eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
779 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت7:نکته های تفسیری آیه 2و3سوره طارق ✅ وَ مَا أَدْرَاکَ‌ مَا الطَّارِقُ‌ ✅ ۱ - عظمت ستاره «طارق»، فراتر از حد بیان است. (و ما أدریک ما الطارق) ✅ ۲ - ابزار شناخت حقیقتِ ستاره «طارق» و ویژگى هاى آن، در اختیار همگان نیست. (و ما أدریک ما الطارق) 🔹 خطاب در «ما أدراک» در این موارد، مخصوص شخص پیامبر(ص) نیست; بلکه روى سخن با هر مخاطبى است که این سخن را دریافت کند. ✅ ۳ - پیامبر(ص) در شناخت ستارگان، نیازمند تعلیم الهى است. (و ما أدریک ما الطارق) 🔅🔅🔅 ✅ النَّجْمُ‌ الثَّاقِبُ‌ ▫ «النَّجْمُ»: ستاره. اسم جنس است و مراد همه ستارگان است. «الثَّاقِبُ»: سوراخ‌کننده . درخشان و فروزان ✅ ۱ - «طارق»، ستاره اى است داراى پرتوى نافذ و شکافنده تاریکى ها در صحنه آسمان. (النجم الثاقب) 🔹 «ثَقْب»; یعنى، دریدگى کم عمق (مصباح) و چون نور ستاره نفوذ مى کند، آن را «ثاقب» گویند. (مقاییس اللغة) استفهام از شناخت «طارق» - در آیه قبل - و توصیف آن به «نجم ثاقب» - در این آیه - بیانگر آن است ستاره اى خاص مورد نظر است. ✅ ۲ - سوگند خداوند، به مرتفع ترین ستاره ها* (و الطارق ... النجم الثاقب) «نجم ثاقب»; یعنى، ستاره اى که جایگاه آن رفیع تر از دیگر ستارگان است (قاموس). ✅ ۳ - کیوان یا پروین، اخترى تابان که نور آن تاریکى فضا را مى شکافد.* (و الطارق ... النجم الثاقب) 🔹 از ستارگانى که «النجم الثاقب» توصیفگر آن است، ستاره زحل (کیوان) مى باشد (قاموس). برخى دیگر آن را بر «ثریا» (پروین) تطبیق داده و گفته اند: چون «النجم» هرگاه به صورت مطلق آورده شود، مراد از آن ستاره پروین است; پس در آیه نیز همان ستاره مورد نظر است. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت8:نکته های تفسیری آیه4و5 سوره طارق ✅ إِنْ‌ کُلُ‌ نَفْسٍ‌ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ▫ «إنْ»: حرف نفی و به معنی (مَا) است. «إِن کُلُّ ...»: مسلّماً هرکسی مراقبی دارد. ▫ «حَافِظٌ»: مُراقب. مُحافظ. مراد فرشتگان آفریدگارند که به منزله سپاهیان محافظ و مراقب انسان هستند. هم او را از چیزهائی که خدا بخواهد حفظ می‌کنند، و هم اعمال او را می‌پایند و می‌نگارند ▫ «لَمَّا»: مگر این که. به معنی (إِلاّ) است. این آیه، جواب قسم است. ✅ ۱ - هر انسانى، داراى نگاهبان و مراقبت کننده اى مخصوص خویش است. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) 🔹 «إن» حرف نفى و «لمّا» به معناى إلاّ است; یعنى، «ما کلّ نفس إلاّ علیها حافظ». مراد از «حافظ»، مأموران الهى اند که مراقبت از انسان را بر عهده داشته، اعمال و کردار او را حفظ و ثبت مى کنند. ✅ ۲ - افکار و کردار انسان ها، محفوظ مانده و محاسبه خواهد شد. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) خبر از حفاظت و مراقبت بر انسان ها، هشدارى است به آنان که نپندارند آنچه انجام مى دهند، فانى گشته و پیامدى نخواهد داشت. ✅ ۳ - خداوند، با سوگند به آسمان و ستارگان، بر مراقبت از انسان و افکار و کردار او، تأکید ورزیده است. (و السماء و الطارق ... إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) ✅ ۴ - انسان، موجودى جاودانه است. (إن کلّ نفس لمّا علیها حافظ) 🔹 «نفس» یا به معناى روح است و یا شخص (مصباح). حفاظت از روح انسان، بلکه حتى شخص او، بر پیشگیرى از نابودى او توقف دارد که مستلزم جاودانگى انسان است، گرچه در قالبى غیر از این جسم به حیات خود ادامه دهد. 🔅🔅🔅 ✅ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ مِمَ‌ خُلِقَ‌ ▫ «لِیَنظُرْ»: باید بنگرد. نگریستن به معنی اندیشیدن و وارسی کردن است 📐 عکرمة گوید: این آیه درباره ابوالاشد نازل شد که بر روى تل خاک مى ایستاد و مى گفت: هر کس مرا از این زمین دور کند به او فلان قدر پاداش خواهم داد و نیز مى گفت: محمد مى پندارد که نگهبانان جهنم نوزده نفرند. من خود به تنهائى ده نفر آن‌ها را کفایت مى کنم و از بین می‌برم و شر آن‌ها را از شما کوتاه نمایم و شما نه نفر دیگر آن‌ها را کفایت کرده و از بین ببرید و شر آن‌ها از من کوتاه نمائید سپس این آیه نازل گردید[تفسیر ابن ابى حاتم.] چنان که در سوره بلد نیز نظیر آن ذکر شده است. ✅ ۱ - تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و توجّه به عنصر اولیه جسم وى، زمینه ساز باور به امکان احیاى دوباره او است. (فلینظر الإنسن ممّ خلق) 🔹 جمله «إنّه على رجعه لقادر» - در آیات بعد - بیانگر آن است که آنچه از این آیه به بعد مطرح شده، آماده سازنده ذهن انسان براى باور به امکان معاد است. ✅ ۲ - شناخت مراحل آغازین خلقت انسان، زمینه ساز پى بردن به تحت مراقبت بودن وى و مایه شناخت قدرت خداوند بر ثبت کردار او است. (علیها حافظ . فلینظر الإنسن ممّ خلق) 🔹 ارتباط دو آیه، با توجّه به حرف «فاء» در «فلینظر»، بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۳ - آفرینش انسان، تدریجى است. (فلینظر الإنسن ممّ خلق) ✅ ۴ - لزوم تحقیق درباره منشأ آفرینش انسان و کشف عنصر اصلى در پیدایش جسم او (فلینظر الإنسن ممّ خلق) ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
💢 باطن اعمال 🗓 آن کسی که فقیهانه یا حکیمانه یا متکلمانه به احکام فقهی یا اخلاقی یا حقوقی نگاه می کند، می گوید فلان کار حرام است اگر کردید از عدالت ساقط می شوید، نمی شود به شما اقتدا کرد و مورد اطمینان نیستید، از نظر حکم دنیایی؛ در قیامت باید جواب بدهید و گرفتار عذاب خدا می شوید، از نظر حکم اخروی. عابد این چنین می گوید، زاهد این چنین می گوید، فقیه و متکلم و حکیم هم این چنین می گویند. اما عارف وقتی درس اخلاق می دهد یا مسائل حقوقی را مطرح می کند آنچه را می بیند می گوید. باطن گناه سم است درون گناه آتش است، نه اینکه اگر کسی دست به گناه زد بعداً می سوزد! هم اکنون سوخته، منتها چون مست دنیاست احساس نمی کند. 🗓 در قرآن کریم جریان تعذیب را که ذکر می ‌کند، برای اینکه همه مردم در همه عصر و مصر متوجه بشوند به صورت شفاف این جریان کوره ها و سوخت و سوزهای در کوره و اینها را ذکر می ‌کند؛ حالا ممکن است در اثر پیشرفت صنعت سوخت و سوز خیلی ظریف ‌تر و دقیق ‌تر بشود، ولی از عهد کُهن تا الآن اگر کسی خواست چیزی را داغ کند و بسوزاند این سه عنصر لازم است. در قرآن کریم وقتی وضع جهنم را تشریح می کند این اضلاع سه گانه را مشخص می ‌کند، می ‌گوید ما یک مواد خامی داریم که برای سوخت و سوز است یک مواد انفجاری هم داریم که به آن می زنیم، چیزهایی هم که باید در آن بیندازیم بسوزانیم هم داریم. اما آن مواد خام اولی ـ جهنم به هرحال هیزم می خواهد ـ هیزم جهنم همین طبقه ظالمین هستند، ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾؛[1] «حطب» یعنی هیزم؛ یعنی ما از جنگل برای جهنم هیزم نمی آوریم، این طبقه ستمکار هیزم جهنم هستند، به صورت شفاف این مواد خام را روشن کرده ﴿وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾، هیزم که مشتعل نمی شود، وَقود «ما توقد به النار» است حالا یا آتش زنه است یا آتش گیره، این «وقود» را تا به این «حطب» نزنی، «حطب» گُر نمی گیرد مشتعل نمی شود. فرمود وقود رهبران کفر هستند ائمه کفر وقودند ﴿هُمْ وَقُودُ النَّار﴾[2] نمونه اش را هم ذکر کردند ﴿كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْن‏﴾[3] اینها خودشان می سوزند و عده زیادی را هم می سوزانند، اینها می شوند «وقود»؛ این شده جهنم. چه کسانی را می ‌سوزانیم؟ تبهکاران را می اندازیم ﴿فِی النَّارِ یسْجَرُونَ﴾[4] اینها را مسجور می کنیم، مشتعل می‌کنیم و می‌سوزانیم. پس مواد خام انسان، آن مواد انفجاری اش هم انسان، تبهکارانش هم انسان. 🗓 وجود مبارک حضرت امیر فرمود من آن نیستم که باید بمیرم تا جهنم را ببینم، خیر! هم اکنون «لَوْ كُشِفَ‏ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یقِیناً»؛[5] الآن من جهنم را می بینم. وقتی که دارد جهنم را می بیند می شود عارف؛ اگر عارف بخواهد درس اخلاق بدهد می گوید این سم را نخور و دست به آتش نزن؛ نه اینکه بگوید این کار حرام است در جهنم می ‌سوزی، همین الآن داری می‌ سوزی. آنها از «تجسم اعمال» خبر می ‌دهند، حضرت از درون این کار دارد خبر می‌ دهد. چرا انسان وقتی در عالم رویا یک خواب صادقی می بیند باطن این گناه را به همان صورت می بیند؟ چون آن حقیقت وقتی به عالم اعتبار می آید می شود رشوه، این رشوه وقتی به عالم حقیقت برود می شود سم. 🗓 پس اخلاقی که یک حکیم می گوید یا فقیه می گوید یا عابد می گوید یا زاهد می گوید با اخلاقی که یک عارف می گوید فرق می کند، آنها می گویند این کار حرام است، دست نزن در قیامت می سوزی، این می گوید این قی[6] کرده را نخور! اگر یک وقت چشم داشتی می بینی که این قی کرده است؛ منتها زرورقی روی این قی کرده زدند تو نمی ‌بینی؛ مواد مخدر هم همین طور است درونش شعله است، سم است، قشری از لذت کاذبه روی آن کشیدند شده لذت بخش ظاهری. پس درباره رشوه این اخلاق عرفانی است نه اخلاق فقهی یا فلسفی یا کلامی؛ آنها می گویند این حرام است دست نزن در قیامت کیفر می بینی، این می گوید سم نخور! [1]. سوره جن، آیه15. [2]. سوره آل عمران، آیه10. [3]. سوره آل عمران، آیه10. [4]. سوره غافر، آیه72. [5]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج‏2، ص38. [6]. نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه224؛ «... كَأَنَّما عُجِنَتْ بِرِیقِ حَیةٍ أَوْقَیئِها». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/02/02 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📌وسعت زمین ◾️ مؤمن نمى‌تواند در پوست خود بماند اين است كه برخورد مى‌كند. ◽️ در اين برخورد يا موفق مى‌شود كه بسازد و يا در گير مى‌شود و صابر مى‌ماند و يا مقهور و ضعيف مى‌گردد. ◾️ اگر در محيطى كه هستى نتوانستى كارى انجام بدهى، بايد هجرت كنى، كه ماندگار شدنت به تحليل رفتنت منتهى مى‌شود ◽️و عذر نياور كه ضعيف بودم؛ چون زمين خدا وسعت داشت و در آن آيه هست كه ملائكه از يك دسته مى‌پرسند: شما در كجا بوديد...؟ «قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِى الاَْرْضِ قالُوا أَلَمْتَكُنْ أَرْضُ اللهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها ». مى‌گويند: آيا زمين خدا گسترده نبود كه شما هجرت كنيد...؟ ◾️پس اگر توانايى نداريد زمين خدا گسترده است و اگر پس از مرحله تقوا و اطاعت، صبر كرديد و درگير شديد، صابرها پاداش بى‌حساب و بى‌اندازه دارند. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب صراط، صفحه ۸۰ @einsad 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۰۹ وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ 📌 تزکیه یکی از امراض روحی است که تا آن از نفس او نشود موفّق به لقای و ورود به نمی‏ گردد. این امراض به قدری خطرناک است که و دنیای را به خطر می ‏اندازد و راه و نجات از آن صفت، شرح صدر، توجّه به تعالی، به کسانی که می‏ کنند اظهار محبّت کردن و در مقابل آنها است. ضمناً اگر را دیدید، با آنها به عنوان برخورد کنید و تا می ‏توانید آنها را از این خطرناک نجات دهید 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
استاد 📌 الله نور السماوات و الارض ▫️ تمام هستى از مُلك تا ملكوت تا مَلَك نمى‌توانند مساوى با الله باشند، كه جز اينها مالكى مى‌خواهيم كه به اين همه احاطه دارد و بر اين همه آگاه است. ▫️ جهان جز حركت نيست و حركت لازمه‌اش تركيب و حدود است و در مركب نمى‌توان مبدأ را پذيرفت و بيرون از جهان، بيرون از حدود و ماهيات، ناچار وجودى بدون تركيب و بدون نياز و نامحدود و در نتيجه بى‌مانند كشف مى‌شود. ▫️ و اين اوست كه مرا به خودم نشان داده و هستى را آشكار كرده است و او گواه هستى و جهان است و او نور هستى و روشنگر وجود اينهاست. اصلا با اوست كه اينها مشخص مى‌شوند، پس چگونه اينها روشنگر او و نشان دهنده او خواهند بود. ▫️ در سوره ابراهيم مشخص شد كه آنچه ما در نظر مى‌آوريم خودش فقر است و نياز است و در آنجا نمى‌توان ايستاد و به آن نمى‌توان دلخوش شد. ▫️ نفس، خلق، دنيا، شيطان، معبودهايى هستند كه ما به آنها روى مى‌آوريم... و آنها را در برابر الله مى‌گذاريم و از او چشم مى‌پوشيم... 📝 استاد علی 📚 کتاب صراط، صفحه ۶۲ @einsad 🔅🔅🔅 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📌 تمدّن ناب الهی ◽ تبلیغ از بهترین و رساترین برنامه‌ های انبیای الهی است، منتها عناصر محوری تبلیغ را باید ارزیابی كرد كه انسان چه چیزی را برساند و تا كجا برساند و چگونه برساند كه اثر تبلیغ بشود تعلیم و اثر تعلیم بشود تزكیه! آن تبلیغی كارآمد است كه تعلیم را به همراه داشته باشد و آن تعلیمی سودمند است كه تزكیه را به همراه داشته باشد، پایان این امور علمی طهارت روح است و اگر روح طاهر شد جامعه به تمدّن ناب الهی بار می ‌یابد. ◽ در جریان تبلیغ به ما گفتند حرف را به جان مردم برسانید: ﴿قُلْ لَهُمْ فی‏ أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغاً﴾،[1] به گوش رسانیدن با تألیف كتاب و به چشم رسانیدن كار خوبی است، اما كافی نیست! به ما نگفتند مطالب را تا گوش مردم برسانید یا كتابی تألیف كنید كه در مرئا و منظر چشم مطالعه ‌كننده ‌ها باشد، گفتند حرف را به جان آنها برسانید! تا كسی اهل جان نباشد و جانان نباشد و جانانه فكر نكند حرفِ او به عمق جان مردم نمی ‌رسد. ◽ مستحضرید مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) از اهل بیت نقل كرد از وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) نقل كرد كه علم راستین آیه محكمه است و فریضه عادله و سنّت قائمه است[2] و امثال آن. فرمود حرف مُتقن در معارف عقلی, علوم عقلی, علوم نقلی, حدیث, تفسیر, فقه, روایت, درایت به صورت «آیه محكمه» گفته شود. ◽ كسی كه مسجد می ‌رود و اهل مسجد است، روح امید باید در او زنده شود، امیدوار رحمت الهی باشد, امیدوار «تألیف قلوب» باشد، منتظر فرج باشد. درست است كه از بارزترین مصادیق انتظار فرج همان است كه همه ما منتظر آن هستیم، ولی انتظار فرج اختصاصی به زمان حضور و ظهور ندارد، ما هر كاری كه مشكل داریم منتظر باشیم گشایشی در راه هست! آن توجه به ذات اقدس الهی كه تمام فُرجه ‌ها به دست اوست، خودش عبادت است، انتظار فرج است! پس آن حدیث معروف كه «أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‏»[3] حصر نیست، البته مصداق كامل همان است كه ما منتظر آن هستیم. [1]. سوره نساء، آیه63. [2]. الكافی (ط ـ اسلامی)، ج1، ص32. [3]. كمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص278. 📚 پیام به همایش روحانیون طرح هجرت تاریخ: 1394/05/05 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🔅🔅🔅 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تدبر #فهم_قرآن #قرآن #امکان_فهم_قرآن 📌 ضرورت تدبر از دیدگاه قرآن کریم در قرآن کریم ۴ آیه داریم که
📌 ضرورت تدبر از دیدگاه قرآن کریم در قرآن کریم ۴ آیه داریم که موضوع تدبر در قرآن اشاره کرده است در ذیل به این آیات و نکات قابل استفاده از آن می پردازیم: ⏪ آیه چهارم: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»[سوره محمد، آیه ۲۴٫ ترجمه: آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند یا بر دلهاشان قفلها زده‌اند؟] عدم تدبر در قرآن در کنار قفل قلب، از عوامل بی ایمانی است. توجه به محتوا و سیاق نشان می­دهد که این آیه شریفه هم مانند آیه دوم، در مقام برشماری علل و عوامل شرک و بی ­ایمانی است. 👈ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 213 🔅🔅🔅 📈 پيام به مناسبت افتتاح مركز بسيج جامعه پزشكي استان قم ⏪ غفلت از آنچه در داخل و خارج ميهن اسلامي مي گذرد، خواب معنوي است و آنچه سبب بيداري روح و مانع از خواب معنوي است، ايمان كامل مي باشد. همان طوري كه پيامبر گرامي مصون از خواب قلب، يعني غفلت بود: «تَنامُ عَيْني ولاتنام قلبي» [بحار الانوار، ج16، ص333.]، ⏪ مردان مؤمن كه آن حضرت را اسوه خود قرار دادند، از زهول و غفلت سياسي، فرهنگي، اجتماعي و مانند آن محفوظ اند و مي دانند هر ملّتي كه گرفتار خواب معنوي، يعني غفلت از رخدادهاي جهان معاصر باشد، آسيب مي بيند؛ چنانچه حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) فرموده اند: «...مَنْ نامَ لم يُنَمْ عَنْه» [نهج البلاغه، نامه 62.]؛ كسي كه بخوابد، دشمن بدخواه او به خواب نمي رود، بلكه در حال خواب وي به او حمله مي نمايد. ⏪ جهل علمي و جهالت عملي هر دو خواب گران است كه يكي عقل نظري و نيروي جزم و يقين را راكد مي كند و ديگري عقل عملي و نيروي عزم و اراده را راجل مي نمايد. ⏪ نخبگان فنّ شريف بهداشت و درمان كه صبغه بسيجي يافتند، با تحليل عميق معارف قرآن و مآثر سنّت معصومان(عليهم‌السلام)، هم در ارتقاي سطح پزشكي مي كوشند و هم در سامان دهي بحران هاي سياسي، زيرا اين گروهِ جامعِ بين تخصص علمي و تعهد ديني، هم به منظور ترفيه جامعه در ترفيع فنّ محترم طبابت قيام مي نمايد و هم در تأمين امنيّت امّت اقدام مي كند تا در بخش نهضت خدمت رساني علمي مظهر خداي عليم باشد و هم در بخش نهضت خدمت رساني طبّي مظهر خداي شافي شود؛ نبايد از عروج به مدارج والا نااميد بود، زيرا نماز كه عمود دين است، نردبان ترقّي و معراج بندگان الهي است. 🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه #جوادی_آملی 🔁 آثار #عقل 2 ✅ 1. پيروي از بهترين آرا: (فبشّ
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 3 ✅ 4. موعظه پذيري: ▫️ (و ما أُوتيتم من شي ءٍ فمتاع الحيوة الدنيا و زينتها و ما عند الله خير و أبقي أفلا تعقلون)[ سوره قصص، آيه 60.]؛ آنچه به شما داده شد، متاع زندگي دنيايي و زينت آن است و آنچه نزد خداست، بهتر و پايدارتر است؛ پس آيا انديشه نمي‌كنيد؟ ▫️(وما الحيوة الدّنيا إلاّ لعبٌ و لهو و للدّار الاخرة خيرٌ للذين يتّقون أفلا تعقلون)[ سوره انعام، آيه 32.]؛ زندگي دنيا چيزي جز لهو و لعب نيست و زندگي آخرت براي پروا پيشگان بهتر است؛ پس آيا انديشه نمي‌كنيد؟ ▫️ «لا تكوننّ ممّن لا تنفعه الموعظة إلاّ إذا بالغتَ في إيلامه؛ فإنّ العاقل يتّعظ بالأدب و البهائم لا ترتدع إلاّ بالضّرب»[ شرح غرر الحكم، ج6، ص310.]؛ از كساني نباش كه جز با زياده‌روي در شكنجه كردن، نصيحت در او اثر نمي‌كند. به درستي كه عاقلْ با ادب موعظه مي‌پذيرد و چهارپايان جز با كتك، دست از خلاف برنمي‌دارند. 🔸 در اين روايت، امتياز انسان بر بهايم، عقل شمرده شده است. «من قوي عقله أكثر الإعتبار»[ همان، ج5، ص269.]؛ كسي كه عقلش قوي شود، عبرت‌گيري او بيشتر مي‌شود. ▫️«إنّما العاقل من وعظته التجارب»[ همان، ج3، ص75.]؛ عاقل كسي است كه تجربه‌ها وي را پند دهد. ادب فناي مقربان جلد2، صفحه 29 ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
نساء 58.mp3
14.5M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🌴🌴🌴 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 📝ثواب انتشار و استفاده این فایل را تقدیم می کنیم به پیشگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
مرگ.docx
25.2K
10 🔅🔅🔅 📈از پوست در آمدن (در4صفحه) ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام رضا علیه السلام @rahighemakhtoom
مرگ.pdf
359.1K
10 🔅🔅🔅 📈از پوست در آمدن (در4صفحه) و به همراه فایل word در کانال ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام رضا علیه السلام @rahighemakhtoom
📌جنس غصه های ولی خدا عین صاد 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
📌میزبان ویروس نباشیم هر ویروسی برای آنکه خودش را تکثیر کند به بدنی محتاج است، به میزبانی که پذیرایش باشد. ویروس اگر بر در و دیوار بماند و کسی به او دست نزند، سرانجام از بین خواهد رفت. هر رذیلتی نیز به بدنی محتاج است، به تنی که آن را در خود جا بدهد. دروغ اگر روی زمین افتاده باشد و کسی آن را بر ندارد، خواهد مرد. اما دروغ را که در دهان می‌گذاری جان می‌گیرد؛ دروغ را که می‌گویی زنده می‌شود و خودش را می‌سازد و تکثیر می‌کند و سرایت می‌کند از این دهان به آن دهان. نفرت اگر روی زمین افتاده باشد، خودش خواهد مرد اما وقتی آن را بر می‌داری و در دلت می‌گذاری، از تو تغذیه می‌کند تا بزرگ شود. حیات او ممات تو خواهد شد. تنت میزبان نفرت می‌شود. او تمام تو را می‌خورد تا زنده بماند. تو هر روز متنفرتر و متنفرتر می‌شوی تا نفرت جان بگیرد. تو می‌میری تا نفرت زنده بماند. حسادت هم همین است، خشمگینی و کینه‌ورزی و بدخواهی و حیله‌گری و دسیسه چینی و بی‌رحمی و بد اندیشی هم همین‌طور است. همه‌شان بدن می‌خواهند، میزبان می‌خواهند. جسمی می‌خواهند تا آن را بخورند، روحی می‌خواهند تا سوارش شوند. آنها تنت را می‌خورند، روحت را می‌خورند، قلبت را می‌خورند، جانت را می‌خورند. بعدها جنازه‌ات را هم خواهند خورد. حالت خوش نیست؟ شاید که بیماری. بدنت را نگاه کن، روحت را، جانت را، روانت را، قلبت را، بین کدام رذیلت در تو جا خوش کرده است. ببین میزبان کدامینی؟ خوب بودن، ماجرای ترس از دوزخ و طمع بهشت نیست. قصه ثواب و عقاب نیست. شریعت نیست، طریقت هم نیست. خوب بودن همان عقلانیت است. همان سلامت است. خوب بودن این است که نگذاری رذیلت‌ها در تنت تکثیر شوند، این است که نگذاری روحت میزبان ناراستی‌ها باشد. حالت خوب می‌شود، اگر جانت مزرعه پلشتی‌ها نباشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
💢عالم پس از مرگ به روایت یک جانباز مدافع حرم تمام فایل ها با هشتگ در کانال قابل دریافت می باشد. 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom 👇👇👇
سه دقيقه در قیامت 52.mp3
38.82M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ مدافع حرم 🔊 جلسه پنجاه و دوم * ادامه کتاب داستان: باغ * مظلوم، مورد رحمت * تفاوت و منظلم * مظلوم شریک * حرف بسیار اشتباه: " بمانیم تا کمکمان کند " * بی‌تقوایی و نداشتن فعالیت * جبران کردن خدا برای و محروم * گفتگوی خدا با فقرا در * ورود به ، بدون حساب * فقرا، واسطه فیض * همسایه بودن در عالم * روایت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) از اثرگذارترین عمل در * کسی که به کم از خدا راضی شود، در مقابل خدا هم.... * نفاق خوب 📅99/01/23 ⏰ مدت زمان: ۵۸:۳۲ 🌷🌷🌷 تمام فایل ها با هشتگ در کانال قابل دریافت می باشد. 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
سه دقيقه در قیامت 53.mp3
38.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ مدافع حرم 🔊 جلسه پنجاه و سوم * شهید و جایگاه * بهشت برزخی * تفاوت عالم برزخ و * قصرهای بهشتی * جایگاه ویژه امام خمینی (ره) در عالم * رزق خاص شهدا در * کلاس‌های عالم برزخ * تفاوت لذت دنیا و بهشت * داستان فوق‌العاده از بهشت برزخی شهدا * آموزش شهید در برزخ * مجلس درس شهدا 📅99/01/25 🌷🌷🌷 تمام فایل ها با هشتگ در کانال قابل دریافت می باشد. 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 ایمان ▫ ايمان چيزى جز عشق و نفرت نيست. هَلِ اْلايمان الّا الْحُبِّ وَ الْبُغْض. ايمان عشق در راه او و نفرت به خاطر اوست. ايمان رهبرى و جهت دادن به عشق و نفرت است. ايمان حد قلبى مذهب است. ▫ الَّذينَ آمَنُوا أَشَّدُ حُبّاً للَّهِ.آنها كه ايمان مى‏ آورند از عشق بزرگترى براى خدا برخوردار مى‏ شوند. قالَتِ الْاعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا، وَ لكِن قُولُوا أَسْلَمْنا فَلَمَّا يَدْخُلِ الْايمانُ فى‏ قُلُوبِكُم. اعراب مى‏ گفتند ما ايمان آورده‏ ايم، ماگرويده‏ ايم. بگو شما ايمان نياورده‏ ايد، بگوييد اسلام آورده‏ ايم. هنوز ايمان در دل شما راهى نيافته است. ▫ هنوز اين عشق خدا در سينه‏ ها خرگاه نزده است. هنوز ديگران پاسدار دل‏ها هستند. اين عشق به تدريج شكل مى‏ گيرد و پيچيده مى‏ شود. اين گياه آهسته سربلند مى‏ كند تا از تمامى وجود تو سرازير مى‏ شود و از دست و پا و چشم و گوش و فكر و خيال تو، جوانه مى‏دهد و بار مى‏ آورد. ▫ انَّ الْايمانَ مَبْثُوثٌ عَلَى الْجَوارِحِ.ايمان بر تمامى وجود تو پراكنده است. ممكن است دست تو ايمان آورده باشد، ولى هنوز چشم تو ايمان نياورده باشد و خالى مانده باشد. هر كدام از اعضا و جوارح تو كه از اين عشق زنده شدند، به ايمان مى‏ رسند، تا آنجا كه روحُ الايمان در تمامى وجود تو سايه مى‏ گستراند. 📝 استاد 📚 کتاب صراط، صفحه ۹۰ ▶️ @einsad 🔅 دوستان وقت بگذارید برای رونق بازار دین همیشه این فرصت ها در اختیار نیست. قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایام برد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خلقت درون 🔹 خلقت در فلسفه‌ های دینی یک حقیقت خارجیه است، یک خلقت است نه چیزی دیگر! منتها خلقت درون است و این خلقت درون را خود ما باید بسازیم؛ ما سیاه‌ چهره می‌ شویم یا ما سفید چهره می ‌شویم، ما زیبا می ‌شویم یا ما زشت می‌ شویم، پس این طور نیست که اعتبار محض باشد، «بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه‏‏»[1] یک امر حقیقی است و الآن ما داریم این کار را می ‌کنیم، همان طوری که کودک که در رحِم به دنیا می ‌آید نطفه است و علقه است و مضغه است و اطواری را پشت‌ سر می ‌گذارد صورت‌ های خاص می ‌گیرد که تکوین است نه اعتبار، ما هم تکوین است؛ منتها در لسان ‌های نقلی به عنوان حرکت ‌های جوهری و اینها بیان نشده و حکمت متعالیه زبان و فرهنگ خوبی است برای تبیین آن است که با حکمت متعالیه می‌ شود این حرف را خوب تبیین کرد که حرکت جوهری داریم و همان طوری که حکمت متعالیه فلسفه را متحول کرده است منطق را هم «بشرح ایضاً». 🔹 در منطق یک سلسله ستونی است به نام «اجناس»، یک سلسله ستونی است به نام «انواع»، یک سلسله ستونی است به نام «فصول»، از جنس عالی شروع کرد تا جنس متوسط و یا از نوع عالی تا «نوع الانواع»، اما این کاری که منطقی ها کردند و به دست ما دادند حکمت متعالیه خیلی از اینها را عوض کرده است، آنکه منطق رایج بود انسان را نوع اخیر می ‌داند و حیوان را جنس سافل، اما حکمت متعالیه آمد این نظم را به هَم زد، انسان را نوع متوسط و جنس سافل می ‌داند نه نوع اخیر، چون تحت انسان انواع چهارگانه است که با اخلاق ساخته می ‌شود، این کجا و آن حرف‌ ها کجا! یعنی شما از فارابی تا زمان مرحوم ملاصدرا وقتی که بخواهید سؤال بکنید که انسان چیست؟ می‌ گویند نوع اخیر است، جنس سافل چیست؟ حیوان است. او آمد نظم را به هَم زده است فرمود انسان جنس سافل است نوع نیست، برای اینکه تحت انسان چهار نوع است و انسان سر چهارراه ایستاده است، با اخلاق خودش را یا درّنده می ‌کند یا چرنده می ‌کند یا فرشته می ‌کند یا شیطان، به هر حال یا راه نقشه و خیانت و حیله را بکار می ‌برد می ‌شود ﴿شَیاطینَ الْإِنْس﴾[2] این جزء ﴿شَیاطینَ الْإِنْس﴾ شدن فحش نیست، بدگویی نیست، این واقعاً شیطان است! اینکه می ‌بینید مولوی حرف سنایی را نقل می ‌کند برای اینکه یک قرن قبل از او بود و سنایی خیلی ملّا بود، یک حکیم توانمندی بود گفت: تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توتست به تدریج کنندش اطلس[3] 🔹 الآن گران ‌ترین فرش عالم فرش ابریشم است، حرف سنایی این است که اگر کسی درس بخواند، استاد ببیند و برود مکتب می‌ شود فرشته و این حرف‌ ها را از زبان عرفا و اینها کم‌کم یاد گرفتند. پس انسان نوع متوسط است نه نوع اخیر، جنس سافل است و تحت انسان انواع چهارگانه است و حقایق چهارگانه و این راه هم حقایق چهارگانه است، تطرّق این راه هم حقایق چهارگانه است منتها به زبان اخلاق، در ظرف اعتبار گرفته می‌ شود. این نظیر آن نیست اینجا را زوج و فرد بکنند فلان جا ورود ممنوع است فلان جا ورود ممنوع نیست، یا نوار سبز علامت بگذارند یا نوار مشکی علامت بگذارند اینجا سوگ است آنجا جشن است، اینها اعتبارات است که منشأ آن خیال و وهم است، بالاتر از خیال و وهم نیست؛ اما وقتی به مرحله عقل و وحی رسید می ‌شود ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾،[4] یک؛ «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) خُلُقُهُ‏ الْقُرْآن»،[5] دو؛ قرآن هم یک حقیقت خارجیه است، سه؛ در زبان عربی و اینها آمده است، چهار؛ این طور نیست که ـ معاذالله ـ یک امر اعتباری باشد. 🔹 ما اخلاق داریم یعنی خلقت داریم، نه کار! ما را که آنجا رنگ نمی ‌کنند ما باید اینجا خودمان را رنگ بکنیم، این می ‌شود ﴿صِبْغَةَ اللَّه﴾،[6] آنجا رنگ ‌آمیزی بکنند کسی سفید بشود یا سیاه بشود که نیست می‌ گویند وقتی وضو می‌ گیری آب به صورت می‌ ریزی این را بگو «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه‏» با همین گفتن و گفتن، «یوم القیامة» أبیض محشور می ‌شوید. ما خلقت داریم، حقیقت داریم، منتها به زبان اعتبار گفته می‌ شود. [1]. الكافی(ط - الإسلامیة)، ج‏3، ص71. [2]. سوره انعام، آیه112. [3]. سنایی، قصاید، قصیده90. [4]. سوره قلم، آیه4. [5]. مجموعة ورام، ج‏1، ص89. [6]. سوره بقره، آیه138. 📚 دیدار اعضای هیأت تحریریه مجله اخلاق وحیانی با حضرت استاد تاریخ: 1398/08/04 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa
واکاوی دعای 23 صحیفه سجادیه 24.mp3
17.77M
45 🔅🔅🔅 ✅رمز و رازهای صحیفه سجادیه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِیَهً کَافِیَهً شَافِیَهً عَالِیَهً نَامِیَهً َعافِیَهً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَهَ؛عَافِیَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ... 📌واکاوی دعای 23 24 (دعا برای عافیت وسلامت و سپاسگزاری بر آن) 📼 قسمت: بیست و چهارم 🕑 زمان:13دقیقه 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#آوای_زندگی #نگاشت_صوتی 45 🔅🔅🔅 ✅رمز و رازهای صحیفه سجادیه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آل
45 🔅🔅🔅 ✅رمز و رازهای صحیفه سجادیه اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَافِنِی عَافِیَهً کَافِیَهً شَافِیَهً عَالِیَهً نَامِیَهً َعافِیَهً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَهَ؛عَافِیَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ... 📌واکاوی دعای 23 24 (دعا برای عافیت وسلامت و سپاسگزاری بر آن) 📼 قسمت: بیست و چهارم 🔅🔅🔅🔅 ▫ «عَافِیَهً تُوَلِّدُ فِی بَدَنِی الْعَافِیَهَ، عَافِیَهَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ» عافیتی که در تنم تندرستی بیافریند. عافیتی که مربوط به دنیا و آخرت باشد. خب عافیت آخرتی مربوط به بازو و پا و چشم و گوش دیگر نیست.از جنس باور های درونی ؛ اعتقادات و معنویات و روحیات است. ▫ عافیت در امان بودن از ناگواری‌ها است. عَافِنِی مرا در امان نگه‌دار. عافیت رهایی‌بخش از کسالت‌ها و تنبلی ها و ناخوش احوالی ها است. عافیتی که حاکم بر همه عرصه‌های حیات انسانی باشد. به‌طوری‌که هم دنیایم را بگیرد هم آخرتم را. اگر این عافیت به دست بیاید یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌ها است. 📐 عافیت هایی برای آزمون عنه عليه السلام : فإن أتاكُمُ اللّه ُ بِعافِيَةٍ فَاقبَلوا ، و إنِ ابتُليتُم فَاصبِروا ، فإنَّ العاقِبَةَ لِلمُتَّقينَ [نهج البلاغة : الخطبة 98.] امام على عليه السلام : اگر خداوند به شما عافيتى داد، بپذيريد و اگر مبتلا شديد، استقامت و شكيبايى ورزيد؛ زيرا فرجام [نيك] و خوش از آنِ پرهيزگاران است. امکان دارد یک مدتی به خاطر ابتلا بعضی از عافیت‌ها را از ما گرفته شود. در مالمان، در جسممان، حتی در فهممان. بعضی وقت‌ها می‌شود که انسان یک مطلب ساده را هر چه فکر می‌کند نمی‌فهمد. بعضی وقت‌ها حافظه را خدا از انسان می‌گیرد. راهی را که هرروز می‌رود و می‌آید یک‌دفعه در چند لحظه یادش می‌رود.۲۰ سال است یک مسیری را دارد می‌رود و می‌آید یک‌مرتبه می‌بینید که در یک‌لحظه‌ای یادش می‌رود. هرچه فکر می‌کند که الآن کجاست متوجه نمی‌شود. خدا می‌خواهد تنبیه کند تذکر بدهد. این‌ها را انسان باید غنیمت بشمارد. 📐 درخواستی جامع و تمام عیار كانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله يَدعو و يَقولُ : أسألُكَ تَمامَ العافِيَةِ ، ثُمَّ قالَ : تَمامُ العافِيَةِ : الفَوزُ بِالجَنَّةِ ، و النَّجاةُ مِنَ النّارِ . [الدعوات : 84/212 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله دعا مى كرد و مى گفت: عافيت كامل عطايم فرما. سپس مى گفت: عافيت كامل همان رسيدن به بهشت است و رستن از آتش. ▫ رسول خدا صلی الله علیه و آله خودش این‌گونه دعا می‌کرد: « اسئلک تمام العافیه» خدایا از تو تمام عافیت را می‌خواهم «ثم قال» بعد خود حضرت این‌طور می‌فرمود تمام العافیه یعنی «الفوز بالجنه و النجاه من النار» یعنی من را رستگار کن بهشتیم کن و از جهنم نجاتم بده «اسئلک تمام العافیه» یعنی این. ▫ عافیتی فراتر از جسم و بدن(عافیت یعنی سلامت شخصیت ) همین جمله عافیة الدنیا و الاخره نشان می دهد عافیتی که تا این جا خواسته، عافیت بدنی نبوده است و عافیتی است که عافیت بدنی از آن حاصل می شود. و شارحان و مترجمان بی توجهی کرده اند و اصل و اساس این دعا را به محور صحت بدن دانسته اند. ▫ تندرستی بدون درستی و سلامت شخصیت، در نظر امام علیه السلام از نعمات محسوب نمی شود بل گاهی ابتلاء است که باید در روز محشر حساب پس بدهد. امام اول سلامت روح- هم روح غریزه و هم روح فطرت= شخصیت- را می خواهد سپس نعمت صحت بدن را. ⏪ نهج البلاغه: «أَلَا وَ إِنَ‏ مِنَ‏ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ أَلَا وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ الْمَالِ وَ أَفْضَلُ مِنْ سَعَةِ الْمَالِ صِحَّةُ الْبَدَنِ وَ أَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْب‏»: بدانید که از جملۀ گرفتاری ها بی چیزی است، و سخت تر از بی چیزی بیماری بدن است، و سخت تر از بیماری بدن بیماری قلب (= شخصیت درون) است. و بدانید که از جملۀ نعمت ها فراوانی مال است، و بهتر از فراوانی مال صحت بدن است، و بهتر از صحت بدن تقوای قلب است. و بدترین بیماری بدن آن است که از رفتارهای گناه ناشی شود مانند امراض مقاربتی، بیماری های ناشی از اعتیاد به الکل و مواد مخدر و… و بهترین صحت بدن آن است که از بهداشت عقلانی شرعی ناشی شود. و مکرر بیان شد که عقل هیچ کسی سالم نیست مگر کسی که فطرتش از سلطۀ غریزه سالم باشد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌چگونگی رویارویی با قرآن 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom