eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیست‌و‌دوم 🔻 #مکالمه_خدا_با_مردم  ☝️🏻هنگامی که موسی قوانین📜 را در
📘 📖 📝 🔻 👤 پسرعموی خود را بدلیل ازدواج💍 با دختر 🧕🏻دلخواه خود می کشد. ☝️🏻چون 🤷🏻‍♂️ 👥👥قوم نزد موسی آمدند و کردند. 🔸موسی به قوم گفت؛ 🍃 به فرمان خدا 🐄که 👈🏻 نه پیر و نه خردسال است و 👈🏻 میباشد و 👈🏻 نه رام است تا زمین را شخم زند و 👈🏻 نه کشتزار را آبیاری کند، 👈🏻 بی نقص و هیچ لکه‌ای در آن نیست را 🔪 🔹 آن گاو را با قیمت بالایی 💰از مرد جوانی خریدند و آن حیوان را 🔪کردند ↩️ و بدن مقتول را به آن مالیدند. ⏳ بعد از مدتی مقتول به صدا🗣 در آمد و که او را به قتل رسانده است☑️ 👥قوم به موسی گفتند؛ 😕 نمی دانیم از اینکه خون مقتول به هدر نرفت خوشحال باشیم 😃 یا بر این جوان صاحب گاو که دارای چنین ثروتی 💰شده است. ⬅️در این حال خدا فرستاد که هرکس به مانند این جوان بر پدرش خدمت کند☝️🏻 با محشور میشود😍. ↩️ و به همین خاطر شد.✅ ♥️ ؛ ✨ فضل و بخششی که به این جوان رسید به این خاطر است که وی همیشه ذکر📿  را بر زبان داشت. ☝️🏻قوم به خداوند ،😩 ♥️ خدا نیز فرمان داد تا موسی بزرگان را به 🏚 ببرد که در آن 💰 نهفته است بزرگان به آنجا رفتند و پولی که بابت گاو 🐄پرداختند، آنجا یافتند. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وبیست‌_وهفتم 🔻 #نَسَب_خضر_و_خصائص_او 🔸روزی موسی در #کوه_طور🏔 مشغول
📘 📖 📝 🔻 🔸روزی موسی در بین بپا خاست و ☝️🏻ضمن ایراد 📜آنان را از روزگار گذشته و آگاه ساخت،✔️ 🗣️بیانات او به حدّی بنی اسرائیل را قرار داد که 😢از دیدگان آنها جاری ساخت.✔️ ☝️🏻آنگاه که خطبه موسی پایان یافت، 🧔🏻مردی دامن او را گرفت و گفت؛ ✋🏻ای رسول خدا! آیا در میان زمین 🌏کسی از تو پیدا می شود؟🤔 🌿 ؛ نباید. ☝️🏻 مگر او و نبود؟⁉️ ⬅️ او صاحب معجزاتی همچون و بود ✅ 👈🏻و به کمک آن 🌊 را . 🌸خداوند موسی را بوسیله 📔 گرامی داشت و با او سخن گفت! ✅ ☝️🏻راستی چه از این و چه از این ؟!🧐 👈🏻اما در همین هنگام خداوند به او کرد؛ 💫✨ای موسی! 📚 آن است که ☝️🏻در انحصار یک فرد درآید و یا گردد. 🍃ای موسی! در روی زمین کسی👤 است که به او داده ام✅ 🌿 ؛ پروردگارا او 🤔 و مکان این بنده شایسته ؟⁉️ ☝️🏻تا او را ملاقات👀 کنم و از فیض دیدارش 😍. 🌸خداوند در پاسخ فرمود؛ ☝️🏻این مرد 👤در زندگی می کند و او را در آنجا می توانی .☑️ 🌿موسی آن مرد را از خداوند سؤال کرد.⁉️ 🌸 ؛ راهنمای تو این است که یک 🐠 بردار و در بگذار هرکجا ماهی را از دست دادی✔️ آن مرد را پیدا می کنی.✅ 🌿 وسایل سفر خود را آماده کرد و یوشع‌بن‌نون به راه افتادند. 🔶 را هم بر دوش او گذاشت و طبق دستور 🐠 را در آن نهاد. 🔹موسی تا آن مرد را پیدا نکند ،❌ ☝🏻 حتی اگر و 📆طول بکشد. 🌿موسی به سفارش کرد هرگاه ماهی🐠 گم شد به من اطلاع بده☝️🏻 تا به آن مرد بشتابیم.☑️ ⬅️وقتی به رسیدند.✅ خواستند کنار آب دریا🌊 قدری استراحت کنند 👈🏻که ناگهان موسی خوابش💤 برد در همان حال از آسمان 🌧 بارید و ماهی به تازه و شد و خود را به 🌊 انداخت.✅ ادامه دارد....... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وسی‌وهفتم 🔻 #الیاس_و_عذاب_پروردگار ♥️خداوند از الیاس پیامبر خواست ت
📘 📖 📝 🔻 1⃣در برخی اقوال آمده است که👇🏻 🌿 از آب‌حیات💧 نوشیده و است و 🌊✔️ ☝🏻همانگونه که حضرت خضر ✔️ ▪️گویند روزی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله صدایی از قله کوهی⛰ شنید که 🗣️می گفت؛ 🤲🏻بارخدایا مرا نیز در که مورد رحمت تو واقع گشتند قرار بده. 🔸در این لحظه پیامبر مردی👨🏻 را با قامتی حدود دید.👀 او هنگامی که مقابل رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید گفت؛ 👤من غذا میخورم و امروز یکی از آن مواقع است☑️ ⏳مدتی گذشت، بر آن شخص👤 که کسی غیر از نبود، نازل گشت✔️ و آن دو باهم مشغول خوردن غذا شدند. 2⃣ در قرآن کریم در ✌️🏻 نام ذکر شده یکی در سوره⬇️ 🌸 آیه85 و آیه123🌸 ☝️🏻در خدای تعالی فرموده؛ 📖✨ «و و و و و همگی از شایستگان 😊بودند...».✨ 3⃣ و در احوالات آن حضرت گفته اند: 🍃 وی مبعوث گردید، در آن هنگام که پیش آمدهای ناگوار 😖در رخ داد.✅ 4⃣ مناجاتی 🤲🏻از الیاس پیامبر با خداوند 🌷«پروردگارا! آیا بعد از اینکه روزها☀️ را به و شبها 🌌را به گذرانده‌ام و گونه‌هایم را بر مالیده‌ام باز هم مرا به 😣 مبتلا خواهی کرد؟🤔 ♥️خداوند به او فرستاد؛ که ✨ ای بنده من هیچگاه به عذاب خویش گرفتارت نخواهم کرد. ❌ ✋🏻ای بنده من وقتی ما وعده نمودیم حتما به آن خواهیم پوشاند.✅» 5⃣و خداوند در (آیه 127 - 123) می فرماید؛ 🌸«و به راستی از فرستادگان ما بود.☑️ ☝️🏻 چون به قوم خود گفت؛ ✨ آیا نمی دارید؟🤨 آیا را می پرستید و را وا می گذارید؟😒 را که☝️🏻 پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست؟ 👈🏻 پس او را شمردند و قطعا آنها در 🔥 احضار خواهند شد.»✨ ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاهم 🔻 #منظور_از_صندوق_چیست؟ 🌿این #صندوق همان صندوقی است که موسی
📘 📖 📝 🔻 .... 🔸غلام گفت 👤 : این جا سرزمین و (ارمیا) است✅ ☝🏻تا آنجایی که من میدانم🤔 او و توسط فرشتگان به او نازل میشود. نزد او برویم🚶🏻‍♂ و از او ، شاید در پرتو وحی او .😊 🔹 از این فکر 😍 و از آن کرد. 👥آنها بطرف حرکت کردند و در راه خود به 🧕🏻 برخورد کردند که برای بردن آب 💧از منزل خارج شده بودند، و از دختران خواستند که منزل ارمیا را نشانشان دهند. 👈🏻در همین موقع که آنها مشغول صحبت🗣 بودند، 🌸 ظاهر و وی در محل منتشر شد، ✨سیمای نورانی او حکایت از و میکرد😊 👀چشمان و متوجه یکدیگر شدند و در نگاه اول به هم ❤️شدند و ارتباط قلبی بین آنها برقرار شد ☑️ ☝️🏻و ارمیا یقین 😌پیدا کرد که این مرد، همان طالوتی است که👇🏻 🌿 خداوند خبرش را به او کرده بود. تا او را به رسانده و را به او بسپارد✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌷پادشاهی دادشان طالوت نام        🍃حق پرست و مؤمن و با احترام 🌷رفته زیر پرچم و فرمان او         🍃 رو به سوی جنگ با خیل عدو 🌷لیک ز آنها گفته جمعی کای رسول         🍃ما نداریم این حکومت را قبول ⏳پس از مدتی گفتگو ✨ ؛ «✋🏻ای پیامبر خدا! آیا می‌توانی من بدهی که آنها را پیدا کنم؟🤔» 🌿 ؛ «آنها راهی خویش هستند.✔️ تو آنها ❌. ☝️🏻من برای تو دارم.» ✨ ؛ «چه مسئولیتی، با انجام می دهم!😊» 🌿 ؛ ☝️🏻خداوند تو را برای برگزیده است✅ تا ⏪ آنها را و ⏪ را بدست گیری و ⏪ آنها را از شرّ دشمنانشان ☝️🏻 و به زودی خدا به اراده خود را برای شما حتمی می‌گرداند و دشمنان شما را سرنگون میسازد.☑️ ✨ ؛ مرا چه به و ؟!😲 من چه کار با و دارم؟🤷🏻‍♂️ ✋🏻 من از فرزندان بنیامین، ضعیفترین پسران یعقوب و فقیرترین ایشان هستم، با این وضع ممکن است که من به سلطنت برسم و زمام قدرت را در دست گیرم؟!😳 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاه‌ویکم 🔻 #گمشده_طالوت .... 🔸غلام گفت 👤 : این جا سرزمین #صوف و
📘 📖 📝 🔻 🍃 ؛ آنچه گفتم، اراده خدا و امر و اوست. 🤲🏻 شکر این نعمت را بجا آور و آماده جهاد ⚔شو! ↩️سپس دست✋🏻 را گرفت و به بنی اسرائیل معرفی کرد. 🍃 ؛ این همان شخصی است که خداوند وعده او را به شما داده بود✔️ ☝️🏻حال شما باید به وعده خود عمل کرده و 👈🏻 🙌🏻او شوید ✅ 👈🏻 و از او اطاعت کنید✅ 👈🏻 از تفرقه بپرهیزید✅ 👈🏻 و آماده نبرد با دشمن شوید.✅ 🔹 از این واقعه سخت 😲شدند و آنگاه که 🍃 ؛ سلطنت بنی اسرائیل به طالوت میرسد،☑️ 🔸آثار و 😒در آنها ظاهر گشت، ☝️🏻 زیرا می‌دانستند که طالوت از گمنام‌ترین و فقیرترین افراد بنی‌اسرائیل است. 🔹پس، از روی و 😏گفتند؛ 👥 : چگونه ممکن است که طالوت پادشاه گردد، ☝️🏻او از نسبی‌اصیل و کریم برخوردار نیست،❌ 🔸طالوت ⏪ نه از فرزندان « لاوی» است که از شاخه های رسالت باشد ⏪و نه اولاد « یهودا» که سلطنت را از اجدادش به ارث برده باشد، سلطنت را اداره و مرزهای حکومت را حفظ کند، 🤨 ✨«ما خود به پادشاهی شایسته‌تر از اوییم، چه او را مال فراوان نیست.»✨ 🌷او نباشد مالش از ما بیشتر      🍃ما از او هستیم به از هر نظر 🌷گفت «اشموئیل» با آن ناکسان      🍃هست بهر سلطنت او را نشان 🌷آن مواریثی که در صندوق بود      🍃 دشمن از دست شمایش در ربود 🌷بهر طالوت آورند افرشتگان      🍃 این بود بر سلطنت او را نشان 🍃 درمقابل اعتراض😠آنان ؛ ✨ فرماندهی لشکر و سلطنت هیچ ارتباطی به اصل و نَسَب ندارد. ❌ 💰مال و ثروت برای سیاستمداری بی‌تدبیر و کم‌خرد چه فایده‌ای دارد؟!🤨 ☝️🏻چنین فردی نمی تواند امور مملکت را با و اداره کند.❌ ⬅️همچنین حسب و نسب عالی برای فردی بی‌تدبیر و کند ذهن چه حاصلی دارد و او چگونه می‌تواند در لشکر کشی کاری از پیش ببرد؟!😒 ✨طالوت را خدا به جهت و بر شما برگزیده است،✅ ☝️🏻 زیرا او دارای و و سایر مواهبی است که خدا برای ریاست به او عطا🎁 کرده است. ادامه دارد... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاه‌ودوم 🔻 #پادشاهی_طالوت 🍃 #ارمیا_گفت؛ آنچه گفتم، اراده خدا و
📘 📖 📝 🔻 👥 ؛ ☝🏻 اگر خدا دستور داده و امر و نهی در این‌باره صادر کرده که بفهمیم خدا چنین حکمی صادر کرده است. 🍃 ؛ خداوند بر لجاجت شما آگاه بوده لذا علامتی برای شما قرار داده است. به خارج شهر بروید و را ببینید. 👈🏻 صندوقی که با از دست دادن آن ذلیل شدید و اکنون به سوی شما می‌آید و اطمینان و آسایش شما را به همراه دارد.✔️ 💫آن را فرشتگان بر دوش می‌کشند و اگر ایمان داشته باشید برای شما علامتی از سلطنت طالوت در آن موجود است. 👥 نیز از شهر خارج شدند و به محض مشاهده👀 صندوق آرامش و اطمینان😌 بر قلبشان💕 سایه افکند. ↩️و با این علامت با طالوت و با حکومت و سلطنت او .🤝✔️ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹طالوت به ریاست👑 برگزیده شد و در فرماندهی جنگ تدبیری اتخاذ کرد که عقل و اراده، .👌🏻 🌿 ؛ ☝🏻 افرادی در لشکر من ثبت نام کنند که فکرشان مشغول نباشد و گرفتاری نداشته باشند.🤗 ⬅️ هرکس ساختمانی بنا کرده که نیمه کاره است، ⬅️ نامزدی دارد و هنوز ازدواج نکرده و ⬅️ بازرگانی و داد و ستد دارد و از کار فارغ نشده است و غیره... .❌ 🥁صدای طبل جنگ در شهر پیچیده و جارچیان 🗣️جوانان را به جنگ فراخواندند. ⏪در این بین بودند که چون وضع را چنین دیدند، آماده رفتن به میدان کارزار گردیدند. 👤 ، داوود نام داشت که ابتدا پدرش به او اجازه رفتن به جنگ را نمی‌داد، اما پس از اصرار فراوانِ او، موافقت نمود. 👈🏻 ، پیشانی نورانی او حکایت از هوش و زکاوت او میکرد. 🔸خلاصه پس از چندی⏳ لشکری آراسته شد✔️ وسپاهی‌مقتدر مقابل او حاضر شدند✅. 🔹 در مسیر جبهه جنگ قرار گرفتند. آنان برای مبارزه با کفار از شهر خارج شدند. 👤 چون دید در سپاه او سرانی وجود دارند که از فرماندهی او رضایتی نداشته و میل به همکاری با او را ندارند ✨ خداوند نیز چنین به طالوت فرستاد تا لشکر خود را از نوشیدن آب🍶 باز دارد. ✋🏻 🔸او ؛ 🌿 «به زودی در بین راه به رودخانه‌ای خواهیم رسید، خداوند بوسیله این رودخانه شما را میکند. 👈🏻 کسانی که از آب بنوشند از من نیستند. ✖️ تنها آنان که مقدار کمی آب بنشوند از یاران من به شمار می روند.»✔️ ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وشصت_ویکم 🔻 #امتحان_کردن_داوود_علیه‌السلام 🔸 #یکی_از_وزیران_داوود،
📘 📖 📝 🔻 🔹داوود با دیدن👀 این منظره 😩🤲🏻 و مدت به عبادت📿 پروردگار پرداخت ✔️ ↩️و آنقدر گریست 😭 که چیزی نماند که 🌳 از اشکهای او تبدیل به زمین‌های سوخته 🔥شود ⬅️ و بر او که 💫 ای داوود ما تو را .✅ 🔸پس خداوند وحی فرستاد ✨تا بر حاضر شود و از او و کند. 🔹هنگامی که داوود به آرامگاه اوریا میرفت در راه را دید، اما او حاضر نشد ❌داوود را بخاطر نزد خود بپذیرد، 🌸خداوند نیز بر حزقیل فرستاد که از سرزنش داوود دست بردارد که او در جستجوی و است.✅ 🔹پس ؛ 🍃 آیا تا به حال قصد گناه کرده‌ای؟⁉️ 🤔 یا از زیادی و کثرتعبادتت مغرور😏 گشته‌ای؟⁉️ 🌿 ؛ بله، اما سریع خود را به شکاف این 🏔(غار) رسانده‌ام، و نگاهم را به این نوشته انداختم که بالای سر این جمجمه قرار دارد، نگاه کن👀 و داوود نگاه کرد. روی (غار) نوشته✍🏻 شده بود؛ 🌱«من هستم. ▪️ حکمفرمایی کردم ▪️ را آباد ساختم ▪️ داشتم ☝️🏻اما در نهایت این شد که در این بخوابم، سنگهایی که تختم شدند و کرم 🐛و مارهایی 🐍که همنشین من گشتند پس هرکس این نوشته را می بیند، را فراموش کرده و را نمی خورد.»😊 🔸داوود نیز نزد آمد، هربار که می‌آمد و او را صدا🗣 میزد، .❌ ☝️🏻تا آنکه بعد از مدتها نوایی به گوشش رسید، داوود اشتباهات خود را اقرار کرد😔 و از او . ✨اوریا در صورتی حاضر شد او را ببخشد که خداوند نصیبش کند.✅ ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_ونود_وهشتم 🔻 #ایوب_همسر_خود_را_طرد_میکند 🔹چون شیطان سخن #همسر_ایوب🧕
📘 📖 📝 🔻 ⏪آنگاه که ایوب خود را یکه و 👤 دید. احساس کرد که درد او دو چندان گشته و بیماری او افزایش یافته است. ☝️🏻لذا ، ✋🏻نه از روی خشم و غضب بلکه از روی ناله😫 و تضرع خدا را فرا خواند و گفت؛. 🍃✨«بارخدایا! مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو از همه مهربانان عالم مهربانتری.»🍃 🔹و همچنین با شکایت از شیطان👿، او را از خداوند خواستار شد. 👈🏻 و این زمانی بود که ایوب خود را با پس داده بود و در برابر وسوسه شیطان صبر و تحمل شایسته از خود نشان داده بود.✅ ☝🏻لذا خدا دعای ایوب را به اجابت رساند و به خواست او جواب مثبت➕ داد و به او کرد؛ 🌿💫«پای بر زمین زن،💫 زد و چشمه آبی 💧پدیدار آمد، 💫گفتیم در این آب سرد شستشو کن و از آن بیاشام.»🌿 ⏪ایوب نیز چنین کرد و زخم ها و دملهای او و سلامتی به جسمش بازگشت✔️ و بیماری از تن او رخت بربست و سلامتی و خود را بازیافت.✅ 🌸[و ایوب را یاد کن، ☝️🏻هنگامی که پروردگارش را ندا داد، که به من آسیب رسیده است، و تویی مهربانترین مهربانان. 👈🏻 پس دعای او را ✔️و آسیب وارده بر او را ✔️و کسان او، نظیرشان را همراه با آنان مجددا به وی عطا کردیم ✔️ ☝🏻تا باشد از جانب ما و برای عبادت کنندگان باشد🌸 ⬅️اگرچه ایوب دستور داد که 🧕🏻 او را ترک کند، ولی همسر او از تهدید و غضب ایوب نرنجید و سایه مهر 😊و شفقت خود را از سر او برنداشت❌ و تصمیم به او گرفت و چون برای اصلاح امور ایوب وقتی به ویرانه🏚 بازگشت، و در کمال تعجّب😲، ایوب را جوانی ، 💪🏻 و در باغی سرسبز یافت، به طوری که ابتدا ایوب را نشناخت❌. 🧕🏻زن شروع به گریه😭 کرد ↩️و جوان سبب گریه او را پرسید؟ 🧕🏻 ؛ ویرانه ای در اینجا بود که در آن می زیست. اکنون نمی‌دانم به سرش چه آمده است؟ 😭 👤 ؛ من همان ایوب هستم که به درگاه خدا دعا کردم و خدا نیز همه نعمت های ما را باز گردانده است.😊 ⏪سپس دست در آغوش ایوب برد و به پاس نعمت سلامتی و بهبودی که خدا به ایوب بازگردانده بود به ستایش و حمد 🤲🏻پروردگار پرداخت. اما در ایمان‌ویقین بود.✅ 🌼 خداوند نیز جوانی را به 🧕🏻بازگردانید و آن‌دو بار دیگر در کنار هم زندگی را آغاز کردند. ☝️🏻سپس خدا برای آزادی ایوب از وعده تازیانه‌ای که به همسر خود داده بود و به خاطر ترحم به آن بانوی وفادار به ایوب ؛ 🌿💫«و ایوب را گفتیم دسته‌ای از بدست گیرد، بزن تا عهد و قسمت را نشکنی ❌ و ما ایوب را بنده‌ی یافتیم، چه نیکو بنده ای که دائم رجوع و توجهش به درگاه ما بود.»🌿 ☝️🏻سپس خدا پاداش صبر ایوب را داد؛ 🌿«و ما اهل و که از او مردند و بقدر آنها هم علاوه به او عطا کردیم تا در حق او لطف و رحمتی کنیم و تا صاحبان عقل متذکر شوند.»🌿 ❇️ آری خداوند و ایوب👈🏻 تمام مال و ثروت💰 و فرزندان او را به او بازگرداند و☝️🏻 به جای هفت پسر و هفت دختری که از دست دادند ⏪ خداوند به آنها عطا کرد. ☝🏻تا درس عبرتی باشد برای جهانیان،👥 زیرا ایوب نمونه کاملی ازیک بنده و و خدا بود.😊 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وهشتم 🔻 #تولد_مریم_علیهاالسلام 🔹هنگامی که #همسر_عمران 🧕🏻باردار ش
📘 📖 📝 🔻 🔹برخورد با مریم، زکریا را دگرگون کرد و او را در فکری عمیق🤔 فرو برد. ☝️🏻این 😊در روح زکریای پیر آشوبی بپا کرد. 🔸 این 😇و خداجوی و مقرب درگاه خدا، با یادآوری این مطلب ☝️🏻که قدرت خدا به اسباب و اوضاع نیست❌، ✨امید و تمایل به اولاد را در دل❤️ زکریا شعله ور ساخت و را در او تشدید کرد. 👈🏻بدون تردید زکریا در این سن و سال پیری👴🏻 از کافی برخوردار نبود ❌و در شرایط عادی و طبیعی انتظار اولاد از او نمی رفت و همسر او نیز بود، ☝️🏻ولی خدایی که را به کرامت خود امتیاز داده و برای بذل نعمت خویش او را برگزیده و 🍎در غیر موسم خود همه روز برایش مهیا ساخته بود، قادر است💪🏻 به زکریا فرزندی بدهد گرچه او پیر بود و همسرش نازا. ⬅️پس باید را بخواند🤲🏻 زیرا آن کس که دست نیاز و تضرع به سوی او دراز کند، مأیوس😔 برنمی گردد.❌ 🌿«آنجا بود که زکریا پروردگارش را خواند و گفت؛ 🤲🏻پروردگارا! از جانب خود و پسندیده 😊به من عطا کن که تو شنونده دعایی. ⏪پس در حالی که وی ایستاده و در محراب خود دعا 🤲🏻می کرد، فرشتگان او را ندا دادند که 🌸خداوند تو را به که ☝️🏻تصدیق کننده حقانیت کلمه اللّه عیسی است و بزرگوار و خویشتندار😌 و پرهیزنده از زنان 🧕🏻و پیامبری از شایستگان است مژده میدهد.» 🗓 همان روزی است که زکریا از خداوند ذریه ای پاک و نیکو😇 درخواست نمود و پروردگارش دعای🤲🏻 او را مستجاب کرد. 🔹 ؛ چگونه من صاحب فرزندی می شوم،🤔 در جایی که پیر شدم، موی سرم سفید شده و استخوانم سست شده و .😔 🦋 ؛ کار پروردگار چنین است. خدا هرچه بخواهد می کند.😊 🍃 ؛ پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده. ✨ ؛ نشانه‌ات این است که با مردم جز به ☝️🏻 اشاره و پروردگارت را بسیار یاد کن🤲🏻 و و او را تسبیح 📿بگویی.» ✨«پس از خود بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روزو شب به نیایش🤲🏻 بپردازد.»✨ 🌸خداوند در زکریا، فرزند پاکیزه ای به او بخشید و در همان دوران کودکی 📚 و و را به او عنایت کرد. ⬅️پس یحیی به دنیا آمد 🔹«از کودکی را به او دادیم و نیز از جانب خود مهربانی😊 و پاکی به او دادیم و بود و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویی نافرمان نبود❌.» ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وچهاردهم 🔻 #ازدواج_نامشروع_هیرودیس ☀️روزی به یحیی خبر رسید که «ه
📘 📖 📝 🔻 🌺حضرت مریم، ☝️🏻 آن بانوی بزرگوار نام پدرش « » و نام مادرش🧕🏻 » بوده است، 🧕🏻مادر مریم زنی نازا بود و فرزندی نیاورده بود😕 و سالها در حسرت طفلی برای خود می‌سوخت و آنقدر اشک😭 می‌ریخت تا با خیال خوش فرزند👧🏻 به خواب برود. 😴 🍃او کرده بود که اگر ☝️🏻روزی دارای طفلی شد، او را نوکری عبادتگاه🤲🏻 بگمارد تا خدمتگذار آنجا شود. 👈🏻و همین که فرزندی داشته باشد تا قلبش❤️ آرام بگیرد قانع بود. 🔹او هر زمانی که می‌دید پرنده ای🕊 به جوجه خود غذا میدهد و یا زنی طفلش را درآغوش گرفته، عاطفه مادریش شدت می یافت و نهایت میل خود به فرزند را احساس میکرد.😩 🔸تصور اینکه فرزندی ندارد❌تا موجب تسکین دردهای او باشد، خواب راحت را از چشم او ربوده بود.😔 ☝️🏻او راضی بود چیز و 💎 ثروتش را بدهد تا شاهد نگاه دوست داشتنی😍 و لبخند شیرین😄 فرزند باشد و او را در آغوش گرم خود بفشارد و رنج و محنت خود را فراموش کند.😌✔️ 🧕🏻 که فرزند خود را به هیچ کاری وادار نکند❌ و از او هیچ انتظاری نداشته باشد، ☝️🏻 بلکه او را برای خدمت به فارغ از هر قید و بند آزاد بگذارد. *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🔹روزی خداوند به عمران فرستاد، ✨ من به تو می‌بخشم. ☝️🏻 او مژده را به همسرش🧕🏻 ابلاغ کرد و مدر کرد تا فرزندش را کند. 🌸پروردگار دعای🤲🏻 مادر را به اجابت رسانید.✔️ و خواهش او را بر آورد و روزی مادر احساس کرد که در رحم او به حرکت در آمده است.😍 ☝️🏻این حادثه طراوتی به مادر بخشید و دنیا در نظرش روشن✨ شد،😍 چین و چروک جبین او را برطرف✔️ و لبخند خنشودی 😄بر لبانش نشاند.✔️ ☝️🏻او با چهره‌ای گشاده😃 و آغوشی باز به رفت و با دلگرمی ❤️به آینده خوش بین شد.😌 ⏪از آن پس، او روزها در کنار شوهرش می‌نشست و آنچه در جان و دل خویش احساس میکرد با شوهر در میان می‌گذاشت😊 و و آنچه را برای او آرزو داشت برای او بیان می‌نمود.✔️ 🔸 نیز با خوشحالی و مسرّت😃 به سخنان همسرش گوش میداد. این و آن طفل با آنکه هنوز در رحم مادر بود رنج و ناراحتیهای زندگی را از آنان برطرف ساخت.👌🏻 ⬅️در آن هنگام که مادر مریم در قعر دریای 🤔 و شناور بود😌 🍂 برگ تازه ای از زندگی او رقم خورد و روزگار بار دیگر چهره ناراحت را بر او نمایان ساخت و و را در دل او جایگزین کرد. 😔 ▪️آری او و آرامش‌روان 😌بود که و اشک فراق😭 را همچون باران بهاری از دیدگانش سرازیر ساخت. ☝️🏻بار دیگر مادر مریم و هرچه قدر زمان وضع حمل او نزدیک میشد، و در وجود او درهم می‌آمیخت و هر زمان احساس میکرد که دردهای درونی او افزایش یافته، قوت قلب♥️ او را احیاء میکرد و آرزوی دیدن 👀سیمای فرزندی، پرتویی در دلش می‌افکند و ناراحتی و اندوه او را تسکین میداد و .😊 ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_دویست_وشانزدهم 🔻 #مریم_خادم_بیت_المقدس 🧕🏻مادر مریم طبق #نذری☝️🏻 که کرد
📘📘 📖 📝 🔻 🍃با بررسی آیات 42 الی 44 سوره مبارکه ✨ به این نتیجه می رسیم که با حضرت مریم علیهاالسلام سخن می گفتند ☝️🏻و او را از جانب خدا به مقام و در میان زنان جهانیان🧕🏻 وعده داده و نیز به ولادت 🌿 (حضرت عیسی علیه السلام ) مژده می دادند😍. 🌸خداوند متعال در سوره پس از ذکر نام تعدادی از انبیاء بزرگ، 👈🏻در آیه 91، و مادرش 🧕🏻 را یاد نموده و آنها را آیه ای از آیات الهی معرفی می نماید.✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🌻با توکل بر کریم بی نیاز      🌿 از مسیح اللّه سازم قصه ساز 🌻مادرش مریم که دامن پاک بود      🌿 دامنش را از پلیدی، حق زدود ✨ زیر نظر🧐 زکریا دوران کودکی را پشت سر گذاشت و گاهگاهی جهت به خانه 🏠زکریا و نزد خاله اش ایشاع می رفت. 🔹یک روز طبق عادت معمول، به نماز و عبادت 🤲🏻خدا مشغول بود که ناگهان روحش 😰 گشت و در خود و بی سابقه ای احساس کرد، ☝️🏻در این حال ای از آسمان به صورت مردی تمام عریان در پیش روی مریم ظاهر شد تا مریم با او و 😊 شود. ♦️ این اتفاق سال پس از هبوط حضرت آدم رخ داد.☑️ ✨مریم با دیدنش از او 😨 و به خدا پناه برد، ☝️🏻چون گمان کرد که او مردی و است😈 و مریم که زنی و و بود😇 و چنین ارتباطی را خلاف عفت و تقوی می دانست. 👈🏻در حالکیه 😰، روح مریم را آزار می داد، مرد ناشناس مریم را و خاطر داد و از نگرانی او کم کرد. ✨ گفت؛ ☝️🏻اگر پرهیزگاری، من از تو به پناه می برم. 🍃 جبرئیل گفت؛ من فقط فرستاده پروردگار توأم برای اینکه به تو . ☝️🏻که نامش است، ✨ در حالی که او در دنیا🌏 و آخرت و از مقربان درگاه خدا است😊. 👈🏻 و در گهواره به و در میانسالی به با مردم 👥سخن می گوید و از شایستگان است. 🔹در آن حال ابری از غم و اندوه😔 بر سر مریم سایه افکند و موجی از تأثر او را فرا گرفت☝️🏻 ولی زود بر اعصاب خود مسلط شد و نیروی تحلیل رفته خود را متمرکز کرد ✨و به فرشته گفت؛ چگونه مرا پسری باشد با آنکه دست به من نرسیده و بدکار نبوده ام؟🤨 🍃 فرشته گفت؛✋🏻 فرمان چنین است، پروردگار تو گفته که آن بر من آسان است و تا او را برای مردم و 😊 از جانب خویش قرار دهم و این دستوری قطعی بود. ✨فرشته پس از ابلاغ این پیام،📜 ناپدید شد، اما مریم نشسته و آنچه را که شنیده بود، و 😥 مانده و فکر می کرد که مردم👥 در این مورد چه خواهند کرد و چه خواهند گفت؛ 🔸 که چگونه ای باردار شده و صاحب فرزند گشته است، 🤔او هیچگاه شوهر به خود ندیده است.❌ ☝️🏻این افکار مریم را به 😰 انداخت و آن وحشت او را به و کشاند ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #44 8⃣ #امنيت‌_راهها_وشهرها                 #با_ظهور_آ
باهم بخوانیم کتاب 📘 را 👇🏻 📝 ...و هيچ سرزميني نماند☝🏻 اينكه در آن 👈🏻✨ ✨ 👉🏻 بلند شود🗣️ و احاديث در اين باره بسيار است ، خواستيم فقط اشاره اي كرده باشيم 🔟 🔻از جمله القاب امام زمان عجل اللَّه تعالي فرجه ، 👈🏻 ✨ است 🔸و در كتاب كمال الدين 📙 به سند خود از امام‌ صادق‌ عليه‌السلام از پدران بزرگوارش از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرده است كه : 🌺✨ پيغمبر اكرم صلي االله عليه وآله وسلم فرمود : 🌷✨هنگامي كه به سوي آسمان ( ) برده شدم ، 💫 من به من فرمود كه ✨ ؛ ❤️من نظري به سوي زمين🌎 افكندم و 🔹تو را از آن اختيار نمودم ، و 🔹✨ ساختم ، و 🔹اسم‌ تو را از نام‌ خود برگرفتم كه من محمودم و تو محمّدي ، ↩️دوباره بر زمين 🌍نظري افكندم و 🔸علي را از آن برگزيدم ، 🔸و او را و شوهردختر تو قرار دادم 🔸و براي او هم نامي از نامهاي خود برگرفتم ، پس من عليّ اعلي هستم و او علي است و 🍃فاطمه و حسن و حسين را از خلق كردم آنگاه آنان را بر فرشتگان عرضه كردم تا ☝️🏻 در‌ پيشگاه من‌ ، ✔️ ✨ ❤️ بنده اي از بندگانم آن قدر عبادتم كند تا و بدنش مانند مشك‌ پوسيده گردد ، ☝🏻ولي در حالي كه به نزد من آيد ، ❌ ، و ✋🏻 ، 💫اي محمد مي خواهي آنان را بيني ؟⁉️ 🌷 عرض‌كردم : آري پروردگارا . 💫 فرمود : سرت را بلند كن . 🔹پس سرم را بلند كردم كه بناگاه انوار علي و فاطمه و حسن و حسين و علي بن الحسين و محمد بن علي ، و جعفربن محمد ، و موسي بن جعفر، و علي بن موسي ، و محمد بن علي ، و علي بن محمد ، و الحسن بن علي ، و را  كه در ميان ايشان  مانند ✨بپا خاسته بود مشاهده نمودم😍 🌷 عرض‌كردم : پروردگارا اينها كيانند؟⁉️ 💫 فرمود : اينها امامان هستند ، و اين است؛ آنكه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام كند ✅، ☝🏻و از دشمنانم مي گيرم ، و او براي اولياي من مايه راحت است ، و است كه و را از ظالمين و كافرين و لات و عزّي را تر و تازه بيرون مي آورد✔️ ✨پس آنها را خواهد سوزانيد ، البته فتنه و امتحان مردم با آنان سخت تر از فتنه گوساله و سامري خواهد بود ✨(1) 📄ص: 92 ادامه دارد...... ________________________ 1_بحارالانوار 93.345.\52 _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ─┈➤↴ ╭┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╮ 🕊⃟🇮🇷 @masirsaadatee •••❥⊰🥀↯ ╰┅┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┅╯