
🔸 نیت و قصد عامل، تولید قدرت و نیرو هم میکند و جسم را به حرکت و عمل وا میدارد و در مسیر حرکت هم احساس ضعف و خستگی نمیکند.
امام صادق عليه السلام می فرمايد:
✔️ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِيَتْ عَلَيْهِ النِّيَّةُ؛
اگر انسان نسبت به چيزى تصميم قوى داشت، بدنش احساس ضعف نمی كند.
🔹هر کنشگری براساس هدف، آرمان و نیت، مسیر حرکت خود را برمیگزیند از این رو، این آرمان و هدف فرمانده درونی و جهت دهنده به تمام حرکات انسان از نظر فردی و اجتماعی است.
🔸بر این اساس نباید سنجهی سنجش قدرت و نیروی کنشگر را توان و نیروی جسمی آنها دانست بلکه میبایست بر توان ونیروی باطنی برآمده از هدف و آرمان تکیه کرد. بنابراین هرچقدر آرمان و هدف بزرگتر و تعلق و توجه نفس به آن بیشتر باشد، نیرو و قدرت انسان فزونتر خواهد بود.
1⃣ آرمان مطلق و نامحدود توان و قدرت نامحدود ایجاد میکند ازاینرو، انسان به کنشگری فعال، پرانرژی وامیدوار به آینده مبدل میشود. برای او حرکت دائمی است وهیچ مانعی او را باز نمیدارد.
2⃣ آرمان محدود، توان وقدرت محدود درانسان ایجاد میکند. ازاینرو، میدان حرکت محدود است و حرکت موقتی و پررقابت است و به سرعت باید به هدف مورد تنازع دست یافت. لذا زمان و سرعت در این جهان بسیار مهم است.
3⃣ آرمان وهدف بیارزش، توان وقدرت انسان راتضعیف میکند و او رابه پیرو وتابع بودن برای درک لذتهای جاری زندگی میکشاند.
🔹 از آنجا که غفلت و فراموشی طبیعت آدمی است وبا اشتغال به قصد و عملی از ساير قصدها و اعمال غافل میشود عنصر تذکر ویادآوری به گونههای مختلف درونی وبیرونی درنظام اخلاقی تعبیه شده است. ذکر، دعا، موعظه ونصیحت، هنر و تبلیغ، مجالست بااهل معنا، مطالعه وقرائت مستمر، امربه معروف ونهی ازمنکر، حتی کفارات وتعزیرات هرکدام طریقی برای یادآوری وتوجه دوبارهی نفس به قصد وحقیقت عمل وخروج از غفلت وفراموشی است.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#کنش_اخلاقی
#عاملیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 گذرنامه اربعین
منتظر مانده ام و چشم نبستم که رسد
خانه دوشم به سر کوچه نشستم که رسد
گفتهاند دوست پذیرد اگرت دست بود
به لبم ذکر، وَ تسبیح به دستم که رسد
حرکت عشق نه خودسر که به دعوت باید
گر چنینم گره خورده به بختم که رسد
نه دل کار بمانده نه هوسهای خیال
جام و این شیشه می را بشکستم که رسد
دیگری را خبری نیست ولی هست امید
روشن از جام می صبح الستم که رسد
گر رفیقان همه رفتند به پستوی خیال
بوسه بر خاک زنم آه فرستم که رسد
یاد مجنون شدم و لحظهی بیتابی او
مژگان خیس شد آنگه بنوشتم که رسد
گر رسد نامه گذر میکنم از مرز خودي
من تماما بشوم او به وقتم که رسد
قم: سید مهدی موسوی
۷صفر المظفر ۱۴۰۱ شمسی
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش شانزدهم:
🔸 عامل اصلی در تغییر و سازندگی حیات انسانی، عاملیت انسان ونیروی عقل، محبت و ارادهی مسئولانه است. نه شرایط اجتماعی ومحیط پیرامونی بگونهای که عاملیت،عامل ثانوی ومحصول شرایط پیرامونی تلقی شود.
🔹 درواقع هردوعامل موثرند ونقشی مهم در سازندگی حیات انسانی وسیر تکاملی بشریت دارند و سازنده تاریخند. اما نقش اصلی ازعاملیت انسان ونیروی عقل، عشق وارادهی اوست که پیشران حرکت انسان وتاریخ است. اما شرایط اجتماعی ومحیط پیرامونی و نیروهای مادی و معنوی میتوانند با عاملیت انسان جهت وصورت متفاوت بدهد وبستر مناسبی برای عاملیت فراهم کنند.
🔸نکته مهم این است که شرایط ومحیط پیرامونی خودمحصول عمومی شدن و فراگیر شدن بخشی از عاملیت انسانی به صورت فرهنگ(نظام معنایی) وساختارهای عینی است که به کنترل ومدیریت سایر عاملیتها میانجامد.
🔹 دراین صورت نمیتوان حکم مطلقی برای نسبت میان عاملیت تکتک افراد و شرایطپیرامونی عرضه کرد. زیرا براساس کیفیت عاملیت کنشگران، میزان و نوع تاثیرگذاری و یا تأثیرپذیری آنها بر شرایط پیرامونی متفاوت است. در مجموع عواملی چند در کیفیت و قدرت عاملیت انسان موثر است که مهمترین آنها از این قرار است:
۱. احساس کرامت، بزرگی وعظمت روحی؛
۲. رشد فکری وشعور اجتماعی؛
۳. داشتن هدف، مقصد، آرمان واقعی وارزشمند؛
۴. قدرت عشق وایمان به حقايق وآرمانها؛
۵. اعتماد به امدادهای غیبی وعناصر جبران کنندهی خلأها وعقبماندگیها؛
۶. خوشبینی واعتماد به نظم آفرینش، قوانین حرکت، نیروها، امکانات وهمراهان؛
۷. امید به پیروزی وتحقق ایندهی روشن.
🔸 چنین کنشگری میتواند بابهرهگیری از امکانات، فرصتها و استعدادهای دیگران، درمحیط پیرامونی حضور فعال و پویا و اثربخش داشته باشد وشرایط رادگرگون وفضای مناسب را برای زندگی وحرکت بهتر فراهم سازد.
🔹 همهی این ویژگیها در پرتو #توحید و تأله میسر است. توحید انسان را به عاملیت موثر وسازنده (قیام) در همهی ساحتهای زندگی دعوت میکند.
🔸 دردرون قیام وحرکت توحیدی دوحرکت نهفته است:
۱. اثبات حقیقت متعالی، یکیسازی درون و بیرون در پرتو حقیقت واحد وتلاش برای اقامه و تحقق عینی آن حقیقت درجان آدمی ومحيط اجتماعی؛
۲. نفی باطل و تخریب و رهایی از روابط غلط و نامتوازن تصلبیافته درجان آدمی(ملکات اخلاقی) و محیط اجتماعي( فرهنگ و ملکات اجتماعی).
✔️"قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ(سبا ۴۶)
🔹 در نظام اخلاق توحیدی، عاملیت انسان به عاملیت فردی فروکاسته نمیشود بلکه انسان موجودی اجتماعی است و در بستر حیات اجتماعی است لذا عاملیتش دو لایه است یعنی علاوه بر #عاملیت_فردی، #عاملیت_جمعی و مشارکت فعال و پویای جمعی مردم هم بسیار مهم است. میان این دو قسم از عاملیت روابط متقابل و تاثیر و تأثر متقابل وجود دارد.
🔸 کنشگران فردی بر اساس نظام اخلاق توحیدی، از چنان توسعهی کیفی در خود برخوردارند که میتوانند رابطهای متقابل بر پایه محبت، ولایت و اخوت برقرار کنند.
🔹هنگامی که مجموعهای از عاملهای فردی بر پایه اهداف و آرمانهای مشترک نوع خاصی از نظاممعنایی و روابط انسانی را در یک شبکهی اجتماعی(جامعه)به وجود میآورند و درآن نیرو و قدرت جدیدی متولد میشود که حاصل جمع جبری نیروهای فردی نیست؛ بلکه ایجاد هویتی جدید است که امکانهایی را برای انسان فراهم میسازد و تحولات بزرگ درحیات انسانی را به وجود میآورد.
🔸عاملیت جمعی دربستر حیات اجتماعی نیازمند به نظمها و رویههای مشترک بیناذهنی است که امکان عاملیت جمعی و همکاری و مشارکت فعال وهمافزا رافراهم کند. لذاعاملیت جمعی برپایهی اهداف و آرمانها و ارزشهای مشترک، هم ساختارساز است و هم ساختارشکن است. یعنی نظمها، رویههای مشترک وساختارهایی رامتناسب با اهداف وآرمانها به وجود میآورد و نظمها و ساختارهای غیر متناسب و غیر هماهنگ بااهداف وآرمانهای جمعی راحتی اگرمتصلب هم شده باشد درهم میشکند وآنها را تغییر میدهد.
🔹براساس لایهی قدرت و کیفیت عاملیت فردی حداقل سه نوع عاملیت جمعی ممکن است:
۱. فعال، پویا و سازنده وپیشرو
۲. فعال، پویا، مخرب وعقب برنده؛
۳. منفعل، ایستا وپیرو.
نوع اول ازآنِ عاملهایی است که ازثبات شخصیت و سلامت واستقامت درفکر وعمل برخوردار است.
نوع دوم از آنِ عاملهایی است که ازثبات وقدرت شخصیت برخوردار است اما از سلامت فکری و عملی برخوردار نیستند و حرکت جمع را به انحراف میکشاند.
نوع سوم عاملهایی هستند که ازثبات شخصیت واعتماد به نفس ضعیفی برخوردارند و هیچ طرحی برای حیات وزندگی خود ندارند وهمواره چشم به طرح ودست دیگران دارند.
🔴 ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#کنش_اخلاقی
#عاملیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش هفدهم:
🔸 نظام اخلاق توحیدی به عاملیت جمعی هم توجه ویژهای دارد. یعنی بخش مهمی ازاصول و ارزشهای اخلاقی دربستر جامعه متولد میشود وبرای تنظیم درونی انسان درروابط اجتماعی است. یعنی اگر جامعه نبود این ارزشهای اخلاقی هم ظهوری نداشت. از جمله مهمترین ارزشهای اخلاقی در جامعه ولایت واخوت است:
✔️إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(الحجرات ۱۰)
🔸 ریشه این اخوت واتحاد را دروحدت قلوب برآمده ازایمان وعشق فطری درآنها باید جستجو کرد. زیرا به واسطه ایمان وباور به مبدأ واحد از امور متکثر واختلاف جدا شده وبه وحدت ملحق شدهاند. براین پایه، مؤمنان عقل وجان دیگری پیدا میکند که سازنده عقلانیت توحیدی است وغیرمؤمنان از آن تهی هستند.
مؤمنان معدود لیک ایمان یکی
جسمشان معدود لیکن جان یکی
غیرفهم وجان که در گاو وخرست
آدمی را عقل وجانی دیگرست
جان حیوانی ندارد اتحاد
تو مجو این اتحاد ازروح باد
جان گرگان وسگان هریک جداست
متحد جانهای شیران خداست
🔹 وهر آنچه موجب تضعیف اخوت واعتماد وهمبستگی جمعی میشود خلاف اخلاق وارزشهای انسانی ومانع عاملیت جمعی است. مواردی همچون: اختلاف افکنی، تفرقه، دروغ، غیبت، تهمت، بهتان، سوءظن:
✔️"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ (الحجرات ۱۲)
🔸 بخشي ازاین رحمت ومحبت شامل مخالفان درون شبکهی ارتباطی مؤمنان نیزمیشود.
امام علی (ع) درنامه به مالک مینویسد:
✔️وأشعِرْ قَلبَكَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِيَّةِ، والمحبَّة لَهُم، واللُّطفَ بهِم ، ولاتَكونَنَّ علَيهِم سَبُعا ضارِيا تَغتَنِمُ أكلَهُم ؛ فإنَّهُم صِنفانِ: إمّا أخٌ لَكَ في الدِّينِ، أو نَظيرٌ لَكَ في الخَلقِ. يَفرُطُ مِنهُمُ الزَّلَلُ وتَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ، ويُؤتى على أيديهِم في العَمدِ والخَطأِ فأعطِهِم مِن عَفوِكَ وصَفحِكَ مِثلَ الّذي تُحِبُّ وتَرضى أن يُعطِيَكَ اللّهُ مِن عَفوِهِ وصَفحِهِ، فإنَّكَ فَوقَهُم ، وَوالِي الأمرِ علَيكَ فَوقَكَ. واللّهُ فَوقَ مَن وَلاّكَ.
🔹 درمواجهه بادشمنان نیزاصل عدالت، اصل محوري است ودر هیچ شرایطی نباید ازدایرهی عدالت خارج شد. بنابراین دشمنی هم دشمنی مبتنی بر کرامت، عظمت و بزرگی روح است و به پستی و لئامت نمیگراید:
✔️"يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (المائده ۸)
🔸براین پایه، جنگ ودشمنی نمیتواند برپایه کینههای شخصی باشد ونمیتوان اجازه تمسک به امور، شیوهها وابزارهای پلید، پست و خبیث و ناجوانمردانه را داد زیرا همهی اینها ریشه درحقارت وضعف نفس وخروج از دایرهی عدالت دارد. بلکه جنگ مردانه ومبارزهی جوانمردانه بر پایه مروت، کرامت، عزت وحماسه نتیجهی اجتماعی این نظام اخلاقی است. همانگونه که در سیره امام علی(ع) و امام حسین(ع) تجلی کامل یافته است.
🔹بنابراین دوگونه مسئولیت اخلاقی در جامعه براساس عاملیت جمعی ومناسبات پیرامونی وجود دارد:
۱. مسئولیت اخلاقی برپایه ولایت واخوت درشبکهی ارتباطی مؤمنان وهمراهان؛
۲. مسئولیت اخلاقی برپایهی عزّت، حماسه وعدالت نسبت به مخالفان و دشمنان.
آسایش دوگیتی تفسیر این دوحرفست
بادوستان مروّت بادشمنان مدارا
این شعر حافظ رامیتوان خلاصهای از اساس اخلاق وزندگی اجتماعی ونوعی مهارت ومدیریت زندگی درچارچوب کرامت نفس وبزرگی انسان به حساب آورد.
🔸 امیرمومنان علی علیه السلام در باب مروت میفرماید:
✔️"اَلمُروءَةُ اجتِنابُ الرَّجُلِ ما يَشينُهُ و َاكتِسابُهُ ما يُزَيِّنُهُ؛
مردانگى، دورى كردن انسان است از آنچه مايه ننگ اوست وبه دست آوردن آنچه كه باعث آراستگى اوست."
🔸 امام علی(علیه السلام) درتوضیح مدار میفرماید:
✔️"دارِ النّاسَ تَأمَن غَوائِلَهُم وَتَسلَم مِن مَکایِدِهِم؛
با مردم مدارا کن، تا ازگزندهایشان درامان باشی واز نیرنگهایشان سالم بمانی."
🔹 مسئولیت اخلاقی درهر دومورد آن دارای اصول وقواعد مشترک ومتمایزی است که پیامدهای فقهی وحقوقی مختلفی رادارند. لذالازم است به اشتراکات، تمایزات وپیامدهای آنها عنایت ویژهای بشود.
🔴ادامه دارد...
#حرکت
#تعقل
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#کنش_اخلاقی
#عاملیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌اربعین و ضرورت برنامهریزی
🔹پیاده روی اربعین حسینی یک سرمایه بزرگ اجتماعی و نشانهای از همبستگی امت اسلامی زیر پرچم مکتب اهلبیت (ع) است که در کوران قحطی معنا و غلبه تضادگرایی راهی به آیندهی روشن تحت حاکمیت توحید و عدالت است.
🔸علیرغم زحمات طاقت فرسا و اتفاقات خوب مدیریتی در اربعین ۱۴۰۱ ، برخی از وقایع ناگوار اربعین امسال همچون ۱. مشکلات گستردهی صدور و تمدید گذرنامه و سرگردانی و تحیر مردم به همراه صفوف طولانی در خیابانهای اطراف دفاتر صدور گذرنامه به همراه اطلاعرسانی و وعدههای واهی مسئولین مربوطه و تبلیغات غیرواقعی تلویزیونی و رسانهای، ۲. مشکلات حمل و نقل داخلی زائران تا مرز و وعدههایی که عملی نشد، ۳. عدم هماهنگی مسؤلان عراقی در پذیرش گذرنامه های موقت، ۴. مشکل بسیار حاد حمل و نقل زائران از مرز به نجف و کربلا، ۵. کمبود آب در برخی نقاط مهم حضور زائران، ۶. سوءاستفاده و موج سواری رسانههای معاند و غربگرا ، ۷. رهاشدگی و سرگردانی فرهنگی زائران و ۸. نهایتا تصادفات خونبار امروز همگی نشانگر این نکته است که میبایست از تحلیلهای سطحی ارائه شده در زمینه مدیریت اربعین دست برداشت و به سمت برنامهریزی دقیق با حفظ اصول مهم ۱. معنویت بنیانی، ۲. عراقمیزبانی، ۳. مردممحوری، ۴. تمدننگری حرکت کرد.
🔹هر چند برخی از این وقایع ناگوار به تدریج در حال حل شدن است اما برنامهریزی حکیمانه و دوراندیشانه ضرورتی مهم است که از آبروي امت اسلامی و اعتماد و جان و مال مردم پاسبانی میکند.
🔸این رهاورد حضور میدانی و تجربه زیسته در اربعین ۱۴۰۱ است که از نزدیک با همه مسائل و مشکلات ذکر شده درگیر بوده است.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌نکته
🔹 یکی از عوامل موثر در فرایند تعقلی انسان در امور پیچیدهی اعتباري، بهره گیری از نظمهای مرئی حاکم بر موجودات طبیعی و حتی نظمهای انتزاعی عمومیت یافته در فرهنگ عمومی است که به عنوان الگو، به ذهن انسان نظم میدهد.
🔸بدین معنا که انسان با مشاهدهی نظمهای مرئی و در مرحله بعد با تجرید و تعمیم آنها میتواند الگوهایی را بازسازی کند که بواسطهی انها بتواند امور پیچیدهی انسانی و اجتماعی را صورتبندی کند و در تحت یک نظام و الگوی شبکهای هماهنگ درآورد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلا ۹۴ سال قبل
🔹قدیمیترین فیلم از کربلا بهعنوان جدیدترین اثر نویافته از حرم حضرت سیدالشهدا و حضرت عباس منتشر شد.
🔹این فیلم کوتاه توسط فردریک گادمر در سال ۱۹۲۷ میلادی تهیه شده، او یک عکاس و فیلمبردار فرانسوی بوده که به کشورهای مختلفی سفر کرده و تصاویر بسیاری را ثبت کرده است.
به نقل از فارس
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی برحکمت عملی)
بخش هجدهم:
🔹 مسئولیت اخلاقی تعدادی باید و نبایدهای صرف نیست که به صورت تجزیهای راهبرکنشگر اخلاقی باشد؛ یعنی درهرموقعیتی، کنشگر براساس اگاهی و تعقل مسئوليت خود را تشخیص وباید ونباید خاص آن موقعیت راازخفای ذهن به سطح اشکار آن بکشاند وکنشی انجام دهد. هر چند برخی از مردمان چنین میکنند اماکنش اینها ازثبات واتقان برخوردار نیست بلکه همواره یک #نظام_مسئوليت_اخلاقی وجود داردکه مجموعهای ازارزشها وقواعد رفتاری به گونهای درکنار هم قرار گرفتهاند که یک سامانهی فکری، گرایشی ورفتاری راپیشنهاد میدهد. شکلگیری هرنظامی ازمسئولیت اخلاقی متوقف برنوعی مابعدالطبیعه والهیات بنیادین وتلقیای از سیرحرکت تکاملی وانحطاطی بشر است.
🔸نمونهی این نظام اخلاقی رادر #اخلاق_سرمایه_داری میتوان مشاهده کرد که نمونه نظام ازمسئولیت اخلاقی است. دراخلاق سرمایهداری برپایه شبکهی مفهومی منفعت بنیان، صورتی هماهنگ ازهمه مفاهیم وارزشهای اخلاقی ارائه شد که موجب تقویت بنیان توسعهی منفعت محور شده است. حتی مفاهیم وارزشهای سنتی را نیز در درون خود هضم کرده وازنو بازسازی کرده است لذا به ساخت #الهیات_توسعه برای بنیادگذاری اخلاق سرمایهداری منتهی شده است تاموجب توجیه گرایشها و کنشهای انسان در جهت تصرف بیشتر طبیعت وکسب منافع وسیعتر باشد. چراکه درجامعهی الهیاتمحور مسیحی و یهودی(قرن۱۶ تا۱۸ میلادی) بدون پشتوانهی الهیاتی امکان طرح اخلاق وتوسعهی منفعت محور ودنیامدار وجود نداشت، مگرآنکه نوعی زیرساخت فلسفی-الهیاتی برای آن دست و پا شود. ازاینرو بخش اعظم تلاش متفکران عصر رنسانس وعصر روشنگری بازخوانی دوباره متون مقدس وبازسازی معرفت دینی باظرفیت پشتیبانی ازتوسعهی مدرن درلایههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شد. پروتستانتیسم وتجدیدنظرهای لوتر، کالون وآراسموس واتباع هریک درالهیات کاتولیک به تبع پژوهشهای طبیعیاتی جدید، تلاشهایی برای ارائهی دستگاه الهیاتی نوین وپایهگذاری اخلاق جدید بودکه لاجرم به بسط سرمایهداری، مدرنیته و توسعهی مادی وغفلت ازمعنویت، جهان غیب ومابعدالطبیعه شد.
🔹البته طبیعت مباحث الهیاتی شکلگیری نوعی نگرش تاریخی به حیات انسان وسیر تکامل وانحطاط اجتماعی و تمدنی است، براین اساس، به تدریج نوعی تاریخ و ریشههای معرفتی نیز برای اساس سنت یهودی- مسیحی برای آن تهیه شد. بهگونهای که سیر تاریخ بشریت وجامعهی انسانی درمسیر تکامل مادی وسرمایهداری تفسیر شد، تفسیری که حداقل دوثمر برآن مترتب شد:
۱. بازخوانی تاریخی امر اخلاقی ودینی واثبات اینکه میراث بشری درمرحله تکاملی وافسونزدایی وخرافهزدایی ازآن به مدرنیته منتهی شد ومدرنیته سرآمد همهی دورههای بشری ومیراث برهمه ارزشها وقواعد رفتاری است، به تعبیر دیگر همه میراث بشری (اخلاقی، دینی و فلسفی) درشرق وغرب، بخشی از گذشته دنیای جدید غرب است که به #علم_تجربی (ساینس) منجر شده است وعلم تجربی زیرساخت همهی ارزشها، هنجارها، قوانین وساختارهای توسعهیافته است.
۲. ازاین روایت الهیاتی-تاریخی برای شدن آینده وفعلیت امکانها درمسیر توسعهی مدرن بهره شد ودرنهایت به تولید #فلسفهی_تاریخ برای شناخت چگونگی شدنها ومدیریت تغییر وتکامل انسان درجامعه وتاریخ منجر شد.
🔸خلاصه درپرتو پیشرفتهای طبیعی، الهیات پروتستانتیسم وفلسفهی مدرن تاریخ از سوی متفکران غربی تلاش زیادی برای بازخوانی نظام اخلاقی وطرح زیرساختهای جدیدی برای مسئولیت اخلاقی شد که نقطه مشترک عموم آنها قطع رابطه اخلاق بامابعدالطبیعه وجهان غیب ودستوپا کردن بنیاد علمی ویا تاریخی برای آن بود.
🔹 امانکته مهم این است که تلقی مدرن ازاخلاق ومسئولیت اخلاقی به صورت یک منظومه و شبکه طراحی شده است وبه اعتبارات اجتماعی ولایههای هنجاری، قانونی و ساختاری جامعه نیز تسری پیدا کرده است و نظامات هنجاری، قانونی وسازمانی متناسب باخودرابه صورت مستمر وپویا، تولید وتجویز کرده است.
🔸این ویژگی اختصاصی به اخلاق سرمایهداری ندارد بلکه هرنظام اخلاقی کلنگر که ریشه درزیرساختهای معرفتی وتمدنی باشد چنین خواهد بود. ازاینرو، الهیات توحیدی سازندهی نظریهای درمسئولیت اخلاقی است که به همهی اعتبارات اجتماعی درمسیر ایجاد حیات توحیدی جهت میدهد وهنجارها، قوانین فقهی-حقوقی ونظامات انسانی و اجتماعی(تعلیم وتربیت، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، صنعت وفناوری) راپیشنهاد میکند.
🔹نکته مهم درالهیات توحیدی این است که همه اعتبارات وقوانین فقهی وحقوقی برنامهی عملی برای تحقق مسئولیت اخلاقی است. یعنی بسترساز حیات طیبه توحیدی و تسهیلگر بندگی خداوند و نفی عبودیت غیرخدا است. اتصال وجودی زندگی متناهی انسان به حیات پاک غیرمتناهی است.
🔴 ادامه دارد...
#دستگاه_محاسباتی
#عقلانیت
#کنش_اخلاقی
#مسئولیت_اخلاقی
#نظام_سازی
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌در اهمیت نظام جامع اندیشه اسلامی
🔹مباحثات تکراری این روزها، در رد و نفی گشت ارشاد و حذف زور و الزام در مقوله حجاب، یکبار دیگر نشان میدهد که بدون داشتن یک #نظام_فکری قوی نمیتوان به موضوعات پیچیده و چند لایهی اجتماعی ورود علمی و راهگشا داشت. حتی اگر عنوان دکتر و آیت الله و فعال رسانهای و هویت سلبریتی داشته باشی.
🔸فقط با داشتن یک نظام فکری قوی، هماهنگ و منسجم برآمده از حکمت و فقاهت است که میتوان هم محبت را به کار گرفت و هم الزام را سرجایش گذاشت. هم از تربیت سخن گفت و هم از قانون دم زد. هم هنر و تبلیغ را به میدان آورد و هم از پلیس و گشت ارشاد در جای مناسبش استفاده کرد.
🔹هیچ کدام نافی یکدیگر نیست و به تنهایی نمیتوان با یک پدیدهی اجتماعی پیچیده و چند لایه روبرو شد. مدیریت و کنترل پدیدههای اجتماعی نیازمند طرحی جامع و هماهنگ و چند وجهی است که بتوان از جهات متعدد آنرا مدیریت و کنترل کرد. چون عناصر و عوامل آشکار و پنهان، درونی و بیرونی متعددی در شکلگیری و توسعهی یک پدیده دخیل هستند.
🔸ما برای تحلیل وقایع و اظهار نظر در مورد پدیدههایی همچون حجاب، عفت، گشت ارشاد، مهسا امینی، و مانند آنها نیازمند یک طرحواره جامع از اندیشه اسلامی هستیم و الا در جهالت گرفتار میشویم و در حیرت گمراهی فرو میرویم.
اللهم الرزقنا بحق الحسین(عليه السلام)
🔸امروز در زیارت اربعین خواندیم که:
بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ
🔹 در ماجرای عاشورا، خیلی از کسانی که گرفتار جهالت و حیرت ضلالت شدند عناوین متعددی چون صحابه رسول خدا، تابع صحابه رسول خدا، محدث، مفسر، مجاهد، والی و ... و امثالهم را یدک میکشیدند. پس مشکل در سواد و اطلاعات علمی، فلسفي، فقهی و مانند آن نیست، مشکل در #جهالت است. جهالت مقابل نادانی نیست مقابل #عقلانیت است.
آنها علم، فقه، کلام و امثال آن را داشتند اما عقلانیت اجتماعی نداشتند تا به یاری پسر رسول خدا و امام بحق جامعه بشتابند.
#جهالت
#عقلانیت
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله
(درآمدی بر حکمت عملی)
بخش نوزدهم:
🔹الحاد بزرگترین دستگاه مخرب اخلاق و نافی مسئولیت اخلاقی است که باریشههای معرفتشناختی هم بنیان هستیشناسی و مابعدالطبیعه اخلاق را تخریب میکند و هم زندگی عملی انسان را به ابتذال میکشاند. چرا که نتیجه آن ازخودبیگانگی، پوچگرایی و نیهیلیسم معرفتی و اخلاقی است. نیستانگاری و نیهیلیسم معلول قطع ارتباط با امر مطلق و امر قدسی و بیگانگی با فطرت اصیل و نظم والای جهان و همچنین موقتی شدن ارزشها (بیارزش شدن برترین ارزشها) است
🔸برای گرایش به الحاد ریشه های مختلفي قابل ذکر است اما وجود درد و رنج و مصائب در جهان و ترس از آنها و بیصبری در برابر آنها مهمترین دلیل بر شکاکیت وبدبینی به هستی و اذعان به بیهودگی این عالم و جدیترین عامل گرایش به الحاد و نفی الهیات و اخلاق دینی است.
🔹 جدّی شدن و محوري شدن درد و رنج در زندگی انسان، معلول فلسفه و الهیاتی است که اساس اخلاق انسان را کسب #منفعت بیشتر و #قدرت سلطهگری معرفی ميکند و حیات انسان را به دنیا و بهرهگیری حداکثری از نعمتهای مادی و تسخیر طبیعت محدود میکند و ماورای این جهان محدود و عالم آخرت را نفی میکند و بهشت موعود را در زمین جستجو میکند و انسان به مثابه کارگر مکانیکیوار در کار ساخت این بهشت زمینی تلقی میشود. در چنین فلسفه و الهیاتی هرگونه درد و رنج، مصیبت و کمبودی، شر و مانع منفعت بیشتر تلقی میشود که باید از شرّ آن خلاص شد.
🔸دردوران مدرن ابتدا تصورمیشد که باعلم تجربی منفک از الهیات وعقل خودبینادبشری مستقل از مابعدالطبیعه میتوان ازهمهی دردها ورنجهای این جهان رهاشد و از همین طریق راحتی و رفاه مطلق بر زندگی انسان درزمین وخیلی سریع حاکم خواهد شد. اما هر چه علم جلوتر آمد نه تنها از درد ورنج بشر کم نکرد بلکه بردرد ورنج بشر افزود و بحرانهای بزرگتری را به وجود اورد مانند جنگهای جهانی و قتل ملیونها انسان بیگناه، ترس ازسلاحهای هستهای ومیکروبی، بحران خانواده واخلاق، بحران محیط زیست، انفجار اطلاعات واضطراب ناشی از اخبار ناگوار. در برابر این وضعیت بدون پاسخ، ظهور نیهیلیسم ونیستانگاری امری طبیعی است اما جالب توجه این است که تمدن غرب آن را به حالتی عادی وطبیعی پنداشته وآن را سرنوشت محتوم بشر وپایان تاریخ دانسته است وبراساس نیهیلیسم به وضع ارزشهای جدید مشغول است.
🔸انسان فطرتا میل به راحتی و رفاه مطلق، آزادی مطلق دارد و دربسیاری از اوقات امر مطلق را در این جهان نمییابد ودرعوض درد، رنج وظلم را مشاهده میکند. در این صورت اگر خود را به این جهان محدود کند و امر مطلق و لایتناهی را در این جهان محدود و در امور ناقص جستجو کند لاجرم خلأ درونی، نامیدی و بدبینی بر او حاکم می شود و برای فرار از آن چارهای ندارد جز اینکه فقط خود را مشغول کار و تفریح کند تا به آنها فکر نکند و اگر به فکر و تامل در این امور مشغول شود سراز پوچ گرایی و خودکشی و امثال آن در میآورد. چرا که بدون ارتباط با امر مطلق و قدسی و ایمان درونی برآمده از عشق، و فقط با تکیه بر فکر ریاضیوار مادی و اندیشهی تجربی محدود به طبیعت نمیتوان حقیقت اشیا و معنای زندگی را پیدا کرد و نمیتوان تصویر صحیحی از درد ورنج و مصیبت و همچنین خوف و رجا داشت.
🔹 اما درالهیات توحیدی از جهان، درد ورنج، خوف ورجا همگی معبری برای حرکت وتلاش بیشتر درجهت ساخت حیات ابدی ورسیدن به سعادت وکمال مطلق است.
دردها و رنجها همه ابتلائات برای رشد و حرکت است که بخش زیادی از بزرگی و ضربات آنها ساخته ذهن انسان دنیامدار است و الا آنکه افق ذهنی بالاتری دارد در متن همینها هم زیباییها را می ببیند:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
"ما رایت الا جمیلا"
🔸برخلاف نظریههای موجود در فلسفه مدرن که اعتقاد به خدا را منشأ ازخود بیگانگی میدانند در حکمت اسلامی اساس خودیابی و پیدا کردن حقیقت خود اعتقاد به خدای واحد و برقراری نسبت وجودی با او از سر عشق و محبت است که نقطه اوج عبودیت ورهایی ازخودبیگانگی وپوچگرایی واسارتهای دنیوی است.
🔹برخلاف ادیان تحریف شده یهودیت و مسیحیت انسان بردهی خدا ومجبور به بردگی نیست بلکه انسان عاشق خداوند است ودر فطرت جبلی خود درحرکت وجودی وصیرورت به سوی اوست. خداوند نه دربیرون انسان بلکه از رگ گردن به او نزدیکتر است و انسان به هر طرف که نظر کند اورا مییابد. خداوند درقلب انسان است وقلب انسان عرش الرحمن است.
🔸براین اساس پشتوانه اخلاق و قانون ومنشأ الزام ووجوب امری بیرونی و تحمیلی نیست بلکه حقيقتي درونی و برآمده از عشق و محبت قلبی به حقيقتي است که درقلب انسان وجود دارد و ازهرچیزی حتی بدن به انسان نزدیکتر است.
🔴 ادامه دارد...
#دستگاه_محاسباتی
#کنش_اخلاقی
#انسان_مطلوب
#انسان_انضمامی
#مسئولیت_اخلاقی
#مسئولیت_اجتماعی
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
34.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید آیت الله بهشتی:
آزادي، شریعت، حجاب، قانون، دولت
#حجاب
#مسئولیت_اجتماعی
#قانون
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121