مجردان انقلابی
#هفت_نکته_کلیدی_در_انتخاب_همسر ۲. گزینش #معیارها، متناسب با انتخاب خویش #قسمت_هفتم د. توجه به هر #
#هفت_نکته_کلیدی_در_انتخاب_همسر
۲. گزینش معیارها، #متناسب با انتخاب خویش
#قسمت_هشتم
ه. حذف معیارهای متناسب #باروحیه های اشتباه تا حدّ ممکن
🔸بعضی از معیارها،متناسب با روحیه های اشتباه، شکل می گیرد. تا #حد امکان باید آن روحیه ها را اصلاح کرد تا در پی آن #معیارهای اشتباه هم حذف شود.
🔹 برخی «آنچه باید باشد» را به عنوان معیار در نظر میگیرند؛ در حالی که «آنچه هست» را باید به #عنوان معیار قرار داد.
🔸 بعضیها شعار می دهند که قیافه یعنی چی؟ اصلا قیافه طرف برای ما مهم نیست؛ #اصل ایمان و اعتقاد است.
🔹 خودتان را #فریب ندهید و واقعی فکر کنید، اگر قیافه برایتان مهم است آن را به همان اندازه در #نظر بگیرید و در هنگام تصمیم گیری سجاده آب نکشید و بعد ازدواج ببینید از #قیافه طرف خوشتان نمیآید
وهر چه میخواهید به #ایمانش، نماز شبش، ادبش توجه کنید، قیافه اش در مقابل چشمانتان می آید و همه چیز را پاک می کند.
💢 «آنچه باید باشد» آن است که #انسان نباید به قیافه این اندازه توجه کند؛ اما «آنچه هست» چیست؟ آیا واقعاً شما برای قیافه این اندازه #ارزش قائل نیستید؟
ادامه دارد....
@mojaradan
#مشاوره
#خواستگاری
سوال: با عرض سلام وخسته نباشید خدمت شما استاد عزیز می خواستم منو برای #ازدواجم راهنمایی کنید چون واقعا تو دو راهی قرار گرفتم. یکی از #همکلاسیهایم به من احساس وابستگی شدیدی نشون میده منم بهش #علاقه دارم ایشون به من میگه چند سال صبر کن که من #درسم تموم بشه و کار مناسبی پیدا کنم و به خواستگاریت بیام با وجودی که #خانوادش مخالفا و از طرفی الان من خواستگارهای موقعیت خوبی دارم که خانوادم در مورد یکیش گفتن جدی فکر کن حالا نمیدونم برای این پسر صبرکنم وازدواج نکنم یا نه با کسی که #موقعیت خوبی از نظرخودم برای ازدواج داره ازدواج کنم آیا الان زمان خوبی برای ازدواجم هست؟ خواهش می کنم کمکم کنید با تشکر
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم منتظر ماندن کار #غلطی ست بخواه که همین الان با همان شرایطی که دارد اقدام کند . بگو مشاور اینطور گفته است و بخواه که #نظر خانواده اش را بدست بیاورد ، چگونه اش با خودش اگر نکرد #رها کن و به خواستگاری که #می پسندی پاسخ بده
#دکتر_حبشی
@mojaradan
#داستان_شب
#ثواب_زیارت_امام_حسین_علیه_السلام
سید بحرالعلوم به قصد #تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در #بین راه راجع به این مسأله که گریه ی بر #امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد فکر می کرد. #همان وقت متوجه شد که شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام کرد ، بعد پرسید:«#جناب سید درباره ی چه چیز به فکر فرو رفته ای؟ و در چه #اندیشه ای؟ اگر #مساله علمی است بفرمائید شاید من هم اهل باشم؟»
سید بحرالعلوم عرض کرد:«در این باره فکر می کنم که چطور می شود #خدای تعالی این همه ثواب به #زائرین و گریه کنندگان حضرت سیدالشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی که در #راه زیارت بر می دارند ثواب #یک حج و یک عمره در نامه ی عمل شان می نویسند و برای یک #قطره ی اشک، تمام گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟»
آن سوار عرب فرمود:«#تعجب نکن! من برای شما مثالی می آورم تا مشکل حل شود. #سلطانی به همراه درباریان خود به شکار می رفت در #شکارگاه از لشکریان دور شد و به سختی فوق العاده ای افتاد و #بسیار گرسنه شد. خیمه ای را دید، وارد آن خیمه شد در آن سیاه چادر، #پیرزنی را با پسرش دید آنها در گوشه ی خیمه# بز شیردهی داشتند و از راه مصرف این بز #زندگی خود را می گذراندند.
وقتی سلطان وارد شد او را #نشناختند ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریدند و #کباب کردند چون چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را #همانجا خوابید و روز بعد از ایشان جدا شد و هرطوری بود خودش را به #درباریان رساند و جریان را برای اطرافیان نقل کرد، در نهایت از ایشان سوال کرد ، اگر من بخواهم #پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم #چه عملی باید انجام بدهم؟
یکی از #حضار گفت:به او صد گوسفند بدهید.
دیگری که از #وزراء بود گفت:صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
یکی دیگر گفت:#فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
سلطان گفت:هرچه #بدهم کم است؛ زیرا اگر سلطنت و# تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام ، چون آنها #هر چه را که داشتند به من دادند من هم باید هرچه دارم به ایشان بدهم تا #سر به سر شود.»
بعد سوار عرب به سیّد فرمود:«حالا جناب بحرالعلوم ،حضرت سیدالشهداء علیه السلام هر#چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و دختر و خواهر و #سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد، پس اگر خداوند به زائرین و گریه کنندگان آن #حضرت این همه اجر و ثواب بدهد نباید# تعجب کرد، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به #سیدالشهداء علیه السلام بدهد پس هرکاری که می تواند آن را انجام می دهد ؛ یعنی با #صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین علیه السلام ، به زوّار و #گریه کنندگان آن حضرت هم #درجاتی عنایت می کند، در عین حال اینها را #جزای کامل برای فداکاری آن حضرت نمی داند.»
وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود از #نظر سید بحرالعلوم غیب شد.
📚منبع:ملاقات با امام زمان علیه السلام در کربلا ص 126 و 127
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
🌸🍃🌸🍃
#داستان_شب
#باريدن_طلا_از_آسمان
در #حكايات الصالحين آورده اند كه :
#فقيرى محتاج و عيالوار، براى طلب پول از خانه بيرون آمد، نمى دانست كه به كجا برود.
ناگاه گذارش به كنار #مجلس واعظى افتاد كه حاضران را به فرستادن صلوات ترغيب مى فرمود.
آن فقير در آن جا ايستاد و شنيد كه واعظ مى گفت :
در فرستادن #صلوات ، تقصير مكنيد كه اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در #مالش بركت به هم مى رسد و اگر فقير صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد.
آن فقير از آن مجلس بيرون رفت و به فرستادن صلوات #مشغول شد؛ بعد سه روز، از ويرانه اى مى گذشت ، پايش به سنگى خورد. آن سنگ كنده شد و #سبوى پر از زر، در زير آن سنگ ظاهر گرديد.
آن مرد گفت :
# وعده روزى من از آسمان است ، و روى زمين را نمى خواهم ،
و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، #صورت حال را با زن گفت . آن مرد، همسايه اى داشت كه #يهودى بود و از قضا در بام خانه خود بود؛ و حكايت آن مرد را كه با زنش مى گفت ، شنيد. و فى الحال ، از بام فرود آمده
، به ويرانه رفت ، آن #سبو را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، ديد كه سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافيان خود گفت :
اين #همسايه ي مسلمان ، دشمن ما است . وقتى كه من در بام بودم ، فهميد، و آن سخن را براى اين گفت كه در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس #بهتر آن است كه آن را به بام برده از راه ، روزنه ، در خانه او ريزم ، تا آن كه #ضررى را كه براى من مى خواست ، به خودش برگردد.
به بام آمد،
وقتى كه آن زن فقير، به شوهر خود مى گفت :
روا باشد كه تو سبوى پر از زر بيابى و آن را بگذارى و ما در #فقر و تنگدستى باشيم ؟
آن مرد مى گفت :
من اميدوارم كه روزى ما از آسمان نازل شود.
ناگاه يهودى ، #سر سبو را گشود و آن را سرنگون ساخت ؛
آن مرد، آوازى شنيده سر را بالا كرده ديد كه از #روزنه خانه او، زر فرو ريخت . فرياد زد: اى زن ! اين زر است كه از آسمان فرو مى ريزد،
و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد.
وقتى يهودى ديد كه از سبو زر مى ريزد، آن را برداشت ، در آن مكان ، ديد كه همان #مار و عقرب است .
باقى را نيز، در خانه درويش ريخت ، و همه زر سرخ بود. آن يهودى دانست كه اين سرى است از #اسرار غيبى كه به ظهور مى رسد.
در خاطرش گذشت كه اين همان حكم #آب نيل دارد، كه در زمان حضرت موسى على نبيا و آله و عليه السلام
در #نظر قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درويش را به بام طلبيده
، به دست او #مسلمان شد و از بركت صلوات بر آن حضرت ، مسلمان را دولت غناء، و يهودى را #سعادت اسلام روزى
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
🏴💔🏴
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔴 گفت و گوی خواستگاری
◀️ #پرسشهای_خواستگاری ▶️
🖊در قسمت قبل اولین بخش از نمونه پرسشهای خواستگاری رو براتون گذاشتیم. قبل از اینکه ادامه این پرسش ها رو بخونید یه بار دیگه نکاتی رو که توی قسمت قبل درباره پرسش های خواستگاری گفتیم، بخونید. (همین پستی که ریپلای زده شده)
🔵 بخش دوم: خانوادۀ همسر
1⃣ از #نظر اجتماعی، خانوادۀ شما چه دیدگاهها و دغدغههایی دارند؟ (مثلاً در بارۀ جامعه، مردم، مشکلات اجتماعی، حکومت و...).
2⃣ خانوادۀ شما تا چه اندازه به #امور مذهبی پایبند هستند؟
3⃣ اعضای خانوادۀ شما #قدیمی، متجدّد یا معمولی هستند؟
4⃣ افراد خانوادۀ شما، برای #درد دل کردن، چه کسی را انتخاب میکنند؟خود شما چطور؟
5⃣ میزان #دلبستگی شما به پدر و مادرتان، چه اندازه است؟
6⃣ به کدام یک از اعضای خانوادهتان علاقۀ بیشتری دارید؟
7⃣ آیا با اعضای خانواده، #دعوا هم میکنید؟ بیشتر با چه کسی و بر سر چه مسائلی؟
8⃣ در مسائل مختلف خانواده؛ به #ویژه ازدواج، تا چه اندازه خانواده به شما استقلال میدهند؟
9⃣ تا به حال در چه #تصمیماتی، دچار اختلاف با خانواده شدهاید؟ در هنگام اختلاف، چه #اتّفاقی رخ داده است؟
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص۷۹.
⬅️ ادامه دارد...
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
#استاد_محسن_عباس_ولدی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#مهارتهای_انتخاب_همسر
🔴 گفت و گوی خواستگاری
💜💜💜💜💜💜
1⃣ سؤالاتی با جوابهای توضیحی:
👈🏻دختر یا پسر میتوانند، ادبیات سؤالها را به گونهای تنظیم کنند که از ظاهر سؤال، خلاف آنچه بدان اعتقاد دارند، بر آید. 👉🏻
🔻فرض کنید #دختری از اینکه همسرش #با افراد نامحرم گرم بگیرد و خواهرانه با آنها برخورد کند، #متنفّر است. این مسئله را میتوان این گونه مطرح کرد:
✖️ «من از اینکه #همسرم با دختران و زنان نامحرم؛ ــ هر کسی که میخواهد باشد، در فامیل یا غیر فامیل ــ باز و #خواهرانه برخورد کند، متنفّرم».
🔻اما اگر میخواهد پاسخی بگیرد که تا اندازهای #مطمئن باشد جوابِ اصلی است نه جوابِ ساختگی، باید این گونه بپرسد:
✔️ « با توجّه به اینکه #آداب معاشرت حکم میکند انسان به گونهای با دیگران برخورد کند که او را #متحجّر و بیادب نخوانند، به نظر شما یک مرد در روابطش با #نامحرم چگونه باید باشد؟ اگر این نامحرم، دخترعموی شما باشد، چه؟ شما چه فرقی بین نامحرم فامیل و غریبه میگذارید؟ به نظر شما بین اینها باید فرق گذاشت؟».
❗️این گونه سؤال کردن، #فریب دادن طرف مقابل نیست؛ محک زدن صداقت اوست.
✅اگر طرف #مقابل صادق باشد، بدون اینکه برایش مهم باشد اعتقاد من در این #زمینه چیست، همان حرفی را میزند که در دلش هست و به آن معتقد است.
♦️اگر او در پاسخ به این سؤال بگوید: «به #نظر من، روابط باید #باز و صمیمی باشد»، دو حالت بیشتر ندارد:
▫️یا #اعتقاد خودش را گفته که در این صورت برای من خوب است و #نظر طرف مقابلم را فهمیدهام.
▫️یا اینکه خودش اعتقاد به #روابط بسته داشته، امّا با توجّه به نوع سؤال کردن من، گمان کرده من اعتقاد به روابطِ باز دارم و این گونه جواب داده است.
🔺این، نشاندهندۀ #عدم صداقت اوست و چنین فردی، به درد زندگی نمیخورد؛ چراکه صداقت، یکی از #بزرگترین سرمایههای زندگی مشترک است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص72
⬅️ ادامه دارد...
💜💜💜💜💜💜
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
#استاد_محسن_عباس_ولدی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
#طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
فاضل بزرگوار #سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از #طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و #دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار #ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این #لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى #اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در #خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در #نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و #فرش طلبگى است ، واگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به #هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به #آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به #حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و #نابسامان است ، شما مرا به #هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى #استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان #راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، #کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و #اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در #شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان #مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را #باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او #روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه #پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به #داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا #رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با #لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا #عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید #محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن #سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : #مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که #وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى #برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من #نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و #مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به #دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى #عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون #صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از #شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در #مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و #نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان #مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان #چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور #نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و #مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما #درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه #لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه #سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حقّ عبد، چه خواهد کرد؟
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
💞💞💍💍💞💞
#نیمه_گمشده
چقدر خودت را می شناسی؟
⁉️به دنبال #نیمه گمشده ات هستی؟
🔷 كسی كه مكمل باشد؟
عالی است! 👌
⁉️⁉️اما چطور می خواهی نیمه گمشده كسی را پیدا كنی كه #هنوز خودش پیدا نشده!
⁉️ چقدر خودت را می شناسی و پیدا كرده ای؟
😀تا خودت را از هر #نظر خوب و كامل نشناسی و #خواسته هایت را دقیق و روشن ندانی و از اولویت های خودت خبر نداشته باشی نمی توانی #انتخابی مطمئن داشته باشی.
🔳قبل از اینكه بخواهی #سؤالات را در جلسه خواستگاری از طرف مقابل بپرسی بهتر است #اساسی ترین هایش را از خودت بپرسی.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#زود_رنج_بودن
نظر دیگران و زود رنج بودن🔻
🔹 #زود رنجیدن از نظرات و حرف های دیگران نشون دهنده ی اینه که #نظر دیگران براتون #خیلی مهمه و دیگران رو در #ذهنتون خیلی بزرگ کردین و خیلی بهشون بها می دین.
👈 و این امر هم نشون دهنده ی پایین بودن #اعتماد به نفس و عزت نفس و ارزشمندی تون هست. شما باید بدونید که انسان #ارزشمندی هستید.
👈 و نظر دیگران نباید کوچک ترین #تاثیری در زندگی شما داشته باشه. وقتی روی اعتماد به نفس و ارزشمندی تون کار می کنید دیگه نظر دیگران براتون #اهمیت نداره و واقعا دیگه وقتتون رو برای ناراحت شدن از حرف #هاشون هدر نمی دید و خودتون رو #اذیت نمی کنید.
@mojaradan
🌹🍃🌸🌷❣🌷🌸🍃🌹
#پرسش :
می خواهم با #دختر خانمی ازدواج کنم ؛ اما پدر و مادرم #مخالفت می کنند ؛ آیا در ازدواج پسر ، #رضایت والدین لازم است ؟
# پاسخ :
پسر برای ازدواج ، از #نظر شرعی و قانونی ، به اجازه و رضایت والدین نیازی ندارد ؛ اما از #نظر اخلاقی و به دلیل دینی که به #گردن فرزند دارند ، لازم است . پسر عزيزم . با خانواده #محترمتان مخالفت نكنيد ؛ رضايت پدر و مادر در #ازدواج بسيار مهم است . بگذاريد دعاى خير آنان #بدرقه راه شما باشد ؛ اگر بدون رضايت قلبى پدر و مادر #بزرگوارتان ازدواج كنيد ، ممكن است ، توفيقات الهى در زندگى از شما سلب شود . #دليل مخالفت پدر و مادر مهم نيست ؛ نفس مخالفتشان مهم است . با آنان مقابله نكنيد ؛ چون بايد بعدا از #عروس خانم حمايت كنند و نخواهند كرد و خداى نخواسته #زندگيتان خراب مى شود . موفق باشيد .🌸
#پرسش_و_پاسخ
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#انچه_مجردان_باید_بدانند
📌فرهنگها و فرهنگ فاصلهها (کفویت فرهنگی)
❓❓دخترم #فوق لیسانس علوم قرآنی گرفته و خواستگارش طلبهای اهل تهران است. ما هم اهل کرمان هستیم. خانوادۀ ما از #نظر مذهبی، در حدّ معمول است و در خویشاوندانمان هم روحانی نداریم. ما نمیدانیم آیا این دو فرهنگ، با هم#سازگار هستند یا نه؟ آیا تفاوت فرهنگی در زندگی مشترک این دو، مشکلی تولید نمیکند؟ از نظر #اعتقادی هم میترسم این پسر در فامیل ما راحت نباشد؛ اگر چه خانوادۀ ما از نظر مذهبی اهل مراعاتاند.
🔰در بارۀ اختلاف فرهنگی
✅توجه به اختلاف فرهنگی دو طرف، لازم است؛ امّا در این باره چند نکته را نبایداز #نظر دور داشت:
1⃣ حالات مختلف تفاوت فرهنگی
✳️فرهنگها گاهی با هم#متفاوت و گاهی با هم متعارضاند. یعنی گاهی -#اختلاف فرهنگها به گونهای است که با هم قابل جمع است؛ امّا گاهی پرداختن به یکی، دیگری را نفی میکند. اگر اختلاف فرهنگی در حدّ تفاوت باشد، به #طور معمول مشکلی ایجاد نمیشود؛ مگر آن که یکی از دو طرف، با وجود اینکه #تعارضی بین فرهنگ او با فرهنگ خانوادۀ طرف مقابل نیست، به طور کلّی با فرهنگ طرف مقابل مشکل داشته باشد.
📛اگر این #اختلاف در حدّ تعارض باشد، در صورتی که هر دو طرف به فرهنگ خود #پایبند باشند، حتماً مشکل تولید میشود؛ مگر آن که یکی از دو #طرف، تقیّد خاصّی به فرهنگ خود نداشته باشد.
⬅️ ادامه دارد....
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۱۸۱
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
#ازدواج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_اجتماعی
@mojaradan 🎀
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_اول
🤔🔰 چطور #رضايت_والدين را براي ازدواج جلب کنيم؟
#ازدواج در ايران به معني پيوند دو نفر نيست، بلکه به معني 10، 20 يا حتي 50 نفر است! شما با #ازدواجتان دو خانواده (و در برخي مناطق کشور دو طايفه) را به هم پيوند مي زنيد و به همين دليل، #خانواده #سهم بزرگي در انتخاب و زندگي آينده دارد. آنقدر که اگر پدر و مادر #مخالف_ازدواج شما باشند، سايه اين #مخالفت همواره بر سر زندگي شما خواهد بود. پس چگونه #والدین را راضی کنیم ؟
🌟 1.اول از همه بگوييم که تهديد و #پرخاشگري و جنگ و دعوا به هيچ نتيجه اي نمي رسد و فقط آتش معرکه را بيشتر مي کند. بنابراين از #فکر قهرمان بازي بيرون بياييد و بيشتر تلاش کنيد در #سکوت و آرامش ماجرا را پيش ببريد.
🌟 2. با والدين تان صحبت کنيد. در #شرايطي آرام و منطقي و هر از چند گاهي بحث را پيش بکشيد و سعي کنيد #نظر مثبت شان را جلب کنيد.
#ادامه_دارد
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
❣ @mojaradan
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#انتخاب_صحیح
معمولا زوجین پس از #ماه ها عشق و عاشقی، یک مراسم ازدواج پر زرق و برق و یک #ماه عسل رویایی با ذهنی رویا زده وارد زندگی مشترک می شوند.
خیلی ها اظهار می کنند که بعد از ماه عسل، سقف رویاها بر سرشان خراب شده!!
وقتی زوجین از #خانواده هایی مختلف با آداب و رسوم و فرهنگی متفاوت کنار هم قرار می گیرند وارد #دنیای ناشناخته ای می شوند. آنها معمولا با #علائق هم، خط قرمزها و همچنین مسئولیت های زندگی مشترک آشنا نیستند.
گاهی حتی #جنگ قدرت راه میافتد و هر کدام به دنبال تغییر دیگری و برگشتن به #فضایی آشنا و مشابه خانواده اصلی خود هستند که اگر با وجود این تنش ها (به دلیل بچه دار شدن زودهنگام) #نقش والدینی هم اضافه شود احتمال درمانده شدن زوجین و #کشیده شدن به سمت جدایی بسیار زیاد خواهد بود.
لازم است با آگاهی و #شناخت کافی از یکدیگر و مسئولیت های زندگی مشترک، و داشتن دیدگاهی واقع بینانه و منطقی در مورد ازدواج و در #نظر گرفتن تمام شرایط و تناسبات، از آوار شدن کاخ آرزوها جلوگیری نمود.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
💜•°
#انچه_مجردان_باید_بدانند
#قسمت_,اول
✌️🏼 #دو_کلوم_حرف_حساب
🌸🍃میخـوام در مورد موضــوع باهاتون حـرف بزنـم که #درد خیلــی از جوانــان است ؛ اونم #موانــع ازدواج جوانـان است...
😳جوانــانی بودن که گفتــن عیبــی نداشتم #نامــزد کردم و رفتــیم #عقد کنیم خواهرام یا مــادرم یا اقوامـــم پشیمانــم کردن...
یا برعــکس دختره خــودش پسره رو میخــواد، شرایط و همه چــیزش رو قبول داره...
😔اما وقتـــی خانواده ها پســـر و یا #دخــتر رو میبینن پارلــمان شروع میشه و مثل #نماینـــده های مجلس که هر یک #نظــر خودش رو میگــه....
👈🏼👈🏼 خانــواده ها شروع میـکنن به #ایراد گرفتن از پــسر یا دختر بیچــاره...
👱🏻♂بــرادره میگه خیلی درازه تو ماشـین جاش نمیشه
👱🏼♀ #خواهــره میگه گوشــاش بزرگه
👵🏼 #مــادره میگه دماغـــش باریکه
👴🏼 #پـــدره میگه این خیلی حــرف میزنه
👩🏼💼 #عــمه خانم میگه عه این خیلــی میخنده
👩🏼 #خـاله خانم میگه این که خــیلی قد کوتاهه
👧🏼 #دختـرخاله میگه مـــدرک نداره که
🗣دیگــری میگه سرش خیلـــی بزرگه
🗣 اون یکــی میگه پدرش سیگــاریه
.
😪جلـوی #خوشبــختی دیگـران رو نگیرید که گــــناه بزرگی است
#ادامه_دارد ...
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´