eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
779 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات جزء۲۳ سوره یس ۱- میخواهی مشمول رحمت الهی شوی،تقوا نسبت به گذشته و آینده ات داشته باش(۴۵) ۲-سلام ،گفتاری از پروردگار مهربان است (۵۸) ۳-راه راست میدانی چیست؟ بندگی خدا(۶۱) سوره صافات ۴- اجبار در تربیت نوجوان و جوان ،اثر ندارد ،بلکه باید به او آزادی انتخاب داد(۱۰۲) ۵- البته نوجوان و جوان باید نظر بدهند، ولی با تحقیق و دقت(۱۰۲) سوره ص ۶- در مسیر خدا بر حرفهایی که دشمنان خدا میگویند ،صبر کن(۱۷) ۷- اگر بین مردم داوری کردی،به حق داوری کن،ستم نکن و به راه راست هدایت کن(۲۲) ۸- بسیاری از شریکان به هم ظلم میکنند،(۲۴) ۹- شتابزده داوری نکن(۲۴) ۱۰- عالمانه داوری کن,نه بدون تحقیق(۲۴) ۱۱- خطا کردی استغفار کن(۲۴) ۱۲- بین مردم به حق داوری کن و از هوس پیروی نکن(۲۶) ۱۳-مواظب باش ،هوای نفس تو را از راه خدا گمراه نکند(۲۶) ۱۴- خداوند کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند ،را مانند مفسدان قرار نمیدهد(۲۸) ۱۵- خداوند متقین را مانند فاجران قرار نمیدهد(۲۸) ۱۶- هر چه را دوست داری،به یاد خدا دوست داشته باش(۳۲) ۱۷- همیشه آخرت اندیش باش(۴۶) ۱۸-تکبر ورزیدن،برتری جویی مانع عبادت و عمل به دستورات خدا میشود(۷۶) ۱۹- مقایسه غلط ،باعث تکبر میشود،هیچ وقت خودت را با دیگران با معیار غلط مقایسه نکن(۷۶) ۲۰- شیطان قسم خورده همه را گمراه کند،ولی زورش به بندگان خالص خدا نمیرسد ،پس،،،(۸۲-۸۳) سوره زمر ۲۱- مهمترین سرمایه تو،خود و خانواده ات هستی،مواظب این سرمایه ها باش(۱۵) ۲۲- به سخنان خوب گوش بده و از بهترین آن تبعیت کن (۱۸) ۲۳- قیامت به ستمگران (که گزند عذاب را میبینند) گفته شود: بچشید آنچه می کردید (۲۴) ۲۴- تکذیب آیات الهی ،خواری در زندگی دنیا و عذاب آخرت را به دنبال دارد(۲۶) @feiz114
@rahighemakhtoom قوانینى پایدار و عمومى که در صحنهٔ هستى فعالیت می‌کنند، زشت و زیبا، خوب و بد، کم و زیاد، نمی‌شناسند. سطح روبناى هستى جایگاه حکومت مطلقهٔ قوانین است. سقفى که پایین می‌آید، دربارهٔ ساکنان اتاق نمی‌اندیشد! کشتى که در کام گرداب مُهلک فرو می‌رود، تفاوتى میان کشتى‌نشینان نمی‌گذارد و محاسبه‌اى در این‌باره ندارد که بزرگ‌ترین دانشمند و جهان‌بین در آن نشسته و در تفسیر عالم هستى و به وجود آوردن عوامل تکامل انسان‌ها می‌اندیشد، یا پلیدترین فردى مشغول کشیدن نقشه براى نابود کردن قاره‌هاى روى زمین است که اگر گام به ساحل بگذارد، نقشهٔ خود را پیاده خواهد کرد. فعالیتِ آن قدرت روحانى که در افراد تکامل‌یافته می‌تواند با اعماق هستى ارتباط برقرار کرده و فعالیت قانون را با ارتباط با سازندهٔ هستى خنثى نماید، وابسته به مشیت الهى است که هیچ ضابطه و قاعده‌اى نمی‌تواند شرایط و موقعیت آن را براى بشر قابل درک بسازد. در این دنیا، اسرارآمیزتر از این مسئله وجود ندارد که گاه نالهٔ یک سگ ستمدیده‌اى، سرنوشت ستمکاران را دگرگون نماید، در عینِ حال نیایش طولانى پارساىِ از دنیا گذشته هیچ کارى نتواند انجام بدهد! بیایید از این مسئلهٔ اسرارآمیز و فریاد لاینقطعِ عقل و وجدان، این نتیجه را بگیریم که اندیشه و تعقل و وجدان از یک طرف و استحکام قوانین حاکم بر هستى از طرف دیگر، ضرورت حیاتى محاسبه در زندگانى را براى ما اثبات می‌کند. آنچه که با مشیت جدى خداوندى به جریان افتاده است، با تمایلات شوخى‌گرانهٔ من و تو از کار خود نخواهد ایستاد! جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه ☘☘☘
@rahighemakhtoom 📌 فیض الهی 📁 فیض ذات اقدس الهی که از بالا تا پایین فراگیر است و در گستره زمان و زمین او «دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیةِ» است، «بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ»[1] است. مستفیض‌ ها متفاوت ‌اند، اما برخی ‌ها در لیله قدر بهره ‌ای ندارند که آنها از حریم بحث بیرون ‌اند؛ درباره آنها گفته شد: تو «لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی»[2] آنها از بحث بیرون است. آنها در بهترین زمان و بهترین مکان کمترین فیض را هم دریافت نمی ‌کنند، بلکه گرفتار سیئاتی ‌اند که اگر سیئات مثل حسنات چندین برابر کیفر تلخ می ‌داشت، اینها گرفتار عذاب برتری می ‌شدند؛ البته همان طوری که سیئه در ماه‌ های حرام کیفر بیشتری دارد، در زمان و مکان محترم هم کیفر تلخ ‌تری دارد. 📁 اما ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ﴾ که ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾[3] است، اسلام ره آوردی دارد که این ره آوردش «مُهیمن» بر ره آورد انبیای گذشته است؛ همان طوری که خود پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) گذشته از تصدیق انبیای قبلی و انبیای دیگر این «مُهیمن» بر آنها است ﴿وَ مُهَیمِناً عَلَیهِ﴾[4] که تنها در قرآن هیمنه را برای آن حضرت ثابت کرده است، ره آورد او هم هیمنه دارد؛ این طور نیست که فقط آنچه را که انبیای قبل آوردند در همان حدّ وجود مبارک آورده باشد، منتها با زبان و عمل دیگر، منتها با قول و فعل دیگر؛ بلکه محتوای دیگر که این محتوا هیمنه دارد ﴿وَ مُهَیمِناً عَلَیهِ﴾. آثار این هیمنه را در تعبیرات قرآن حکیم و کریم و مجید می ‌توان یافت. 📁 اما سخن از حرکت مادی و معنوی و هوایی و زمین و دریایی نیست، حرکت روحی و معنوی است به نام لیله قدر که عبادت او نه تنها ﴿غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ﴾،[5] بلکه اگر کسی عبادت کند، هر عبادتی که در این یک شب انجام بدهد نه اینکه از اول شب تا آخر شب عبادت کند ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾؛ هر کسی وظایف و مقرراتی را که در بیانات نورانی پیغمبر و اهل بیت (علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسیده است عمل بکند و بقیه شب را هم استراحت کند عبادت آن شب ﴿خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾؛ هزار ماه! یعنی این روح و ریحان وقتی پرواز می‌ کند یک شبه ره هزار ماهه می ‌رود. 📁 اسلام در بُعد معنوی فضیلتی آورد که ﴿لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾، هزار ماه که تقریباً معادل هشتاد سال است. آن ‌گاه در دامنه این مکتب آمدند گفتند «یک بیت از این قصیده به از صد رساله است»،[6] در کنار این هم گفتند این طفل یک شبه ره صد ساله می ‌رود؛ اگر آن بیت معارف قرآنی را به همراه دارد، می ‌تواند بگوید «یک بیت از این قصیده به از صد رساله است»، در حقیقت آیه قرآن است که به این صورت ترجمه شده است و اگر آن طفل یک شبه ره صد ساله می ‌رود طفل لیله قدری باشد نه «لیلة القبری»، این یک شبه ره صد ساله می‌ رود؛ یعنی این ظرفیت را اسلام دارد و آورد که می‌ تواند «جهشی در فکر»، «جهشی در تولید»، «جهشی در منزلت»، «جهشی در سفر» که همان معراج است داشته باشد که از آن به «طی الأرض»، به «طی الزمان»، به «طی المکان» یاد می ‌شود که در ادبیات ما هم آمده است که طی زمان دیدی برترش را ببین، طی مکان دیدی برترش را ببین. اگر اینها را ذات اقدس الهی به عنوان «مُهیمن» قرار داد؛ یعنی به ما ابلاغ کرد، تعلیم داد که شما می‌ توانید یک شبه ره صد ساله بروید. [1]. مصباح الکفهمی، ص647. [2]. دیوان شمس، غزل2131. [3]. سوره قدر، آیه3. [4]. سوره مائده، آیه48. [5]. سوره سبأ، آیه12. [6]. دیوان حافظ، غزلیات، غزل شماره214. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه قدر ـ جلسه 3 تاریخ: 1399/01/06 🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom 📌 قرآن در رأس امور ▪️ فرمود معنای قرآن به سر كردن این است كه او در رأس امور است و انسان می ‌فهمد كه با این كتاب می‌ تواند بالا بیاید، برخی اصلاً این طناب را نگرفتند ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾.[1] در عصر موسای كلیم طناب تورات بود، در عصر عیسای مسیح طناب انجیل بود، در عصر اسلام طناب قرآن كریم و حكیم است كه انبیا هر كدام این طناب ها را به مردم معرفی كردند؛ آنها ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾، در عصر ما هم متأسفانه برخی ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾، اینها اصلاً با این طناب كاری ندارند؛ لذا در چاهند! امروز در چاهند فردا ظاهر می ‌شود ﴿وَیلٌ لِلْمُطَفِّفینَ﴾،[2] «ویل للمكذبین» «ویل» و كذا و كذا. ▪️ فردا كه چاه نمی‌ سازند، فردا چاه افتاده را ظاهر می‌ كنند! قیامت ظرف ظهور این كیفرهای تلخ است، نه ظرف حدوث آن! هم اكنون یك عده در عذابند! ﴿الَّذینَ یأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیتامیٰ ظُلْماً إِنَّما یأْكُلُونَ فی بُطُونِهِمْ ناراً﴾، البته ﴿وَ سَیصْلَوْنَ سَعیراً﴾[3] الآن یك عده‌ای در «ویل» و چاهند، منتها همین كه بدن سرد شد می ‌فهمند که در ته چاهند؛ خیال می ‌كنند در دژ مستحكمند، خیال می ‌كنند در قصرند، خیال می ‌كنند در كاخند، اینها در «ویل» و چاهند، اما آن روز ظهور پیدا می ‌كند. ▪️ اگر عده‌ای ﴿نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾ دامنگیر اینها شد اصلاً اهل تمسك به قرآن كریم نیستند، عده ‌ای این طناب را گرفتند منتها كشان كشان می‌خواهند از دست صاحب طناب این را بیرون بیاورند! دیدید گاهی طناب را می ‌كشند كه از دست صاحبش به در بیاورند و خود مالك بشوند؟! اینها كسانی هستند كه یا گرفتار اختلاف قرائتند یا گرفتار تفسیر به رأیند یا اختلاف در خودكامگی را به حساب دین آوردند و مانند آن، از اینها ذات اقدس الهی تعبیری كه دارد این است فرمود: ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾.[4] شما این طناب را گرفتید كه بالا بیایید یا طناب را گرفتید كه بكشید از دست صاحبش به در بیاورید؟! ﴿فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ﴾ همین است، ﴿الَّذینَ یحَارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[5] همین است، ﴿مَنْ یتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ﴾[6] همین است، ﴿وَ مَنْ یشاقِقِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[7] همین است، ﴿الَّذینَ یخالِفُونَ﴾[8] همین است، اینها كه اهل نفاق و تفرقه هستند همین هستند، اینها این طناب را گرفتند و كشیدند كه از دست صاحبش به درآورند و به میل خود معنا كنند؛ اینها كسانی هستند كه نمی‌ دانند صاحبش كسی است كه «مقهور» نخواهد شد! [1]. سوره بقره, آیه101. [2]. سوره مطففین, آیه1. [3]. سوره نساء, آیه10. [4]. سوره بقره, آیه279. [5]. سوره مائده, آیه33. [6]. سوره بقره, آیه229. [7]. سوره انفال, آیه13. [8]. سوره نور, آیه63. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها تاریخ: 1382/02/23 🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom 📌 ريخت و پاش سفره شب قدر ... ☑ اگر قرآن به سر مى گذاريم، هدف تنها اين نباشد كه خدا گناهان ما را بيامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اينها ريخت و پاش سفره شب قدر است. وقتى يك دوستى سفره اى پهن مى كند، مائده الهى و مَأدبة الهى مى چيند، مهمان هاى خود را به بهترين وجه پذيرايى مى كند. وقتى مهمان ها برخاستند، سفره برچيده مى شود، آن ريزه هاى سفره را مى ريزند؛ مرغ ها آن ريزه هاى سفره را مى چينند. ☑ ريزه سفره شب قدر اين است كه كسى نسوزد، به جهنم نرود. اينها شب قدر نيست. شب قدر آن است كه انسان طيّار گونه دست هزارها نفر را بگيرد و به بهشت ببرد. در دنيا رفتار او، گفتار او، سيرت او، سريرت او، سنّت او آموزنده باشد. هزارها نفر را زنده كند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد. اگر ما بتوانيم در كنار سفره الهى و دولت قرآن بنشينيم، چرا در ته صفوف و صَفُّ النِعال قرار بگيريم به دنبال آن ريزه هاى سفره تكان ها باشيم كه از سفره تكانده شده چيزى به ما برسد. 🔹 (منبع : حرم جضرت معصمومه (س) ۸۵/۷/۲۱) 🌿🌿🌿
: 📌 محصول شب قدر ... 📁 اين مشكلات دولت و ملت نه از قبيل مشكلات و شبهات ابن كمونه است كه حكيم حل كند، نه از قبيل مشكلات ترتب است كه اصولي حل كند، نه شبيه مشكل شرط متأخر است كه فقيه حل كند! 📁 مشكلات ۸ ميليون پرونده روي الفباي دين است. اين نماز شب ها، اين نماز وترها، اين نماز مستحبي ها، اين قرآن به سرها، اين توسل ها، اين دعاها، اين زيارت ها براي اينكه ما را بيدار كند، ما باطل را حق ننگريم! 📁در قرآن كريم فرمود: يك عده مرده اند، آنها كافرند؛ يك عده بيمارند. آنكه به نامحرم مي نگرد، بيمار است؛ فيطمع الذي في قلبه مرض. و فرمود: فتري الذين في قلوبهم مرض يسارعون فيهم. قرآن براي آن است كه اين بيماري هاي سياسي، اخلاقي، رواني و مانند آن را حل كند. اگر جامعه اين بيماري ها را حل كرد و سالم شد، جامعه امام زماني است. بنابراين شبي كه قرآن نازل مي شود، شب يهدي للتي هي اقوم است. ما چرا خود قائم به قسط نشويم؟! چرا ما قلبمان را قرآني نكنيم و نگوئيم ما كنت افسر قراناً لم اره، ما كنت اتولي اماماً لم اره؟ 📁اينكه مي بينيد وقتي امام سجاد يا ائمه ديگر(ع) دستشان را به دعا برمي داشتند، وقتي پايين مي آوردند، اين دست را يا بر بالاي سر مي گذاشتند، يا مي بوئيدند، يا مي بوسيدند، يا به صورت مي كشيدند، مي گفتند: اين دست ما به دست بي دستي خدا رسيده است. اين از مجاز به حقيقت رسيدن است، نه از مجاز به مقصد رسيدن. 📁اگر وجود مبارك امام سجاد مالي را به سائل مي داد، اين دست را مي بوئيد و مي بوسيد و بر سر مي گذاشت، مي گفت: گيرنده اين صدقه خدائي است كه در سوره توبه فرمود: «هو الذي يقبل التوبه عن عباده و ياخذ الصدقات . اين كجا، آن كجا! هم مجازي است در برابر هدف، هم مجاز است در قبال حقيقت. 📁اگر فرصت كرديد اعتكاف دهه سوم را از دست ندهيد. ممكن است شما ۳۰ سال درس بخوانيد، مجتهد مسلم بشويد، اما راه شب قدر شب ديگر است! آن ليله القدر خير من الف شهر به شما شامه مي دهد كه بوي بد سياست بازي ها را، حزب بازي ها را، باند بازي ها را استشمام كنيد. در متن سياستيد مثل امام راحل و سيد حسن مدرس، نه بيراهه مي رويد، نه راه كسي را مي بنديد. در متن انتخاباتيد، اما نه فريب مي دهيد، نه فريب مي خوريد. اين بو كشيدن با درس و بحث حوزه و دانشگاه حاصل نمي شود! اين محصول شب قدر است و محصول اعتكاف است و محصول آن چشم باطني است. 🔹(منبع : حرم حضرت معصمومه (س) ۸۵/۷/۲۱) 🍀🍀🍀
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 184 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ✅پيام به همايش امام زمان و آينده جهان 📈 اصل پنجم. براساس جهاني بيني توحيدي، تمام نمودها و آيت هاي قرآني و عرفاني به يك بود و ذي آيتِ اصيل منتهي مي گردد، و تمام بودهاي حِكَمي و كلامي به يك بود اصلي و ذاتي ختم مي شود و تمام ارزش ها و بايدهاي اخلاقي به يك ارزش ذاتي و بايد اصيل برمي گردد، زيرا اگر چيزي در جهانِ نمود يا بود، سهمي از آيت و نمود بودن دارد، يا بهره اي از بود و هستي را داراست، يا حظّي از بايد ارزشي دارد، حتماً به چيزي كه هستي او ذاتي و لزوم معرفت او اوّلي و تحتّم خضوع در ساحت او ضروري است، منتهي مي شود؛ يعني منطقه علم مانند قلمرو عَيْن يك اصل دارد و بس، و غير آن اصل يكتا و يگانه حتماً بايد به همان اصلِ واحد و اَحَد برگردد، وگرنه سهمي از نمود يا بود و يا بايد نخواهد داشت؛ (كلّ شي ء هالك إلّا وجهه).[ سوره قصص، آيه 88.] مَن جز اَحَدِ صَمَد نخواهم جز مَلِك اَبَد نخواهم بي او زبراي عشرتِ من خورشيد سبوكشد نخواهم [ديوان شمس تبريزي.] 📁 به استناد اين اصل و اعتماد بر اصل چهارم، معرفت امام بدون معرفت پيامبر ابتر است؛ چه اينكه شناخت پيامبر بدون شناخت خداي سبحان بي ثمر، چون امام خليفه رسول است؛ چه اينكه رسول خليفه خداوند است و معرفت خليفه بدون معرفت مُسْتَخلف عنه ممكن نخواهد بود ،زيرا تار و پود خلافت را علم و اراده مستخلف عنه تأمين مي كند. اگر كسي خداوند را كه مُسْتَخلف عنه رسول است نشناسد، قطعاً به معرفت پيامبر كه خليفه او است، پي نمي برد و اگر كسي رسول را نشناسد، هرگز به معرفت امام كه خليفه او است، نايل نمي گردد، و ممكن است به جاي غدير سقيفه را و به جاي علي(عليه‌السلام) ديگري را انتخاب كند، و در نتيجه از معرفت امام زمان (عج) خود محروم شود كه چنين حِرماني زمينه محروميّت از حياتِ معقول را فراهم مي نمايد و از دست دادن حيات عقلي، مستلزم ابتلا به زندگي جاهليت است كه عناصر محوري آن را جهل علمي و جهالت عملي تشكيل مي دهد. 📁 لذا حضرت امام جعفر صادق(عليه‌السلام) به زراره فرمود: ... هروقت عصر غيبت ولي عصر(عج) را ادراك نمودي، اين دعا را نيايش كن: «اللّهم عَرِّفْني نَفْسَك فانّك اِنْ لَم تُعَرّفني نَفسَك لم اَعْرِف نَبيَّك، اللّهم عَرِّفْني رَسُولَك فانّك اِنْ لَمْ تُعَرفّني رسولك لم اَعْرِفْ حُجّتك اللّهم عَرِّفني حُجَّتك فانّك اِنْ لم تُعَرّفني حُجّتك ضَلَلْتُ عَنْ دِيْني».[ الكافي، ج 1، ص 337.]البته چنين معرفتِ ملكوتي، نتيجه چنان بينش توحيدي است كه رهبران معصوم را خليفه خداوند مي داند، نه آنكه واليان مردمي را نماينده جمهور و منتخب آنان تلقّي كند و از اين تحليلْ راز كلامي بودن مسئله امامت نزد اماميه و سرّ فقهي بودن آن نزد ديگران معلوم خواهد شد، زيرا يكي تعيين امام(عليه‌السلام) را فعل خداوند مي داند و ديگري انتخاب او را كار مردم. 📁 البته معناي انتظار و آثار پربار آن، بنا بر مكتب نَصْبْ، دقيق و عميق و عريق خواهد بود، برخلاف آنچه بر مكتب انتخاب مترتّب است كه فقط جنبه مُلكي و طبيعي دارد و فاقد صبغه ملكوتي و جنبه فراطبيعي است؛ يكي با چند قدم از پاي مي افتد و ديگري با سر مي دود؛ دلا در سِرّ عشق از سَرْ مينديش بده جان و زجانْ ديگر مينديش چو سَرْ درباختي بشناختي سِرّ چو سِرّ بشناختي از سَرْ مينديش همه بت ها چو ابراهيم بشكن هم از آذر، هم از آزر مينديش[ديوان عطار.] 📁 البته فاني را بهاي كالاي باقي قرار دادن، تجارت سودآوري است كه هرچند سوداگران مادّي به آن رضا نمي دهند، ولي صاحبدلاني كه در سويداي قلب آنان شوق حق نهادينه شد، به استقبال آن مي شتابند. 🍀🍀🍀 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. 🍀🍀🍀
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 185 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ✅پيام به همايش امام زمان و آينده جهان 📈 اصل ششم. هرچند ضرورت اصل امامت و حتمي بودن عصمت امام و قطعي بودن ساير مسائلِ كلانِ كلامي را برهان عقلي به عهده دارد، ليكن تطبيق آن بر مصاديق معيّن و تعديد افراد و ازمنه و امكنه آنان را دليل معتبرنقلي عهده دار است، زيرا نَقْلِ معتبر، گذشته از امضاي ره آورد عقل قطعي امامت، خصوصيت هاي آن را بازگو نموده و جامعه بشري را به آن هدايت مي نمايد. 📁 آنچه به طور يقين از اهل بيت وحي و عصمت(عليهم‌السلام) در اين باره رسيد، عبارت از آن است كه امامان معصوم(عليهم‌السلام) و جانشينان راستين رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم دوازده نفراند و اسامي آن ذواتِ مقدس و تمام ويژگي هاي هويّت آنان ترسيم و تقرير شده است، و آنچه به طور قطع از تاريخ و سيره به دست مي آيد، اين است كه يازده نفر از آن امامان معصوم(عليهم‌السلام) به دنيا آمدند و امامت نمودند و با شهيد يا مسموم شدن ارتحال نمودند. آنچه به طور مسلّم از عقل و نقل روشن است، اين است كه هرگز جامعه انساني بدون امام معصوم(عليهم‌السلام) نخواهد بود و زمين هرگز از حجّتِ ذي عصمت خالي نيست. 📁 نتيجه اين مبادي قطعي سه گانه اين است كه امام معصومِ دوازدهم متولد شد و زنده است و ظهور خواهد كرد، نه آنكه بعداً متولد گردد و نه آنكه قبلاً متولد شده و رحلت كرده باشد، زيرا هم پندار باطلِ عدم تولد ضلالت است و هم زعمِ آفِل فائل ارتحال غوايت، زيرا اوّلي را دشمنِ لَدُود ساخت و دومي را خائن و مزدور عَنُود پرداخت. شايد كينه توز مشتركِ جاهليت كهن و جديد كه طبق فرموده خداي سبحان هر روز نيرنگ تازه به بازار زر و زور عرضه مي كند؛ يعني يهود نژادپرست كه هم در صدر تاريخ و هم در ساقه آن خائنانه دسيسه كرد و مي كند، در آن سهيم بوده و هست؛ (...ولا تَزالُ تَطّلعُ عَلي خائنةٍ منهم اِلّاقليلاً منهم).[ سوره مائده، آيه 13.] 📁 با اين تحليلِ هماهنگِ عقل و وحي، معناي انتظار پيروان اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم‌السلام) با انتظار ديگران فرق عميق دارد، زيرا فرقه ناجيه منتظر طلوع شمس موجودِ مستور است و ديگران منتظر وجود ستاره معدوم، لذا حضرت ولي عصر(عج) به اعتقاد راسخ ما، مهدي موجود موعود است و طبق پندار ديگران فقط موعود است، نه موجود. 🔹 تفاوت معناي انتظار در دو طيف مزبور، همان تفاوت عريق موجود و معدوم است كه نمي توان مرز آن را تحديد نمود، زيرا يكي عكس ماه را در قعر چاه مي بيند و به انتظار او فرو مي رود و ديگري رخ ماه را در سپهر مشاهده مي نمايد و به انتظار اوج، فرازمندانه عروج مي كند؛ دلا خود را در آيينه، چو كژبيني هر آيينه تو كژ باشي نه آيينه، تو خود را راست كن اوّل يكي مي رفت در چاهي، چو در چَهْ ديد او ماهي مَه از گردون ندا كردش، من اين سويم، تو لاتَعْجَل مجو مه را تو در پستي كه نبود در عدم هستي نرويد نيشكر هرگز، چو كارد آدمي حنظل [ديوان شمس تبريزي.] 🍀🍀🍀 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. 🍀🍀🍀
37 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 🔹 آسیب‌های فهم قرآن، از قدیمی‌ترین بحث‌های قرآنی است. ناآگاهی از ویژگی‌های قرآن، ناآگاهی به ابزارهای فهم و ناآگاهی و بی‌توجهی به منابع فهم، از جمله این آسیب‌ها می‌باشد. 🔹 فهم متون دینی، (کژ فهمی متون دینی منحصر به متون اسلامی نیست، بلکه سابقه‌ای دیرینه دارد که هم در قرآن و هم در روایات به چشم می‌خورد؛ مانند: «یحرفون الکلم عن مواضعه») [۱] [۲] به ویژه قرآن، همانند فهم گفته و نوشته‌های دیگر قانونمند است. 🔹 علاوه بر آن، قرآن به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردش، ملاک‌های افزون‌تری برای فهم دارد که غفلت از آن انسان را از شناخت صحیح مراد خداوند از آیه‌های نورانی‌اش باز می‌دارد. بدین سبب، از دیر باز کژ فهمی‌های بسیاری دامن‌گیر مراجعان به قرآن بوده و هست. 🔹 کژی‌هایی که ممکن است در زمینه فهم قرآن پدید آید به «آسیب‌های فهم» نامبردار است. توجه ‌به ‌این‌ آسیب‌ها و راه‌های رفع آن هم ‌زاد خود قرآن است. 🔹 پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) و جانشینان گرامی‌اش (علیهم‌السّلام) هماره مخاطبان قرآن را به فهم صحیح و بایسته راهنمایی کرده، آنان را از انحراف در فهم کتاب خدا بازداشته‌اند. 🔹 اعتراض‌های پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) به برهم زنندگان آیه‌های قرآن [۳] و ایستادگی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در پاسداری از حریم قرآن در برابر مدعیان فهم آن در این راستاست. 📁 حضرت علی (علیه‌السّلام) از یکی از قاضیان زمان خود پرسیدند: آیا تو ناسخ و منسوخ (قرآن) را از یکدیگر باز می‌شناسی؟ پاسخ داد: نه. حضرت فرمودند: خود و دیگران را نابود کردی. [۴] 🔹 آن حضرت در نامه‌ای به معاویه نوشتند: تو با تاویل قرآن به دنیا دست یازیدی. [۵] 🔹 امام باقر (علیه‌السّلام) در دیدار با قتاده - که یکی از فقیهان و مفسران بصره بود - فرمودند: اگر قرآن را از پیش خود (بدون توجه به ویژگی‌ها و معیارهای فهم آن) تفسیر کنی، هم خود را نابود کرده‌ای و هم دیگران را و اگر سخن دیگران را بازگویی، خود و دیگران را به نابودی کشانده‌ای... [۶] [۷] 🔹 امام صادق (علیه‌السّلام) در پاسخ صوفیان (که آیه‌های زهد و ایثار را شاهدی برای خود دانسته و علیه امام (علیه‌السّلام) استدلال و احتجاج می‌کردند) فرمودند: آیا شما به ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن آگاهید؟ گمراهان و نابود شدگان این امت‌ به امثال این‌گونه آیه‌ها گمراه و نابود شدند. [۸] [۹] ⏪ ادامه دارد... ☘☘☘ 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. ☘☘☘
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 37 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅
38 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها بنابراین، آسیب‌های فهم قرآن از قدیمی‌ترین بحث‌های قرآنی است که معلمان قرآن بدان هشدار داده و به دامن‌گیر شدن آیندگان نیز خبر داده‌اند، 🔹 آن‌گونه که در سخن حضرت علی (علیه‌السّلام) آمده است: زمانی فرا رسد که... کالایی نزد آنان ارزان‌تر از قرآن نیست، آن‌گاه که به حق خوانده شود (و معنای درست آن بیان شود) و کالایی پرفروش‌تر و گران ‌قیمت‌تر از قرآن نیست. آن‌گاه که ناروا معنا شود. [۱۰] آسیب‌های باد شده بدین قرار است: 📁 ← ناآگاهی از ویژگی‌های قرآن گام نخست در راه فهم و بهره‌گیری از قرآن شناخت ویژگی‌های این کتاب ارجمند است؛ زیرا قرآن علاوه بر جنبه‌هایی که در هر نوشته‌ای وجود دارد و نویسندگان و خوانندگان بدان آگاهند، دارای ویژگی‌هایی است که بدون آگاهی نسبت ‌به آن‌ها فهم صحیح آن ممکن نیست. 📁 ←← ناآگاهی از راهنمایی معلمان قرآن گرچه مخاطبان قرآن در عصر نزول، ظاهر بخش مهمی از آن را می‌فهمیدند و از پیش خود به مرحله‌ای از فهم قرآن می‌رسیدند، ولی چنان نبود که هیچ آیه‌ای بر آنان مبهم نماند و مراتب عالی فهم آیه‌ها را همگی دریابند. 🔹 پس معلم و مفسری لازم بود تا آیه‌های الهی را بر مردم بیان کند و مشکلات فهم مردم را برطرف نماید. 🔹 معلم قرآن کسی جز پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) نبود که وظیفه پیام ‌رسانی الهی را به تعلیم خداوند بر عهده داشت. او نخستین کسی بود که قرآن را در همه ابعاد و مراتب درک کرده بود و به مقتضای فرمان الهی، وظیفه داشت‌ برای مردم نیز شرح و توضیح دهد: «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم.». [۱۱] 📁 برخی از مفسران مفاد آیه مزبور را منحصر به شرح آیه‌های متشابه و مشکل قرآن کرده‌اند؛ بدان دلیل که آیه‌هایی که نص یا ظاهر است نیازی به بیان و شرح ندارد [۱۲] و اگر همه آیه‌ها نیاز به توضیح داشته باشد لازمه‌اش آن است که همه مجمل باشد. [۱۳] اما باید توجه داشت که 🔹 اولا، «ما نزل» اطلاق دارد و تمامی آیه‌ها را دربر می‌گیرد. 🔹 ثانیا، آیه در مقام بیان یکی از وظایف حضرت رسول (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) است و این بیان برای همه آیه‌ها موضوعیت دارد، هرچند مفاد آیه پیچیده نباشد. علاوه بر آن، گاهی مفاد اولیه آیه روشن بوده. ولی ایشان مراتب بالاتری از آن را بر مردم بیان کرده‌اند. به این ترتیب، بیان و شرح پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) درباره آیه‌های قرآن، اعم از نص و ظاهر و متشابه و...، حجت است [۱۴] 🔹 و این وظیفه پس از ارتحال پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) بر عهده عترت آن گرامی نهاده شد و به مقتضای حدیث‌ شریف ثقلین بیان آنان نیز برای طالبان فهم قرآن حجت است. [۱۵] («انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا: کتاب الله و عترتی اهل بیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.») 🔹 بر این اساس، جویای فهم قرآن باید به این ویژگی قرآن آگاه بوده و توجه داشته باشد قرآن کتابی است که در کنار آن معلم نهاده‌اند تا معارف آن را به مردم بیاموزد و مراجعه‌ به آن از پیش خود، انسان را آن‌چنان که شایسته است ‌به مقصد نمی‌رساند و حتی در برخی موارد، بر حیرت و گمراهی او می‌افزاید، مگر این‌که از شیوه‌ای که پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در فهم قرآن ارائه داده‌اند پیروی کند و از تفاصیل و قیدها و توضیح‌هایی که درباره آیه‌ها بیان نموده‌اند بهره‌مند شود.(بر معلم بودن و مرجع بودن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آیه‌های ذیل نیز دلالت دارد) [۱۶] [۱۷] [۱۸] ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🍀🍀🍀
@rahighemakhtoom 📌درنگ و تامل 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. 🍀🍀🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۲۳) _ معنای شنوا بودن خدا این ( ) است، به این معنا نیست که خدا می شنود! البته خدا هم را می شنود، هم را می شنود، هم را می شنود، و را می شنود؛ هم را. (سمیع) دو قسم است: یک عادی است که می گوئیم می شنود، ما حرف های دیگران را هم می شنویم! یک سمعی است که ترتیب اثر می دهد. مثلاً ما می گوئیم فلان کس حرف ما را نمی شنود، یعنی ترتیب اثر نمی دهد. ما در این دعاها می گوئیم: پروردگارا! (اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعا) هستی، تو دعا را گوش می دهی، یعنی دعا را می شنوی؟ خُب غیبت را هم می شنود، فحش را هم می شنود؛ او (بِکُلِّ شَیء سَمیع) است. این (سَمیعُ الدُّعاء) به آن معنا نیست که می شنوی، این سمیع الدعاء یعنی حرف ما را گوش می دهی و قبول می کنی! اینکه می گوئیم اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعاء، یعنی عمل می کنی نه می شنوی؛ خُب همه چیزها را می شنود! 🔶️ ر.ک سوره آل عمران / آیه ۳۸ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۲/۰۸/۰۱ ☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۲۴) _ در هر مورد اظهار نظر نکنیم مَن تَرَک قَول لا اَدری اُصیبَت مَقاتِلُه. بیان نورانی این است که: اگر کسی در هر زمینه ای چه مورد قرار بگیرد، چه خودش بخواهد بنویسد، چه بخواهد بزند؛ در هر جایی می کند، مرگ گاه او را تیر گرفته است. یک وقتی تیر و سنگ می آید به پای آدم می خورد، اینجا مرگش قطعی نیست؛ اما اگر به مغزش این تیر یا سنگ رسید، او رفتنی است. فرمود: اگر کسی دهنش باز باشد در هر مطلبی حرف بزند، همه جا مدّعی علم باشد؛ این (اُصیبَت مَقاتِلُهُ)، یعنی گاه او مورد اصابه تیر قرار گرفته است؛ این است. 🔶 ر.ک نهج البلاغه / حکمت ۸۵ ✅ درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۸/۲۳ 🔅🔅🔅 @rahighemakhtoom
نکات جز ۲۴ سوره زمر ۱-آیا خداوند برای نجات و دفاع از تو کافی نیست ؟( ۳۶ ) ۲- وقتی زیانی به تو می رسد خدا را بخوان، ولی وقتی مشکلت حل شد،: نگو این نعمت را به خاطر کاردانی خودم به من دادند، این آزمایش الهی است(۴۹) ۳- هر چند گرفتار گناه شدی ولی از رحمت خدا ناامید نشو چون خداوند همه گناهان را می آمرزد (۵۳) ۴- به سوی خدا برگرد، تسلیم شو، از قرآن پیروی کن ،تا گرفتار عذاب نشوی( ۵۴-۵۵) ۵- کلیدهای آسمان و زمین از آن خداست به او ایمان بیاور تا ضرر نکنی( ۶۳ ) ۶-فقط خدا را عبادت کن و شکرگزار باش (۶۶) ۷- خدا را آنگونه که شایسته اوست بشناس (۶۷) سوره غافر ۸- فریب قدرت نمایی دشمن و کفار و رفت و آمدشان به شهرها و کشورها را نخور (۴) ۹- اگر می‌خواهی مشمول استغفار ملائکه شوی، ایمان ،تو به ،پیروی از راه خدا(۷) ۱۰- آخرت سرای همیشگی و دنیا متاع زودگذر است،« آخرت خانه دایم و دنیا مسافرخانه است»,دائمی را انتخاب کن( ۳۹) ۱۱- کیفر اعمال بد به اندازه خود اعمال است ولی پاداش اعمال خوب ،بهشت و روزی های بی حساب است پس دنبال روزی بی حساب باش(۴۰) ۱۲- به حرف کسی گوش کن که تو را به سوی نجات دعوت کند نه آتش (۴۱ ) ۱۳- کارهایت را به خدا واگذار کن، خداوند نسبت به بندگان بیناست(۴۴) ۱۴- کارهایت را به خدا واگذار کن، خداوند تو را از فتنه‌های دشمنان حفظ می کند( ۴۵) ۱۵- پیرو کسی باش که در جهنم آتش عذاب را از تو برطرف کند (۴۷) ۱۶- دعا کن استجابت الهی حتمی است (۶۰) ۱۷- تکبر از عبادت الهی ،دروازه ورود به دوزخ است (۶۰) ۱۸- خداوند همواره آیاتش را به تو نشان می‌دهد، او را کفر نورز (۸۱ ) سوره فصلت ۱۹-در زندگی تمام توجهت به سوی خدا باشد( ۶) ۲۰- نجات در پرتو ایمان و تقواست( ۱۸ ) ۲۱-اگر بگویی: پروردگار من خدای یگانه است و در راه خدا استقامت کنی، فرشتگان بر تو نازل می‌شوند(۳۱) ۲۲- اگر می خواهی فرشتگان یار و مددکار تو در زندگی دنیا و آخرت باشند ؛ایمان واستقامت (۳۱) ۲۳- نیکو حرف بزن،بهترین سخن دعوت به سوی خداست همراه با عمل صالح و تسلیم خدا شدن (۳۳ ) ۲۴-خوبی و بدی یکسان نیست ،بدی را خوبی دفع کن( ۳۴ ) ۲۵-اگر می‌خواهی دشمنی ها به دوستی تبدیل شود بدی را با نیکی دفع کن (۳۴) ۲۶- شیطان شروع به وسوسه کرد، به خدا پناه ببر (۳۶) ۲۷- هر عملی انجام دهی خوب یا بد اثرش به خودت برمی‌گردد و خداوند به بندگان زور نمی کند (۴۶) @feiz114
Al-Ghashiya03.mp3
6.2M
🔅🔅🔅 📌نگاشت9:تفسیر صوتی سوره الغاشیه 📼 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📼 جلسه سوم ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
تفسير سوره غاشیه جلسه 3.docx
53.4K
🔅🔅🔅 📌نگاشت10:تفسیر متنی سوره الغاشیه 📼 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📼 جلسه سوم ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت11:نکته ها ی تفسیری آیات 1و2 سوره غاشیه ✅ هَلْ‌ أَتَاکَ‌ حَدِيثُ‌ الْغَاشِيَةِ 🔹 «هَلْ أَتَاکَ؟»: استفهام، برای نشان دادن عظمت شدائد و اهوال روز قیامت است. «الْغَاشِیَةِ»: فراگیرنده. مراد روز قیامت است که مردمان کافر و فاجر و فاسق را زیر مصائب و شدائد خود می‌گیرد. ✅ ۱ - خداوند، هشداردهنده به انسان ها و تشویق کننده آنان به شنیدن حوادث قیامت (هل أتیک حدیث الغشیة) 🔹 استفهام در «هل أتاک»، براى ترغیب به شنیدن پاسخ است و خطاب در آن، گرچه ممکن است به طور مستقیم متوجه پیامبر(ص) باشد; ولى به دلیل سیاق آیات، مراد عموم انسان ها است. ✅ ۲ - قیامت، انسان ها را در میان گرفته و راه گریز را بر آنها خواهد بست. (هل أتیک حدیث الغشیة) 🔹 «غشاء» و «غطاء» (پوشاننده) به یک معنا است و قیامت، از آن جهت «غاشیة» نامیده مى شود که با حوادث سهمگین خود، خلق را احاطه مى کند. (مقاییس اللغة) ✅ ۳ - قیامت، روزى بزرگ و هنگامه حوادث و رخدادهاى شگفت است. (حدیث الغشیة) 🔹 «غاشیة» به معناى داهیه (کار بزرگ) است (نهایه ابن اثیر) و همان گونه که در موارد بد و ناخوشایند به کار مى رود، در موارد خوب نیز استعمال مى شود و قیامت به همین مناسبت «غاشیة» نامیده شده است. استفهام از شنیدن خبر قیامت، نشانگر این است که در آن روز، حادثه هایى قابل توجّه و سزاوار بازگو کردن و شنیدن به وقوع خواهد پیوست. ✅ ۴ - برانگیختن مخاطب به دقت در گفتار و تشویق او به شنیدن گزارش، روشى مطلوب در شیوه اطلاع رسانى است. (هل أتیک) ✅ ۵ - «غاشیه» از نام هاى قیامت (الغشیة) 🔅🔅🔅 ✅ وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ 🔹 «وُجُوهٌ»: چهره‌ها. مراد خود اشخاص و افراد است. 🔹 «خَاشِعَةٌ»: خوار و زبون. فرو شکسته و درهم شکسته. خضوع ایشان، سرافکندگی آمیخته با شرمندگی و نگرانی است. ✅ ۱ - جمعى از حاضران صحنه قیامت، شکسته حال و سرافکنده اند و ذلّت و خوارى در چهره آنان نمایان است. (وجوه یومئذ خشعة) 🔹 «خشوع»; یعنى، در برابر کسى سر تعظیم فرود آوردن و سر به زیر بودن و «خاشع» به معناى شکسته حال است (مقاییس اللغة). ✅ ۲ - صحنه گریزناپذیر قیامت، براى برخى جز فروتنى و تسلیم ذلّت بار چاره اى باقى نمى گذارد. (حدیث الغشیة . وجوه یومئذ خشعة) ✅ ۳ - چهره حاضران صحنه قیامت، نمایانگر فرجام کار آنان است. (وجوه یومئذ خشعة) ✅ ۴ - خلود دوزخیان در آتش جهنم (تصلى نارًا) 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت12:نکته ها ی تفسیری آیات3تا5 سوره غاشیه ✅ عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ 🔹 «عَامِلَةٌ»: کوشا و پویا. مراد این است که همیشه این پا و آن پا می‌کنند و برمی‌جهند و می‌افتند، و آسایش و آرامش از آنان سلب‌می‌گردد، و هر دم گرفتار عذابی می‌شوند 🔹 «نَاصِبَةٌ»: در رنج. دچار زحمت و مشقّت. خسته و مانده. ✅ ۱ - گرفتاران پستى و خوارى در قیامت، براى رهایى خود تلاش کرده، خویش را به سختى و زحمت خواهند انداخت. (عاملة ناصبة) 🔹 مراد از «عمل» در قیامت - به قرینه آیه قبل - تلاش دوزخیان براى رهایى از مخمصه اى است که آنان را به خشوع و ذلت افکنده است. 🔹 «نَصَب» به معناى تعب است. (مفردات راغب)، بنابراین «ناصبة» به معناى کسانى است که خود را به رنج و سختى مى اندازند. به قرینه «یومئذ» در آیه قبل مى توان گفت که این دو وصف مربوط به آخرت است. ✅ ۲ - تلاش بى حاصل و رنج و زحمت بیهوده، نمونه اى از گرفتارى هاى قیامت براى برخى از مردم (حدیث الغشیة ... عاملة ناصبة) ✅ ۳ - اهل دوزخ، تلاش هاى پرمشقّت خود در دنیا را بى نتیجه دیده و براى رهایى از پستى و ذلّت در قیامت، از آن بهره اى نخواهند برد. (وجوه یومئذ خشعة . عاملة ناصبة) ✅ ۴ - عمل گروهى از مردم، در قیامت حبط خواهد شد. (عاملة ناصبة) ✅ ۵ - اهل دوزخ، از تلاش هاى خویش در دنیا، جز رنج و تعب در آخرت سودى نخواهند برد. (عاملة ناصبة) 🔅🔅🔅 ✅ تَصْلَى‌ نَاراً حَامِيَةً 🔹 «تَصْلی»: به‌آتش داخل می‌شوند و بدان می‌سوزند 🔹 «حَامِیَةً»: بی‌نهایت گرم و سوزان (نگا: قاسمی). ✅ ۱ - چشیدن آتش سوزان و گرفتارى به رنج و مشقت آن، فرجام کسانى است که حضورشان در صحنه قیامت، همراه با خفّت و خوارى است. (وجوه یومئذ خشعة ... تصلى نارًا حامیة) 🔹 «صلى النار»; یعنى، حرارت آتش را به سختى چشید (قاموس). ✅ ۲ - خلود دوزخیان در آتش جهنم (تصلى نارًا) فعل «تصلى» از ریشه «صَلاة» به معناى ملازم و همراه بودن است. (لسان العرب به نقل از زجاج) ✅ ۳ - آتش دوزخ، بسیار سوزان و داراى حرارتى شدید است. نارًا حامیة «حامیة»; یعنى، داراى حرارت و چون آتش همواره داراى حرارت است، تصریح به این وصف، بیانگر غیر متعارف بودن آن حرارت است. 🔅🔅🔅 ✅ تُسْقَى‌ مِنْ‌ عَيْنٍ‌ آنِيَةٍ ✅ ۱ - کسانى که در قیامت حضورى ذلّت آمیز دارند، به نوشیدن از چشمه اى جوشان وادار خواهند شد. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۲ - دوزخیان، گرفتار تشنگى و نیازمند نوشیدنى خواهند شد. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۳ - نوشیدن اجبارى مایع جوشان، یکى از عذاب هاى دوزخیان است. (تسقى من عین ءانیة) ✅ ۴ - وجود چشمه جوشان در جهنم (تصلى نارًا حامیة . تسقى من عین ءانیة) ✅ ۵ - مأموران الهى در جهنّم، عهده دار عذاب دوزخیان* (تسقى) مجهول بودن «تسقى»، بیانگر وجود یک یا چند مأمور عذاب در دوزخ است. 🔅🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (122) (گنجینه آموزه های تفسیری) @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌لطايف و اشارات ✅ 3 ـ هدايت تكويني در قرآن كريم در بحث تفسيري گذشت كه هدايت تشريعي همان راهنمايي از طريق وحي و قانونگزاري است و راه مشخص و محدود آن دريافت قانون از قرآن كريم و سنّت معصومان (عليهم السلام) براي آگاهي به حلال و حرام الهي است و به آن «ارائه‌ي طريق»، يعني نشان دادن راه گفته مي شود. امّا هدايت تكويني كه از آن به «ايصال به مطلوب»، يعني رساندن به مقصود و مقصد تعبير مي شود مرز محدودي ندارد. اكنون به برخي از آيات قرآن كريم كه ناظر به هدايت تكويني است اشاره مي شود: ⏪ الف: (ومن يؤمن بالله يَهْدِ قلبه)[ سوره‌ي تغابن، آيه‌ي 11.]. از اين آيه‌ي كريمه بر مي آيد كه هدايت تكويني آنگاه نصيب انسان مي شود كه بخشي از راه را پيموده باشد. ⏪ ب: (والّذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سُبُلنا)[ سوره‌ي عنكبوت، آيه‌ي 69.]. هدايتي كه پس از ايمان به خدا و مجاهدت در راه او نصيب مؤمنان مجاهد مي گردد همان هدايت تكويني است. ⏪ ج: (والّذين اهتدوا زادهم هديً واتاهم تقواهم)[ سوره‌ي محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم)، آيه‌ي 17.]. خداي سبحان به هدايت يافتگاني كه اهل سلوك و عمل باشند پاداش مي دهد و پاداش آنان نيز هدايت است و اين هدايتِ دوم هدايت تكويني و پاداشي است كه با آن، پيمودن بقيّه راه آسان مي شود و به صورت كشش و جذبه اي است كه گاهي انسان آن را در درون خود مي يابد و او را مجذوب كار نيك مي كند. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم 🍀🍀🍀
برشی از کتاب گرانسنگ (123) (گنجینه آموزه های تفسیری) @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌لطايف و اشارات ✅ 3 ـ هدايت تكويني در قرآن كريم 📐 گاهي نيز خداوند به هدايت تكويني خود به عنوان پاداشِ مؤمن، دلهاي ديگران را به او گرايش مي دهد: (إنّ الّذين آمنوا وعملوا الصالحات سيَجعل لهم الرّحمن وُدّاً) [سوره‌ي مريم، آيه‌ي 96.4]و آنگاه او، هم محبوب خداست و هم محبوب خلق خدا و از اين رو بندگان خدا كه محبّ اويند برايش دعا مي كنند و دعاي دل علاقه مند مؤثر است. 📐 در مقابلِ پاداشي كه به صورت هدايت تكويني به مهتديان و مجاهدان داده مي شود، اگر كسي پس از بينايي كوري را برگزيد: (فاستحبّوا العَمي علي الهُدي) [سوره‌ي فصلت، آيه‌ي 17.]و مستكبرانه با دين برخورد كرد و پس از مهلتي كه براي توبه به او داده مي شود بازنگشت، توفيق فهم آيات الهي و پذيرش حق از او گرفته مي شود: (سأصرف عن آياتي الذين يتكبرون في الأرض بغير الحقّ) [سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 146.]و هم سفري ابدي برايش تعيين و به ولايت او سپرده مي شود: (ومن يعشُ عن ذكر الرّحمن نقيّض له شيطاناً فهو له قرين)[ سوره‌ي زخرف، آيه‌ي 36.]. ⏪ د: (قد جاءكم من الله نور وكتاب مبين يهدي به الله من اتّبع رضوانه ُسُبل السّلام)[ سوره‌ي مائده، آيات 15 ـ 16.]. اين آيه كريمه به خوبي بيانگر تفاوت هدايت تكويني و تشريعي است؛ زيرا از يك سو سخن از نور و كتاب مبيني دارد كه براي هدايت همه‌ي انسانها از جانب خداي سبحان نازل شده است و در آياتي مانند: (هديً للنّاس) [سوره‌ي بقره، آيه‌ي 185.]، (ليكون للعالمين نذيراً) [سوره‌ي فرقان، آيه‌ي 1.]و (ذكري للبشر) [سوره‌ي مدّثر، آيه‌ي 31.]مطرح شده است و از سوي ديگر سخن از هدايت مؤمنانِ تابع و طالب رضوان دارد؛ آنان كه هر كاري را براي خدا انجام مي دهند و راهيان راه او هستند. خداي سبحان تكويناً در مرحله‌ي بقا از اينان دستگيري كرده، آنها را به سلامت و سهولت از گذرگاه پرخطر دنيا عبور مي دهد. 📁 (سُبُل السّلام) همان سلامت در نشئه هاي سه گانه‌ي ميلاد، موت و مبعث است كه درباره حضرت مسيح (عليه السلام) وارد شده و نيز درسخن حضرت يحياي شهيد با اندكي تفاوت آمده است: (والسّلام عليّ يوم وُلدتُ ويوم أموت ويوم أُبعثُ حيّاً)[ سوره‌ي مريم، آيه‌ي 33.]. كسي كه با سلامت زيسته، با سلامت مي ميرد و كسي كه با سلامت مرده باشد، در قيامت به سلامت برانگيخته مي شود و اين همان هدايت به صراط مستقيم است: (ويهديهم إلي صراط مستقيم)[ سوره‌ي مائده، آيه‌ي 16.]. 📁 هدايت به سُبُل السلام كه «با سلامت به مقصد رساندن» است و ويژه‌ي طالبان رضوان الهي است، همان هدايت تكويني است وگرنه هدايت تشريعي كه فرستادن پيامبران و تبليغ احكام به وسيله‌ي آنان است اختصاص به مؤمنان ندارد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم 🍀🍀🍀
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 19.mp3
14.79M
41 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 📌واکاوی دعای 23 19 📁 دعای 23 : دعا برای عافیت و شکر بر عافیت اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَافِیَتِکَ ، وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الآْخِرَةِ . 🍀🍀🍀 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. ☘️☘️☘️
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#آوای_زندگی #نگاشت_صوتی 41 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 📌واکاوی دعای 23 #صحیفه_سجادیه 19 📁 دعای 23 :
41 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 📌واکاوی دعای 23 19 📁 دعای 23 : دعا برای عافیت و شکر بر عافیت وَ أَصْلِحْ لِى عَافِيَتَكَ، وَ لا تُفَرِّقْ بَيْنِى وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِى الدُّنْيَا وَ الاْخِرَةِ. 📈 آیا عافیت تنها به معنای تندرستی و سلامتی جسمی است؟ برداشت بسیاری از شارحان و مترجمان صحیفه از مقوله عافیت تندرستی و سلامتی جسمی است.عافیت خواستن فقط در بعد بیماری های جسمی و روان تنی کوچک کردن دایره مسئله است. انسان همواره در معرض ابتلائات و گرفتاری ها و مشکلات مادی و فرا مادی است. به نظرشما انسانی که دچار خودباختگی و بحران هویت شده است بیمار نیست؟ انسانی که دچار خود فریبی و نفاق در جامعه شده است بیمار نیست؟آیا انسانی که دچار توهم خود بهتر پنداری و خود شیفتگی شده است فرد سالمی است.؟و... 📁 انسان مومن برابر با آنچه در متون دینی آمده است همواره در ابتلاء و بلاست ودر همین رابطه در کتاب اُصول درکتاب الایمان والکفر، بابی با عنوان شدّة ابتلاءِ المومن، آمده است .و هرچقدر ریشه درخت ایمان به پروردگار و دستورات و فرامین او عمیق تر و گسترده تر باشد هجوم آسیب ها و آفات و خطرات بیشتر است. بنابر این پیامبران و رسولان خداوند گرفتاری های بیشتری را متحمل شده اند و درد و رنج بیشتری کشیده اند . هرکه در این باب مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند در این روایات ابتلای مومن عامل تذکر و بیداری از غفلت زدگی؛غریزه گرایی و حس گرایی و رفاه زدگی افراط گرایانه شمرده شده است. 📁 چندنکته قابل توجه این است که: ✅ 1- مومن ممکن است مبتلا به هر ابتلا و مصیبت بشود و البته برای رهایی از بلاها هم خود با استفاده از عقل و علمی که خدا به او داده است تلاش می کند و هم از آن قادر علیم حکیم معافی و دافع البلایا عافیت می خواهد. اما مومن بلاجویی نمی کند به تعبیری برای خود بلا سازی نمی کند .درد و رنج بیهوده و غیر عقلی برای خود درست نمی کند. بنابر این بلاجویی تحریم شده است .بنابر این ریاضت های وهم پندارانه عرفان های دروغین و رهبانیت و انزوای های غیر عقلانی مسیحیت نوعی بلاجویی تحریم شده است. ✅ 2- ابتلاء کار خداست برای ورزیدگی و آب دیده شده بنده در کوره ی بندگی ؛ و عافیت خواستن و درخواست نجات و رهایی از گرفتاری ها وظیفه ی بنده . ✅ 3- بازگشت همه عافیت خواهی ها به دریافت تمام عیار و کامل عافیت دینی وایمانی است. و البته آفات و آسیب هایی که دین و اعتقاد و باور ما را تهدید می کند تنها بیماری جسمی نیست بلکه آفت های خطرناک تر و کشنده تر از بیماری ها و آسیب های جسم و تن وجود دارند که برای انسان مومن خواستن عافیت الهی برای رهایی از آن ها در اولویت است. قرآن در باره یکی از این بیماری ها کد می دهد که: و فی قلوبهم مرض بیماری با نام نفاق و چند چهرگی ✅ 4- عافیت باید جهت مند باشد نه مطلق ...عافیت خواهی مطلق نه... عافیت خواهی جهت مند بله عافیت جهتمند عافیتی است که در جهت خیر و صلاح آدمی باشد و اصلح لی عافیتک... عافیتی که فرصت ساز برای تلاش و کار در کشتزار دنیا باشد چرا که عرصه کار و تلاش بدون عافیت میسر نیست 📁 البته کشتزارزندگی می تواند دو نوع عافیت و محفوظ ماندن از آفات را داشته باشد عافیتی کوتاه مدت که بازندگی دنیا پایان یابد و از مقصد کاروان آفرینش باز ماند و عافیتی ماندگار و جهت دار که از پل دنیا او را عبور دهد که فرمود الدنیا قنطرة الاخره، و از مسیر دنیا بگذرد و او را سالم و بی عیب و نقص به منزل همیشگی اش تحویل دهد . برای همین است که امام علیه السلام می فرمایند: و لا تفرق بینی و بین عافیتک فی الدنیا و الاخره ودر این جمله نکته مهمی وجود دارد که عافیت مورد نیاز آخرت عافیت خدا محورانه و همان سبک زندگی مومنانه در دنیاست... رزقنا الله و ایاکم 🍀🍀🍀 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. ☘️☘️☘️