eitaa logo
سیدالعلماء
1.6هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
689 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 مصیبت فعلی #بشر آنفلوانزای خوکی و بیماری وبا و این‌ها نیست. این‌ها خیلی چیزهای کوچکی است. #مصیبت بزرگ بشر این است که در #محضر چه کسی است؟ در چه محیط معنویتی #زندگی می‌کند؟ و چگونه دارد زندگی می‌کند؟ در حال #غفلت!. در حال مردگی دارد زندگی می‌کند!. زنده‌ی دل مرده ندانی که کیست؟ آن‌که ندارد به خدای اشتغال! ( #سعدی) ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 تذکری پیرامون تشرفات در زمان غیبت کبری از جانب مرحوم آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی؛ (۸ ۱۳۷۴=۳ ۱۴۱۶) 🔹یک‌وقتی ما در مشرف بودیم با دو نفر؛ یکی مرحوم آشیخ جواد (رحمة الله علیه)، یکی هم مرحوم آقای (شیخ حسن صافی که از علمای اخیر بود و در خدمت آقای تحصیل می‌کرد و خیلی مرد بزرگواری بود). مشرّف شدیم و یک شب . یکی از چیزهایی که من از ایشان یاد گرفتم و تذکر دادم، همین مسئله‌ی به مقام اقدس مولا حضرت بقیة‌الله فی الارضین صاحب‌العصر والزمان موعود علیه‌السلام بود، که این تشرف‌هایی که برای پیدا می‌شود، به چه نحو می‌باشد. ایشان به ما می‌داد که این‌ها تشرف نیست. این‌ها افرادی از طرف آن حضرت هستند که مأمور دستگیری می‌باشند و یکی از آن‌ها مثلاً این است که به اتاق عالمی که بیمار است یا پیرمرد است، بیایند و یک سلامی بدهند و بروند. این‌طور نیست که مثلاً حتماً حضرت بوده، که گمان کرده می‌شود که حضرت بوده. ولی من پرسیدم از آقای صافی که خب پس کدام یک از جریان این داستان‌ها واقعیت دارد؟ فرمود که همانی‌که در مرحوم آشیخ عباس در شرح آورده در مورد مرحوم حاج علی ، که او دیگر قابل احتمال این‌که او از طرف حضرت مأمور باشد، نمی‌دهد. صددرصد خود حضرت بوده و چقدر هم مطالب خوبی بیان فرموده. و آن هم که بنده خودم فکر می‌کنم حتماً درست است، آن قضیه‌ی هفتم از فصل پنجم [در ذکر حكايات و قصص آنان‌كه در غيبت كبرى خدمت امام زمان عليه‌السلام مشرف شده‌اند از کتاب] است. ۲۰ ۱۴۳۶=۱۳۹۴/۱/۲۱ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
@seyedololama.مثنوی.mp3
872.8K
🔺تمثیل بسیار زیبای در مورد از خدای متعال! 🔹وما خلقنا السماء والأرض وما بینهما باطلا ذلک ظن الذین کفروا من النار؛( #ص :۲۷) ☑️مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 درسی از عارف رومی در روز بزرگ‌داشت مولوی؛ ( ۸ ) «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ( ) 🔹 یک دارو که می‌شود گفت دارو و هم غذاست به نام سرکنگبین؛ عسل شیرین را با سرکه جور می‌کنند برای رفع صفرا، اگر انسان درونش صفرا طغیان کرده باشد، این دارویش است. می‌گوید: وقتی قسمت نباشد، قسمت نشده باشد؛ همین دارو صفرا می‌آورد!. «روغن بادام خشکی می‌نمود» روغن بادام معمولاً برای این است که رفع یبوست بکند، اما وقتی‌که خدا اجازه داده باشد که این بادام اثر کند. و معنای و این است و ما این سرمایه را از خدا بگیریم که این در ما حفظ بشود و بعد هم به خلق خدا بگوییم. بگوییم: این "اشهد ان لا اله الله" که هر صبح و عصر در رادیو می‌گوییم، خیلی معنا می‌دهد!. نیست! یعنی ما ملت شهادت می‌دهیم به این‌که هر چه از خوردنی و پوشیدنی و یاد داشتن و سوار شدن و وسایل و و و ، همه‌ی این‌ها وسایل خدایی است و جز اراده و قدرت‌نمایی حق‌تعالی نیست؛ که اگر آن و الاهی از این‌ها کنار برود، هیچ‌چیز باقی نمی‌ماند. آیا این‌جور است؟ باید آدم وقتی که را می‌شنود اقلاً این‌ها را به خاطرش بیاورد. اگر برایش روشن است که چه بهتر، او هم با تکرار می‌کند و لذا است که آدم وقتی شنید، تکرار کند. وقتی او می‌گوید: اشهد ان لا اله الا الله، بنده هم بگویم: اشهد ان لا اله الا الله. اما اگر نه، یک مسئله‌ی تشریفاتی شده، زود تکان بخوریم و کنیم. ۸۲/۱۰/۱۵ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
@seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز ارتحال حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی معروف به علامه حلی رحمه‌الله؛ (متولد: ۲۹  ۶۴۸- رحلت: ۲۱ ۷۲۶ق) 📸 محل دفن: ایوان طلای حرم مطهر مولا امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نجف اشرف 🔹 در هر کاری که شروع می‌کند، مخصوصاً کارهایی که طول می‌کشند و زمان می‌برند، همانند کسب‌ها و و رشته‌های و این‌طور چیزها، که چرا این‌ها را انتخاب می‌کند، یا و و شرکت کردن در تشکیلات و تشکلات، را که چرا انتخاب و چرا دنبال می‌کند؟، در این امور خیلی باید باریک و شود، آن‌قدر باید باریک و دقیق شد که مثل آنی‌که درباره‌ی مرحوم علامه نقل شده که وقتی قرار شد بکند که آیا چاه آبی که به قدر کر نیست، آیا با ملاقات با نجاست منفعل می‌شود، یا نمی‌شود، ایشان دید که چون در منزل‌شان چاه دارد و این چاه اگر نجس بشود، خیلی درد سر دارد؛ فلذا ترسید که این مخفی که خودش را نشان نمی‌دهد، در این کار کند و مؤثر باشد و بچرباند آن‌طرف را که دوست دارد که مثلاً چاه منفعل نشود، و فتوا بدهد، ولذا این‌طور نقل می‌کنند که ایشان دستور داد که آن چاه را پر کردند که دیگر خیالش راحت باشد که ما در منزل چاه نداریم. وقتی چاه نداشتنم، آن‌وقت برویم در فکر ادله و ببینیم که کدام طرف ترجیح پیدا می‌کند؛ انفعال و تنجس چاه؟ یا این‌که نه، بلکه آب چاه در حکم کر می‌باشد و با نجاست قلیل، نجس نمی‌شود. این‌ها حاکی از این است که انسان درونش یک پیچیدگی خاصی دارد و افکارش را گاهی حتی خودش هم خوب تمییز نمی‌دهد. ۸۲/۸/۱۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
📆 سال‌روز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ الحرام ۱۳۲۷ ق) 🔹 آقا شیخ محمدحسین در بازار زندگی می‌کرد، و این‌ها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزه‌ای بود، به دردخور بود. به او می‌گفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفت‌فروش بود و بعد آمده بود درس. تا و آن‌جاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاری‌ها می‌گرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای این‌ها می‌گفت، می‌گفت، این آقای که امروز این را دارد، شاگرد او بود. این‌ها را جمع و جور می‌کرد. برای این‌ها می‌گفت. مثلاً شاید آقای هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل ، چیزی پیش ایشان خوانده باشد. یک آدمی بود که به گفته‌ی استاد ما [ مرحوم آشیخ ] درباره‌شان می‌گفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی را فریفته. ۸۱٫۴٫۱۸ 🔹 دردِ ، دردِ ،دردِ بايد اين جامعه‌ای را كه سی سال است می‌گوید به خود بياورد. بنشينند ، ، ، ، جمع بشوند، بگويند بشری که در بی‌بصيرتی، اين‌جور می‌غلتد، اين‌جور افتضاح به بار می‌آورد، اين‌جور آبروی خودش را می‌برد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟ آقايان ها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون‌بهای امام می‌شود؟! سينه زدن شما را نجات می‌دهد؟! افكار را به جا می‌آوره؟ را خشنود می‌كند؟ داغ‌های كبری را تخفيف می‌دهد؟ خدا به شما بيشتر بدهد. دست شما درد نكند، اما همه‌ی اين‌ها غير از آن مسئله‌ای است كه شيخ محمد حسین در شما می‌نشست و را می‌داد، ماهی پنج ريال والدین هر بچه‌ای به او می‌دادند، چون نمی‌خواست سهم و بخورد. اسلام‌پروری می‌كرد. چرا الآن ما نداريم؟ در بازار شماها، در شماها، كه بچه‌هاتون رو صبح‌ها قبل از ، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اين‌ها رو كن. اين‌ها دارند می‌خوانند، می‌خوانند، می‌خوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، خدا بودن كسی نيست به اين‌ها ياد بدهد، به این‌صورت‌که به تو گفته شود: يک ساعت با اين‌ها کار بکن، اين‌ها را مسلمان کن، تا وقتی به می‌رسند، و علاقه‌ی دنيايی ها در اين‌ها نباشد! ظاهر مسلمان و باطن نباشند. وقتی در خارج برنامه‌های خارج به گوش‌شان می‌رسد كه: خوب شد به اختلاف افتاد، اين‌ها بی‌تفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يک صفيم. ما همه حسينی هستيم. ، خانم‌ها تو خيابان‌ها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. ديگری نداريم. اين فريادِ است!. ۸۸٫۱۰٫۶ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
💔 منای و قربانی شدن در راه خدا آن‌قدر ارزش دارد که امام (علیه‌السلام) در روز برابر است با ۲۰۰۰ ، و که همه در خدمت باشد!؛ چرا که این خون خدا را به لرزه در آورد و آن آسمان و زمینی که خداوند برای آفریده هم بر ایشان می‌کنند. ۸۸٫۹٫۲ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺وحشت و #ترس از معصیت #انسان را نجات می‌دهد. #خطر در #دنیا و #آخرت دور ماست که #نجات از آن، به ترک #گناه و #معصیت و #خوف در دل است. خوف در #دل و ترک گناه هم جز با #دانش اسلامی و فهمیدن #معارف پیدا نمی‌شود. تا وقتی انسان خدا را دور از خود و دور از جهان فرض کند، هیچ‌وقت در دلش خوف پیدا نمی‌شود!. با شنیدن که آدم خائف نمی‌شود، بلکه با فهمیدن خوف پیدا می‌شود. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
سیدالعلماء
🌹 مدح پنج تن آل عبا علیهم‌السلام 🔹 ما قبلاً که در بودیم بعضی از ، خطبه و مدیحه و خودشان را با این رباعی بیان می‌کردند؛ آن‌کس که زبان نهاد اندر دهنم جا داد چو عندلیب اندر چمنم مأمور نمود است از صبح ازل تا شام ابد به مدحت پنج تنم 💠 یعنی ما آن‌قدر باید از کمالات این بزرگان بخوانیم و در آن‌ها کنیم و دریابیم تا این‌که بفهمیم که ما بلبل‌های چمن هستیم و ما عبادت نمی‌شود مگر با ذکر و . 🌺 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🔺 شیعیان امام حسین علیه‌السلام مثل پیامبران 🔹 حضرت علیه‌السلام فرمودند: در خانه‌ی ام سلمه بود. پیامبر دستور داده بودند که کسی داخل نیاید. می‌گوید: علیه‌السلام آمد. من نتوانستم جلویش را بگیرم و پیش جدّش رفت. در تعقیبش بودم که او را بگیرم که داخل اتاق نرود. دیدم حسین رفته و بر سینه‌ی پیامبر نشسته و حضرت هم دارد می‌کند. در دست‌شان هم چیزی قرار داشت. 💔 فرمودند: ام سلمه، پیش من بود به من گفت: این فرزند کشته می‌شود. این هم تربت اوست. این را بگیر، وقتی تبدیل به خون شد، بدان که این عزیز من کشته شده است!. عرض کرد که از خدا بخواهید این پیش‌آمد از او دفع شود. گفتند: از خدا خواستم اما فرمود: او درجه‌ای دارد که هیچ آفریده‌ای به آن درجه نمی‌رسد. او را شیعیانی است که می‌کنند، مثل می‌مانند. مثل که گویا یکی از پیامبران است. است که شفاعت می‌کند و شفاعت آن‌ها هم مورد قبول قرار می‌گیرد. خوشا به حال کسی که از دوستان امام حسین علیه‌السلام و از او باشد. آنان‌ والله فائزین روز هستند. همه این مطالب، به ما می‌دهد به این‌که و انسان‌شناسی آن چیزی نیست که تا به حال ما خوانده‌ایم و گفته‌ایم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 درک معنای بندگی با مشاهده‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🔺 این‌ها همه شب است؛ علیه‌السلام می‌فرماید: «اُثنی علی ‌الله أحسن الثّناء»؛ من آن‌طوری‌که از آن بهتر نشود و هم نتوانند خدا را بشناسند و را بکنند، من الآن آن‌جور خدا را می‌کنم. این است. معجزه‌ی است. معجزه‌ی است. منتهی چنین چیزی بحث نمی‌شود که با گفتارش معجزه کرد. یعنی جدّش را شرح کرد؛ «سَنُلقی علیک قولاً ثقیلاً»؛ ( :۵)، را کرد. یعنی من در حضور شما حاضران که می‌بینید در چه وضعی از قرار دارم، بالاترین تشکری را که فرشتگان بهشتی - که اصلاً به فکرشان رنجی نرسیده - اگر از خدا بکنند، من فوق آن خدا را شکر می‌کنم!. این است که شب عاشورا ملائکه متحیّر شدند که یعنی چه؟! ما نمی‌دانستیم! وقتی خدا فرمود: «اسجدوا لآدم»؛ ( :۳۴) نمی‌دانستیم یعنی چه؟ مگر کیست؟! مجسمه‌ی و که تلخیصش و است، با این بیان تفسیر شد. این است که بعضی از شارحین* بزرگوار می‌گویند: "أبا عبدالله" معنی دارد. تنها یک کُنْیه نیست که در برای هر کسی که یک فرزندی داشته باشد به اسم آن فرزند او را صدا می‌زنند. مثل ابوالحسن، ابوالقاسم، پدرقاسم، پدر حسن. بلکه "أبا عبدالله" یک معنایی دارد. یعنی اصلاً بشریت نمی‌دانست که خدا یعنی چه؟ اما اباعبدالله آن را تفسیر کرد: که ای مردم! همان‌طور که شما از درخت سیب و گلابی در بهترین نقاط جهان و خوش آب و هواترین جای جهان، از درخت‌های خدا بچینید؛ من همان‌گونه از نیزه و تیری که پرتاب می‌شود و به بدنم می‌خورد؛ همان را می‌چینم و شکرخدا را می‌کنم!. تیر که پرتاب می‌شود من به بدنم که می‌خورد همان را می‌برم که شما از یک سیب و گلابی می‌برید!.... *[  اثر مرحوم میرزا  ؛ (۱۲۷۳-۱۳۱۷ق)] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
شهادت به وحدانیت-@seyedololama.mp3
1.3M
🏴 شهادت به از جانب علیه‌السلام در مجلس ملعون 🔺 معنای و ⚠️ خطر وپایمال شدن خون ۸۰٫۸٫۲۸ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 شهادت امام چهارم، حضرت امام زین العابدین صلوات الله علیه تسلیت باد. @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین و رحمة الله و برکاته 🔺 این شجره‌ی یعنی این شاخه‌های پربار را خداوند برای تغذیه‌ی ارواح و بشر قرار داده. وقتی علیه‌السلام برای این که به دست حکومت نیفتد و نابود نشود، کرد و به رسید، فشار بر این شجره‌ی مبارکه از اطراف زیاد شد. ارتباط با این درخت و با این میوه‌ها قطع شد. 💠 خب در این دوران حضرت علیه‌السلام برای این‌که دست و هدایتش از خلق کوتاه نشود، چاره‌ای اندیشید و آن خریدن بندگان سیاه بود. حضرت این‌ها را می‌خرید و می‌آورد در منزل، این‌طوری دیگر بازرسان نمی‌گفتند که علی بن الحسین چرا با مردم ارتباط گرفته؛ چون این‌ها ارزشی نداشتند در . این‌ها را می‌خرید و می‌آورد و تربیت می‌کرد. و بعضی‌هایشان را به مقام رساند. به طوری‌که نقل کرده می‌گوید در سالی خشک‌سالی و قحطی شد. مردم در بیابان آمده بودند برای طلب باران، ولی هیچ اثری از بارش نبود. سیاهی را دیدم که آمد بر یک بلندی، از تپه‌ای بالا رفت، من هم به او نزدیک شدم، دیدم لبانش در حرکت است. هنوز لبان او از حرکت باز نمانده بود و دعایش تمام نشده بود، دیدیم که ابر دارد بالا می‌آید. این غلام سیاه وقتی این را دید، از خدا کرد و دور شد. من به دنبالش رفتم دیدم رفت در منزل حضرت سجاد علیه‌السلام. رفتم خدمت حضرت، عرض کردم یکی از بندگان شما را می‌خواهم از شما بخرم. فرمود: چرا بخری؟ کدام را می‌خواهی تا به تو بدهم؟ دستور داد آن‌ها را حاضر کردند. من نگاه کردم، دیدم هیچ‌کدام نیست. فرمود: دیگر نیست؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻧﺪ: فقط یکی هست که مسئول اسب‌هاست. میرآخور است. ﻓﺮﻣﻮﺩ: او را هم بیاورید. رفتند و او را هم آوردند. دیدم بله همان است. حضرت به او فرمود که تو دیگر در اختیار سعید بن مسیب هستی با او برو. تا این را گفت، او رو کرد به من گفت: چه باعث شد که مرا از خودم جدا کردی؟! معلوم می‌شود که این در میرآخور بوده، ولی در هم‌نشین با امام سجاد بوده و تربیت می‌شده در زیر تربیت و آن حضرت. این‌ها را عرض می‌کنم برای خودم و برای برادرها که ما خودمان را از امام علیه‌السلام و از تربیت‌های او محروم نکنیم. می‌توانیم با آن حضرت، آن حضرت، قرآن برای پدر و مادر بزرگوارش و این‌جور چیزها از او بخواهیم که ما را هدایت کند. گفت: چه باعث شد؟ گفتم: من مراقب تو بودم، آمدی آن‌جا و درخواست کردی؛ در حالی‌که‌ اصلاً خبری نبود، یک مرتبه ابر آمد و باران شروع شد. تا این را شنید عرض کرد: خدایا بین من و بین مقام مقدس تو یک رمز و رازی بود، آن را کشف کردی. من دیگر نمی‌خواهم بکنم. مرا ببر پیش و و خودت. تا این را گفت، حضرت گریست، حاضران گریستند، من هم حالم منقلب شد، گذاشتم آمدم. منزل که رسیدم، از طرف حضرت فرستاده‌ای آمد که سعید اگر می‌خواهی که تشییع جنازه‌ی رفیقت شرکت کنی، بیا. بازگشتم دیدم، فوت کرده و از رفته. ✅ حالا ببینید این‌جوری است. من و شما این‌جوری هستیم. خدا در وجود ما یک چنین و و قرار داده که اگر دست از اولیاء به باطن ما نفوذ کند و ما را بسازد، سیاه و سفید و و ندارد. به این مقامات می‌رسد و کارهایی می‌کند که به هیچ نمی‌شود نسبت داد. ۷۶.۹.۱۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
اوصاف زین العابدین صلوات الله علیه-@seyedololama.mp3
2.88M
🔺 مطالبی بسیار مفید پیرامون 🔹 اوصاف بی‌بدیل علیه‌السلام 🔸 ما واقعاً در خدمت ائمه علیهم‌السلام هستیم؟! 🔺 ای نموده ضد حق در فعل درس در میان لشکر اویی بترس! ( ) 🔹 طلب ای عاشقان خوش‌رفتار طرب ای شاهدان شیرین‌کار ( ) ☑️ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 نمونه‌ای از کرامات امام سجاد علیه‌السلام 🔺 یکی از جریان‌هایی که می‌تواند ما را با معنای آشنا کند، این است که نوشته‌اند در که سالی در معظمه خشک‌سالی شد. بزرگان و برخی از و که شناخته شده بودند برای طلب باران بیرون آمدند و اظهار آن بندگی‌هایی که خودشان داشتند را انجام دادند، اما همان‌طور آسمان صاف بود و خبری از ابر و خبری از باران نشد. در این موقع حضرت علیه‌السلام که لابدّ آن‌ها، او را نمی‌شناختند، می‌آمدند که به قصد از آن‌جا عبور کنند، می‌بینند عده‌ای این‌جا جمع شده‌اند. شاید می‌پرسند که این‌جا چه خبر است؟ عرض می‌کنند که این‌ها بزرگان و عباد معاصرند و برای طلب باران آمده‌اند. گویا نوشته‌اند که حضرت جلو آمد و فرمود که اگر شما مورد خدا بودید چرا به شما پاسخ نمی‌دهد؟! آن‌ها که ایشان را نمی‌شناختند، عرض کردند: ای جوان از ماست بندگی، ما نمی‌دانیم!. حضرت فرمود: کنار بروید. بعد دستش را شاید به آسمان بلند کرد یا عرض حاجتی کرد یا سجده‌ای کرد باران شروع به باریدن کرد. بعد مرحوم صاحب که این جریان را در نوشته می‌فرماید: این ‌که عجیب نیست. یکی از غلام‌های این بزرگوار چنین جریانی پیدا کرد و آن این بود که نوشته‌اند که در سالی خشک‌سالی شد. آن راوی می‌گوید که من دیدم هر چه مردم آمدند و کردند، هیچ خبری نیست. چشمم به سیاهی افتاد که آمد در کنار و به یک بلندی رفت و رو به آسمان صحبت می‌کرد؛ چند کلمه‌ای هنوز تمام نشده، دیدیم در فضا تغییر حال پیدا شد و باران شروع شد. او هم کرد و برگشت. این شخص می‌گوید من دنبالش کردم ببینم به کجا می‌رود. دیدم به خانه حضرت سجاد (علیه‌السلام) وارد شد. بعد من چون با آن حضرت آشنایی داشتم، مرید این غلام شدم. به خدمت حضرت رفتم به سلام و علیک و احوال‌پرسی و بعد فرمود: برای چه آمده‌ای؟ عرض کردم که یکی از غلامانی که در این منزل هستند را من از شما می‌خواهم بخرم. حضرت دستور داد که مدیر آن غلامان، آن‌ها را به صف کند و هر کدامی که ایشان می‌خواهد، او را انتخاب کند. می‌گوید: من هر چه نگاه کردم دیدم هیچ‌کدام از این‌ها نیستند. عرض کردم کسی دیگر هست؟ گفتند: بله. یک نفر هست که متصدی چهارپایان است و در طویله کار می‌کند. او را آوردند، دیدم همان است!. آقا رو کرد به آن غلام و فرمود که بعد از این در اختیار این شخص هستی. او رو کرد به من گفت که چه باعث شد که می‌خواهی من را از آقای خودم جدا کنی؟ من عرض کردم که من غرضی ندارم، من می‌خواهم بندگی شما را بکنم. من فهمیدم که شما چه مقامی پیش خدا دارید. تا این را گفتم سرش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا سرّی بین من و تو بود، آن هم فاش شد. من دیگر را نمی‌خواهم!. این شخص می‌گوید من از این وضع پشیمان شدم؛ گفتم: نمی‌خواهم و برگشتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که فرستاده‌ی حضرت آمد، گفت: برای تشییع جنازه‌ی رفیقت اگر می‌خواهی بیا!. کسی که غلامان شده‌ی او، چهارپاداران طویله‌ی خانه‌ی او به این می‌رسند، چه وضعی دارد؟ این بندگی یعنی چه؟ معنایش این است. برای این آمده است؛ «بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»¹؛ این است. هم در اول می‌فرماید: «بدان که انسان اعجوبه‌ای است.»² انسان یک چیز عجیبی است، یک چیز شگفتی است. ای قدر خودت را بدان. خودت را به چیزی مصالحه نکن. یعنی در دلت هیچ نقشه‌ای نریز؛ من می‌خواهم چه بشوم و می‌خواهم به کجا برسم. فقط بگو من می‌خواهم باشم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی _______ ۱) [ ج ۱۶ ص ۲۱۰] ۲) [ ح۱ص۵] @seyedololama
سیدالعلماء
🏴 نمونه‌ای از کرامات امام سجاد علیه‌السلام 🔺 یکی از جریان‌هایی که می‌تواند ما را با معنای #بندگی آش
🔺 ای جوان قدر خودت را بدان. خودت را به چیزی مصالحه نکن. یعنی در دلت هیچ نقشه‌ای نریز؛ من می‌خواهم چه بشوم و می‌خواهم به کجا برسم!. فقط بگو من می‌خواهم شیعه‌ی سیدالساجدین علیه‌السلام باشم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama