«خانههای مقاومت: اولین روضهای که گرفتم»
محرم گذشته بود که یکی از دوستان مسجد، گفتن «دهه محرم هر روز، خونه خانم گلچین، روضه هست»
و این شد آغاز آشنایی من با هیئت زنانه هم محلهای مون🤝.
جمعی از خانمهای عمدتاً جوان و بعضاً بچهدار، که تو مناسبتهای مختلف، روضه خونگی میگرفتن🏴.
🌿🌿🌿
گذشت تا اینکه چند وقت پیش، خانم خسروی عزیز، از دوستان نهضت مادری، درمورد پویش «خانههای مقاومت» برام گفتن.
همین پوستری که اینجاست
اینکه ما میتونیم هم روضه خونگی بگیریم، و هم خونههامونو، تبدیل به یک پایگاه کوچیک تبیین برای جبهه مقاومت بکنیم🇱🇧🇵🇸.
خانم خسروی ازم خواستن که پوستر این پویش رو بذارم کانال،
و من از اون موقع به فکر افتادم که برای اولین بار منم تو خونهمون روضه بگیرم...
🌿🌿🌿
هفته منتهی به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود که به مسئول هیئت محلهمون پیام دادم و پرسیدم امکانش هست من هم خونهمون روضه داشته باشم یا نه🤔؟
که گفتن برای شهادت حضرت، از قبل با یکی از خانمها هماهنگ شده.
یه هفتهای گذشت که خودشون پیام دادن اگه بخواین، میتونیم برای روز وفات خانم امالبنین، روضه رو خونه شما برپا کنیم...😇
🪴🪴🪴
سخنران و مداح رو از طرح عقیله درخواست ندادم. چون هیئت محلهمون، خودشون هماهنگ میکردن.
اما از مسئول هیئت، که خودشم سخنران بود، خواسته بودم بخشی از سخنرانی رو به جبهه مقاومت هم اختصاص بدن.
و همینطورم شد.
آخر سر هم درمورد بانوی ادب، خانم امالبنین صحبت کردن.
و بعد روضه...
شکر خدا جمعیت زیادی اومده بودن.
حدود ۳۵ نفر.
هم از همسایهها، هم دوستان مسجد و هم خانمهای هیئت محله که بیشترشونو نمیشناختم.
و البته مادرشوهر، خواهرشوهر و جاریم که بدون اونا، خیلی سخت میتونستم مدیریت کنم.
و حتی مامان یکی از همکلاسیهای محمد، که خیلی هم تو شستن لیوانها زحمت کشیدن🌹.
با همه اضطرابی که برگزاری اولین روضه برام داشت، الحمدلله خیلی مراسم خوبی شد.
🪴🪴🪴
«جزئیات بیشتر مراسم😛:»
🔹پذیرایی رو کیک یزدی و شلهزرد و چای در نظر گرفته بودم.
شله زرد رو علیرغم توصیه مامانم که گفتن از روز قبل بپز و آماده کن، درنهایت صبح همون روز رسیدم بپزم.
(نهاااایت😩 جهادم این بود که نصف شب بعد خوابوندن بچهها، پا شدم ۲ کیلو برنج خیسوندم😁)
🔹تمیز کردن خونه رو که طبیعتاً سختترین قسمت کاره، از سه روز قبل شروع کرده بودم،
تقریباً هم موفق عمل کردم.
اما به هرحال کارایی مونده بود و یه ساعت مونده به مراسم، به معنی واقعی تو خونه میدویدم😂.
میدویدم اتاق و لباسای یحیی رو عوض میکردم،
بعد تو آشپزخونه، پیش دستی درمیاوردم
لیوان تو سینی میچیدم،
آبجوش میذاشتم و حتی این سیاهیهای تو عکس رو میزدم🏴.
(تو خونمون هیچ سیاهی و کتیبهای نداشتیم و خواهر شوهرم کمی قبل مراسم آوردن😅.)
🔹 شکر خدا بچهها در طول مراسم ، اذیتی نداشتن. با بچههای دیگه رفته بودن اتاق و نقاشی میکشیدن✏️.
یحیی هم گاهی پیش بچهها بود و گاهی برای خودش اون وسط مسطا میچرخید.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام مامانای مهربون🌱
وقتتون بخیر
مادری هست که سومین فرزند خودش رو بارداره؛
اما به دلیل مشکلات مالی شدید، میخواستن فرزندشونو سقط کنن😣
شکر خدا با اصرار خیریه و قول مساعدت مالی، منصرف شدن.
مادر به خاطر مشکلاتی که از زایمان قبلی هنوز باهاش هست، باید بعد زایمان، مورد عمل جراحی قرار بگیره. و دخترشون، مشکل پلاکت خون داره که هزینهشو خیریه فردای سبز، خودش تأمین میکنه.
درآمد پدر از راه کارگری حدود ۸ میلیون تومانه؛ که برای امرار معاششون کافی نیست.
تازه از همین مبلغ، هر ماه باید ۵ میلیونش به خاطر بدهی ۱۰۰ میلیونی که بابت رهن خونه دارن پرداخت بشه.😞
حالا ما میخوایم هرچقدر که تونستیم، برای رفع این بدهی خانواده، پول جمع کنیم.🌱
از طریق این لینک، به کمک این خانوادهی گرفتار بریم:
fardayesabz.sharif.ir/s/madaran_sharif_10
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
سلام مامانای مهربون🌱 وقتتون بخیر مادری هست که سومین فرزند خودش رو بارداره؛ اما به دلیل مشکلات مالی
تا الان ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار جمع شده
اگه تونستید به رفقا و آشناهاتونم بفرستید.
خیلی دست تنگن
«چالش انتخاب اسم»
#امالبنین
(#محمد ۱۲، #علی ۱۰، #عقیل ۸ و #حنیف ۳ ساله و #یحیی ۱ ماهه)
خانواده دو نفره ما از همان اوایل تشکیل، به یک تصمیم عجیب مغایر با فرهنگ مرسوم رسید و آن هم اینکه در صورت امکان به داشتن یک یا دو فرزند اکتفا نکنیم😍!
به همین دلیل در انتخاب نام بچهها دستمان کمی باز بود🤗!
برای یافتن نام نیکو برای فرزندان که در روایات تاکید زیادی شده ابتدا به سیره معصومین سری زدیم تا بلکه الگویی پیدا کنیم🔍.
به جز اسمهای محمد، علی و فاطمه که اکثر ائمه برای نام فرزندان خود انتخاب کردن، باقی اسامی از الگوریتم خاصی پیروی نمیکردن.
پس به جز این اسامی یک سری قوانین برای انتخاب نام فرزندان قرار دادیم🤔!
1⃣ قانون اول : نام انتخابی مورد توافق هر دو طرف باشد.
2⃣ قانون دوم : اسم انتخابی با هدف نامگذاری که همان شناختهشدن فرد در یک جمع است، همخوانی داشته باشد. یعنی تا حد ممکن جزء اسمهای پرتکرار نباشد.
3⃣ قانون سوم : نام انتخاب شده دارای معنی خوب و با صبغه دینی مذهبی باشد.
به علاوه یک سری خرده قوانین و تبصرههای دیگر😅!
به جز دو پسر اول که بدون بحث و درگیری و خون و خونریزی، محمد و علی بودن، دو پسر دیگه با همین قوانین که مانند قوانین اداری دست و پاگیر شده بودن، به سختی نامهای عقیل و حنیف برگزیده شدن🥳.
اما سر پسر پنجم تا آخر ماه هشتم تقریباً تمام گزینههایی که به عقل جن و انس می رسن، بررسی شده و هر کدام به دلیلی رد شده بودن🧐!
تا روز شهادت یحیی سنوار😭...
همسرم به واسطه شغلش از قبل طوفانالاقصی هم تا حدی سیدهاشمصفیالدین و یحیی سنوار را میشناخت و با شهادت تک تک فرماندهان مقاومت به هم میریخت🇱🇧😢🇵🇸...
اما با شهادت یحیی سنوار حالش خیلی دگرگون بود و در سکوت فرو رفته بود.
آخر شب سکوتش را با این جمله شکست که اسم پسرمون رو یحیی بذاریم!
یحیی را من هم خیلی دوست داشتم،
قوانین اصلی ما را دارا بود🌹.
سر فرزند قبلی به یکی از گزینههای جدیمان تبدیل شده بود ولی به دلیل همان خورده تبصرهها در نهایت حذف شده بود و به همین علت این دفعه بحثی در موردش شکل نگرفته بود👏🏻.
اما فیلم شهادتش که پخش شد دیگر نگران خورده تبصرهها نبودم، دلم میخواست پسرم که بزرگ شد، بگویم من دو یحیی میشناسم که اگر سعی کنی ذرهای به هر کدام شبیه شوی، موجب افتخار منی 😍.
اولی پیامبری که در کودکی به پیامبری رسیده و خیلی مهربان و پاک و پرهیزکار بوده و حتی همین نام یحیی را خود خدا برای اولین بار بر وی نهاده😇...
و دومی کسی که طراح عملیاتی بوده که موجب سرشکستگی اسرائیل شده و شهادتش به گونهای رقم خورد که شجاعت و جهادش زبانزد عام و خاص شود👊🏻🇵🇸.
پ.ن:
از خوشبختی های هر انسانی داشتن دوستانی بهتر از آب روان هست😊
این کیک رو یکی از دوستانم برام آورد که خواهرش زحمتش رو کشیده🌸🌸🌸
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
اسامیای که بچهها رو چاقوها گذاشتن شمشمیر اسکندر شمشیر تیمور شمشیر گزمهها رسماً با کارتون پهلوانا
در ادامه حکایت کارتون پهلوانان:
ازشون میپرسم سطل این اسباب بازیها رو ندیدید؟
میگن تو سیاهچاله😮
هیچی دیگه!
فهمیدم اون گوشه دنج خونه، پشت گلدونا و کنار پرده، در واقع سیاهچالشونه😅
چقدم نورگیر و رمانتیکه😂
پ.ن:
مثل اینکه فصل جدید کارتون #پهلوانان شروع شده.
هر روز ساعت ۱۹:۳۰ از شبکه نهال پخش میشه.
#مزه_های_زندگی
#انیمیشین_خوب
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
سلام سلام 😃
آهای اهالی شهر
خبر داریم خبر،بیاید میدون شهر🤭
حالا چی شده؟
مادران شریف در نظر داره یه دورهی رسانهای برگزار کنه😎
برای چی؟
برای اینکه شروع کنیم!
چی رو؟
یه راه تازه رو!
برای چی؟
برای جهاد تبیین!
چطوری؟
اینجوری که هرکدوم از ما یه کانال شخصی راه بندازیم!
آه خدای من ِخودمون (یا همون اوه مای گادِخودشون)
اینی که میگی،چه ربطی به جهاد تبیین داره ؟
وایسا تا روشنت کنم...👇🏻
هرکدوم از ما یه سری مخاطب و دوست و آشنا و فامیل داریم
که آمادهن بیان و حرفای ما رو بخونن و بشنون
و تجربه شده که اینطور کانالها طرفدارای خودشون رو دارن و مخاطب پسند هستن✅
تو کانال کوچولوی شخصیمون،
لابلای گذاشتن داستانِ
سروکله زدنامون با بچهها و
خوشمزگیها و شلوغکاریهاشون
و جنگ و آشتیها و...و...
یک سری مطلب هم از مقاومت و غزه و لبنان و...مینویسیم✅
من که نمیدونم چی بنویسم!
چه جوری بنویسم!
نوشتم بعدش چی؟!
این سوالاتو دیگه نگه دار برای دوره و شنیدن جواب از زبان اساتید ...
خوبه تا اینجا؟
آماده باش تا فردا بقیهشو بگم😌
«هر کی حرف بزنه خره! هیچی هم نداریم!!»
#س_فاطمی
(مامان #موسی ۱۶، #عباس ۱۲ #هدی ۹، #حسین ۵ ساله)
باورم نمیشه این جمله را من، با این همه کبکبه و دبدبهی فلسفی و هنری گفته باشم.
قسمت دومش رو خودشون اضافه کردن بس که دنبالش میگفتن (بهجز من) و خودشون رو از دایره خریّت مستثنی میکردن و بازی سکوت رو به هم میزدن😫.
کوچیک شدم، به اندازه بیست و چند سال تا راهی برای ورود به بازی و دعواشون پیدا کنم و چند ثانیه سکوت گدایی کنم😮💨،
غوغایی در خانه به پا بود.
دوتا بزرگترها سر اینکه یکی میخواسته برای معلمش عکس تکلیفش را بفرسته، اون یکی فحش فرستاده، این یکی اومده پاکش کنه یادش رفته گزینه حذف برای مخاطب را فعال کن؛ دوتا کوچیکترها سر اینکه یکی نوبت گوشی بازیش تموم شده ولی ول کن نبوده و🤦🏻♀...
دعوا بالا گرفته بود و صحن خانه عرصه تاخت و تازه قوم مغول شده بود🥴.
دندونهام رو به هم فشار میدادم و صدای این سایش در مغزم میپیچید شقیقههام سرخ شده بود😬.
با فریادِ دعوت به سکوت از طرف من با آن جمله کذایی، لحظاتی هرچند کوتاه سکوت برقرار شد و وارد یک خلسه شدم🤫.
رفتم به زمانی که بین چندین برنامه دلخواه یکی را گلچین میکردم وبا فراغ بال پی علاقههام رو میگرفتم؛ از این کلاس هنری به اون کلاس علمی؛ اثبات اینکه چطور نقوش اسلیمی و ختایی در طرح شمسه، بیانگر رسیدن از کثرت به وحدت است؛
چطور میشود با مُرکّب قلم، سیر حرکت جوهری را تحریر کرد😍.
با تکانهای پسرکم که پشت من سنگر گرفته بود، به خودم اومدم،
نفهمیدم چه کسی مسابقه سکوت را برد و چه کسی خر شد😁.
امروز اما من دیگه مدیر برنامههام نیستم. دیگه برای پشیمانی خیلی دیره.
روزگار داره منو مدیریت میکنه، فراهم کردن نیاز کودکانم و در آغوش کشیدن اونها رو در صدر علایقم قرار داده و تا جایی پیش رفته که سکوت خانه را بیشتر از یکی دو ساعت تاب نمیآرم و دلتنگ غوغای مغولیشان میشم تا از مدرسه برگردن😅...
و چه خوب مدیریست روزگار...
عرفت الله بفسخ العزائم ....
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
نمیدونم از شوق گریه کنم
یا به خاطر انتخاب کاغذ مافوق شیکش گریه کنم
یا به خاطر املاش بزنمش بعدش دوتایی باهم گریه کنیم.
#پسرم_ممنون
#کادو_نمیخوام_درستو_بخون
#مزه_های_زندگی
#ف_اردکانی
پ.ن:
خط اول اسمشو نوشته؛ سَید یا همون سعید. 😂
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«مادری به سبک ادویهجات!»
#ف_زمانیان
(مامان #مشکات۱۲، #زهرا۱۰، #محمدحسین۸، #فاطمهبشری۴، #فاطمههدی۷ماهه)
همیشه معتقد بودم از محیط اطرافمون و از تمام مخلوقات خداوند بیشترین عبرتها و درسها رو میشه گرفت؛ اگه که با دقت ببینیم و فکر کنیم.
مثل همین قضیه سبز و زنده شدن درخت انجیر توی باغچهمون توی بهار و برگریزونش تو پاییز؛
که من و بچهها با دیدنش یاد این میافتیم که هوای بهار جانبخشه 🍃
ولی باید از هوای پاییزی پرهیز کنیم و لباس گرم بپوشیم؛ چون با جسم ما هم همون کاری رو میکنه که با درختان میکنه.
امروز برای اینکه با بچهها به فکر بیفتیم، ادویههامو گذاشتم توی سینی و با بچهها نشستیم دورش.
در قوطی هل رو باز کردم و گرفتم جلوی بینی بچهها و گفتم بو کنید و تک تک بگید یاد چه چیزی میافتید؟
_شیرینی🤤
_حلوا😋
_شله زرد😍
_چای نبات 😌
حالا فلفل رو بو کنید و بگید یاد چی میافتید؟
هیچ کدوم حاضر نشدن بو کنن😂
یکی گفت وااااای هنوز بو نکرده، عطسم گرفت. من یاد عطسه و خارش بینی میافتم🤧
_یاد سوزش دهنم میافتم. فلفل خیلیییی میسوزونه🥴
_یاد سرفههای شبایی که خوراکی تند میخوردم و شما میگفتی نخور، شب از سرفه خفه میشی میافتم. خیلی با سرفه زدن اذیت میشدم.
گفتم بچهها میبینید؟
گاهی با دیدن و بو کردن بعضی از این ادویهها، یاد چیزهای شیرین و خوشمزه میافتیم و از خاطراتش لذت میبریم
و گاهی هم یاد خوراکیهایی میافتیم که باعث آزارمون میشن و اصلا دلمون نمیخواد دوباره امتحانشون کنیم.
ما هم برای اطرافیانمون مثل این ادویهها هستیم!
وقتی یکی یادمون میافته و یا یه جایی ازمون صحبتی میشه، همه یاد ویژگیهای خوب و بدمون میافتن.
و چه خوب که از ما به عنوان یه دختر یا پسر مهربون و زرنگ و مؤمن و با ادب و محترم یاد کنن😊
مثل عسل که تا اسمش میاد یاد طعم شیرینش میفتیم و تا اسم لیموترش میاد آب دهن همه راه میفته😜
ان شاءالله جوری باشیم که همه با شنیدن اسممون لبخند بزنن و مشتاق دیدارمون باشن❤️
#روزنوشت_های_مادری
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
#ز_نقیبی
(مامان فاطمه حسنا ۴.۵ ساله)
🪴
رفیق همین الان بشین وسط خونه و بهش نگاه کن!
بشقابای ناهار که رو اپن یا میز آشپزخونن و بعد از خوردن نرسیدی جمع کنی
اسباببازیایی که وسط پذیرایی ریختن و دنبالشو میتونی بگیری تا اتاق خواب
متکا و پتویی که از صبح قرار بوده جمع بشه و هنوز نرسیدی
قابلمهی شام دیشب که شستی اما هنوز نرسیدی بذاری سرجاش
لباسایی که شستی و هنوز نرسیدی جمع کنی یا اتو کنی
صدای مامان مامانی که از تو دستشویی، اتاق خواب یا هرجای دیگه احتمالا داره میاد
صدای اسباببازیای موزیکال یا کارتون
صدای گریهی نوزادت که شیر میخواد یا صدای دعوای بچههای بزرگتر که میدونی کمتر از چند دقیقه دیگه به صلح و صفا ختم میشه
صدای کتریای که رو گازه و داره میگه آب جوش اومده
و ....
رفیق چقدر زندگی تو خونهات جریان داره!!🥰 🍃
نمیخوام فاز روانشناسی زرد بردارم
نه... تکتک چیزایی که گفتم خیلی وقتا میتونه اذیتکننده باشه
میتونه تو رو تشنه کنه برای سکوت...
برای تنهایی... برای ...
ولی از تکتک چیزایی که گفتم، میشه در جریان بودن زندگی رو فهمید
برای تکتک لحظات امروزت، خداقوت رفیق🌻
وعدهی ما شب بعد از خوابیدن تمام اهالی خونه، وقتی ثانیه به ثانیهی سکوت و تنهاییتو نفس میکشی😉
#مادرانه_نوشت
#ارسالی_مخاطب
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
هرکدوم از ما یه سری مخاطب و دوست و آشنا و فامیل داریم که آمادهن بیان و حرفای ما رو بخونن و بشنون و
ولی اومدن فردا چقد طول کشید🤪
شرمنده 🌹
حالا دورهمون چهجوریه؟
به صورت مجازی، کلاسهایی براتون برگزار میشه. از اهمیت ایجاد کانال شخصی برای جهاد تبیین بگیرید تا آموزش عکاسی با موبایل و استفاده از هوش مصنوعی
بعد کنار هم به صورت عملیاتی میریم تو دل ماجرا
هرکدوم کانال خودمونو راه میاندازیم و شروع میکنیم به تولید محتوا.
محتواها کاملا دلخواهه. هر چیزی دوست داشتید مینویسید. از زندگی شخصیتون گرفته تا محتواهای تقویت گفتمان انقلاب و...
اما لابلای پیامهای کانالمون، از جبهه مقاومت هم مینویسیم. ما هم پیشنهاداتی برای چهجوری نوشتن و چیا نوشتن بهتون میدیم.
همینطوری دو سه هفتهای کنار هم، تولید محتوا رو ادامه میدیم. این وسط خیلی خوبه که کانالمون رو رشد هم بدیم و از دوست و فامیل بخوایم عضو کانالمون بشن. این خودش امتیازتون رو برای برنده شدن بالا میبره.
امتیاز؟
مگه امتیازم داره؟
بعلهههه....
تازه اینجاست که میرسیم مرحلهی بعد
همهی کانالهایی که تو دوره شرکت کردن، از نظر کیفی و کمی داوری میشن.
یعنی اینکه چقدر محتواهاشون قشنگه و چقدر بازدید و واکنش و دیدگاه داره..
و بهترینهاشون انتخاب میشن.
شرکت کامل تو کلاسها و حضور غیاب هم تو امتیازات تأثیر داره.
و در پایان💐
به ۲۰ نفر جایزه ۳۰۰ هزار تومانی
و به ۳ نفر، جایزه ۱ میلیون تومانی اهدا میشه🥳🥳🥳
چه خبره🤩🤩😍😍😍🎊🎊
«تولد هر بچه مسلمان موشکیست به قلب تلآویو»
#م_عابدینینژاد
(مامان محمد مهدی ۲۳، امیرحسین ۱۸، زینب ۱۰ و زهرا ۱ ساله)
#روایت_پشت_جبهه
از خیلی سال پیش دغدغهی فعالیتهای فرهنگی برای بچهها رو داشتم. دوست داشتم کنار مسجد محلهمون یه فضای فرهنگی برای بچهها داشته باشیم و روی انس هر چه بیشتر بچهها با قرآن و آشناییشون با مفاهیم دینی کار کنیم.
به لطف خدا و بعد از فراز و نشیبهای زیاد حدود ۱۵ ساله که یه مهدکودک قرآنی داریم🥳.
توی سالهای اخیر و با جدیتر شدن بحث بحران جمعیت مادران هم بهطور ویژه به مخاطبینمون اضافه شدن.
دورههای مطالعاتی و برنامههایی مثل چلهٔ مادری آقای عباسی ولدی رو برای مادرها برگزار کردیم و سعی کردیم هر چه بیشتر روی ارزش جایگاه مادری کار کنیم👩🏻🍼.
از وقتی که خدا تو سن ۴۴ سالگی، در حالیکه خودمم باورم نمیشد☺️، یه فرزند دیگه بهمون عطا کرد، دغدغههام تو بحث جهاد فرزندآوری متفاوتتر و جدیتر شد.
با مجموعهی نهضت مادری آشنا شدم و دوست داشتم تو کارگروه جمعیتشون فعال باشم، ولی همون موقع وقتی دخترم ۳ روزه بود، با شروع طوفان الاقصی بحث جبههٔ مقاومت پررنگتر شد و ذهن و فکر ما رو هم درگیر خودش کرد🇵🇸.
بخصوص ۶ ماه اخیر که دخترم هم بزرگتر شده و درگیریهای دوران نوزادی تقریباً تموم شده فعالیتهام هم بیشتر و جدیتر شدن💪🏻.
برای کمک به جبههٔ مقاومت آشپزخانهٔ مقاومت رو راه انداختیم. غذاها و خوراکیهای مختلفی تهیه میکنیم و به نفع جبههٔ مقاومت، تو مهدکودکمون یا پارک و حسینیهٔ محل میفروشیم.
چند بار اکران مستندهای مرتبط با فلسطین رو تو حسینیه داشتیم.
تو ایام اربعین بادبزنهایی رو طراحی کرده بودیم که روشون شعارهایی نوشته شده بود؛ مثل:
«تولد هر بچه مسلمان موشکیست به قلب تلاویو» که هم تو عراق پخش شدن و هم موکبهای داخل ایران🇮🇶🇮🇷.
یه سری دفترهای مخصوص هم، برای بحث جمعیت و جبههٔ مقاومت طراحی کردیم که الحمدلله با وجود کمبود بودجه و امکانات و مشکلات خاص مراحل چاپ و فروش، با همکاری دوستان خیلی خوب توزیع شدن و مورد استقبال قرار گرفتن😍.
پسرهای بزرگم هم به لطف خدا تو این قسمتهای بستهبندی دفترها و بادبزنها و تولید و فروششون کمکم کردن👏🏻.
خلاصه چند وقته که تمام سعیام رو میکنم از هر بستری که امکانش فراهم میشه برای این دو موضوع مهم امروز یعنی جبههٔ مقاومت و بحث جمعیت، استفاده کنم.
بحران جمعیت مسئلهای هست که به هیچ وجه نباید از اون غافل بشیم. مادران فلسطینی با جهاد فرزندآوری و به وسیلهٔ جمعیت زیاد تونستن تا امروز جبههٔ مقاومت رو محکم و استوار حفظ کنن، امیدوارم ما مادرای ایرانی هم بتونیم سنگرهای این جبهه رو بهطور ویژه با فرزندآوری به موقع حفظ کنیم👊🏻.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
ولی اومدن فردا چقد طول کشید🤪 شرمنده 🌹 حالا دورهمون چهجوریه؟ به صورت مجازی، کلاسهایی براتون برگزا
و اما بریم سراغ معرفی خود دوره😃
⚜دورهی #رسانه_من_برای_تبیین
توانمندسازی بانوان دغدغهمند برای روایتگری و جهاد تبیین، در بستر کانال شخصی
♦️عناوین جلسات آموزشی:
🔹 ضرورت داشتن کانال شخصی برای جهاد تبیین
🔹 مهارت عکاسی با موبایل
🔹روایت نویسی و سوژهیابی
🔹استفاده از هوش مصنوعی برای تولید عکس و...
🔹ساخت کلیپ ساده و محتواهای چندرسانهای
🔹آموزش رسانهداری و رشد دادن کانال
🔹نسبت ما با جهاد تبیین در حوزه مقاومت.
✅محتواها به صورت مجازی (برخط و برونخط) ارائه خواهد شد.
🌱با شروع این دوره، شما اقدام به تأسیس کانال شخصی خودتان خواهید کرد تا در کنار محتواهای مورد علاقه خود، به تولید محتواهایی برای جبهه مقاومت بپردازید.
محتواهای پیشنهادی در طول دوره ارائه خواهد شد.
❇️ هزینهی دوره، ۵۰ هزار تومان میباشد که به عنوان وجه التزام شرکت در دوره دریافت میشود و بعد از تکمیل دوره، یعنی گذراندن آموزشها، راهاندازی کانال خودتان و قرار دادن پستهایی مربوط به مقاومت، به طور کامل به شما عودت داده خواهد شد.
واریز مبلغ، از طریق شماره کارت:
6280231545244070(محمدی) جوایز دوره:🥳 🎁۲۰ جایزه ۳۰۰ هزار تومانی 🎁و ۳ جایزه ۱ میلیون تومانی که بر اساس امتیازات حضور و غیاب کلاسها، و نتایج داوری کمی و کیفی کانالها، تقدیم خواهد شد.🎊 💠اگر سؤال یا نکتهای داشتید، از طریق شناسه پشتیبانی دوره در خدمتیم: @moazar 🔰ثبتنام از طریق: https://formafzar.com/form/faggy 🔻مهلت ثبتنام: تا شنبه ۱۵ دی تمدید شد✅ 🔻اولین کلاس: شنبه، ساعت ۱۰ تا ۱۲ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مکالمه من با دخترم:
- مامان کسی که مُرده گوشیش رو کجا میذارن؟
- میدن به یکی دیگه، من مردم گوشیم مال تو
- آخ جووووووون
😂😂😂
#مزه_های_زندگی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
هدایت شده از پویش کتابخوانی خار و میخک
📚 پویش کتابخوانی خار و میخک فرصتی است برای آشنایی با تفکر مقاومت در خلال داستانی که فرمانده شهید یحیی السنوار برایمان به یادگار گذاشته.
🔻 دعوتید به:
دومین جلسه دورهمی و رویداد جمعخوانی کتاب خار و میخک
⏰ پنجشنبه ۱۳ دی ساعت ۱۲ تا ۱۴:۳۰
☕ مکان: کافه غربی خانه اندیشهورزان
تهران، نبش چهارراه ولیعصر
🔸 با حضور مریم کثیری
✅ لینک ثبتنام در رویداد:
🔗 B2n.ir/w06783
🔸 گروه همخوانی و گفتگو درباره کتاب:
🔗 ble.ir/join/EKpt6kzj1i
🔹 این پویش کتابخوانی به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی، مادران شریف ایران زمین، ستاد مادران ایران، خانه نساء و خانه مادری با حمایت مرکز رسانهای شیرازه برگزار میشود.
🇵🇸 📚 به پویش کتابخوانی خار و میخک بپیوندید:
🔗 ble.ir/khar_o_mikhak
🔗 eitaa.com/khar_o_mikhak
مادران شریف ایران زمین
📚 پویش کتابخوانی خار و میخک فرصتی است برای آشنایی با تفکر مقاومت در خلال داستانی که فرمانده شهید یحی
کیا پنجشنبه تشریف میارن با هم دیدار و گفتگو کنیم؟
🏆 آیا میدونید این پویش کتابخوانی ۱۰ جایزه ۱ میلیون تومانی هم داره؟ 🤩
به قید قرعه برای کسانی که کتاب رو کامل بخونن.
بزرگترها روی سرما خیلی حساساند.
هرچه بچه کوچکتر باشد بیشتر میپوشانندش و اگر نوزادی جایی باشد، خانه را خوب گرم میکنند. تاکید بر پوشاندن سر و پایش دارند، مبادا نوزاد سردش شود.
یادم هست شب اول به دنیا آمدن نوزادم در بیمارستان، جورابهایش بزرگش بودند؛ نشد بپوشدشان. کف پاهایش کبود شده بود. همینقدر دلواپس شده بودیم نکند سردش شود.
نوزادان نحیف و ظریفاند. آغوش گرم میخواهند. اصلا چینش کلمات اینگونه کنار هم سنخیتی ندارند؛ نوزاد، سرما، یخزدگی؟
چگونه باور کنیم نوزادانی در جایی از این کرهی خاکی، این بار نه از انفجار، نه از بیآبی و غذا، نه از صدای بلند بمبها بلکه از سرما مردهاند؟
قلبهایمان یخ زده است؟
شاید اگر مادر نبودم و لطافت نوزاد نچشیده بودم، اینقدر متأثر نمیشدم. تصویر پاهای کوچک یخزدهاش خنجر میکشد بر قلبم.
ما که محدودیم به پشت قاب گوشی، اینطور اذیت میشویم.
خدا رحم کند به قلب آن امام مهربانی که با چشمانش میبیند.😭
او که درد تمام انسانها را به جانش میخرد و قلبش به وسعت قلب همهی انسانهاست...
قضیهی فلسطین هر بار روایتی را رو میکند تا دفن نشود قلبهای مردهمان...😭
#ر_خزلی
(مامان #فاطمه ۷ ماهه)
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
⚜دورهی #رسانه_من_برای_تبیین توانمندسازی بانوان دغدغهمند برای روایتگری و جهاد تبیین، در بستر کان
کلاسها، هم به صورت آنلاین (برخط) هست، و هم آفلاین (برونخط) تا اگه عزیزی نتونست کلاس آنلاین رو شرکت کنه، بتونه بعدا ببینه (و حاضریش رو اعلام کنه)
«حسرت زیارت دوباره حرم عمه سادات»
#ف_حامدینیا
(مامان #زینب ۸ و #محمدحسین ۴ ساله)
این روزا (چهارم دی) سالگرد شهادت سید رضیه، شهیدی که حاج قاسم سوریه بود🌹.
برای مایی که تازه چند ماهی بود برای زندگی رفته بودیم سوریه و فقط قرار بود دوری و غربت رو تحمل کنیم، شرکت در چندین تشییع جنازه شهدای راه قدس، نحوه شهید شدنشون و دیدن وضعیت خانوادههاشون، خیلی سخت بود.
شهدای بزرگواری مثل:
🌹 شهیدان پناه تقی زاده و محمد علی عطایی که در خواب و در مظلومیت کامل به طوری ناگهانی، توسط اسرائیل مورد حمله موشک قرار گرفتن.
🌹شهید سید رضی در حال انجام کار و در محل کارش.
🌹 شهیدان محمدی، آقا زاده، کریمی، امید زاده و صمدی ؛
🌹 شهید علیدادی که در نبود خانوادهش فقط یک شب در خونهش خوابید و در جا شهیدش کردن😭،
🌹شهیدان سفارت،
و دیگر شهدایی که هر کدام به نحوی ناجوانمردانه و ناگهانی شناسایی میشدن و با شلیک موشک دشمن ملعون صهیونیست به شهادت میرسیدن😢.
پارسال همین موقعها بود، وقتی تو تشییع جنازه این شهدای بزرگوار در حرمهای حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) شرکت میکردیم.
با خودم میگفتم: خدایا یعنی سختی از این بالاتر هم میشه که تو مملکت غریب این شهدای بزرگوار رو اینطوری با این مظلومیت بدرقه میکنیم،
خانوادههاشون چی میشن! چقدر ناراحت کننده است که باید تنها، بدون همسر و بابا به ایران برگردن😭.
اون موقع نمیدونستم تازه اون روزا، روزای پرنعمت و پربرکتی بودن که یه روزی مثل امروز دعا میکنم دوباره تجربهشون کنم،
🌷روزای قدم زدن تو صحن و سرای خانم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و حضرت رقیه(سلاماللهعلیها).
🌷روزای دویدن و خوشحالی بچهها تو حیاط کوچیک خانم رقیه(سلاماللهعلیها)😇.
🌷روزایی که با دلی پر از دلتنگی میرفتیم حرم باشکوه حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و با دلی پر از آرامش و صبر به خونه برمیگشتیم🥲.
نمیدونستم روزایی قراره برسه که دیگه نمیتونیم بریم زیارت و حرمهای خانمها خلوت میشه و اگرم شیعیان از دست شورشیها جون سالم به در ببرن و قصد زیارت کنن، باید با سلام و صلوات و ترس و لرز برن زیارت😥.
و روزهایی میرسه که آقای رئیسی و
اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و الباقی شهدای مقاومت دیگه تو این دنیا نیستن و شهید شدن🥀.
تو این چند وقته...
فکر خلوت شدن حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، غریب و تنها شدن حرم حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
و نگرانی برای امنیت شیعیان و آواره شدنشون تو این سرما، لحظهای رهام نمیکنه😔.
ولی اینو خوب فهمیدم که خدا تو دل هر سختیای، یه تجربه ارزشمند قرار داده برای قویتر شدن، برای اینکه بیشتر بهش توکل کنیم و به یادش باشیم و الحمدلله علی کلی حال باشیم چه در سختی و چه در راحتی🤲🏻.
پ ن ۱: سختیهایی که خدا برامون مقدر کرده، باعث قوی شدن بچهها هم میشه، دختر ۸ ساله من به وضوح رفتارش نسبت به یک سال گذشته عوض شده و معلومه این تجربهها برای اونم مفید بوده.
با دیدن بعضی از رفتارهای بچهها به خودم میگفتم چرا من صبور نشم، چرا این دفعه من از بچههام درس نگیرم...
پ ن ۲: وقتی از شهید سید رضی موسوی حرف میزنیم، حیفه که از همسر بزرگوار ایشون چیزی نگیم، خانمی که سی و خردهای سال، پا به پای مجاهدتهای همسر شهیدشون در سوریه حضور داشتن و نقش ارزشمند خودشونو ایفا کردن😇.
ایشون بعد از چند سال حضور در مدرسه ایرانیهای سوریه، حکم بزرگ مدرسه و به نوعی مادر مدرسه رو داشتن و معلم ورزش بچهها بودن، بعد از شهادت همسرشون باید برمیگشتن😢.
طبیعتاً بچهها خیلی ناراحت بودن و تو مراسم تشییع حرم حضرت رقیه(سلاماللهعلیها) دور ایشون حلقه زده بودن و همشون گریه میکردن که: "خانم ترو خدا نرین، ما بدون شما چیکار کنیم، مدرسه بدون شما خیلی دلگیر میشه و...
خانم شهید محکم و استوار برای بچهها حرف میزدن و حتی ما بزرگترها رو دعوت به صبر میکردن...
این تصویر از ایشون تا عمر دارم از ذهنم بیرون نمیره.
ان شاءالله بزرگواران عرصه کتاب مقاومت با نوشتن زندگینامه چندین ساله ایشون در سوریه، درسنامه بزرگی برای مادران این سرزمین ایجاد کنن🌷🇮🇷🌹.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
میگم اینو یادت رفته چوبخطهاشو بکشی؛ غلط گرفته
میگه نه مامان!
گفته بود برای گوشههاش بکشید
این گوشه نداره، نگاه کن.
دیدم راست میگه
گوشههاش خمیدهس😅😂
#بچهها_چقد_حواس_جمعن🤭
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif