eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
238 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
5 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
. مناجات زائر کربلا در جوار حریم حسینی📸 با "محبت" آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عاشقانت ارجمندم کرده ای... سید علی اصغرپور📸 عکس از: قاسم العمیدی🖌 . . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🕌🍃اصغر محور همه فعالیت‌هایش را مسجد قرار داده بود. همیشه می‌گفت اول مسجد بعد و هیئت و بقیه کارها. خیلی با داداش رفیق بودیم. با شناختی که از اصغر دارم می‌گویم دلش برای مستضعفین جهان می‌تپید. (آقا حمید) rey.ostan-th.ir📲 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
دل بستن به امام زمان(عج).mp3
5.69M
کسی که (عج) رو دوست داشته باشه، کاری نمی کنه که امام دلش بشکنه... نه امید است به من تا که امیدت باشم نه مفیدم که مگر «شیخ مفیدت» باشم... استاد سید حسین مومنی🎤 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💌 شهید💌 مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم محمدرضا (علی) بیات 💠مراسم تشییع: 📆روز پنج شنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰ ⏰ساعت ۹ صبح 🗺 خیابان ابوذر، خیابان گلچین، بین خیابان رزاقی و خیابان عیوض خانی از مقابل درب مسجد ناظریه (پایگاه بسیج کوثر) به سمت آستان مقدس امامزاده حسن (ع) 📿اقامه نماز در آستان امامزاده حسن (ع) 💠و حرکت به سمت بهشت زهرا(س) قطعه ۲۶ (علی) @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ سایه‌ی گلدسته هایت بر سرِ ما مستدام پادشاه مُلک ایران، حضرت سلطان، سلام 🌷به یاد محب و محبوب (ع)، @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_چهارم #قسمت_هفتادم صدای "یا الله!" #آسید_احمد مرا هم از جا بلند کرد. با
💠 | مجید در را بست و من با عجله را برداشتم و به درش را باز کردم. یک میلیون پول نقد که نگاه من و مجید را به خودش کرد و با اینکه آسید احمد آنجا نبود، ولی هر دو شرم و شدیم و مجید چقدر ناراحت شد. هر چند این بسته، نهایت آسید احمد و نیاز زندگیِ مان بود، ولی مجید مرد کار بود و از اینکه اینچنین مورد قرار بگیرد، غرور مردانه اش میشکست و من بیش از او میکشیدم که میدانستم رفتار پدر خودم ما را اینچنین کمک دیگران کرده و غیرتمندم را عذاب میدهد. نماز را خواندیم و مهیای رفتن به خانه میشدیم که زنگ موبایلم به صدا در آمد. عبدالله بود و البد حالا بعد از گذشت یک روز از زبانهایی که به جانمان زده بود، تماس گرفته بود تا کند و خبر نداشت پروردگارمان چنان به ما کرده که دیگر به دلجویی احدی نیاز نداریم. مجید را به دستم داد و نمیخواست با حرف بزند که به بهانه ای به اتاق رفت. را وصل کردم و با صدایی گرفته جواب دادم: "بله؟" که با دل نگرانی سؤال کرد: "شماها کجایید؟ اومدم ، مسئولش گفت دیشب رفتید. الان کجایی؟" و من هنوز از دستش بودم که با دلخوری زدم: "تو که دیشب حرفت رو زدی! مگه هرچی سرمون میاد، چوب خداست؟!!! پس دیگه چی کار داری؟" صدایش در نشست و با پشیمانی پاسخ داد: "الهه جان! من دیشب قاطی کردم! وقتی تو رو تو اون دیدم آتیش گرفتم! برات سوخت..." و دیگر نتوانستم خودم را کنم که با صدایی بلند اعتراض کردم: "دلت برای مجید نسوخت؟ گناه مجید چی بود که باهاش حرف زدی؟ بابا و بقیه کم بهش طعنه زدن، حالا نوبت تو شده که زجرش بدی؟" که مجید از بیرون آمد و طوری که صدایش به گوش نرسد، اشاره کرد: "الهه جان! باش!" و عبدالله از آنطرف میکرد: "الهه! ببخشید! من اشتباه کردم! به خدا چی میگم! تو بگو کجایید، من خودم میام با صحبت میکنم! من خودم میام از دلش در میارم!" باز خواهری ام به افتاده و دلم نمی آمد بیش از این کنم و مجید هم مدام اشاره میکرد تا باشم که را فرو خوردم و با لحنی نرمتر پاسخ دادم: "نمیخواد بیای اینجا!" ولی دست بردار نبود و با سؤال کرد: "آخه شما رفتید؟ دیشب چی شد که از اینجا رفتید؟ اتفاقی افتاده؟" دلم برایش توضیح دهم دیشب چه برای من و مجید رخ داده که به زبان گفتن نبود و تنها به یک جمله خیالش را راحت کردم: "دیشب خدا کرد تا یه جای پیدا کنیم. الانم پیش یه حاج آقا و حاج خانمی هستیم که از پدر و مادر !" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~ 🎥 ببینید| شخصی محضر امام رضا علیه السلام آمد اظهار نیاز کرد... لئن شکرتم لأزیدنّکم ✨در محضر خوبان 🎙 🔴 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊 ~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~
التماس دعا دارم🌹🌱 شبتون امام رضایے☕️🍪✨
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. آنقدر عاشقیم که املا نمی شود مستی ما که در قلمی جا نمی شود زلف مرا به پنجره های ضریح عشق طوری گره زدند، دگر وا نمی شود سید علی اصغرپور🖌 عکس از: احمد القریشی📸 . . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
مراسم تشییع شهید محمدرضا بیات... فعلا پیکر شهید در راه است. شهیدان پورهنگ، پاشاپور و امرایی و... از دور نظاره گرند... خوش به حال شهدا وای به حال من و تو😭😭😭
آفتاب امروز سوزان است محمدرضا، به یاد روزهایی که پیکرت زیر آفتاب بود...