eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
619 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشت از آيه ۱۶۴ 📌نقش اکرم صلی‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله در پيشرفت الی الی بايد از خدای تعالی که برای او پيامبری از بهترين فرستاده ممنون باشد. آن صلی ‏الله عليه‏ و‏ آله برای و سير او به سوی ، اول آيات را برای او می ‏خواند و به او راه نفس را نشان می‏ دهد، حقيقت ، و آن را به او می ‏دهد و در نتيجه و شناخت حقايق ا را به او ياد می‏ دهد و اگر اين نبود در کاملی بودند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 24 @rahighemakhtoom 🌴🌴🌴 70. مشاور ديگران: «إذا أنكرت من عقلك شيئاً فاقتد برأي عاقل يُزيل ما أنكرته»[ شرح غررالحكم، ج3، ص185.]؛ هر گاه مطلبي را با عقل خويش در نيابي، پيرو رأي عاقلي ديگر باش تا تو را در زايل كردن آنچه انكار مي‌كني، كمك كند. «حقٌ علي العاقل أن يضيف إلي رأيه رأي العقلاء و يضمّ إلي علمه علوم الحكماء»[ همان، ص408.]؛ بر عاقل است كه به رأي خود، آراي عقلا و به علم خود، علوم حكما را اضافه كند. «حقٌّ علي العاقل أن يستديم الإسترشاد و يترك الإستبداد»[ همان، ص410.]؛ سزاوار است كه عاقل، هميشه به دنبال مشورت و طلب رشد باشد و خودرأيي و استبداد را رها كند. 71. دست‌يابي به خيرات: «بالعقل تنال الخيرات»[ همان، ص205.]؛ با عقل مي‌توان به خيرات رسيد. ادب فناي مقربان جلد2،صفحه 51 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 237 🔅🔅🔅 📌 از پس آن پرده وصال است و بس ⏪ هفتم. دعا وقتي مستجاب مي شود كه به سمع خداوند سميع الدعا برسد و چون هيچ حجابي از ناحيه مجيب نيست، پس داعي بايد مقامي در نيايش پيدا كند كه بي پرده باشد. چنين دعاي نابي قرآن صاعد خواهد بود، زيرا هرچه طيّب است، صلاحيت صعود به سوي او را دارد: (إليه يصعد الكلم الطيّب و العمل الصالح يرفعه) [سوره فاطر، آيه 10.]؛ البته بعد از صعود نوبت مقام نيل و وصول است كه تقواي ويژه شايسته آن است: (لن ينال اللّه لحومها و لا دمائها ولكن يناله التقوي منكم) [سوره حجّ، آيه 37.]و اگر تقوا نائل شد، نشان وصول متّقي خواهد بود، زيرا ملكه تقوا جداي از قلبِ مالك آن نيست، چون هويّت مطلق(لا بشرط مقسمي) و نيز اكتناه اوصاف ذاتي كه عين ذات خداي سبحان است، هر دو از مناطق ممنوع و ممتنع محسوب مي شوند و احدي را به آن دو مقام بار نيست. ▫ تمام صعود و نيل و وصول ناظر به مقام وجه اللّه، فيض اللّه، (... فأينما تولّوا فثمّ وجه اللّه) [سوره بقره، آيه 115.]و مانند آن است و شهود آن بي پرده در دو حال ميسور است. در نتيجه دعاي ناب، در هر دو حال مسموع مجيبي كه سميع الدعا است، خواهد بود: يكي حال تقرّب تامّ عبد صالح واصل كه در اين وضع، هيچ حجابي اعم از ظلماني و نوراني يافت نمي شود و دعا در اين حالت به هيچ چيزي مشوب نيست و شايسته سمع ربوبي و دريافت پاسخ مناسب است و ديگري حال انكسار دل و اضطرار محض كه در اين وضع به استنادِ «أنا عند المنكسرة قلوبهم» [منية المريد، ص 123 و نيز ر.ك: بحار الانوار، ج 70، ص 157.]، نه تنها در دل شكسته چيزي غير از انقطاع تامّ به سوي خدا نيست، بلكه خود دل نيز كه خانه ناله و لانه لابه است، برچيده شد و فيض الهي در مقام فعل، به صورت كعبه دل ترسيم شد و نيايش در اين حالت به چيزي آميخته نيست و درخور اجابت مجيب مضطران است. البته اين دو حال اجتماع پذيراند؛ به اميد چنان نجوا و چنين لابه! در ره او جستن مقصود از او هم به سر او كه محال است و بس از همه خوبي كه بجويي ز دوست بوسه اي از دوست حلال است و بس پرده منم، پيش چو برخاستم از پس آن پرده وصال است و بس [ديوان حكيم سنائي، ص 900.] ▫ به شكرانه اقدام محقق بارع، جامع معقول و منقول، صاحب علم صائب و عمل صالح، جناب آقاي حاج شيخ حسن ممدوحي كرمانشاهي دامت معاليه، به شرح صحيفه سجاديه حضرت علي بن الحسين السجاد(عليهما‌السلام) مشتاقانه و مفتاقانه به تدوين اين مقدّمه وجيز موفق شدم؛ فاتحه كتاب خدا و خاتمه دعواي بهشتيان حمد خداست! جوادي آملي بهمن 1383 ـ قم المقدسه سروش هدايت جلد3، صفحه 51 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📈 «تدبر» و نفی تفسیر به رأی ▫ تفسیر به رأی قرآن، بدون تردید و بر­اساس قرآن و روایات، ممنوع؛ و با توجه به فتاوای مراجع تقلید، حرام است. ▫ مراد از تفسیر به رأی آن است که کسی در مقام تفسیر، بدون ضابطه و مطابق میل شخصی خود عمل کند. ▫ با توجه به توضیحات پیشین، دانستیم که موضوع تدبر، غیر از موضوع تفسیر است و صدق عنوان «تفسیر به رأی» بر مهارت «تدبر در قرآن کریم»، سالبه به انتفاء موضوع است. ▪ در این باره خوب است به بیانی از حضرت امام خمینی اشاره کنیم. ایشان فرموده­‌اند: «یکی از موانع بهره‌مندی از این صحیفه نورانی، اعتقاد به این است که جز آن­که مفسران نوشته یا فهمیده­‌اند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را تفسیر به رأی تلقی کرده‌اند و به واسطه این رأی فاسد و عقیده باطل، فهم قرآن شریف را به واسطه جمیع فنون، ناممکن دانسته و آن را به کلی مهجور ساخته‌اند…»[ ر.ک: امام خمینی۱، آداب الصلوه (ترجمه سرّ الصلوه)، ص۱۹۹٫] ⏪ «تدبر» و نفی قرآن­‌بسندگی تقویت فرهنگ تدبر در قرآن کریم، به معنای ترویج قرآن­‌بسندگی نیست. ما بر این باوریم که: نه تنها بعضی از آیات صریح قرآن، بلکه بسیاری از نظام­‌واره‌­های سور قرآن، اثبات‌کننده ضرورت پیروی از انسان­‌های کامل و معصوم، یعنی همان اهل­ بیت عصمت و طهارت است. بدین معنی که بسیاری از سوره­‌های قرآن، در نظام ولایی به ولایت امری معصومان قابلیت اجرا دارد. باید قرآن را مبنا و اهل­ بیت عصمت و طهارت را مقتدای خود دانست و به ذیل هر دو رکن رکین اسلام متمسک بود و این تنها راه نجات و سعادت است. اکتفاء به قرآن و استغناء از سنت معصومان، نه تنها موجب سعادت نیست که مایه خسران ابدی است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🏴 نظام هستی از منظر امام سجاد علیه السلام ▪️ نمونهٴ اهتمام آن حضرت به تشكل حكومت و نظام اسلامی همان است كه در دعای عرفهٴ امام حسین (علیه السلام) هست و در دعای عرفهٴ خود امام سجاد، وجود مبارک سالار شهیدان در دعای عرفهٴ معروف خودشان به خدا عرض می ‌كنند پروردگارا تو را شكر كه در عهد جاهلیت مرا به دنیا نیاوردی تا جاهلیت سپری شد و نظام اسلامی مستقر شد و حكومت الهی سامان یافت و مرا در حكومت اسلامی و نظام دینی به دنیا ‌‌‌‌آوردی، من شاكر این نعمتم![1] همین مضمون كه در دعای عرفهٴ امام حسین (علیه السلام) هست، در دعای عرفهٴ وجود مبارک امام سجاد (سلام الله علیه) آمده که عرض می‌ كند برای هر عصر و مصری یك امام است كه حافظ دین توست و به من آن توفیق را بده كه امام شناس باشـم، در مسیر امام حركت كنم، او را دعا كنم و او را تأیید كنم؛[2] این اهتمام آن حضرت به یك نظام الهی حكومت دینی بود، این مطلب او‌‌‌‌‌‌‌‌ّل كه وظیفهٴ همهٴ ما این است كه نسبت به نظام اسلامی و حكومت دینی حق‌شناس باشیم و قدردانی بكنیم. ▪️ مطلب دوّم آن است كه ما وقتی در جهان زندگی عاقلانه و عالمانه خواهیم داشت كه نظام هستی را بشناسیم، جایگاه انسان را در نظام هستی بشناسیم، پیوند انسان و جهان را هم خوب ارزیابی كنیم و با سامان یافتن این مثلث وظیفه خود را بشناسیم. عدّه زیادی بر این باورند كه این نظام هستی به وسیله سلسله علل و معلول می ‌گردد و هر كاری یك علّتی دارد و خدای سبحان سر‌‌‌‌آغاز این علّت است، سلسله جنبان این علّت است، اوّلین علّت اوست بقیه علل و اسباب بعدی‌ اند و واقعاً بر اساس نظام علّی در جهان تكوین به بعضی از امور می‌ نگردند و همان تفكر جهان ‌بینی در مسائل اخلاقی اینها، سیاسی و اجتماعی اینها اثرگذار بوده و هست؛ یعنی گاهی كار را به دیگری واگذار می ‌كنند، او را به عنوان علّت قریب می ‌شناسند؛ گاهی نیازی دارند به كسی مراجعه می ‌كنند و از او به عنوان واسطه در فیض یا سسب قریب كمك می‌ طلبند، آن را سبب می ‌دانند گرچه مسبب همه اسباب خداست؛ این تقریباً یك نگاه عقلی است، از نظر موحّدان جهان‌بین یك نگاه میانی است؛ ولی وجود مبارك امام سجاد مانند سایر ائمه (علیه السلام) كل هستی را مظاهر و آیات الهی می ‌دانند و اگر از غیر خدا به عنوان سبب یاد می‌ شود بازگشتش به این است كه به نظر ما اینها سبب ‌اند، ولی سبب حقیقی و راستین همان خدای سبحان است كه ﴿وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾.[3] ما لازم نیست راه های طولانی را طی بكنیم و بگوییم این شیء مسبب از آن سبب قریب است، آن مسبب از سبب دیگر است و چون تسلسل باطل است به رأس سلسله برسیم. آیا ما باید تسلسل را باطل كنیم و به نقطه آغازین برسیم یا در همین قدم اوّل می ‌توانیم خدا را ثابت كنیم؟ یعنی این مجاری واقعاً اسباب ‌اند، واقعاً علل‌اند، منتها خدا سبحان رأس علل است كه تا این سلسله را طی نكنیم به خدا نمی ‌رسیم؟ یا نه همه اینها مجاری فیض ‌اند، در عین حال كه خدای سبحان اینها را وسیله قرار داد خدای سبحان به هر كدام از اینها از كسی كه یا چیزی كه سبب قریب است نزدیك تر است. اهل‌بیت (علیه السلام) این راه دوّم را كه راه عرفان است نه راه فلسفه و كلام به ما آموختند و در دعای نورانی امام سجاد این مطلب شكوفاتر است. ▪️ برای اوحدی از اهل نظر راهی كه اهل‌بیت ارائه كردند خودشان می‌روند آن راه موثرتر است؛ زیرا خدای سبحان حقیقت نامتناهی است یك، ﴿وَ هُوَ مَعَكُمْ أَینَ مَا كُنتُمْ﴾[4] دو، لازم نیست ما سلسله را طی كنیم و بگوییم چون تسلسل باطل است در رأس سلسله خداست، بلكه خدا را در همین قدم باید مشاهده بكنیم و بیابیم. [1]. البلد الأمين و الدرع الحصين، ص251؛ «... لَمْ‏ تُخْرِجْنِي‏ لِرَأْفَتِكَ‏ بِي‏ وَ لُطْفِكَ‏ لِي‏ وَ إِحْسَانِكَ‏ إِلَيَ‏ فِي‏ دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْكُفْرِ الَّذِينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَ كَذَّبُوا رُسُلَكَ...». [2]. صحیفه سجادیه، دعای47؛ «اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ...». [3]. سوره نحل, آيه53. [4]. سوره حدید, آيه4. 📚 پیام به همایش امام سجاد (علیه السلام) تاریخ: 1390/09/02 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(3) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🕑 زمان:34 دقیقه 🌿🌿🌿 📼 برنامه اصلی انسان ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
19 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌مردی که آیه ای از قرآن بر علیه او نازل شد ثعلبه بن حاطب انصاری به پیامبر (ص) عرض کرد: ▫️از خدا بخواه تا مالی رزویم کند، سوگند به خدائی که تو را به حق مبعوث کرد، اگر خدا به من مالی دهد، حق هر کس را به او خواهم داد. ▫️ پیامبر (ص) فرمود: خدایا مالی روزی ثعلبه گردان. ثعلبه گوسفندانی گرفت و آن گوسفندان زیاد شدند، تا آنجا که دیگر مدینه بر او تنگ آمده، پس از آن دور شد و در یکی از وادیها منزل کرد، گوسفندانش چندان زیاد شدند که دیگر از مدینه دوری می کرد و در نماز جمعه و جماعت حاضر نمی شد، پیامبر فردی را برای گرفتن صدقات نزد او فرستاد، امّا او سرباز زد و بخل ورزید. ▫️رسول خدا (ص) فرمود: وای بر ثعلبه، پس خداوند این آیه را نازل فرمود: «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِینَ». یعنی: برخی از مردم کسانی هستند که با خدا عهد می بندند که اگر از فضلش به ما ببخشد، البتّه صدقه می دهیم و از نیکان خواهیم بود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. كسی كه از «حيات معقول» و حيات مستند به خدا اطلاعی ندارد، و يا با داشتن اطلاع، به علت سست‌عنصری و پيروی از خواسته‌های حيوانی، از آن زندگی اعلای انسانی خود را محروم ساخته است، همان زندگی طبيعی حيوانی را بالاترين آرمان تلقی می‌كند و همۀ توانایی‌های خود را در ادامۀ آن زندگی به كار می‌بندد. خلاصه، برای كسی كه زندگی را به معنای «حيات معقول» می‌داند كه از حكمت و عنايت ازلی خداوندی سرچشمه گرفته و تا پيشگاه خداوندی كشيده می‌شود، زندگی طبيعی محض يک وسيلۀ مناسب برای وصول به آن «حيات معقول» است كه شخص آگاه در راه به دست آوردن آن، حاضر است صدها بار دست از آن زندگی طبيعی محض بردارد. اين احساس باعظمت را در شب عاشورا، در ياران فداكار و آگاه امام حسین(ع) همگان نقل كرده‌اند. اگر كسی به خود اجازه دهد كه عظمت فداكاری و كشته شدن در راه جهاد و دفاع از جان‌ها و حيثيت و شرافت و آزادی معقول و دفاع از ارزش‌های والای انسانی را مورد ترديد قرار دهد، ما هيچ سخنی برای گفتن به اين‌گونه سفسطه‌بازان خودكامه نداريم. روی سخن ما با كسانی است كه برای حيات بشری، فوق خوردن و خوابيدن و اشباع شهوات و فوق حركت بر مبنای «من هدف و ديگران وسيله»، به معنايی والا معتقدند. بديهی است كه دفاع و جهاد، يعنی حركت در مرز زندگی و مرگ. شما اگر سخنان پيشتازان قافلۀ انسانيت و رشديافتگان نوع بشری را مورد مطالعه و تحقيق قرار بدهيد، خواهيد ديد كه اين كمال‌يافتگان، مرگ را بر زندگی ذلت‌بار و محدود و غوطه‌ور در جنب و جوش حيوانی، چنان ترجيح می‌دهند كه حيات را بر مرگ؛ زيرا زندگی پست از نظر آنان، بدتر از مرگ است. از جمله سخنان امام حسین(ع) در ذی‌حُسُم رو به كوفه چنين است: «من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ستمكاران را جز دلتنگی و اضطراب و ملالت نمی‌بينم.» جعفری، محمدتقی. امام حسین(ع)، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت. ص ۱۳۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عقل سرخ (۱۲) _ نهضت ماندنی (علیه السلام) توقیعی مرقوم فرمودند، همین یک جمله: (بَقیهُ السّیف اَبقَی عَدداً وَ اَکثَرُ وَلَداً). خانواده های شهداء منقرض نمی شوند، می مانند. خدا فرزندان فراوانی به اینها می دهد، نام اینها را خدا زنده نگه می دارد. شمشیر خیلی ها را از پا در آورد، یک چند نفری ماندند؛ اینها ماندنی اند! برکات اینها، فرزندان اینها به مقاماتی می رسند؛ نام اینها همیشه زنده است. خدا ممکن نیست، (وَ مَا کانَ رَبُّکَ نَسیّاً)؛ ... کاری انسان درباره خدا بکند، در راه خدا بکند، ممکن نیست که فراموش کند! وجود مبارک (سلام الله علیها) هم سوگند یاد کرد، فرمود: قسم به خدا نمی توانی ما را از پا در بیاوری، ما ماندنی هستیم؛ (فَوَ اللهِ لا تَمحُوا وَحیَنا وَ لا تُمیتُ ذِکرَنا). 🔷️ ر.ک نهج البلاغه / حکمت ۸۴ ، سوره مریم / آیه ۶۴ و بحار الانوار / جلد ۴۵ / صفحه ۱۳۵ ✅ درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۸/۲۳ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۱۷۱ ـ ۱۶۹ 📌 الی همدوش است الی اگر تزکيه نفس کند مانند در آسمان چهارم در برزخی زنده است و در نزد پروردگارش می‏ خورد و مانند اولياء خدا ترسی ندارد و محزون نمی‏ شود، به ‏ های و تفضّلش بشارت داده می‏ شود و اجر او را ضايع نمی‏ کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (28) 🔅🔅🔅 ✅ آیه 1 - الم 📈 تفسير ⏪ ويژگيهاى حروف مقطعه ☑ 6- برخى از اين حروف اصلا تكرار نشده، مانند ن و ق ؛ بعض ‍ از آنها دوبار تكرار شده ؛ مانند ص كه در سوره ص به طور استقلال ذكر شده و در سوره اعراف جزو المص قرار گرفته ؛ برخى از آنها شش بار تكرار شده ؛ مانند الم و بعضى از آنها هفت بار تكرار شده ؛ مانند حم و آن سوره هاى هفتگانه به حواميم سبعه موسوم است. پس، از اين جهت حروف مقطعه به چهار بخش منقسم است. ☑ 7- حروف مقطعه پس از حذف مكررات آنها 14 حرف است:، ح، ر، س، ص، ط، ع، ق ، ك، ل، م، ن، ه، ى. ☑ 8- در ابتداى همه سوره هايى كه با حروف مقطعه آغاز مى شود به استثناى سوره هاى چهارگانه مريم، عنكبوت، روم و قلم واژه كتاب ي قرآن آمده است و در آغاز يا متن آنها سخن از وحى و عظمت قرآن است، ليكن با بررسى بيشتر معلوم مى شود كه در آن چهار سوره نيز سخن از وحى و رسالت و قرآن مطرح است. در سوره قلم آياتى مانند ما انت بنعمه ربك بمجنون (آيه 2) آمده و در سوره مريم، قصه بسيارى از پيامبران، مانند يحيى و عيسى (عليهماالسلام) ذكر شده است. پس محور مطلب سوره مريم نيز نبوت عامه و برخى از نبوتهاى خاصه است ؛ چنانكه عصاره مطالب سوره عنكبوت و روم نيز وحى و نبوت و اعجاز است. ▫ حاصل اين كه، 29 سوره اى كه حروف مقطعه دارد، از جمله حواميم سبعه و طواسين، در آغاز يا متن آنها سخن از وحى و نبوت و كتاب است و در نتيجه يكى از مطالب مشترك بين سوره هاى داراى حروف مقطعه، نبوت و رسالت الهى است. ☑ 9- بين حروف مقطعه هر سوره با محتواى آن سوره ارتباط خاصى است. ▫ بر اين اساس، همه سوره هايى كه با حروف مقطعه همگون آغاز مى شود در خطوط كلى مضامين نيز همگون است ؛ مثلا، هفت سوره اى كه با حم آغاز مى شود (حواميم سبعه) همه سخن از وحى و رسالت و عظمت قرآن كريم به شيوه خاص و مضمون ويژه دارد. همچنين سوره هايى كه ب الم شروع مى شود همه در آغاز خود سخن از نفى ريب از قرآن دارد. ▫ بر همين اساس، سوره اى كه به تنهايى داراى مجموع حروف مقطعه دو سوره ديگر است ، به تنهايى جامع محتواى آن دو سوره نيز هست، مانند سوره اعراف كه با المص شروع مى شود و جامع معارف سوره هايى است به با الم و ص شروع مى شود و سوره رعد كه ب المر شورع مى شود و جامع معارف سوره هايى است كه با الم و الر افتتاح مى شود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🏴 به یاد سید الشهداء ▪️ وجود مبارك ابی ‌عبدالله طبق آن زبان حالی كه به حضرت منسوب است فرمود كه شما در مراسم ماتم اگر ماتم مربوط به ماتم خود من هست كه خوب اشك و اندوه شما رواست و فضیلت است و اگر مربوط به من نیست عزیزی را از دست دادید و گرفتار ستم شدید یا گرفتار غربت شدید مرا بهانه نكنید و برای خودتان و متوفایتان گریه بكنید، بلكه آنها را بهانه كنید به یاد من اشك بریزید. گاهی شما می ‌بینید كسی كه آن تولّی تام را ندارد برای اینكه مظلوم واقع شد یا عزیزی را از دست داد یا به اسارت رفت براساس این مظلومیت خودش و بازماندگی خودش و اسارت خودش اشك بریزد جریان كربلا را بهانه می ‌كند، شعری كه مربوط به حضرت سیدالشهدا و شهدا (علیهم الصلات و علیهم السلام) می‌ خواند یا برای او می ‌خوانند، به بهانه كربلا برای مشكلات خودش می ‌نالد؛ این روا نیست. اگر كسی یك حادثه تلخی برای او پیش آمد یك قلب شكسته ‌ای پیدا كرد، یك حالت مناسبی است كه این حالت مناسب را بهانه كند زمینه قرار بدهد برای حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه) اشك بریزد كه آن می ‌شود فضیلت. ▪️ در آن شعر معروف و منسوب به حضرت فرمود كه «اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی»؛[1] اگر از خاندان شما كسی شهید شد یا در مراسم شهادت یكی از شهدای جنگ شركت كردید آنها را بهانه قرار بدهید برای من اشك بریزید، نه اینكه مرا بهانه قرار بدهید و برای آنها ناله كنید «اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ»؛ نه «فندبوه» «فَانْدُبُونی»؛ آنها را بهانه قرار بدهید و برای من اشك بریزید تا فضیلتی باشد، نه اینكه كربلای مرا بهانه قرار بدهی برای آنها ناله بكنی كه فیضی نبری. فیض مال آن هدف اشك است، اگر اشك شما برای آن غریب خودتان مظلوم خودتان متوفای خودتان باشد یك تأثیر روانی دارد یك مقدار سبك می ‌شوید، اما هیچ اجری ندارد، خب آدم این همه نیرو صرف بكند و بی ‌أجر! حالا اگر گناه نباشد یقیناً ثواب هم ندارد؛ حالا پدر كسی مرده, مادر كسی مرده برادر كسی مرده آدم این قدر سر و سینه بزند و نیرو صرف بكند و لا أجر! اما بعضی از مراحل ‌اش كه خب اشكال دارد حالا به صورت بزند یا مثلاً.. همین كارها را اگر درباره حضرت سید الشهداء (سلام الله علیه) كنید می‌بینید روح و ریحان است! فرمود ما را بهانه نكنید برای آنها گریه بكنید برای اینكه نه خیر دنیا دارد نه خاصیت آخرت، آنها را بهانه كنید برای ما گریه كنید كه هم سبك می ‌شوید از نظر روانی هم فیض می ‌برید. [1]. المصباح للكفعمی(جنة الأمان الواقیة، ص741؛ «شِیعَتِی مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَی عَذْبٍ فَاذْكُرُونِی ٭٭٭ اَوْ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی». 📚 درس خارج فقه مکاسب ـ جلسه 260 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت9:نکات تفسیری آیات 1تا3 سوره انشقاق اذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ‌ ☑ ۱ - آسمان در آستانه قیامت، از هم گسیخته شده و اجزاى آن مى گسلد. (إذا السماء انشقّت) ☑ 2- آسمان، داراى استحکامى ویژه و اجزاى آن داراى پیوندى خاص و قابل از هم گسستن (إذا السماء انشقّت) ☑ ۳ - استحکام و از هم پاشیدگى اجزاى آسمان، تابع شرایط خاص و تأثیرات اسباب و علل است. (إذا السماء انشقّت) «إنشقاق» (شکافته شدن) مطاوعه «شقّ» (شکافتن) است و نتیجه و بازتاب آن را بیان مى کند. بنابراین آسمان، تحت تأثیر عاملى شکافنده از هم مى گسلد. 🔅🔅🔅🔅 وَ أَذِنَتْ‌ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ ☑ ۱ - آسمان، مطیع و گوش به فرمان خداوند است. (و أذنت لربّها و حقّت) «أذنت»; یعنى، «استمعت» (لسان العرب). این فعل ممکن است از «اُذُن» (گوش) گرفته شده باشد. ☑ ۲ - آسمان، براى اطاعت از فرمان خداوند، شایستگى و آمادگى لازم را دارد. (و حقّت) «حقّ» و «حقیق»; یعنى، «جدیر و خلیق» (سزاوار و شایسته). (قاموس) بنابراین «حُقّت»; یعنى، سزاوار شد و اهلیت و لیاقت یافت. ☑ ۳ - خداوند، مالک و مدبّر شؤون آسمان است. (لربّها) اصل معناى «ربّ»، تربیت کردن است (مفردات). «ربّ» هر چیز، مالک و حق دار آن و یا ملازمت کننده با آن چیز است. (قاموس) ☑ ۴ - شکافته شدن آسمان در آستانه قیامت، در جهت کمال آن و جلوه اى از ربوبیت خداوند است. (و أذنت لربّها) 🔅🔅 🔅 وَ إِذَا الْأَرْضُ‌ مُدَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین در آستانه برپایى قیامت، گسترده و مسطح شده و مساحت آن افزایش مى یابد. (و إذا الأرض مدّت) «مدّ» به معناى بسط دادن (قاموس)، کشاندن (مفردات) و افزایش دادن است. (مصباح) ☑ ۲ - انبساط زمین در آستانه قیامت، تحت تأثیر عامل خارجى است. (و إذا الأرض مدّت) مجهول بودن فعل «مدّت»، نشان تأثیرپذیرى زمین از عامل انبساط است. ☑ ۳ - زمین، داراى اجزاى متراکم و قابل انبساط و سطح آن قابل توسعه است. (و إذا الأرض مدّت) ☑ ۴ - مرحله شکافته شدن آسمان - در مراحل مقدماتى قیامت - مقدم بر مرحله انبساط زمین و مؤثر در آن خواهد بود. * (إذا السماء انشقّت ... و إذا الأرض مدّت) تقدیم «إذا السماء...» بر «إذا الأرض ...»، ممکن است ناظر به تقدم زمانى آن باشد. ذکر این دو رخداد در کنار یکدیگر، مى تواند نشانگر ارتباط آن دو باشد 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت10:نکات تفسیری آیات 4و5 سوره انشقاق وَ أَلْقَتْ‌ مَا فِيهَا وَ تَخَلَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین در آستانه قیامت، تمام آن چه را در دل خود جاى داده، بیرون افکنده، به کلى تخلیه خواهد شد. (و ألقت ما فیها و تخلّت) باب تفعل، بر تکلّف دلالت دارد; بنابراین «تخلّت»; یعنى، در تخلیه سخت کوشید. ☑ ۲ - انبساط یافتن زمین در آستانه قیامت، زمینه تخلیه کامل آن و اخراج بدن انسان ها از قبر و بیرون افکنده شدن اشیاء از درون زمین است. (و إذا الأرض مدّت . و ألقت ما فیها و تخلّت) تقدیم ذکرى، ممکن است بر تقدم رتبى و زمانى دلالت کند. بنابراین انبساط زمین، زمینه «القاء» و «تخلیه» خواهد بود. به قرینه آیات بعد - که درباره قیامت انسان ها است - مى توان گفت: از عبارت «ألقت ما فیها» بیرون انداختن بدن ها از قبرها نیز اراده شده است. 🔅🔅🔅 وَ أَذِنَتْ‌ لِرَبِّهَا وَ حُقَّتْ‌ ☑ ۱ - زمین، مطیع و گوش به فرمان خداوند است. (و أذنت لربّها) ☑ ۲ - خداوند، مالک و مدبّر زمین است. (لربّها) ☑ ۳ - گسترش و افزایش مساحت زمین در آستانه قیامت و خالى شدن درون آن، جلوه اى از ربوبیت خداوند و در راستاى تکامل یافتن زمین است. (و أذنت لربّها) ☑ ۴ - زمین، براى اطاعت از فرمان خداوند، شایستگى و آمادگى لازم را دارد. (و حقّت) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 موارد «احباط» در قرآن از آیات قرآن استفاده میشود که برخی از معاصی، مایة احباط و بطلان اعمال پاک پیشین میشود و برای تکمیل مطلب، به آیات آن اشاره میشود: ⏪ 1- ارتداد پس از اسلام هرگاه مؤمن پس از مدتی راه ارتداد در پیش گیرد، ایمان و عمل صالح آن را نزد خدا بیارزش میشود چنانکه خدا میفرماید: «وَ مَنْ یَرْتَدِِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَاُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالهُمْ فِی الدُّنیا و الآخِرَهِ وَ اُولئِکَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ» بقره/217 [هرکدام از شما از دین خود بازگردد، و کافر بمیرد، اعمال آنان در دنیا و آخرت باطل گردیده و از دوزخیانند که در آن جاودانه هستند.] ⏪ 2- شرک مقارن عمل صالح از بیانی که دربارة ارتداد انجام گرفت، تکلیف شرک نیز روشن میگردد، چنانکه میفرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ اَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللهِ شاهِدِینَ عَلی اَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ اُولئِکَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ وَ فی النار هُمْ خالِدُونَ» توبه/17. [بر مشرکان نیست که مساجد خدا را تعمیر کنند، در حالی که بر کفر خود گواهی میدهند آنان کسانی هستند که اعمال آنها باطل گردیده و در آتش جاودانه هستند.] این دو آیه ٍگواه بر این است که پذیرش اعمال صالح مشروط بر این است که عامل به هنگام عمل، موحد بوده و یا پس از عمل از آئین حق به کفر بازنگردد. ⏪ 3- ناخوشایندی از دستورات خدا ناخوشایندی از دستورات خدا مایة حبط اعمال میگردد، چنانکه میفرماید: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا فَتَعْساًلَهُمْ وَ اَضَلَّ اَعْمالَهُمْ، ذلِکَ بِاَنَّهُمْ کَرِهُوا ما اَنْزَلَ اللهُ فَاَحْبَطَ اَعْمالَهُمْ» محمد/8-9. [آنان که کافر شدند خود و اعمالشان نابود باد، به خاطر اینکه آنچه را که خدا نازل کرده است، مکروه شمردهاند.] تعلیل وارده در این آیه میتواند دامن مسلمان را بگیرد، آنگاه که آگاهانه بر برخی از تشریع الهی انگشت اعتراض بگذارد، بنابراین حبط در این آیه اختصاص به کافر ندارد، هر چند مورد آیه کافر است. ⏪ 4- کفر ⏪ 5- بازداشتن مردم از راه خدا ⏪ 6- مخالفت با پیامبر(ص) عوامل سه گانه در آیة یاد شده در زیر، سبب احباط معرفی شده است، چنانکه میفرماید: «اِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللهِ وَ شاقُّوا الرَّسولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدی لَنْ یَضُرُّوا اللهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبَطُ اَعْمالُهُمْ» محمد/32. [آنان که کافر شده و مردم را از راه خدا بازداشتند و با پیامبر به مخالفت برخاستند، پس از آنکه حق بر آنها آشکار گشت، خدا را ضرر نمیزنند و اعمال آنان حبط میشود.] ▫ آیا هر یک از این سه عامل به طور مستقل مایة احباط است، یا همگی تحت عنوان کفر داخل بوده و دومی و سومی، نشانة کفر میباشد. از خود آیه نمیتوان استقلال و یا عدم استقلال هر یک را استنباط کرد، زیرا در مقام بیان این جهت از بحث نیست. حالا اگر کسی با اعتقاد به رسالت پیامبر گرامی به خاطر یک رشته از خواستههای مادی، مردم از راه خدا باز دارد و یا با پیامبر به مخالفت برخیزد، ولی در دل به حقانیت او معتقد گردد، در صورت استقلال هر یک از این سه عامل، اعمال او باطل میگردد؟ ▫ یکی از علل احباط اسائة ادب در محضر پیامبر است، اگر یک چنین عاملی – هر چند فاعل مسلمان باشد- مایة احباط میگردد، بازداری از راه خدا و یا مخالفت با پیامبر، به طور اولویت مایة احباط خواهد بود. ▪ادامه دارد.... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(4) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🕑 زمان:34 دقیقه 🌿🌿🌿 📼 حب دنیا ☑ ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
20 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
حضرت علیها السّلام فرمودند: لِلهِ فيكُم عَهدُ قَدَّمَهُ إلَيكُم وَ بَقيَّهُ استَخلَفَهَا عَلَيكُم الله ِبَيَّنَهُ بَصائِرُهُ...؛ «خدا در بین شما عهدی دارد که تقدیمتان داشته و جانشینی دارد که حاکم بر شما قرار داده است که آن عهد، که دلائلش روشن و آشکار بوده و آیه هایش از امور نهانی پرده برمی دارند..» 📚بحارالانوار، ج 89، ص 13. ☘☘☘ 🌷همراهی شما با صفحه قرآنی رحیق موجب تشویق قرآن پژوهان در ترویج آموزه و معارف وحیانی است.🌷 👇👇👇 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom