eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر اسم ( ولیّ) حصرت حقّ در عالم است. اشاره كرديم كه محال است اسماء الهی مظهری در اين عالم نداشته باشند. يكی از اسماء الهی اسم ( ولی) است. خداوند متعال در قرآن كريم می فرمايد: فاللهُ هوَ الولیُّ: پس خداوند خود ولیّ است. در جای ديگر می فرمايد: وَ هوَالوليُّ الحَميدُ: و خداوند خودوليّ ستوده است. از آنجا كه هريك از اسماء الهی مظهری در عالم دارد، اسم ( وليّ) نيز مظهری در عالم دارد و عالم هيچ گاه از وجود مظهر اسم ( وليّ) حقّ متعال خالی نخواهد بود. مظهر اين اسم كسی جز نيست؛ لذا در هيچ زمانی جهان از وجود انسان كامل خالی نخواهد شد.(۱) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □نهمين نگرش عرفانی به بحث مهدويّت از اين منظر است كه انسان كامل مظهر ا
□○انسان كامل مظهر اسم ولیّ○□ □دو واژه وَلايت و وِلايت معانی متفاوتی دارند. واژه ( وِلايت) به معنای زعامت، امارت و فرمانروايی است و واژه ( وَلايت) به معنای قرب و نزديكی است و از معانی ديگر آن فانی شدن و تحت تولّی و سرپرستی حضرت حقّ درآمدن، يعنی همان فناء فی الله و بقاء بالله است. لازم به ذكر است كه در اينجا نه به معنای نابودی، بلكه به معنای جداشدن از اوصاف بشری است. آن كه به فنا راه يابدبه اوصاف الهی زنده شده و بقاء پيدا خواهد كرد؛ لذا وجود چنين انسانی وجودی حقّانی والهی خواهد بود و ذرّه ای از اوصاف بشری در او تجلّی نخواهد داشت. او یکپارچه تجلّی گاه حقّ متعال و قائم به حقّ است و ظهور تامّ خداوند در آینه تمام نمای او، یعنی ، خواهد بود. ولیِّ حقّ متعال به قرب حضرت حقّ نائل شده و فعلاً وصفتاً و ذاتاً، فانی فی الله و باقی بالله است و به همین دلیل حضور در محضر ولیّ خدا حضور در محضر خداست(۲) ... صفحه ٨٧ تا ٩٠ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مثنوی ○ ۱ ○ □○بسم الله الرحمن الرحیم○□ ○بشنو از نی چون حکایت می‌کند ○از جداییها شکایت می‌
     ○ ۲ ○ □○مطلب مورد توجه بعدی، است که سخنان گوناگونی پیرامون آن گفته شده است. عده‌ای بر این باورند که «نی» همان حقیقت است. برخی گفته‌اند است ولی این «نی»، خود مولوی و در واقع انسان است که به من و شما و همه کسانی که مثنوی را می‌خوانند می‌گوید: ○بشنو از نی چون حکایت می‌کند □○خاصیت نی این است که کسی در آن می‌دمد و آوازی از آن خارج می‌شود وگرنه خودش تهی است و به خودی خود خاصیتی ندارد. مولوی می‌گوید که من مثل نی درون‌تهی شده‌ام یعنی هیچ حجابی بین من و خدای من باقی نمانده است و به اصطلاح به رسیده‌ام. چون به مقام فنا رسیده‌ام دیگر من نیستم و حکایتگر، کسی دیگر از درون من است؛ ○در پس آینه طوطی صفتم داشته‌اند ○آن چه استاد ازل گفت بگو می‌گویم □○می‌گوید که من به مقامی رسیده‌ام که نفس و حقیقت من در اتصال کامل به حق متعال است و من دیگر خودیت و حجابی ندارم لذا اوست که در من می‌دمد و از نی وجودی من می‌کند. این همان قرب نافله است.  اینگونه است که «كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا». در قرب نافله، این حق است که پایین می‌آید و اعضا و جوارح عبد می‌شود و در قرب فریضه، بنده بالا می‌رود و اعضا و جوارح حق متعال می‌شود لذا قرب فریضه بر قرب نافله تقدم دارد. مستحبات ما را ارتقاء می‌دهد و به کمال می‌رساند اما در سایه‌ی عمل به واجبات. مولوی در جاهای دیگری نیز به این نی اشاره می‌کند: ○ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی ○زاری از ما نه تو زاری می کنی ○ما چو ناییم و نوا در ما ز تست ○ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست □○بیش از سی تا چهل بیت از مولوی در همین مثنوی داریم که پیرامون نی است و تفسیر همین بشنو از نی... است. نمی‌دانم این سخن روایت است یا نه اما شبیه روایت است که «مَثَل المؤمن کمَثَل المزمار، لا یحسن صوته الا بخلأ بطنه». چقدر لطیف است... می‌گوید انسان مثل چنگ و مزمار است. صدایش زیبا نمی‌شود مادامی که بطنش خالی نشود باتمام مراتب اش، یعنی از خورد و خوراک ظاهری گرفته تا خوراک باطنی که هر چیزی غیر الهی است که باید از خود دور کند و به طهارت خیال بپردازد. صبح و شب اگر به خورد و خواب بگذرد که فکر انسان نورانیت پیدا نمی‌کند. من قل طعامه صفا فکره...
؟ □○از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: □○إِنَّ اللهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی [نادى] ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَهٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ: طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللهُ تَعَالَى: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ» (إقبال الأعمال، ج ۲، ص ۶۲۸) □○خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می‌گویند. هرگاه ماه رجب فرا می‌رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال می‌فرماید: «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت ‌می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت ‌می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است». ‌ □○این داعی که در مرتبه اعلای آسمان غیب، منصوب از جانب حق متعال است، باطن و حقیقت انسان کامل است که ذکراللهِ اکبر است و همه ی انسانها را به مقام خودش دعوت می کند. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِی الله وَ رَبَّانِیَ آیَاتِه. دعوت کننده‌ی به سمت اسم جامع الله است چون هر خلقی از الله نازل شده و لشکر و سدنه این اسم شریف اند و غایت شان رجوع به این اسم است. مظهر الله، انسان کامل است لذا اوست و خاصه مؤمنین را به رتبه و نورانیت خودش دعوت می کند و این دعوت همراه و تحت ربوبیت خود او واقع می‌شود. ☑️پس حقیقت رجب، امام است لذا رجبیون کسانی هستند که سیرشان باشد. □○وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ (حج/۲۷) یعنی مردم را دعوت کن سواره یا پیاده برای حج به سمت شمای انسان کامل بیایند. طبق آیه، داعی جناب ابراهیم خلیل است که مردم را به سوی خود دعوت می کند. لذا هم داعی و هم دعوت و هم مقصدِ دعوت، خود امام است. پس مخّ و روح اعمال و اذکار در ماههای رجب و شعبان و رمضان و سایر ماهها، توجه به حقیقت است. از اینرو افضل عمل در شب و روز اول رجب زیارت امام حسین علیه السلام است، ایام البیض، لیلة الرغائب و...  زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده... . اصالت آن است که همواره در ایام و لیالی به سمت امام رغبت داشته باشیم.
🍀عید نوروز🍀 🍀عالم ظاهر رقیقه و سایه‌ای از عالم حقیقت و انسانیت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستانِ طبیعت، سایه و رقیقه‌ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستانِ عالم حقیقت و انسانیت است و چنان که اهل معرفت گفته‌اند: 🍀الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن ظاهر نشانه‌ای از باطن است. 🍀عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطنِ، عالم حقیقت است. 🍀و باز چنان که اهل معرفت فرموده‌اند: المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ مَجاز پلی به سوی حقیقت است. 🍀پس باید با مشاهدۀ فصول عالم طبیعت، به فصل‌های جهانِ جان و عالم حقیقت و انسانیت متوجّه شد و راه یافت. 🍀تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی‌اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستانِ طبیعت بشری است. سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. 🍀بهار انسانیت، پس از سرد و خاموش شدن شراره‌ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می‌شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نو است والّا پیش از رسیدن به این روز، همۀ روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آورند و نوروز بی معنا و مصداق است. 🍀نوروز روزی است که آنچه با رحمت رحمانیّۀ حضرت حق پدید آمده، به مدد رحمت رحیمیّه حقِّ متعال به نهایت کمال خود می‌رسد. نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است. نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ‌الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید نوروز را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است. 🍀آنچه به جبر در طبیعت رخ می‌دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان‌ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند. امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسنِ اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می‌دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت. عید فطر و عید قربان به همین خاطر عیدند و روز به همین خاطر برای سرسپردگان به علی علیه السّلام برترین اعیاد است. 🍀روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مَجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن، از غفلت به ذکر، از معصیت به طاعت، از زندگی طبیعی به حیات طیّبۀ انسانی و نهایتاً از ماسوی‌الله به الله، که انّا لله و انّا الیه راجعون. این رجعت و عود به اصل، به راستی عید است. 🍀هر کسی کو دور ماند از اصل خویش 🍀باز جوید روزگار وصل خویش 🍀همان طور که شب قدر شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می‌برد و معرفت می‌یابد و نایل می‌شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان، یا سایر ماه‌ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نوی عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نوی عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبۀ انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می‌شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ ولو در میانۀ تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد. 🍀نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان‌طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت انسان کامل و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند، روزی که جهان بشری از ماسوی‌الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می‌رسد و و بر همگان ظاهر و پدیدار می‌شود. آن روز است که علم و حلم و همۀ کمالات انسانی در جهان به اوج خود می‌رسد و همۀ گنج‌های پنهانِ درونِ جان انسان‌ها و همۀ اولیائی که همچون گنج‌هایی در بین انسان‌ها مخفی و ناشناخته‌اند، پدیدار و شناخته می‌شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت، جهان بشری را فرا می‌گیرد. 🍀پروردگارا حقیقت نوروز را به ما بشناسان و مدد فرما که به نوروزمان راه یابیم و عیدِ عود ما به خودت را فرا رسان و ما را از برکات آن رخداد مبارک بهره‌مند گردان و توفیقمان ده که در نوروز سیر فردی‌ِمان، از دوستانمان با شیرینی‌های نیکی و احسان، خُلقِ خوش و روحیّات والا، و معرفت و یقین‌مان پذیرایی کنیم و آنان را بر سر سفرۀ دعاهای خیرمان مهمان کنیم. 🍀خداوندا، زمستان سرد و مرگبار جامعۀ بشری را به بهار مبدّل فرما و عید نوروز جهان بشری را برسان و همۀ انسان‌ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره‌مند فرما و در آن نوروز همگانی از همۀ انسان‌ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان الاعظم ارواحنافداه، پذیرائی نما. ۱۳۸۹/۱/۱۹ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○میلاد امام سجاد علیه‌السلام مبارک و فرخنده باد○□ □○حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام را لقب زین العابدین نیز هست چه عبادت بدون و و اعتقاد به امام فاقد روح و معناست. عبادت که زینت نداشته باشد قالبی بیش نخواهد بود. وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً (أنفال/۳۵) زینت تکوین و تشریع است. بدون امام که حقیقتش روح ساری در موجودات است عالم معنای خود را از دست می دهد. □○حضرت سجاد علیه السلام را زینت عبادت کنندگان گفته اند تا آشکار شود اسلام منهای امامت است و توحید به علنی می‌شود، پس إِنِّي أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  
□●توصیه هایی از مرحوم آيت الله كشميري (ره) براي بهره مندی هرچه بیشتر از ضیافت الله●□ □●۱- حتما دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز « » باخود وخدای خود . خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود. ●هرچه کوته نظرانند برایشان پیمای ●که ‌حریفان ز مُل و من ز تأمل مستم □●۲- یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان المبارک حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(صلی الله علیه وآله) است و آن « » می باشد. فقط خداو اولیاء الهی می دانند هنگام سجده عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سرشما می بارد. حتماً در روز یک داشته باشید. ●بر آستان جانان گر سر توان نهادن ●گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد □●۳- آغاز ماه رمضان حتماً کنید که لله روزه بگیرید فقط لله. آداب روزه داری را تا آنجا که دارید انجام دهید .کمیت گرا نباشید کیفیت جو باشید.دنبال ختم آیات وادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود. بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیاد خوانی اعمال انجام دادید به کجا رسیدید. ●به مجاز این سخن نمی گویم ●به حقیقت نگفته ای الله □●۴- حتی المقدور بر سفره خانه خود کنید حتی در مساجد افطار نکنید. بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه ی افطار به وخانه شما تعلق گیرد. در ضمن هنگام افطار دِلال کنید. ●لقمه کآمد از طریق مشتبه ●خون‌خور وخاک وبرآن دندان منه ●کان تورا در راه دین مفتون کند ●نور عرفان از دلت بیرون کند ؟ در اول دعای افتتاح عرض می کنیم « مدلاً علیک» دلال با کسر دال یعنی ناز کردن هنگام برای خدا ناز کنید چون برایش روزه‌گرفتین وحضرتش خوان کرم گسترده لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و کنید. یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدهی افطار می کنم به این حالت می گویند؛ معجزه می کند. □●۴- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای« » است. با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق ومهربانی برخورد‌کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید. لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست. ●به حسن خُلق توان کرد صیدِ اهل نظر ●به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را □●۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای « »به ساحل نجات می رسد. ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی واشک ریزی داشتن است. ●اشک را کز بهر حق بارند خَلق ●گوهراست و اشک پندارند خلق □●۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما « ” باشد که جان جان رمضان است. در این خصوص سخن زیاد است لیکن« مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم در ما واقع شود نه درماه. ●تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی ●چون‌ قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو □●۸- این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست. در این هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد . ●معنی قرآن زقرآن پرس وبس ●وزکسی کآتش زده اندر هوس □●۹- بالامام تمام الصلاة والصیام. در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دارحقیقی و یعنی وجود ذی جود حجة بن الحجج البالغة (عجل الله)نمی بایست منقطع شود. روزه و نماز وبندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد. □تو‌مگو ما را بدان شه بار نیست ●با کریمان کارها دشوار نیست @mohamad_hosein_tabatabaei
□این قرآنی که بین الدّفعتین ( دو دفعه ) آمده که شب و روز می خوانید، این قرآن، است. □پس ما ( ) را برانگیختیم تا ایشان خودشان را برای شما تلاوت کند: { یَتلوا علیهِم آیاتِه } □ حق چیستند؟ { إنّ في خلق السّماوات و الأرض و اختلاف الّلیل و النّهار لآیاتٍ لأولی الألباب } □ آیات حق هستند. □شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●برشی از یک کتاب #بدعتِ_نخستین●■ ■چه رفته بود بر امت محمد که نیم قرن بعد از رحلت او ، زنازاده دغل
🏴🏴🏴🏴🏴 ... وااسفا ! را رها کرده اید و بر گِرد دیوارهایی سنگی می چرخید ؟ بیایید ... باطن قبله این جاست . به خدا ، اگر نبود که خداوند خود این چنین خواسته ، می دیدی کعبه را که به طواف آمده است و حجر الاسود را می دیدی که با او بیعت می کند . مگر نه این که ، غایت تکامل عالم است ؟ ... ای اُمت آخر بر شما چه رفته است ؟ مگر تا کجا می توان در مُحاق و فرو شد که خورشید را نشناخت ؟ معاویه مرده است و یزید بر خلافت خویش از مردم بیعت می گیرد . آیا می توان دست بیعت به یزید داد و آن گاه باز هم به جانب قبله نماز گزارد ؟ یزید که قبله نمی شناسد ، یزید که نماز نمی گزارد . چه رفته است شما را ای اُمت آخر ؟ ■●فتح خون ، مرتضی آوینی ، ص ۲۹●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□● برای و بهانه نمی خواهد. خداوند برای افاضه کردنش دلیل نمی‌خواهد، خداوند بالذات افاضه می‌کند و است به ذات بخشش دارد اصلاً دلیل، نباید بیاوریم ذات حق افاضه کننده است اما این افاضه به یک استحقاقی، به یک ظرفیتی باید باشد : اون هم در کامل بود و این افاضه‌ی کامل که حق تعالی در تمام صفات خودش کرد در انسان کامل است و اگر را خلق نمی‌کرد خودش خداوند در تمام صفاتش تجلی نمی‌کرد و اگر انسان در عالم هستی نبود خداوند در تمام ذات ظاهر نمی‌گشت. اِنا وَجه الله اِنا عَین الله ... یداالله ... ‌های جدید می‌گویند انسان یک پشه است در عالم هستی اینها مقام معنوی انسان را نمی‌فهمند همین انسانی که از یک پشه هم از جثه کم‌تر است اگر نبود خداوند در تمام صفات و تجلی نمی‌کرد و یک چیز ناقص بود. به همین دلیل می‌گوید مَن رَآنی فَقَد رأی الحق، غیر عرفانی ناقص است و هیچ کس مثل انسان را نشناخته‌اند. □●حکیم دکتر دینانی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شٱنه□ □حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام را لقب زین العابدین نیز هست چه عبادت بدون و و اعتقاد به امام فاقد روح و معناست. عبادت که زینت نداشته باشد قالبی بیش نخواهد بود. وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً (أنفال/۳۵) زینت تکوین و تشریع است. بدون امام که حقیقتش روح ساری در موجودات است عالم معنای خود را از دست می دهد. □حضرت سجاد علیه السلام را زینت عبادت کنندگان گفته اند تا آشکار شود اسلام منهای امامت است و توحید به علنی می_شود، پس إِنِّي أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
□○توصیه هایی از مرحوم آيت الله كشميری (ره) برای بهره مندی هرچه بیشتر از ضیافت الله○□ ۱-حتما دقایقی از ساعات رازآمیز روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز « » باخود وخدای خود . خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود. ○هرچه کوته نظرانند برایشان پیمای ○که ‌حریفان ز مُل و من ز تأمل مستم ۲-یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان المبارک حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(صلی الله علیه وآله) است و آن « » می باشد. فقط خداو اولیاء الهی می دانند هنگام سجده عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سرشما می بارد.حتماً در روز یک داشته باشید. ○بر آستان جانان گر سر توان نهادن ○گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد ۳-آغاز ماه رمضان حتماً کنید که لله روزه بگیرید فقط لله.آداب روزه داری را تا آنجا که دارید انجام دهید .کمیت گرا نباشید کیفیت جو باشید.دنبال ختم آیات وادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود. بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است.با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیاد خوانی اعمال انجام دادید به کجا رسیدید. ○به مجاز این سخن نمی گویم ○به حقیقت نگفته ای الله ۴-حتی المقدور بر سفره خانه خود کنید حتی در مساجد افطار نکنید.بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه ی افطار به وخانه شما تعلق گیرد. در ضمن هنگام افطار دِلال کنید. ○لقمه کآمد از طریق مشتبه ○خون‌خور وخاک وبرآن دندان منه ○کان تورا در راه دین مفتون کند ○نور عرفان از دلت بیرون کند □دلال چیست ؟ در اول دعای افتتاح عرض می کنیم « مدلاً علیک» دلال با کسر دال یعنی ناز کردن هنگام برای خدا ناز کنید چون برایش روزه‌گرفتین وحضرتش خوان کرم گسترده لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و کنید. یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدهی افطار می کنم به این حالت می گویند؛ معجزه می کند. ۵-رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای« » است. با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق ومهربانی برخورد‌کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید.لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست. ○به حسن خُلق توان کرد صیدِ اهل نظر ○به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ۶-کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای « »به ساحل نجات می رسد. ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی واشک ریزی داشتن است. ○اشک را کز بهر حق بارند خَلق ○گوهراست و اشک پندارند خلق ۷-از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما « ” باشد که جان جان رمضان است. در این خصوص سخن زیاد است لیکن« مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم در ما واقع شود نه درماه. ○تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی ○چون‌ قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو ۸-این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست. در این هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد . ○معنی قرآن زقرآن پرس وبس ○وزکسی کآتش زده اندر هوس ۹-بالامام تمام الصلاة والصیام. در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دارحقیقی و یعنی وجود ذی جود حجة بن الحجج البالغة (عجل الله)نمی بایست منقطع شود. روزه و نماز وبندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد. ○تو‌مگو ما را بدان شه بار نیست ○با کریمان کارها دشوار نیست @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ فقره شریف "وَ رَضِیَکُمْ خُلَفَاءَ فِی أَرْضِه"○□ □خلیفه کسی است که باید به صورت مطلق به صفات، خصوصیات و مشخصات "مستخلف عنه" باشد. مستخلف عنه کیست؟ خدا است. لذا در این معنای شریفی که پیرامون داریم، خلیفه نمی تواند خلیفه ی مقید باشد. یعنی در برخی شئون خلیفه ی خدا باشد و در برخی شئون خلیفه ی خدا نباشد. این خلیفه نیست. در آن جاهایی که او خلیفه ی خدا نیست، تکلیف مردم و مخلوقات چیست؟! در امر حکومت خلافت دارد و در سایر امور و شئون فردی و اجتماعی خلافت ندارد. نمی شود! □لذا خلیفه کسی است که در همه امور مطلق باشد. به هیچ قیدی مقید نباشد. نه قید زمانی، نه مکانی و نه قید فردی! [این بحث در اعتقاد من و شما به امامت بسیار با اهمیت است] □خداوند در قرآن می فرماید که  يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْض ای داوود! من تو را خلیفه قرار دادم. توی داوود را...  یا در جای دیگر خطاب به حضرت ابراهیم می فرماید إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا. جناب ابراهیم، من شما را به عنوان امام مردم قرار دادم، نه امام مخلوقات! آن هم مردمی که در زمان شما زندگی می کنند. □اما در سوره بقره می فرماید  إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً، نفرموده است که " إِنِّي َجَعَلْت"ُ یا "إِنِّي أَجْعَلْ"، إِنِّي جَاعِلٌ. یعنی مستمر است. تا چه زمانی؟ تا ندارد! از روزی که من خدا بودم و تا روزی که من خدا هستم، من جاعل هستم! اصلا یکی از صفات خداوند این است که جاعل است. یکی از اسماء الله، جاعل است. خدا جاعل است. اسماء و صفات الهی که کهنه نیستند. مثلا خداوند عالم است، یعنی این که یک روزی عالم نبوده و امروز عالم است؟! خیر، خدا همیشه عالم است. همیشه قادر است. خدا همیشه جاعل است. چه چیزی را؟ خلیفه را... □لذا خدا همیشه خلیفه دارد. از ازل تا ابد. امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: الحجه قبل الخلق، بعد الخلق و مع الخلق. حجت و خلیفه قبل از خلق است. خلق، مطلق است. نه قبل از این مخلوق و آن مخلوق. قبل از خلق! اصل خلقت... یعنی زمانی که هنوز خلقت نبود من خلیفه داشتم. پس این خلیفه چیست؟! اصلا خلیفه ازلی و ابدی است. این خلیفه چیست؟! این نور است. نور خداست... تجلی اعظم خداست. خدا همیشه با این نورش است و این نورش را دوست دارد. مظاهر این خلیفه ی مطلق نیز حضرات ۱۴ معصوم هستند. □لذا امام صادق فرمود: الصوره الانسانی هی اکبر حجج الله علی خلقه. صورت انسانی! کاری با جسم نداریم، صورت انسانی! مراد از صورت در اینجا، حقیقت است... امیرالمومنین فرمود که ای جناب سلمان! ای ابوذر! ما را به نورانیتمان بشناسید.
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۱ ■●هریک از اسماء الهی طالب مظهری در عالم آفرینش است و هیچ اسمی از اسماءالله نیست مگر آنکه نمود و مظهری در این عالم دارد. ■●در تفکّر عرفانی، مظهر تامّ اسم اعظم حقّ متعال است. آفرینش و ظهور جهان خلقت چیزی جز تجلّیات حقّ متعال نیست و مراتب این تجلّیات نامیده می شود. ■●ذات مقدّس حقّ متعال که غیب مطلق و عنقاء مُغرِب است، اسم و رسم و تعیّن تشخّصی ندارد؛ لذا چه برای انسانهای عادّی و چه برای انبیاء و اولیاء هیچ راهی برای معرفت آن وجود ندارد. ذات الهی، چه در عرصه معرفت عقلانی و چه در وادی شهود باطنی، منطقه ممنوعه است. ■● ، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۴ ■●اسم اعظم به سبب حقیقت عینی خود همانند انسان کامل است؛ بدی
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۵ ■●عالم بدون قابل تصوّر نیست. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: قلِ ادعواللهَ و اِدعوا الرّحمنَ ایّا ما تدعوا فلهُ الاسماءُ الحسنی: بگو خدا را با نام الله یا رحمان یا هر نام دیگری بخوانید، پس برای او نیکوترین نامها وجود دارد. ■●و نیز میفرماید: ولله الاسماءُ الحُسنی فادعوه بها: و برای خداوند نامهای نیک است؛ پس خدا را به آنها بخوانید. امام صادق علیه السّلام در توضیح این آیه مبارکه فرموده اند: نحن و اللهِ الاسماءُ الحُسنی الّتی لا یَقبَلُ من العِباد عملاً الّا بِمَعرفَتِنا: به خدا سوگند ما آن نامهای نیکوی خداوند هستیم که خداوند عملی را از بندگان نمیپذیرد مگر آنکه با شناخت ما همراه باشد. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۵ ■●عالم بدون #انسان_کامل قابل تصوّر نیست. خداوند متعال در قر
■●انسان کامل مظهر اسم اعظم حقّ متعال●■۶ ■●بنابراین مظهر تامّ اسماء الهی است و از آنجا که تمامی اسماء الهی در حضرت حقّ جمع شدهاند، انسان کامل مظهر اسم اعظم حضرت حقّ و مظهر تمامی اسما حسنای الهی است. عارف از این منظر به وجود ارواحنافداه معتقد است. زیرا محال است بتوان جهان را لحظهای خالی از وجود انسان کامل و مظهر اسم اعظم حقّ متعال تصوّر نمود. در عصر حاضر حضرت بقیّة الله الاعظم ارواحنافداه این جایگاه را دارند. ■●، مهدویّت در عرصه عرفان، ص٧٠ -٧٢●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شٱنه□ □حضرت سید الساجدین علی بن الحسین علیهما السلام را لقب زین العابدین نیز هست چه عبادت بدون و و اعتقاد به امام فاقد روح و معناست. عبادت که زینت نداشته باشد قالبی بیش نخواهد بود. وَ مَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِندَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً (أنفال/۳۵) زینت تکوین و تشریع است. بدون امام که حقیقتش روح ساری در موجودات است عالم معنای خود را از دست می دهد. □حضرت سجاد علیه السلام را زینت عبادت کنندگان گفته اند تا آشکار شود اسلام منهای امامت است و توحید به علنی می_شود، پس إِنِّي أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
🍀عالم ظاهر رقیقه و سایه ای از عالم حقیقت و انسانیّت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستان طبیعت، سایه و رقیقه ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستان عالم حقیقت و انسانیّت است و چنان که اهل معرفت گفته اند: الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن: ظاهر نشانه ای از باطن است. عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطن، عالم حقیقت است و باز چنان که اهل معرفت فرموده اند: المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ : مَجاز پلی به سوی حقیقت است. 🍀پس باید با مشاهده ی فصول عالم طبیعت، به فصل های جهان جان و عالم حقیقت و انسانیّت متوجّه شد و راه یافت. 🍀تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستان طبیعت بشری است. 🍀سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. بهار انسانیّت، پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آور آورند و نوروز بی معنا و مصداق است. 🍀نوروز روزی است که آنچه با رحمت رحمانیّه ی حضرت حق پدید آمده به مدد رحمت رحیمیّه حق متعال به عنایت کمال خود می رسد. 🍀نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است. 🍀نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است. 🍀آنچه به جبر در طبیعت رخ می دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند. امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسن اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت. فطر و عید قربان به همین خاطر عیدند و روز ولایت و غدیر به همین خاطر برای سرسپردگان به امیرالمؤمنین علیه السّلام برترین اعیاد است. 🍀روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن، از غفلت به ذکر، از معصیت به طاعت،از زندگی طبیعی به حیات طیّبه ی انسانی و نهایتاً از ماسوی الله به الله، که انّا لله و انّا الیه راجعون. این رجعت و عود به اصل، به راستی است. هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش 🍀همان طور که شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می برد و معرفت می یابد و نایل می شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان ، یا سایر ماه ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد. 🍀نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند، روزی که جهان بشری از ماسوی الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می رسد و انسان کامل و حجّت خدا بر همگان ظاهر و پدیدار می شود. آن روز است که علم و حلم و همه ی کمالات انسانی در جهان به اوج خود می رسد و همه ی گنج های پنهان درون جان انسان ها و همه ی اولیائی که همچون گنج هایی در بین انسان ها مخفی و ناشناخته اند، پدیدار و شناخته می شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت جهان بشری را فرا می گیرد. 🍀پروردگارا حقیقت را به ما بشناسان و مدد فرما که به نوروزمان راه یابیم و عید عود ما به خودت را فرا رسان و ما را از برکات آن رخداد مبارک بهره مند گردان و توفیقمان ده که در نوروز سیر فردیمان، از دوستانمان با شیرینی های نیکی و احسان، خلق خوش و روحیّات والا، و معرفت و یقینمان پذیرایی کنیم و آنان را بر سر سفره ی دعاهای خیرمان مهمان کنیم. 🍀خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه ی بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما و عید نوروز جهان بشری را برسان و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما و در آن نوروز همگانی از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما. آمین یا ربّ العالمین ◾️استاد مهدی طيب ١٣٨٩/۱/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️خاندان آل الله علیهم السلام هستند. این که بگوییم میلاد آنها مبارک باشد سخن صحیحی نیست بلکه اینها خود مبارک هستند. «أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا» (نمل/۸)، آنکه در آتش و حول آن به سر می‌برد مبارک است. من و شما نیز باید مبارک باشیم؛ باید به دل آتش بزنیم و بسوزیم. آنگاه که سوختیم بالذات مبارک می‌شویم. یا باید چنین کنیم یا خود را پیرامون آتش قرار دهیم و به مبارکیِ آتش مبارک گردیم. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ» (مریم/۳۱) من ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ مبارکم. انسان باید اینگونه باشد. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَات» (اعراف/۹۶). ﺍﮔﺮ مردم اهل ﺍیمان ﻭ تقوای الهی باشند، از درون آنها ظهور می‌یابد و خود آنها می‌شوند. برکت نیز از اسماء الله است. حق متعال تبارک و تعالی است. اسماء جلال خدا، تعالی و اسماء جمال خدا تبارک است لذا مبارک است؛ اصلا مبارک ترین حقیقت عالم وجود انسان کامل است و عالم از این مبارک‌تر به خود ندیده است.
☑️خاندان آل الله علیهم السلام هستند. این که بگوییم میلاد آنها مبارک باشد سخن صحیحی نیست بلکه اینها خود مبارک هستند. «أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا» (نمل/۸)، آنکه در آتش و حول آن به سر می‌برد مبارک است. من و شما نیز باید مبارک باشیم؛ باید به دل آتش بزنیم و بسوزیم. آنگاه که سوختیم بالذات مبارک می‌شویم. یا باید چنین کنیم یا خود را پیرامون آتش قرار دهیم و به مبارکیِ آتش مبارک گردیم. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ» (مریم/۳۱) من ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ مبارکم. انسان باید اینگونه باشد. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَات» (اعراف/۹۶). ﺍﮔﺮ مردم اهل ﺍیمان ﻭ تقوای الهی باشند، از درون آنها ظهور می‌یابد و خود آنها می‌شوند. برکت نیز از اسماء الله است. حق متعال تبارک و تعالی است. اسماء جلال خدا، تعالی و اسماء جمال خدا تبارک است لذا مبارک است؛ اصلا مبارک ترین حقیقت عالم وجود انسان کامل است و عالم از این مبارک‌تر به خود ندیده است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۲۰ ▪️این نور واحد و اسم اعظم ۳ جنبه و شأن دارد: یک شأن او، شأن وج
☑️قسمت ۲۱ علیمی است که همه ها نزد اوست. تمام علم ها یعنی همه‌ی مخلوقات. شما مخلوقی به من نشان دهید که باشد. نداریم! از شوک و شجر و از این ذرات گرد و غبار و اتم و پایین تر از اتم بگیرید تا ملائکه مهیمین و مقربین و... هر مخلوقی که در عالم است علم است. جهل یعنی . وقتی من چیزی را بلد نیستم می‌شود جهل وگرنه در ، جهل راه ندارد و همه چیز علم است. و این نور همان «کُلُّنا نُورٌ وَاحِدٌ» است لذا امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود علم کل اشیاء من هستم؛ «أَنَا بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ». فرمود «كُلّ شَيْيٍ اَحْصَيْناهُ في امامٍ مُبينِ» (یس/۱۲).  حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام است. هم علم مطلق است و هم مطلقِ علم است. هم علمی است که علم تمام است و هم تمام علوم جزئی و مطلق عقول جزئی برای ایشان است و از ایشان صادر شده است. این مرتبه‌ی علم انسان کامل است. مرتبه‌ی عقل انسان کامل نور واحد است. یک جنبه‌ای از حقیقت انسان کامل است که این نور واحد، وجود است «وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الأرضُ و السَّماء». در این مطلب تدبر کنید. این همان مطلبی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به جناب و جناب فرمود که ای سلمان و ای ابوذر! ما را به بشناسید؛ «مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَعرِفَةُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَعرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ». اگر می‌خواهید خدا را بشناسید، امام را بشناسید. منظور از شناخت امام شناخت شناسنامه‌ای و تاریخی نیست بلکه اگر می‌خواهی باشی، باید امامِ خود را به این مرتبه‌ی نور واحد بشناسی. این نور در هستی سریان دارد و ثبوت در عالم به واسطه این نور است. تثبت آسمان که در اینجا به معنای عالَم و (فوق عالم طبیعت) است به وجود امام است و تازه به وجود امام است! آن کدام شأن از انسان کامل است که من و شما از آن سر در نمی‌آوریم؟! به مرتبه‌ی وجود او آسمان و زمین ثبوت پیدا کرده است؛ یعنی آسمانِ ملکوت و زمینِ شهود! هستی و و خلقت به واسطه‌ی این است. تو اصــل وجـــود آمــدی از نخست دگر هر چه موجود شد فرع توست    سعدی من در این مطلب حرفها دارم و خدا می‌داند که نمی‌فهمیم! کُنه این مطلب را نمی‌فهمیم که (و نه مخلوق) متعلق به انسان کامل است! یعنی اگر او نباشد، متنِ عالمِ وجود نیست! این کتابی که در دست من است، حروف، سطور، کلمات و کاغذی دارد که همگی موجود هستند و مخلوق‌اند. اصل این کتاب از کیست؟!! من با حروف و اوراقش کاری ندارم. «ن وَالْقَلَمِ وَ مَا يَسْطُرُون» (قلم/۱) آن حقیقت «ن» متعلق به کیست؟! می‌فرماید که «ن» به مرتبه‌ای از انسان کامل به نام باز می‌گردد که است؛ کُلُّنَا نُورٌ وَاحِدٌ.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
◾️ #موسی_و_خضر_علیهما‌السلام ◾️ ☑️قسمت 3⃣ ▪️و اما آن کشتی، «أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَ
◾️ ◾️ ☑️قسمت 4⃣ ▪️وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا (کهف/۸۰) ▪️و اما آن غلام که او را کشتم؛ می‌گوید که این بچه‌ی ناصالحی بود که پدر و مادر صالحی داشت. این غلام نشان از است. اگر سر آن عمل ناصالح ما را نبُرَد و قرار باشد که یک عمل ناصالح در من و شما بماند، این می‌تواند تا ۷۰ نسل ایمان ما را بر باد بدهد... انسان بایستی با و و با (پس از نجات از دام عُجب) از عمل ناصالح خلاصی ‌یابد. باید آن عمل ناصالح را کنی، یکی از اسماء حق متعال که برای انسان رجا می‌آورد، «یَا مَاحِي السَّیِّئات» است. خدا گناهان را محو می‌کند. ای کسی که گناهان را محو می‌کنی! باید دست به دامان این اسم شویم تا گناهان ما محو شود... نفس ناطقه انسانی است؛ کُلّ مُولِدٍ یُولِدُ عَلي الفِطْرَة. نفس تو مؤمن است، و و است، وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي اما عمل می‌آید و کار را خراب می‌کند. خراب کند چه می‌شود؟ فَخَشِينَا أَن يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَ كُفْرًا... دچار و می‌شود. اراده‌ی ولیّ خدا بر این است که مُبَدّلَ السَّیّئاتِ بِالحَسَنَات باشد. یکی از اسرار حضرت علیه‌السلام در کربلا همین است. ایشان این اسم یا مُبَدّلَ السَّیّئاتِ بِالحَسَنَات حق متعال را به اوج خودش رساند. کسی اگر به دستگاه وارد شود به راحتی می‌تواند را به تبدیل کند. ▪️در روایت داریم که از این پدر و مادر (که در این داستان قرآنی از آنان یاد شده)، هفتاد پیغمبر به دنیا آمد. چقدر این نکته لطیف است! وقتی که این عمل ناصالح در درون من و شما به توبه و استغفار پاک شود چنین برکاتی دارد حال آنکه اگر تصرف نباشد این توبه و استغفار نیز حاصل نمی‌شود! این که می‌گوییم بدون به علیهم‌السلام نمی‌شود یعنی همین. او باید بیاید و گناه ما را تطهیر کند. او نیاید نمی‌شود! به استغفرالله گفتن من و شما مسئله حل نمی‌شود، باید به در خانه امیرالمؤمنین و اهل‌بیت علیهم السلام برویم! اگر او بیاید و این گناه را از باطن من و شما محو و ریشه‌کن کند، به جای آن گناه، هفتاد حسنه ظهور خواهد کرد. هفتاد عدد کُن است یعنی اینکه این هفتاد انتها ندارد! ▪️وقتی خدا توفیق عطا فرمود به محضر حضرت حفظه الله تعالی شرف حضور یافتم، ایشان فرمود و این دو اصل هستند اما مهمتر، ترک محرمات است. اگر گناه نکنی در آنسو هر کاری که کرده باشی به تعبیر قرآن صدبرابر می‌شود که از هر دانه‌ی گندم صد دانه به عمل می‌آید ولی اگر انسان اجازه دهد که این فرزند ناصالح در درونش بماند، از این هفتاد پیغمبر دیگر خبری نیست... ما در اینجا داریم باطن خود را کنکاش می‌کنیم اما در عالَم ظاهر خیلی ها را دیده‌ایم که آدم های خیلی خوبی بوده‌اند اما فرزندانشان آنان را بیچاره کرده‌اند... الی ماشاء الله هم مصداق داریم، از دور و بر خودمان گرفته تا مقامات و شخصیت های برجسته... ما کاری به ظاهر نداریم اما می‌بینیم که این قضیه در ظاهر نیز صدق دارد و در درون ما نیز چنین است؛ کنایه از است. اگر در خواب دیدید که بچه‌ای دارید بدانید که عملتان را به شما نشان می‌دهند. حضرت ابراهیم دید که دارد سر پسرش را می‌برد، نه اینکه برود و سر او را ببرد بلکه این عمل خودش است!  
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 🏴   ☑️قسمت ۱ محرم آمد و ماتم به پا شد بیا ای مرغ جان تا پر بگیریم ▪️ فرصتی است که ما پر پرواز بگیریم. آشنایی با علیهم السلام همان است که ایشان از ما مطالبه کرده‌اند. جان هم بی نهایت و بی منتهاست، یعنی مقید به هیچ حد و حدودی نیست. لذا وقوف در مسیر شناخت معارف حقه‌ی اهل‌بیت علیهم السلام به هیچ وجه وجود ندارد. هر چقدر ما از این اقیانوس بی منتهای الهی بخوریم، می‌بینیم که این اقیانوس همچنان باقی مانده است. ما باید عطش خودمان را در مجالس معارف اهل‌بیت علیهم السلام بیشتر کنیم. هر چه به ما دادند، اگر خوردیم و فهمیدیم، نباید بایستیم. ایستادن است. اگر به شما کوه هم دادند و خوردی بگو کوه کمینه لقمه ام... اگر دریا را هم به شما نوشاندند بگو بحر کمینه جرعه ام... در مسیر خدا هر چه به شما دادند، نایستید. ما اگر بایستیم مصداق می‌شویم، یعنی . هر چند اگر انسان به در مسیر اهل بیت علیهم السلام قدم بردارد، آن ها دست در راه مانده ها را هم می‌گیرند. اصلا کار امام «إعطاءِ کُلِّ ذِي حَقٍّ حَقَّه» است‌، حق هر صاحب حقی را به او می دهد. ▪️«وَ آتَى اَلْمٰالَ عَلىٰ حُبِّهِ ذَوِي اَلْقُرْبىٰ وَ اَلْيَتٰامىٰ وَ اَلْمَسٰاكِينَ وَ اِبْنَ اَلسَّبِيلِ وَ اَلسّٰائِلِينَ وَ فِي اَلرِّقٰابِ» (بقره/۱۷۷) و مال را با وجود دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در (راه آزاد کردن) بندگان بدهد. حق متعال در قرآن می‌فرماید مال خود را به این هایی که ذکر شدند بده، در واقع دستور می‌دهد که معارف و حقایق دین را به ایشان القاء کن. این ها هستند. یتیم یعنی چه؟ یعنی اینکه اینها افراد مستعدی هستند اما به پدرشان ندارند. یتیم کسی است که پدر ندارد. در معنویات یتیم کسی است که است اما به خودش متصل نیست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «أنا وَ عَلي أبَوٰا هذِه الأُمَّة». من و علی پدران این امتیم. یتیم کسی است که از اهل‌بیت علیهم السلام دور شده است. هم از دین است. ابن السبیل نیز کسی است که در مسیر حق متعال راه افتاده اما کرده است. توقف آفت کمال است چون انسان موجودی است که ذاتا حد یقف ندارد یعنی هیچ حدی نیست که اگر ما به آن رسیدیم، به انتهای قله‌ی کمال رسیده باشیم و دیگر کفایت کند...
☘عيد نوروز☘ ☘عالم ظاهر رقیقه و سایه ای از عالم حقیقت و انسانیّت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستان طبیعت، سایه و رقیقه ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستان عالم حقیقت و انسانیّت است و چنان که اهل معرفت گفته اند: الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن: ظاهر نشانه ای از باطن است. عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطن، عالم حقیقت است و باز چنان که اهل معرفت فرموده اند: ☘المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ : مَجاز پلی به سوی حقیقت است. ☘پس باید با مشاهده ی فصول عالم طبیعت، به فصل های جهان جان و عالم حقیقت و انسانیّت متوجّه شد و راه یافت. ☘تولّد جسمانی بشر بهار، جوانی او تابستان، میانسالی اش پاییز و کهنسالی و مرگ جسمانی او زمستان طبیعت بشری است. ☘سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد. بهار انسانیّت، پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آور آورند و نوروز بی معنا و مصداق است. ☑️نوروز روزی است که آنچه با رحمت رحمانیّه ی حضرت حق پدید آمده به مدد رحمت رحیمیّه حق متعال به عنایت کمال خود می رسد. ☑️نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است. ☑️نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است. ☘آنچه به جبر در طبیعت رخ می دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند. امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسن اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت. فطر و عید قربان به همین خاطر عیدند و روز ولایت و غدیر به همین خاطر برای سرسپردگان به امیرالمؤمنین علیه السّلام برترین اعیاد است. ☘روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مجاز به حقیقت، از ظاهر به باطن، از غفلت به ذکر، از معصیت به طاعت،از زندگی طبیعی به حیات طیّبه ی انسانی و نهایتاً از ماسوی الله به الله، که انّا لله و انّا الیه راجعون. این رجعت و عود به اصل، به راستی است. ☘هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش ☘همان طور که شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می برد و معرفت می یابد و نایل می شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان ، یا سایر ماه ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند. با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد. ☘نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند، روزی که جهان بشری از ماسوی الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می رسد و انسان کامل و حجّت خدا بر همگان ظاهر و پدیدار می شود. آن روز است که علم و حلم و همه ی کمالات انسانی در جهان به اوج خود می رسد و همه ی گنج های پنهان درون جان انسان ها و همه ی اولیائی که همچون گنج هایی در بین انسان ها مخفی و ناشناخته اند، پدیدار و شناخته می شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت جهان بشری را فرا می گیرد. ☘پروردگارا حقیقت را به ما بشناسان و مدد فرما که به نوروزمان راه یابیم و عید عود ما به خودت را فرا رسان و ما را از برکات آن رخداد مبارک بهره مند گردان و توفیقمان ده که در نوروز سیر فردیمان، از دوستانمان با شیرینی های نیکی و احسان، خلق خوش و روحیّات والا، و معرفت و یقینمان پذیرایی کنیم و آنان را بر سر سفره ی دعاهای خیرمان مهمان کنیم. ☘خداوندا ، زمستان سرد و مرگبار جامعه ی بشری را به بهار ظهور حجّتت مبدّل فرما و عید نوروز جهان بشری را برسان و همه ی انسان ها را از برکات کمال آفرین زندگی در پرتو نظام مهدوی بهره مند فرما و در آن نوروز همگانی از همه ی انسان ها با شیرینی دیدار و وصال مولایمان حضرت بقیّه الله الاعظم ارواحنا فداه، پذیرائی نما. آمین یا ربّ العالمین ◾️استاد مهدی طيب ١٣٨٩/۱/۱۹◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
؟ □○از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند: □○إِنَّ اللهَ تَعَالَى نَصَبَ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَهِ مَلَکاً یُقَالُ لَهُ الدَّاعِی فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ یُنَادِی [نادى] ذَلِکَ الْمَلَکُ کُلَّ لَیْلَهٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ: طُوبَى لِلذَّاکِرِینَ طُوبَى لِلطَّائِعِینَ وَ یَقُولُ اللهُ تَعَالَى: «أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِی الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَهُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیَّ» (إقبال الأعمال، ج ۲، ص ۶۲۸) □○خداوند در آسمان هفتم، ملکی را منصوب کرده که به او «داعی» می‌گویند. هرگاه ماه رجب فرا می‌رسد، آن ملک هر شب تا صبح چنین ندا می‌دهد: خوشا به حال ذاکران! خوشا به حال اهل طاعت! همانا خداوند متعال می‌فرماید: «من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند، و مطیع کسی هستم که از من اطاعت نماید، و آمرزنده کسی هستم که از من آمرزش بطلبد. این ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است؛ پس هر کس در این ماه، من را بخواند، او را اجابت ‌می‌کنم و هر کس از من درخواستی داشته باشد، به او عطا می‌کنم و هر کس از من هدایت بخواهد، او را هدایت ‌می‌نمایم. من این ماه را ریسمانی میان خود و بندگانم قرار دادم که هر کس به این ریسمان چنگ بزند، به من وصل شده است». ‌ □○این داعی که در مرتبه اعلای آسمان غیب، منصوب از جانب حق متعال است، باطن و حقیقت انسان کامل است که ذکراللهِ اکبر است و همه ی انسانها را به مقام خودش دعوت می کند. السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِی الله وَ رَبَّانِیَ آیَاتِه. دعوت کننده‌ی به سمت اسم جامع الله است چون هر خلقی از الله نازل شده و لشکر و سدنه این اسم شریف اند و غایت شان رجوع به این اسم است. مظهر الله، انسان کامل است لذا اوست و خاصه مؤمنین را به رتبه و نورانیت خودش دعوت می کند و این دعوت همراه و تحت ربوبیت خود او واقع می‌شود. ☑️پس حقیقت رجب، امام است لذا رجبیون کسانی هستند که سیرشان باشد. □○وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ (حج/۲۷) یعنی مردم را دعوت کن سواره یا پیاده برای حج به سمت شمای انسان کامل بیایند. طبق آیه، داعی جناب ابراهیم خلیل است که مردم را به سوی خود دعوت می کند. لذا هم داعی و هم دعوت و هم مقصدِ دعوت، خود امام است. پس مخّ و روح اعمال و اذکار در ماههای رجب و شعبان و رمضان و سایر ماهها، توجه به حقیقت است. از اینرو افضل عمل در شب و روز اول رجب زیارت امام حسین علیه السلام است، ایام البیض، لیلة الرغائب و...  زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده... . اصالت آن است که همواره در ایام و لیالی به سمت امام رغبت داشته باشیم.