eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی
316 دنبال‌کننده
448 عکس
382 ویدیو
78 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام میلاد اکرم و امام صادق صلی الله علیهما و آله مبارک ۱- و : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایمان و معنویت را تقویت کردند و به افراد عقاید درست را آموختند ۲- و : هر حقی را بدون هیچ ملاحظه‌ای به حقدار رساندند ۳- و : پایه همه چیز علم و معرفت و آگاهی است و هیچکس را کورکورانه حرکت نمی‌دهند ۴- و : روی افرادش سازی و تربیت می‌کرد ۵- و : کاری کرد که تو سری خور نباشند و حاجت به این و آن دراز نکنند الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
می‌آیم چون کشورم برایم است می‌آیم چون کشورم برایم مهم است می آیم چون کشورم برایم مهم است ٢٢_بهمن @nashrekhobyhakashan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام برای اینکه به سامان برسد ۳ را طی کرد : ۱- ۲- ۳- و ۱- پایه ریزی : پایه ریزی در چند صورت بود : ۱- ۲- ۳- ۴- ۵- کردن موضع ۶- وحدت و ۷- ۱- حکومتی : صلی الله علیه و آله و سلم در پایه‌ریزی و روی ۷ مهم گذاشتند : ۱- و ۲- و ۳- و ۴- و ۵- و ۶- و صفا و و همدلی ۷- و الحمدلله رب العالمین @nashrekhobyhakashan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام برای اینکه به سامان برسد ۳ مرحله را طی کرد : ۱- ۲- ۳- و ۱- پایه ریزی : پایه ریزی در چند عرصه بود : ۱- ۲- ۳- ۴- و تربیت ۵- کردن موضع اجتماعی ۶- وحدت و اخوّت ۷- موذن ۱- حکومتی : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پایه‌ریزی اسلام و روی ۷ مهم انگشت گذاشتند : ۱- و ۲- و ۳- و ۴- و ۵- و ۶- و صفا و و همدلی ۷- و ۱- و : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ایمان و معنویت را تقویت کردند و به افراد عقاید درست را آموختند ۲- و : هر حقی را بدون هیچ ملاحظه‌ای به حقدار رساندند ۳- و : پایه همه چیز علم و معرفت و آگاهی است و هیچکس را کورکورانه حرکت نمی‌دهند ۴- و : روی افرادش سازی و تربیت می‌کرد ۵- و : کاری کرد که تو سری خور نباشند و حاجت به این و آن دراز نکنند پایه ریزی حکومتی گذشت ۲- پایه‌ریزی اعتقادی : در اعتقادات باید صحیح باشد و باید انسان‌هایی باشند که به عنوان پایه و ستون باشند تا این عقاید و اعتقادات بر دوش آنها قرار گیرد ۳- انسان سازی : وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد مدینه شدند از موقع ورود شروع به انسان سازی کردند یعنی شروع به ساختن لایق و انسان های بزرگ و و با گذشت و با ایمان و با معرفت و قوی به عنوان ستون‌های مستحکم این بنای رفیع کردند ۴- و و تربیت : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در ده سالی که در بود لحظه‌ای را هدر نداد و مشغول نور افشانی و هدایت و تعلیم و بود ۵- کردن موضع اجتماعی : به فقیرترین محلات مدینه و در خانه به عنوان رفت و ردّ به سینه اعیان و زد و موضع اجتماعی خودش را مشخص کرد ۶- و : مسجد را از کسی نخواست و با پول خرید کسی بود که بیل را به گرفت و پی را کند و تشریفاتی نکرد بلکه واقعاً شروع به کار کردن کرد و عرق ریخت اول : ایجاد وحدت کرد بعد : ایجاد اخوت کرد ۷- موذن : برای مسجد انتخاب کرد و دنبال افراد صدا و خوش قیافه نبود حبشی را کرد و دنبال زیبایی و صورت و شرف خانوادگی نبود ملاکش : و و فی سبیل الله تعالی و بود ۸- : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سرعت داشتند و نمی‌گذاشتند که وقت تلف شود ۹- : ایشان قاطع بودند و صراحت داشتند و هیچ وقت دو پهلو نمی‌زد و را غافلگیر می‌کرد ولی با مومنین و مردم همیشه صریح و شفاف و روشن حرف می‌زد ۱۰- به : ایشان هیچ وقت پیمان شکن نبودند و همه به قرارداد های ایشان اعتماد داشتند ۱۱- : ایشان روز به روز ارتباطش با تعالی می‌شد مرحله دوم : بود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دیدند که چند این تازه متولد شده را تهدید می ‌کند : ۱- اطراف مدینه ۲- مکه ۳- ۴- های موذی و اخلال گر و کار ۵- در بین مردم منافقینی بودند که ایمان آورده بودند ولی باطناً نداشتند و پَست و معاند و تنگ و آماده همکاری با بودند مرحله سوم تکمیل و سازندگی بود الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
رسیده ام که بگویم یاورِ عطشان سلام ، سلام و سلطان رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان سلام کشته ی ، سلام زاده ی سلام میوه ی جانِ و ختمِ رسولان رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ نه معجری شده غارت ز و صغیران نه صورتی شده ، نه زده نه کسی زد، به کودکان و یتیمان نه کودکی به ، کنار راسِ تو دِق کرد نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان به و سلامت رسیده ام ز رسانده ایم پیامت، به فقط بسنده به یک جمله میکنم ز که کاش بود در کنار اسیران □ □ □ تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران چه شد که تکیه زدی تو، به های غریبی نشد بجای تو ، شود روانه ی به غیرِ طفلِ صغیرت که روی تو جان داد کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان اگرچه پیش پدر، نشود خواند مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان مگو که یار نمانده، هنوز تو هست که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد