eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11هزار دنبال‌کننده
2 عکس
10 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_زینب_علیهاالسلام ❇️ فهرست لینک‌دارِ گوشه‌ای از مقامات و کرامات حضرت عقیله بنی‌هاشم زینب کبری
. 🔖 ضمن عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت پر خیر و برکت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها، می‌توانید این فهرست👆 را برای دلدادگان آن حضرت فوروارد کنید تا در این شب و روز مبارک، بهرهٔ کافی را ببرند! 💬 همچنین از همین حالا - تا قبل از شروع فاطمیه - می‌توانید کسانی را که دل‌سوخته غم حضرت زهرا سلام‌اللّه‌علیها بوده و به دنبال مصائب مستند آن حضرت هستند، در جریان کانال «معارف و مقاتل آل الله» بگذارید، تا ان‌شاءالله استفاده لازم را برای ایام فاطمیه ببرند و شماهم شریک در ثوابشان باشید! @Maghaatel
🔰 ای برادرجان! عاقبت یک روز برایت جبران می‌کنم... در نقلی آمده است: 📄 روزی سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» به قصد دیدن خواهر، وارد حجرهٔ زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها شدند؛ در آن هنگام مشاهده می‌کنند که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به خواب قیلوله رفته است و از دریچهٔ اتاق، آفتاب بر روی مبارکش می‌تابد. 📖 سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» طاقت نیاوردند تابش آفتاب را بر روی مبارک خواهر ملاحظه کنند. لذا بر بالای سر خواهر ایستاده و عبای خود را سایه‌بانی نمودند تا آفتاب بر وجه مبارک زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها نتابد. 📝 در همین اثناء زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها از خواب بیدار شده و با مشاهده این صحنه، نگاهی به برادر انداخته و فرمود: ای برادرجان! عاقبت یک روز این احسان را برایت جبران می‌کنم... 🥀 اما... آه از آن ساعتی که خواست این محبت را جبران کند ... در آنجا بود که با زبانحال اینچنین به برادر عرضه داشت: ✍ معذورم ای برادرِ با جان برابرم زیرا که دستگیر لعینان کافرم مهلت نمی‌دهند کزین آفتاب گرم صد پاره پیکرت به سوی سایه‌ای برم ... 📚انوار المجالس،ص۴۱ (نسخه خطی) 📚تحفة الحسینیة،ص۲۹۶(نسخه خطی) @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸جلو‌ه‌های حضرت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در آسمان‌ها بیشتر و بزرگتر از جلوات آن حضرت بر روی زمین است ... در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 📋 وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍ علیهماالسلام فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ 🔻سوگند به آن که مرا به حق به نبوّت مبعوث فرمود، بی تردید عظمت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» در آسمان بزرگتر از زمین است... 📚کمال الدین،ص۱۵۴ 📚عیون أخبار الرضا علیه‌السلام،ص۷۰ ✍ و چه بسا گوشه‌ای از این عظمت را جناب ابوذر دیده بود که به وقت تبعید به «ربذه»، رو به مردم مدینه کرد و گفت: 📋 وَ مَا مِنْ سَمَاءٍ یَمُرُّ بِهِ رُوحُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام إِلَّا فَزِعَ لَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ یَقُومُونَ قِیَاماً تُرْعَدُ مَفَاصِلُهُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ 🔻هیچ آسمانی نیست که روح مطهر اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام به آن بگذرد، مگر این که تعداد هفتاد هزار ملک برای آن حضرت جزع و فزع می‌کنند. آنان با مشاهده جلوه‌ای از آن حضرت، چنان قیام می‌کنند که مفصل‌هاشان تا روز قیامت لرزان است. 📚کامل الزیارات،ص۷۴ @Maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 آه که چقدر مشتاق دیدار او‌ هستم! روزی امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» اوصاف حضرت ولی‌ّعصر «ارواحنافداه» را برای شخصی بیان می‌نمودند که در ضمن آن فرمودند: 💬 پناه دادن وی به مردم بی‌پناه از شما بهتر، علمش از شما افزون‌تر و جُهدش در صله ارحام، از همه بیشتر است. 🤲 خداوندا! با بیعت کردن با وی، مردم را از اندوه بیرون آور! و مسلمانان را از پراکندگی نجات ده! 🔖 بعد امیرالمومنین علیه‌السلام به آن شخص فرمودند: 📝 اگر بتوانی او را ملاقات کنی، به سوی وی بشتاب و هر گاه به او رسیدی، از او روی متاب! 📄 در اینجا امیرالمومنین علیه‌السلام آه بلندی از دل کشیدند و با دست اشاره به سینه مبارک خود نموده و فرمودند: 📋 شَوْقاً إِلَی رُؤْیَتِهِ! 🔻آه که چقدر مشتاق دیدار او‌ هستم! 📚 غیبت نُعمانی، ص۲۱۲ ✍ مولا! بیا که فاطمه در انتظار توست خورشید نهر علقمه در انتظار توست ای زخم پیکر شهدا بی‌قرار تو چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو @Maghaatel
🔰 جریان نَهرهای گوناگون بهشت، از برکات وجود مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها... در روایتی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: 📋 أَنَّا مِنّی أَنْهَارُ الْمَاءِ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَمْرُ وَ الْعَسَلُ فِی الْجِنَانِ. 🔻نهرهای آب بهشتی، نهرهای شیر بهشتی، نهرهایی شراب بهشتی و نهرهایی از عسل در بهشت، از وجود من نشأت می‌گیرد. 📚الفضائل، إبن‌شاذان، ص۸۱ 🔖 پس وقتی که این روایت شریفه را به آیه ۱۵ سوره مبارکه محمد «صلی‌الله‌علیه‌وآله» ضمیمه کنیم، معلوم می‌شود پاداش «متّقین» این است که در بهشت بر سر سفرهٔ برکات وجودیِ صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها می‌نشینند! چرا که آیه می‌فرماید: 📖 «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى...»{محمد،۱۵} 🔹«وصف بهشتی که به متّقین وعده داده شده [چنین است:] در آن نهرهایی است از آبی که مزه و رنگش برنگشته و نهرهایی از شیر که طعمش دگرگون نشده و نهرهایی از شراب که برای نوشندگان مایه لذت است و نهرهایی از عسل خالص است!» @Maghaatel
🔰 هشتصد دست و پا قطع شد تا صدمه‌ای به آن زن شترسوار نرسد اما ... مرحوم شیخ مفید می‌نویسد: 📋 ... فَمَا زَالَ كُلَّمَا أَخَذَ بِخِطَامِ الْجَمَلِ رَجُلٌ قُطِعَتْ يَدَاهُ أَوْ جُذَّ سَاقُهُ حَتَّى هَلَكَ مِنْهُمْ ثَمَانُمِائَةِ رَجُلٍ وَ قَبْلَ ذَلِكَ قُتِلَ حَوْلَ الْجَمَلِ سَبْعُونَ رَجُلًا مِنْ قُرَيْشٍ 🔻در جنگ جمل هر آن كس كه لگام آن شتر را مى‌گرفت يا دستش قطع مى‌شد يا ساق پايش، تا آنجا كه هشتصد نفر بدين گونه به درک واصل شدند. گفته‌اند در آن روز، فقط هفتاد مرد از قريش به پای آن شتر كشته شدند! 📚الجمل، ص۱۷۳ ✍ هشتصد دست و پا قطع شد تا صدمه‌ای به آن زن شترسوار نرسد ... 🥀 اما وقتی که ده‌ها نفر برای کتک‌زدن دختر پیغمبر «صلی‌الله‌علیه‌وآله» آمدند، «یک‌دست» هم بالا نرفت تا از آن مظلومهٔ مقهوره، دفاع کند ... 🥀 بلکه برعکس ... همهٔ بی‌سر و پاها، شیر شده بودند و به شهادت تاریخ: 📋 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها! ▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانه‌ها بر جسم شریف آن حضرت فرود می‌آمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد. 📚مؤتمر علماء بغداد، ص۶۳ @Maghaatel
. 🏴 السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ سلام علیکم و رحمةالله لازم دانستم چند نکته را قبل از قراردادن پُست‌های مرتبط با فاطمیه خدمت عزیزان عرض کنم: ✔️ مصائب و مقاتل مرتبط با فاطمیه با شش محور : تهیه و تنظیم شده و ان‌شاءالله فردا فهرست لینک‌دارِ آن‌ها در همین کانال قرار داده می‌شود. همچنین فهرست لینک‌دارِ مصائب اهلبیت علیهم‌السلام، همواره در کانال «فهرست‌مقاتل» قرار دارد. ✔️ برای استفاده بیشتر تمام دلسوختگان فاطمی در این ایام، توصیه می‌شود کانال را به دوستان و آشنایان خود - خصوصاً ذاکرین و مبلّغین - معرفی بفرمایید. ✔️ عمدهٔ مصائب مستند آن حضرت در سال‌های گذشته در کانال قرار داده شده و امسال ان شاءالله موارد جدیدی که تحقیق و آماده شده - خصوصاً با محور معارف فاطمی - خدمت عزیزان ارائه می‌گردد. ✔️ گوشه‌ای از فضائل و مقامات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌توانید با جستجوی هشتک دنبال کنید. ✔️ همانگونه که عزیزان در جریان هستند جریان کفر و نفاق، هر ساله سعی دارد عزای فاطمیه را تضعیف کند. لذا با مدد از ساحت قدسی صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، همگی همّت گذاشته و بیش از سال‌های قبل، در راستای إحیای عزای آن حضرت و نشر معارف فاطمی قدم برداریم. @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
. ⚫️ مصائب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با شش محور 👇 ✔️ هشتک مورد نظر را کلیک کنید! @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با ایام بستری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهابه خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند...چیزی به جز یک «شَبَه» از فاطمه زهرا "سلام‌الله‌علیها"، باقی نمانده بود...چند روایت پیرامون «شدّت حزن و مصیبت» صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها...حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند...حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... (اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ...) طوری آن حضرت را زده بودند، که سرش را هم نمی‌توانست تکان بدهد...صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به سختی روی پای خود می‌ایستاد...علی جان! شب‌ها خواب راحت ندارم...کسی جز خدا ، از شدّت اندوهِ صدّیقه کبری «سلام‌اللّه‌علیها» خبر نداشت...یا فقط روزها گریه کن... یا فقط شب ها...از جمله ادعیه صدّیقه کبری «سلام‌الله‌علیها» در مثل این ایّام...فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با چه حالی بر سر قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حاضر شدند...امیرالمومنین علیه‌السلام، خودش این روزها از بانوی خانه اش پرستاری می‌کند...ای سلمان ! فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را دریاب؛ که اگر نفرین کند ، مدینه اهلش را می‌بلعد... به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ...جملات جگرسوز فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» با امیرالمومنین «علیه‌السلام» در مسیر بازگشت به خانه ... خدایا! دیگر مرگ مرا برسان... @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ➖ بخشی از نامه دوّمی به معاویه ملعون که مصائب در و دیوار را در آن ذکر می‌کند...یابن أبی طالب! اگر خارج نشوی، خانه را روی سرتان آتش می‌زنم...شرح دردناک جمله « و بَطنٍ فَتَقُوهُ» ...ای مغیره! تو آن‌قدر مادرم را کتک زدی که خون از بدنش جاری شد...وقتی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، در زمان حیات خود، روضه دخترشان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌خوانند...کسی که همیشه دست نحسش بر روی زن ها بلند بود...به خدا قسم اگر مادر ما، مو پریشان می‌کرد، تمام مردم می‌مُردند...معاف شدن قُنفُذ از مالیات به خاطر کتک‌زدن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها...رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، هرگاه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌دید، خم می‌شد و دست دخترش را می‌بوسید...حالا که اسم دخترت را «فاطمه» گذاشتی، حواست باشد که او را کتک نزنی...فرازهایی از مصیبت «سیلی زدن» به روی مبارک انسیه الحَوراء سلام‌الله‌علیها، توسط شخص «دوّمی» مصائبی که با لفظ «رَضَضَ» از آن تعبیر کرده‌اند...چند نفر و چگونه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را کتک زدند ...فرازهایی از مصیبت «هیزم» و «آتش‌زدن» خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها...شرح مختصری از مصیبت «مسمار»...مصیبت دردناک «افتادنِ درب خانه» بر روی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ...به خدا قسم، «حجاب خدا» دریده شد...فرازهایی از «جسارت های زبانیِ» دوّمی به حضرت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها ...جانسوز ترین دفاع مظلومانه و مردانه دو «بانوی مظلومه» در تاریخ...ای کاش پسر ابوطالب علیه‌السلام می‌مُرد و نمی‌دید که همسرش را کتک می‌زنند...ردّ تازیانه‌ای که بعد از هزار و چهارصد سال، مثل یک «بازوبند» باقی مانده است...سخت ترین درد، برای یک مرد ...وقتی که امیرالمومنین علیه‌السلام با همسرِ به خاک و خون افتاده‌اش، روبرو می‌شود و عبای خود را بر روی آن حضرت می‌اندازد...هجوم نابرابرانه‌ای که به ارث رسید... سیلی خوردن مقداد از دومی و به یاد آوردن مصیبت حمله به خانه وحی...رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در شب عروسیِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، دست بر «درب خانه» آن حضرت گذاشتند و ... @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با وصایا و لحظات آخر عمر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در لحظات آخر اول برای مظلومیت مولا علی علیه‌السلام گریه می‌کند...هیچ عزایی حق مصیبتِ زهرا سلام‌الله‌علیها را برای من أدا نمی‌کند...وقتی که دیدی برادرت حسین علیه‌السلام تنها شده،به نیابت از من زیر گلویش را ببوس...صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها در لحظات احتضار با نگاه بر سیدالشهداء علیه‌السلام دائم از دل «آه» می‌کشید...زینبم! وقتی که حسینم این پیراهن را از تو خواست، دیگر بدان وداع آخر تو با اوست...استخوانی شده‌ام که پوستی به آن چسپیده...وقتی که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از امیرالمؤمنین علیه‌السلام حلالیت طلبیده و سیل اشک از چشمان مولا جاری می‌شود...زهرا جان! با من حرف بزن که من پسر عمویت علی هستم...زهرای من! حال که داری به دیدار پدرت می‌روی، تمام ظلم‌هایی را که این امّت در حق من روا داشت، برای پدرت بازگو کن...دیگر صدای فاطمه را نخواهی شنید...علی جان! خودت غسلم بده... خودت کفنم کن... خودت مرا در قبر بگذار...به فدای آن بانویی که چه واسطه‌هایی را در لحظات آخر عمر شریفش به درگاه الهی می‌برَد، تا شیعیان گنهکارش آمرزیده شوند...بانو سه ماه منتظر این دقیقه‌ام / مشغول کارِ خانه شدی؟!‌ خوش سلیقه‌ام...به گریه‌های بی‌امان حسنین علیهماالسلام در غم بی‌مادری ما بخشیده‌اند...فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، اشک‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با دست‌های مجروحش برمی‌گرفت و به صورت خود می‌کشید...بسترم را وسط این اتاق بینداز...حلالیت طلبیدن مولا علی علیه‌السلام از بانوی خانه‌اش...شرح آخرین لحظات از عمر مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از زبان أسماء...علی جان! کشتهٔ دشت کربلا را از یاد نبری...به فدای مادری که طاقت نداشت حتی گرد و غباری بر سر و صورت حسینش ببینید... @Maghaatel2
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب غسل و دفن صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها وقتی که امام صادق علیه‌السلام در جواب یک«سوال شرعی»،رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه می‌خوانند...بریز آب روان اسماء... ولی آهسته آهسته...ای اسماء ! دستم رسید به بازوی ورم کردهٔ زهرا... به دنده شکسته او...حالِ جانسوز امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیه به هنگام غسل پیکر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها از زبان همسایه آن حضرت...تحیّر حضرت زینب سلام‌اللّه‌علیها با دیدن کبودی های پیکر مطهر مادر....وقتی که حسنین علیهماالسلام بر روی پیکر مطهر مادر می‌افتند و هاتفی از آسمان ندا می‌دهد...«حزن»، سراپای وجود آقا امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیه را گرفت...یا رسول الله ! صبرم کم شده... زهرایم از دستم رفت...یا علی ! امانتی که من به تو سپردم ،صورتش کبود نبود...همین آقایی که بر بالای قبرم ایستاده،«امام» من است...دنیا بدون فاطمه سلام‌الله‌علیها، چقدر تیره و تار است...ای عمّار! می‌دانی چرا قلبم دارد متلاشی می‌شود!؟ای زهرای من ! اگر می‌گذاشتند، بر سر قبر مطهّرت ،«معتکف» می‌شدم... @Maghattel
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ مصائب ما بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها اگر آن قدر برای از دست دادنِ زهرا «صلوات الله علیه» خون گریه کنم تا نابینا بشوم،؛باز هم کم است...نه فقط خدیجه غرّاء را... نه فقط صدیقه کبری را ... بلکه «تابوت» آن حضرت را هم از سر حسادت،مسخره می‌کرد...مصیبتی که فقط خدا می‌داند چه زخمی بر دل اهلبیت «صلوات الله علیهم اجمعین» گذاشته است...تویی که اینگونه مرا کتک می‌زنی، فاطمه زهرا «صلوات الله علیه» را چگونه کتک زدی!؟یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن | داغی که گیسوانِ حسن را سفید کرد....با شنیدنِ خبر شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها چه حالی به امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه دست داد...مادر جان! با حسینت حرف بزن! که قلب او دارد از هم می‌پاشد...ای عمّار ! دست روی دلم مگذار... تازه فهمیدم «مصیبت» یعنی چه؟! ای عمّار! می‌دانی چرا قلبم دارد متلاشی می‌شود؟!دیگر جواب سلام مولا امیرالمومنین «صلوات‌الله‌علیه» را نمی‌دادند....حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رکن و تکیه‌گاه امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه بود که از دستش رفت ...وقتی آن نانجیبان تصمیم به نبش قبر «حضرت زهرا صلوات الله علیه» گرفتند، چه حالی به امیرالمومنین «علیه‌السلام» دست داد...خوشحالیِ عایشه از شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه به اعتراف علمای اهل تسنن...زندگیِّ رو به راهی داشتم، چشمم زدند... @Maghaatel
🩸شیخ جعفر می‌خواهد عزای مرا کم کند؟! من راضی نیستم از این کار او ... استاد بزرگوار آقای شیخ مرتضی مقتدایی - از علمای کنونی شهر مقدسه قم - در درس خارج فقه خود، بیان نمودند: 📄 در سال ۱۳۵۰ «ه‌ش» در يك سفر به مكه مشرف شدم و در آنجا «آقای شیخ علی آل‌کاشف‌الغطاء»، نوه مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطاء - که در حدود ۲۰۰ سال قبل، از مراجع بزرگ شیعه بوده‌اند - را دیدم. 🔖 ایشان به بنده گفت: مرحوم شیخ جعفر کاشف‌الغطاء یک وقت به این فکر می‌افتد که دو جلسه و دو مراسم عزاگرفتن، برای فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، موجب این می‌شود که مثلاً جمعیت در جلسات کم بشود؛ یک عده این تاریخ (فاطمیه اول) را مراسم بگیرند و یک عده آن تاریخ (فاطمیه دوم) را مراسم بگیرند. اگر یکجا بشود، اجتماعات بیشتر شده و رونق جلسات بالاتر می‌رود؛ به هر حال، شهادت يا ۷۵ روز است يا ۹۵ روز. 🗓 بنابراين اگر بعد از تحقیق و بررسی، به این نتیجه رسیدیم که شهادت آن حضرت روی ۷۵ روز يا ۹۵ روز بوده است، همان را اعلام می‌کنیم و مردم هم تبعیت می‌کنند؛ در نتیجه سالروز شهادت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از ترديد خارج شده و رونق جلسات و اجتماعات بیشتر می‌شود. 📖 روی این فکر، کتاب‌های متعدد احادیث و غیره را جمع می‌کند؛ در همان حالی که ایشان مشغول تحقيق بوده، گويا در آخرين مرحله كه نصف شب بوده و نزديك بود به تصميم نهائی برسد، گفتند همان شب مادر ايشان، خواب فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را می‌بیند و این مادر هم هیچ خبري از كار پسرش نداشت که پسرش چنین تصمیمی گرفته و می‌خواهد چنین کاری کند. 👈 می‌گویند: فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها (در عالم رؤیا) بر مادر مرحوم كاشف‌الغطاء وارد شدند با یک حال تغیّر و خشم فرمودند: «این کار چیست که پسرت انجام می‌دهد!؟ پسر تو می‌خواهد عزای مردم در شهادت مرا کم کند؟!» 🔎 این زن بیدار می‌شود؛ تعجب می‌کند که مگر پسرش چکار می‌کند!؟ شبانه از اتاقش می‌آید بیرون، می‌بیند چراغ اتاق پسرش مرحوم کاشف الغطاء روشن است آن‌وقت شب؛ درِ اتاق را باز کرده و وارد می‌شود؛ می‌بیند کاشف الغطاء كتاب‌های زيادی دور خود جمع کرده و مطالعه و تحقیق و بررسی مي‌کند که شهادت را در یک تاریخ اعلام کند. 🗒 این مادر خطاب به مرحوم كاشف‌الغطاء می‌گوید: پسرم! چکار می‌کنی!؟ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از این عمل تو ناراضی است! كاشف الغطاء می‌گوید: مادر! مگر چه شده است؟ مادر خوابش را نقل می‌کند؛ ایشان می‌فهمد که این دو تاريخ برای شهادت (و عزای بیشتر) مورد نظر آن حضرت می‌باشد؛ لذا مرحوم کاشف‌الغطاء از آن تصمیمش بر می‌گردد. 🎙 درس خارج استاد مقتدایی، به تاریخ ۱۳۸۸/۰۲/۱۶ (با اندکی تلخیص) @Maghaatel
. ❤️‍🔥 چقدر سخت است این مصائب را خواندن و شنیدن ... آجرکَ الله یا صاحب الزمان! .
🩸از هوش رفت و ... وقتی‌که به هوش آمد، دید که دیگر مولا علی علیه‌السلام را برده‌اند ... در نقلی آمده است: 📋 ضَرَبَها عُمَر بِغَمَدِ سَیفِهِ عَلَى كِتْفِهَا حَتَّى أُغْمِىَ عَلَيْهَا ▪️عمر با غلاف شمشیرش آن‌قدر بر کتف مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها ضربه زد، تا اینکه آن حضرت از هوش رفت. 📋 ثمَّ أَفَاقَتْ وَ رَأَتِ الدَّارَ خَالِيَةً مِنْ عَلِي علیه‌السلام ▪️وقتی که به هوش آمد نگاهی به خانه انداخت و دید که دیگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خانه نیست. 📋 فسَألَتْ عَنهُ فَأجابَتْ فِضَّةُ مَعَ سَائرِ النّاسِ بِأنَّ القَومَ أخَذُوا اِبنَ عَمِّك وَ جَرُّوهُ اِلَى البَيعَة .... ▪️پس سوال نمود: مولایم علی علیه‌السلام کجاست؟ فضّه و چند نفر دیگر که در آنجا بودند،گفتند:«پسر عمویت را کشان‌کشان برای بیعت بردند!» 📚مجمع النورين،مرندي، ج۱ ص۸۲ (نسخه خطی) ✍️ باورش سخت است یک زن را چهل نامرد، مرد بر در خانه به جرم با علی‌بودن زدند باورش سخت است اما عاشقان باور کنید ناجوانمردانه زهرا را در آن بَرزن زدند مرتضی می‌دید زهرا را به کوچه عده‌ای با غلاف و تازیانه تا دَم مُردن زدند برگ های صفحه تاریخ هم شرمنده‌اند که در اینجا تازیانه بر تن یک زن زدند باغ وحی از آتش نمرودیان آتش گرفت باغبان می‌دید که آتش بر آن خرمن زدن یاس باغ مصطفی تاب فشار در نداشت بر تنش اما نشان با میخی از آهن زدند فاطمه در پشت در امداد از فضه گرفت وای من! بر پهلوی بانوی آبستن زدند @Maghaatel
🩸با صورت و پیشانی مبارکش، نقش زمین شد ... علامه شيخ يوسف بحراني مي‌نويسد: 📋 لَطَمَها حَتّي خَرَّت لِوَجهِها و جَبِينِها … ▪️آنچنان عمر به صورت مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها سيلي زد، به طوري كه با صورت و پيشانی مبارکش به زمين خورد … 📚الحدائق الناضرة، ج۵ ص۱۸۰ ✍ مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم همه‌ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم ثلث سادات میان در و دیوار افتاد نسل سادات به یک ضربه‌ی پا ریخت بهم گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در رویِ آشفته‌یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم پشتِ در سینه‌یِ سنگین شده هم ارثی شد گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم ... @Maghaatel
🩸فاطمه‌اش را به خاک سپرد ... در حالی که هنوز خون تازه از پهلویش می‌آمد... در نقلی آمده است: 🥀 روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، جناب مقداد با عمر درگیر شده و به او گفت: 📋 مٰاتَتْ اِبنةُ رَسولِ اللّه و الدَّمُ يَنزِفُ مِنْ جَنبِها بِسَبِبِ ضَربَةِ سَيفٍ و سَوط‍‌ٍ ضَرَبتَها أنتَ... ▪️دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربه‌ای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون تازه جاری بود... 📚 کامل بهائی {تعریب} ، ج١ ص۳۹۶ 🔖 و وقتی‌که برای نبش قبر به اطراف قبر مطهر صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها آمدند، در آنجا جناب «عقیل» هم با عمر درگیر شد و به او گفت: 📋 ضَرَبتُمُوها بِالأمسِ و خَرَجَتْ مِنَ الدّنيا وَ ظَهرُها مُدمَیٰ ▪️ {شمایی که اکنون آمده‌اید تا بر جنازه مطهرش نماز بخوانید،} همین دیروز بود که آن مظلومه را کتک می‌زدید! او در حالی از این دنیا رفت که پهلویش خون‌آلود بود ... 📚کامل بهایی{تعریب} ، ج۱ ص۳۹۷ ✍ اسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالت این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته ام دیدی چگونه خانه من هم خراب شد من چند بار شسته‌ام و هَم نیامده خونت هنوز می‌چکد از زخم تازه‌ات این سنگ غسل شاهد پهلوی سرخ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه‌ات دریاب حال کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سر دندان گرفته‌اند حالا كه وقت بردن تابوت مادر است از من نشان خانه‌ی سلمان گرفته‌اند حالا عزای کندن قبرت گرفته‌ام حالا برای بردن تابوت مانده‌ام این جای تیغ کیست که بر بازوی تو است این نقش دست کیست که مبهوت مانده‌ام آه ای غرور من پس از این وقت تسلیت لبخندها به دیدن یار تو می‌رسند برخیز ذوالفقار نبرد مرا ببند فردا برای نبش مزار تو میرسند باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند @Maghaatel
🩸سرخیِ چشمی که تا زمان دفن هم خوب نشد ... در نقلی آمده است: 📋 ثُمَّ لَطَمَ عُمَر خَدَّها حَتّى احْمَرَّتْ عَينَها ▪️... سپس عمر با دستان نحسش چنان ضربه‌ای به وجه مبارک صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها زد که چشمان مبارک آن حضرت سرخ شد. 📚عوالم العلوم ج۱۱ ص۳۷ 🔖 و این «سرخی چشم» ادامه داشت تا آن ساعتی که «اسماء» گوید: 🥀 در حال غسل‌دادن دیدم بی‌اختیار صدای گریه امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه بلند شد. گفتم: حق دارید در گریه کردن در این مصیبت عظمی و بلیّه کبری! لیکن دیدم بی‌اختیار صدای مبارک به گریه بلند شد! سبب آن چه بود؟ 🥀 مولا علی علیه‌السلام فرمود: ای اسماء! در حال غسل دادن نظرم افتاد به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها ؛ دیدم که از ضربت آن بی‌دین کبود شده است و چشم مبارکش‌چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش ورم کرده است چون یک دُملُج (دست‌بند)... 📚انوار الشهاده، ص۴۳۴ ✍ حالی که داری،حال دوران پیمبر نیست از تو چه پنهان حال ما هم از تو بهتر نیست ای لیله القدری که عمرت لیله القدر است انگار زنده ماندنت دیگر مقدر نیست با دیدن تابوتِ خود، همسر که میخندد یعنی دلش دیگر به ماندن پیش شوهر نیست من که نود زخم از اُحُد دارم خبر دارم که هیچ زخمی سخت تر از “زخم بستر” نیست یک پلک تو‌ از ضربه‌ی سیلی ورم کرده اندازه‌ی چشمان تو با هم برابر نیست حوریه با برگ گلی مجروح میگردد اصلا نیازی به غلاف و میخ، دیگر نیست در را شکستند و به پهلوی تو کوبیدند باور کنم اینها تقاص فتح خیبر نیست؟ اصلا چه بهتر فضه را آنجا صدا کردی مسمار از سینه کشیدن کار حیدر نیست یک گوشه زینب گریه یک گوشه حسین گریه دریا حریف اشک این خواهر برادر نیست سهم حسینت پیرُهن ، پس سهم زینب چه؟ در یادگاری‌های تو یک تکه معجر نیست؟ @Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
. ⚫️ مصائب حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با شش محور 👇 #بستر_شهادت #مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت #مصائب_غصب
. سلام علیکم و رحمةالله اَعظَمَ اللهُ اُجورَکم 🖤 🗯 قابل توجه اعضای محترم کانال! ▪️ما به جهت پرهیز از قراردادن پُست‌های تکراری، دیگر مطالب سال‌های گذشته را امسال نگذاشتیم❗️ ▪️لذا جهت دسترسی به مصائب مستند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و اشعار متناسب با آن، با استفاده از جستجوی هشتک‌های موضوعی، از مطالب سال‌های گذشته نیز غافل نشوید❗️ ✔️ هشتک مورد نظر را کلیک کنید! @Maghaatel