eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب گرانسنگ (165) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ همراهى سالكان صراط مستقيم با نعمت يافتگان (پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحان ) نه تنها مخصوص بهشت نيست و پيمودن راه را نيز در بر مى گيرد، بلكه سالك صراط مى تواند از همراهى فراتر رفته، به مقام صدق، شهادت و صلاح بار يافته، در سلك آنان در آيد و پس از همراهى با آنان: مع الذين اءنعم الله عليهم (1223)، از آنان شود. ▫ البته راه وصول به مقام منيع رسالت براى ابد بر چهره سالكان بسته است و طمع ورزان وصول بدان پايگاه، براى هميشه ناكامند، ولى راه صدق ، شهود و صلاح همواره براى پويندگان صراط مستقيم گشوده است. ▫ راهيان صراط نه تنها مى توانند در تداوم سلوك خود به جرگه صديقان، شاهدان و صالحان در آيند، بلكه با استمداد از رهنمود قرآنى سرعت و سبقت مى توانند از پيشگامان اين فضايل و ارزشها شوند. ▫ توضيح اين كه، قرآن كريم در آغاز به سالكان صراط مستقيم دستور سرعت (سرعت امرى مطلوب و وصف حركت است، و عجله امرى نامطلوب و صفت متحرك است.) مى دهد: و سارعوا الى مغفرة من ربكم و جنة عرضها السموات و الاءرض (سوره آل عمران، آيه 33 ) و در پى آن فرمان سبقت ؛ كه دستور اول درباره خود سالك است و دستور دوم در مورد رابطه سالك با ديگران: (فاسبقوا الخيرات ) (سوره مائده، آيه 48). سالكى كه راه را با سرعت پيمود، مى تواند بر ديگران پيشى بگيرد و سبقت او مزاحم مصادم سلوك ديگران نيست ؛ زيرا صراط مستقيم راه بى تزاحم است. پس اگر ديگران عالم، عادل و شجاعند او مى تواند اعلم، اعدل و اشجح باشد. ▫ آن كس كه از ديگران سبقت گرفت شايسته امامت و رهبرى ديگران است. از اين رو دعاى سابقين، به تعليم قرآن اين است: ( و اجعلنا للمتقين اماما) (سوره فرقان، آيه 74) و محصول اين امامت، دستگيرى از ديگر رهپويان صراط مستقيم است تا آنان نيز ابتدا اهل سرعت و سپس اهل سبقت شوند و سرانجام به امامت و پيشوايى پرهيزكاران ديگر برسند. ▫ بنابراين، سالكان صراط مستقيم مى توانند پس از اين كه با صديقان، شهيدان و صالحان بودند، از آنان شوند. در اين ميان تنها راه رسالت و نبوت همواره بر روى ديگران بسته است ؛ زيرا آن، منصبى است الهى كه با جعل خداى سبحان نصيب شايستگان آن مى شود: الله اءعلم حيث يجعل رسالته (سوره انعام، آيه 124) اما راه ولايت، امامت متقين، ايمان و عمل صالح همواره بر چهره سالكان صالح گشوده است. از اين رو كسانى مانند سلمان فارسى از مرحله معيت گذشته به مقام رفيع منا اءهل البيت (بحار، ج 22، ص 374) رسيده اند و مانند فضه خادمه در فضيلت نزول سوره هل اءتى كه براى اهل بيت (عليهم السلام ) است با آنان شريك مى شود. (مجمع البيان، ج 9 10، ص 611) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (166) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 8- فراتر از همراهى ▫ حاصل اين كه، انسان با معرفت و عمل و پيمودن مراحل سرعت، سبقت و امامت مى تواند از (مع الذين اءنعم الله عليهم ) به من الذين... برسد. ▫ مهمترين عامل در صعود راهيان صراط مستقيم از معيت و همراهى به از آنها شدن علم و عمل است و در اين راه هيچ يك از اين دو به تنهايى كافى نيست ؛ اما اين كه كدام عامل از اهميت بيشترى برخوردار است ؟ بايد گفت: همه انسانها در پيكره و بدنه كار يكسانند، چه اولياى الهى و چه انسانهاى متوسط، اما آنچه به عمل اولياى الهى بها مى دهد، معرفت و محبت است. چنانكه در عبادت نيز پيكره عمل و بدنه كار همه عابدان يكسان است و تفاوت درجات عبادت، به معرفت و نيت است ؛ زيرا گروهى از سر خوف عذاب خدا را عبادت مى كنند و عبادتشان بردگانه است و برخى از شوق بهشت و عبادت اينان تاجرانه است و عده اى از سر محبت الهى و نه از خوف دوزخ يا شوق بهشت و عبادت اينان عاشقانه و محبانه است. ▫ آنان كه خدا را در حد عالى شناختند و محبت خدا بر دلهاشان حكمفرما شد عبادتشان از خوف دوزخ و يا شوق بهشت نيست و چون به كرم خدا عارف شدند مى دانند كه او دوستانش را عذاب نمى كند، بلكه به آنان نعمت عطا مى كند. اما آنان كه اين معرفت نصيبشان نشد و تنها از قهر خدا و يا بخشش او با خبرند از ترس آتش و يا به طمع وصال بهشت عبادت مى كنند. ▫ پس راه گذر از مرحله مع الذين اءنعم الله عليهم به مرتبه من الذين...، تحصيل معرفت و علم كامل درباره خداى سبحان و اسماى حسناى او و عمل صالح بر اساس آن معرفت است. البته بين معرفت و عمل، پيوند متقابلى است ؛ زيرا معرفت دستمايه عبادت خالص است و عبادت خالص مايه شكوفايى معرفت. هر درجه اى از علم مرتبه اى از عبادت را در پى دارد و هر عبادتى باعث شكوفايى مرتبه اى از مراتب معرفت است. ▫ پس روح و حيات عمل به معرفت است و بر همين اساس ‍ ترفيع درجه مؤ من در گرو معرفت اوست. مؤ من داراى درجه و مؤ من عالم داراى درجات است: يرفع الله الذين امنوا منكم و الذين اءوتوا العلم درجات (سوره مجادله، آيه 11 در بخش اول اين آيه كه سخن از مؤ من است، كلمه درجة كه مفعول و يا تميز است حذف شده، ولى در بخش دوم كه از مؤ من عالم ياد مى شود ذكر شده است و تقدير آيه چنين است: (يرفع الله الذين امنوا منكم [ درجة ] و الذين اءوتوا العلم درجات ) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت13:نکته های تفسیری آیه 11 سوره طارق ✅ وَ السَّمَاءِ ذَاتِ‌ الرَّجْعِ‌ ▫ «ذَاتِ الرَّجْعِ»: برگرداننده. دارای باران. تمام تفسیرهائی را که در دسترس بود بررسی کردم. در میان وجوه مختلف، تنها دو معنی برای «رجع» مقبول به نظر رسید: باران، و برگرداندن بخار آب. به گمان اینجانب معنی (رَجْع) برگرداندن است، اعم از برگرداندن بخارهای متصاعد اقیانوسها و دریاها به صورت برف و باران، و یا برگرداندن امواج رادیوئی به هنگام برخورد با آتمسفر زمین، و برگرداندن اشعّه‌های کیهانی مگر به اندازه نیاز موجودات کره زمین. البتّه در تفسیر کبیر چنین جمله‌ای به چشم می‌خورد: کَأَنَّهُ مِنْ تَرْجیعِ الصَّوْتِ وَ هُوَ إِعادَتُهُ. ✅ ۱ - آسمان، داراى باران هاى پیاپى و فائده هاى مداوم و جایگاه ظهور مکرر ستارگان (و السماء ذات الرجع) 🔹«رَجْع» به معناى بازگرداندن و «رجوع» به معناى بازگشتن است (مفردات راغب). «ذات الرجع» وصفى است که بر ثبوت و تداوم دلالت دارد و مراد از آن مى تواند بازگشت دادن بخارهاى متصاعد به صورت باران باشد. گفته «مقاییس اللغة» - که «رَجْع» را به معناى «باران» دانسته است - این احتمال را تأیید مى کند. برخى از مفسران، آن را بر تمام فایده هاى آسمانى، ظهور مکرر ستارگان در شب ها، تأثیر حوادث آسمانى در پیدایش مکرر فصول سال، تطبیق داده اند. ✅ ۲ - توجّه به تأثیر آسمان در تداوم بازگشت بعضى از پدیده ها، زمینه ساز باور به معاد (و السماء ذات الرجع) 🔹 ارتباط این سوگند با قبل و بعد آن - به ویژه آیه «إنّه على رجعه لقادر» که کلمه «رجع» در آن نیز آمده است - بیانگر برداشت یاد شده است. ✅ ۳ - سوگند خداوند به آسمان و به ارجاع هاى مکررى که پدید مى آورد. (و السماء ذات الرجع) 🔹 سوگند به چیزى که داراى وصف خاصى است، در حقیقت سوگند به وصف نیز مى باشد. ✅ ۴ - آسمان، آفریده اى شگفت است و تجدید حوادث آن بر شگفتى اش افزوده است. (و السماء ذات الرجع) 🔹 سوگند خداوند به هر چیز، حاکى از عظمت آن است. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت14:نکته های تفسیری آیه 12 سوره طارق ✅ وَ الْأَرْضِ‌ ذَاتِ‌ الصَّدْعِ‌ ▫ «ذَاتِ الصَّدْعِ»: شکاف بردار. «الصَّدْع»: شکاف برداشتن و ازهم جدا شدن. اشاره به قابل نفوذ بودن زمین برای رشد گیاهان و درختان است. یعنی خاک زمین سفت و سخت نبوده و بلکه نرم است و به آب و به مویرگها و ریشه‌های روئیدنیها اجازه می‌دهد به داخل زمین نفوذ کنند و فرو روند، و جوانه‌های رُستنیها از داخل آن سر برآورند. صَدْع، به خود گیاه هم گفته شده است. ✅۱ - زمین، پدیده اى رخنه پذیر، قابل شیار خوردن و در حال شکافته شدن (و الأرض ذات الصدع) 🔹 «صدع»; یعنى، ایجاد شکاف در چیز مقاوم و سخت (قاموس)، وصف «ذات الصدع» وصف ثابتى است که دلالت دارد، زمین به طور مداوم در حال شکافته شدن است. ✅۲ - آمادگى زمین، براى رویش گیاهان و پیدایش چشمه ساران (و الأرض ذات الصدع) 🔹 چنانچه «ذات الرجع» در آیه قبل به باران نظر داشته باشد; «ذات الصدع» در این آیه به نتایج باران در زمین اشاره خواهد داشت. ✅ ۳ - سوگند خداوند به زمین و شکاف پذیر بودن آن (و الأرض ذات الصدع) سوگند به موصوف، سوگند به وصف آن نیز مى باشد. ✅ ۴ - زمین آفریده اى شگفت است و پیدایش شیار و رخنه در آن، بر شگفتى اش افزوده است. (و الأرض ذات الصدع) ✅ ۵ - بازگشت هاى مکرر نزولات آسمانى و رویش گیاهان از دل زمین، از نشانه هاى امکان معاد است. (ذات الرجع ... ذات الصدع) توصیف آسمان و زمین به اوصاف یاد شده - در سیاق آیات معاد - به همسانى آن اوصاف، با اعاده انسان در آخرت اشاره دارد. ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌نگاشت 15:تفسیر صوتی سوره طارق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
تفسير سوره طارق جلسه 2.docx
45.7K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 16 :تفسیر متنی سوره طارق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه دوم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🌴🌴🌴 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 📝ثواب انتشار و استفاده این فایل را تقدیم می کنیم به پیشگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📐📐 مبانی اخلاق 🗓 اخلاق یك امر مشترك جهانی است؛ یعنی هر انسانی اگر بخواهد سعادتمند باشد و هر جامعه ای اگر بخواهد متمدّن باشد باید اخلاق الهی را فراهم بكند، چاره جز این نیست و انسان ها چون با هم زندگی می‌كنند یك اخلاق مشتركی باید داشته باشند، عقاید مشترك، اوصاف مشترك، تعهّدات مشترك؛ زیرا ممكن نیست انسان زندگی مشترك داشته باشد ولی اخلاق او مشترك نباشد، آنچه تعهّدات را عملی می ‌كند مسئله اخلاق است، آنچه حقوق یكدیگر را ادا می ‌كند همان ضمانت اخلاقی است.چون جوامع بشری اشتراك فراوانی دارند و بدون اخلاق زندگی میسّر نیست و اخلاق مشترك بین همه است، این اخلاق كه مشترك است باید یك مبانی مشترك داشته باشد؛ زیرا مواد اخلاقی را از مبانی اخلاقی استنباط می ‌كنند. 🗓 مبانی اخلاقی مسئله استقلال است، آزادی است، عدالت است، وفای به عهد است، رعایت امانت است، اینها مبانی اخلاقی است كه به استناد این مبانی آن فروعات و مواد اخلاقی استنباط می ‌شود، این هم مورد قبول است؛ از این به بعد محلّ اختلاف است و آن این است که ما این مبانی را از كجا بگیریم؟ در اینكه عدالت، استقلال، آزادی، امنیت، وفای به عهد، رعایت امانت، اینها مبانی اخلاقی است در آن حرفی نیست، همه انسان ها، الآن هفت میلیارد بشر كه روی زمین زندگی می ‌‌كنند این مبانی را می‌ پذیرند كه عدالت چیز خوبی است، امنیت چیز خوبی است، استقلال و آزادی چیز خوبی ‌اند، وفای به عهد چیز خوبی است، ادای امانت چیز خوبی است و باید هم باشد؛ امّا از آن به بعد محلّ اختلاف است كه عدالت یعنی چه؟ مفهوم عدالت روشن است؛ عدالت یعنی «وُضِعَ كُلُّ شَیءٍ فِی مَوْضِعِهِ»،[1] امّا حقیقت عدالت چیست از این به بعد محلّ اختلاف است. 🗓 متدینان و متشرّعان عالم كه پیرو انبیا هستند می‌ گویند عدل عبارت از «وُضِعَ كُلُّ شَیءٍ فِی مَوْضِعِهِ»، امّا جای اشیا را چه كسی باید معین كند؟ جای اشخاص را چه كسی باید معین كند؟ جای اموال را چه كسی باید مشخّص كند؟ جای قراردادها و حقوق را چه كسی باید مشخّص كند؟ از این به بعد اختلاف است. ما می ‌گوییم منابع ما قرآن و عترت است. آن كه جهان را آفرید، یك؛ انسان را آفرید، دو؛ پیوند انسان و جهان را تنظیم كرد، سه؛ آن كه اضلاع این مثلّث به دست او است، او باید بگوید عدل چیست «وُضِعَ كُلُّ شَیءٍ فِی مَوْضِعِهِ»، زن جایش اینجاست، مرد جایش اینجاست، جوان جایش اینجاست، پیر جایش آنجاست، مال جایش آنجاست، وفای به عهد جایش آنجاست، و مانند آن. ما می ‌گوییم این را باید از قرآن و عترت گرفت كه از وحی الهی است. امّا آنها می ‌گویند نه! از فرهنگ مردم، از عادات و آداب مردم باید گرفت، اختلاف اساسی از آنجا شروع می‌ شود. آنها خیال می ‌كنند زن و مرد در همه امور یكسان هستند، ما می ‌گوییم عدل لازم است نه مساوات! عدل لازم است نه مواسات! مساوات چیزی است و عدل غیر از این دو است. تمام اختلاف بین متدینین عالم و غیر متدین آن است كه مواد اخلاقی را از مبانی می‌ گیرند، مبانی را از منابع می ‌گیرند، منابع ما مشخّص است؛ ما می‌ گوییم آن كه انسان را آفرید، جهان را آفرید، پیوند انسان و جهان را آفرید، او باید بگوید كه عدل چیست. [1]. ر.ک: نهج البلاغه، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا». 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/08/13 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۱۲۹ ـ ۱۲۸ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ 📌تسلیم و توبه و استاد یکی از خواسته‏ های الی این است که خودشان و فرزندانشان در مقابل اوامر الهی باشند، تعالی آنها را به حقایق راهنمایی کند، آنها را قبول فرماید و برای آنها استادی بفرستد که کلمات الهی را برای آنها کند و خواندن و نوشتن و و معارف حقّه را به آنها دهد و آنها را از صفات رذیله کند. زیرا خدای تعالی به الی اللّه خاصّی دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌چرا خداوند در قرآن از ضمیر مذکر برای خودش استفاده کرده است؟ و چرا مذکر بر مونث تعمیم داده شده است؟ 📄زبان قرآن عربى است و زبان عربى برخلاف برخی از زبان ها، از دو نوع ضمایر مذکّر و مؤنت برخوردار است طبیعى است که هر کتابى بخواهد با این زبان نوشته شود، اگر چه کتاب الاهى باشد، باید از قواعد آن زبان پیروى کرده و بر آن ساختار باشد. 📄 زبان عربی به علّت نداشتن ضمیر خنثی، بعضی از چیزهایی که فارغ از جنسیت باشند را با ضمیر مذکّر می آورد. البته نظیر این، در زبان های دیگری؛ مثل زبان فرانسه نیز وجود دارد. با اتکا به این نکته می توان نتیجه گرفت که آوردن ضمیر مذکّر، ربطی به صفات مردانه ندارد. در واقع می توان گفت که قرآن مغلوب نگاه مرد سالارانه متداول در فرهنگ زمانه خویش نشده است، بلکه یک ویژگی زبانی است، که گوینده را پایبند به رعایت آن می کند. بنابر این، قرآن به مقتضاى این که به زبان عربى نازل شده است، با همین گفتمان سخن مى‌گوید و هماهنگ با قواعد عربى از ضمایر و واژگان مذکر برای خداوند بهره مى‌گیرد. 📄به بیان دیگر: از طرفی؛ در زبان عربی، اسم ها و فعل ها (به جز فعل های متکلم وحده و متکلم مع الغیر) دو نوع می باشند: مذکر و مؤنث، و مذکر و مؤنث نیز به حقیقی و مجازی تقسیم می شوند. 📄موجوداتی که دستگاه ها و آلات ذکورت و انوثت (مردانگی و زنانگی) داشته باشند، مذکر و مؤنث حقیقی اند و گرنه مجازی خواهند بود. مذکر حقیقی مانند «رجل» (مرد) و «جمل» (شتر نر ) و مؤنث حقیقی مانند «امرأة» (زن) و «ناقة» (شتر ماده)؛ و مذکر مجازی مانند: «قلم» و «جدار» (دیوار)، مؤنث مجازی مانند: «دار» (خانه) و «غرفه» (اطاق). و کار برد مؤنث مجازی در مواردی؛ مانند، اسامی شهرها و اعضاء زوج بدن، قیاسی و بر طبق قاعده است و در بقیه موارد قاعده خاصی ندارد و سماعی است؛ یعنی ملاک فقط شنیدن از عرب زبان ها است و باید دید عرب زبان ها در چه مواردی به کار می برند و اگر چیزی مؤنث حقیقی و مجازی و نیز مذکر حقیقی نباشد، مذکر مجازی خواهد بود. صرف ساده،ص ۱۴۵و۲۸. 📄و از طرف دیگر چون خداوند نه زاینده و نه زائیده شده و نه چیزی مثل اوست لم یلد و لم یولد. (توحید/۳). لیس کمثله شیء(شوری/۱۱)و از موارد کار برد قیاسی و سماعی مؤنث مجازی هم نیست پس براساس قواعد زبان عربی برای ذات متعالی خداوند باید از ضمایر، اسامی و صفات به صورت مذکر (مجازی) استفاده نمود. 📄به این نکته هم باید توجه داشت که نشانه های لفظی مؤنث و مذکر، بار ارزشی ندارند و نشانه و دلیل بر کرامت و منزلت نیست، لذا اگر نشانه های لفظی مذکر، به خاطر کرامت و منزلت خاص، دارای ارزش بود، برای غیر انسان و برخی از موجودات پلیدی مثل شیطان و ابلیس ... نباید از افعال یا اسامی یا ضمایر و ... دارای نشانه های لفظی مذکر استفاده می شد. 📄و همین طور اگر نشانه های لفظی مؤنث ، دلیل و نشانه ی نقص و بی ارزشی بود، برای موجودات با ارزشی مانند:خورشید، (شمس)، زمین (ارض)، مردان (الرجال)، آب ( ماء) و ...، و برای بهترین اعمال و بهترین جایگاه ها مثل؛ نماز (صلوة) ، زکات (زکاة)، جنت، نشانه های لفظی مؤنث نمی آوردند:[3] نک: زن در آینه جلال و جمال، جوادی آملی، ص78.' پی نوشت: منبع:islamquest.net 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 214 🔅🔅🔅 📈 پيام به مناسبت احداث ساختمان نظام پزشكي استان قم بسم الله الرحمن الرحيم و اياه نستعين ◽ خداي محمودْ به زبان پيامبرِ حامدش صلي الله عليه و آله و سلم مبناي صلاح و فلاح را تقوا دانست و در قرآن كريم چنين فرمود: (اَفَمَنْ اَسَسَّ بُنْيانَه عَلي تَقوي مِنَ اللهِ ورضوانٍ خيرٌ... ).[ سوره توبه، آيه 109.] وقتي بنيان يك جرياني بر پرهيز از گناه استوار بود، نه مجالي براي طغيان گر است تا بر استبرق غرور تكيه كند، زيرا هماره به فكر رهايي از «دارالغرور» به «دارالقرار» است، و نه فرصتي براي زهدفروش تا از بورياي ساده او بوي ريا پيچد و ديگران را فريب دهد، زيرا همواره درصدد خلاص از بردگي هوس و رسيدن به آزادي علم و عدل است. ◽ حُرْمتِ طبّ و گرانسنگي طبيب و قداست جايگاه سِمَتِ افتخارآفرينِ پزشكي ايجاب مي كند كه همگان در تكريم اين فنّ شريف كوشا باشيم و هرگز بلنداي منزلتِ رفيع طِبابت را به چيزي تبديل نكنيم كه به طمع سود مادّي، به دام سوداي علاج ناپذير مبتلا خواهيم شد. ◽ قداست رشته پزشكي را از حديث نَبوي مي توان استنباط كرد، زيرا حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم چنين فرمود: «الطَّبيبُ الله... » [نهج الفصاحه، ج2، ص600.]؛ يعني طبيب واقعي خداوند است كه اصلِ حيات و سلامت، همانند ديگر نعمت ها از اوست. پزشكان مظاهر ارجمندِ چنين نام مبارك الهي اند؛ هَفْت دريا بَرِ ما غَرْقَه يك قَطْره بُوَد كه به كف شَعْشَعه جوهر انسان داريم [ديوان شمس تبريزي.] 🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
🌺🌺🌺 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 5 6. تواضع در برابر حق: ▫ «لكلّ شي ءٍ مطيّةٌ و مطيّة العاقل التواضع»[ بحار، ج1، ص136.]؛ هر چيزي براي به مقصد رسيدن، مركبي دارد و مركب عاقل، تواضع است. ▫ «يا هشام! إنّ لقمان قال لابنه: تواضَعْ للحقّ تكن أعقل النّاس»[ بحار، ج1، ص136.]؛ اي هشام! لقمان، پسر خويش را چنين اندرز گفت: در مقابل حق تواضع كن تا عاقل‌ترين مردم شوي. ▫ «أعقل النّاس من ذلّ للحقّ فأعطاه من نفسه و عزّ بالحقّ فلم يُهن إقامته و حُسن العمل به»[ شرح غررالحكم، ج2، ص477.]؛ عاقل‌ترين مردم كسي است كه خود را در مقابل حق، خوار و تسليم گرداند و بر ضدّ هواي خويش نيز پذيراي آن باشد و عزيز گردد به سبب ياري كردن و پذيرش حق. [نيز] برپاي داشتن و عمل كردن به آن را خوار نشمارد. ▫ «العاقل يضع نفسه فيرتفع»، «الجاهل يرفع نفسه فيتّضع»[ شرح غررالحكم، ج1، ص178.]؛ عاقل فروتني مي‌كند، ليكن بلندمرتبه‌تر مي‌شود و جاهل خويش را بلند مرتبه مي‌نماياند، در نهايت فرومايه مي‌گردد. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 ضرورت تدبر از دیدگاه عترت(ع) ⏪ روایت سوم: و أوصى رسول الله(ع) معاذ بن جبل فقال له أوصیک باتقاء الله و…تدبر القرآن[إرشادالقلوب، ج۱ ، ص۷۳٫ ترجمه: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به معاذ بن جبل وصیت کرد و فرمود تو را وصیت می‌کنم به الهی و … تدبر در قرآن.] ▪ طبق این روایت، در قرآن از وصایای رسول خدا (ص)است همراه شدن تدبر و در سفارشات رسول خدا (ص) بیانگر اهمیت آن در دیدگاه ایشان است. ⏪ روایت چهارم: معَاشِرَ النَّاسِ تدبّروا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیَاتِهِ وَ انْظُرُوا إِلَى مُحْکَمَاتِهِ وَ لَا تَتَّبِعُوا مُتَشَابِهَهُ فَوَ اللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَکُمْ زَوَاجِرَهُ وَ لَا یُوَضِّحُ لَکُمْ تَفْسِیرَهُ إِلَّا الَّذِی أَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ إِلَیَّ وَ شَائِلٌ بِعَضُدِه وَ مُعْلِمُکُمْ أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ وَ هُوَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَخِی وَ وَصِیِّی ▪ این روایت بخشی از خطبه پیامبر اکرم(ص) در روز است که در آن قبل از معرفی علی(ع) به عنوان ولی جامعه و امیرِ مؤمنان و تنها مفسر قرآن بعد از خود، همه مردم را دعوت به در قرآن و فهم آیات الهی می‌کنند. در حقیقت در قران مقدمه ای برای پیروی از و اتباع آگاهانه از ولی زمان است. 👈ادامه دارد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
60 (پایان جلسات تفسیر سوره نساء) 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🌴🌴🌴 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 📝ثواب انتشار و استفاده این فایل را تقدیم می کنیم به پیشگاه حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه ی اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاوت سوره قاری: استاد 🌸یکی از بهترین راه ها برای افزایش رزق مادی و معنوی🌼🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👇 ╔═🌺🍃═══╗ 🆔 @sm34953 ╚═══🍃🌼═╝ 📡به کانال دانش پژوهان واحیاگران آمربه معروف ونهی ازمنکر🔗بپیوندید۰ تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
📌 ادب ⏪ آزادی نعمتی نیست که کسی از آن لذت نبرد. هر کسی می‌ خواهد در خانه خود راحت باشد، پس او باید آزاد باشد؛ او اگر زبانش آزاد نباشد و هر چه خواست به همسرش بگوید یا هر چه همسرش هم خواست به او بگوید، این زندگی تلخ است! پدر و مادر، زن و شوهر، بستگان و دودمان اینها در خانه هستند و باید آزاد باشند؛ آزادی این است که مواظب زبانشان باشند. ﴿قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾؛[1] به هر حال با مسلمان، با کافر، با هر کسی می‌ خواهی حرف بزنی با ادب حرف بزن! مگر نمی‌ خواهی راحت باشی؟ چرا برای خودت دردسر درست می ‌کنی؟ نفرمود «قولوا للمؤمنین» یا «قولوا للکذا»! ﴿قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾، همین! نوشتن در روزنامه‌ ها، گفتن در سخنرانی‌ ها، آدم دو نحوه می ‌تواند حرف بزند؛ لذا این حرف می ‌شود ﴿ذِكْری‏ لِلْبَشَرِ﴾، ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾، این حقوق بشر است. دیگر نگفت با مسلمان ‌ها خوب حرف بزنید. گفت با هر کسی می ‌خواهی حرف بزنی با ادب حرف بزن! ⏪ یک بیان نورانی از امام (سلام الله علیه) است که فرمود: «وَ إِنْ جَالَسَكَ یهُودِی فَأَحْسِنْ مُجَالَسَتَه‏»،[2] در مسافرت در کشتی، در اتومبیل، در هواپیما، هم‌ صندلی شدی با یک غیر مسلمان، ادیبانه سخن بگو، مؤدّبانه با او رفتار کن که او جذب شود یا لااقل خودت راحت باشی! «وَ إِنْ جَالَسَكَ یهُودِی فَأَحْسِنْ مُجَالَسَتَه‏»، این ﴿وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ است، این می ‌شود ﴿ذِكْری‏ لِلْبَشَرِ﴾. این می ‌شود ﴿نَذیراً لِلْبَشَرِ﴾. حقوق بشر را اینها دارد تعیین می ‌کند. ما دشمن خارجی داریم؛ اما؛ گر شود دشمن درونی نیست ٭٭٭ باکی از دشمن برونی نیست[3] برونی نه استکبار از او کاری ساخته است، نه صهیونیسم. ما مشکل خودمان را حل بکنیم، بیگانه هیچ کاری از او ساخته نیست. [1]. سوره بقره، آیه83. [2]. من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص404. [3]. هفت اورنگ (جامی)، سلسلةالذهب، دفتر اوّل. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه مدثر ـ جلسه 6 تاریخ: 1398/02/04 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. 📌معنای لا حول و لا قوه الا بالله 📎الامر بین‌الامرین اولین اثری که استاد جعفری به رشتۀ تحریر درآورد، «الامر بین ‌الامرین» بود. تألیف این کتاب در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی انجام شد که تقریری بود بر درس‌های در باب و $اختیار که به زبان عربی در شهر نجف نگارش یافت. در توضیح اصل «امر بین ‌الامرین»، استاد بزرگوار آیت‌الله ابوالقاسم فرموده‌اند: فرض کنیم شخصى فلج است، به طورى که توانایى حرکت ندارد و ما می‌توانیم با وصل کردن سیم برق، او را به حرکت وادار کنیم. ✔️در هنگام این حرکت، کلید برق در دست ماست، به گونه‌ای که هر لحظه می‌توانیم آن شخص را از حرکت بازداریم. حال، اگر چنین شخصى حرکت کند و کارهایى انجام دهد، این کارها با اختیار او انجام خواهد گرفت؛ خواه کار بد یا کار خوب. آنچه از این کار به ما مستند است، نیرو و قدرتى است که ما توسط برق در او ایجاد کرده‌ایم و هر لحظه می‌توانیم آن قدرت را از او سلب کنیم. اما این کار را نمی‌کنیم و او را به حال خود می‌گذاریم. چگونگى استفاده از این نیرو که ما به او داده‌ایم، مربوط به اوست و به ما تعلقى ندارد. همچنین است که کارهاى صادره از ما بوده، نیرو از است و در هر لحظه ریزش آن نیرو از انجام می‌گیرد و در هر لحظه هم می‌تواند آن را قطع کند، ولى اختیار استفاده از آن نیرو کاملاً در دست ماست. بنا بر این، هنگامى که ما بهترین کار را انجام می‌دهیم، باز نیرو از او بوده و اختیار استفاده از ماست و معناى‏ «لا حول و لا قوة الا بالله» هم این است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom2
. 📌بر انگیختن پرسش های ضروری 📄چون جهل و اشتباه همواره پیرامون ما را گرفته است، بکوشیم و وقت‌ها صرف کنیم و بودجه‌ها خرج کنیم تا حس سؤالات ضروری را در مردم برانگیزیم، همان‌گونه که یک پزشک می‌کوشد دستگاه گوارش یک انسان را برای خواستن غذا تنظیم کند. باز بکوشیم و انرژی‌ها صرف کنیم تا پاسخ لازم را با گفتار و کردار در اختیار مردم بگذاریم. 📎آری، متأسفانه در عصر ما چه بسیارند کسانی که نه تنها به تعلیم و تربیت انسانی اهمیت نمی‌دهند، بلکه برای اشباع حس شهرت‌پرستی و توسعۀ جاه‌طلبی خود، زیربناهای اصول انسانیت را یکی پس از دیگری منهدم می‌کنند و نامش را «تازه‌گویی»، نوآوری»، «ابتکار و تمدن» می‌گذارند! جوامع را وادار می‌کنند تا بگویند: ما مواد تخديرکننده می‌خواهیم. به خود زحمت داده، ما را به هشیاری و بیداری وادار مسازید! 📚جعفری، محمدتقی. مجموعه آثار ۱۳- فلسفۀ اخلاق و تربیت. ص ۱۸۵ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۳۹ قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ 📌قاطعیّت از این شریفه استفاده می‏ شود که اگر کسی بخواهد خود را برای تعالی کند باید با مخالفین با برخورد کند و آنچه صحیح است و مورد پسند است و لو او را از دیگران جدا می‏ کند مستقلاً انجام دهد و به دیگران کاری نداشته باشد.. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 حجاب الهی ◾ سؤال سائل این بود كه عرض كرد «مَا الدَّلِیلُ‏ عَلَى‏ حُدُوثِ‏ الْعَالَم»؟ حضرت فرمود دربارهٴ خودت كه بیندیشی كلّ نظام هم همین طور است؛[1] یعنی آنچه كه در آیات انفسی مطرح است در آیات آفاقی هم مطرح است. قرآن كریم در عین احتجاج به آیات آفاقی و أنفسی می ‌فرماید به اینكه مگر مردم نمی ‌بینند؟! ﴿أَ وَ لَمْ یرَوْا﴾[2] مگر نمی ‌بینند؟! این تشویق است نسبت به افرادی كه راهی این راهند و توبیخ است نسبت به افرادی كه متوقّفند. فرمود مگر نمی ‌بینند، معلوم می‌ شود مطلب دیدنی است! ◾ همین را هم از امام هشتم (سلام الله علیه) سؤال كردند. در توحید مرحوم صدوق در باب الرّد علی الثنویه و الزنادقه یك حدیث مبسوطی است، حدیث سوم این باب است، وقتی كه حضرت برهان اقامه می ‌كند، شخص عرض می‌ كند «فَمَا الدَّلِیلُ عَلَیه»؟ حضرت می ‌فرماید: «إِنِّی لَمَّا نَظَرْتُ‏ إِلَى‏ جَسَدِی‏ فَلَمْ یمْكِنِّی فِیهِ زِیادَةٌ وَ لَا نُقْصَانٌ فِی الْعَرْضِ وَ الطُّولِ وَ دَفْعِ الْمَكَارِهِ عَنْهُ»، آن گاه «عَلِمْتُ أَنَّ لِهَذَا الْبُنْیانِ بَانِیاً فَأَقْرَرْتُ بِهِ»؛ وقتی خودم را شناسایی كردم دیدم در اختیار خودم نیستم فهمیدم این بنای بدن یك بانی دارد و همچنین سایر آیات، آن گاه این سائل عرض می ‌كند كه «فَلِمَ احْتَجَبَ»؟ اگر خدایی هست و این طور كه شما برهان اقامه می ‌كنید وجود او قطعی و یقینی است پس چرا محجوب است؟ پس چرا ما او را نمی ‌بینیم؟ «فَلِمَ احْتَجَبَ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ عَلَیهِ السَّلَام إِنَّ الِاحْتِجَابَ عَنِ الْخَلْقِ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِمْ‏ فَأَمَّا هُوَ فَلَا یخْفَى عَلَیهِ خَافِیةٌ فِی آنَاءِ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ»؛ فرمود او مخفی نیست! او محجوب نیست! اگر یك موجودی ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ﴾[3] شد مخفی می ‌شود؟! فرمود «إِنَّ الِاحْتِجَابَ عَنِ الْخَلْقِ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِمْ» این گناه حجاب است و گناه نمی‌ گذارد انسان «وجه الله» را ببیند و الا ﴿فَأَینَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ﴾[4] و هیچ لذتی به اندازه لذت زیارت وجه حق نیست، هیچ ممكن نیست كسی لذت دیدار وجه حق را چشیده باشد و به سراغ لذت های دیگر رفته باشد، هیچ ممكن نیست! در دل شب ‌های تار هم می ‌تابد، روشن است، در روز هم روشن است، خود شب هم آیت حق است. ◾ چیزی حجاب نیست مگر گناه! گناه هم حجاب گناه ‌كار است، حجاب عاصی است؛ لذا خدای سبحان تعجّب می ‌كند كه شما چگونه كفر می‌ ورزید؟ گاهی می ‌فرماید ﴿أَ وَ لَمْ یرَوْا﴾؛ لذا حضرت هم می ‌فرماید: «فَأَمَّا هُوَ فَلَا یخْفَى عَلَیهِ خَافِیةٌ فِی آنَاءِ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ». آن گاه سائل عرض می ‌كند «فَلِمَ لَا تُدْرِكُهُ حَاسَّةُ الْبَصَرِ»؟ پس چرا با چشم ظاهر نمی ‌بینیم؟ فرمود: «لِلْفَرْقِ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ الَّذِینَ تُدْرِكُهُمْ حَاسَّةُ الْأَبْصَارِ»؛[5] برای اینكه بین خدا و خلق خدا باید فرق باشد. خلق مادّی است «بصر مادی» آن را می ‌بیند، خدای سبحان مادی نیست مجرّد است «بصر جان» او را می ‌بیند «لا ‏تُدْرِكُهُ‏ الْعُیونُ بِمُشاهَدَةِ الْعِیانِ» بعد «تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الْإِیمانِ».[6] [1]. توحید (صدوق)، ص293؛ «... قَالَ أَنْتَ‏ لَمْ‏ تَكُنْ‏ ثُمَ‏ كُنْتَ‏ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّكَ لَمْ تُكَوِّنْ نَفْسَكَ وَ لَا كَوَّنَكَ مَنْ هُوَ مِثْلُكَ». [2]. سوره رعد, آیه41؛ سوره نحل، آیه48؛ سوره اسراء، آیه99؛ ... . [3]. سوره نور, آیه35. [4]. سوره بقره, آیه115. [5]. توحید (صدوق)، ص252. [6]. نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه179. 📚 درس تفسیر سوره مبارکه بقره ـ جلسه 87 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (167) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 9- محور صراط مستقيم ▫ خداى سبحان در سوره مباركه حمد، مسئلت راه نعمت يافتگان را به ما آموخت و در جاى ديگر آنان را معرفى كرد كه پيامبران، صديقان، شهيدان و صالحانند و فرمانبران از خدا و رسول مى توانند همراهان و هم سفران اين قافله باشند: و من يطع الله و الرسول فاءولئك مع الذين اءنعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اءولئك رفيقا (سوره نساء، آيه 69) و در مقابل، متمردان از طاعت خدا و رسول را نيز اهل گمراهى آشكار دانست: و من يعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبينا (سوره احزاب، آيه 36) ▫ از اين آيات بر مى آيد كه محور صراط مستقيم سيرت و سنت پيامبران و امامان معصوم (عليهم السلام ) است ؛ زيرا هر كس مطيع آنان بود در صراط مستقيم است و آن كه از اوامرشان سرپيچى كرد به گمراهى آشكار گرفتار شده است. ◽ تذكر: اثبات ضلالت براى عاصى دستور خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم منافاتى با اثبات غضب بر آنها ندارد؛ چون هر كس از صراط مستقيم منحرف بود، اصل ضلالت دامنگير او خواهد شد و اما استحقاق غضب مخصوص منافاتى با اصل ضلالت ندارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (168) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌 لطايف و اشارات ✅ 10- هم سفران صراط و دشوارى سلوك ▫ پيمودن صراط مستقيم دشوار است ؛ زيرا هم سفرانش گرچه بزرگانند، ليكن اندكند و اين راه طولانى را با هم سفرانى اندك بايد طى كرد. امام اميرالمؤ منين (عليه السلام ) كه خود صراط مستقيم است، مى فرمايد: لا تستوحشوا فى طريق الهدى لقلة اءهله (نهج البلاغه، خطبه 201، بند 1). پس صراط مستقيم راهى پر رهرو نيست و از اين رو در پيمودن صراط، تلاشى فراوان و زمانى دراز لازم است تا انسان به وليى از اولياى الهى دست يابد. ▫ نشانه ديگر اندك بودن هم سفر در سلوك صراط آن است كه گرچه قرآن كريم در آيه مورد بحث، منعم عليهم ، مغضوب عليهم و ضالين را به لفظ جمع آورده، اما اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در حديثى، مردم را به سه دسته تقسيم و تنها يك گروه را با لفظ جمع ذكر مى كند: الناس ‍ ثلاثة: فعالم ربانى و متعلم على سبيل نجاة و همج رعاع اءتباع كل ناعق يميلون مع كل ريح (همان، حكمت 147). در اين حديث عالم ربانى و متعلم اهل نجات كه اندكند به لفظ مفرد و انسانهاى بى اراده اى كه نه عالمند و نه متعلم به لفظ جمع آمده است. ▫ شاهد ديگر بر كمى هم سفران صراط مستقيم آن است كه خداى سبحان درباره جهنم مى فرمايد: آن را از كافران لبريز مى كنم: لاءملاءن جهنم من الجنة و الناس اءجمعين (سوره سجده، آيه 13 1237- سوره يونس، آيه 32) اما درباره بهشت نفرموده: آن را از نيكان لبريز مى كنم ؛ زيرا پر كننده جهنم فراوانند، اما ماءوا گيرندگان در بهشت اندك. ▫ بنابراين، راه هدايت بر اثر كمى راهيانش وحشت زا و پر مخاطره است و توصيه حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) براى رفع اين نگرانى آن است كه از كمى همراهان در اين راه نهراسيد، زيرا اينان گرچه اندكند اما همه از نيكانند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌نگاشت 17:تفسیر صوتی سوره طارق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
تفسير سوره طارق جلسه 3.docx
46.5K
🔅🔅🔅 📌نگاشت 18 :تفسیر متنی سوره طارق 📝 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی 📒 جلسه سوم ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام علی بن موسی الرضا و حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیهما 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom