🚩نگاهي به #نهضت_امامحسینع از منظر #اخلاقي :
🛑قسمت #دوم
✅تعارض اصل حفظ جان با اصل پاسداری از حقیقت
#حسین در مقابل یک دو راهی واقع شده است:
🔻 از یک سو «و لاتُلقُوا بِأیدیکُم إلی التَهلُکَه»(خود را با دست خود به هلاکت نیندازید) اصلی #انسانی و #قرآنی است؛ در حدّ طاقت وزنه بردارید! خود را به کشتن ندهید!
🔻و از سوی دیگر، اصل پاسداری از حقیقت، دغدغه اصلاح، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شفقت بر خلق است؛ که آن هم اصلی انسانی و حکمی دینی است.
❓در #تعارض این دو اصل #اخلاقی چه باید کرد؟
📌بنا بر اصل اول #بیعت با یزید مجاز و بنا بر اصل دوم بیعت #ممنوع و مباررزه با #جائر واجب است. راستی در این میان کدام فعل اخلاقی است؟
به این تعارض، پاسخ های متفاوتی داده شده است.
📌منابر دینی ما، غالباً نهضت حسینی را، نهضتی مقدّس، از پیش طراحی شده و بر اساس روایت گونه “إنَّ اللّهَ شاءَ أَن یَراکَ قَتیلاً” ترسیم می کنند. (خدا می خواهد تو را کشته ببیند). گویی از آغاز، حسین می دانسته که برای شهادت می رود و از این رو، نهضت او، نهضتی در خدمت شهادت است.
📌تلقّی دومی نیز در دهه پنجاه و شصت در ایران بسیار ترویج شد که حسین برای اقامه ی #حکومت و عدالت برخاست؛ چرا که حق، جز با به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت، امکان تحقّق نداشت. اگر مراحل مختلف نهضت حسینی را تفکیک کنیم و در هر مرحله، اخلاقی بودن فعل او را تحلیل کنیم به پاسخ سومی برای حل مشکل تعارض دست می یابیم.
↩️ حسین در مرحله اول قهرمانی #آزاده است. او زیر بار ذلّت بیعت اجباری با فاسق و ظالم نمی رود؛ در این مرحله، نه بحث شهادت مطرح است و نه بحث حکومت؛ صرفاً برخوردی سلبی و منفی با حکومت جائر مطرح است.
↩️در مرحله دوم با توجه به دعوت مکرر اهالی #کوفه حسین برای اقامه حق و عدالت بر #حکومت_جائر خروج می کند و به قصد بدست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت به سمت عراق حرکت می کند.
↩️در مرحله سوم پس از #ادبار_کوفیان و شهادت مسلم و هانی تصمیم به عزیمت به سرزمین ثالثی غیر از حجاز و عراق می گیرد. در این مرحله نه بحث حکومت است نه بحث جنگ و شهادت.
↩️در مرحله چهارم یعنی پس از محاصره و سختگیری و دوراهی #بیعت یا #جنگ، حسین جنگ و #شهادت را انتخاب می کند. حسین در هر مرحله با دقت وظیفه دینی و اخلاقی خود را تعیین کرده است.
👌در تعارض اصل #حفظ_جان با اصل #حفظ_حقیقت، حسین کاری عقلائی و ایثارگرانه انجام داد.
در زمانی که جامعه به سوی #انحرافی اساسی و بنیادی پیش می رود در حدی که سکوت به قیمت دفن حقیقت تمام می شود، اعتراض به باطل ولو به قیمت از دست دادن جان و پرده گشائی از حق، الزام اخلاقی و وجوب شرعی دارد و #حسین اسوه مؤمنان و سمبل سلوک اخلاقی است.
🖋دکتر محسن کدیور
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#آیههاینور
🔹صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً
🔸رنگ خدايى [بگيريد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟
📗سوره بقره، آیه ۱۳۸
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_هود آیه 82 تا 88
📄#صفحـہ_231
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_231
❇️#مدین_سرزمین_شعیب
💠وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ إِنِّي أَراكُمْ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ
🌱نزد (اهل) مدین، یکی از خودشان یعنی شعیب را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من، «الله» را بپرستید. شما جز او هیچ خدایی ندارید. و در پیمانه و وزن کم نگذارید؛ چراکه من شما را در رفاه میبینم (و اصلاً نیازی به این کار ندارید). و (همچنین) من از عذاب روزی که (عذابش) فراگیر است، بر شما بیم دارم.
هود - ۸۴
🔷✨با پایان یافتن داستان عبرت انگیز قوم لوط نوبت به قوم «شعیب» و مردم «مدین» مىرسد همان جمعیتى که راه توحید را رها کردند و در سنگلاخ شرک و بت پرستى سرگردان شدند، نه تنها بت که درهم و دینار و مال و ثروت خویش را مىپرستیدند، و به خاطر آن، کسب و تجارت با رونق خویش را آلوده به تقلب و کم فروشى و خلافکاریهاى دیگر مىکردند.
🔷✨در آغاز مىگوید: «و به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَ إِلى مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً)
کلمه «أَخاهُمْ» (برادرشان) به خاطر آن است که نهایت محبت پیامبران را به قوم خود بازگو کند.
«مدین» در مشرق «خلیج عقبه» قرار داشته و مردم آن از فرزندان اسماعیل بودند، و با مصر و لبنان و فلسطین تجارت داشتهاند.
این پیامبر این برادر دلسوز و مهربان همان گونه که شیوه همه پیامبران در آغاز دعوت بود نخست آنها را به اساسىترین پایههاى مذهب یعنى «توحید» دعوت کرد و «گفت: اى قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که جز او معبودى براى شما نیست» (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ).
🔷✨آنگاه به یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بت پرستى سر چشمه مىگیرد و در آن زمان در میان اهل «مدین» سخت رایج بود اشاره کرده و گفت: «به هنگام خرید و فروش، پیمانه و وزن اشیاء را کم نکنید» (وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمِیزانَ).
این پیامبر بزرگ پس از این دستور بلافاصله اشاره به دو علت براى آن مىکند:
🔹نخست مىگوید: قبول این اندرز سبب مىشود که درهاى خیرات به روى شما گشوده شود، پیشرفت امر تجارت، پایین آمدن سطح قیمتها، آرامش جامعه، خلاصه «من خیرخواه شما هستم» (إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ). و مطمئنم که این اندرز نیز سر چشمه خیر و برکت براى جامعه شما خواهد بود.
👈این احتمال نیز در تفسیر این جمله وجود دارد که شعیب مىگوید: «من شما را داراى نعمت فراوان و خیر کثیرى مىبینم» بنابراین دلیلى ندارد حقوق مردم را ضایع کنید.
🔹دیگر این که: «من از آن مىترسم که (اصرار بر شرک و کفران نعمت و کم فروشى) عذاب روز فراگیر، همه شما را فرو گیرد» (وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_231
❇️#تقليد از #نياكان، درمقابل دليل ونصّ، سرچشمهی بسياری از #انحرافات است
💠قالُوا يا شُعَيْبُ أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ (۸۷/هود)
🌱(امّا مردم مدين در جواب) گفتند: ای شعيب! آيا نمازت به تو فرمان میدهد كه (به ما بگويی) آنچه را كه پدرانمان میپرستيدند رها كنيم؟ (و) يا اينكه (نتوانيم) آن گونه كه خود میخواهيم، در اموالمان تصرّف كنيم؟! تو كه مرد بردبار و فهميدهای هستی! (اين چه توقّعی است كه از ما داری؟)
🔹همهی انبيا عليهم السلام با مخالفانی روبرو بودهاند. قالُوا يا شُعَيْبُ ...
🔹نماز، در اديان گذشته نيز بوده است. «أَ صَلاتُكَ»
🔹نماز، بارزترين نمود آئين شعيب بوده است. «أَ صَلاتُكَ»
🔹نماز واقعی، انسان را به ارشاد ديگران و امر به معروف و نهی از منكر آنها وامیدارد. «أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ»
🔹تقليد از نياكان، درمقابل دليل ونصّ، سرچشمهی بسياری از انحرافات است.
«يَعْبُدُ آباؤُنا»
🔹دين، نه از سياست جداست و نه از اقتصاد. أَ صَلاتُكَ ... نَتْرُكَ ... فِي أَمْوالِنا
🔹راه انبيا، مانع از آزادی بیقيد و شرط است. «نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا»
🔹مالكيّت بر چيزی، دليل جواز بر هر نوع مصرف كردن آن نيست. نَتْرُكَ ... أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا (در قوانين شعيب، قانون كنترل مصرف بوده است)
🔹تجليل و ستايش مخالفان از ما، گاهی به خاطر سكوت ونگفتن حقّ است.
«إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»
🔹تعريف وتمجيد مخالفان، گاهی جنبهی استهزا دارد. «لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
May 11
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
0⃣3⃣ تدبر در سوره #هود
🔹پاسخ نوح به قومش که او را تکذیب میکردند:
قَالَ يَقَوْمِ أَ رَءَيْتُمْ إِن كُنت عَلى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبى ...
اين آيه شريفه و سه آيه بعدش پاسخى را كه نوح (عليه السلام )به استدلال كفار داده بيان مى كند، و مى فرمايد: اى قوم اگر من فرضا داراى بصيرتى از ناحيه خود به من داده و آن را بر شما مخفى كرده باشد، و شما به خاطر جهل و بى رغبتى تان نسبت به پذيرفتن حق ، آن رحمت را درك نكرده باشيد، آيا مى توانم شما را در درك آن مجبور بسازم ؟
اما پاسخ نوح از جهت اول حجت كفار كه گفتند: ((تو بجز بشرى مثل ما نيستى )) جمله ((يا قوم ا رايتم ان كنت على بينة ...)) است .
و پاسخش از اينكه گفتند: ((نمى بينيم كسى بجز اراذل ما پيرويت كرده باشد)) جمله ((و ما اءنا بطارد الذين آمنوا...)) است .
و پاسخش از اينكه گفتند: ((ما هيچ فضيلتى در شما نمى بينيم )) جمله ((و لا اقول لكم عندى خزائن اللّه ...)) است .
آرى ، رسالت ، نوعى اتصال به عالم غيب است ، اتصالى غير معمولى و خارق العاده و مردم نمى توانند يقين كنند به اينكه فلان مدعى رسالت به راستى چنين اتصالى را دارد مگر به اينكه يك امر خارق العاده ديگرى از او ببينند، امرى كه براى آنان يقين بياورد بر اينكه او در ادعاى رسالت صادق است ، به همين جهت نوح (عليه السلام ) در جمله ((يا قوم اراءيتم ان كنت على بينة من ربى )) اشاره كرد به اينكه همراه او بينه و آيت و نشانه معجزه آسائى از ناحيه خداى تعالى هست كه بر صدق او در ادعايش دلالت ميكند.
از همين جا روشن مى شود كه مراد از بينه و آيت ، معجزه اى است كه بر ثبوت رسالت صاحبش دلالت مى كند.
خلاصه كلام اينكه جناب نوح خواسته است بفرمايد نزد من همه چيزهايى كه رسالت از ناحيه خدا بدان نيازمند است موجود است و من شما را به آن چيزها آگاه كردم اما شما از در تكبر و طغيان ، به آن ايمان نياورديد، و ديگر بر من لازم نيست كه شما را در قبول آن مجبور سازم چون در دين خداى سبحان هيچ اجبارى نيست .
در اين كلام حضرت نوح (عليه السلام ) تعريضى است به كفار به اينكه حجت بر شما تمام شد و حقيقت امر برايتان معلوم و روشن گرديد اما با اين حال ايمان نياورديد، و تازه داريد دنبال چيزى ميگرديد كه به خاطر آن ايمان بياوريد،و آن چيز غير از اجبار و الزام چيز ديگرى نيست ، پس اينكه گفتيد: ((ما نراك الا بشرا مثلنا)) در حقيقت درخواست اجبار از شما است ، و در دين خدا اجبار نيست .
و اين آيه از جمله آياتى است كه اكراه را در دين خدا نفى كرده و دلالت مى كند بر اينكه مسأله اجبار نكردن ، خود يكى از احكام دينى است كه در همه شرايع و حتى قديمى ترين آنها كه شريعت نوح (عليه السلام ) است تشريع شده و تا به امروز نيز به قوت خود باقى بوده و نسخ نگرديده است
ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۳۱۳
https://zaya.io/ldpig
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#زندگی_قرآنی
شماره 40
سوره #بقره صفحه_24
❇️ راه #هضم #مصیبتها
🔸 الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ "بقره/156"
🌱 همانها كه چون مصيبتي به آنان رسد، [به اتكاء نيروي صبر و صلات] گويند: ما از آنِ خداييم و به سوي او باز ميگرديم.
💐💐 همه #حُزن و #خوفها از #خودمحوريها و به خود و تعلّقات موهوم دلبستنهاست. همين كه شخص باور كند #متعلق به #خدا و در مُلك و تصرّف اوست، و اين كه مرگ نه روانة عدم شدن، بلكه رجعت به سوي خداست، مشكل حل ميشود و محنت و مصيبت پذيرفته ميگردد.
📚تفسیر آقاے بازرگان
#صابران در #تحمل فشار #مصائب يك #تكيهگاه_محكم دارند و آن استرجاء و توجه به #خدا و نظم جهان است يعنى به هنگام مصيبت مىگويند: چه شده، چيز غير منتظرهاى پيش نيامده، ما همه ملك خدائيم و همه به سوى او باز مىگرديم فلان و فلان رفتند ما هم خواهيم رفت، هر چه داريم از خداست.
📚تفسير احسن الحديث
┄❈❈❁═┄
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
درس هاي عاشورا
#امام_حسین(ع) در روش دعوت خود انقلابی بود و در خط انقلاب و تغییر، روش دعوتگری داشت.
❓ولی چه زمان امام حسین(ع) دست به دامان خشونت شد؟
👈وقتی که به ایشان گفتند: #حکومت_یزید و ابن زیاد را بپذیر. در اینجا امام حسین(ع) فرمود: «لا والله لا أعطیهم بیدی اعطاء الذلیل و لا أقر اقرار العبید.»
📌 بنابراین زمانی که #خشونت را بر ایشان #تحمیل کردند، ایشان ناگزیر خشونت را با خشونت پاسخ داد. پس ما باید #حسین(ع) را با تمام ابعاد وجودیاش و ویژگیاش به عنوان امام درک کنیم. حسینی که امامت او همه عرصههای نبوت، غیر از امر پیامبری را در بر میگیرد. «ای علی! جایگاه تو به من مانند هارون به موسی است. فقط با این تفاوت که بعد از من، پیامبری نیست.»
🚩باید با امامت حسین(ع) همراه شویم. زیرا #قیام او نیز در راستای امامت ایشان بود، دعوت او نیز در راستای امامت او بود، #اخلاق و ابزارها و اهداف و #دانش و #شجاعت و #صبر او نیز همگی در راستای امامت ایشان بود.
از این رو حسین(ع) را در دریاهای #اشکی که برای مصیبت [او] ریخته میشود غرق نسازید.
بلکه با درک #معنای_انسانی موجود در این مصیبت بر او گریه کنید.
علیه کسانی #اعتراض کنید که فاجعه کربلا را به وجود آوردند.
🔻باید اعتراض خود را به اعتراض علیه تمام کسانی که ضد #مستضعفان فاجعه آفرینی میکنند، تبدیل نمایید.
طوری نشود که برای حسین(ع) #گریه کنیم و سینه بزنیم و کسانی را که این فاجعه را آفریدند لعن و نفرین کنیم، سپس به هزاران یزید و کسانی که امت اسلامی را در انحصار خود در آوردهاند، تن بدهیم.
🚩🚩کربلا #آغاز بود، نه پایان.
کربلا باید با حضور در باورهای ما، در زندگیمان جریان داشته باشد.
❓ آیا وقتی به کربلای سال ۶۱ نگاه میکنیم، غیر از مقداری اشک و اقدامات شکلی و ابداع بازیهای تازهای که نیروی عظیم مردم را در راههایی به کار میگیرند که نه تنها فایدهای برای تحقق اهداف امت اسلامی ندارند بلکه امت اسلامی را از اهدافش دور ساخته و به آنها چنین وانمود مینماید که مسؤولیت آنها همین است، وظیفه دیگری هم داریم؟
🚩از کربلای واقعی برای مردم بگویید،
#اباطیل را به حق نیفزایید،
از #آرمانهای_کربلا برای مردم بگویید
و به ذکر مصایب کربلا بسنده نکنید.
✅ امام حسین(ع) و خاندان و اصحاب برگزیده او، به وظایف و مسؤولیتهای خود در خط رسالت عمل کردند. در سطح دنیای اسلام، آرمانها و قضایای بسیاری داریم، با فجایع بسیاری روبرو هستیم،
#یزیدهای بسیاری هستند که #جانهای_محترم را میکشند.
ولی ما همچنان درگیر بحثهای حاشیهای از قبیل جنسیت فرشتگان هستیم.
اگر مسائل مورد بحث و مناقشه خود را بررسی کنیم، میبینیم که همهشان بیهوده است و ارتباطی به اعتقادات و احکام و زندگی ما ندارند.
👈ولی با کسانی که به نام #دین و عناوین دیگر، اسباب عقب ماندگی امت اسلامی را فراهم میکنند، چه کنیم؟
🔴از #مصیبت به عنوان یک هدف دست بردارید و متوجه #آرمان شوید.
از گذشته دست بردارید و به سوی آینده نظر کنید
زیرا ارزش گذشته همانی است که قرآن تعیین کرده است: «لقد کان فی قصصهم عبرة لأولی الالباب»( یوسف/۱۱۱).
باید از گذشته #عبرت بگیریم و به #مسؤولیت خود در قبال آینده عمل کنیم.
📌 در مسیر هزار مایلی، #گام_اول مهم است. آیا آن را برداشتهایم؟
🖋مرحوم علامه سيدمحمدحسن فضل الله
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
أَعُوذُ بِالله ِ مِنْ شَرِّ نَفْسِي. إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی
به خداوند پناه می برم از شرّ نفسم چه نفس همانا به زشتی بسيار فرمان می دهد جز آنكه پروردگارم رحم كند.
بخشی از دعای روز سه شنبه
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_هود آیه 89 تا 97
📄#صفحـہ_232
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_232
❇️درسهای تربيتی در داستان #شعيب
💠وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ (۹۴) كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا بُعْداً لِمَدْيَنَ كَما بَعِدَتْ ثَمُودُ (۹۵/هود)
🌱و هنگامی كه فرمان ما فرا رسيد شعيب و آنها را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود، نجات داديم و آنها را كه ستم كردند صيحه (آسمانی) فرو گرفت و در ديار خود به رو افتادند (و مردند).آن چنان كه گويی هرگز از ساكنان آن ديار نبودند، دور باد مدين (از رحمت خدا) همانگونه كه قوم ثمود دور شدند!.
🔷✨خاطرات پيامبران و ماجرای زندگی اقوام پيشين هميشه الهام بخش برای اقوام بعد است چرا كه آزمايشهای زندگی آنان- همان آزمايشهايی كه گاهی دهها سال يا صدها سال بطول انجاميده- در لابلای چند صفحه از تاريخ در اختيار همگان قرار میگيرد، و هر كس میتواند در زندگی خود از آن الهام بگيرد.
سرگذشت اين پيامبر بزرگ (شعيب) نيز درسهای فراوانی به ما میدهد از جمله:
🔹اهميت مسائل اقتصادی
🔹اصالتها را نبايد فدای تعصب كرد
🔹نماز دعوت به توحيد و پاكی میكند
🔹خود بينی رمز توقف است
🔹ايمان و عمل از هم جدا نيستند
🔹مالكيت بیقيد و شرط سرچشمه فساد است
🔹هدف پيامبران تنها اصلاح بود
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan