من بیمایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری
که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم
خویشتن بر تو نبندم که من از #خود نپسندم
که تو هرگز #گل من باشی و من خار تو باشم
هرگز اندیشه نکردم که کمندت به من افتد
که من آن وقع ندارم که گرفتار تو باشم
هرگز اندر همه عالم نشناسم غم و شادی
مگر آن وقت که شادی #خور و غمخوار تو باشم
گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
گر خداوند تعالی به گناهیت بگیرد
گو بیامرز که من حامل اوزار تو باشم
مردمان عاشق گفتار من ای قبله #خوبان
چون نباشند که من عاشق دیدار تو باشم
من چه شایسته آنم که تو را #خوانم و دانم
مگرم هم تو ببخشی که سزاوار تو باشم
گر چه دانم که به وصلت نرسم بازنگردم
تا در این راه بمیرم که طلبکار تو باشم
نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی
همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم
خاک بادا تن #سعدی اگرش تو نپسندی
که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم
#من_بیمایه_که_باشم_که_خریدار_تو_باشم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/507
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب #شیرینت صد شور برانگیزم
گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر
ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
بس توبه و پرهیزم کز #عشق تو باطل شد
من بعد بدان #شرطم کز توبه بپرهیزم
سیم #دل مسکینم در خاک درت گم شد
خاک سر هر کویی بی فایده میبیزم
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد
تا بر دف #عشق آمد تیر نظر تیزم
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب #شیرین چون خسرو پرویزم
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم
گر بی تو بود جنت بر کنگره ننشینم
ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم
با یاد تو گر #سعدی در شعر نمیگنجد
چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم
#یک_روز_به_شیدایی_در_زلف_تو_آویزم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/308
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در آن #نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت #صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم #غلام روی تو باشم
به #خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
ز #خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم
حدیث روضه نگویم #گل بهشت نبویم
جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
هزار بادیه سهل است با وجود تو رفتن
و گر خلاف کنم #سعدیا به سوی تو باشم
#در_آن_نفس_که_بمیرم_در_آرزوی_تو_باشم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/306
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
غم زمانه #خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیر گشت مردی نیست
جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب #خورده ساقی ز جام #صافی وصل
ضرورت است که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده #سعدیش پیش خار کشم
#غم_زمانه_خورم_یا_فراق_یار_کشم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/305
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بار فراق دوستان بس که نشست بر #دلم
میروم و نمیرود #ناقه به #زیر محملم
بار بیفکند شتر چون برسد به منزلی
بار #دل است همچنان ور به هزار منزلم
ای که مهار میکشی صبر کن و سبک مرو
کز طرفی تو میکشی وز طرفی سلاسلم
بارکشیده جفا پرده دریده هوا
راه ز پیش و #دل ز پس واقعهایست مشکلم
معرفت قدیم را بعد حجاب کی شود
گر چه به شخص غایبی در نظری مقابلم
آخر قصد من تویی غایت جهد و آرزو
تا نرسم ز دامنت دست امید نگسلم
ذکر تو از زبان من فکر تو از جنان من
چون برود که رفتهای در رگ و در مفاصلم
مشتغل توام چنان کز همه چیز غایبم
مفتکر توام چنان کز همه خلق غافلم
گر نظری کنی کند کشته صبر من ورق
ور نکنی چه بر دهد بیخ امید باطلم
سنت #عشق #سعدیا ترک نمیدهی بلی
کی ز #دلم به در رود #خوی سرشته در #گلم
داروی درد شوق را با همه علم عاجزم
چاره کار #عشق را با همه عقل جاهلم
#بار_فراق_دوستان_بس_که_نشست_بر_دلم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/303
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
هزار جهد بکردم که سر #عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که #دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیدهدل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به در برند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده #خواب نکردهست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخمخورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست، ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که #سعدی طریق #عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم؟
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
#هزار_جهد_بکردم_که_سر_عشق_بپوشم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/304
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر #دلم
مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم
من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی
داروی دوستی بود هر چه بروید از #گلم
میرم و همچنان رود #نام تو بر زبان من
ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم
حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو
با همه سعی اگر به #خود ره ندهی چه حاصلم
باد به دست آرزو در طلب هوای #دل
گر نکند معاونت دور زمان مقبلم
لایق بندگی نیم بی هنری و قیمتی
ور تو قبول میکنی با همه نقص فاضلم
مثل تو را به #خون من ور بکشی به باطلم
کس نکند مطالبت زان که #غلام قاتلم
کشتی من که در میان آب گرفت و غرق شد
گر بود استخوان برد باد صبا به ساحلم
سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی
مینرود صنوبری بیخ گرفته در #دلم
فکرت من کجا رسد در طلب وصال تو
این همه یاد میرود وز تو هنوز غافلم
لشکر #عشق #سعدیا غارت عقل میکند
تا تو دگر به #خویشتن ظن نبری که عاقلم
#تا_تو_به_خاطر_منی_کس_نگذشت_بر_دلم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/302
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
امروز مبارک است فالم
کافتاد نظر بر آن جمالم
الحمد خدای آسمان را
کاختر به درآمد از وبالم
خواب است مگر که مینماید
یا عشوه همیدهد خیالم
کاین بخت نبود هیچ روزم
وین #گل نشکفت هیچ سالم
امروز بدیدم آن چه #دل #خواست
دید آن چه نخواست بدسگالم
اکنون که تو روی باز کردی
رو باز به خیر کرد حالم
دیگر چه توقع است از ایام
چون بدر تمام شد هلالم
بازآی کز اشتیاق رویت
بگرفت ز #خویشتن ملالم
آزردهام از فراق چونانک
دل باز نمیدهد وصالم
وز غایت تشنگی که بردم
در حلق نمیرود زلالم
بیچاره به رویت آمدم باز
چون چاره نماند و احتیالم
از جور تو هم در تو گیرم
وز دست تو هم بر تو #نالم
چون دوست موافق است #سعدی
سهل است جفای خلق عالم
#امروز_مبارک_است_فالم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/301
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
بر آتش #عشقت آب تدبیر
چندان که زدیم باز ننشست
از رای تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
از پیش تو راه رفتنم نیست
چون ماهی اوفتاده در شست
سودای لب شکردهانان
بس توبهٔ #صالحان که بشکست
ای سرو بلند بوستانی
در پیش درخت قامتت پست
بیچاره کسی که از تو ببرید
آسوده تنی که با تو پیوست
چشمت به کرشمه #خون من ریخت
وز قتل خطا چه غم #خورد مست
#سعدی ز کمند #خوبرویان
تا جان داری نمیتوان جست
ور سر ننهی در آستانش
دیگر چه کنی دری دگر هست؟
#دیر_آمدی_ای_نگار_سرمست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/299
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
تا خبر دارم از او بیخبر از #خویشتنم
با وجودش ز من آواز نیاید که منم
پیرهن میبدرم دم به دم از غایت شوق
که وجودم همه او گشت و من این پیرهنم
ای رقیب این همه سودا مکن و جنگ مجوی
برکنم دیده که من دیده از او برنکنم
خود گرفتم که نگویم که مرا واقعهایست
دشمن و دوست بدانند قیاس از سخنم
در همه شهر فراهم ننشست انجمنی
که نه من در غمش افسانه آن انجمنم
برشکست از من و از رنج #دلم باک نداشت
من نه آنم که توانم که از او برشکنم
گر همین سوز رود با من مسکین در گور
خاک اگر بازکنی سوخته یابی کفنم
گر به #خون تشنهای اینک من و سر باکی نیست
که به فتراک تو به زان که بود بر بدنم
مرد و زن گر به جفا کردن من برخیزند
گر بگردم ز وفای تو نه مردم که زنم
شرط عقل است که مردم بگریزند از تیر
من گر از دست تو باشد مژه بر هم نزنم
تا به گفتار درآمد دهن #شیرینت
بیم آن است که شوری به جهان درفکنم
لب #سعدی و دهانت ز کجا تا به کجا
این قدر بس که رود #نام لبت بر دهنم
#تا_خبر_دارم_از_او_بیخبر_از_خویشتنم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/300
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
چشم که بر تو میکنم چشم حسود میکنم
شکر خدا که باز شد دیده بخت روشنم
هرگزم این گمان نبد با تو که دوستی کنم
باورم این نمیشود با تو نشسته کاین منم
دامن خیمه برفکن دشمن و دوست گو ببین
کاین همه لطف میکند دوست به رغم دشمنم
عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
گر بزنی به خنجرم کز پی او دگر مرو
نعره شوق میزنم تا رمقیست در تنم
این نه نصیحتی بود کز غم دوست توبه کن
سخت سیه #دلی بود آن که ز دوست برکنم
گر همه عمر بشکنم عهد تو پس درست شد
کاین همه ذکر دوستی #لاف دروغ میزنم
پیشم از این سلامتی بود و #دلی و دانشی
#عشق تو آتشی بزد پاک بسوخت خرمنم
شهری اگر به قصد من جمع شوند و متفق
با همه تیغ برکشم وز تو سپر بیفکنم
چند فشانی آستین بر من و روزگار من
دست رها نمیکند مهر گرفته دامنم
گر به مراد من روی ور نروی تو حاکمی
من به خلاف رای تو گر #نفسی زنم زنم
این همه نیش میخورد #سعدی و پیش میرود
خون برود در این میان گر تو تویی و من منم
#چشم_که_بر_تو_میکنم_چشم_حسود_میکنم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/298
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آن دوست که من دارم وان یار که من دانم
#شیرین دهنی دارد دور از لب و دندانم
بخت این نکند با من کان شاخ صنوبر را
بنشینم و بنشانم #گل بر سرش افشانم
ای روی #دلارایت مجموعه #زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم
دریاب که نقشی ماند از طرح وجود من
چون یاد تو میآرم #خود هیچ نمیمانم
با وصل نمیپیچم وز هجر نمینالم
حکم آن چه تو فرمایی من بنده فرمانم
ای #خوبتر از لیلی بیم است که چون مجنون
#عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم
یک پشت زمین دشمن گر روی به من آرند
از روی تو بیزارم گر روی بگردانم
در دام تو محبوسم در دست تو مغلوبم
وز ذوق تو مدهوشم در وصف تو حیرانم
دستی ز غمت بر #دل پایی ز پیت در #گل
با این همه صبرم هست وز روی تو نتوانم
در خفیه همینالم وین طرفه که در عالم
عشاق نمیخسبند از #ناله پنهانم
بینی که چه گرم آتش در سوخته میگیرد
تو گرمتری ز آتش من سوخته تر ز آنم
گویند مکن #سعدی جان در سر این سودا
گر جان برود شاید من زنده به جانانم
#آن_دوست_که_من_دارم_وان_یار_که_من_دانم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/296
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈