May 11
May 11
26.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استعفای رئیس دانشگاه استنفورد
یک مقایسه ساده میان نظام های دانشگاهی :
به این واژه ها یا مفاهیم مرتبط با آنها دقت کنید و نقش هریک را از نظر بگذرانید. سپس با معادل های هریک در دانشگاه های خودمان مقایسه کنید :
دانشگاه
مقاله
نشریه دانشجویی
هیات امنای دانشگاه
استعفا
فساد
مقابله با فساد
نظام علمی
نویسنده مسوول
تشویق
آزادی بیان
پاسخگویی
پی نوشت :
متاسفانه گزارش خوبی از یک رسانه مستقل در دست نداشتم که مجبور به استفاده از گزارش این شبکه نامحبوب نباشم.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#فساد
#دانشگاه
#مقاله_سالاری
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
فیل های مشروطه خواه
فهم درست تاریخ بهترین راه عبرت پذیری و درس آموزی از آن است. یکی از این رویدادهای تاریخی مشروطه است. برخی، شیخ فضل الله را نماد اسلام و مخالفانش را نماد بی دینی و شکست مشروطه و قتل شیخ و سید را حاصل تقابل دین و بی دینی و خروج از ارزشهای اسلام معرفی می کنند.
اگر اندک شناختی از مخالفان شیخ داشته باشیم درمی یابیم که آنان نیز اگر در مراتب علم و دیانت برتر از شیخ نباشند دستکم همپایه او حساب می شوند.
کمتر کسی است که معتقد باشد آیت الله سید عبدالله بهبهانی یا آیت الله طباطبایی بی دین یا باورمند به ارزشهای غیردینی بوده اند.
واقعیت این است که فهم تحولات عصر قاجار تا میانه دوران پهلوی چیزی جز فهم روابط میان انگلیس و روسیه نیست و درک مشروطه نیز جدای از این تحلیل نیست.
به نظر می رسد اگر نخواهیم ادعای رقابت منجر به کینه دو آیت الله برای کسب مرجعیت تهران را جدی بگیریم شاید بتوانیم دعوای میان دو الگوی مشروطه انگلیسی و مشروطه روسی که دو الگوی اصلی مشروطیت آن زمان بوده و هریک حامیان غیوری داشته اند را در این چالش بی تاثیر ندانیم. شرایطی که انگلوفیل های متدین مشروطه خواه را به جان روسوفیل های مشروعه خواه انداخت و یکی را در خیابان بر دار کرد و دیگری را در منزل به قتل رساند.
شرح عکس :
۱)آیتالله سید عبدالله بهبهانی در کنار آیتالله شیخ فضلالله نوری
۲)دختر شیخ، عروس سید بود.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انگلیس
#روسیه
#چین
#امریکا
#مشروطه
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
شیفتگان خدمت
محمدسعید احدیان، دستیار رسانهای رئیس مجلس و دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی :
به طور جد دنبال این هستیم دنبال افرادی برویم که توانمند هستند، اما علاقهای برای ورود به عرصه انتخابات ندارند.
برای فرد توانمند، نمايندگی جاذبهای ندارد، مگر اینکه برای ادای تکلیف وارد عرصه شود. تلاش خواهیم کرد چنین افراد توانمندی وارد عرصه انتخابات شوند.
پی نوشت :
۱) اول انقلاب تقریبا همین گونه بود که باید به دنبال افراد توانمند می گشتند تا پست سیاسی قبول کنند، اما الان اول انقلاب نیست. شیفتگان قدرت میلیاردها هزینه می کنند تا نماینده بسازند. کاربست هنجارهای گذشته و سردادن شعارهای بزرگانی چون شهید بهشتی برای امروز نه کارآمد است نه مفید گرچه از باب تذکر خوب است.
۲) تقوای سیاسی و نداشتن حرص قدرت عالی است اما با بی تفاوتی و بی انگیزگی نسبت به ورود درعرصه قدرت متفاوت است. باید صاحبان همزمان توان و انگیزه را معرفی کرد.
۳) کار هر حزب، شناسایی، جذب و آموزش علاقه مندان توانمند ورود به قدرت است. گشتن به دنبال آدم توانمند توسط یک حزب سیاسی باعث مباهات نیست، نشانه ناکارآمدی آن حزب است.
۴) یافتن آدم های توانمند کار خوبی است مشروط به اینکه قبلا فهرست شان تصادفا در جایی آماده نشده باشد.
۵) خوب است هر حزب و گروهی روشن و شفاف چند اقدام اساسی انضمامی و قابل صحت سنجی خود در صورت کسب قدرت به همراه فهرست افراد حزبی خود را که متعهد به این برنامه اند به عنوان نامزد اعلام کند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#انتخابات
#مجلس
#حزب
#مشارکت
به کانال خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
یک نظرسنجی، یک تامل
در باب صحت این نظرسنجی ادعایی ندارم اما بر مبنای همین داده ها و تجربیات گذشته انتخاباتی و قواعد جامعه شناختی سیاسی می توان چند نکته قابل تامل استباط کرد :
۱) بدون شکل گیری یک دو قطبی مشارکت قابل توجهی رخ نخواهد داد.
۲) دوقطبی میان دو گروه صاحب قدرت به رهبری روسای دو قوه مشارکت را تنها به مشارکت حامیان اصولگرایان یعنی مشارکت حداکثر ۳۰ درصدی تقلیل می دهد.
۳) انتخابات مجلس یک فرایند ائتلافی است و فهرست یک حزب، به ندرت امکان رای آوری دارد. چنانکه بالاترین محبوبیت نیز توان کسب ۵۰ درصد آرا را ندارد. لذا ائتلاف، یک ضرورت است.
۴) اگر ائتلافی شکل بگیرد که محرک دوقطبی انتخاباتی هم باشد قاعدتاً یک سوی این محور باید روسای دو قوه و سوی دیگر آن چهار نفر دیگر باشند. این بدین معناست که با فرض صحت نظرسنجی، ائتلاف رقبای دولت و مجلس دست برتر را دارند.
۵) نظرسنجی منطقا حاصل پاسخ کسانی است که ممکن است در انتخابات شرکت کنند، لذا این وضعیت یا با حضور دو ائتلاف به یک انتخابات مشارکتی ولو با شکست ائتلاف دولت و مجلس بدل می شود یا با حذف یا تضعیف یک طرف، از اصل مشارکت کاسته خواهد شد.
https://t.me/sabzkhat
این یک سناریوی بدبینانه است !
اجرای احکام اسلامی برای یک جامعه مسلمان کار پیچیده ای نیست بویژه اگر احکام اسلامی ناظر بر باورهای فردی شهروندان باشد اما زمانی که مرز احکام اسلامی به جامعه رسیده و حکومت، پرچمدار اجرای احکام باشد شرایط پیچیده خواهد شد.
مفهوم دولت، همواره با مفهوم قدرت آمیخته و طبعا کاربرد ابزارهای الزام جامعه به اجرای مقررات -اعم از شرعی یا قانونی- رایج و پذیرفته تلقی خواهد شد.
اگر دولتی خود را تنها متعهد به اسلام بداند بخشی از این پیچیدگی کاهش یافته و توقعی جز اجرای احکام اسلامی از او نخواهد بود چنانکه توقع تعهد به رای و خواست مردم از دولتی که خود را تنها متعهد به دموکراسی بداند عجیب نخواهد بود.
چالش جمهوری اسلامی و هر دولتی که همزمان خود را متعهد به اسلام و دموکراسی بداند در میزان تعهد به هریک از دو طرف یا گزینش راهی تازه به کمک بازتعریف مفاهیم بنیادین آنهاست.
دولتی که همزمان به دنبال اجرای کامل احکام اسلامی و مشارکت گسترده مردم به عنوان یک مبنای اساسی مشروعیت باشد در شرایط عدم تعهد بخشی از جامعه به احکام اسلامی یا الزامات دموکراسی دچار چالش های جدی هویتی خواهد شد.
امروز جمهوری اسلامی ایران در حال ورود به این شرایط پیچیده و البته هنوز در ابتدای این راه دشوار است.
نتیجه این شرایط ممکن است بروز یک سناریوی بدبینانه باشد که نمی توان از نظر دور داشت: شرایطی که ممکن است به ایجاد دوقطبی شدید انتخاب میان دموکراسی یا حکومت اسلامی و شکاف میان جمهوریت و اسلامیت منجر شود و ساختارهای بنیادین نظام چون مشروعیت، مشارکت و هویت را به چالش بکشد.
وضعیتی که به تشکیل دو جریان اسلامگرا و جمهوری خواه (مردمسالار) می انجامد و تنش های سیاسی و اجتماعی و به دنبال آن رادیکالیسم را هر روز گسترش داده و وفاق ملی را کاهش خواهد داد.
شرایطی که می تواند دو جریان رادیکال که یکسوی آن مطالبه حکومت بنیادگرا با شعار اسلام (عملا به شیوه طالبان) و روی دیگرش دولتی لائیک با شعار آزادی یا مردمسالاری (به سبک آتاتورک: بخوانید رضاخان) است را تداعی کند.
روشن است که چنین برداشتی نه ناظر به همین امروز که نظاره گر بدبینانه آینده اما نه چندان دور است که از نظر نگارنده شواهد آن به روشنی قابل تماشاست.
چاره این چالش، اتخاذ رویکرد عقلانیت عملیاتی و پذیرش ضرورت انجام تغییرات قانونی آرام در عرصه های گوناگون اجتماعی و سیاسی در بالادست و گروه های مرجع فرادست است، پیش از آنکه گروه های پایین دست، خود، دست به کار شوند.
این فقط یک سناریو است !!
تو خواه از سخنم پند بگیر خواه ملال
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#جمهوری_اسلامی
#رادیکالیسم
#سکولاریسم
#بنیادگرایی
#لائیسیته
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
سهم من از دنیا
آمریکاییها بیش از ۲۵ درصد از درآمد و تولید خلق شده در سال ۲۰۲۳ را به خود اختصاص دادهاند و حدود ۱۸ درصد از تولید ۱۰۵ تریلیون دلاری جهان در این سال به چینیها اختصاص یافته است. ژاپنیها و آلمانی هر کدام حدود ۴ درصد از این کیک را به خود اختصاص دادهاند و سهم روسیه با کاهشی بالغ بر ۱۵۰ میلیارد دلار به کمتر از ۲ درصد رسیده است.
بنا بر گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) سهم کشورهای منطقه از این کیک پولی به شرح زیر است :
عربستان ١١٠٠ میلیارد دلار
ترکیه ١٠٠٠ میلیارد دلار
امارات ۴٩٩ میلیارد دلار
ایران ٣۶٨ میلیارد دلار (کمتر از نیم درصد)
اگر گزینه جمعیت کشورها را نیز به این محاسبات اضافه کنیم:
عربستان: ۳۶میلیون نفر
ترکیه: ۸۵
امارات: ۹
ایران: ۸۸
سرانه هر نفر:
امارات: ۵۵۴۰۰$
عربستان: ۳۰۵۰۰$
ترکیه: ۱۱۷۰۰$
ایران: ۴۱۰۰$
و به زبان ساده تر رفاه امارات ۱۳، عربستان۷ و ترکیه۳ برابر ایران خواهد شد.
پی نوشت ۱ :
بر اساس سند چشمانداز ج.ا.ا. در ۱۴۰۴، ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل.
پی نوشت ۲ :
تا ۱۴۰۴ کمتر از دو سال مانده است.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#اقتصاد
#چشم_انداز
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://ble.ir/sabzkhat
به یاد مرحوم خاشقچی
حساب توییتری نیوز اسپرت عربستان مدعی شد که نیمار با سران الهلال به توافق رسیده و راهی این تیم خواهد شد.
پیش از این کریستیانو رونالدو، کریم بنزما، سادیو مانه، کانته، روبن نوس و برخی دیگر از ستارگان جهان به لیگ عربستان پیوسته بودند.
پی نوشت:
وقتی صحبت از برساخت تصویر ذهنی از یک کشور می شود الگوی عربستانی آن یک الگوی آموزشی موفق است.
امروز تقریبا هیچ کس یاد خاشقچی هم نیست و عربستان در ذهن مردم جهان از یک دولت جانی به یک دولت پر ستاره و محبوب تبدیل شده است.
بزودی نوجوانان ایرانی هم در کوچه ها و ورزشگاه ها با لباس های الهلال و النصر و الاتحاد باهم کری خواهند خواند.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#تصویرسازی
#هویت
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://t.me/sabzkhat
جنبش، ترور، هویت
با نگاهی نه چندان دور از واقعیت، عملیات دوباره تروریستی در شاهچراغ را می توان زنگ هشدار روزهای پیش رو در سالگرد اعتراضات پاییزی تلقی کرد.
به روشنی می توان پیش بینی کرد در روزهای پایانی تابستان گرم امسال، شاهد حضور دستکم دو گروه در اعتراضات خیابانی احتمالی خواهیم بود:
یک گروه جوانان هیجانی و مطالبه گر که خواسته هایی خلاف هنجارهای رایج و قوانین موجود داشته و به حاکمیت نقد جدی دارند و در قالب جنبش جوانانه شکل گرفته درخواست های رادیکالی طرح خواهند کرد.
گروه دوم که در قالب گروه های آموزش دیده در سازمان های تروریستی یا سرویس های امنیتی خارجی با سلاح های گرم و سرد میدان داران اصلی اغتشاش و آشوب شده و گروه اول را قربانی دوسویه اقدامات خود خواهند کرد.
بر این اساس سناریوی رویدادهای پاییز امسال را می توان دارای دو موج کوتاه و بلند دانست که موج بلند آن تابعی از نوع مواجهه نظام با موجاول و کیفیت مدیریت سخت آن بویژه پیش از آغاز چالش های احتمالی و نرم آن در روزهای چالش و پس از آن خواهد بود.
رویدادهای پاییز امسال از نظر جامعه شناختی قطعا جنس متفاوتی خواهد داشت که مهمترین رکن آن تغییر هویت معترضان از یکسو و تغییر روش های ابراز هویت است. در این ابراز هویتی باید منتظر احیای برخی اقدامات دهه ۶۰ باشیم.
تفصیل آن بماند برای بعد...
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#جنبش
#هویت
#ترور
#مهسا
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
منطق صفر یا صد
محمدرضا شهبازی مجری برنامه پاورقی در اعتراض به بازگشت احتمالی رضا رشیدپور از ادامه اجرای برنامه کناره گیری کرد.
عصاره پیام تصویری مفصل او این بود: یا ما یا آنها.
یا ما یا دیگران، مشهورترین الگوی هویت ساز در همه جوامع بوده و هست، هیچ ایرادی هم به آن وارد نیست.
هر فرد یا گروه اجتماعی می تواند با غیریت سازی های گوناگون، حساب خود را از دیگران جدا نموده و هویت روشن و خالصی برای خود بسازد. این امر برای یک گروه دارای هدف، عامل مهمی در انگیزه بخشی و تلاش افزایی است و باورمند آن به آن هدف را بهتر دور هم جمع می کند.
بر این اساس اقدام آقای شهبازی نه ناپسند که برعکس در راستای الگوی هویت سازی قابل فهم و احترام است.
سخن بر سر چگونگی موضع گیری مدیریت رسانه در چنین شرایطی است.
اگر رسانه را صرفا یک ابزار جذب مخاطب تلقی کنیم قطعا انتخاب میان شهبازی و رشیدپور دشوار نیست چراکه توان عملی جذب مخاطب هر دو مجری آشکار است و با نبود شهبازی، چند درصد فدای چند برابر آن می شود لذا رسانه در جذب مخاطب چندان ضرر نمی کند.
اما اگر رسانه را یک نهاد ملی برای تقویت هویت ملی و یک حلقه میانی اثرگذار برای نظام جمهوری اسلامی ایران بدانیم ممکن است نگاه متفاوتی به آن داشته باشیم.
رسانه ملی ضروری است زبان نظام (ترکیب حکومت و ملت) باشد، نه تنها زبان حاکمیت. چنین جایگاهی نیازمند سعه صدری است که آحاد جامعه از حامیان سرسخت حاکمیت تا منتقدان و حتی مخالفان غیر مبارز با آن را پوشش دهد و هر یک از گروه های سیاسی و اجتماعی خود را ذیل حکمرانی نظام جمهوری اسلامی و رسانه آن ببینند، رویکردی که به شدت تضعیف شده و رسانه، عمدتا نقش یکسویه روابط عمومی حاکمیت و بیان علایق حامیان آن را ایفا کرده و در چالش سرمایه اجتماعی، مخاطبان و ذینفعان خود را به رقبا که عمدتا علاقه ای به حاکمیت ندارند وانهد.
شاید شهبازی احساس تکلیف کرده که کناره گیری کند و حامیان عقیدتی او هم بر این تصمیم صحه گذارند و بر مدیران رسانه ملی فشار وارد کنند تا هم او را برگردانده هم از بازگشت امثال رشیدپور -چون خود او در این مسأله اهمیتی ندارد- صرفنظر کنند اما روشن است که چنین تصمیمی غیرراهبردی و بدون درنظر گرفتن مصالح حکمرانی نظام و ملی بودن رسانه آن است.
هیچ ایرادی ندارد که هر گروهی شعار یا ما یا دیگران سر دهد اما الگوی عملی رسانه ملی باید هم ما هم دیگران -در ذیل قوانین جمهوری اسلامی- باشد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#رسانه_ملی
#هویت
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
یک بازخوانی هفتاد ساله
۲۸ مرداد هرسال، تقویم کشور سالروز کودتای آمریکایی - انگلیسی شاه علیه دولت مصدق را یادآوری می کند.
رویدادی که با گذشت ۷۰ سال همچنان نکات مبهمی در خود دارد و در اصالت کودتا تردیدهای زیادی ایجاد کرده است.
فهم تحولات سیاسی ایران عصر قاجار تا پهلوی بویژه تا سال ۳۲ خارج از چارچوب فهم روابط میان دو ابرقدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلیس و روسیه (شوروی) نیست. کمتر رویدادی را می توان بدون درنظر گرفتن نقش تعامل یا تضاد میان این دو قدرت تحلیل کرد. رخدادهای داخلی ایران به شکل آشکار، تابعی است از توافق میان روسیه (شوروی) و انگلیس و بخشیدن یک بخش از خاک یا حمایت از یک شاهزاده یا حتی سفر شاه به یک کشور خارجی یا جدال میان آنان و جدا کردن اجباری یک بخش از خاک یا وارد ساختن کشور در یک جنگ ویرانگر. تنها چاره ایران جز آن دادن به این دو، تن دادن به یک نیروی سوم است که زمانی در فرانسه (فرنگ) تجسم می یابد و زمانی در آمریکای تازه قدرت گرفته با سوابق غیر استعماری.
فهم دوره کوتاه مصدق هم چیزی فراتر از این رابطه ابرقدرت ها نیست.
دعوای شاه و مصدق، دعوای عروسک گردانان واقعی ماجرا یعنی انگلیس و شوروی است که اولی نگران از حضور و نفوذ اندیشه های اشتراکی و سوسیالیستی به نام ملی گرایان استکه پس از جنگ دوم در بیشتر کشورهای اسلامی و عربی به نام ناسیونالیسمی عربی خواهان ملی سازی صنایع و عملا تبدیل شدن به یکی از اقمار شوروی تازه قدرت گرفته است و در ایران هم با حزب توده که از قضا بخش مهمی از کابینه را پر کرده به دنبال همان ارزشهای سوسیالیستی است.
در طرف مقابل هم دولتی (شوروی) است که خواهان ایجاد بلوک تازه ای از قدرت در شرق و گرفتن سهم خود از دنیاست.
ماجرای مصدق به واقع، پیش دستی انگلیس و نیروی سوم آن زمان (امریکا) علیه شوروی است پیشواز آنکه شاه جوان ناتوان قربانی اندیشه های ناسیونالیست سوسیالیست های ایرانی شود. رخدادی که توسط همان ناسیونال سوسیال ها پیشدستانه به نام کودتا در تاریخ ثبت شد.
امسال ۲۸ مرداد با بیشتر سال های گذشته یک تفاوت اساسی دارد.
تا پیش از امسال، ملی گرایان با برجسته سازی واژه کودتا، اقدام شاه علیه مصدق و دولتش را جنایتی سیاسی و تاریخی تلقی و شاه را ضد ملت و دموکراسی معرفی می کردند.
امسال اما چرخش آشکار حامیان جریان ملی گرا به سمت گرایش تطهیر پهلوی غیرقابل چشم پوشی است.
تقریبا همه آنانکه روزگاری در ائتلاف سیاسی با ملی گرایان بودند در یادداشت ها و توئیت های رنگارنگ شان از خیانت مصدق می گویند و از اقدام قانونی شاه در عزل او سخن به میان می آورند.
حتی طیف برانداز اپوزیسیون هم با چرخشی آشکار به رضا پهلوی روی خوش نشان داده و ائتلاف براندازان را پای حمایت از او قربانی می کنند.
دور زدن ساده در فضای مجازی هم نشان می دهد که در چرخش موضع دشمنان جمهوری اسلامی و تمرکز بر یک دشمن واحد به نام رضا پهلوی تردیدی وجود ندارد، وضعیتی که با قربانی کردن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در آلبانی و عدم حمایت از سایر رقبای سیاسی رنگ و بوی تازه ای به تحولات سالگرد اعتراضات پاییزی بخشیده و راهبردی نو را تجربه می کند.
تاریخ برای تجربه کردن دوباره نیست، برای درس گرفتن از آن است.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#بیست_و_هشت_مرداد
#کودتا
#انگلستان
#روسیه
#پهلوی
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
کارآمدی یا مشروعیت ؟!
لایحه عفاف و حجاب به شورای نگهبان ارسال شد.
نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس از اتمام رسیدگی به لایحه عفاف و حجاب در این کمیسیون و ارسال آن به شورای نگهبان خبر داد.
پی نوشت :
یکی از ماندگارترین و اثرگذارترین سکانس های مناظرات انتخاباتی سال ۹۲ زمانی بود که روحانی مشت آخر را به قالیباف زد و گفت: من حقوقدان هستم، سرهنگ نیستم. شاید تاثیر تمام مناظرات و برنامه های دو طرف به اندازه این تک جمله نبود و کار قالیباف را که پیش از این بخت جدی برای ریاست جمهوری داشت یکسره کرد.
در عرصه جامعه شناسی سیاسی همواره میان مفاهیم بنیادینی چون کارآمدی، مشروعیت، مشارکت و... پیوستگی و ارتباط ساختاری درنظر گرفته می شود به نحوی که نمی توان تحقق موفق یکی را بدون ملاحظه دیگری تصور کرد.
«مشروعیت» -به معنای توان جلب حمایت عمومی از مجرای قانونی- با «کارآمدی» به معنای رسیدن ایده به نتیجه یا محصول و توان دستیابی به دستاورد ملموس، ارتباط و پیوند دارد بویژه وقتی که در «عرصه عمومی» -شرایطی که افراد یک جامعه درباره نیازهای همگانی خود اندیشه می کنند- بروز یابد.
قانون حجاب، یکی از مهمترین جلوه های حضور قانونی در عرصه عمومی است که به سبب فراگیری و چالش های حقوقی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی آن گفتگو در یک عرصه عمومی همچون صحن مجلس با وجود نزدیکی دیدگاه های نمایندگان مجلس انقلابی منجر به باز شدن شکاف های تازه و تاخیر احتمالی در دستیابی به یک محصول قانونی مصوب پیش از پایان کار مجلس کنونی می شود.
برگزیدن راهکار استناد به اصل ۸۵ و تصویب مواد قانون حجاب توسط مجلس، در واقع انتخاب روش سریع دستیابی به کارآمدی به جای گفتگو در عرصه عمومی و جلب حمایت و مشروعیت است.
نتیجه چنین انتخابی افزایش چالش مشروعیت در عرصه عمومی است که با توجه به پیوستگی ارگانیک کارآمدی و مشروعیت منجر به ناکارآمدی همان قانون خواهد شد چنانکه در قوانین ویدئو و ماهواره چنین شد حتی اگر بسان قانون ماهواره حرکات محیرالعقولی چون راپل را هم شاهد بودیم.
شایسته است نمایندگان محترم بویژه رییس ارجمند مجلس به این نکته عنایت ویژه داشته باشند که شرط اجرای یک قانون عمومی، مسوولیت پذیری خود قانونگذار است نه صرف تصویب آن به هر وجه ممکن.
قانونی که باید در عرصه عمومی اجرا شود را نمی توان در محفل خصوصی تصویب کرد و تبعاتش را به گردن مجریان قانون و موکلان انداخت و سهم مجلس و آقای قالیباف را در کیفیت اجرا و تبعات فراوان اجتماعی و سیاسی آن در آینده نادیده گرفت.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#حجاب_و_عفاف
#عرصه_عمومی
#کارآمدی
#مشروعیت
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
ایران به بریکس پیوست.
بریکس نام گروهی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شدهاست.
هیچ کشور اروپایی و آمریکای شمالی عضو این گروه نیست و آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی کشورهای تشکیل دهنده این گروه هستند که به تنهایی سه پنجم جمعیت دنیا محسوب میشوند.
به لحاظ منابع نیز بزرگترین دارنده منابع گاز و نفت در جهان است و در زمینه دسترسی به سایر منابع نیز موقعیت مناسبی دارند.
اگر دنیای آینده را دنیای رقابت دو چند قطبی، یکی با عضویت اروپا به رهبری آمریکا و دیگری قدرت های نو به رهبری چین بدانیم، پیوستن ایران به بریکس را می توان برجام جدید ایران دانست که حاصل چرخش از غرب در دولت روحانی به شرق در دولت رییسی و یک پیروزی سیاسی و اقتصادی برای این دولت است.
آینده نزدیک، دوران جنگ ترکیبی متحدان آمریکا و متحدان چین و چالش اساسی میان دلار و یوان و گسترش روند دلار زدایی خواهد بود.
ایران به شکل آشکاری پیوستن به قطب چین محور را پذیرفته و طبیعی است که در مناسبات آتی باید برای حضور ناتو در کنار مرزهایش و افزایش شدید انواع فشارهای سیاسی و اقتصادی از سوی اروپا و آمریکا بر ساختارش راهکارهای تازه تری بیندیشد.
طبعا باید انتظار داشت پیمان های سیاسی و اقتصادی با چین و سایر متحدان جلوه های تازه تری یافته و بازار ایران صورت بندی متفاوتی پیدا کند.
در عرصه داخلی نیز باید منتظر چالش دوقطبی غربگرایان و شرق گرایان و افزایش تعارضات اجتماعی حاصل از این قطب بندی باشیم.
کانال گاه نوشت های خط سبز.
https://eitaa.com/sabzkhat
گسل ترامپ
انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را می توان سرآغاز تبدیل شکاف اجتماعی موجود در آمریکا به گسل اجتماعی دانست که ابعادش هرروز گسترده تر شده و بعید است به پیش از آن بازگردد.
این روزها و با تسلیم چند دقیقه ای ترامپ به زندان بابت ادعای تقلب در انتخابات، عکس او به نماد انتخاباتی آینده ترامپیست ها تبدیل شده و حامیان او را که نزدیک به نیمی از جمعیت آمریکا را می تواند درگیر کند امیدوار و مصمم تر از گذشته نموده است.
شکاف های اجتماعی، تجارب عظیم و عمدتا تلخی اند که به سرعت هر رویدادی را به یک دو قطبی تازه تبدیل کرده و شکاف را عمیق تر می کنند و با گذشت زمان نیز بر دامنه آن افزوده می شود چنانکه حوادث پس از سال ۸۸ در ایران چنین شد.
آمریکا با جمعیت متنوع و فراوان و وسعتی گسترده و داشتن احزاب قدرتمند و فراگیر بی تردید زمان بیشتری برای رسیدن به یک بحران عمیق نیاز دارد؛ بحرانی که بتواند ادعای فروپاشی درونی آمریکا را تقویت کند.
پیچیدگی های درونی آمریکا آنقدر زیاد هست که نتوان به سادگی ادعا کرد که ماجراهای ترامپیست ها و مخالفان، به یک بحران عمیق یا فروپاشی درونی منجر شده و مخالفان آمریکا در سراسر جهان را شادمان خواهد کرد یا با ورود تسهیلگرانه احزاب و نهادهای مدنی به یک فرایند تازه مردمسالاری خواهد انجامید، اما می توان با جرأت ادعا کرد که آمریکای پس از ۲۰۲۰ و تداوم آن در ۲۰۲۴ هرگز به پیش از آن باز نخواهد گشت.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#شکاف_اجتماعی
#امریکا
#ترامپ
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat
دانشگاه، عقلانیت، رادیکالیسم
تجربه تاریخی جنبش های متنوع دانشجویی در دهه های ۳۰ تا ۵۰ اعم از ملی یا مذهبی یا چپ، حاوی یک عنصر مشترک است: هر زمان که فعالیت های سیاسی نظام مند جوانان منتقد، محدود و ممنوع می شود، راه ورود به گروه های رادیکال و مسلحانه هموار می شود.
تجربه گروه های فعال مارکسیستی یا اسلامی تابعی از همین عنصر رواداری نظام مند یا مواجهه سخت با آنهاست. سازمان مجاهدین خلق یکی از نمونه های مثال زدنی در چنین فضای سیاسی است که از دل یک حزب سیاسی خارج و به ترور و کنش زیرزمینی روی آورد.
یکی از مهمترین عوامل شکست جنبش های رادیکال در دو دهه اخیر فقدان عقلانیت راهبردی و گروه نخبه مرجع در میانه این جنبش هاست که بقای نظام حاکم را بر تغییر آن ترجیح داده و تغییر برای تغییر را عاقلانه نمی دانند؛ شرایطی که در ناکامی چهل ساله اپوزیسیون برانداز کاملا موثر بوده و از آنان تعدادی دلقک نادان ساخته است.
اگر جنبش اعتراضی پاییز ۱۴۰۱ نیز با وجود فعالیت چشمگیر در دانشگاه، ناکام ماند یکی از علل اصلی آن را باید در نپیوستن نخبگان فکری سطح بالا یعنی اساتید و چهره های شناخته شده علمی دانست که ترمز حرکت دانشجویان شدند.
بخش مهمی از تلاش دشمنان جمهوری اسلامی، گرفتن مرجعیت از استادان و تقویت رادیکالیسم در بدنه جوان تجدیدنظر طلب بوده است.
ویژگی بارز نخبگان هوشمند چه در سطح استاد چه دانشجو، بیش فعالی سیاسی و کنشگری فعالانه در عرصه های مورد علاقه است و طبیعی است که چنین ویژگی هایی به مراتب بیشتر از نخبگان یا متفکران غیرفعال در معرض تحرکات غیرهمسو با هنجارهای رایج سیاسی و اجتماعی باشند.
حضور این نخبگان در دانشگاه علاوه بر افزایش پویایی علمی زمینه ساز تحرک خردمندانه و نظام مند جنبش دانشجویی و مانع رادیکالیزه شدن آنهاست.
حذف استادان و نخبگان پرتحرک حتی در شرایط عدم همسویی با هنجارهای سیاسی نظام، تسریع در فرایند حذف مرجعیت نخبگان و کمک به رادیکالیزه شدن تحرکات دانشجویی از یکسو و فربه سازی حلقه متفکر جنبش های اعتراضی با حضور اساتید نخبه ناراضی و ایجاد حلقه متفکر برای براندازی است.
هوشمندی نظام امنیتی در عرصه نرم علمی در خرسندی از چند اخراج و منع از تدریس چند استاد کنشگر خارج از چارچوب و افتادن در تله رادیکال های انقلابی به نام دفاع از انقلاب نیست بلکه در نگاه بلندمدت به منافع ملی و پرهیز دادن کنشگران سیاسی بویژه معترض از رادیکالیزه شدن فعالیت ها و عدم اجماع نخبگان فکری برای تغییر ساختار است.
این روزها که گاه و بیگاه نام اساتید مختلفی که در شمار کنشگران فعال سیاسی و مرجع اجتماعی بخشی از جامعه دانشگاهی بویژه دانشجویان به حساب می آیند در فهرست افراد ممنوع از فعالیت دانشگاهی منتشر می شود توجه به منافع بلندمدت ملی و پرهیز از رادیکال سازی کنش های اعتراضی و عدم عقلانی سازی تجدیدنظر طلبی رادیکال یک ضرورت حیاتی برای جامعه دانشگاهی بویژه در آستانه سال تحصیلی است.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#دانشگاه
#عقلانیت
#رادیکالیسم
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://ble.ir/sabzkhat
انقلاب شریف
خبر : امیرحسین ثابتی مجری شبکه افق و سجاد صفار هرندی مدرس درس انقلاب اسلامی در دانشگاه شریف شدند.
پی نوشت :
۱) من در کنار درس های تخصصی ام بیش از ۲۰ سال است انقلاب اسلامی هم درس می دهم.
۲) درس انقلاب از دید بیشتر دانشجویان یک درس عمومی اجباری است که فقط باید پاس کرد یا معدل را بالا کشید.
۳) جذابیت درس انقلاب عمدتا به توان مدرس و ظرفیت های تبادل نظری است که او در کلاس فراهم می کند.
۴) بسیاری از استادان درس انقلاب کمترین ارتباط عاطفی یا عقلانی با دانشجو برقرار نمی کنند.
۵) به دلیل متن محوری درس انقلاب، جذابیت کلاس به توان استاد در پاسخ به پرسش های دانشجویان بویژه در حوزه مسایل روز وابستگی تام دارد.
۶) حضور ثابتی و صفار هرندی در کلاس های انقلاب یک فرصت برای دانشجویان است که از آدم های باانگیزه سوالات سخت بپرسند.
۷) حضور ثابتی در مقابل سوالات سخت، فرصتی برای رسانه است تا سوالات سخت را از کلاس به سوژه های برنامه سازی تبدیل کند.
۸) حضور ثابتی و صفار فرصتی است برای محک زدن این ایده که دانشجویان نیاز به تبیین دارند و اگر به خوبی برایشان توضیح داده شود به انقلاب و ارزشهای آن گرایش خواهند داشت.
۹) با وجود هیاهوی زیاد علیه این خبر، به سهم خود از حضور این دو عزیز و سایر عزیزان تبیین گر در کلاس های درس انقلاب اسلامی استقبال می کنم و آن را به فال نیک می گیرم.
https://eitaa.com/sabzkhat
اطلاع رسانی
۱) وزارت کشور در خصوص برخورد با برخی استادان دانشگاه بیانیه داد.
۲) منطق کار در دستگاه های اجرایی این است که در خصوص مسایل مرتبط با حوزه سازمانی شان اطلاع رسانی کنند.
۳) طبق قانون، هر وزیر نسبت به کار همه وزارتخانه ها مسوول است با این حال، منطق کار سازمان ها این نیست که در مورد مسایل مرتبط با سازمان های دیگر اطلاع رسانی کنند.
۴) اینکه وزارت علوم نسبت به برخورد با استادان بیانیه ای نداده و اطلاع رسانی نکرده خودش نوعی اطلاع رسانی است.
۵) اینکه وزارت کشور که ریاست شورای امنیت کشور را هم برعهده دارد به جای وزارت علوم، اطلاع رسانی کرده خودش نوعی اطلاع رسانی است.
۶) در هر اطلاع رسانی، سه عنصر پیام دهنده، پیام و پیام گیرنده نقش اساسی دارند. باید دید پیام از سوی پیام دهنده به گیرنده پیام رسیده است یا خیر.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#دانشگاه
#وزارت_کشور
#وزارت_علوم
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat