🕋 یاد خدا
📿 #حضرت_موسی (علیه السلام) مشغول #مناجات و راز و نیاز با خداوند بود.
✋عرض کرد: بارالها، آیا تو از من دور هستی که من تو را با صدای بلند بخوانم و یا نزدیکی تا با تو آرام و پنهانی سخن بگویم؟
⚜ خداوند عزوجل فرمود: من هم نشین کسی هستم که مرا یاد کند.
🌹حضرت موسی (علیه السلام) عرض کرد:
✋ من در حالت هایی قرار می گیرم که به یاد تو هستم، ولی شرم می کنم تو را یاد کنم و نام تو را ببرم.
⚜ خداوند فرمود: ای موسی، مرا در همه حالت ها یاد کن و نام مرا همیشه بر زبان بیاور.
📙 منبع: گلچین صدوق اثر شیخ صدوق.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#پندها
#داستان_کوتاه
👓 لطفاً با دقت مطالعه کنید!
📡 بررسی ریشه های تاریخی #شایعه_پراکنی و #دشمن_هراسی
✍🏻 #حضرت_موسی(ع) در طول دوران رسالت و رهبری خود در مبارزه با #فرعون و سپس اداره جامعه #بنی_اسرائیل مورد هجوم تبلیغاتی و آسیب های آن بود، اما در مقابله با #عملیات_روانی فرعون موفق بود و توانست آن را دفع و تا حد بسیاری از آسیب های آن جلوگیری کند.
🔯 اما این تمام ماجرای مقابله دشمن نبود، بلکه عملیات روانی شایعه پراکنی در اردوگاه از سوی افرادی از بنی اسرائیل عیله وی دشواری های فراوانی ایجاد کرد.
📺📱📻 🖥 شایعه از رایج ترین و مهم ترین شیوه های عملیات روانی است. این ترفند روانی با زمینه های که دشمن ایجاد می کند به واسطه افراد جامعه ( #گروه_هدف) بر اساس شنیده ها شکل می گیرد.
💭 دشمن با این شیوه #تمایلات_ذهن و #اذهان_عمومی را به سمت دلخواه سوق می دهد و امری ساختگی را واقعی جلوه می دهد.
📖 در #قرآن_کریم از شایعه با عنوان « #ارجاف» و از شایعه پراکنان با واژه « #مرجفون» یاد شده است:
🔅«لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا»/ احزاب ۶۰، ۶۱.
👌از علل مهم گسترش شایعه #فقدان_آگاهی یا #رواج_اطلاعات_نادرست در میان مردم است. زیرا مردم خواهان آگاهی از موضوعاتی اند که موجب نگرانی عمومی می شود!
⚠ رواج روحیه #رفاه_طلبی، #بیکاری و #فرار_از_مسئولیت نیز در گسترش آن مؤثر است.
⚜ هنگامی که موسی(ع) مأمور شد بنی اسرائیل را وارد منطقه #بیت_المقدس نماید و آنجا را از وجود کفار پاک سازد و حکومت توحیدی را بنا نهد در منطقه اریحاء مقابل #اورشلیم در اردن کنونی مستقر شد.
👥 وی نیروهای اطلاعاتی خود را برای شناسایی به اطراف اعزام کرد و به آنان دستور داد پس از بازگشت #اطلاعات را در اختیار کسی جز او قرار ندهند.
⚔ اما آنها که در محل استقرار عمالقه با افرادی قوی هیکل و قد بلند مواجه شده بودند و از نبرد با آنها در هراس بودند آنچه را دیده بودند به اردوگاه بنی اسرائیل منتقل کردند.
⚠ این موجب شد که افراد اردوگاه در ترس و وحشت قرار گرفته در انتقال اطلاعات به یکدیگر به بزرگ نمایی بپردازند. از این رو به موسی گفتند:
🔅«قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَا هُنَا قَاعِدُونَ» /مائده ۲۲ - ۲۴.
📗 با تلخیص از کتاب «نگاهی به عملیات روانی در سلام».
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#مــقــالـاٺ
❓پشت پرده ساخت فیلم #حضرت_موسی چه خبر است؟
⚠ بعد از درگذشت مشکوک فرج الله سلحشور حالا نوبت به مریضی و اوضاع وخیم جمال شورجه رسیده است. آیا دستگاه های امنیتی حواسشان به توطئه دشمن علیه اندک هنرمندان متعهد انقلابی هست؟
#فرج_الله_سلحشور
#جمال_شورجه
#صهیونیسم
#بیوتروریسم
#سرطان
🆔 @partoweshraq
🌹 #حسن_عاقبت_و_سوء_عاقبت 🔥
(حکایت 8⃣1⃣)
💔 جوان اخراجی (دل شکستگی منشأ حُسن عاقبت)
🕎 یکی دیگر از داستانهای زیبای و عبرت آموز زمان #حضرت_موسی (علیه السلام) داستان جوانی است که به خاطر گناهان زیاد، حضرت موسی او را از شهر بیرون کردند این جوان در تنهایی دل شکسته شد و به خدای متعال پناه برد و همین موجب حسن عاقبت و بخشش گناهان او شد.
💔 آری، برای بازگشت، و بدست آوردن خشنودی خدا، راه های زیادی هست، یکی از آنها، دل شکستگی و اظهار عجز و ناتوانی و درخواست رحمت از خدا، در حال تنهایی است.
📔داستان این جوان گنهکار را صاحب کتاب #شجره_طوبی به نقل از #جامع_الاخبار چنین آورده است:
🍷مرد گنهکاری در #بنی_اسرائیل بود که همشهریانش از فسق و فجور او به تنگ آمده بودند و به درگاه خدای متعال تضرع کردند.
🏰 خدا به موسی (علیه السلام) وحی فرمود که این جوان فاسق را از شهر آنها، بیرون کن تا به سبب او، آتش بر مردم شهر واقع نشود.
🌴موسی (علیه السلام) به سراغ آن مرد رفت او را از شهر به روستایی و از آن روستا به روستای دیگری فرستاد، باز به موسی (علیه السلام) وحی رسید که او را از آنجا هم بیرون کن، پس حضرت موسی (علیه السلام) آن جوان به غار فرستادند که در آن نه انسانی بود و نه پرنده ای و نه زراعتی داشت و نه حیوانی وحشی در آنجا زندگی می کرد.
⛰ تا اینکه، آن جوان، در آن غار مریض شد... در حالیکه هیچ یاوری نداشت که او را کمک کند، پس خود را روی خاک ها انداخت و صورتش را بر خاک آن غار گذاشت و گفت:
👳🏻ای پروردگار من، اگر مادرم بالای سرم بود به من ترحم می کرد و بر ذلت و غربتم می گریست و اگر پدرم در اینجا، حاضر بود، هر آینه، مرا غسل می داد و کفن می کرد و مرا به خاک می سپرد و اگر همسرم و اولادم نزد من بودند هر آینه بر حال من گریه می کردند و می گفتند:
👧🏻👦🏻 بارالها، پدر غریب، ضعیف، گنهکار ما را که از شهری به شهری و از روستایی به غاری فرستادند و طرد کردند، سپس، او نیز در حال ناامیدی از همه چیز، از دنیا رفت، بیامرز.
👳🏻 بارالها ای پروردگار من، حال که مرا از خود جدا کردی و بین من، پدر، مادر، فرزندان و همسرم جدایی انداختی، پروردگار من، مرا از رحمت خود جدا نکن و پروردگار من، آنگونه که با جدایی از آنها، دلم را سوزاندی، مرا به سبب گناهانم با آتش (جهنم) مسوزان.
👥👥 پس، خدا، حوریه ای به شکل مادرش و حوریه ای به شکل همسرش و نوجوانانی به شکل فرزندانش و فرشته ای به شکل پدرش نزد او فرستاد پس، آنها بر او گریه کردند و نزد او نشستند!!
👳🏻 پس آن جوان گفت: این پدر و مادر من هستند که نزد من آمدند و قلب او روشن شد و به سوی خدا رفت (از دنیا رفت).
⚜ پس خدا به موسی (علیه السلام) فرمود:
🔅ای موسی، یکی از اولیاء من در فلان مکان، از دنیا رفت پس او را بیاور و غسل بده و کفن کن و بر او نماز بخوان و او را به خاک بسپار.
⛰ پس، موسی (علیه السلام) به آن مکان رفت، دید او، همان جوانی است که وی را از شهر و روستا بیرون کرده است، پس او را شناخت و دید که حورالعین ها بر او گریه می کنند، پس گفت:
⁉ ای پروردگار من، آیا، این همان جوانی نیست که مرا فرمان دادی که او را از شهر و روستا بیرون کنم؟!
⚜ خدا فرمود: ای موسی، این همان جوان است من به او رحم کردم، به سبب ناله هایش در حال بیماری، و به سبب جدایی اش از وطن، فرزندان، پدر و مادر و همسرش و به سبب اقرارش به گناه و طلب بخشش و آمرزش از من، از گناهانش درگذشتم.
🔅پس حوریه ای به شکل مادرش و حوریه ای به شکل همسرش و نوجوانانی بهشتی به شکل فرزندانش و فرشته ای به شکل پدرش، به سوی او فرستادم و او را بخشیدم و به سبب غربت و ذلتش او را آمرزیدم.
🔅بدان ای موسی، که وقتی کسی در غربت می میرد، فرشتگان آسمان و اهل زمین، از روی ترحم و به سبب غربتش بر او می گریند پس، چگونه، من به او رحم نکنم و حال آنکه او غریب بود و من أرحم الراحمین (بخشنده ترین بخشنده ها) هستم.
📔الحائری، شیخ محمد مهدی، الشجرة الطوبی، (النجف الاشرف، المطبعة المرتضویة، ١٣۴٨)، ص ١۶٣ - ١۶۴.
📗اسرار حسن عاقبت و سوء عاقبت (جلد اول) میرزا حسن ابوترابی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
#پندها
🌼 سفارش مادر
📗 #شیخ_بهاء_الدین_عاملی در « #مخلاه» آورده است که پروردگار متعال، سه هزار و پانصد آیه بر #حضرت_موسی (علیهالسلام) فرو فرستاد.
⛰ پس از آن، حضرت موسی (علیه السلام) عرض کرد:
✋ خدایا! به من سفارش فرما!
⚜ خداوند فرمود:
🌼 تو را سفارش میکنم به #مادر و این سفارش را سه بار تکرار کرد، آنگاه فرمود:
🔅«ای موسی! خوشنودی وی، خشنودی من و خشم وی، خشم من است».
📘 #کشکول_ممتاز، ص ٢٩.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#پندها
#حدیث
#داستان_کوتاه
#حـلقـہ_عشـاق
🏰 یهودی بود؛ از اهالی خیبر... آمده بود تا سوال هایش را بپرسد، پاسخ ها را که شنید شهادتین گفت و عرض کرد:
🌌 دیشب خواب پیامبرمان را دیدم.
⚜ شنیدم از کلیم خدا، #حضرت_موسی که فرمود:
🔅«ای جُندل! مسلمان شو، به دستان محمد مصطفی و تمسک بجو، به اوصیای او...»
👳🏻 حالا که خدا اسلام را روزی ام کرده مرا از اوصیائت هم خبر ده.
🌹 #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
🔅آنها دوازده نفرند؛ اولینشان برادرم #علی، و آخرینشان #مهدی است.
⏳اوست که برای زمانهای طولانی غایب می شود.
🌏 با ظهورش، زمین را لبریز عدل و داد می کند؛ همانگونه که آکنده از ظلم و جور شده باشد.
💓 خوشا آنان که در غیبت او، صابرند. خوشا آنان که رهروی راه اویند، و ثابت قدم بر مسیر محبتش.
📖 آنها همان هایند که خدا در شأنشان فرموده:
🔅«الذین یومنون بالغیب...»
📚 کفایة الاثر، ج ١، ص ۵۶..
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#داستانک_مهدوی
#موعود_ادیان
#روایت
🌹 #پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
☝🏻 #حضرت_موسی (علیه السلام) به خدا گفت: می خواهم به تو نزدیک شوم.
🌌 وحی آمد: تقرب به من برای کسی است که #شب_قدر بیدار باشد.
✋🏻 موسی علیه السلام گفت: رحمتت را می خواهم.
⚜️ خداوند فرمود:
🔅«رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْر»؛
🔅رحمت من برای کسی است که شب قدر به فقیران مهربانی کند!
✋🏻 موسی (علیه السلام) گفت:
👣جواز عبور از صراط را می خواهم.
⚜️ خداوند فرمود:
🔅«آن، برای کسی است که شب قدر صدقه ای بدهد...»
📚 اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۱۸۶.
⚜️🕯️⚜️🕯️⚜️🕯️⚜️
🌌 در این شب های تقدیر، مهربانی با نیازمندان مادی و معنوی را فراموش نکنیم؛
🤲🏻 به امید اینکه رحمت خاص خدا نصیبمان شود و #ظهور مولای عزیزمان مقدر گردد.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#ماه_رمضان
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
❓حضرت موسی (ع) در دل سنگ چه دید؟
👁️ روزی ملک الموت پیش #حضرت_موسی (ع) آمد همین که چشم موسی (ع) به او افتاد پرسید:
❓برای چه آمده ای منظورت دیدار است یا قبض روح من؟
⚜️ گفت: برای قبض روح.
⏳ موسی (ع) مهلت خواست تا مادر و خانواده خود را ببیند و وداع نماید.
⚜️ #ملک_الموت گفت: این اجازه را ندارم!
✋🏻 گفت: آنقدر مهلت بده تا سجده ای بکنم.
⏳ او را مهلت داد.
📿 به سجده رفته گفت: خدایا ملک الموت را امر کن مهلت دهد تا مادرم و خانواده ام را وداع کنم.
✨خداوند به عزرائیل امر کرد قبض روح حضرت موسی (ع) را تأخیر اندازد تا مادر و خانواده اش را ببیند.
🌴 موسی (ع) پیش مادر آمده گفت مادرجان مرا حلال کن، سفری در پیش دارم!
❓پرسید چه سفر؟
☝🏻جواب داد سفر آخرت!
💔 مادرش شروع به گریه کرد. با او وداع نمود پیش زن و فرزند خود رفت با همه آنها نیز وداع کرد بچه کوچکی داشت که بسیار مورد علاقه اش بود، دامن پیراهن حضرت موسی (ع) را گرفت و زار زار گریه می کرد!
💧 حضرت موسی نتوانست خودداری کند شروع به گریه کرد!
❓خطاب رسید موسی اکنون که پیش ما می آئی چرا اینقدر گریه می کنی؟
✋🏻 عرض کرد پروردگارا بواسطه بچه هایم گریه می کنم چون به آنها بسیار مهربانم.
✨ خطاب رسید موسی! با عصای خود به دریا بزن.
🌊 حضرت موسی (ع) عصا را به دریا زد شکافته شد و سنگ سفیدی نمایان گشت.
🐛 کرم ضعیفی را در دل سنگ مشاهده کرد که برگ سبزی بر دهان داشت و مشغول خوردن بود!!
❓خداوند خطاب کرد که موسی! در میان این دریا و دل این سنگ، کرمی به این ضعیفی را فراموش نمی کنم آیا اطفال تو را فراموش می کنم؟
✨آسوده خاطر باش من آنها را نیکو حافظم.
☝🏻موسی (ع) به ملک الموت گفت مأموریت خود را انجام بده. او را قبض روح نمود.
📚 داستانها و پندها، جلد ۴، محمد محمدی اشتهاردی.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
#تلنگرانه
#روایت
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
🌹 امت پيامبر بهترين امت ها
🤲🏻 درخواست حضرت موسی علیه السلام از خداوند که رد شد!
✋🏻 روايت شده كه #حضرت_موسى (عليه السلام) عرض كرد:
❓خدايا آيا امتى از امتها از امت من افضل تر است كه ابر را سايبان آنها قرار دادى و آنها را از دريا گذراندى و من و سلوى «غذاى آسمانى» براى ايشان نازل كردى؟
✨ خطاب شد: «اى موسى آيا نمى دانى كه فضيلت امت محمد (صلي الله عليه و آله) بر ساير امت ها مثل فضيلت خود او است بر سائر خلق، يعنى همچنانكه محمد (صلي الله عليه و آله) از همه مردم بهتر و بالاتر است امت او هم از همه امتها بهتر است».
🌹 رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: حضرت موسى عرض كرد:
🤲🏻 «يا رب اجعلنى من امه محمد (صلي الله عليه و آله)»؛ خدايا مرا از امت محمد (صلي الله عليه و آله) قرار بده.
✨« فاوحى الله اليه يا موسى انك لا تصل الى ذلك»؛ وحى رسيد اى موسى تو به آن نمى رسى.
🤲🏻 از خداوند تشكر مى كنيم كه پيامبر ما بهترين پيامبران و قرآن بهترين كتاب ها و جانشين او بهترين جانشينان و امت او بهترين امتها و دين ما بهترين اديان است.
🌹رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
🌄 «هر كس صبح كند و چند نعمت خدا را ياد نكند يعنى شكر آنها را بجا نياورد مى ترسم كه نعمت خدا از او زايل و گرفته شود؛
🔆 ۱- «الحمد لله الذى عرفنى نفسه و لم يتركنى عميان القلب»؛ حمد مخصوص آن خدائى است كه خودش را به من شناسانيد و مرا كور دل قرار نداد.
🔆 ۲- الحمد لله الذى جعلنى من امه محمد (صلي الله عليه و آله)؛ حمد مخصوص آن خدائى است كه مرا از امت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داد.
🤲🏻 اين نعمت، نعمت خوبى است و بايد شكرش را بجا آورد و كفران اين نعمت را ننمود، يعنى آنچه اوامر و نواهى و حلال و حرام پيغمبر را اطاعت كردم كارى نكنيم كه حضرت بفرمايد، شما از امت من نيستيد. (۱)
▪️بار عصيان شكست گردن و پشتم
▪️سر نهادم ولى به پاى محمد (ص)
▪️نيستم قابل شفاعت و امداد
▪️ليك دارم به دل ولاى محمد (ص)
▪️آمده ام با جهان گريه و زارى
▪️تا كه رحم آردم خداى محمد (ص)
✍🏻 فيض كاشانى
📚 پی نوشت:
۱. ثمرات، ص ۱۰۵.
📗📗 قصص الرسول يا داستانهايى از رسول خدا (ص)، جلد اول و دوم، قاسم ميرخلف زاده
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
پرتو اشراق
🌟 تاكتيك خواهر و مادر موسى (علیه السلام) برای محافظت از ایشان در برابر کشته کشدن
🔭 فرعون، طاغوت بزرگى بود كه در مصر حكومت مى كرد، منجمان به او خبر دادند كه امسال كودكى متولد مى شود كه سرنگونى سلطنت تو به دست او صورت مى گيرد، فرعون دستور داد در آن سال هر زنى پسر زائيد، آن را به قتل رسانند، اين دستور اجرا شد.
🛖 مادر موسى (ع) با تاكتيك ها و مخفى كارى هاى خاصى، نگذشت كسى مطلع شود و سرانجام موسى از او متولد شد.
🗡 ولى نگهدارى موسى نيز بسيار دشوار بود، و اگر جاسوسهاى فرعون اطلاع مى يافتند، هم او را مى كشتند، هم مادرش را مجازات مى نمودند.
❤️ اوضاع، بسيار وحشتناك بود، هر لحظه احتمال خطر وجود داشت، در اين بحران سخت، امداد غيبى الهى فرا رسيد، خداوند به مادر موسى، الهام كرد، كه نوزادت را به درياى نيل بينداز و نترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز مى گردانيم (چنانكه در آيه ۷ سوره قصص اين معنى آمده است).
🗃 مادر به نجارى مراجعه كرد و سفارش داد، صندوق مخصوصى ساختند و آن را مخفيانه به خانه آورد و نوزادش را در ميان آن گذاشت و كنار درياى نيل آورد و آن صندوق را به دريا انداخت!
🌊 امواج ملايم دريا، آن صندوق را به حركت درآورد.
🏰 فرعون و همسرش آسيه در كنار دريا بودند و ناگهان صندوقچه اى را روى آب ديدند، و آن را گرفتند، و وقتى سر صندوق را باز كردند، نوزادى در آن يافتند، همسر فرعون كه ايمان به خدا داشت و آن را مخفى مى داشت، آن نوزاد را در كاخ فرعون حفظ و نگهدارى كرد.
💭 مادر موسى همچنان در ياد فرزندش بود كه چه سرنوشتى دامنگير او مى شود، به دخترش (كه خواهر موسى باشد) گفت: وضع نوزاد را پيگيرى كن، خواهر نيز با كمال مخفى كارى از دور ناظر كودك بود، بى آنكه فرعونيان، اطلاع از خواهر، داشته باشند خواهر اطلاع يافت كه برادرش موسى، پستان هيچ زنى را نمى گيرد، كنار ساير بانوان، نزد فرعونيان آمد و گفت:
🔅«هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ»؛ «آيا شما را به خانواده اى راهنمائى كنيم، كه مى توانند اين نوزاد را سرپرستى كنند و خيرخواه او هستند؟!» (سوره قصص آیه ۱۲)
🏰 آنها پيشنهاد آن دختر ناشناس (خواهر موسى) را پذيرفتند، و به اين ترتيب، مادر موسى به كاخ راه يافت، موسى پستان او را گرفت و از آن پس مادر، به عنوان دايه موسى به كاخ فرعون، رفت و آمد مى كرد.
👌🏻آنچه در اينجا جالب است، تاكتيك ها و كسب اطلاعات و مخفى كارى هاى ظريفى است كه براى حفظ موسى (ع) از ناحيه مادر و خواهرش بروز كرد (البته حضرت آسيه همسر فرعون - كه او نيز ايمان خود را مخفى مى داشت - نقش بسزائى در اين جهت داشت). مثلاً خواهر نگفت من، خواهر موسى هستم، و نگفت من زنى را مى شناسم كه موسى، پستان او را مى گيرد، بلكه گفت: من شما را به خانواده اى راهنمائى كنم كه در اين مورد شايسته اند كه از نوزاد سرپرستى كنند. و با اتخاذ تدابير و سياست عالى، با كمال مخفى كارى، موسى (ع) را به مادرش رساندند، و ما بايد در موارد لازم، از اين گونه تاكتيك ها بر ضد دشمن بهرمند گرديم.
📗 داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
#حضرت_موسی
پرتو اشراق
💔 داستان خواندنی توبه مرد بنى اسرائيلى
🤲🏻 به مناسبت #شب_جمعه، شب نزول رحمت و مغفرت 📿
🏜 در زمان حضرت موسى (على نبينا و آله و عليه السّلام) در بنى اسرائيل از نيامدن باران قحطى شد.
👥👥 مردم خدمت #حضرت_موسى (ع) جمع شدند كه يا موسى باران نيامده و قحطى زياد شده بيا و براى ما دعا كن تا مردم از اين مشكلات درآيند.
🤲🏻 حضرت موسى (ع) به همه مردم دستور داد كه در صحرائى جمع شوند و نماز استسقاء خوانند و دعا كنند كه خداوند متعال باران را بر آنها نازل كند.
🏜 جمعيت زيادى كه زيادتر از هفتاد هزار نفر بودند در صحرا جمع شدند و هر چه دعا كردند خبرى از باران نشد!!
🤲🏻 حضرت موسى (ع) سر به آسمان كرد و فرمود:
⁉️ خدايا من با هفتاد هزار نفر هر چه دعا مى كنيم چرا باران نمى آيد؟! مگر قدرت و منزلت من پيش تو كهنه شده؟!
✨ خطاب رسيد اى موسى، نه، در ميان شما يك نفر است كه چهل سال مرا معصيت مي كرد به او بگو از ميان اين جمعيت بيرون رود تا باران را بر شما نازل كنم!!
🤲🏻 فرمود: خدايا صداى من ضعيف است چگونه به هفتاد هزار نفر جمعيت مى رسد؟
✨«خطاب شد اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم مي رسانم».
✋🏻 حضرت موسى به صداى بلند صدا زد اى كسي كه چهل سال است معصيت خدا را مي كنى برخيز از ميان ما بيرون رو، زيرا خدا بخاطر شومى تو باران رحمتش را از ما قطع كرده!
🧔🏻♂ آن مرد عاصى برخواست نگاهى به اطراف كرد ديد كسى بيرون نرفت، فهميد خودش است كه بايد بيرون رود.
💭 با خود گفت: چه كنم اگر برخيزم از ميان مردم بروم، مردم مرا مى بينند و مى شناسند و رسوا مى شوم اگر نروم خدا باران را نازل نمى كند.
💔 همانجا نشست و از روى حقيقت و صميم قلب از كارهاى زشت خود پيشمان شد و #توبه كرد.
⛈ يكدفعه ابرها آمدند بهم متصل شدند و چنان بارانى آمد كه تمام سيراب شدند.
🤲🏻 حضرت موسى (ع) فرمود: الهى كسي كه از ميان ما بيرون نرفت چطور شد كه باران آمد؟
✨ خطاب شد «سقيتكم بالّذى منعتكم به»، به شما باران دادم بسبب آن كسي كه شما را منع كردم و گفتم از ميان شما بيرون برود.
🤲🏻 حضرت موسى (ع) فرمود: خدايا مى شود اين بنده معصيت كار را به من نشان دهى؟!
✨«خطاب شد اى موسى آن وقتي كه مرا معصيت مي كرد رسوايش نكردم حالا كه توبه كرده او را رسوا كنم؟! حاشا من نمامين را دشمن مى دارم خودم نمامى كنم من ستار العيوب هستم. بر كارهاى زشت مردم روپوشى مى كنم خود بيايم آبرويش را بريزم».
🔅يا رب توئى پناه دل بى پناه ما
🔅خم گشته پشت و سينه زبار گناه ما
🔅يا رب بحق روح بزرگ روزگار
🔅بنما ترحمى تو بحال تباه ما
🔅ما عاجزيم و مضطر و مغموم و دلفكار
🔅آه و فغان و ناله دل شده سپاه ما
🔅يا رب توئى كريم و رحيم و عفور و حىّ
🔅باشد هميشه بر در لطفت نگاه ما
🔅ما بنده ايم و بي كس و محزون و بيقرار
🔅يا رب توئى به حال و جهان پادشاه ما
🔅محتاج و بى پناه و فقير و بلاكشيم
🔅عاريّت است عزت و عفوان و جاه ما
🔅صابر حجاب راه نجات تو غفلت است
🔅افغان مزن كه هست خطرناك راه ما
📗 قصص التوابين يا داستان توبه كنندگان، على ميرخلف زاده
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
⚔ علّت شكست سپاه موسى (علیه السلام)
🏳 حضرت موسى (ع) با تلاشهاى پى گير خود به تدريج بر ستمگران پيروز شد و پرچم توحيد و عدالت را در نقاط زمين به اهتزار آورد، او براى توسعه خداپرستى و عدالت همواره مى كوشيد، در آن عصر شهر انطاكيه (كه در تركيه واقع شده) شهر با سابقه و پر جمعيتى بود ولى ساكنان آن همواره در تحت حكومت خودكامگى ستمگران به سر مى بردند و از نظرات گوناگون در فشار قرار داشتند.
🏰 موسى براى نجات ملّت انطاكيه راهى جز سركوبى ستمگران و فتح آن شهر و حومه نمى ديد، براى اجراى اين امر سپاهى به فرماندهى «يوشع» و «كالب» تشكيل داد و آن سپاه را به سوى انطاكيه رهسپار كرد.
👥👥 عده اى از مردم نادان و از همه جا بى خبر و اغفال شده انطاكيه گرد عابد خود «بلعم باعور» كه اسم اعظم را مى دانست جمع شده از او خواستند تا درباره #حضرت_موسى (ع) و سپاهش نفرين كند!
🐴 بلعم در ابتدا اين پيشنهاد را رد كرد، ولى بعد بر اثر هواپرستى و جاه طلبى جواب مثبت به آنها داد، سوار بر الاغ خود شد تا به سر كوهى كه سپاه حضرت موسى (ع) از بالاى آن پيدا بودند برود و در آنجا در مورد حضرت موسى (ع) و سپاهش نفرين كند، در راه الاغش از حركت ايستاد، هر چه كرد الاغ به پيش نرفت حتى آنقدر با ضربات تازيانه اش آن را زد كه كشته شد، سپس آنرا رها كرد و پياده به بالاى كوه رفت، ولى در آنجا هر چه فكر كرد تا اسم اعظم را به زبان آورد و نفرين كند به يادش نيامد و خلاصه چون به نفع دشمن و به زيان حق و عدالت گام بر مى داشت شايستگى استجابت دعا در موردش از او گرفته شد و با كمال سرافكندگى برگشت!!
🔥 او كه تيرش به هدف نرسيده بود و به طور كلّى از دين و ايمان سرخورده شده بود، ديگر همه چيز را ناديده گرفت و سخت مغلوب هوسهاى نفسانى خود گشت از آنجا كه دانشمند بود، براى سركوبى سپاه حضرت موسى (ع) راه عجيبى را به مردم انطاكيه پيشنهاد كرد، كه همواره براى شكست هر ملتى، استعمارگران از همين راه استفاده مى كنند!
🙋🏻♀ آن راه و پيشنهاد، اين بود. مردم انطاكيه از راه اشاعه فحشاء و انحراف جنسى و برداشتن پوشش و حجاب از زنان و دختران وارد عمل گردند، دختران و زنان زيبا چهره و خوش اندام را با وسايل آرايش بيارايند و آنها را همراه اجناس مورد نياز به عنوان خريد و فروش وارد سپاه حضرت موسى (ع) مى كنند و سفارش كرد كه هرگاه كسى از سربازان سپاه حضرت موسى (ع) خواست قصد سوء با آن دختران و زنها كند مانع او نشوند!!
👁 آنها همين كار را انجام دادند طولى نكشيد كه سپاه حضرت موسى (ع) با نگاههاى هوس آلود خود كه به پيكر سفير عريان زنان آرايش کرده می انداختند، كم كم در پرتگاه انحراف جنسى قرار گرفتند، سپس كار رسوايى به اينجا كشيد كه:
🚩 رئيس يك قسمت از سپاه حضرت موسى (ع) زنى را به حضور حضرت موسى (ع) آورد و گفت:
👈🏻 خيال مى كنم نظر شما اين است كه هم بستر شدن با اين زن حرام است، به خدا سوگند هرگز دستور تو را اجرا نخواهم ساخت، آن زن را به خيمه برد و با او آميزش نمود!!!
🦠 كم كم بر اثر شهوت پرستى، اراده ها سست شد، بيماريهاى مقاربتى و طاعون زياد گرديد، لشكر حضرت موسى (ع) از هم پاشيد تا آنجا كه نوشته اند بيست هزار نفر از سپاه حضرت موسى (ع) به خاك سياه افتادند و با وضع ننگينى سقوط كردند، روشن است كه با رخ دادن چنين وضعى، شكست و بيچارگى حتمى است.
⚠️ اين داستان يك واقعيت تاريخى است و به خوبى بيانگر يكى از فلسفه هاى پوشش، براى زنان است.
🤲🏻 اميد آنكه با هوشيارى بيشتر، از بدحجابى و ورود فرهنگ ننگين غرب، اجتماع نيز پاكسازى گردد و جامعه سالم بماند. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. پوشش زن در اسلام، ص ۴۸.
📗 داستانهايى از پوشش و حجاب، على ميرخلف زاده
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روابت
#پندها
#حجاب
#کشف_حجاب
#داستان_کوتاه