eitaa logo
پرتو اشراق
786 دنبال‌کننده
26هزار عکس
14.4هزار ویدیو
60 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 برخی از ویژگی های «یاران » ⚔ یاران خاص امام عصر (علیه السلام) در آغاز، به تعداد جنگاوران ٣١٣ نفرند (۱)، سپس ۱۰۰۰۰ نفر دیگر با آن حضرت می کنند…(۲) ⚜ مقام یاری آخرین حجت الهی، در پرتو صفات و کمالاتی نصیب یاران آن حضرت می شود که برخی از صفات ایشان - آنگونه که از روایات بر می آید - به قرار زیر است: 1⃣ : ⚜ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: 🔅آنان مردانی شب زنده دار هستند که شب را به عبادت می گذرانند و به هنگام نماز ، زمزمه ای چون صدای زنبور عسل دارند… (۳) 🌌 بر پیشانی آنان اثر گذارده است؛ شیران روز و نیایشگران شب اند …(۴) 2⃣ : ⚜ امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: 🔅اصحاب مهدی اند، سال خورده ای در میان آن ها نیست؛ مگر به مقدار در چشم و در غذا… (۵) ⚜ (علیه السلام) می فرمایند: 🔅هر یک از آنان قدرت چهل مرد را دارد، دل هایشان استوارتر از پاره های آهن است، تا آنجا که اگر از برابر کوه های آهنین بگذرند، آن را ریشه کن می کنند، شمشیرهایشان را در غلاف نمی کنند تا آن زمان که خدا خشنود گردد…(۶) ⏱… آنها در سرعت عمل همچون عقابان نشسته بر اسب اند. (۷) 3⃣ : ⚜ امام باقرالعلوم (علیه السلام) می فرمایند: 🔅آنها کسانی هستند که معارف خویش را از کتاب خدا و روایات معصومان می گیرند و به هیچ منبع و مأخذی مراجعه نمی کنند.(۸) 4⃣ : ⚜ امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: 🔅یاران مهدی، دست های خود را بر زین مرکب امام می کشند تا به آن تبرک جویند؛ به دور آن حضرت حلقه می زنند و در جنگ ها خویشتن را سپر بلای او می کنند و هر آنچه حضرتش از آنان بخواهد انجام می دهند. (۹) 🌕 أللهُمَّ اجعَلنا…مِمَّن تَنتَصِرُ بِهِ لِدينِكَ وَ تُعِزُّ بِهِ نَصرَ وَليِّكَ وَ لاتَستَبدِلْ بِنا غَيرَنا. 🌕 خدایا...! ما را از کسانی قرار ده که دینت را توسط آن ها یاری می دهی و یاری ولیّت را بوسیلهء آنها سرافراز می داری و دیگران را در این مقام ، جایگزین ما مگردان. (*) (۱). بحارالانوار ۳۲۳/۵۲ (۲). کمال الدین ۶۵۴/۲ (۳). بحارالانوار ۳۰۸/۵۲ (۴). بحارالانوار ۳۸۶/۵۲ (۵). الغیبه شیخ طوسی ص۴۷۶ ح ۵۰۱. (۶). کمال الدین ۶۷۳/۲ (۷). بحارالانوار ۳۰۸/۵۲ (۸). کافی ۴۲۹/۱ (۹). بحارالانوار ۳۰۸/۵۲ (*). دعای صبح جمعه 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ ⚜ خاکی که (عج) آن را طلا کرد! 📗 داستانی از امام زمان(عج) که مرحوم (رحمت اللّه علیه) در کتاب خود « » به طور مستند حکایت نموده است را در ادامه مطلب بخوانید: 👤 شخصی به نام - آودی - گفت: 🕋 سالی از سال‌ها، به معظّمه مشرّف شده بودم و مشغول طواف کعبه الهی در دور ششم بودم، که ناگهان اجتماع عدّه ای از حاجیان در سمت راست کعبه، توجّه مرا جلب کرد، مخصوصا جوانی خوش سیما و خوشبو، با هیبت و وقار عجیبی که در میان آن جمع حضور داشت، توجّه همگان جلب او گشته بود! 👣 پس نزدیک رفتم و آن جوان را در حال صحبت دیدم که چه زیبا و شیرین، سخن می‌گفت، خواستم جلوتر بروم و چند جمله‌ای با او سخن گویم، ولی افرادی مانع من شدند. ❓پرسیدم: «او کیست؟» 👥👤 گفتند: «او فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که هر سال در کنگره عظیم حجّ، در جمع حاجیان شرکت می‌فرماید و با آن‌ها صحبت و مذاکره می‌نماید». 🗣 با صدای بلند گفتم: «من دنبال هادی می‌گردم، ای مولایم! مرا نجات بده و هدایت و یاریم فرما». ✊ پس با دست مبارک خود مُشتی از ریگ‌های کنار کعبه الهی را برداشت و به من فرمود: «این ها را تحویل بگیر!» 👣 یکی از افراد حاضر جلو آمد و گفت: «ببینم چه چیزی تقدیم نمود؟» ✊ گفتم: «چند ریگی بیش نیست»، وقتی دست خود را باز کردم، در کمال حیرت چشمم به قطعه‌ای طلا افتاد!! 👣 در همین لحظه آن جوان خوش سیما نزدیک من آمد و اظهار داشت: 🔅«حجّت برایت ثابت گردید و حقّ روشن شد، از سرگردانی نجات یافتی، اکنون مرا می شناسی؟» ✋ عرضه داشتم: «خیر، شما را نمی شناسم!» 🌹 فرمود: «من هستم، من صاحب الزّمان هستم، من تمام دنیا را عدالت می‌گسترانم، بدان که در هیچ زمانی زمین از حجّت و خلیفه خدا خالی نخواهد بود». 🌹و سپس در ادامه فرمایش خود افزود: 🔅«توجّه کن که موضوع و جریان امروز امانتی است بر عهده تو، که باید برای اشخاص مورد وثوق و اطمینان بازگو و تعریف نمائی». 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ 🕋 ریگ طلا در طواف کعبه!! 📙 مرحوم (رحمت اللَّه علیه) در کتاب خود به طور مستند حکایت نموده است: 👳🏻شخصی به نام - - گفت: 🕋 سالی از سال ها به مکّه معظّمه مشرّف شده بودم و مشغول طواف الهی در دور ششم بودم، که ناگهان اجتماع عدّه ای از - در سمت راست کعبه - توجّه مرا جلب کرد، مخصوصاً جوانی خوش سیما و خوشبو، با هیبت و وقار عجیبی که در میان آن جمع حضور داشت، توجّه همگان جلب او گشته بود. 👣 پس نزدیک رفتم و آن جوان را در حال صحبت دیدم که چه زیبا و شیرین، سخن مطرح می فرمود، خواستم جلوتر بروم و چند جمله ای با او سخن گویم، ولی افرادی مانع من شدند. 👳🏻 پرسیدم: او کیست؟ 👥 گفتند: او فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که هر سال در کنگره عظیم حجّ، در جمع حاجیان شرکت می فرماید و با آن ها صحبت و مذاکره می نماید. 👳🏻✋با صدای بلند گفتم: من دنبال هادی می گردم، ای مولایم! مرا نجات بده و هدایت و یاریم فرما. 🕋 پس با دست مبارک خود مُشتی از ریگ های کنار کعبه الهی را برداشت و به من فرمود: این ها را تحویل بگیر!! 👤یکی از افراد حاضر جلو آمد و گفت: ببینم چه چیزی تقدیم نمود؟ 👳🏻✊اظهار داشتم: چند ریگی بیش نیست، وقتی دست خود را باز کردم، در کمال حیرت چشمم به قطعه ای طلا افتاد. 👣 در همین لحظه آن جوان خوش سیما نزدیک من آمد و اظهار داشت: ❓حجّت برایت ثابت گردید و حقّ روشن شد، از سرگردانی نجات یافتی، اکنون مرا می شناسی؟ 👳🏻 عرضه داشتم: خیر، شما را نمی شناسم! 🌹فرمود: من هستم، من صاحب الزّمان هستم، من تمام دنیا را عدالت می گسترانم، بدان که در هیچ زمانی زمین از حجّت و خلیفه خدا خالی نخواهد بود. 👌و سپس در ادامه فرمایش خود افزود: 🌹توجّه کن که موضوع و جریان امروز امانتی است بر عهده تو، که باید برای اشخاص مورد وثوق و اطمینان بازگو و تعریف نمائی. 📙غیبة طوسی، ص ٢۵٣، ح ٢٢٣. 📚 اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۲، ح ۱۵. 📚 إعلام الوری، ج ۲، ص ۲۶۷. 📗 إکمال الّدین، ص ۴۴۴، ح ۱. 📚 الخرایج و الجرائح، ج ۲، ص ۷۸۴، ح ۱۱۰. 📚 مدینةالمعاجز، ج ۸، ص ۷۱، ح ۲۶۷۴، و ص ۱۶۵، ح ۲۷۶۴. 📘 چهل داستان و چهل از (علیه السلام)، عبداللّه صالحی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌹 انتقام گیرنده خون (علیه السلام) 🏴 وقتی که حسین (علیه السلام) با وضع دلخراشی به رسید، صدای گریه و ناله بلند شد و گفتند: ⁉ ای خدا! با حسین (علیه السلام) برگزیده تو و پسر پیامبر تو اینگونه رفتار کرده اند؟ ⚜ خداوند شبح حضرت را به آنها نشان داد و فرمود: ▪«بهذا انتقم له من ظلمیه»؛ ▪با این امام زمان خون حسین را از ستمگران می گیرم. (١) 📚 پی نوشت ها: ۱. بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۲۱۹ و ج ۵۱، ص ۶۸. 📚 داستان های بحارالأنوار، جلد ۶، محمودآباد ناصری. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
📜 جواب (عج) به چهل مسئله مشکل در خردسالی! 📖 تفسیر زیبای آیه «کهیعص» توسط حضرت 👳🏻‍♂️ حکایت نماید: 📜 روزی متجاوز از چهل مسئله از مسائل مشکل را طرح و تنظیم نمودم تا از سرور و مولایم حضرت ابو محمّد (صلوات اللَّه علیه) پاسخ آن ها را دریافت نمایم. 🐫🐪 از شهر به همراه بعضی دوستان حرکت کردیم، هنگامی که وارد شهر سامراء شدیم به سوی منزل آن حضرت روانه گشته؛ و پس از آن به منزل رسیدیم و اجازه ورود گرفتیم، داخل منزل رفتیم. 👣👣 همین که وارد شدیم، دیدم مولایم همچون ماه شب چهارده در گوشه اتاق نشسته است و کودکی خردسال را - که چون ستاره مشتری می درخشید - روی زانوی خود نشانیده بود. 🌷 امام عسکری (علیه السلام) به ما اشاره نمود که جلو بیائید و در نزدیکی ما بنشینید. 👣👣 پس طبق فرمان حضرت، جلو رفتیم و نشستیم و سپس مسائل خود را به طور کلّی مطرح کردیم. 🌷 امام حسن عسکری (صلوات اللَّه علیه) پس از شنیدن سخنان و مسائل ما، اشاره به کودک نمود و اظهار داشت: 🔅ای فرزندم! جواب خود را بیان کن! 🌹 پس ناگهان، آن کودک لب به سخن گشود و تمامی سؤال های ما را یکی پس از دیگری جواب کافی داد! ⁉️ و بعضی سؤال ها را پیش از آن که مطرح کنیم، خود کودک مطرح می نمود و جواب آن را می داد، به طوری که همه ما مبهوت و متحیّر گشتیم که این کودک خردسال چگونه در همه علوم و فنون شناخت کافی دارد و با بیان شیوا تمامی سؤال های ما را پاسخ داده و همه افراد را قانع می نماید؟! 🌷 پس از آن، امام حسن عسکری (صلوات اللَّه علیه) متوجّه من شد و فرمود: ❓ای سعد بن عبداللّه! برای چه از قم به این جا آمده ای؟ 👳🏻‍♂️ عرضه داشتم: ✋🏻 یابن رسول اللّه! چون عشق و دیدار شما را داشتم، بدین جا آمده ام. ❓حضرت فرمود: پس بقیّه سؤال هائی را که تهیّه و تنظیم نموده بودی، چه شد؟ 👳🏻‍♂️ پاسخ دادم: آماده و موجود می باشد. 🌷 فرمود: از فرزندم و نور چشمم (علیه السلام) آنچه می خواهی سؤال کن! 📜و من بعضی از سؤال های باقی مانده را مطرح کردم، از آن جمله عرضه داشتم: 👳🏻‍♂️ یابن رسول اللَّه! تأویل و تفسیر «کهیعص» چیست؟ 🌹کودک در حالی که روی زانوی پدر نشسته بود، فرمود: 🔅این حروف، رموز و اخبار غیبی الهی است که خداوند متعال در رابطه با پیغمبر (علیه السلام) بیان نموده است؛ چون زکریّا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامی خمسه طیّبه - پنج تن آل عبا علیهم السلام - را تعلیم او نماید. ⚜️ لذا (علیه السلام) نازل شد و آن اسامی مقدّس را به او تعلیم داد؛ و هر زمان حضرت زکریّا (علیه السلام) یادی از آن اسامی «محمّد، علیّ، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام» می کرد، هر نوع مشکل و ناراحتی که داشت، حلّ و بر طرف می گردید. 💔 امّا هرگاه نام حسین (علیه السلام) بر زبان جاری می نمود و به یاد آن حضرت می افتاد، غم و اندوه فراوانی بر او عارض می شد؛ و افسرده خاطر می گردید. 🌄 پس روزی اظهار داشت: ⁉️خداوندا! علّت چیست که هر موقع چهار نفر اوّل را یادآور می شوم، دلم آرام می گیرد؛ و چون پنجمین نفر را یاد می کنم محزون گردیده و در چشمانم اشک حلقه می زند؟! ⚜️ خداوند متعال « » را در جواب حضرت زکریّا (علیه السلام) برایش فرستاد؛ و تمامی اخبار و جریاناتی را که بر (علیه السلام) مقدّر شده بود، به وسیله آن رموز کلّی برایش بیان نمود: 🔅«کاف» یعنی؛ کربلاء و حوادث آن، 🔅«هاء» اشاره به هلاکت و شهادت اهل بیت (سلام اللّه علیهم)، 🔅«یاء» یزید - بن معاویه است - که بر امام حسین (علیه السلام) ظلم نمود، 🔅«عین» اشاره به عطش و تشنگی آن حضرت و اصحاب می باشد؛ 🔅و «صاد» صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود. 🌹 سپس آن کودک در ادامه فرمایشات گهربارش فرمود: 🔅چون حضرت زکریّا (علیه السلام) این خبر را - از فرشته الهی یعنی؛ جبرئیل امین علیه السلام - دریافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گریه و زاری می کرد. 🗓️ و در پایان افزود: حضرت پیغمبر و امام حسین (علیهماالسلام) هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگی به دنیا آمدند. 📚 منابع: 📗 إکمال الدّین، ص ۴۵۲، ح ۲۱ 📕 إرشادالقلوب دیلمی، ص ۴۲۲. 📚 احتجاج طبرسی، ج ۲، ص ۵۲۳، ح ۳۴۱. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۷۸ - ۸۸. 🖊 داستان بسیار طولانی است، به قطعاتی از آن بسنده گردید. 📕 چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان (علیه السلام)، عبداللّه صالحی. 🤲🏻 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq